فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق درباره تکنولوژی نساجی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق درباره تکنولوژی نساجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره تکنولوژی نساجی


دانلود تحقیق درباره تکنولوژی نساجی

تعداد صفحات:176

نوع فایل: word (قابل ویرایش)

لینک دانلود پایین صفحه

 

 

 

مقدمه:

      پیشرفت تکنولوژی نساجی در چند سال گذشته به اندازه ای چشمگیر و تغییرات تکنیکی آن به قدری متنوتع بوده است که می توان به جرأت ان را به عنوان دومین تحول بزرگ صنعتی در زمینه تکنولوژی و ماشین سازی به حساب آورد. اگر اولین تحول بزرگ صنعت و نساجی را در قرن نوزدهم به کار افتادن چرخهای این صنعت توسط نیروی مکانیکی بدانیم، به طور قطع دوم تحول بزرگ صنعت نساجی در اواسط قرن بیستم و با ارائه روش های جدید رسیدنگی مانند تولید الیاف فیلامنت ریسندگی اوین اند، و در بافندگی ماشینهای بافندگی بی ماکرو و ماشین های بافندگی چند فازی انجام گرفته است.

دلایل تحول صنعت نساجی به غیر از مسائل اقتصادی و تکنیکی تولیدی، به عوامل زیر بستگی داشته است:

  • ازدیاد سریع جمعیت در قرن نوزده و بیست سبب شد تا نیاز به افزایش تولید کارخانه های نساجی و در نتیجه افزایش تولید ماشین آلات نساجی بیشتر شود.
  • پیشرفت سریع سایر صنایع در نتیجه کمبود کارگر و بالا رفتن دستمزد در این صنایع باعث شد که کارگران صنعت نساجی دیگر روی آورد. در این مورد تنها راه حل علمی اتوماتیک کردن ماشینها برای کم کردن نیاز به کارگر و به موازات آن افزایش تولید ماشین آلات به منظور قادر ساختن کارخانه های تولیدی به پرداخت دستمزد بیشتر بود.
  • بالا رفتن تمدن ماشینی ملتها و تحول روز افزون مد در زندگی عامه مردم سبب شد تا میزان معرف سرانه منسوجات افزایش یابد.

ماشینهای بافندگی از زمان بوجود آمدن دستگاه بافندگی دستی تا مشینهای بافندگی اتوماتیک دوره تکمیلی قابل ملاحظه ای را پشت سر نهاده است. با این وصف اگر مطالعه سطحی در این مورد انجام گیرد، ملاحظه می شود که تکنیک کار ماشین های جدید به همان دستگاههای بافندگی دستی شباهت دارد. با اختراع ماشینهای بافندگی بافندگی بوجود آمد و روشهای بافندگی جدیدی ارائه شد.

   در دوره توسعه و تکمیل ماشینهای بافندگی تا زمان بوجود آمدن ماشینهای بی ماکو تحولاتی پیدا شد. در حالیکه بر روی دستگاه بافندگی دستی هر نوع پارچه ای از لحاظ جنس بافته می شد، با مکانیزه شدن این دستگاه ها و بوجود آمدن ماشینهای بافندگی برای هر نوع پارچه ای ماشین مخصوصی ساخته شد. به طور مثال ماشینهای بافندگی برای پارچه های پنبه ای، فیلامنت پشم و غیره ساخته می شد و فقط در همین موارد به کار می رفت. واضح است که این ماشینهای مورد استعمال ویژه ای داشت و فقط برای بافتن پارچه مخصوصی قابل استفاده بود. با عرضه شدن ماشین های بی ماکو و با توجه به این مطلب که یکی از خصوصیات آنها  عمومی بودن کاربرد آنهاست و می توان پارچه های متنوعی بر روی آنها بافت، کارخانه های سازنده ماشینهای اتوماتیک برای رقابت با ماشینهای بی ماکو مجبور شدند ماشینهایی بسازند که کاربرد آنها عمومی باشد. در حقیقت باید گفت که کارخانه های سازنده امروزه سعی می کنند که ماشینهای بافندگی را با موارد کاربرد متنوع عرضه کنند. با وجود این ممکن است اصطلاح ماشنی بافندگی عمومی کمی اغراق آمیز باشد. زیرا با وجود آنکه از نظر مکانیکی و تکنولوژی بافت، امکان عمومی بودن یک ماشین بافندگی وجود دارد ولی کاربرد چنین ماشینی در بیشتر موارد از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست. در مورد عمومی بودن ماشینهای بافندگی می توان حداکثر تا آنجا پیش رفت که مثلاً برای دو پارچه مختلف، نمره نخ، پهنای پارچه و تراکم در یک حد قرار داشته باشد. در غیر این صورت حتی از نظر تئوری قابل قبول نیست که به طور مثال بتوان بر روی یک ماشین بافندگی اتوماتیک پشمی یک پارچه ظریف ابریشمی بافت.

  با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد کاربرد ماشینهای بافندگی عمومی گفته شد، نمی توان ماشینهای بافندگی را به طور صحیح و مجزا از یکدیگر تقسیم بندی کرد. در کتابهای قدیمی نساجی تقسیم بندی ماشینهای بافندگی بر اساس نوع محورهای متحرک و تعداد آنها انجام می شد، اما امروزه این تقسیم بندی صحیح نیست. امروز می توان ماشینهای بافندگی را بر اساس طریقه پود گذاری آنها تقسیم بندی کرد:

  • ماشینهای بافندگی با سیستم پود گذاری معمولی.

