فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی


تحقیق  دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

شعر فارسى، به عنوان یکى از برجسته‏ترین و گسترده‏ترین آثار فرهنگِ بشرى، همواره موردِ ستایش آشنایانِ این وادى بوده است. این شعر، همان‏گونه که در حوزه مفاهیم و معانى ویژگیهایى دارد که آن را از شعر دیگر ملل امتیاز مى‏بخشد، در قلمرو ساخت و صورت هم از بعضى خصایص برخوردار است که در ادبیّات جهان، یا بى‏همانند است یا مواردِ مشابه بسیار کم دارد. مثلاً ردیف ـ با وُسعتى که در شعر فارسى دارد و با نقشِ خلاّقى که در تاریخِ شعرِ فارسى داشته است ـ در ادبیّات جهانى بى‏سابقه است. بعضى دیگر از خصایص شعر فارسى نیز مشابه اگر داشته باشد، بسیار اندک است.

درین یادداشت به یکى دیگر از ویژگیهاى شعر فارسى مى‏پردازیم و آن مسأله «تخلّص» است که به این وسعت و شمول، که در شعرِ فارسى دیده مى‏شود، در شعرِ هیچ ملّتِ دیگرى ظاهراً دیده نشده است و اگر هم مصادیقى بتوان یافت در شعرِ زبانهائى است که تحتِ تأثیر شعرِ فارسى و آیینهاى آن قرار داشته‏اند و در حقیقت از درونِ این فرهنگ و این ادبیّات نشأت یافته‏اند مانندِ شعرِ ترکى و ازبکى و ترکمنى و اردو پشتو و دیگرِ شعرهاى آسیائى و همسایه. درین یادداشت، غرضِ ما، بحث درباره زمینه‏هاى روانشناسىِ تخلّص‏هاى شعر فارسى است اما مقدمةً یادآورى بعضى نکات عام را درین باره بى‏سود نمى‏دانیم، زیرا تاکنون گویا کسى به بحث درین باره نپرداخته است.

با ظهورِ نیمایوشیج و بالیدنِ شعرِ جدید پارسى، شاعرانِ "نوپیشه" modern از بسیارى رسوم و آدابِ سنّتىِ شعر فارسى روى‏گردان شدند و یکى ازین سُنَّت‏ها همین مسأله تخلّص بود. در ذهنتان مجسم کنید اگر قرار بود براى اینهمه "شاعر"ى که این روزها در مطبوعات "شعر" چاپ مى‏کنند، تخلّصِ غیر مکرّر، انتخاب شود، بر سرِ تخلّصهایى از نوعِ "کفگیر" و "خربزه" هم دعوا راه مى‏افتاد تا چه رسد به تخلّصهاى شاعرانه و خوشاهنگى از نوعِ "امید" و "بهار" که البتّه همه مکرّرند. ازین بابت هم باید سپاسگزارِ نیمایوشیج بود که شاعران را از قید تخلّص، مثل بسیارى قیدهاى دیگر، گیرم این نامها، نامهایى دراز و طولانى و غیرشاعرانه باشد مثل مهدى اخوان ثالث یا محمدرضا شفیعى کدکنى یا پرویز ناتل خانلرى.

امّا گرفتارىِ تخلّص اگر براى شاعران نوپیشه حل شده است براى تذکره‏نویسان و مورخانِ ادبیات ما هنوز حل نگردیده است، به همین دلیل شما باز هم مهدى اخوان ثالث را باید در امید خراسانى بجویید و از گرفتاریهاى این مورّخان و تذکره‏نویسان یکى هم این غالباً حاضر نیستند که در برابرِ نام اصلى این‏گونه افراد، اقلاً ارجاعى بدهند به آن تخلّص شعرى که "امیدِ خراسانى" است تا خواننده اگر جویاى احوال و آثار اخوان ثالث است در امید خراسانى آن را بیابد. از کجا معلوم که همه خوانندگان از تخلّص شاعران، بویژه نوپردازان، اطلاع دارند و بر فرضِ اطلاع، در همه احوال نسبت به آن استشعار دارند. من خودم غالباً ازین نکته غافلم که روزگارى در جوانى با چنان تخلّصى (سرشک) چند تا غزل چاپ کرده‏ام. بگذریم غرض، بحث ازین گونه مسائل نبود.

