فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره سیری در زندگینامه‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره سیری در زندگینامه‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره سیری در زندگینامه‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌


مقاله درباره سیری در زندگینامه‌  مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:63

بخش اول

زندگینامه‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌

زمینه‌های‌ زندگی‌

1-1- ریشه‌ اندیشه‌ اجتماعی‌ مهدی‌ بازرگان‌ را باید در فضای‌ خانواده‌ مذهبی‌ و بازاری‌، سر کلاس‌ درس‌ ابوالحسن‌خان‌ فروغی‌، در انجمن‌ کاتولیک‌ پاریس‌، در لابلای‌ روزنامه‌های‌ جمهوری‌خواه‌ فرانسه‌ و سرانجام‌ پشت‌ میز شرکت‌ مهندسی‌ تهران‌ جستجو کرد. دوران‌ خانواده‌، دانشگاه‌ و جوانی‌ بازرگان‌، از 13 تا 33 سالگی‌ هم‌زمان‌ است‌ با دوران‌ حکومت‌ و سلطنت‌ رضاشاه‌ از 1299 تا 1320 شمسی‌. در این‌ مرحله‌ می‌توان‌ شاهد رشد فکر مذهبی‌ بازرگان‌ بود که‌ با تلقی‌ علمی‌ دبیرستانی‌ در هم‌ آمیخت‌، در فرانسه‌ تجلی‌ ملی‌ و سیاسی‌ پیدا کرد و در بازگشت‌ به‌ وطن‌ عنصر تجدد را وجه‌ غالب‌ قرار داد. پس‌ از سقوط‌ رضاشاه‌، محتوا، آهنگ‌ حرکت‌ و گستردگی‌ فکر اجتماعی‌ و سیاسی‌ بازرگان‌ متحول‌ شد. در فصل‌ اول‌ ریشه‌ گرفتن‌ اندیشه‌ اجتماعی‌ او را دنبال‌ می‌کنیم‌.

خانواده‌

1-2- جنگ‌ میان‌ مشروطه‌خواهان‌ و طرفداران‌ استبداد قاجار آغاز شده‌ بود که‌ مهدی‌ بازرگان‌ در تهران‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود (1286). پدرش‌ حاج‌ عباس‌ قلی‌ تبریزی‌ موسوم‌ به‌ «آقا تبریزی‌» (1333-1247) فرزند حاج‌ کاظم‌ در 18 سالگی‌ از آذربایجان‌ به‌ تهران‌ آمده‌ و بانو صدیقه‌، دختر حاج‌ سیدحسین‌ طباطبایی‌ را به‌ همسری‌ گرفته‌ بود. این‌ زوج‌ پنج‌ پسر و چهار دختر به‌ جهان‌ آوردند که‌ جملگی‌ در فرهنگ‌ فارسی‌ تهران‌ بزرگ‌ شدند. آقا تبریزی‌ مردی‌ باهوش‌ و زیرک‌ بود. تاجری‌ خود ساخته‌ و ثروتمند که‌ قبل‌ از مهاجرت‌ به‌ تهران‌ مکه‌ رفته‌، حاجی‌ بود. مدتی‌ ریاست‌ «هیئت‌ تجارت‌» و «اطاق‌ تجارت‌» تهران‌ را به‌ عهده‌ داشت‌ تا رضاشاه‌ هر دو را برچید. میزان‌ ثروتش‌ را نمی‌دانیم‌ اما رفت‌ و آمدهایش‌ نشان‌ می‌دهد سری‌ در سرها داشت‌. هم‌ او بود که‌ نام‌ فامیل‌ بازرگان‌ را برگزید.

در دین‌، آقا تبریزی‌ پایبند فرایض‌ بود. درس‌ مکتب‌ داشت‌ و قرآن‌ می‌خواند. در مبارزه‌ با «بی‌دینی‌ و فحشاء» پیشگام‌ می‌شد و در خانه‌ جلسه‌ بحث‌ میان‌ علمای‌ مذهبی‌ و مخالفین‌ می‌گذاشت‌. تا آنجا که‌ ما می‌دانیم‌ در دین‌ تعصب‌ کور به‌ خرج‌ نمی‌داد. نمونه‌ آنکه‌ فرزندانش‌ را به‌ زهر کتک‌ مسلمان‌ نکرد و مهدی‌ را به‌ فرهنگ‌ فرستاد. برپایی‌ جلسات‌ بحث‌ و گفتگو اشاره‌ای‌ است‌ که‌ برای‌ تعقل‌ و منطق‌ قائل‌ بود. برخلاف‌ متعصبین‌ مذهبی‌ کتاب‌ خارجی‌ در خانه‌ نگه‌ می‌داشت‌ و روزنامه‌خوان‌ بود.

آقا تبریزی‌ در امور اجتماعی‌ دست‌ داشت‌. در سال‌ قحطی‌ ] ایران‌ در قرن‌ گذشته‌ چند بار گرفتار قحطی‌ شد [ همراه‌ دیگر تجار بازار دارالاطعامی‌ به‌ راه‌ انداخت‌. در دوران‌ انقلاب‌ در زمره‌ مشروطه‌خواهان‌ درآمد و یکبار نیز، از طرف‌ آذربایجانیهای‌ پایتخت‌ کاندید مجلس‌ شورای‌ ملی‌ شد اما رأی‌ کافی‌ نیاورد. تماسهای‌ سیاسی‌اش‌ خوب‌ بود و من‌ جمله‌ با سیدحسن‌ مدرس‌ و احمدشاه‌ ارتباطاتی‌ داشت‌. مورد مشاورت‌ برخی‌ از مراجع‌ دینی‌، من‌ جمله‌ حاج‌ عبدالکریم‌ اصفهانی‌، قرار می‌گرفت‌. در دوران‌ دولت‌ دکتر محمد مصدق‌ از آیت‌اللّ'ه‌ حسین‌ بروجردی‌، رهبر دینی‌ وقت‌ خواست‌ که‌ از اوراق‌ قرضه‌ ملی‌ دولت‌ حمایت‌ کند.