 در این ماشینها پود گذاری توسط ماکویی که در داخل آن ماسوره نخ پود قرار دارد انجام می شود. این ماشینها به طور کلی شامل ماشینهای بافندگی معمولی و اتوماتیک هستند. ماشینهای بافندگی معمولی بیشتر در بافت پارچه ای سنگین، مانند پشمی و غیره استفاده قرار می گیرد. امروزه اکثر ماشینهای بافندگی با روش پود گذاری معمولی از نوع اتوماتیک هستند.

  • ماشینهای بافندگی با سیستم پودگذاری غیر معمولی.

این ماشینهای بافندگی به گروههای مختلفی تقسیم می شوند:

  • ماشینهای بافندگی که در آنها عمل پودگذاری توسط یک جسم پرتاب شوند انجام می شود. پود گذاری در این ماشینها یا توسط ماکوی گیره ای که فاقد ماسوره است و در دو سر ماکو گیره هایی تعبیه شده و یا توسط جسم پرتاب شونده گیره دار کوچکی که ابتدای نخ پود را می گیرد و به داخل دهنه می کشد انجام می شود.
  • ماشینهای بافندگی که به طور مثبت پودرگذاری می کنند. این ماشینها دارای گیرههایی هستند که توسط تسمه و یا میله به داخل دهنه رفته و نخ پود را وارد می کنند.
  • ماشینهای بافندگی جت- این نوع ماشینها به وسیله جت آب و یا جت هوا نخ پود را به داخل دهنه وارد می کند.
  • ماشینهای بافندگی چند فازی- در این ماشینها همزمان چند دهنه به صورت سری و یا موازی تشکیل می شود و چند پود را وارد دهنه می کند.

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره تکنولوژی نساجی

تحقیق درباره ی نساجی یزد

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره ی نساجی یزد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مقدمه

درقرون اولیه اسلامی کارگاه های پارچه بافی ساسانی در شوش ، ری و مرو به کار خود ادامه دادند و با همان کیفیت به تولید پارچه پرداختند ، زیرا مراکز نساجی بر مبنای عوامل متعددی پا گرفته بودند ؛ از جمله نزدیک بودن به جاده های تجاری و دسترسی به آب کافی . در این میان پارچه بافی شوشتر به خاطر تولید ابریشمینه های «‌رومی» از شهرت خاص برخورداربود.

« خفتان » که برای دوخت نوعی جوشن به این نام معروف شده بود ،در میان منسوجات صدر اسلام از مرکز ماوراء النهر به نقاط جنوبی و غربی اشاعه یافت . در فسا پارچة پرده ای از ابریشم و پم با حاشیه های ویژه به صورت اختصاصی برای امرای وقت یافته می شد . یکی از این نمونه ها که بسیار آشیب دیده و امروز در موزه منسوجات واشنگتن نگه داری می شود ، مربوط به سال های 127 تا 132 هـ . ق است .

از مراکز دیگر پارچه بافی شهر «‌طراز » بود که در جنوب ترکستان شرقی و شمال افغانستان کنونی قرار داست و «‌دیبای » آن رواج جهانی یافت . در این پارچه ها کتیبه نویسی تزیینی و سوزن دوزی در حاشیة پارچه متداول شد که مشخصه اصلی بسیاری از منسوجات خلافت امویان است .

این پارچه دو نوع داشت ؛ طراز شاهانه که برای پادشاه و امیر و نزدیکانشان بافته می شد و حتی گاهی اوقات کارگاه های آن در کاخ شاهی دایر می شد و تحت نظارت خاندان شاهی کار می کرد . نوع دوم ، طراز عامه که برای دولتمندان تولید می شد . مهمترین و با ارزش ترین مورد مصرف این پارچه های کتیبه دار برای پوشش « کعبه » خانة خدا بود .

در این دوره مراکز پرورش کرم ابریشم بیشتر در ایالات شمالی ایران ، یعنی آذربایجان ، طبرستان و خراسان متمرکز بود . در خراسان هشتاد کارگاه تولید پارچه وجود داشت که برای بازارهای فروش خود در شوش و اهواز ،پارچه های پنبه ای مخصوص عمامه و ابریشمینه هایی برای انواع لباس ، چادر و روسری تولید می کرد .

کازرون در فارس ابریشمینه های محلی ، پیراهن و روسری پنبه ای ، پارچه های کتانی و کرکی از موی بز و نیز قالی و گلیم به اطراف صادر می کرد .

صنایع پارچه بافی به ویژه در شمال شرقی ایران رونق داشت و خراسان ، نیشابور و مرو بهترین پنبه و پارچه با تارهای نخی را تولید م کردند . در مرو به ویژه تهیه پارچه ای سیاه که مورد مصرف عباسیان بود و ابریشمینه های کتیبه دار برای عمامه با شهرت فراوان تولید می شد .

در دورة سامانی ، بخارا به بازار جهانی برای تجارت پارچه ابریشمی بدل شد و پارچه نخی نازکی به نام « چیت موصلی » ونوعی پارچه پنبه ای ضخیم معروف به زندینجی » را به سراسر جهان می فروخت .

