فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره احزاب

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره احزاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

احزاب رسمی، احزاب پنهان!

در عرصه منظومه سیاسی ایران، فعالیت احزاب و جناح‌های وابسته به آن به دو شکل احزاب آشکار و پنهان> رقم می‌خورد. در واقع احزاب سایه، در پوشش نهادها، سازمان‌ها و موسساتی که کارکرد حزبی ندارند، نقش می‌آفرینند و حتی از امکانات مالی، تبلیغی و تجهیزات متعلق به بیت‌المال برخوردارند.

 

همزمان با شکل‌گیری فضای سیاسی هشتمین دوره رقابت نامزدهای مجلس، در برخی محافل رسانه‌ای صحبت ناصوابی تبلیغ می‌شود که هویت جمعی ایرانیان فاقد رویکرد سیاسی و حزبی است. این قرائت که از سوی برخی جریان‌های تریبون‌های خاص تکرار می‌شود، استدلا‌ل خود را بر این نشانه‌ها استوار کرده‌اند که مشارکت اندک مردم در فعالیت احزاب، بی‌اعتمادی گرایش غالب جمعی به وعده‌های گروه‌های سیاسی و پیروزی چندگانه جناح سنتی در انتخابات سال‌های اخیر و... دلیلی از ناسازگاری و آشتی‌ناپذیری منظومه احزاب با متن جامعه ایرانی می‌باشد.

هرچند بدگمانی بخشی از حافظه تاریخی ایرانیان نسبت به عملکرد برخی گروه‌های سیاسی و احزاب کتمان‌ناپذیر می‌نماید، اما به‌رغم دیدگاه مذکور، جهت‌گیری کلا‌ن مردم در جنبش مشروطیت، ملی شدن صنعت نفت و انقلا‌ب اسلا‌می و... نوید این واقعیت می‌باشد که جامعه ایرانی همواره دغدغه سیاسی داشته و رویکرد مسلط جمعی هم در سده اخیر بر پاشنه مطالبات سیاسی چرخیده است.

در جوامع جدید چگونگی فعالیت احزاب (به‌منزله بهترین سازمان سیاسی مدرن) رکن و شاخص توسعه اجتماعی و دموکراسی محسوب می‌شود و برگزاری هرگونه انتخابات بدون حضور واقعی احزاب و رقابت‌های حزبی نه‌تنها بی‌معنا، بلکه فاقد اعتبار قانونی است. اما به‌رغم شرایط متعارف در جوامع توسعه‌یافته هندسه رقابت سیاسی در ایران به دو شکل متفاوت سازمان سیاسی آشکار، احزاب تابلودار و دارای شناسنامه و جریان‌های فاقد هویت مشخص و تحت پوشش برخی نهادهای خاص طبقه‌بندی می‌شود.

به زبانی روشن‌تر، در عرصه منظومه سیاسی ایران، فعالیت احزاب و جناح‌های وابسته به آن به دو شکل <احزاب آشکار و پنهان> رقم می‌خورد. در واقع احزاب سایه، در پوشش نهادها، سازمان‌ها و موسساتی که کارکرد حزبی ندارند، نقش می‌آفرینند و حتی از امکانات مالی، تبلیغی و تجهیزات متعلق به بیت‌المال برخوردارند. تعدادی از احزاب پنهان در مقاطع رقابت‌های انتخاباتی به‌مثابه یک تشکل سیاسی فعال می‌شوند و مجموعه امکانات ملی را در مسیر اهداف از پیش تکلیف‌شده گروهی سازماندهی می‌کنند.

رویارویی دولت نهم با فرهنگ‌سازی سیاسی و سازماندهی تشکل‌های رسمی در عرصه سیاست، پدیده پوشیده‌ای نیست، به طوری که در طول ۳۰ ماه گذشته، مقابله با فرهنگ سیاسی به شکل عام و توسعه احزاب به شکل خاص عملیاتی شده است.

حذف یارانه احزاب، ایجاد تشکل‌های موازی و به جای احزاب و تخریب فعالیت برخی گروه‌‌های سیاسی در رسانه‌های خاص در سال‌های اخیر تنها بخشی از اقدام سیاست‌زدایی در افکار عمومی به حساب می‌آید. جان لا‌ک فیلسوف قرن ۱۷ روایت جالبی از بی‌قانونی حاکمان دارد. او بر این باور است که سیاستمداران به‌طور بالقوه، جانورانی هستند که از کاربرد خودسرانه قدرت در جهت منافع خود ابایی ندارند. به‌زعم جان لا‌ک استفاده از قدرت در جهت منافع شخصی در جوامع فاقد اهرم‌های نظارتی شامل حزب، مطبوعات و... غیرقابل پیشگیری و فاقد ضمانت‌های اجرایی است. کم‌رنگ شدن اهرم‌های نظارتی و مدنی در سال‌های اخیر از یک‌سو موجب بی‌اعتمادی افکار عمومی نسبت به عملکرد برخی مسوولا‌ن شده و از سوی دیگر امکان بررسی برنامه‌ها و آمار واقعی را از آمار غیرواقعی سلب می‌کند.

به نظر می‌رسد نشانه‌گیری علیه احزاب در آستانه انتخابات مجلس هشتم هدف مشخصی را پیگیری می‌کند تا مفهوم سیاست و کارکرد احزاب را به تفاسیر تنزل‌یافته باندبازی و هیاهوی تبلیغاتی و... کاهش دهد. کسب قدرت در چارچوب قواعد بازی، حق قانونی شهروندان و عرصه رقابت احزاب رسمی و آشکار است. اما مشکل هنگامی مخاطره‌آمیز می‌شود که به موازات تخریب بسترهای تبلیغاتی و روانی احزاب، برخی تشکل‌ها و موسسات وابسته به نهادهای خاص با کارکرد جناحی و تبلیغاتی در قامت احزاب پنهان و سایه نقش‌آفرینی می‌کنند و به‌طور مستقیم فضای سیاسی و انتخاباتی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. مثلث مقابله آشکار و پنهان و موازی با فرهنگ سیاسی و توسعه احزاب قصد دارد با غلیان احساسات مردم و هیجانات توده‌ای، فضای خردورزی، نقادی، پرسشگری و نظارت علمی بر عملکرد مسوولا‌ن را به اشکال گوناگون منحرف سازد و جهت‌گیری افکار عمومی را به سوی عوام‌زدگی افراطی علیه احزاب سوق دهد.

