فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود کامل پایان نامه بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آنها بر هم

اختصاصی از فایل هلپ دانلود کامل پایان نامه بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آنها بر هم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کامل پایان نامه بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آنها بر هم


دانلود کامل پایان نامه بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آنها بر هم

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آنها بر هم را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 مقدمه:

جستجوی عوامل مشترک هنرها خود یکی از روشهایی است که میتواند تأثیرپذیری هنرها از یکدیگر را آگاهانه افزایش دهد و ابتکارات تازه ای سبب شود در این مقاله به وجود اشتراک و ارتباط دو عرصه از هنر یعنی معماری و موسیقی پرداخته شده است. در اینجا به خواص صوت که عبارتند از نیرو یا شدت، سنگینی، کشش، اوج و… می پرداریم.این خواص درمعماری نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

مسأله تحقیق:   معماری و موسیقی دارای فاکتورهای مشترک و تاثیر بر همدیگر هستند.

موضوع تحقیق: بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آنها بر هم

پرسش تحقیق: آیا معماری و موسیقی به عنوان دو رشته هنری بر هم تأثیر گذارند ؟

اهداف تحقیق: 1- بررسی معماری و مفهوم آن

                         2- بررسی موسیقی و مفهوم آن

                     3- بررسی عوامل مشترک این دو    

                       4- بررسی نحوه تأثیر گذاری آنها با توجه به اشتراکات

روش جمع آوری اطلاعات :

  • کتابخانه( یادداشت برداری ،خلاصه کردن مطالب با ذکر منبع برای استفاده در بخش ادبیات تحقیق)
  • اینترنت (استفاده از سایت های مرتبط)

پیشینه تحقیق :

ایانیس زناکیس معمار و موسیقیدان در سال 1976 کتابی با عنوان “موسیقی معماری

Musique Architecture” به بررسی پیوند بین دو حوزه خلاقه معماری و موسیقی پرداخته است. این کتاب مجموعه مقالاتی است شامل نظریه های زناکیس .او در این کتاب نظریه ای نو برای ساختن یک شهر نمونه موسیقی ارائه داده است.

کتاب موسیقی معماری از سه بخش تشکیل شده است : 1- موسیقی

                                                                               2-   معماری

                                                                             3- موسیقی معماری

 اشتراکات معماری و موسیقی:

معماریموسیقیفضا درمعماریموسیقی درمعماریمعماری بومیموسیقی عامیانهمعماری مذهبیموسیقی مذهبیمعماری منومونتالموسیقی یادماندنی یا یادگاریمعماری سودبخشموسیقی تبلیغاتی و سرگرم کنندهبهره گیری از نمادهای مردمیبهره گیری از نواهای ملیبهره گیری از پدیده های طبیعتبهره گیری از پدیده های طبیعتتقلیدتقلیدبهره گیری از رنگ در معماریرنگ آمیزی در موسیقیسنگینی و ثقل در بناسنگینی و ثقل در موسیقیکشش در موتیف های بناکشش اصوات و گاه لحن هابلندی و ارتفاع در معماریاوج و حضیض در موسیقیگلیساندو یا سهمی های هذلولیگلیساندو در موسیقیهیپربل Hyperbol در معماریهیپربل در اجرای گلیساندوها در موسیقیتضاد در موتیف هاتضاد در ملودی و آرمونیتکرار موتیف ها در بناتکرار موتیف ها در موسیقیقرینه سازیقرینه سازیبرقراری ریتم در نما و سطوح گوناگون دربناوزن یا ریتم موسیقیاحساس ( به مدد سایه روشن و رنگ در صدا )احساس درموسیقی به ویژه در اجراهماهنگی در معماریهماهنگی یا آرمونی در موسیقیتناسبات و بهره برداری از نسبت طلاییتناسبات در آرمونیفرم در معماریفرم در موسیقیخط در معماریخط در موسیقیسایه روشن در معماریسایه روشن درموسیقی به مدد هماهنگی و شدت و ضعف صدارنگ در معماریرنگ درموسیقینقش ریاضی در معمارینقش ریاضی در تئوری موسیقینقش اکوستیک در بنااکوستیک در موسیقیمسایل روانی و اهمیت آن در معماریمسایل روانی و اهمیت آن در موسیقی

 معماران ونقل معماری

   معماران بر این باورند که ابزاری که برای نمایاندن فضای ساخته شده در اختیار دارند برای چنین امری کامل و کافی نیست ؛ همچنان که همین ابزار ، برای بازآفرینی آن چه در تصور دیگران بوده و برای ما باید به عین درآید ، نارسایی هایی اساسی دارد . معماران ، برای نمایاندن فضای کالبدی ای که می بینند یا دیده اند ، از تخته رسمی استفاده می کنند که حجم ها را به وسیله مقاطع و نماهایی چندگونه که مکمل یکدیگرند و در مقیاس هایی مترتب و مکمل روی صفحـه کاغذ یا روی صفحـه « ویدئو » – خواه بـه سکـون و خواه به حرکت – نشان می دهد و از دیدگاه هایی محدود متظاهر می کند . در حقیقت امر ، صفحه ای بی رنگ بی هیچ گونه حافظه و خاطره ، اما منقوش به خطوطی با نسبت ها و اندازه هایی قرار داده شده ، می خواهد نمایانگر فضایی شود که به غنایی بیش وجود دارد یا در راه به وجود آمدن است .