نظام پارچه بافی طراز تا آغاز تهاجمات مغولان در سدة هفتم پابرجا بود اما با حمله مغول همه چیز به نابودی کشیده شد . در دوره بعد تیموریان و صفویان کارگاه های پارچه بافی را از نو احیا کردند و به تولید پارچه پرداختند.

ابریشم های اسلامی که در کلیساهای اروپایی به جا مانده است . نشان دهندة تجارت پر رونق و سامان یافته آن دوره است . علاوه بر این برخی از این پارچه ها هدایای شاهانه ای است که از سوی کارگاه های بافندگی ایران به کشورهای اروپایی ارسال می شد . استقبال قابل توجه اروپاییان از این تولیدات سرانجام موجب راه اندازی صنعت ابریشم بافی در قرن چهاردهم میلادی ( هشتم هـ . ق ) در کشورهای مغرب زمین شد . یکی از بهترین نمونه های ابریشمینه های اسلامی در کلیساهای اروپا ، کفن « قدیسی یوسی » باقی مانده در دیر موقوفی آن قدیس است . این پارچه که پس از اولین جنگ صلیبی به فرانسه آورده شده بود ، از جنس ابریشم و با بافت جناغی ضخیم است که شیوة طراحی ایرانی آن چشمگیر و به شیوه قالی های ایرانی است . روی این پارچه دو ردیف فیل که نماد قدرت بود ، خروس که از نشانه های هنر ساسانی است و شترهایی که از سر به دم دیگری متصل هستند ، مشاهده می شود .

کتیبه ای به زبان فارسی نیز بر این پارچه ابریشمی نقش بسته است . این پارچه در موزه لوور نگه داری می شود .

از این مهم می توان دریافت که منسوجات ایرانی نه تنها هویت خود را در طول تاریخ حفظ کرده ، بلکه در صنایع پارچه بافی دیگر ملت های اسلامی و دنیا تأثر گذاشت .

آل بویه ( حدود 320تا 447 هـ ق ) سازمان « طراز شاهانه » را از تصاحب خلافت عباسی بیرون آورده و در تصرف خود گرفتند . از همان زمان نواحی زیر حکومت دیلیمان مراکز مهم پارچه باقی شد و سراسر خاک طبرستان به مرکز پرورش کرم ابریشم تبدیل شد . در این دوره ری نیز صاحب پارچه بافی مهمی بود . خز ابریشمی از شوش ، ردا و جامه بلند زنانه از فارس ، عبا و روپوش از اصفهان ، پارچه حفّی از نیشابور ، پارچه نخی از رو ، ابریشمینه زرد وزی شده از بغداد ، زربفت ها از روم شرقی و… همه به دست بازرگانان شهر ری داد و ستد می شد .

منسوجات سلجوقی به دشواری از منسوجات دیلمیان قابل تفکیک است و در بسیاری موارد نقش غالب در تمامی این پارچه ها ، نقش عقاب و شاهین با کاکل شاخ مانند است . زیرا سلجوقیانی که بر ایران تسلط یافتند، تمامی کارگاه های پارچه بافی آل بویه را به تصاحب خود در آوردند و انواع نقش و نگارهای آنان را به کار بستند .

به مرور تزیینت مرغی با عناصر ریز نقش و ظرافت بسیار ، همراه نگارههای هندسی ، شاخه های پیچیده و برگ های نخل در منسوجات راه یافت و نقش عقاب خود درفش سلجوقیان شد . نقش ابوالهول و تصاویر افسانه ای با سر و گردن زن و بال و دم و چنگال کرمس بر روی ابریشمینههای سلجوقیان ایران و سلجوقیان آسیای صغیر ، سوریه مصر و اسپانیای اسلامی به کار رفت .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی نساجی یزد

تاریخچه صنعت نساجی 38 ص

اختصاصی از فایل هلپ تاریخچه صنعت نساجی 38 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

تاریخچه صنعت نساجی :