آقا تبریزی‌ در دوران‌ سختی‌ گلیمش‌ را از آب‌ بیرون‌ کشیده‌ بود. کودکی‌ پسرش‌، مهدی‌، هم‌زمان‌ بود با فروپاشی‌ نظام‌ قاجار در دوران‌ پس‌ از انقلاب‌ مشروطه‌، جنگ‌ جهانی‌ اول‌ و سه‌ شورش‌ شمال‌ (شیخ‌ محمد خیابانی‌ در تبریز، کلنل‌ پسیان‌ در خراسان‌ و میرزاکوچک‌خان‌ جنگلی‌ در گیلان‌) که‌ به‌ تشنجات‌ اجتماعی‌ افزود و نظام‌ دولت‌ را به‌ مرز فروپاشی‌ کشاند. هنگامی‌ که‌ مهدی‌ بازرگان‌ پا به‌ دبیرستان‌ گذارد رضاخان‌ میرپنج‌ کودتایش‌ را به‌ فرجام‌ رسانده‌ بود و می‌رفت‌ تا به‌ تدریج‌ حکومت‌ مطلقه‌ خود را زیر پرچم‌ سازماندهی‌ نوین‌ دولت‌، تجدد، تمرکزگرایی‌ و ناسیونالیسم‌ مسلط‌ کند. آنچه‌ که‌ از نظر خانواده‌ بازاری‌ و مذهبی‌ بازرگان‌ قاعدتاً باید مورد توجه‌ قرار می‌گرفت‌ نخست‌ مذهب‌زدایی‌ رضاشاهی‌ و سپس‌ مهارسازی‌ طبقه‌ بازاری‌ بوده‌ است‌.

اهداف‌ رضاشاه‌ در قبال‌ مذهب‌، دوگانه‌ بود. از یکسو مذهب‌ را علت‌ و تجلی‌ عقب‌ماندگی‌ ایرانی‌ می‌دانست‌ و می‌خواست‌ آن‌ را از میان‌ بردارد. از سوی‌ دیگر در جامعه‌ مذهبی‌ یک‌ دستگاه‌ مستقل‌ اجتماعی‌ می‌دید. می‌خواست‌ برای‌ تحکیم‌ حکومت‌ مطلقه‌ دولت‌ این‌ نهاد را از هم‌ بپاشد و بدین‌ ترتیب‌ از ارتباط‌ و تجمع‌ آزادانه‌ مردم‌ جلوگیری‌ کند.

رضاشاه‌ همچنین‌ سعی‌ در مهار بازار داشت‌. مالیاتهای‌ سنگین‌ بر بازار بست‌، بازرگانی‌ خارجی‌ را به‌ انحصار دولت‌ درآورد و در امور صنفی‌ تجار دخالت‌ نمود.

پیامد مشخص‌ این‌ سیاستها برای‌ خانواده‌ بازرگان‌ اینکه‌ هیئت‌ نمایندگی‌ تجار، که‌ آقا تبریزی‌ ریاستش‌ را به‌ عهده‌ داشت‌، بسته‌ شد و جلسات‌ بحث‌ فلسفی‌، که‌ آقا تبریزی‌ در منزل‌ برگزار می‌کرد، به‌ دستور شهربانی‌ منحل‌ گردید. علی‌رغم‌ این‌ فشارها به‌ نظر می‌رسد وجه‌ تجددطلبی‌ آقا تبریزی‌ و حمایتش‌ از دستگاه‌ برجنبه‌ مذهبی‌ و بازاریش‌ غلبه‌ کرد و او از تحول‌ دوران‌ رضاشاهی‌ استقبال‌ نمود. باید گفت‌ به‌ همان‌ اندازه‌ که‌ آقا تبریزی‌ به‌ طبقات‌ جدید پیشرو و حاکم‌ دوران‌ پهلوی‌ اول‌ تعلق‌ نداشت‌، به‌ همان‌ اندازه‌ هم‌ از قشر سنتی‌ ما قبل‌ پهلوی‌ دور بود. به‌ همین‌ خاطر وی‌ جلوه‌ای‌ از اختلاف‌ و جذبه‌ متقابل‌ نسل‌ سنتی‌ با اقشار نوین‌ اجتماعی‌ ایرانی‌ در آغاز قرن‌ معاصر محسوب‌ می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره سیری در زندگینامه‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌

مقاله سیری در زندگانی حضرت علی ع

اختصاصی از فایل هلپ مقاله سیری در زندگانی حضرت علی ع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سیری در زندگانی حضرت علی ع


مقاله سیری در زندگانی  حضرت علی ع

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:108

مقدمه:

    مهمترین سطور زندگانی بشر آن است که بتواند شمع روشن راه دیگران شود و هراندازه تحولات دوران زندگی یک فرد بر روحانیت و خلوص نیت نزدیکتر باشد و مشعله‌داری و هدایت قرارگرفته است اثر آن در ارشاد و دلالت مردم عمیق‌تر است.