   معماران می توانند ، با « دیدن » ابزاری که گفتیم ، بعضی از ویژگی های معمارانه فضای کالبدی یا فضای ساخته شده مورد نظر را بازشناسند و ، از راه سخن ، به دیگران بازشناسانند . در کتاب های تاریخ و مجله های نقد و بررسی معماری بسیارند مواردی که خواننده را از راه یک یا چند تصویر ارایه شده به درون مباحثی گونا گون می برند : از تدابیری که در زمینه آهنگ حرکت و ترتیب منظرها اتخاذ شده تا ارتباطاتی که تعیین کننده شیوه کاربری فضا به شمار می روند و جز این ها . دیگران اما ، با دیدن نقشه های یک بنا و با شنیدن توصیف های آن ، موفق نمی شوند به جامعیت اندیشه ها و به رمز و راز ساختمانی که با این ابزار نمایانده می شود پی برند و همیشه هاله هایی از ابهام گرداگرد تصویری که می خواهد وضعیتی عینی را از ذهنی به ذهن دیگر انتقال دهد ، حایل میان معمار و غیرمعمار ، وجود دارند . به کوتاه سخن این که معماران هنوز ابزارهایی کامل و کافی کـه برای بازشناسی فضای معماری لازم است در دست ندارند ؛ و البته این ، موضوعی شناخته شده به شمار می آید ، به آن حد که گفت و شنود در زمینه اش را می توان از بدیهیات شمرد . معماران شمار قابل توجهی از ویژگی های فضای معماری را می شناسند که قادر به نمایان داشتن آن ها از راه تصویر نیستند و می دانند که رنگ و سایه ، تعدد نقشه ها به مقیاس های گونا گون و ترسیم های پرسپکتیو ، تجهیز صفحه کاغذ – مونیتور ، عناصر نمادین و ارایه ماکت … نمی توانند ، آن چه را که باید ، بنمایانند .

موسیقی سازان و نقل موسیقی

   چنین به نظر می رسد که موسیقی دانان – موسیقی سازان توانسته اند به ابزاری مجهز شوند که قادر است موسیقی را ، از ذهنی دیگر – از موسیقیدانی به موسیقیدانی دیگر – انتقـال دهد ؛ گفته می شود کـه نت نویسی و نت خوانی به برقراری این ارتبـاط تحقـق می بخشند . نگاهی به شمار ویژگی هایی که موجودیت و هویت یک قطعه موسیقی را باز می شناسانند و دقت به تعاریف فنی آن ها می توانند نشان دهند که در دنیای موسیقی ، چیزی نیست که بتواند « شنیده » شود اما نتواند ، از طریق آوانویسی – چه فونتیک و چه فونمیک و چه این هر دو به کمک یکدیگر – به شخص دیگری انتقال یابد و حتی توسط آن دومی تکرار شود .

   لازمه قبول چنین فرضیه ای آن است که از پیش قبول کرده باشیم که موسیقی محصول یا فراورده ای است که از دیدگاه روان شناسی علمی و از دیدگاه مردم شناسی فرهنگی و به کمک ابزارهای فنی خاصی که تا امروز انسان ها ابداع کرده اند ، می تواند بازآفرینی شود ؛ بازشناخته آید و بازشناسانده شود . و شرط درست و جایز دانستن طرح این نکته آن است که قبول کنیم ، بازآفرینی یک قطعه موسیقی بازشناخته شده و به کمک تمامی ابزارهای فنی تا امروز موجود و بازشناسانیده شده می تواند قرین با توفیق نباشد و این عدم توفیق می تواند نه به سبب ناتوانی فنی – هنری بازآفریننده آن ، بلکه به سبب نارسایی هایی باشد که در روند شناخت به منظور بازشناسانیدن وجود داشته اند .

با عنوان داشتن این اصل که معماری همانند موسیقی ( گرچه با تفاوتی چشمگیر نسبت به یکدیگر ) نمی تواند به کمال – از دیدگاه فراگیری که می توانیم علمی اش بخوانیم – بازشناخته شود ، خواهیم توانست خود را در طول این گفت و شنود از قیدوبندهایی که متعارف اند و قراردادی و آکادمیک بیرون بریم تا به مطالبی فرای آن رسیم . اما پیش از این ، یادآوری چند نکته را بیجا نمی یابیم :

نخست : نت نویسی به منظور بازآفرینی موسیقی را ، بی گذر از جوّ موسیقایی و محیط

فرهنگی خاصی که برانگیزاننده آفرینش موسیقی بوده اند ، کافی نمی دانیم .

دوم : قبول می کنیم که محیط فرهنگی و انگیزه هایی که به آفرینش یک قطعه موسیقی

کمک کرده اند ، در گزینش ویژگی های خاصی برای نغمه و قطعه ای که ساخته شده ، می توانسته اند اثرگذاری ای الزاماً مستقیم نداشته باشند ؛ به این ترتیب ، به وجود دو موجودیت پیوسته و وابسته ، یعنی فرهنگ محیطی و محتوای هنری موسیقی اشاره می کنیم.

سوم : بی در نظر گرفتن بار ارزشی خاصی که برای یک اثر موسیقایی قایلیم ، وجود

پیوندی مستقیم یا وابستگی بیشتری را میان فراورده موسیقایی و بهره وری کنندگان از فراورده های موسیقایی در جوامع اولیه می یابیم و ، برعکس ، فاصله ای بیشتر یا پیوستگی کمتری را برای آثار موسیقایی که بیشتر متکی بر روش های علمی و بر یافته های فنون پیشرفته اند ، می یابیم .

بازآفرینی معماری و موسیقی

   نه آفریدن که بازآفرینی آثار معماری و موسیقی با دشواری خاصی همراه است که چنان که دیدیم ، از کامل و کافی نبودن ابزار نمایان دارنده آن ها ناشی می شود .

   آیا در نیاز جدی به بازشناسی معماری و موسیقی ، کاستی هایی در شناخت و در برداشت بروز کرده اند که گفته می شود باید به همت سازندگان و نوازندگان – از روی نقشه ها و نت ها – جبران شود ؟ یا این وجه دیگر موضوع را باید مطرح کنیم که اصولاً خواسته نمی شود که مجموعه عملیات علمی – فنی خاص بازشناسی معماری وموسیقی ، جز در کلیات صورت گیرند ؛ کلیاتی که در معماری عبارت اند از : اندازه های طولی و سطحی ؛ فاصله ها و نسبت ها و آهنگ جایگزینی عناصر معمارانه در پهنه فضای ملموس ؛ چگونگی های فیزیکی روشنایی فضاهای درونی و چگونگی های تابش تابش نور بر حجم ها و پیدایی و دگرگونی سایه روی شکل برونی فضای ساخته شده و چگونگی های کروماتیک ماده به وجود آورنده فضای معماری ؛ رابطه ها و نسبت های موجود میان عناصر یا واحدهای فضایی ای که – چه درون و چه برون – سازنده منظرها یا پرسپکتیوهای خاصی می شوند تعیین کننده ویژگی های بصری و ارزش هایی معنوی ؛ چگونگی های چندی یا کمی نمادهای جایگزین شده در فضای معماری یا چگونگی های بنایی که خود ، در جامعیت و وحدت اش ، به نمادی بدل شده و غیرقابل تفکیک نیز شناخته می شود ؛ و غیره .