اغلب کسانى که با شعرِ فارسى سر و کار داشته‏اند و در زبانهاى دیگر خواسته‏اند چیزى در بابِ شعرِ فارسى بنویسند به مسأله تخلّص به عنوان یکى از ویژگیهاى شعرِ فارسى اشارت کرده‏اند، مثلاً محمد خلیل مُرادى مؤلف سِلک الدُرَر (1173 ـ 1206) در شرح حالِ بسیارى از شعراى عربى‏زبان یا ترک‏زبان ـ که در قرون یازدهم و دوازدهم تحتِ تأثیر شعراى فارسى‏زبان تخلّص براى خود اختیار کرده‏اند ـ مى‏گوید: «الملقّب بـ [ ] على طریقة شعراء الفُرس والروم» و منظورش این است که این شاعر، "لقبِ شعرى" یا تخلّصى دارد به فلان نام و این گونه اختیارِ لقبِ شعرى و تخلّص از ویژگیهاى شعراى ایرانى و رومى (منظور عثمانى) است. مثلاً در شرحِ حالِ "وِفقى" مى‏گوید: «احمد بن رمضان الملقّب بـ"وِفْقی" على طریقة شُعراء الفُرس والروم» یا در شرح حال بیرم حلبى متخلّص به "عیدى" مى‏گوید: «بیرم الحَلَبى المعروف بـ "عیدی" و شعره بالترکی و "مخلصه" عیدی على طریقة شُعراء الفُرس والروم» و این نشان مى‏دهد که در عربى حتى در قرن دوازدهم نیز شعراى عرب از مفهوم تخلُّص، اطلاع نداشته‏اند که مُرادى پیوسته این نکته را یادآورى مى‏کند که این گونه "مخلص" یا لقبِ شعرى، سنتى است در میان شعراىِ ایرانى و رومى (ترک عثمانى) این توضیح را او، پیوسته، تکرار مى‏کند و یک جا هم در بابِ "الفِ" آخرِ بعضى ازین تخلّصها از قبیل "صائبا" و "نظیما" نکته‏اى مى‏آورد که نقلِ آن بى‏فایده‏اى نیست. در شرحِ حالِ رحمت‏اللّه نقشبندى ملقب به "نظیما" مى‏گوید: انتخابِ این لقب به عادت شاعرانِ ایرانى و رومى است و بعد مى‏گوید: "و نظیما" اصله "نظیم" فأُدْخِلَ عَلَیهِ "حرف النداء" بالفارسیّة و هو "الالِف" فصارَ "نظیما" اى: یا نظیم! والاصل فیه ذکره ضمن ابیات لعلّةٍ اَوجَبَت حرفَ‏النداء. ولکثرة استعمالِ ذالک صارَ عَلَماً و یقع کثیراً فى القابِ الرومییّن و سیجى‏ءُ فى محلّه و مَرّ فى‏البعض. فیقولون فى نسیب و کلیم نسیبا و کلیما و یغلب حرف النداء و یشتهر لقب‏الشاعر مع حرفِ النداء ولایحذفه الاّالمعارف الخبیر. فافهم" یعنى: "ونظیما، در اصل، نظیم بوده است و حرفِ نداى فارسى که عبارت است از الف، بر آخرِ آن افزوده شده است و نظیما شده است، یعنى این نظیم! و اصلِ این کار، یادْ کردِ این نام است، در ضمن ابیاتى، به دلایلى خاص، که در آنجا حرفِ ندا لازم بوده است و به دلیل کثرتِ استعمال، تبدیل به "عَلَم" (= اسم خاص) گردیده و این کار [آوردنِ لقب با الفِ ندا] در لقبهاى رومیان فراوان دیده مى‏شود و در جاى خود

[درین کتاب‏] پس ازین خواهد آمد و مواردى هم پیش ازین گذشت. و بدین گونه "نسیب" و "کلیم" را "نسیبا" و "کلیما" مى‏گویند و حرفِ ندا در آخرِ آنها به صورتِ غالب تکرار مى‏شود و لقبِ شاعر، با حرفِ ندا، اشتهار مى‏یابد و عامه مردم آن را حذف نمى‏کنند، تنها آگاهان و خُبرگان ممکن است آن را حذف کنند، پس آگاه باش."