    دربارة عرفان و جذبه‌ی روحی انسان به ماوراء طبیعت و باز شدن چشمها و چشمه‌هایش در درون آدمی مکاتب و فرقه‌های گوناگونی درطول مهیات بشری سخن گفته‌اند. هرکس به همان مقداری که چشیده مطابق دید وشناخت خود و با مرام مسکنی که آن را حق پنداشته زبان به وصف حمد معشوق گشوده است. به علی (ع) شنیدن و گفتن از علی (ع) نوشتن و خواندن و اندیشیدن به عشق است شنیدن و گفتن از جوانمردی است و نوشتن و خواندن از ایمان خالصانه به معبود یگانه.

یاد علی (ع) یادپاکی، خلوص، شجاعت، عشق و ایمان و…. است و ذکر علی (ع)، ذکر عظمت انسانی که این شهسوار یکه تاز بی‌همتا نه در تاریخ اسلام، که در تاریخ حیات آدمی یکه تاز عرصه‌ی جوانمردی است. او عاشق‌ترین عاشقان است، جوانمرد جوانمردان است، سرحلقوی عارفان است و نیز نشانه‌ی خلوص ایمان است.


«مادر علی»

    فاطمه بنت اسدبن هاشم بن عبدمناف مادی علی علیه‌السلام اززنمای نادره دوران بود او و شوهرش ابوطالب در دو رشته بهاشم می‌پیوندند. فاطمه پیغمبر(ع) بیعت کرد او اول زن‌ها شهید است که خلیفه هاشمی بوجود آورد. فاطمه بنت اسد در زندگی پیغمبر با شوهرش ابوطالب نهایت حمایت و پشتیبانی را نمود لذا در روز وفاتش علی آمد نزد پیغمبر، پریشان بود رسول خدا فرمود یا ابالحسن چرا پریشانی گفت مادرم درگذشته، پیغمبر فرمود این پیراهن مرا کفن او کنید برخاست برای تجهیز فاطمه رفت و پیراهن خود را برای کفن او اختصاص داد و امر کرد اسامه بن زید و ابوایوب انصاری و محمدبن الخطاب و اسوء غلام او قبر فاطمه را کند نه و پیغمبر بدست خودش لحد را گذاشت.

وفات فاطمه درمدینه رخ داد و آنجا مدفون شده است در مشرق بقیح غرقه است.

«چگونگی متولد شدن علی درکعبه»

    عباس بن عبدالمطلب و یزیدبن متعنب با جمع از بنی‌هاشم دربرابر خانه کعبه آمد و مدت محل او تمام شده بود و اثر حمل به او ظاهر گشته بود و مجال بیرون رفتن نداشت پس روی نیاز بدرگاه بی‌نیاز آورد و گفته‌ای صاحب‌خانه و ای معبود یگانه من اقرار آوردم بتو و بآنچه رسول تو از پیش تو آورده و بهرپیغمبری از پیغمبران تو و سرکتابی که فرستاده‌ای و من تابع دین جد خود ابراهیم خلیلم و اینجا فردا بنا کرد پس سؤال می‌کنم از تو بحق اینخانه و بحق آنکسی که آنرا بنا نهاد و بحق فرزندی که درشکم من است و با من سخن می‌گوید و انیس من است بسخنان خود و اقرار دارم که این مولود یکی از دلایل و آیات الوهیت و وحدانیت تو است این ولادت را بر من آسان گردان گویند چون دعای فاطمه تمام شد دیدم دیوار شکافته شده و فاطمه بدرون خانه رفت و دیوارخانه به حالت اول بازگشت فاطمه به مدت سه روز درآنجا بود و هیچ‌کس از او خبری نداشت چون روزچهارم شد دیدم همان موضع شکافته شد و فاطمه بیرون آمد و علی را به سردست گرفته و گفت ای گروه مردم بدانید که حقتعالی مرا از میان همه برگزید و به همه زنان پیشین تفضیل داده است.

 

صورت علی:

    قمر رنگی ز رخسارش             شکر ملعمی زگفتارش

    شبه را مهردیدارش                 نمان چون روح دو اعضا

    رخش مهری فروزنده                 لبیش یاقوتی ارزنده

    از آن جان فروزنده                از این نطق سخن گویا

    بهشت از خلق او بوئی              محیط از جود او جوئی

    بجنب حشمتش گویی                  ز رویش پرتوی انجم

    خیالش قبله‌ی مردم                 رواقش کعبه‌ی دلها

    ستاره‌گوی میدانش                  هلال عید چوگانش

    زلعل سم یک دانش                  غباری توده‌ی غبدا

    زمین آثاری از رزمش               ندارد دم زدن یارا

    خرد طفل دبستانش                  قمر شمع شبستانش

    بمهر چهر رخشانش                  ملک حیوان تراز حربا

     

 

القاب امیرالمؤمنین

    1- امام المتقین       2- لعیوب الدین    3- قائدالغد المحجلین

    4- اسدالله           5- خیرالله        6- فرج الله

    7- روح الله          8- حمدالله        و…..

گفته می‌شود که خداوند ا..ا اسم داود و حضرت علی (ع) …ا اسم از اسامی خداوند را دارد.