امنیت احزاب

نظام‌های دموکراتیک، چه نظام‌های ریاستی و چه نظام‌های پارلمانی متکی بر احزابند و میزان مشروعیت این نظام‌ها را می‌توان با میزان آزادی احزاب و اجتماعات در آنها تعیین کرد.

نظام‌های دموکراتیک، چه نظام‌های ریاستی و چه نظام‌های پارلمانی متکی بر احزابند و میزان مشروعیت این نظام‌ها را می‌توان با میزان آزادی احزاب و اجتماعات در آنها تعیین کرد.

قانون اساسی جمهوری اسلا‌می در مقدمه ضمن آنکه نهادها و بنیادهای سیاسی را پایه تشکیل جامعه> می‌داند، صراحت دارد که حکومت از دیدگاه اسلا‌م برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه‌گری فردی یا گروهی نیست بلکه تبلور آرمان سیاسی ملتی هم‌کیش و هم‌فکر است که به خود تشکل می‌دهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی، راه خود را به سوی هدف نهایی بگشاید. متاسفانه در رسانه‌های جمعی رسمی ما و از تریبون‌هایی که طبق


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره احزاب

تحقیق درباره نکته هاى پنهان و آشکار ویندوز XP

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره نکته هاى پنهان و آشکار ویندوز XP دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 57

 

نکته هاى پنهان و آشکار ویندوز XP

• شروع سریع تر ویندوز XP در صورتى که از یک کامپیوتر به اصطلاح گازوئیلى استفاده مى نمائید و براى ارتقاى سخت افزار کامپیوترتان آهى در بساط ندارید قطعاً براى راه اندازى کامپیوتر و شروع ویندوز فرصتى به اندازه یک روزنامه خواندن در اختیار خواهید داشت، در صورتى که مایل نیستید از این فرصت استفاده بهینه نمائید، مى توانید با استفاده از راهکار زیر اندکى سرعت راه اندازى ویندوز را افزایش دهید. همانطور که مى دانید بخشى از زمانى که ویندوز براى راه اندازى کامپیوتر صرف مى کند به اجراى برنامه هایى اختصاص دارد که در Startup تعریف شده است. جهت غیرفعال کردن این برنامه ها جهت شروع سریع تر ویندوز، فرمان Run را از منوى Start اجرا نموده و پس از تایپ عبارت msconfig در کادر Open بر روى دکمه OK کلیک کنید. در زبانه Startup بر روى دکمه Disable All کلیک نموده و در زبانه Services نیز پس از فعال کردن گزینه Hide All Microsoft Service box بر روى دکمه Disable All کلیک نمائید. پس از راه اندازى مجدد کامپیوتر مشاهده خواهید کرد که دیگر از آن انتظار کشنده براى شروع ویندوز XP خبرى نیست. • حذف نام کاربر از منوى Start همانطور که مى دانید در بالاى منوى Start محلى جهت نمایش نام کاربر (User name) به همراه یک تصویر اختصاص یافته است. جهت حذف Username از این قسمت، از منوى Start فرمان Run را اجرا نموده و پس از تایپ عبارت gpedit.msc در کادر Open بر روى دکمه OK کلیک کنید. از ناحیه سمت چپ پنجره اى که ظاهر خواهد شد مسیر زیر را دنبال نمائید: USERتCONFIGURATION ADMINISTRATIVE TEMPLATES MENU AND TASKBA سپس از ناحیه سمت راست بر روى عبارت REMOVE USER NAME FROM START MENU کلیک راست نموده فرمان Properties را انتخاب نمائید. از پنجره اى که ظاهر خواهد شد گزینه Enable را انتخاب و جهت اعمال تغییرات اعمال شده بر روى OK کلیک نمائید. • غیرفعال کردن امکان Autoplay حتماً مشاهده کرده اید که بعضى از دیسک هاى فشرده (CD) با ورود به داخل Cd Drive به طور اتوماتیک اجرا شده و برنامه موجود بر روى آن بر روى صفحه نمایش ظاهر مى گردد. در صورتى که این امکان ویندوز براى شما آزاردهنده بوده و مایلید که این دیسک ها فقط در صورت تمایل و توسط خودتان اجرا شوند، از منوى Start فرمان Run را اجرا نموده و پس از تایپ عبارت gpedit.msc در کادر Open بر روى دکمه OK کلیک کنید. از ناحیه سمت چپ پنجره اى که ظاهر خواهد شد مسیر زیر را دنبال نمائید: Computer Config -> Administrative Template -> System از ناحیه سمت راست پنجره فوق بر روى عبارت Turn off Autoplay دابل کلیک نموده و گزینه Enable را فعال نمائید. با کلیک بر روى دکمه OK تغییرات مورد نظر بر روى ویندوز اعمال خواهد شد. • مرتب نمودن منوى Start جهت دسترسى سریع تر به برنامه هاى موجود در منوى Start بهتر است که آنها را بر اساس حروف الفبا مرتب نمائید. بدین منظور با کلیک راست بر روى منوى Start All Programs از منوى ظاهر شده گزینه Sort by Name را انتخاب کنید .