   و کلیات لازم در بازشناخت موسیقی که عبارت اند از : ضرب ( ریتم ) ، لحن ( ملودی ) ، هماهنگی ( آرمونی ) و طنین یا رنگ آمیزی ( تمبر ) – چنان که در بیشترین منابع معتبر می یابیم و بنابر تعریف های علمی و فنی کم و یا بیش برابری که میان این عناصر در دسترسند می خوانیم . و یا چهار عنصر اصلی : بلندی ( که معمولاً به وسیله سری هفتگانه نشان داده می شود ) ، فشار یا تأکید بر آهنگ ( آکسان ریتمیک ) ، طول ( نت ها در زمان ) و طنین ، چنان که « گالوانو دل لا ولپه » فیلسوف معاصر عنوان می دارد . از دیدگاه ما هم معماری ( که به تعداد کمتری از عناصر شکل دهنده به نظام آفرینش خود دست یافته و ابزار فکری و علمی – فنی قانونمند شده و کارآمدی را نیافته ) و هم موسیقی ( که چنان که دانسته شده و در کتاب های پرقدری به زبان فارسی نیز آورده شده ) ، تا امروز ، نتوانسته اند مسأله بازشناسی و بازآفرینی خود را به نحوی کامل حل کنند و ابزار لازم و کافی برای این مهم را بنمایانند . و این کاستی ، بر هر پژوهشی که بخواهد به اصول بپردازد ، اثرگذاری دارد . و آن چه قصد داریم در صفحاتی که پیش روی داریم خاطر نشان کنیم ، در دو بخش ، عبارت اند از :

   اول ، مسایل اصولی ای که در آفرینش معماری و موسیقی مطرح می شوند . و دوم ، تقارن و تشابه هایی که این دو رشته آفرینش بشری ، در اصول و مبانی دارند ؛ به ویژه پیش از آن که به شکل دو آفریده متفاوت ، یکی ملموس و قابل ادراک و دیگری محسوس و قابل ادراک ، جلوه کنند .  

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کامل پایان نامه بررسی روابط مشترک معماری و موسیقی و تأثیر گذاری آنها بر هم

دانلود کامل پایان نامه بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI

اختصاصی از فایل هلپ دانلود کامل پایان نامه بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کامل پایان نامه بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI


دانلود کامل پایان نامه بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 چکیده تحقیق:

در این تحقیق به بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج وعادی با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اینکه دو گروه 85 نفری نمونه های تحقیق، زنان سردمزاج و زنان عادی گزینش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گیری قرارگرفت. در نهایت پس از محاسبه شاخص های آماری، از آزمون t استودنت گروههای مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضیه تحقیق مبادرت ورزیده شد. با توجه به فرآیند آزمون فرضیه مشخص گردید که همه فرضیه های تحقیق رد و فرضیه های صفر تحقیق تایید گردیدند.

 1-1:مقدمه

بی تردید میتوان گفت یکی از رایج ترین مفاهیم روان شناسی در میان همگان شخصیت است. چنانکه با اندکی توجه در صحبت های روزمره متوجه فراوانی کاربرد این مفهوم می شویم. کاربردهایی که براساس معانی وتعابیر مختلف قرار دارند گاه دلالت بر صفات و ویژگی های بارز افراد اعم از مثبت معمولی و منفی می نمانید و گاه نشاندهنده مقام و مهارت های اجتماعی هستند.

کاربرد دیگر واژه شخصیت زمانی است که توانش های فرد برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران مورد نظر است.موارد ذکر شده غالبا قضاوت های سطحی و محدود در مورد افراد را بدنبال دارند.اما نظر خبرگان این زمینه یعنی روان شناسان چیز دیگریست.

در تعاریفی که از شخصیت شده تنوع و اختلاف بسیاری به چشم می خورد که ناشی از نظریه های گوناگونی است که نظریه پردازان درباره چگونگی تشکیل و تحول شخصیت و مفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند(جمالفر،1373ص121)

ابتدا باید گفت تمام افراد صرفنظر از خصوصیات مطلوب و نامطلوبشان دارای شخصیت هستند. آنچه موجب تمایز آنها میشود چگونگی ومنحصر بفرد بودن شخصیتهاست. این تفاوت ها را با ابزارهای گوناگونی که در خود بحث خواهیم نمود میتوان شناسایی کرد.

شخصیت یک مفهوم انتزاعی است که معرف ترکیبی از اعمال افکار، هیجانات، و انگیزش های فرد به گونه ای بی همتاست و هیچ دو فردی دارای شخصیت یکسانی نیستند. هر چند که شخصیت افراد مختلف دارای وجوه اشتراکی نیز می باشند شخصیت یک فرد نسبتا ثابت باقی می ماند اما دو عامل رشد و تجربه می توانند آن را تغییر دهند.

شخصیت، مفهومی است که به ویژگی های مشخص و ملموس و واکنش های فرد در موقعیت های مختلف اطلاق می شود. واژه شخصیت ترجمه کلمه پرسونالیتی است که خود از پرسونا ی لاتینی به معنای ماسک اقتباس شده است نقابی که بازیگران تئاتر به فراخود نقش خود بر چهره می زده اند و بتدریج به خصوصیات اخلاقی و روانی افراد اطلاق شده است. در حالی که امروزه روانشناسان این مفهوم را به عنوان صفات معتبر و پایدار افراد آدمی به کار می برند.

منظور از شخصیت مجموع کیفیت های موروثی و اکتسابی است که خصوصیت فرد بوده و او را منحصر بفرد می‌کند. کیفیت های موروثی یا ذاتی تغییر ناپذیرند و فاقد جنبه اخلاقی بوده و مزاج نامیده می شوند در حالی که کیفیت های اکتسابی که منش می نامیم حاصل تجربیات فرد می بانشد و تاحدی تغییر پذیرند و تفاوت های این حوزه است که مشکلات اخلاقی را پدید می آورد و بیانگر مرحله ای است که فرد در هنر زیستن بدان رسیده است.