تربیت امام علی:

    از شش سالگی که امیرالمؤمنین درتحت کفالت پسرعمش درآمد و درمکتب تربیتی محمد امین رفت تربیتی عالی یافت – تربیتی که درمکتب رسالت بزرگترین مربی گردید و داناترین استاد دانشگاه اسلامی و نیرومندترین مدیر تربیت بشری شد. پیغمبر فرمود یا علی خداوند بمن امر کرده ترا تربیت کنم و به تو علم و دانش بیاموزم تا مرا معاونت و معاضدت کنی – محل قابل و حسن تربیت و نصیحت قائل کار را بجائی رسانید که علی را مؤسس مدرسه تربیتی اسلام قرارداد و صدهاهزارنفر از مکتب تربیتی او بهرمند گردیدند. این شخصیت از مفاخر مسلمین است پیشرفت اسلام مدهون فداکاری اوست او مظهرکمال انسانیت و پرورش یافتة مهدنبوت و مکتب الهویت است. کوچکترین اثرش این است که امروز این رادمرد بزرگوار مورد احترام و تقدیس کلیه افراد بشر است که به فضلیت و علمیت و تربیت او آشنا شده باشند. هیچ کس نیت که بتاریخ اسلام آشنا باشد و علی (ع) را نشناسد یا درپیشگاه عظمت او خاضع و خاشع نگردد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سیری در زندگانی حضرت علی ع

مقاله سیری در نگارگری لیرلتی از قدیم تا اکنون

اختصاصی از فایل هلپ مقاله سیری در نگارگری لیرلتی از قدیم تا اکنون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سیری در نگارگری لیرلتی از قدیم تا اکنون


مقاله سیری در نگارگری لیرلتی از قدیم تا اکنون

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:141

پیشگفتار:

هنر ایران به لحاظ قدمت و زیبایی همیشه مورد توجه محققان بوده است.

هنر ایرانی هنری اصیل و سنتی است که از دیرباز مورد توجه منتقدان و پژوهشگران قرار گرفته است و در این راستا آثار هنری به جای مانده از جمله نقاشیهای دیواری و سفالها و کاشیها و نقاشیهای مینیاتور که عموماَ برای زینت بخشیدن به نسخ خطی کاربرد داشته است مهمترین نقش را بازی کرده اند و به راحتی اندیشه ها و تفکرات وفرهنگها  و آداب و رسوم ملتی را به نمایش گذاشته اند که از تمدنی دیرپا و قدرتمند برخوردار بوده اند.

پیشینه ملی وعقیدتی که از ادوار کهن به هنرمندان نگارگر دوران اسلامی رسیده بود با عقاید دینی و الهی اسلام عجین شده و ترکیبی موزون پدید آورد که اگر چه در تمامی عرصه های هنر ی شاهد آن بودیم ولی در نگارگری ایرانی به کمال اوج و شکوفایی خویش رسید.

هنرمندان نگارگر با استفاده از نمادها نقوش گیاهی انسانها و نقشهای جامه ها و استفاده از درخشندگی رنگها دنیای ذهنی خویش را به عرصه ظهور رساندند و در این راستا ازظرافت و دقت و مهارت همچون ابزاری قدرتمند برای رسیدن به هدف خود سود جسته اند.

جهت انجام این پژوهش ابتدا به کتابهاو مجلات مربوط به دوره اسلامی و مینیاتور ایران رجوع گردیده و پژوهش به صورت کتابخانه ای انجام شد.

لازم به ذکر می باشد که منابع محدود تصویری و کیفیت نامناسب بعضی از منابع موجود و همچنین عدم امکانات مناسب جهت تهیه تصاویر مورد نظر از جمله موانع موجود بر سر راه انجام این پژوهش بشمار می رفتند.


چکیده:

شروع نقاشی ایران را می توان در نقاشیهای دیواری ادوار پیش ازتاریخ بویژه دوران پارتیان و ساسانیان جستجو کرد. هنر پارتیان و ساسانیان در ادامه با نقوش کتابهای مانویان پیوند می خورد و این نقاشیها در دوران بعدی, مینیاتور ایران را تشکیل می دهند.

تفکر و اندیشه عرفانی واسلامی ازطریق نفوذ در ادبیات به نقاشی نیز وارد می شود, این اندیشه ها ازدیرباز در ایران باستان ریشه داشته است. استفاده از نمادها و سمبل ها و پرهیز از هر نوع طبیعت گرایی تلاشی بوده است برای ساختن دنیای خیالی و مثالی و نمایشی از اندیشه های الهی.

رساله حاضر پژوهشی است درباره نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور.

البته عوامل دیگری از جمله نظام حاکم و عوامل محیطی نیز تاثیری در نحوه ترسیم این نقاشیها داشته است.

در این پژوهش سعی شده است ارتباط بین عرفان و مذهب وتاثیر آن بر روی هنر, ایجادهنر دینی و نگرش عارفانه هنرمندان نگارگر وتاثیر این نگرش بر روی انسان و طبیعت و نحوه ارتباطی که بین این دو درتصاویر برقرار شده است مورد بررسی قرار بگیرد.

 

 


مقدمه:

    نقاشی ایران از جمله هنرهای طراز اول آسیاست. این هنردارای معیارها و ضوابط سنتی مشترک با نقاشی هندی، چینی و ژاپنی است ولی در حدود حجم خود خصوصیاتی خاص و بی همتا دارد.

مرزبندی ها و محدودیتهای آن روشن و بارز است، لیکن درست به موجب همین مرزبندیها و محدودیتها، اهداف و مقاصد خویش را با انسجامی‌ویژه ، پی جویی کرده است. اصولاَ هنر تصویری را در ایران محدود به نگارگری می‌دانند مخصوصاَ نگاره هایی که برای نسخ خطی تدارک دیده شده اند. از آنجا که بخش اعظم دیوارنگاره ها محو شده اند اما هنوز هم این نگاره ها میزانی برای سنجش و ارزیابی است.