فشرده سازی به روشی منحصر به فرد

ویندوز XP دو نوع فشرده سازی را در اختیار کاربر قرار می دهد در روش اول که مطمئنا با آن آشنا هستید میتوان با کیلک راست بر روی فایل یا شاخه > انتخاب Send To > انتخاب گزینه Compressed (Zipped) Folder آنرا را فشرده ساخت آنهم با پسوند ZIP اما روش دوم که خیلی جالبتر و در نوع خود بی همتاست به صورت زیر امکان پذیر است : ۱) سیستم فایلی ویندوز XP بایستی حتما NTFS باشد (این سیستم فایلی بعد از دو سیستم آشنای FAT و FAT32 بوجود آمده و از سرعت و امنیت بیشتری در مقایسه با دو سیستم قبلی در نگهداری و ذخیره اطلاعات پشتیبانی می کند) برای اطلاع از سیستم فایل XP خودتان بر روی درایو حاوی ویندوز XP کلیک راست >انتخاب گزینه Properties > برگه General > در قسمت File system میتوانید نوع سیستم تخصیص داده را ببینید اگر در این قسمت عبارت NTFS به چشم میخورد می توانید به مرحله ۲ عزیمت فرمایید و گرنه باید نوع سیستم فایلی را به NTFS تبدیل کنید آنهم با استفاده از فرمان زیر که باید آنرا در خط فرمان داس وارد کنید convert drive: /fs:ntfs که به جای عبارت drive نام درایو حاوی XP را بگذارید به نکته های زیر توجه کنید الف) نکته فوق العاده مهم ) توجه داشته باشید که محتوای درایو با سیستم NTFS هرگز به کمک سیستم عاملی که بر پایه یکی از دو سیستم FAT یا FAT32 استوار است قابل دسترسی نخواهد بود. ب) در هنگام نصب ویندوز XP نیز در مورد تبدیل سیستم فایلی به NTFS از شما سوال می شود که میتوانید با آن موافقت کنید همچنین فرایند تبدیل را می توانید به کمک برنامه سودمند Partition Magic به آسانی انجام دهید. ج) به شخصه هنوز برنامه ای ندیده ام که با این سیستم مشکل داشته باشد مگر اینکه اصلا با نصب در ویندوز XP سازگاری نداشته باشد. د) فرایند تبدیل حدود ۱۵ تا ۴۵ دقیقه بسته به حجم درایو طول خواهد کشید. ه) فرمان بالا اطلاعات را پاک نخواهد کرد و طبیعتا نبایستی آسیبی به ویندوز برساند اما به پیامهای داده شده در حین کار حتما توجه کنید. و) فرمان بالا بر روی هر درایوی قابل اجراست چه ویندوز روی آن باشد چه نباشد. ز) اگر خدای نکرده زمانی از این تبدیل پشیمان شدید می توانید با استفاده از برنامه Partition Magic به حالت اولیه بازگردید. ۲) اگر می خواهید یک درایو با سیستم فایلی NTFS را فشرده کنید بر روی آن کلیک راست > Properties > برگه General > انتخاب گزینه Compress drive to save disk space و اگر میخواهید فایل یا شاخه ای در درایو با سیستم فایلی NTFS را فشرده کنید بر روی آن کلیک راست > Properties > برگه General > دکمه Advanced > انتخاب گزینه Compress


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نکته هاى پنهان و آشکار ویندوز XP

تحقیق درباره میان پنهان و آشکار پولشویی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره میان پنهان و آشکار پولشویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

میان پنهان و آشکار پولشوییخط قرمز اقتصادگروه گزارشبخش دوم

اشاره

در بخش نخست این گزارش گفته شد که پولشویی فرایندی است که مجرمان اقتصادی یا گروههای سازمان یافته با توسل به آن، منشا و ماهیت مال حاصل از جرم را تغییر داده و آن را به حوزه اقتصادهای رسمی وارد می سازند و بر این نکته نیز تاکید شد که فعالیتهای مجرمانه مالی، منجر به تغییر جهت درآمدی از سرمایه گذاریهای بلندمدت به سوی سرمایه گذاریهای پرخطر، کوتاه مدت و پربازده در بخش تجاری شده و فرار مالیاتی رایج می گردد. بنابراین اقتصاد کلان کشور آثار زیانباری را متحمل خواهد شد.آنچه که اقتصاد بیمار جامعه ای را که دچار انواع جرم های مالی و فسادهای اقتصادی ناشی از پولشویی، روی خط قرمز به حرکت در می آورد، وجود سیستم های ناکارآمد اقتصادی در آن جامعه است. نبود برنامه ریزیهای مناسب اقتصادی و نبود برخوردهای قانونی قاطع با هرگونه سرمایه‌های مشکوک، زمینه های فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی را فراهم می آورد و دور باطل فقر و فساد را در جامعه به جریان می‌اندازد.در بخش دوم و پایانی این گزارش جز پرداختن به اهداف شوم پولشویی، نقش دولتها و سیاستهایی که می توانند در جهت مقابله با پولشویی به کار گیرند و نیز راههای مبارزه با این عارضه پنهان اما آشکار بررسی شده است. این بخش را نیز با هم بخوانیم.