بافتن و دوختن تن پوش از جمله نیازهای نخستین بشر بوده است، ولی این که در چه زمانی تن پوش گیاهی و سود جستن از پوست نباتات و حیوانات برای پوشش بدن، به صورت تن پوش پارچه ای درآمده و بشر پیروز به فراگرفتن فن بافندگی شده است به درستی روشن نیست. در فلات ایران همراه با دیرینه ترین نشان های زندگی بشر، نشانه ها و ابزارهایی از فن بافندگی به دست آمده که می رساند از چندین هزار سال پیش، تیره های ایران باستان، با فن ریسندگی و بافندگی آشنایی داشته اند. گیرشمن می نویسد: «شمار شایان نگرش، چنبره های دوک که از گل رس یا از سنگ ساخته شده، در سیالک کاشان، نشان آن است که انسان قدیم، مبادی صنعت بافندگی را می شناخته است.» ایرانیان باستان، رفته رفته در صنعت ریسندگی و بافندگی چیرگی یافتند، به گونه ای که در روزگار پیشدادیان و پیش از آنها به پارچه بافی دست یافته و پارچه های رنگارنگ و زیبایی می بافتند ( در مرز 12000 سال پیش). در روزگار مادها این صنعت پرارزش، خود دانشی را برپا می کرده است، زیرا در روزگار مادها، پارچه و پوشش های گوناگون علفی، پوستی و پشمی، چه از دیدگاه جنس و مواد نخستین آن و چه از دیدگاه رنگ آمیزی و نقش و نگار، دریافت و طرح پدیدار بوده است. مادها در بافندگی پشم، کتان و دیگر الیاف گیاهی را به کار برده و از پشم علاوه بر ریسندگی و ساختن نخ و پارچه های پشمی به وسیله مالیدن آن، نمدهایی بسیار خوب می ساختند و از نمد گونه های تن پوش، از جمله کلاه درست می کنند. هرودت از تن پوش های مادی چنین یاد می کند و می گوید: «کلاهی نمدین که خوب مالیده بودند و آن را (تیار) می گفتند، بر سر، قبایی آستین دار رنگارنگ در بر، زرهی که چنبره های آهنین آن به فلس های ماهی همانند بود بر تن، شلواری که ساق پاها را می پوشانید در پا ...» ساختن نمد به روشی که هنوز در ایران ساخته می شود، پیشینه ای بس دیرینه دارد و از روزگاران بسیار دور، این فن در ایران باستان رواج داشته است تا در روزگار مادها، که علاوه بر سود جستن از نمد، برای ساختن کلاه، فرش و پوشش های دیگر از آن بهره ور می شدند و به ویژه در ساختن زین اسب، از آن سود می جستند. از شکل و ساختمان ابزار و وسایل پارچه بافی در ایران باستان که پدیدار بوده، افسوس که نمونه ای از آنها به دست نیامده است، ولی از گونه های لباس مادها و هخامنشیان و ساسانیان که در نقش های تخت جمشید و کرانه های دیگر دیده شده، این گفتار آشکار می گردد که صنعت پارچه بافی در یاران باستان راه های پیشرفت خود را می پیموده است، به گونه ای که اندک اندک به گوناگونی رنگ ها و گونه های بافت پارچه افزوده شده و پارچه های گوناگون، خشن و نرم و نیز ابریشمی بافته می شده است، تن پوش های گوناگون که جایگاهداران و کارگزاران بزرگ می پوشیدند، نمودار پیشرفت و گسترش این صنعت می باشد. این سیر پیشرفت در صنعت بافندگی و پارچه بافی نشانگر آن است که ایرانیان دانش و آگاهی های خویش را در بافندگی، رفته رفته به فرزندان خویش می آموختند و آن اندازه پیشرفت کرده بودند که گونه هایی از این پارچه ها را به انگیزه بسیار خوب بودن و زیبایی ویژه به خود، در کشورهای همسایه و سرزمین های دیگر، خریداران بسیار داشته است. ایرانیان در روزگار باستان، بیشتر پارچه های مورد نیاز خانواده را در خانه می ساختند، پس هر خانواده در خانه خود، ابزار و دستگاه ریسندگی و بافندگی داشته و زنان همه گروه ها، پوشاک مورد نیاز خانواده را خود تهیه می کردند و کمتر زنی بوده است که از ریسندگی و بافندگی سررشته نداشته باشد. امروزه هم در شهرستان و دیه ها و روستاهای ایران، خانواده ها، از راه صنایع دستی ساده به بافتن گونه های پارچه و فرش با روش باستان سرگرم هستند. در ایران باستان، دانش فنون بافندگی و دوزندگی علاوه بر کنار کردن نیازمندی های خانواده، جزو شخصیت زن ایرانی بوده است و زنان خانواده های بزرگان نیز گرچه به آن نیازی نداشتند، برای سرگرمی و هنرنمایی و ابراز دلبستگی به شوهر و فرزندان، دوزندگی و بافندگی را از همان خردسالی فرا می گرفتند، تا آنجا که ملکه آمیس تریس زن خشایارشا هم، با این که از همان آغاز کودکی و فراگیری بافندگی که شاید نیازی هم به آن نداشته، از دیدگاه نشان دادن ذوق و نشانه کمال برای این آهنگ که بانویی با شخصیت و هنرمند است، به آن دست برده بود و برای شاه نیز با دست خود، پارچه بافته و لباس می دوخته است، آیا می توان گمان کرد، کردار ملکه ها وزنان باشخصیت ایران قدیم برای بانوان ایرانی سرمشق نبوده و زنان برای پیروی از کارهای آمیس تریس ها و همچشمی در ابراز هنرمندی و وانمود نمودن به کدبانویی، کوشش در بافندگی نداشته اند؟ صنعت پارچه بافی از روزگار هخامنشیان وارد دوران تازه ای می شود، بدین معنی که پارچه های ظریف و گرانبهایی که در ساختن و بافتن آنها، پایانه هنر و ذوق را به کار می برده اند، ساخته می شد. در نشریه یونسکو (ایرانشهر) درباره بافندگی و پارچه بافی روزگار هخامنشی چنین آورده شده است:«پارچه بافی ایران در روزگار هخامنشی به ویژه در زمینه بافت پارچه های پشمی نرم و بسیار خوب، نامور بوده و شاهان هخامنشی به داشتن لباس های گرانبها نامبردار بوده اند... وقتی اسکندر مقدونی به دیدن آرامگاه کوروش رفت، دید که تابوت طلایی آن پادشاه از پارچه و فرش های ظریف و قشنگی پوشیده شده است.» بنابراین همچنان که فرآورده های هر پیشه و صنعتی نشان دهنده هنر و دانش تیره های مردم در دوره های گوناگون تمدن است، باید گفت که آموزش صنعت پارچه بافی و بافندگی در روزگار هخامنشی جنبه آغازین نداشته و گسترش آگاهی ها و دانش آنان در این باره، آموزش هایی را در سطح بالا، پذیرا بوده است. بهره و نتیجه دانش و چیرگی هخامنشیان در پارچه بافی و ساختن بافته های گوناگون که تنها به وسیله آموزش و پرورش استادان چیره دست، می توان بر آن دست یافت. تا آن اندازه شایان نگرش بوده است که برخی از نویسندگان می گویند: «نخستین ملتی که صنایع پارچه بافی و بافندگی آن هر چند گز به هزار تومان می ارزید، ایران هخامنشی بود، از جمله دست آوردهای جنگی اسکندر در شوش، یک تخته قالی مخملی بود که یک صد و نود سال از عمرش می گذشت، ولی رونق و رنگ و رویش نیز شالوده اش، فرقی نکرده بود و پنج هزار تالانت طلا ارزشیابی شد. (ایران نامه شوشتری) علاوه بر آموزش های مربوط به صنعت پارچه بافی و بافندگی و آموزش، آگاهی های نظری و آموزش عملی فنون لازم، در ایران باستان، آموزش و تربیت شاگردانی برای بافتن فرش های پشمی و ابریشمی گرانبها معمول بوده است. آموزش هنر قالی بافی به ویژه قالی های ابریشمی، بسیار دشوار و به کار بردن دقت فراوان و دردسر بسیار است و استادان زمان هخامنشی کلاس های ویژه ای برای آموختن به نوجوانان در کرانه های گوناگون برپا کرده بودند. از فرش های بسیار کهن ایران، در موزه ها و کوشک های جهان چون: موزه واتیکان، کوشک مترنیخ در چک اسلواکی موزه های روسیه و کشورهای اروپا و امریکا پدیدار است. در کاوش های پسین، چند تخته فرش از روزگاران ایران باستان که از دیدگاه نقش، همانند فرش های هخامنشی است، ولی از دیدگاه دیرینگی، گویا از سده های خیلی پیش از آن است، در کوهستان آلتای در جنوب روسیه به دست آمده است. رودنکو باستان شناس روسی در دره پازیریک و کرانه های شمالی کوهستان آلتایی در جنوب روسیه، نزدیک مغولستان که به انگیزه سرمای بیش از اندازه، بیشتر سال یخبندان است، به چند تپه باستانی برخورد نمود و در کندوکاو این تپه ها پیروزی یافت، گورهایی از سکاها را پیدا کند. در این گورها، رودنکو به آلات و ابزار و وسایلی از ساکنان آن کرانه دست یافت که از همه مهمتر فرش و پارچه ای است که بر نشان یخبندان، سالم مانده است. گفته های رودنکو حاکی از این بود که این فرش، کار ایران و در کرانه های ماد، پارت یا پارس، در زمان هخامنشی بافته شده و از آن سده پنجم یا چهارم پیش از میلاد است. این فرش اکنون در موزه آرمیتاژ لنینگراد نگهداری می شود. پیدا شدن فرش مزبور گذشته از آنکه نشانه ای از پیشرفت فن قالی بافی از روزگار دیرین تا زمان هخامنشی است از دیدگاه آشنایی با این فن و چگونگی بافتن قالی در آن روزگار و آراستگی بافت و رنگ، دارای ارزش تاریخی بسیار می باشد. اگرچه نمونه های زیادی از قالی های هخامنشی و پیش از آن در دست نیست، ولی با توجه به نقش و طرح و بافت قالی پازیریک می توان گفت که در روزگار هخامنشیان گونه های فرش های زیبا و قالی ها را می بافتند و در کارگاه های