در باب این الفِ آخر لقبهاى شعر فارسى عصرِ صفوى، در کنار نظر مؤلف سلک الدُرر، آراء دیگرى هم هست که مثلاً بعضى این الف آخر کلیما و نسیبا و صائبا را الفِ تکریم و تعظیم و احترام خوانده‏اند امّا سخنِ صاحب سلک الدُرر که خود معاصرِ وقوع این شکلِ کاربُرد است، معقول‏تر مى‏نماید. هنوز هم بسیارى از نامهاى خانوادگى در ایران، بویژه در حوالىِ اصفهان که از مراکز رواجِ سبک هندى بوده است، به صورتهاى "عظیما" و "رفیعا" و "وحید" از بقایاى همین رسم و آیین است.

بعضى از خاورشناسان، این ویژگىِ شعر فارسى یعنى مسأله تخلّص را با سُنَّتِ شعر ایرانى ماقبل اسلام مرتبط دانسته‏اند و با اینکه درین باره دلیلى اقامه نکرده‏اند سخنشان تا حدى قابل توجیه است و مى‏توان دلیل گونه‏هایى استحسانى و نه اقناعى، براى نظر ایشان اقامه کرد. مثلاً.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

تحقیق درباره دکتر علی شریعتی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره دکتر علی شریعتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

دکتر علی شریعتی : چگونه ناامید شوم، وقتی که تو مهربان و صمیمی جویای حال منی؟

 