پول خاکستری – پول ملتهب

گفته شد که پولشویی پلی است برای پرکردن فاصله و اتصال دنیای مجرمین با سایرین.در این فرایند از ابزارهای مالی و حسابداری و حقوقی به عنوان وسیله ای برای تغییر منشا، ماهیت، شکل و مالکیت مال غیرقانونی استفاده می شود. به عبارت بهتر پولشویی حلقه اتصال اقتصاد قانونی و رسمی بااقتصاد غیررسمی و غیرقانونی است.مطلب بالا و آنچه که در پی می خوانید، حاصل مصاحبه تدبیر با خانم مینا جزایری، رئیس گروه بازرسی اداره نظارت بر بانکها بانک جمهوری اسلامی ایران است. به اعتقاد خانم جزایری، اقتصاد غیررسمی (که به اقتصاد سایه یا موازی و زیرزمینی نیز موسوم است) نه تنها عملیات مجرمانه بلکه کلیه عملیات غیرقانونی از جمله فرار مالیاتی، اجتناب از پرداخت مالیات و درآمدهای گزارش نشده که از فروش کالا و خدمات قانونی در معاملات پولی و سایر مبادلات و تهاترها حاصل شده، را نیز در‌بر‌می گیرد.بدیهی است افرادی که در بازارهای غیررسمی فعالیت دارند سعی می کنند که عملیات آنها از منظر دولت و قانونگذاران پنهان بماند به همین دلیل تخمین اندازه و میزان وسعت بازارهای غیررسمی بسیار مشکل است.*جدول زیر شمای ساده ای از اقتصاد غیررسمی را نشان می دهد:

بنابراین ضرورت دارد جهت تکمیل فرایند جرم پولشویی آن را به سه نوع پول خاکستری، پول کثیف و پول ملتهب تقسیم نماییم.پول خاکستری به پولی اطلاق می شود که ناشی از عملیات غیرقانونی یا حتی قانونی است در حالی که پول کثیف ناشی از عملیات مجرمانه است. بااین توضیح که انجام بعضی از اعمال صرفا از لحاظ اخلاقی مذموم است، در حالی که ارتکاب بعضی از اعمال علاوه بر مذموم بودن موحب محکومیت شخص خواهد شد. یعنی قانون بااعمال مجازات می خواهد از جامعه محافظت نماید. بدیهی است درجه و میزان مجازات متعلق به جرائم برمبنای این تقسیم بندی یعنی از خاکستری به کثیف متفاوت است. به عنوان مثال فرار مالیاتی در مقام مقایسه با قاچاق مواد مخدر از منظر جامعه و افکار عمومی در یک رده قرار نمی گیرد.پول ملتهب به نوعی پول اطلاق می شود که به لحاظ تغییرات سریع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از کشورها خارج و به مناطق امن روانه می شود. بااین توضیح که اکثر اوقات پولشویی با فرار سرمایه از کشورها همراه است که آن هم ترکیبی از پول کثیف، خاکستری و حتی پولهای تمیز است.تقسیم بندی فوق حاکی از آن است که تمام پولهایی که به هرنحو و هر شکل نیاز به شستن دارند لزوماٌ از عوائد حاصل از جرم نبوده و پولهای خاکستری ممکن است از ابتدا تمیز بوده و بعدا آلوده شده باشند، زیرا صرف اینکه مالک پول از ادای دیون مالیاتی خودداری نماید در واقع، مرتکب عمل غیرقانونی می شود.

تطهیرکنندگان پولمعرفی جرم پولشویی بدون در نظر گرفتن فرایند آن کامل نخواهد بود. زیرا عمل پولشویی باید به نحوی انجام شود که باآن، پول کثیف پاک و پول خاکستری قابل احترام شود. به گفته صاحبنظران به ناچار این امر باتوسل به معاملات حقیقی یا صوری برای گمراه نمودن مقامات ذیربط از جمله بازرسین و ناظران قانونی صورت می گیرد. تدلیس و القا شبهه، محور اصلی در این فرایند است که باانجام معاملات متعدد منشا مجرمانه یا غیرقانونی مال، تیره و مبهم گردد.مراحل فرایند پولشویی به شرح زیر است:الف – جایگذاری(1)اولین مرحله از فرایند جرم پولشویی، جایگذاری یا تزریق عواید حاصل از فعالیتهای مجرمانه به شبکه مالی رسمی، باهدف تبدیل و تغییر مالکیت آن است. جایگذاری عواید حاصل از جرم، با تقسیم وجوه نقدی کلان به مبالغ کوچک صورت

/

ی گیرد. این شیوه که اصطلاحا «اس مورفینگ»(2) نامیده می شود، به نحوی است که وجوه سپرده گذاری شده (به دفعات و کمتر از سقف معین پیش بینی شده برای گزارش دهی) به خارج انتقال می یابند و به سرعت استرداد می شوند.یکی دیگر از روشهایی که مورداستفاده تطهیرکنندگان پول قرار می گیرد، استفاده از نام بستگان نزدیک یا سایر اشخاصی است که به گونه ای باآنان در ارتباط هستند. همچنین تشکیل شرکتهای صوری یا شرکتهایی که اساسا به منظور پولشویی تاسیس می شوند و در نقاطی به ثبت می‌رسند که مقررات در این خصوص سهل‌تر از سایر روشهای معمول در این زمینه است.روش دیگری که مورد استفاده اقلیت های قومی قرار می گیرد، این است که مهاجران مبالغ جزئی و کم را در یک حساب مشترک واریز می نمایند گردش این حساب به نحوی است که واریز به آن، توسط اشخاص غیرمرتبط به صورت مبالغ جزئی صورت می گیرد.ب – لایه گذاری(3)لایه گذاری مرحله دیگری از جرم پولشویی است. این مرحله معطوف به جداسازی عواید حاصل از جرم، از منشا غیرقانونی آن است. این عمل از طریق ایجاد لایه های پیچیده ناشی از معاملات (نقل و انتقالات) چندگانه با هدف مبهم ساختن زنجیزه عطف حسابرسی(4) و عدم امکان ردیابی منشا مال صورت می پذیرد. این امر، متضمن انجام دادن عملیاتی مانند حواله وجه سپرده شده نزد یک موسسه مالی به موسسه دیگر، یا تبدیل سپرده نقدی به اسناد پولی دیگر (اوراق بهادار، سهام و چک های مسافرتی) است.به بیان دیگر لایه گذاری یا لایه چینی یعنی فرایند جداکردن پول از منشا غیرقانونی است که در این مرحله سه تکنیک رایج است.اولین تکنیک اختلاط پول کثیف با پول تمیز است که عواید حاصل از جرم باانجام معاملاتی از قبیل صادرات و واردات کالا و توسل به کم نمایی سیاهه صادراتی و گران‌نمایی سیاهه وارداتی وارد چرخه رسمی اقتصاد می گردد.دومین روش انتقال پول از طریق واسطه است مانند تبدیل وجوه نقد به ژتون و تبدیل مجدد آن که در این صورت تشخیص ماهیت غیرقانونی مال مشکل می‌شود.روش سوم، پنهان نمودن مالک واقعی مال آلوده است. بسیاری از خدماتی که از طریق موسسات مالی مانند ارائه وثائق در مقابل خرید اسناد یا تشکیل حسابهای امانی صورت می گیرد از این دسته است.ج - «درهم آمیزی» یا «یکپارچه سازی»(5)آخرین مرحله در فرایند پولشویی، یکپارچه سازی یا فراهم آوردن پوشش و ظاهری مشروع برای توجیه قانونی عواید حاصل از فعالیتهای مجرمانه است. چنانچه مرحله لایه چینی با موفقیت انجام شود، عواید حاصل از جرم باید به نحوی وارد چرخه اقتصاد قانونی و رسمی گردد.- این مرحله ، از طریق روشهای متعددی، مانند سوق دارایی های نامشروع به سوی اشخاص و شرکتهایی که به نحوی با مجرمان در ارتباط هستند، یا ازطریق روشهای دیگری مانند تاسیس شرکتهای پوششی و غیره انجام می پذیرد.