نقاشی دیواری از همان ادوار پیشین، برای تزئین کاخها به کار رفته است، این مطلب از منابع ادبی و ازقطعات بازمانده و مکشوفه ازروزگاران قبل از تاریخ و قبل از اسلام معلوم می‌شود. نقاشی های دیواری که خارج از مرزهای واقعی سیاسی ایران، ولی در حوزه فرهنگی آن قرار دارد، هنر تصویری دوران قبل از اسلام را تشکیل می‌دهد. قبل از سده دوم وسوم هجری نمونه ای از آثار نگارگری ایران به دست نیامده است. و فقط قطعاتی از کتابهای مانویان مکشوفه در تورفان موجود است از این رو  وقفه ای حدود سه قرن در تاریخ نگارگری ایران به وجود آمده که اطلاعاتی در خصوص آن در دست نیست. بنابر، این پی جویی تاریخ هنر نگارگری ایران است که در قرن دهم پس از نفوذ غرب نقاشی ایرانی به آرامی‌از سنت گذشته فاصله می‌گیرد و در قرون بعدی بی توجه به هنراصیل نگارگری حرکتی نورا آغاز می‌کند.

نگارگری ایرانی مانند هر هنر دیگر ایرانی، از تفکر و اندیشه اسلامی‌و عرفانی بی بهره نیست، اندیشه های عرفانی در تار و پود هنر نگارگری نیز ریشه یافته اند و این مرهون نفوذ عرفان در ادبیات داستانی و حماسی می‌باشد. هنگامی‌که هنرمند نگارگر به تصویر داستان های حماسی و گاه عاشقانه می‌پردازد از این اندیشه ها غافل نبوده و با جهان بینی خیالی و ماورایی خویش را به تصویر می‌کشد.

بررسی وآشنایی با جهان بینی و نوع نگرش هنرمندان نگارگر و تفکر آنان که موجب ایجاد آثاری جاودانه شده است از اهداف این پژوهش می‌باشد که در این راستا ارتباطی که نگارگر بین انسان و طبیعت در طی قرن چهارم برقرار کرده است و انسانی که در این نگاره ها ازقرنی به قرن دیگر، دچار تحول و تکامل شده است،  علاوه بر خصوصیات ظاهری، از لحاظ معنایی نیز رشد قابل توجهی یافته که در این پژوهش مورد توجه بوده است.

البته نمی‌توان در این میان از نقش حکام و افراد متنفذی که با حمایت یا عدم حمایت از هنرمندان، موجبات رشد و شکوفایی را برای این قشر از جامعه ایجاد می‌کردند یا مانع از ادامه پیشرفتشان می‌شده اند نادیده گرفت. پیش زمینه‌های تحقیقی در این مورد محدود و انگشت شمار بوده است و بیشتر به تحول و خصوصیات ظاهری انسان یا طبیعت بطور مجزا پرداخته است از جمله رنگ آمیزی های طبیعت و یا نقوشی که از ممالک دیگر به هنر طبیعت پردازی ایران وارد شده است و یا نوع پوشش و جامه ها و یا مسائلی از این قبیل.

پژوهش حاضر براساس فرضیات زیر انجام شده است:

  • اول اینکه، در بسیاری از موارد در یک نگاره اهمیت انسان و طبیعت و نحوه نگاه به این دو ازاهمیت یکسانی برخوردار بوده که البته گاهی نگارگر یکی را بر دیگری ترجیح می‌داده است.
  • براساس تحول فکری و اعتقادات هنرمند جایگاه طبیعت یا انسان تعیین ومشخص می‌شود، گاهی طبیعت در پس زمینه تصویر، بی توجه باقی مانده، گاهی پویا و شکوفا ترسیم می‌شود گویی نقشی خیالی است ازبهشت.
  • گاهی انسان برتر از طبیعت است و تمام توجه به اوست و گاهی مانند نقشی از گل و گیاه در میان طبیعت جای می‌گیرد و به همان اندازه که درختی  پرشکوفه جلب نظر می‌کند او هم خود نمایی می‌کند.
  • پژوهش حاضر شامل پنج فصل می‌باشد.

فصل اول

اشاره بر جهان شناسی و درک ارتباط میان جهان و مبدا داشته و اینکه هنرمند نگارگر چگونه از صورت خیالی تعالی پیدا کرده و می‌تواند به ساحت متعالی عالم قدس قدم گذاشته و با خلق اثر خود، بیننده را از این افق حیات و وجود مادی به مرتبه ای متعالی، یعنی جهانی مافوق این جهان جسمانی برساند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سیری در نگارگری لیرلتی از قدیم تا اکنون

تحقیق درباره سیری در آثار باستانی عراق

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره سیری در آثار باستانی عراق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 22 صفحه