دانلود با لینک مستقیم


تاریخچه صنعت نساجی 38 ص

مقاله صنعت نساجی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله صنعت نساجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله صنعت نساجی


مقاله صنعت نساجی

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :89

فهرست مطلب:

  1. مقدمه ای بر صنعت نساجی و مشکلات و بحرانهای مربوط به آن در ایران 6
    1. تاریخچه صنعت نساجی در ایران                          7
    2. مشکلات و بحران در صنعت نساجی                     9
    3. علل وجود بحران در صنایع نساجی ایران                                             11
    4. لزوم بهبود وضعیت موجود                               12

1-4-1- تقاضا (بررسی بازار)                           12

1-4-2- بازار مصرف و تولدی داخلی کشور                 15

1-4-3- واردات پارچه ثبت شده                          16

1-4-4- عرضه، تقاضا و تولید ماشین های بافندگی                   17

1-4-5- عرضه                                      18

1-4-6- افق سرمایه گذاری در ایران                     19

1-4-7- علل عدم سرمایه گذاری                          20

  1. مشکلات صنعت نساجی در حال حاضر از دیدگاه مدیران این صنعت 21
  2. طبقه بندی مشکلات صنعت نساجی با توجه به نظریه فشارهای تجاری22
  3. بررسی و تجزیه و تحلیل فشارهای تجاری