تدبیر : عوامل دخیل در بروز چنین وضعیتی کدامند؟- این عوامل عبارتند از: - سیستم ناکارآمد و ضعیف مبارزه با جرم و فساد مالی در کشور؛- سیستم ناکارآمد مبارزه با پولشویی؛- عدم شمول مقررات پیشگیری از پولشویی؛ در ایران به بخشی از موسسات مالی؛- اجرای ضعیف یا انتخابی قانون مبارزه با پولشویی؛- عدم پیش بینی مجازات های مناسب برای مرتکبان جرم پولشویی؛- محدودیت قلمرو شمول جرایم منشا.تدبیر : رشد میزان جرایم و فساد در اثر رواج پولشویی در جامعه موجب گسترش فساد و ارتشا در کدام مشاغل می شود؟- رواج پولشویی در مشاغل زیر می تواند باعث گسترش فساد گردد:کارکنان و مدیران موسسات مالی، وکلا و حسابرسان. وجود یک چارچوب مناسب و موثر برای مبارزه با پولشویی و رعایت دقیق و به موقع آن، سبب کاهش میزان عواید عملیات مجرمانه می شود، مشروط بر آنکه ضبط و مصادره فوری این عواید به روشنی در قوانین پیش بینی شده باشد.

حکمرانی خوب براقتصاد

در تعریف جرم پولشویی عنوان شد که پولشویی ناظر بر عملیاتی برای وصل دنیای مجرمان به دنیای دیگران یا اتصال اقتصاد رسمی به اقتصاد غیررسمی است. پس می‌توان پرسید در حالی که پولشویی ناظر به شستشوی عواید حاصل از جرم است و برای هریک از جرم های منشا نیز جرائم سنگینی در قوانین کشورها وجود دارد چرا برای پنهان کردن منشا غیرقانونی مال باید مجازات دیگری در نظر گرفته شود. شاید بتوان چنین پاسخ داد که پولشویی جرمی است مالی که از یک سو به منزله تهیه سوخت برای ادامه فعالیت مجرمین تلـقی می شود و از سوی دیگر سودآوری جرائم منشا، مجرمین را قادر می سازد علاوه بر اخلال در روند صحیح اقتصادی کشور پایه‌های دموکراسی و پیشرفت جامعه را مختل و پولهای کثیف را در گردش اقتصادی وارد و عمدتا در فعالیتهای غیرقانونی سرمایه گذاری نمایند در حالی که عواید حاصل شده از طریق معاملات قانونی در یک اقتصاد سالم در کشورهایی که مبتنی بر حکمرانی خوب(6) اداره می‌شوند در تجارت مشروع و قانونی و بویژه در طرحهای توسعه ای و زیربنایی سرمایه گذاری می شود.می توان نتیجه گرفت که منابع حاصل از جرائم مالی عمدتا در عملیات غیرقانونی، مجرمانه، فعالیتهای تروریستی و خرید کالاهای لوکس و غیره سرمایه گذاری می‌گردد. این اموال عمدتا به سوی سرمایه‌گذاریهای پایدار، توسعه ای، زیربنایی و... متمایل نمی گردد.