سیری در آثار باستانی عراق سرآغاز هر‌کدام از شهرهای باستانی کشور عراق، دوره‌ای از ادوار تاریخی را با سیر تطوٌر و تحول شتابان تمدن پشت‌سر نهاده است.
اَلْحضراء (هاترا) نیز عصر درخشانی را در شرایط منحطی که در آن بود، در صحنة تاریخ آن‌زمان سپری نمود، باآنکه در اقطار جنوب‌غربی آسیا تمدنهای اعراب و آرامی و آشوری و ایرانی و یونانی و رومی و مصری حضور داشتند.
درآن دورة پرآشوب که کشورهای مقتدر و متخاصم راه‌انداختند و صدمات آن به اکثر مناطق رسید، حضر (هاترا) همچنان از این حوادث خانمان‌برانداز برحذر بود و لذا به هنر و صنایع خود (در آن بحبوحة حوادث) رنگ و شکلی تازه بخشید، و اعتقاد و باورهای خود را برروی بناها و حجاریهای بسیار بر سنگ به نمایش گذاشت.
همه این هنرنمایی حاصل فکر و قٌاد و آگاه و روشن و مجرٌب، و نیز برخواسته از روح و روانی صاف و بی‌آلایش و آرام مردمانی بود که در چنان محیطی استعدادها را برمی‌انگیزاند و با جان و دل در فضای بادیه احساس می‌شد.
محیطی که نه مرزی و حدودی برای آن وجود داشت و نه بیگانه‌ای بر آن حکم می‌راند.
شهر حضر (هاترا) با موقعیت جغرافیایی ویژه خود در بادیه‌های سرزمین عراق، در دوردست‌ترین مناطق نفوذ کشورهای متخاصم واقع بود، که با داشتن قلعه‌ها و باروها و خندقهای عمیق در اطرافِ آن، از حوادث دوران محفوظ و مصون ماند.
در وسط این شهر معبد باشکوهی قرار داشت که به اطراف شهر محیط و با صخره‌های سنگی عظیم بنا شده، و داخل معبد را مجسمه‌های بزرگان شهر و بتهای بزرگترین خدایان مزیٌن کرده‌بود.
هنگامیکه اوضاع سیاسی در کشورهای مشرق‌زمین در نیمة قرن سوم میلادی (باظهور ساسانیان) دستخوش تحوٌل گشت، دوران تمدن درخشان حضر(هاترا) نیز اوفول و پایان یافت و همة آثار تمدن فروکش نمود و به بوته فراموشی رفت تا زمانیکه مدیریت آثار باستانی کشور به سال 1951 میلادی برآن شد که آثار باقیماندة تمدن هاترا را کاوش کند.
در مراحل اوٌلیه کاوش، پیوسته به خاک‌برداری بناهای برجای مانده مشغول بودند و سپس تدریجاً به بازسازی و احیاء ابنیه هاترا اقدام شد.
کتابِ «حضر شهر خورشید» به‌عنوان شناسنامه و سند تاریخی این‌شهر باستانی محسوب می‌شود.
بنابراین تاآنجا که کاوشهای باستانشناسی انجام گرفته و امکان بررسی و شناسایی جهت آشکار‌کردن تمدن معماری حضر معماری حضر بطور کلی در شیوة ساخت و ساز و استفاده از مواد و مصالح و نوع سبک معماری و هنرهای تزیینی و آرایشی بناها اسلوب‌های ویژة خود را داراست.
در آثار معماری حضر، معمولاً از سنگهای تفته و گچ به کثرت استفاده شده و نیز در ساخت ایوانها که یکی از عنصرهای اصلی سبک معماری آن بشمار می‌آید.
تزیینات برروی ایوانهای معبد کبیر با ساختنِ مجسمه‌ها و آرایشهای هنری و ستونها و نیمه ستونهای نهاده شده با اسلوب معینی از معماری دقیق آن حکایت می‌کند.
ابنیة حضر در مرحلة اول به دو نوع تقسیم می‌شود: یکدسته که با خشت خام و ملاط گچ ساخته شده‌اند و دسته دیگر از ابنیه که ارتفاع بلندی را دارا هستند که با تخته سنگهای بزرگ و تفتیده همراه با استفاده از گچ ساخته شده‌اند.
براین اساس شهر حضر از کهننترین شهرهای معروفی است که در ابنیه آن گچ به‌طور وسیعی بکار گرفته شده‌است.
البته ملاط در آثار و بناهای شهرهای قدیمی مث

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سیری در آثار باستانی عراق

مقاله سیری کوتاه در تاریخ عربستان

اختصاصی از فایل هلپ مقاله سیری کوتاه در تاریخ عربستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سیری کوتاه در تاریخ عربستان


مقاله سیری کوتاه در تاریخ عربستان

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 55 صفحه می باشد.

عربستان یا شبة جزیرة عربستان سرزمینی است در منتهی الیه جنوب غربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 22 درجة عرض شمالی و 35 و 60 درجة طول شرقی میان افریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است. مساحت این سرزمین به دو میلیون و ششصدهزار کیلومتر مربع می رسد. [1] عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق، از شرق به خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است. چنانکه می‌بینیم سرزمین عربستان از سه جانب به دریا پیوسته و این سه جانب را پنج دریا[2] فرا گرفته است، و تنها از سمت شمال است که به خشکی منتهی می‌شود. یا این همه درون این سرزمین از آب که مایه زندگانی هر جانداری است[3] بهرة چندانی ندارد. در سراسر این منطقه گسترده رودخانه‌ای که وسیلة حمل و نقل بشد، یافت نمی‌شود. تنها رودی که در آن جریان دارد در وادی حجر در یمن است)، که درازای آن از یکصد کیلومتر بیشتر نیست.