1-7-1- ورود قاچاق پاچه به کشور                       23

1-7-2- ورود محصولات مشابه توسط برخی از سازمان ها           23

1-7-3- اخذ عوارض و مالیات های متعدد و مکرر                27

1-7-4- وجود قوانین ضد و نقیض                     27

1-7-5- پرسنل مازاد                               27

1-7-6- قیمت گران مواد اولیه                          28

  1. بررسی و تجزیه و تحلیل غشارهای تکنولوژیکی             28

1-8-1- کهنگی و قدمت ماشن آلات                     28

1-8-2- عدم توان رقابت با کالاهای خارجی                29

1-8-3- عدم تناسب تکنولوژی کارخانه ها با فرهنگ مدخواهی و سیستم سفارشی 29

1-8-4- عدم وجود طراحان و بخش طراحی کارآ                   30

  1. تجهیزات و ماشین آلات نساجی                       31
    1. نگاهی به آمار ماشن آلات نساجی در جهان                 32

2-1-1- آمار ماشین آلات بافندگی حمل شده در سالهای 2001-1992   32

 میلادی و نصب شده در سال 2000 میلادی به کشورهای مختلف جهان

2-1-2- آمار ماشین آلات بافندگی حمل شده به قاره های مختلف        36

 در سال 2001 میلادی

2-1-3- آکار ماشین آلات کشباف تخت حمل شده در سال            40

2001 میلادی به نقاط مختلف جهان

  1. نتیجه گیری                                 44
  1. مواد اولیه مصرفی در صنایع نساجی تولید ایران و وارداتی      46
    1. یکنواختی نخ در بهبود صنایع نساجی                  47

3-1-1- تعریف                             48

3-1-2- اهمیت یکنواختی                         48

3-1-3- دسته بندی نایکنواختی                        51

3-1-3-1- عیوب متناوب                          52

3-1-3-2- عیوب نامتناوب                        52

3-1-4- تاثیرات نایکنواختی                          53

3-1-4-1- اثرات نایکنواختی بر خواص نخ               53

3-1-4-2- تاثیر یکنواختی بر عملکرد پروسه تبدیل نخ به پارچه         54

3-1-4-2-1- بوبین پیچی                          54

3-1-4-2-2- چله کشی                             54

3-1-4-2-3- آهار                                55

3-1-4-2-4- بافندگی                             55

3-1-4-3- تاثیر یکنواختی بر کیفیت پارچه                  56

3-1-5- عوامل ایجاد کننده نایکنواختی                57

3-1-5-1- مواد اولیه                           57

3-1-5-2- مراحل ریسندگی                        57

  1. مشکلات (و معضلات) پنبه در صنعت نساجی داخلی      60

3-2-1- واردات پنبه ضربه ای به تولید داخلی یا حمایت از نساجی؟!    60

3-2-2- وضعیت نابسامان پنبه ایران                        63

3-2-3- بررسی موانع و مشکلات و چالشهای وضع موجود     67

3-2-3-1- شواهدی از مشکلات کشت پنبه                  68

3-2-3-2- علل بروز مشکلات کشت پنبه در کشور           73

3-2-3-2-1- علل اقتصادی                         73

3-2-3-2-2- رشد بی رویه تولید و واردات الیاف مصنوعی      73

3-2-3-2-3- واردات پنیه و الیاف پنبه ای                  75

3-2-3-2-4- کوچک شدن قطعات زراعی پنبه به ویژه در استان گلستان 75

3-2-3-2-5- عقب نشینی محصول پنبه از اراضی           76

3-2-3-2-6- بالا بودن هزینه برداشت وش توسط کارگر     76

  1. بررسی تولید و واردات مواد اولیه طی سالهای 1380-1376 77
  2. آمار و اطلاعات پشم و اهمیت آن در ایران             80

منابع                                    91

 

 

 

 

 

  

فصل اول:

مقدمه ای بر صنعت نساجی و مشکلات و بحرانهای مربوط به آن در ایران


 

 

 

 

 

 

 

 

1-1- تاریخچه صنعت نساجی در ایران

صنعت نساجی در ایران از دیرباز به سبب ضرورت مصرف و کاربرد وسیع آن مورد توجه خاص بوده و در طول تاریخ کشورمان فراز و نشیب های فراوانی را طی کرده است. در زمان اشکانیان ایرانیان به تحول جدیدی دست یافتند و در پرورش کرم ابریشم و تولید پارچه های ابریشیمی به طریقی همت گماردند که اکثریت ابریشم های تولید چین را از آن کشور خریداری می نمودند و جهت تولید پارچه به ایران می آوردند و پارچه هایی با طرح ها و نقوش بسیار زیبا تولید و به دنیا عرضه می کردند.

شکوفایی صنعت تولید پارچه های مخمل در کاشان و یزد در دوره اشکانیان و عرضه آن به جهان خصوصاً اروپا قسمت دیگری از تاریخ پرشکوه صنعت نساجی ایران است که صنعتگر ایرانی را قانع نکرده و همچنان به دنبال نوآوری و تسخیر بازارهای جهانی بوده است.

اوج صنعت نساجی را در تاریخ ایران زمین، هنرمندان دوره سلجوقی و صفوی رقم زدند و در زمان شاه عباس صفوی تولیدات بی نظیری آفریده شد و پارچه های زربافت ایرانی از شهرت جهانی برخوردار گردید.