آلپورت که از او به نام بنیانگذار مطالعات نوین شخصیت نام می برند معتقد است شخصیت سازمان پویایی از سیستم های روان تنی فرد است که رفتارها و افکار خاص او را تعیین می‌کند.

گیلفورد، چنین اظهار می دارد که شخصیت الگوی منحصر بفرد صفات شخصیتی است. بالاخره کتل معتقد است که شخصیت امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیتی خاص انجام خواهد داد فراهم می‌کند. در مجموع باید گفت این سه به ترکیبی از اعمال ،افکار هیجانات وانگیزش های مشخص که در تعامل او با دیگران نمایان می شود توجه داشته اند.

در این باب هنری مورد نظری متفاوت ارائه داده است و به جای اینکه مانند آلپورت و آیزنک به صنعت و تیپ توجه نماید موضوع نیازهای را مطرح نموده و معتقد است آچه موجب شخصیت وپدیداری آن میشود انگیزه ها هستند که این انگیزه ها را می توانیم در باب نیازها بررسی کنیم.شخصیت یک سازه است که نمی توانیم آن را ببینم یا تعریف شخصی برایش ارائه دهیم اما با شناسایی عناصری که به میزان و کیفیت متفاوت آن را تحت تاثیر قرار می دهند و موجب تغییر و دگرگونی و رشد آن           می گردند می توانیم به سنجش این سازه بپردازیم. برای این کار از روش های مختلفی چون تست های فرافکن و روان تحلیلی و‌آزمون های صفات شخصیت و آزمون های عینی استفاده می شود. معروف ترین آزمون فرافکن در جهان تست رور شاخ می‌باشد که تاکنون بش از هزار اثر تحقیقی در مورد آن در دنیا انتشار یافته است.

این ابزارها در طی فرآیند شناخت شخصیت افراد و تفاوت های فردی همچنین میتوانند نشان دهنده موارد اختلال ونابهنجاری نیز باشند. زیرا در بعد شخصیت نیز چون دیگر ابعاد وجودی انسان گاه شاهد نابهنجاری ها واختلالاتی هستیم.

وقتی صفات شخصیتی انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه بوده واختلال کارکردی قابل ملاحظه یا ناراحتی ذهنی بوجود می آورند تشخیص اختلال شخصیت گذارده می شود (سیاسی ،1371،ص 141)

بحث سبب شناسی و درمان و طبقه بندی اختلالات شخصیت در دیدگاههای مختلف تعابیر متفاوتی را داراست که در این مختصر نمی گنجد.

یکی از اساسی ترین مباحث روان شناسی نظریه های شخصیت است. تا نتوانیم یکی الگویی برای انسان ارائه دهیم نمیتوانیم روی آن کار کنیم. شخصیت یک سازه است که میتوان آن را در بطن نظریه های دیگر نگاه کرد و به همین دلیل براساس رویکردهای مختلف تعاریف متفاوتی هم برای آن ذکر کرده اند.

در اینجا تنها از نظریاتی چند از جمله فروید می گوئیم که شاید اولین واستوارترین ونافذترین تئوری منش را به منزله یک سیستم کوشش ها که ماخذ رفتار است پایه گذاری کرد.

دیدگاه روان کاوی بنا به شرایط خاص آن زمان که دوران اتمیزم یا تجربه گرایی بود شخصیت را به شکل تفکیک شده وعناصر متشکله مورد بررسی قرار داده است. فروید ابتدا شخصیت را متشکل از سه جزءخود آگاه، نیمه خود آگاه وناخودآگاه دانسته و سپس تجدید نظر نموده و آن را شامل سه ساخت بنیادی به نام های نهاد ، خود و فراخود عنوان کرد. هر یک از این بخش ها وظیفه خاصی را به عهده دارد. اما تاثیر متقابل آنها در یکدیگر مهمترین عامل در تعادل شخصیت است وتعامل و تعارض پویای این سه ساخت تعیین کننده رفتار است(قرچه داغی، 1372،ص 98)

مروری گذرا نیز به دیدگاه رفتار گرایی داریم: الگویی که رفتارگرایان بر آن اساس شخصیت را توجیه می کنند همان الگوی یادگیری محرک-پاسخ و الگوی محرک-ارگانیزم-پاسخ است. در الگوی اول شخصیت فرد را صرفا ذاییده نوع پاسخ هایی می دانند که فرد در قبال محرک های مختلف محیطی از خود نشان می‌دهد. در الگوی دوم نوع تعبیر و تفسیر و برداشت فرد از محرک ها عامل مهمی در تعیین نوع پاسخ ها و چگونگی رفتار و شخصیت او به شمار می آید. در قالب نظریه رفتاری محرک ها وعوامل محیطی نقش قاطع و تعیین کننده ای در تغییر و تکوین شخصیت دارند و شخصیت افراد تابع محیطی قرار می گیرد که در آن رشد می یابند.

جدای از تعاریفی که برای شخصیت ارائه شده در پاره ای دیدگاههای به طبقه بندی هایی نیز بر می خوریم که در اینجا برای رعایت ایجاز تنها به نمونه هایی بسیار اندک بسنده می کنیم. این تقسیم بندی ها گاه دارای پیشینه تاریخی کهنه هستند. از این جمله تقسیم بندی بقراط است که همان چهار مزاج معروف دموی،صفراوی، سوداوی و بلغمی می‌باشد. پس از وی جالینوس نیز بر همین پایه به نتایجی رسید. پس از بقراط معروف ترین طبقه بندی ها از آن کرچمر وشلدن می‌باشد. این تحقیقات همه مبتنی بر مشاهده تفاوت های فردی در ساختار بدنی وتلاش برای ارتباط دادن این تفاوت ها با شخصیت است. رویکرد دیگر مشاهده خصایص شخصیتی افرادد مختلف و تلاش برای طبقه بندی آنها بر اساس سنخیتشان بدون توجه به خصوصیات بدنی آنهاست. تقسیم بندی یونگ که مبتنی بر تیپ درونگرا و برونگرا است و تقسیم بندی آیزنگ که شخصیت فرد را در دو بعد درونگرایی-برونگرایی واستواری- نااستواری هیجانی تحلیل می‌کند از این دست می باشند.فروم،شخصیت را متشکل از دو عنصر مزاج و منش     می داند و چنین عنوان می‌کند که قضاوت ارزشی در مورد مزاج ها تابعی است از متغیر سلیقه در حالی که منش ها جنبه اخلاقی دارند و چنانچه معتقد به نسبی گرایی باشیم خواهیم دید که تفاوت های منشی نیز مربوط به سلیقه اند و تفکیک میان این دو از اهمیت خاصی برخوردار است. فروم سنج های شخصیتی فوق را که هر یک دارای ویژگی های خاصی هستند مطرح می‌کند: تیپ پذیرا تیپ استثمارکننده،تیپ بازاری، تیپ احتکاری، تیپ مولد، و تیپ ناشیستیک. او معتقد است که شکل های مختلفی از این سنخ ها را ممکن است افراد داشته باشند اما یک تیپ بیشتر عمل می‌کند وآن شکل شخصیتی را می سازد. گوناگونی شکل های شخصیتی معلول عوامل چندی است این عوامل موجب دگرگونی و رشد شخصیت می شوند.