رشته کوههای بلندی که از شبه جزیره سینا آغاز و در امتداد دریای سرخ تا خلیج فارس کشیده می‌شود، همچون دیواری بلند آنرا فرا گرفته است. در خلال این کوهها دره‌های کوچک و بزرگی وجود دارد که عرب آن را وادی می‌گوید. مهمترین این وادیها، سرحان، رومه، دواسر، و حضرموت است. روزگاران پیش از اسلام بعض این وادیها مانند (سرحان) راه تجارتی بوده است. سراسر ساحل  دریاهای اطراف آن- جز در چند منطقه- پر از اسفنجها و مانعهای طبیعی است که کشتی نمی‌تواند در آن پهلو بگیرد، اگر از کوههایی که همچون باروی استوار گردد عربستان را فرا گرفته است، بگذرید و بدرون سرزمین برسید به مانعهای دیگری بر خواهد خورد، چنانکه در شمال آن بادیه الشام است که از حدود فلسطین تا جنوب غربی عراق کشیده است، و در جنوب آن بیابان، بیابان وسیع دیگری است بنام نفوذ که هفتاد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و از شن نرم پوشیده است. وزش باد توده‌های شن را از این سو به آن سو می‌برد و ایجاد راه را- در دنیای قدیم- ناممکن می‌ساخت. از جنوب به سمت شرق این شبه جزیره بیابان دیگری است به نام الربع الخالی که تا امروز همچنان خلی است. وسعت این بیابان به پانصد هزار کیلومتر مربع می‌رسد و میتوان گفت پهناورترین بیابانهای خشک و خالی جهانست. بین الربع الخالی[4] و نفوذ بیابان دیگری است به نام دهناء که آنهم از ریگ روان پوشیده است و به خاطر همین مانعهای طبیعی هزاران سال شبه جزیره عربستان در خاموشی و گمنامی بسر می‌برد. بدون تردید اگر دین اسلام در این سرزمین پدید نمی‌آمد، و از آنجا به دیگر سرزمینهای جهان نمی رفت عربستان همچنان در آنزوا بسر می برد، و یا اینکه توجه چندانی بدان نمی شد. با اینهمه نباید پنداشت که پیش از اسلام در این منطقه از آبادانی و تمدن نشانی نبوده است. چنانکه خواهیم نوشت قسمت مستعد آن (جنوب) آبادان بود و دولتهایی در آنجا تأسیس شده است. همچنین در دیگر قسمتها نیز تمدنهایی (هر چند به صورت ناقص) وجود داشته است.

ساکنان این سرزمین را عرب می‌نامند. در اینکه معنی عرب چیست و از چه زمان آن مردم را بدین نام نامیده‌اند و این مردم از کجا بدین سرزمین آمده‌اند هنوز میان نژادشناسان اختلاف است. بعض داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گرد آمده و به نام تاریخ معروف شده است، گوید چون نام نیای آن مردم یعرب بن قحطان بوده است، فرزندان او عرب نام گرفته‌اند. این ندیم بغدادی دانشمند سدة‌ چهارم هجری که اثر پر ارزش او به نام الفهرست در دست است، از نوشتة ابن ابی سعد، آرد:

چون ابراهیم (ع) به فرزندان اسماعیل که با دائیهای خود جرهم بودند نگریست، از اسماعیل پرسید:

  • اینان چه کسانی هستند؟
  • فرزندان من و دائیهای آنان از جرهم.

ابراهیم (ع) به زبانی که بدان سخن می گفت- سریانی قدیم- گفت (اعرب له) آنان را با هم بیامیز[5]. در کتیبه‌هایی که از پادشاه آشوری شلمنصر سوم (895-824 ق.م) باقی مانده و شرح نبردهای این پادشاه در بادیه الشام است کلمة‌ عرب دیده می‌شود.[6] بعض اسلام شناسان معاصر غربی اشتقاق این کلمه را از واژه‌ای گرفته‌اند که معنی حرکت و عبور می دهد.[7] چون پاره‌ای از این وجه اشتقاقها بر اساس حدس و یا ناشی از تعصب است و بعضی نیز هنوز مورد قبول محققان قرار نگرفته، از نوشتن آن صرف نظر می‌شود. آنچه مسلم است اینکه واژة عرب در قرآن کریم به همة‌ مردمی که در شبه جزیرة عربستان بسر می  برده‌اند گفته شده. گویند واژه عرب مخصوص شهرنشین است و بیابان نشینان اعراب نام دارند یکی عرب عربی و یکی اعراب اعرابی است.

قرنها پیش از اسلام مردم ساکن شبه جزیره به دو دسته تقسیم می‌شده اند، عرب عاریه یا عرب خالص، عرب مستعر به یا عرب ناخالص، یا عرب پیوسته. ساکنان منطقة‌جنوبی عربستان برابر نسبت نامه‌ای که درست کرده بودند. نژاد خود را به یعرب پسر قحطان می‌رساندند و قطحان را فرزند پنجم نوح می‌شناساندند. حالیکه قبیله‌های ساکن مرکز و قسمت شمالی شبه جزیره خود را از نژاد عدنان می شناساندند که نوادة اسماعیل (ع) است. مورخان قدیم قحطانیان را عرب خالص و عدنانیان را مستعرب، یا عرب پیوسته خوانده اند.[8]

قحطانیان وعدنانیان- چنانکه خواهیم نوشت- از دیر زمان با یکدیگر همچشمی داشتند و هر یک دیگری را خوار شمرده‌است. پس از هجرت پیغمبر (ص) و از برکت مسلمانی بود که عدنانی و قحطانی با یکدیگر برادر شدند، اما متأسفانه این سازش مدتی دراز نیافت. نسبت دانان عرب از گروهی نیز نام برده‌اند که آنان را عرب بائده (از میان رفته) می‌نامند. این گروه قبیله‌های عاد، ثمود، طسم، جدیس، أمیم. جاسم و عبیل‌اند.