هزینه های سنگین قوانین ناکارآمد

موفقیت مجرمان، بویژه گروههای سازمان‌یافته، زمانی محقق خواهد شد که بتوانند منشا مال مجرمانه را پنهان کنند. بدیهی است این امر از طریق نظامهای مالی داخلی و بین المللی به نحوی صورت می گیرد که منشا مال مجرمانه غیرقابل ردیابی و شناسایی باشد. رژیم های فاسد مالی پولی یا بدون قوانین استاندارد برای مبارزه با پولشویی، این فرصت را فراهم می کند که منافع حاصل از جرم یا جرائم، سرمایه‌گذاری مجدد شده و منجر به فساد مالی در جامعه شود.پدیده پولشویی در اغلب کشورها رخ می‌دهد، اما تاثیر آن بر کشورهای در حال توسعه به علت وجود بازارهای مالی کوچک و بدون عمق، مخرب تر است و ثبات اقتصادی و سیاسی آنها را در معرض آسیب جدی قرار می دهد.اشتهار یک کشور به پولشویی و تامین مالی تروریسم و امنیت آن برای مجرمان، مانع از توسعه آن کشور خواهد شد. مهمترین اثر آن را می توان امکان قطع روابط موسسات مالی خارجی دانست. حتی اگر این موسسات درصدد قطع رابطه برنیایند و فقط معاملات خود را به بررسی بیشتر موکول کنند، هزینه انجام معاملات افزایش خواهد یافت. در برخی موارد نیز روابط کارگزاری را قطع یا از اعطای وام به این قبیل کشورها خودداری خواهند کرد.شایان ذکر است که در چنین وضعیتی حتی معاملات مشروع و قانونی این کشورها نیز در معرض آسیب قرار می گیرد، زیرا دسترسی به بازارهای جهانی ناممکن یا پرهزینه می شود. کشورهای بدون قوانین مبارزه با پولشویی یا دارای قوانین ناکارآمد نمی توانند سرمایه های خارجی را به اندازه کافی جذب کنند.بالاخره(7) FATF (گروه کاری اقدام مالی) (8) کشورها و مناطقی را، که قوانین آنها استانداردهای لازم برای مبارزه با پولشویی را ندارند، شناسایی و اسامی آنها را به عنوان غیرهمکار اعلام می کند. طبقه بندی این کشورها در زمره «کشورها و مناطق غیرهمکار(9) » نشان دهنده توجه جامعه جهانی و در اصل نوعی مجازات است. صرف نظر از آثار منفی این اقدام، اعضای FATF همچنین می توانند ضوابطی را برای مقابله بااین کشورها تعیین و اجرا کنند. به طور کلی پولشویی دارای آثاری به شرح زیر می باشد:الف – تضعیف موسسات مالیپدیده پولشویی، سلامت موسسات مالی را به خطر می اندازد و همچنین به اشکال مختلف موجب بی ثباتی آنها می شود. پولشویی نه فقط بر سیستم بانکی، بلکه بر موسسات مالی از جمله شرکتهای بیمه، مدیریت سرمایه گذاری و کارگزاران سهام نیز تاثیر منفی می گذارد. افزون بر آن، سبب ریسک شهرت، ریسک قانونی و ریسک عملیات (که با یکدیگر مرتبط هستند) شده و هزینه های سنگینی به موسسات مالی تحمیل می شود.مهمترین آثار پولشویی بر موسسات مالی به شرح زیر است:- ورود خسارت، بحران نقدینگی به علت برداشت ناگهانی وجوه از سیستم مالی؛- قطع روابط کارگزاری، احتساب هزینه‌های مربوط به بررسی و نظارت و کشف جرایم در قراردادها و تحمیل آن بر کشور؛- توقیف و ضبط دارایی ها و کاهش ارزش سهام موسسات مالی.ب – امتزاج منابع مشروع و غیرمشروعپولشویان از شرکتهای پیشرو یا پوششی استفاده می کنند، این شرکتها در ظاهر به تجارت و حرفه مشروع و قانونی می‌پردازند، لیکن در واقع مجرمان آن را اداره می کنند. کار این شرکتها امتزاج اموال مشروع و غیرمشروع به منظور پنهان کردن عواید حاصل از جرم است. از آنجا که این قبیل شرکتها به اموال نامشروع دسترسی دارند، قادر خواهند بود که خدمات خود را حتی پایین تر از قیمت بازار ارائه دهند و رقبای تجاری مشروع و قانونی را دچار مشکل سازند و در نهایت آنها را از صحنه اقتصادی حذف کنند.علاوه بر آن، تاسیس شرکتهای پوششی و سرمایه گذاری توسط مجرمان سبب می‌شود که بخشهایی از فعالیت اقتصادی کشور تحت سلطه و کنترل آنها درآید.ج – اخلال در روند خصوصی سازیپولشویی می تواند تلاش کشورها را در زمینه خصوصی سازی مختل یا روند آن را دچار آسیب کند، زیرا مجرمان و گروههای سازمان یافته، به علت دسترسی به منابع غیرمشروع، در خرید سهام یا واگذاری شرکتهای دولتی مبالغ بیشتری پیشنهاد می‌کنند.این گونه سرمایه گذاری ها سبب افزایش توان مجرمان و گروههای سازمان یافته برای نفوذ در دستگاههای دولتی و گسترش فساد مالی می شود.