در دوران اخیر نیز صنعت نساجی در ایران نقش موثر و تعیین کننده ای در کشور ایفا نموده است. اولین کارخانه نساجی در ایران در سال 1281 شمسی دقیقاً یکصد یک سال پیش به وسیله صنیع الدوله در تهران و دومین کارخانه در سال 1288 توسط شخصی بنام حاج آقا رحیمی در تبریز ایجاد گردید. در فاصله سالهای 1300 تا 1320 به سبب سود سرشار دوکارخانه قبلی و تاییدات دولت، به سرعت برشمار کارخانجات در ایران افزوده شد و جمعاً در این دوره 40 کارخانه نساجی دائر کردید که قسمتی از احتیاجات مملکت را تامین نمود.

در طی سالهای 1320 تا 1328 بروز جنگ، افزایش قیمت منسوجات خارجی و کاهش واردات آن موجب رونق بازار محصولات نساجی داخلی شد. صاحبان صنایع نساجی کشور به منظور استفاده حداکثر از این شرایط، بی آن که به مسائل نگهداری و استهلاک ماشین آلات توجه نمایند و به تولید خود با ظرفیت بالا ولی با کیفیت پایین ادامه دادند که حاصل این بی توجهی در طی سال های بعد نیز موجب رکود صنایع نساجی گردید.

صنعت نساجی در طی سالهای اخیر دچار مشکلات و مسائل بسیاری بوده و روزهای سختی را می گذراند تا حدی که اصطلاح بحران برای این مشکلات رایج شده و در اذهان عمومی و حتی اذهان مدیران و مسئولین و دست اندرکاران جا افتاده است. اطلاق کلمه بحران به وضعیت موجود به طور اتوماتیک اذهان را از انجام تلاش ها باز می دارد. مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر این صنعت می باشند از دیدگاه های مختلف قابل طبقه بندی و بررسی می باشند.

یکی از دیدگاه ها نگرش مدیریتی به مسائل و مشکلات است. به عبارت دیگر از دیدگاه مدیریتی چه تعدادی از این مشکلات را می توان با اعمال مدیریت صحیح و کارآ منتفی نمود یعنی جزء مسائل عادی مدیریتی به شمار می آیند و چه تعدادی را می توان بحران نامید که می توان با اتخاذ روش ها و سیاست های مناسب مدیریتی حداقل نقش آنها را کم رنگ و کم اثر تر نمود.

با عنایت به این موضوع که بحران نیز در هر صنعتی جزء مسائل عادی مدیریتی به شمار می آید منتها قدری پارامترهای پیچیده و خارج از کنترل دارد، در واقع گذر از بحران نیز از وظایف مدیران است و به هیچ وجه رسیدن به نقطه بحران، نقطه اتمام وظایف و تدابیر مدیریتی نیست بلکه دقیقاً برعکس نقطه شروع و شدت گرفتن تدابیر مدیریتی است. اساساً صنایعی در دنیا پایدارتر و قابلیت اطمینان بالایی دارند که از یک بحرانی که به هر دلیلی برایشان پیش آمده است عبور کرده و در کوره مشکلات آبدیده و روئین تن گشته اند. با تجزیه و تحلیل درست و منطقی از مشکلات گریبانگیر صنعت نساجی قسمت اعظمی از آنها به عنوان مشکلات عادی و مسائل روزمره مدیریتی پذیرفته می شوند و در مورد آن بخش از مشکلات نیز که واقعاً بتوان بحران نامید، میدان عمل برای هنرنمایی یک مدیر باز شده است. سکانداری یک صنعت در شرایط ایستا و ثابت و یا پارامترهای معین و مشخص در مورد مواد اولیه، فرآیند تولید، بازار و ... هنر نیست و اوج هنر مدیریت آنجاست که صنعتی را از میان امواج متلاطم تغییرات که منبعد گریبان هر صنعتی را خواهد گرفت نجات داد.

در آستانه ورود به سده 21 پارامترهای غیرقابل کنترل بسیاری همه صنایع جهان را دستخوش تغییر و تحول اساسی و زلزله های ویرانگر قرار خواهد داد و این خاص کشور ما یا صنعت نساجی نیست.

1-2-      مشکلات و بحران در صنعت نساجی

سیاست های حمایت از صنایع داخلی، استراتژی جایگزینی تولیدات داخلی با خارجی که به دنباله استراتژی صنعتی شدن کشور در دهه 40 بوده و تاکید بر سودآوری هرچه بیشتر توسط صاحبان صنایع و مجامع شرکت ها که عمدتاً دولتی و یا تحت پوشش دولت می باشند و یکه تازی در عرصه های بی رقیب و سودآوری مناسب، مدیران و صاحبان صنایع را به ادامه این راه وسوسه نمود و از توسعه و بازسازی غافل نمود و امروزه که به ناگهان به منظور لبیک گفتن به بازار جهانی و به عبارتی تسلیم محض در برابر W.T.O و سیاست های دیکته شده تجارت جهانی با یک اولتیماتوم و بدون تهیه طرح نوین صنعتی،‌عقب گرد نمود و استراتژی رقابت و درهای باز توسط دولت جایگزین گردیده، در مدت کوتاهی شاهد رکود و سردرگمی در تمامی صنایع کشور از جمله صنعت نساجی می باشیم. علاوه بر آن تولیدات انبوه کشورهای ترکیه و پاکستان و آسیای جنوب شرقی که به دلایل رکود اقتصاد جهانی، بازارشان را در اروپا و آمریکا از دست داده و دچار مشکل کاهش فروش شده اند برای یافتن بازارهایی جدید با قیمت های بسیار نازل و کیفیت مناسب به بازارهای نزدیک از جمله کشور ما حمله ور شده و قسمتی از بحران صنعت خود را به کشورهای مجاور خود انتقال دادند و به این ترتیب بحران صنعت نساجی در کشور ما تشدید شده است.