تقسیمات جغرافیایی

سرزمین عربستان را گاه بر اساس عوارض جغرافیایی و گاه بر حسب شرایط اقلیمی تقسیم می کنند. بر  اساس تقسیم‌بندی نخستین، آن را پنج قسمت کرده‌اند:

  1. تهامه و آن سرزمینی است پست که از ساحت دریای سرخ از ینبع[9] آغاز می‌شود و تا سرزمین نجران امتداد دارد. و آن را بخاطر گرمای سخت و نوزیدن باد بدین نام نامیده‌اند.
  2. حجاز که در لغت به معنی مانع است. این سرزمین را حجاز نامیده‌اند چون در جهت شمالی یمن و شرق تهامه قرار دارد و این دو قسمت را از هم جدا می‌کند. حجاز از چند وادی ترکیب می‌شود و میان این وادیها سلسله کوههایی است که بلندی آنها از دو هزار متر بیشتر است.
  3. نجد که از جنوب به یمن و از شمال به بادیه السماوه امتداد دارد. و به سبب بلندی زمین آن را نجد نامیده‌اند.
  4. یمن که از نجد تا اقیانوس هند در جنوب و دریای سرخ در غرب گسترده است.
  5. عروض که به معنای مانع است شامل یمامه، عمان و بحرین است و بدان دلیل آن را عروض نامیده‌اند که میان یمن، نجد و عراق واقع شده است.

تقسیم‌ بندی دیگری نیز معمول شده است که اساس آن، شرایط اقلیمی و بودن یا نبودن وضعی مساعد برای زندگی اجتماعی است که بر روی انسانهای این منطقه اثر گذاشته است.

چنانکه گفتیم تنها جایی از این شبه جزیره که از نعمت آب برخوردار است و بارانهای منظم در آن می‌بارد ناحیة جنوبی است، پس می‌توان گفت آنچه زندگی را در این شبه جزیره مشخص می‌سازد وضع جغرافیایی آنست ، و آنچه وضع جغرافیایی را مشخص می‌سازد بودن یا نبودن آب. کمی یا بسیاری آب ، نوع زندگی انسان، جاندار و حتی گیاه را در هر دو منطقة شمالی و جنوب از یکدیگر جدا کرده است. در جنوب به دلیل فراوانی آب و ریزش بارانهای منظم، زمینها زیر کشت، کشاورزی پر رونق و جمعیت متراکم بوده است. جمعیت انبوه و  متراکم نیاز به محل سکونت پایدار دارد و در نتیجه روستاها و شهرها به وجود آمده است. گرد آمدن مردم بسیار در شهر و روستا موجب برخوردهایی می‌شود که انسان برای زندگی و ادامة حیات از آن ناگزیر است. این بر خوردها سبب وضع مقررات و قوانین است- هر چند ابتدایی و ساده باشد- قانون و تأسیس حکومت ملازم یکدیگرند. برای همین است که می‌بینیم در منطقة جنوب شبه جزیره، صدها سال پیش از میلاد مسیح دولتهایی به وجود آمده.

است و تمدنی را در آنجا پی افکنده اند. پیشة مردمان این منطقة کشاورزی، کسب و یا بازرگانی، جاندار آن اسب و رستی آن کندر (ماده خوش بو) بوده که در معبدهای مصر قدیم و اروپا مصرف میشد. می‌بینیم که هر سه نمونه، مظهر لطافت و رفاه نسبی است. در صورتی که داخل جزیره- چنانکه خواهیم گفت- از آب بهرة چندانی ندارد. بدین جهت مردم آن پیوسته در حال گردش از سویی به سوی هستند و طبیعی است که در چنین محیطی منزلگاه پایدار ساخته نشود، چه قرارگاه چنین انسانها به حکم ضرورت، باید سبک و قابل انتقال باشد. برای نقل و انتقال باید از وسیله‌ای پر طاقت استفاده شود و آنجا که منزلگاه پایدار نباشد و مردم به صورت اجتماعی زندگی نکند، از تمدن و حکومت که لازمه آنست، نشانی نیست. و باز طبیعی است در چنین شرایطی جانداران و گیاهان آن نیز متناسب با آن شرایط باشد. و مخصوصاً نبودن آب انسان آن بیابان گردی است که بدولقب گرفته و جاندار آن شتر است. چنانکه شتر می‌تواند تا هفده روز بدون آب زندگی کند. و اگر شترسواری در بیابان بی‌آب بماند، می تواند شترش را بکشد و آب ذخیره شده در شکنبه او را بنوشد. در پیمودن راههای دراز سرعت شتر سه برابر اسب است و می ‌تواند تا یکصد و هفتاد کیلوگرم بار را با خود ببرد. انسان آن سرزمین (بدون) است.[10] بدو می‌تواند حیات خود را با چند خرما و آهسته خرما و یا اندک خوردنی ادامه دهد، برای همین است که گفته‌اند بدو انگل (طفیلی) شتر است و شتر کشتی صحرا. رستنی آن خرماست که در مقابل بی‌آبی سخت مقاوم است. در بیابانهای آن خارهایی درشت می روید که خوراک شتران است.

منطقة جنوبی و دولتهای آن


 

 

دانلود با لینک مستقیم


مقاله سیری کوتاه در تاریخ عربستان