آدمی، تکامل و رشد خود را به صورت تغییرات محسوس یا نامحسوس نشان می‌دهد. انسان ها در اثر گذشت زمان و تبدیل موقعیت ها تغییر می کنند. دگرگونی هایی را که در اثر مرور زمان به وقوع می پیوندد به رشد نسبت می دهیم اما تغییراتی که در اثر موقعیت های گوناگون در انسان به وجود می آید نشان دهنده انعطاف پذیری شخصیت می‌باشد و سازگاری نام دارد(قرچه داغی، 1372،ص99)

رشد در اثر دگرگونی و شدن حادث می گردد و ما آنگاه می توانیم صحبت از رشد شخصیت نمائیم که به تغییر وانعطاف پذیری آن قائل باشیم. پس ابتدا می پردازیم به مسا له ثبات در برابر انعطاف پذیری.دو دسته اعتقاد هست که یکی ثبات شخصیت را مطرح می‌کند و معتقد است شخصیت فرد از همان کودکی شکل می گیرد مانند نظریات فروید. اما گروه دیگری هستند که انعطاف پذیری را قبول دارند و می گویند شخصیت ثبات ندارد مثل اریکسون که قائل به رشد در طول زندگی است.

رشد شخصیت از نظر بسیاری از دانشمندان متفاوت است.مثلا از دیدگاه فروید شخصیت به وسیله رویدادهای گذشته زندگی تعیین می شود واما یونگ اعتقاد د ارد که رویدادهای گذشته در تاریخچه نژادی و نوعی فرد و در زندگی او موثر بوده و به شخصیتش شکل می بخشد و نه تنها شخصیت انسان را محصول گذشته می داند بلکه آینده را با تمام اهداف و آرزوهایش در آن موثر می داند و به نظر او انسان همیشه در حال رشد بوده وکوشش وی جهت رسیدن به چیزی در آینده است(پارسا ،1371،ص107)

در مبحث عوامل بر شخصیت باز شاهد همان بحث قدیمی وراثت و محیط هستیم. از یک طرف وراثت گرایان هستند که می گویند نود درصد رفتارهای مان منتج از ژن های ماست که منظور اطلاعاتی است که از طریق DNA انتقال پیدا می‌کند یعنی سلول های متفاوت جنسی و در انتها ساخت یک انسان جدید و نمودار شدن یک صفات مشخص. از طرف دیگر محیط گرایان هستند و رفتارگرایان مانند واتسون که معتقدند هر چه هست محیط است و این ذهن لوح سفیدی است که به مرور به واسطه تاثیرات محیطی نقوشی روی آن بسته می شود. گفتنی است این گروه اختلالات شخصیتی را نیز نتیجه عوامل نامساعد محیطی و نابهنجاری های جامعه می دانند. این دو دیدگاه افراط و تفریط دارند ودیدگاه درست تر این است که تعامل بین این دو موجب می شود یک سری صفات از راه وراثت منتقل شوند و در اثر میان کنش با محیط شخصیت ساخته شود. از میان معتقدان به تعامل محیط و وراثت ریموند. بی .کتل را می توان نام برد.

شخصیت سازه ای است که با بالا رفتن سن آدمی پیچیدگی بیشتری می یابد به طوری که هر چه زمان می گذرد رفتارها و واکنش های کلی کودک شکلی اختصاصی تر به خود می گیرند و نهایتا شخصیت سازمانی پویا و پایدار می شود که حاکم بر رفتار فرد است و به نسبت انسجام و وحدت درونی خود در موقعیت های مختلف واکنش های مقتضی از خود نشان می‌دهد(شفیع آبادی، 1373،ص115)

در این فرآیند رشد و تحول عوامل بسیاری دخلیند که در بحث وراثت می توان مفاهیمی چون:هوش ،استعداد،یادگیری ،حافظه ،خلاقیت ،انگیزش پذیری و… را مطرح نمود.همچین نحوه عملکرد غدد درون ریز از اهمیت بالایی برخوردار است. در مجموعه عوامل محیطی، ابتدا محیط قبل از تولد را داریم که تحت تاثیر عواملی چون رحم مادر، تغذیه و بهداشت تن و روان مادر قرار دارد. سپس به محیط بعد از تولد می رسیم که عناصری چون: والدین، خانواده، تغذیه، مدرسه، فرهنگ و وضعیت اقتصادی اجتماعی را در بر می گیرد.

وقتی عوامل موثر بر شخصیت را در بعد محیط بعد از تولد مورد بررسی قرار دهیم بی شک یکی از برجسته ترین عناصر مسائل جنسی است و ما بنا داریم از میان این عوامل با تاکید بیشتری به این بخش بپردازیم:

بی تردید تمایلات جنسی شخص، چنان با کل شخصیت او در هم آمیخته و بر برداشت او از خود روابط او با دیگران والگوهای کلی رفتار او اثر می گذارند که صحبت از شخصیت منهای مسائل جنسی به عنوان پدیده ای مستقل در واقع غیرممکن است. تمایلات جنسی هر شخص بستگی به سه عامل پیوسته به هم دارد: هویت جنسی او، جنسیت او، و رفتار جنسی او. این عوامل که در رشد، پیشرفت، وعملکرد شخصیت و تاثیرپذیری آن توسط تمایلات جنسی، تاثیر می گذارند مجموعه عوامل روانی-جنسی نامیده می شوند. واضح است که تمایلات جنسی چیزی بیشتر از سکس فیزیکی، خواه با مقاربت و خواه بدون آن و چیزی کمتر از تمام وجوه رفتار معطوف به کسب لذت است. رفتار جنسی انسان گوناگون است و تحت تاثیر متقابل عواملی پیچیده قرار دارد.