راههای مبارزه با فساد مالی

تصویب قوانین مناسب برای مبارزه با پولشویی ابزاری مناسب برای رویارویی با جرم و فساد مالی است. شناسایی پولشویی به عنوان جرم مستقل از جرم، منشا روش دیگری برای مبارزه با این پدیده است. در این صورت، کسانی نیز که به مجرمان در پنهان کردن عواید حاصل از جرم کمک می‌کنند تحت تعقیب قرار خواهند گرفت. پیش بینی این امر نقش بازدارنده ای در ارتکاب جرم خواهد داشت. وجود قوانین کارآمد، راههای نفوذ مجرمان در دستگاههای دولتی و ایجاد فساد مالی را تا حد امکان سد خواهد کرد. در چنین شرایطی، ارتکاب اعمال مجرمانه دشوار خواهد بود، مشروط بر آنکه ضبط عواید حاصل از جرم نیز به روشنی در قانون منظور شود. بدیهی است داشتن قوانین مناسب در این مورد موجب می شود:- اعتماد عمومی به موسسات مالی افزایش یابد و باعث ثبات اقتصادی این موسسات شود. با تدوین و رعایت استانداردهای لازم برای مبارزه با پولشویی، ریسک موسسات مالی نیز کاهش خواهد یافت.«شناسایی مشتری» یا «مشتری خود را بشناس» رکنی اساسی در مبارزه با پولشویی است و در مدیریت ریسک بانک نقشی اساسی دارد. به طور مثال، وقتی مشتری (اعم از شخص حقیقی یا حقوقی) دارای مشاغل متفاوتی باشد، شناسایی دقیق باعث خواهد شد که بانک در اعطای وام از نظر کلیه مشاغل، تصمیم گیری کند.- پولشویی اثرمنفی بررشد اقتصادی دارد و موجب می شود که منابع مالی به سمت فعالیتهای سوداگرانه سوق یابد. این منابع به ندرت به سوی سرمایه گذاری های پایدار و توسعه ای حرکت خواهند کرد. به عنوان مثال، عواید حاصل از جرم اغلب بر کالاهای لوکس، خودرو و مستغلات مانند آن متمرکز است که ثمره ای برای اقتصاد در سطح کلان نخواهد داشت.قوانین و مقررات خاص برای مقابله با اقتصاد زیرزمینیپیش شرط موفقیت در امر مبارزه با پولشویی، همکاری نهادهای داخلی و خارجی است. این همکاری شامل مراحلی از جمله جمع آوری اطلاعات، پیگرد و بازپرسی است. به طور مثال، به موجب اسناد بین المللی و نیز اصول چهل گانه FATF ، کشورها باید دارای واحد اطلاعات مالی باشند تا طبق قوانین کشور بتوانند در سطح بین المللی در مبارزه با پولشویی مشارکت و همکاری کنند.حجم گسترده اقتصاد زیرزمینی یکی از ویژگیهای اقتصاد ایران است. اقتصاد زیرزمینی که با عبارات دیگری از جمله «غیررسمی/ موازی/ ثبت نشده/ خاکستری» از آن نام برده می شود، شامل فعالیتهایی است که هم به صورت قانونی و هم به طور غیــــــــرقانونی از پرداخت مالیات معاف می شوند این فعالیتها در فهرست تولید ناخالص داخلی ثبت نمی شود. شایان ذکر است که ایران یگانه کشوری نیست که گرفتار این دوگانگی اقتصادی است اما آنچه که اقتصاد زیرزمینی ایران را از سایر کشورها متمایز می سازد برخورد مسئولان سیاسی و قضایی است که با نشان دادن صبـــر و تحمل این نوع فعالیتهــا را نادیده می‌گیرند و به رغم آنکه به طور گسترده به این فعـالیتها اشـــاره می شود و گروههای سیاسی و مطبوعات نیز از حجم و اندازه آن ابراز نگرانی می کنند به ندرت با آن برخورد می شود. علاوه بر عوامل بین المللی و شناخته شده که در اقتصاد زیرزمینی دخالت دارند، حمایت دولت از فعالیتهای اقتصادی غیرشفاف، سیاستهای اقتصادی غیرروشن و نظارت ضعیف (دولت)، از جمله ارکان تقویت اقتصاد زیرزمینی در ایران است. عامل دیگر هزینه انجام جرم است. امروز بااستفاده از مبانی اقتصاد خرد که در مباحث عرضه و تقاضای کالا و خدمات مطرح است. به بررسی اقتصادی جرم پولشویی پرداخته می شود.به طور کلی براساس نظریات مختلف در زمینه جرم، بازار هرنوع جرمی از جمله پولشویی شامل دو مولفه عرضه و تقاضا بوده و سیستمهای امنیتی و قضایی جامعه است.برای بررسی عرضه خدمت پولشویی می‌توان از نظریه ای که «بکر»(BEKER) پایه گذاری کرده استفاده کنیم. بکر در سال 1968 پایه های اولیه تحلیلهای اقتصادی رفتارهای جرم گرایانه افراد را ارائه نموده است. بکر بر این نکته تاکید داشته است که جرم، یک فعالیت یا صنعت اقتصادی مهم است. به اعتقاد او برخی از افراد به این دلیل مرتکب جرم می شوند که عواید مادی و غیرمادی جرم نسبت به فعالیتهای قانونی با در نظرگرفتن احتمال دستگیری و میزان مجازات، بیشتر است. بکر قالبی را طراحی نمود که در آن یک فرد عقلانی با مقایسه عایدی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره میان پنهان و آشکار پولشویی

مقاله درباره پورتها و سرویس های پنهان

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره پورتها و سرویس های پنهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره پورتها و سرویس های پنهان


مقاله درباره پورتها و سرویس های پنهان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:16

پورتها و سرویس های پنهان :  سرویس های دترمینان و گسترده از قبیل اسب های  تراوا و پرتهایی که معمولاً تحت کنترل آنهاست مهاجمین راه دور را قادر می سازند تا ROM  - CD ها  - اصوات – میله های ابزار ، میز کارها ، برنامه های کاربردی ، مرورگرها و حتی کل سیستم را تحت کنترل خود در آوردند ، این سرویس ها به مهاجمان توانایی کاوش در میان فایل ها ، سابقه ها ، بازیابی کلمات عبور ، از کار انداختن سیستم ، کپی برداری  از محتویات صفحه نمایش و پیام رسانی مستقیم را می دهند . و نکته اینجاست که بسیاری از کاربران در مقابل این حملات آسیب پذیرند . در حقیقت ، مهاجم با سهولتی شگفت انگیز می تواند این کارها را با مؤفقیت به انجام برساند .

و حالا ما باید بیاموزیم که چگونه حملات نفوذگران را دفع کنیم و سیستم های خود را در مقابل اینگونه حملات تقویت نماییم . برای آشکار ساختن پورتها و سرویسهای فعال روی سیستم های هدف می توانیم  از ابزار کشف نظیرپویش گر های پورت در سرویس ها استفاده کنیم عین همین مطلب برای اجرای آزمونها ی محلی جهت جلوگیری از نفوذ پذیری نسبت به چنین عملیات کشفی صحت دارد .