دکتر علی شریعتی : اگر به فرض که هیچ دلیلی بر حقانیت و صلاحیت امام حسین(ع) نباشد، بعد آدم یک بار دعای عرفه بخواند، می‌شود به «حسین» ایمان نیاورد؟ نشناسدش؟ عاشقش نشود؟ دیوانه‌اش نشود؟ آیا چنین چیزی امکان دارد؟«حمد و سپاس خدایی را سزاست که تیر حتمی قضایش را هیچ سپری نمی‌شکند و لطف و محبت و هدایتش را هیچ مانعی باز نمی‌دارد و هیچ آفریده‌ای به پای شباهت مخلوقات او نمی‌رسد....جهل و نادانی من و عصیان و گستاخی من، تو را باز نداشت از اینکه راهنمایی‌ام کنی به سوی صراط قربتت و موفقم گردانی به آنچه رضا و خشنودی توست.پسهرگاه که تو را خواندم، پاسخم گفتی؛هرچه از تو خواستم، عنایتم فرمودی؛هرگاه اطاعتت کردم، قدردانی و تشکر کردی؛و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم، بر نعمتهایم افزودی؛و اینها همه چیست؟جز نعمت تمام و کمال و احسان بی‌پایان تو!؟... من کدام یک از نعمت‌های تو را می‌توانم بشمارم یا حتی به یاد آورم و به خاطر بسپارم؟... خدایا! الطاف خفیه‌ات و مهربانی‌های پنهانی‌ات بیشتر و پیشتر از نعمتهای آشکار توست....خدایا ! من را آزرمناک خویش قرار ده آن‌سان که انگار می‌بینمت.من را آنگونه حیامند کن که گویی حضور عزیزت را احساس می‌کنم.خدایا!من را با تقوای خودت سعادتمند گردانو با مرکب نافرمانی‌ات به وادی شقاوت و بدبختی‌ام مکشان.در قضایت خیرم را بخواهو قدرت برکاتت را بر من فروریز تا آنجا که تأخیر را در تعجیل‌های تو و تعجیل را در تأخیرهای تو نپسندم.آنچه را که پیش می‌اندازی دلم هوای تاخیرش را نکندو آنچه را که بازپس می‌نهی من را به شکوه و گلایه نکشاند....پروردگار من!... من را از هول و هراس‌های دنیا و غم و اندوه‌های آخرت، رهایی ببخشو من را از شر آنان که در زمین ستم می‌کنند در امان بدار....خدایا!به که واگذارم می‌کنی؟به سوی که می‌فرستی‌ام؟به سوی آشنایان و نزدیکان؟ تا از من ببرند و روی بگردانند؛یا به سوی غریبان و غریبه‌گان تا گره در ابرو بیافکنند و مرا از خویش برانند؟یا به سوی آنان که ضعف مرا می‌خواهند و خواری‌ام را طلب می‌کنند؟... من به سوی دیگران دست دراز کنم؟ در حالی که خدای من تویی و تویی کارساز و زمامدار من....ای توشه و توان سختی‌هایم!ای همدم تنهایی‌هایم!ای فریادرس غم‌ها و غصه‌هایم!ای ولی نعمت‌هایم‌!...ای پشت و پناهم در هجوم بی‌رحم مشکلات!ای مونس و مأمن و یاورم در کنج عزلت و تنهایی و بی‌کسی! ای تنها امید و پناهگاهم در محاصره اندوه و غربت و خستگی! ای کسی که هر چه دارم از توست و از کرامت بی‌انتهای تو!...تو پناهگاه منی؛تو کهف منی؛تو مأمن منی؛وقتی که راه‌ها و مذهب‌ها با همه فراخی‌شان مرا به عجز می‌کشانند و زمین با همه وسعتش، بر من تنگی می‌کند، و......اگر نبود رحمت تو، بی‌تردید من از هلاک‌شدگان بودمو اگر نبود محبت تو، بی‌شک سقوط و نابودی تنها پیش‌روی من می‌شد....ای زنده!ای معنای حیات؛ زمانی که هیچ زنده‌ای در وجود نبوده است....ای آنکه:با خوبی و احسانش خود را به من نشان داد و من با بدی‌ها و عصیانم، در مقابلش ظاهر شدم....ای آنکه:در بیماری خواندمش و شفایم داد؛در جهل خواندمش و شناختم عنایت کرد؛در تنهایی صدایش کردم و جمعیتم بخشید؛در غربت طلبیدمش و به وطن بازم گرداند؛در فقر خواستمش و غنایم بخشید؛...من آنم که بدی کردم من آنم که گناه کردممن آنم که به بدی همت گماشتممن آنم که در جهالت غوطه‌ور شدممن آنم که غفلت کردممن آنم که پیمان بستم و شکستممن آنم که بدعهدی کردم ...و ... اکنون بازگشته‌ام.بازآمده‌ام با کوله‌باری از گناه و اقرار به گناه.پس تو در گذر ای خدای من!ببخش ای آنکه گناه بندگان به او زیان نمی‌رساندای آنکه از طاعت خلایق بی‌نیاز است و با یاری و پشتیبانی و رحمتش مردمان را به انجام کارهای خوب توفیق می‌دهد....معبود من!اینک من پیش روی توأم و در میان دست‌های تو.آقای من!بال گسترده و پرشکسته و خوار و دلتنگ و حقیر.نه عذری دارم که بیاورم نه توانی که یاری بطلبم، نه ریسمانی که بدان بیاویزمو نه دلیل و برهانی که بدان متوسل شوم.چه می‌توانم بکنم؟ وقتی که این کوله‌بار زشتی و گناه با من است!؟انکار!؟چگونه و از کجا ممکن است و چه نفعی دارد وقتی که همه اعضاء و جوارحم، به آنچه کرده‌ام گواهی می‌دهند؟...خدای من!خواندمت، پاسخم گفتی؛از تو خواستم، عطایم کردی؛به سوی تو آمدم، آغوش رحمت گشودی؛به تو تکیه کردم، نجاتم دادی؛به تو پناه آوردم، کفایتم کردی؛خدایا!از خیمه‌گاه رحمتت بیرونمان نکن.از آستان مهرت نومیدمان مساز.آرزوها و انتظارهایمان را به حرمان مکشان.از درگاه خویشت ما را مران....ای خدای مهربان!بر من روزی حلالت را وسعت ببخشو جسم و دینم را سلامت بدارو خوف و وحشتم را به آرامش و امنیت مبدل کنو از آتش جهنم رهایم ساز....خدای من!اگر آنچه از تو خواسته‌ام، عنایت فرمایی، محرومیت از غیر از آن، زیان نداردو اگر عطا نکنی هرچه عطا جز آن منفعت ندارد.یا رب! یا رب! یا رب!...خدای من!این منم و پستی و فرومایگی‌امو این تویی با بزرگی و کرامتتاز من این می‌سزد و از تو آن ......چگونه ممکن است به ورطه نومیدی بیفتم در حالی که تو مهربان و صمیمی جویای حال منی....خدای من!تو چقدر با من مهربانی با این جهالت عظیمی که من بدان مبتلایم!تو چقدر درگذرنده و بخشنده‌ای با این همه کار بد که من می‌کنم و این همه زشتی کردار که من دارم....خدای من!تو چقدر به من نزدیکی با این همه فاصله‌ای که من از تو گرفته‌ام....تو که این قدر دلسوز منی! ......خدایا تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟تو کی غایب بوده‌ای که حضورت نشانه بخواهد؟تو کی پنهان بوده‌ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟...کور باد چشمی که تو را ناظر خویش نبیند.کور باد نگاهی که دیده‌بانی نگاه تو را درنیابد.بسته باد پنجره‌ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود.و زیانکار باد سودای بنده‌ای که از عشق تو نصیب ندارد....خدای من!مرا از سیطره ذلتبار نفس نجات ده و پیش از آنکه خاک گور، بر اندامم بنشیند از شک و شرک، رهایی‌ام بخش....خدای من!چگونه ناامید باشم، در حالی که تو امید منی!چگونه سستی بگیرم، چگونه خواری پذیرم که تو تکیه‌گاه منی! ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش، آنچنان تجلی کرده‌ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده....یا رب! یا رب! یا رب!».یا ثارالله یا سیدالشهداء یا اباعبدالله الحسین ادرکنی و اشفع لنا عند الله ...(برادران و خواهران! عاجزانه از شما التماس دعا دارم، دعا کنید خدای مهربان، حج و کربلا را روزی‌ام کند).