رفتار جنسی را میتوان در دو حوزه بهنجار و نابهنجار بررسی نمود هر چه تعریف دقیق هر یک از این دو شکل به نظر می رسد اما رویهمرفته رفتار جنسی نابهنجار را آسان تر می توان توصیف نمود: یعنی رفتار جنسی که برای خود یا دیگری مخرب است قابل هدایت به سوی یک شریک جنسی نیست تحریک اعضا جنسی اولیه را مستثنی میدارد به طور نامتناسبی با اضطراب و احساس گناه همراه است و حالت جبری دارد. با این حال تعیین مرزی دقیق و قاطع خالی از اشکال نیست. مثلا گاه روابط جنسی خارج از محیط زناشویی.خود ارضایی، وانواع مختلف تحریکات جنسی که به اعضای غیر از از دستگاه جنسی اولیه مربوط می گردد، بسته به زمینه کلی، باز هم ممکن است در محدوده بهنجاری قرار بگیرد.

در طبقه بندی نابهنجاری های رفتار جنسی ابتدا پارافیلیاها و سپس اختلالات کنشی جنسی و سایر اختلالات جنسی هستندکه در فصول بعدی به تفصیل مورد بحث قرار خواهند گرفت.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کامل پایان نامه بررسی ویژگی های شخصیتی زنان سردمزاج و عادی با آزمون MMPI

پروژه کامل درباره انواع کابل

اختصاصی از فایل هلپ پروژه کامل درباره انواع کابل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه کامل درباره انواع کابل


پروژه کامل درباره انواع کابل

چکیده ای از این پروژه

برای برق رسانی به نقاط مختلف از سیم ها و کابل ها استفاده می شود که این سیم ها و کابل ها تشکیل شده از فلزات هادی جهت حمل جریان برق به نقاط مورد نظر و عایق های مناسب به منظور جلوگیری از نشت جریان به نقاط دیگر به کار گرفته می شود .یک هادی با روکش عایق ، سیم روکش دار یا سیم عایق دار نامیده می شود و در صورتی که چند هادی عایق بندی شده در داخل یک غلاف مشترک قرار گیرند ، این مجموعه کابل نامیده می شود .

کابل ها نقش مهمی را در صنایع امروزی بازی می کنند به صورتی که در واقع مانند رگهای حیاتی هستند که در بدن انسان وجود دارند و در صورت عدم وجود آنها سیستمهای صنعتی قادر به ادامه فعالیت خود نخواهند بود.


دانلود با لینک مستقیم


پروژه کامل درباره انواع کابل

دانلود کامل پایان نامه رشته روانشناسی با موضوع ازدواج

اختصاصی از فایل هلپ دانلود کامل پایان نامه رشته روانشناسی با موضوع ازدواج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود کامل پایان نامه رشته روانشناسی با موضوع ازدواج


دانلود کامل پایان نامه رشته روانشناسی با موضوع ازدواج

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 تعریف واژه ها …………………………………………………………………….6

چکیده ……………………………………………………………………………..6

مقدمه ………………………………………………………………………………7

بیان مسئله …………………………………………………………………………8

سؤالات تحقیق ……………………………………………………………………10

فرضیه های تحقیق ……………………………………………………………….10

فصل دوم

پیشینه تجربی تحقیق ……………………………………………………………..11

ازدواج چیست ……………………………………………………………………11

پیشینه عملی تحقیق ………………………………………………………………12

اهمیت سن در ازدواج …………………………………………………………….13

سن مناسب برای ازدواج …………………………………………………..14

سن ازدواج در گذر ایام …………………………………………………………..15

افزایش سن ازدواج ونقش آن در انحرافات اخلاقی جوانان ……………………….16

افزایش سن ازدواج و نقش آن در گسترش بی بندوباریهای جنسی جوان………..18

علل افزایش سن ازدواج ………………………………………………………….21

نقش مسکن در سن ازدواج ………………………………………………………25

تشریفات ازدواج ………………………………………………………………….26

بی تفاوتی والدین …………………………………………………………………28

فصل سوم

جامعه آماری ……………………………………………………………………..29

نمونه و روش نمونه گیری ………………………………………………………30

روش تجزیه و تحلیل آماری ……………………………………………………..31

فصل چهارم

توصیف سؤالات و فرضیات تحقیق ………………………………………………31

محدودیت تحقیق ………………………………………………………………….46

فصل پنجم

نتیجه گیری ………………………………………………………………………43

فصل ششم

ضمایم …………………………………………………………………………….47

 تعریف عملیاتی واژه ها:

   1-ازدواج (marriage) :

جفت گرفتن زن کردن – شوهر کردن – با یکدیگر جفت و قرین شدن

در این تحقیق منظور از ازدواج رابطه حقوقی است که برای همیشه به وسیله ی عقد مخصوص بین زن و مرد حاصل شده است.

فصل اول

چکیده

ازدواج پیمان مقدسی است که در آن زن و مرد بر اساس یک تعهد قانونی،شرعی و عاطفی پیمان می بندند تا با تشکیل خانواده در یک زندگی مشترک ،نیازهای همدیگر را تامین و درنشیب و فرازها و تلخی و شیرینی های زندگی یار و غمخوار هم باشند.با این وجود،خانواده یکی از ارکان جامعه بشمار می رود و دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانو اده و تحقق خانواده سالم،مشروط به برخورداری معماران (زوجین)آن از سلامت روانی و داشتنرابطه ای مطلوب با یکدیگر است.دراین راستا،مطالعه حاضر به بررسی موانع ازدواج بین جوانان شهرستان اردکان که در کارخانه صدف این شهر مشغول به کارند می پردازدو آسیب ها و موانع اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی،خانوادگی و فردی از دیدگاه آنها مورد ارزیابی قرار میدهد.