ضربه در صنعت نساجی کشورمان با قدمت یک صد ساله و عمر متوسط 30 ساله کارخانجاتش که فاقد هرگونه سخت افزار و نرم افزار نوین صنعتی است آنچنان کشتی اش به گل نشسته و مقاومت خود را از دست داده که تنها اندیشه غالب، نجات سرنشینانش می باشد، کارخانجات تعطیل می گردند، کارگران بیکار می شوند و بازارهای مصرف با سرعت توسط کالاهای خارجی تسخیر می شود و بدین ترتیب ضربه پذیر بودن صنعت نساجی به اثبات می رسد.

ضربه پذیری صنعت نساجی را می توان در سرفصل های زیر جستجو کرد:

الف – اشاعه فرهنگ مصرف محصولات خارجی

ب – عدم وجود مراکز تحقیقات صنعتی

ج – نظارت دایه گونه بر صنعت

د – عدم وجود نوآوری

هـ - عدم استفاده از تکنولوژی های جدید

و – عدم توجه به بازارهای خارجی و اعمال سیاست جایگزینی واردات با صادرات.

3-1-       علل وجود بحران در صنایع نساجی ایران

از علل عقب افتادگی و بحران در صنعت نساجی بسیار گفته و نوشته اند و آنچه که در جمع بندی صاحب نظران و دست اندرکاران این صنعت دیده می شود در زیر قابل ملاحظه است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله صنعت نساجی

دانلود تحقیق خصوصیات الیاف نساجی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق خصوصیات الیاف نساجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق خصوصیات الیاف نساجی


دانلود تحقیق خصوصیات الیاف نساجی

دسته بندی : صنعت _ صنایع و نساجی ،

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 16 صفحه

خصوصیات الیاف نساجی: هر ماده لیفی شکل را نمی توان بعنوان لیف نساجی استفاده کرد،لیف نساجی دارای خصوصیاتی است که در زیر آنها را بررسی می کنیم: 1-     نسبت طول به قطر:این نسبت باید بیشتر از 100 از نظر تئوری و از نظر عملی باید بیشتر از 1000باشد.
بعنوان مثال : پنبه بالای 1400 و پشم 3000 و کتان ظریف 1250وچتایی 170 2-     شکل سطح مقطع الیاف:به طور کلی سطح مقطع پهن سبب افزایش شفافیت و قدرت پوشاندگی الیاف می شود.
سطح مقطع گرد یا دایره ای شکلClrcular Section : زیر دست الیاف با سطح مقطع گرد یا دایره ای نرم و مطلوب بوده ولی قدرت پوشانندگی در حجم ثابت کمتر از سطخ مقطع پهن می باشد.
3-     آرایش یافتگی مولکولهای پلیمر الیاف 4-     درجه آرایش یافتگی: در حقیقت نشان دهنده متوسط زاویه زنجیرها نسبت به محور لیف است متوسط آرایش یافتگی بین 45 تا صفر می باشد .
آرایش یافتگی بوسیله فرآیند کشش کنترل می شود.
زنجیر های موجودر در یک سیلندر لیفی باید دو خصوسیت را دارا باشد که عبارتند از : 1-     آرایش یافتگی 2-     تبلورCrystalinity این دو خاصیت باعث استحکام،انعطاف پذیری و سختی لیف می شود.
آرایش یافتگی: در الیاف طبیعی این آرایش یافتگی در طبیعت به وجود می آید و بشر دخالتی در آن ندارد اما در الیاف مصنوعی آرایش یافتگی زنجیرها توسط بشر به وجود می آید به طور کلی آرایش یافتگی عبارت است از متوسط زاویه تمایل زنجیرها به محور لیف است.
تبلور: نظم فضایی(سه بعد)زنجیرها را تبلور گویند.
به قسمتی از زنجیرها که در داخل منطقه منظم بلور نیستند نواحی آمورف گویند هر قدر نواحی آمورف بیشتر باشد انغطاف پذیری لیف بیشتر است.
در الیاف مصنوعی آرایش یافتگی را با کشش ایجاد می کنیم اما تبلوررا در حین فرآیند به وجود میآوریم.
علوم الیاف-قسمت اول الیاف نساجی به دو دسته تقسیم بندی می شودند: 1- الیاف کوتاه  ۲staple fibers  - الیاف فیلامنتیfilament fibers نمره و ظرافت یک لیف را با دنیر اندازه گیری می کنیم.
دنیرden: وزن 900 متر از لیف بر حسب گرم تکس tex: وزن 1000 متر از لیف بر حسب گرم دی تکس dtex:/ وزن 10000 متر از لیف بر حسب گرم طبقه بندی الیاف نساجی الف - الیاف طبیعی Natara fibers 1- الیاف کوتاه 2- الیلف گیاهی : الف- سلولزی ب - غیر سلولزی 3- الیاف حیوانی:عمدتا پروتین است: پشم - کرک بز - موی خرگوش - الف - الیاف کوتله ب - الیف ممتد:ابریشم ب - الیاف بشر ساخت : الیاف باز یافتی regendated fibers---- الیاف مصنوعیsynthet

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق خصوصیات الیاف نساجی