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دکتر علی شریعتی

دانلود فایل پاورپوینت در مورد تفسر رورشاخ دکتر ابراهیمی 1390..

اختصاصی از فایل هلپ دانلود فایل پاورپوینت در مورد تفسر رورشاخ دکتر ابراهیمی 1390.. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود فایل پاورپوینت در مورد تفسر رورشاخ دکتر ابراهیمی 1390..


دانلود فایل پاورپوینت در مورد تفسر رورشاخ دکتر ابراهیمی 1390..

دانلود پاورپوینت در مورد تفسر رورشاخ دکتر ابراهیمی 1390

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 29

 

 

 

 

رابط پاسخ های M,C

  • مفهوم درونگرایی و برونگرایی
  • M˃C: درونگرایی : بازداری قابل ملاحظه در میان احساسات، خیالبافی،تصورپردازی ،فوبی ورفتارهای وسواسی
  • C˃M : برونگرایی و آزمون واقعیت
  • EB=M/C: درجه آگاهی فرد ازآنچه در درونش می گذرد.(Experience Balance)
  • Σ C  :  Σ  M=تعادل درونگرایی و برونگرایی

دانلود با لینک مستقیم


دانلود فایل پاورپوینت در مورد تفسر رورشاخ دکتر ابراهیمی 1390..

دانلود پاورپوینت روان شناسی عمومی مترجم : دکتر براهنی و همکاران ..

اختصاصی از فایل هلپ دانلود پاورپوینت روان شناسی عمومی مترجم : دکتر براهنی و همکاران .. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت روان شناسی عمومی مترجم : دکتر براهنی و همکاران ..


دانلود پاورپوینت روان شناسی عمومی   مترجم : دکتر براهنی و همکاران ..

دانلود پاورپوینت روان شناسی عمومی   مترجم : دکتر براهنی و همکاران

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 340

 

 

 

 

خاستگاههای تاریخی روانشناسی

خاستگاههای تاریخی روانشناسی رامی توان تا فلاسفه بزرگ یونان باستان پی گرفت . مشهورترین آنان سقراط ، افلاطون و ارسطو بودند . سؤالات بنیادین آنان در باب زندگی عبارت بود از : هشیاری چیست ؟ آدمیان ذاتاً منطقی هستند یا غیر منطقی ؟ آیا چیزی به نام انتخاب آزاد وجود دارد ؟ این پرسشها با ماهیت ذهن و فرایندهای ذهنی و روانی سروکار دارند که از عناصر اصلی رویکرد شناختی در روانشناسی محسوب        می شوند .

بقراط ( پدر پزشکی ) علاقه وافری به فیزیولوژی داشت و مشاهدات مهمی در زمینه کنترل مغز بر اندامهای بدن انجام داد . آن مشاهدات زمینه ساز رویکرد زیست شناختی در روانشناسی است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت روان شناسی عمومی مترجم : دکتر براهنی و همکاران ..