روش: این مطالعه به روش توصیفی -تحلیلی و مقطعی انجام گرفت و در آن 50 نفر ازکارکنان این کارخانه در رده ها و مدرکهای مختلف به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ،انتخاب و با پرسشنامه ارزیابی قرار شدند. ابزار پژوهش در این مطالعه ،چهار حیطه کلی موانع (اقتصادی،اجتماعی-فرهنگی،خانوادگی و فردی)،را از مجموعه سوالات استخراج و تجزیه و تحلیل کرد. نتایج: در تجزیه و تحلیل نتایج این مطالعه مشخص شد که مهمترین موانع ازدواج به ترتیب اولویت:موانع اقتصادی،فرهنگی-اجتماعی ،فردی و خانوادگی بوده است.همچنین مهمترین موانع اقتصادی برای جوانان نداشتن شغل مناسب،نداشتن مسکن و مخارج ازدواج در برگزاری جشن عروسی،مهمترین موانع فرهنگی-اجتماعی:دوست پسر یا دوست دختر داشتن ،مشکلات اخلاقی بستگان عنوان شده است،همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین دیدگاه جوانان پسر و دختر در مورد موانع ازدواج در بعضی گزینه ها تفاوت آماری معناداری وجود دارد.این تفاوت ها در مورد وسواس در انتخاب شوهر مناسب،ترس ا شکست در ازدواج ،وضع نامطلوب اقتصادی طرف مقابل و سیگاری بودن فرد،به نفع دانشجویان دختر و در مورد :ترس از جواب منفی طرف مقابل (دختر)،مخارج سنگین ازدواج،برگزاری جشن عروسی و نداشتن شغل مناسب ،به نفع جوانان پسر بوده است. بحث: نظر به این که ازدواج موفق زمینه ساز خانواده ای سالم و در نهایت نویددهنده جامعهای سالم است،رفع موانع ازدواج مخصوصاً موانع شغلی با ایجاد شغل و فرصت های شغلی مناسب برای جوانان توسط متولیان و برنامه ریزان جامعه می تواند آسیب ها وموانع ازدواج را به حداقل ممکن برساند.

مقدمه

 زندگی در قرن بیست و یکم همه چیزش متفاوت است. تولدش، بزرگ شدنش، کار کردنش و حتی ازدواجش. هر روز یک آمار جدید منتشر می شود که سن ازدواج بالا رفته است، جوانان تمایلی به ازدواج ندارند و..  

  از گذشته های بسیار دور، ازدواج و تشکیل خانواده در هر دین و مسلکی مورد قبول بوده است به اعتقاد بسیاری از فلاسفه و دانشمندان فقط از طریق ازدواج است که فرد به آرامش واقعی دست پیدا می کند همان مساله ای که در قرآن کریم هم به آن اشاره شده است.

بالا رفتن سن ازدواج یکى از معضلات مهم جوامع بشرى است; زیرا با افزایش سن ازدواج، جوانان از شیوه بهنجار ارضاى غریزه جنسى و آثار و فواید آن محروم مى شوند. در جوامع گذشته پسران و دختران با رسیدن به سن بلوغ، یا کمى بعد از آن اقدام به ازدواج مى کردند و مجرّد ماندن یک نقص اجتماعى محسوب مى شد. اما با پیچیده تر شدن جوامع و ایجاد خواسته ها و انگیزه هاى کاذب، ذائقه اجتماعى تغییر یافت و به تبع این تغییر ذائقه، نیاز طبیعى و غریزى به ازدواج سرکوب و این روند، تا جایى پیش رفته که امروزه در بعضى جوامع غربى، جوانان بکلى از ازدواج سرباز زده اند و آن را مانعى براى آزادى خود تلقّى مى کنند. تنها زمانى به ازدواج روى مى آورند که نشاط جوانى را از دست بدهند و نیازمند یک پرستار یا مراقب هستند. متأسفانه این فرهنگ اشتباه جوامع اسلامى از جمله جامعه اسلامى ما را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است، به گونه اى که افزایش رو به تزاید سن ازدواج در کشور، مشکلات فراوانى به دنبال داشته است. مشکلاتى همچون افسردگى و از بین رفتن نشاط در جوانان، ابتلا به وسواس زیاد در انتخاب همسر، مشکل آفرینى فرزندان بزرگ و ازدواج نکرده در خانه، افزایش اضطراب و نگرانى ـ بخصوص در دختران ـ بلاتکلیفى، از دست رفتن طراوت و زیبایى، ناامیدى و تصمیم به عدم ازدواج به خاطر کاهش میل به ازدواج، بى دقتى در انتخاب همسر، احتمال افزایش انحرافات، و ده ها مشکل از این قبیل که جوانان ما را، به چالش کشانده است.
    این نکته ها بارها و بارها گفته شده است و کسی در صحت آنها شک ندارد، اما گاه مسائلی بوجود می آید که سن ازدواج را بالا می برد و تمایل افراد را به تشکیل خانواده و تداوم نسل کم می کند، عواملی که شاید روزی نبودند و حال وجودشان که قرار بود مایه آسایش انسان در دنیای تکنولوژی باشد دلیلی است تا بسیاری از جوانان از بزرگ ترین رویداد زندگی شان چشم بپوشند.

 بیان مساله

زندگى در جوامع بشرى گذشته ساده‏تر بود و پیچیدگى و مشکلات امروز را نداشت و در نتیجه سن ازدواج پایین‏تر بود؛ ولى جوامع شهرنشین امروزى از پیچیدگى و مشکلات خاصى برخوردار است و همین امر باعث شده که جوان‏ها نتوانند به راحتى تشکیل خانواده دهند و در نتیجه سن ازدواج بالاتر رفته است. آخرین آمارى که در دست است سن ازدواج پسرها را حدود 27 سال و دخترها را حدود 24 سال نشان مى‏دهد (جوانان و ازدواج، ص 43).
ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیاز های جنسی و عاطفی فرد، نیاز های اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم می کند و به خاطر اهمیت و تاثیری که دارد، به عنوان هنجاری پذیرفته شده در تمامی کشور های دنیا به حساب می آید.
      
علاوه بر پیامد های یادشده، سن ازدواج می تواند تبعات اجتماعی و روانی نیز به همراه داشته باشد. ازدواج در سنین بالاتر به آن معنا است که جوانان باید دوره های طولانی تر را در خویشتنداری جنسی (الزام اخلاقی مالتوس) بگذرانند، که این خود باعث وارد شدن فشار روحی، روانی، افسردگی، اضطراب و به وجود آمدن بسیاری از امراض روانی دیگری در آنان می شود. ازدواج در سنین بالاعلاوه بر عوارض یادشده، باعث ایجاد فاصله بین والدین و فرزندان هم می شود. به موجب فاصله نسلی، شکاف و در مواردی تضاد نسلی به وجود می آید و همین امر همراه با بزرگ شدن بچه ها اختلاف سلیقه و نگرش های متفاوتی را در درون خانواده به ثمر می رساند.
       
اما افزایش سن ازدواج به افزایش سرمایه های اجتماعی منجر می شود و فرد با دیدی بازتر و اندیشمند تر همسر خود را انتخاب می نماید. می توان گفت که این تاخیر نقش مثبتی در زندگی فرد داشته است، ولی در بسیاری از مواقع افزایش بیش از حد سن ازدواج باعث سرخوردگی های عاطفی و روانی در فرد می شود که حتی توانمندی های فردی هم نمی تواند این سرخوردگی ها را درمان کند. در اصطلاح کلی می توان گفت که ازدواج فرد می بایست در سن مطلوب انجام شود نه آنقدر زود که صرفا مبتنی بر غرایز جنسی و یا اجبار های اقتصادی و اجتماعی باشد و نه آنقدر دیر که منجر به بروز اختلافات روانی و یا حتی آسیب های اجتماعی شود.
    
اهمیت و ضرورت تحقیق

امروزه یکی از معیارهای توسعه یافتگی جوامع بشری را وجود تحقیقات گسترده علمی – کاربردی در تمام سطوح اجتماعی – اقتصادی و صنعتی آن جامعه می دانند. و کشورهایی را توسعه یافته می دانند که به تحقیقات بهای کافی می دهند. امروزه ما شاهد هستیم که در کشور های توسعه یافته بخشی از درامد ناخالص خود را به امر تحقیفات اختصاص می دهند که متاسفانه در کشور ما نه تنها این امر تحقق نیافته است بلکه به تحقیقاتی که توسط محققان در گوشه و کنار این کشور به صورت جسته و گریخته انجام می شود نیز توجه کافی مبذول نمی شود و هرگز نتیجه این تحقیقات به کار گرفته نمی شود .

حال اگر ما معتقد به پیشرفت کشور خود هستیم باید نگرش خود را به امر تحقیق تغییر دهیم و این امر در بحث مهمی مانند ازدواج ضرورت بیشتری پیدا می کند.

اگر ما محور توسعه هر کشور را نسل جوان آن بدانیم و اگر به ازدواج به عنوان مهمترین عرصه زندگی نگاه کنیم ضرورت این تحقیق بیشتر بر ما آشکار می شود.

همچنین با تاملی بر آمار های ثبت شده مشخص می شود که تا چه اندازه جوانان در امر ازدواج سرگردانند و مشکلات و موانع موجود در سر راه آنها در به تأخیر انداختن سن ازدواج آنها مؤثر است .

بر اساس این آمار میانگین سن ازدواج مردان در ایران با تحول عمده ای روبه رو نبوده و همواره در اطراف سن 25 سال در نوسان است، ولی سن ازدواج زنان بین سال های 81- 1345 با افزایش تدریجی همراه بوده و این افزایش در یکی دو دهه اخیر شتاب بیشتری داشته است، به طوری که در سال 1381 بیش از یک چهارم دختران 29-25 ساله هنوز ازدواج نکرده بودند. همچنین سن متوسط ازدواج زنان در ایران طی سال های سرشماری (81-1345)، به تدریج افزایش یافته و از 4/18 سال به 2/23 سال رسیده در صورتی که سن متوسط مردان فقط از 25 سال به 9/25 سال رسیده است.

آمار های موجود در سالنامه آماری کشور نیز نشان می دهد که جمعیت افراد در سن ازدواج (مردان 34-24) و (زنان 29-15) در حال افزایش است، به گونه ای که از 19 میلیون و 848 هزار و 39 نفر در سال 81 به 21 میلیون و 421 هزار و 541 نفر در سال 83 رسیده است. در این آمار تعداد زنان در سن ازدواج بیشتر از مردان است.

حال با توجه به این آمار و ارقام در می یابیم تا چه اندازه تحقیق در مورد مسئله ازدواج مهم است زیرا این بالا رفتن سن ازدواج سبب می شود تا فساد و بی بند و باری در جامعه افزایش یابد و هرگاه نیروی جوان جامعه که کارامد ترین قشر جامعه می باشد دچار آسیب روانی شود جامعه رو به تباهی میرود.

پس واضح و مبرهن است که انجام تحقیقات در این زمینه – که البته کمتر کسی هم به سراغ آن رفته است – نه تنها مشکلات فردی را رفع می کند بلکه در ارتقای یک جامعه مؤثر است .

 سؤالات تحقیق

  • بیکاری تا چه اندازه در به تأخیر افتادن سن ازدواج نقش دارد؟
  • مشکلات اقتصادی تا میزان سن ازدواج را بالا می برد؟
  • مشکل مسکن در به تعویق افتادن ازدواج تا چه اندازه اهمیت دارد؟
  • اشتغال به تحصیل تا چه اندازه مانع ازدواج جوانان می شود ؟
  • مخالفت والدین تا چه حد امر ازدواج را تحت تأثیر قرار می دهد ؟
  • آزادی روابط دختر و پسر در جامعه تا چه اندازه سن ازدواج را به تأخیر می اندازد؟
  • ترس از شکست در ازدواج در بالا بردن سن ازدواج چقدر مؤثر است ؟
  • نابرابری سطح تحصیلات پسر و دختر  تا چه اندازه سن ازدواج را به تأخیر می اندازد؟
  • ازدواج ناموفق یکی از اعضای خانواده چه اندازه مانع ازدواج جوانان می شود؟
  •  فقدان والدین تا چه میزان در بالا رفتن سن ازدواج تأثیر دارد؟
  •  توقعات بیجا از همسر آینده در به تعویق افتادن ازدواج چقدر مؤثر است؟
  •  ازدواج نکردن خواهران و برادران بزرگتر چه اندازه مانع ازدواج جوانان می شود؟     

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود کامل پایان نامه رشته روانشناسی با موضوع ازدواج