نکته : برخیدمون های و نرم افزاری قانونی ، جریان ها ی ارتباطی را در قلمرو پورت ها ی ناشناخته تنظیم می کنند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره پورتها و سرویس های پنهان

الگوهای خاموش و پنهان در نهادهای پرورشی 12 ص

اختصاصی از فایل هلپ الگوهای خاموش و پنهان در نهادهای پرورشی 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

الگوهای خاموش و پنهان در نهادهای پرورشی ‌

در جوامع بسته و جوامع باز و آزاد   نویسنده: کاوه احمدی علی آبادی*

چکیده‌ : در این مقاله درصددیم تا زوایایی جدید از آموزش و پرورشی را آشکار سازیم که به ابعاد خاموش و پنهان الگوهایی در جامعه عطف می کند که برحسب نوع تربیت و جامعه پذیری متفاوت جوامع مختلف در افراد  درونی می شوند و سپس اشخاص آن را در تفکرات و کنش های شان بازآفرینی می کنند. 

 الگوهایی که بر طبق نوع تعاملات و تقابلات بین جهان بینی های فردی و گروهی افراد با جهان بینی جمعی جامعهء مرجع رخ می دهند و پس از درونی شدن در قالب کنش هایی جهت یافته، بروز داده می شوند. آنجا که خاستگاه اش نهادهای پرورشی و تربیتی (خانه، مدرسه، مراکز دینی و رسانه های جمعی) است و بروزش ابتدا در نهاد خانواده و سپس بازآفرینی اش در سایر نهادهای مدنی، همچون نهادهای اجتماعی، سیاسی و غیره. دو الگوی متفاوت نهادهای پرورشی که در نهایت به دو جامعه متمایز باز یا بسته منجر می شود. در این راه، در قالب نظریه ای بنیادی و با روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و با استناد به پژوهش هایی کلان نگر و متعدد، به فراتحلیلی که حاصل ارتباط و امتزاج پژوهش های مختلف بوده است، دست یافته و از آن طریق فرآیندی را تبیین می کنیم که به نتایج و ارایه راه حلی منتهی می شود، که برای پرورش و جامعه پذیری یک جامعه سالم و باز ضروری است و آن تعاملی خواهد بود که مشارکت و قرار گرفتن در جایگاه دیگری را، نه تنها چراغ راه خود، که تجربه و سیر عملی جامعه ساخته باشد و نوآوری ها و خلاقیت های افراد و به خصوص جوانان اش را در کل نظام اجتماعی و فرهنگی اش جذب و هضم کند.

واژگان کلیدی: الگوی خاموش- الگوی پنهان- جامعه باز- جامعه بسته - جهان بینی جمعی.‌

 مقدمه‌

 

در برخی از دانشگاه های غربی به تازگی رشته ای جدید در علم روان شناسی با عنوان روان شناسی سیاسی ایجاد شده است. در این مبحث بین رشته ای، به الگوهایی در نهادهای پرورشی (خانواده، مدرسه و رسانه ها) توجه می شود که بر بستر آن، شخصیت هایی پرورش می یابند که چون در نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مشغول به فعالیت می شوند، به سمت و سوی همان الگوهایی رفتاری تمایل پیدا می کنند که روان ناخودآگاه شان پیش از آن در خانه و مدرسه و در معرض رسانه های جمعی شکل گرفته است؛ جایی که جهان بینی جمعی به گونه ای است که ممکن است اجازه رشد جهان بینی های گروهی و فردی را داده یا مانع آن ها شود. از این روی، نحوهء پرورشِ شخصیت سیاسی می تواند سالم یا ناسالم باشد که بر طبق همان، در بازآفرینی نهادهای مدنی و سیاسی و غیره نیز  با همان کیفیت جلوه گر می شوند (تهرانی، 1383: 7-46؛ تهرانی، 1379: 22-79). این الگوها می توانند در سطح خرد در قالب "کنش ها" ظاهر شوند و در قالبی کلان به شکل "الگوهایی خاموش و پنهان"، که جا دارد به شکلی مفصل تر به هر یک بپردازیم.

 نوع و روش تحقیق

این مقاله بخشی از تحقیقی گسترده تر است که نگارنده در قالب نظریه ای بنیادی به آن پرداخته است. نظریه ای را که هم در تز و هم در کتب تألیفی و مقالات علمی  و پژوهشی ارایه کرده است و حاصل سال ها کار در این حوزه چه در قالب پژوهشگر و چه به عنوان سرپرست تیم های پژوهشی در مرکز بین المللی گفتگوی تمدن ها و در سازمان مدیریت و برنامه ریزی در بخش برنامه ریزی بلندمدت بخش اجتماعی و فرهنگی و دفتر آمایش سرزمین فعالیت داشته است که با انواع روش های اسنادی و پژوهش های کلان نگر، پانل های متعدد و حتی بعضاً مطالعات موردی، فراتحلیلی را که نتیجه ارتباط، تعمیم و امتزاج نتایج آن هاست، در قالب نظریه ای بنیادی ارایه کرده است.

 الگوهای‌ خاموش‌ و پنهان

در هر جامعه‌ای‌، الگوهایی‌ موجودند که‌ در قالب‌ باورها، هنجارها، ارزش ها، عادت ها، کنش ها و رفتارها بروز کرده‌، ولی‌ هرگز به‌ زبان‌ رانده‌ نشده‌ و در بسیاری‌ از موارد، افراد معتقد به‌ آن،‌ از وجودشان‌ نیز آگاهی‌ ندارند و فقط به‌ گونه‌ای‌ بدیهی‌ و ناخواسته‌ آن ها را در سبک های‌ زندگی‌ در منزل‌ و فعالیت های‌ کاری‌ پدید آورده‌ و به‌ کار می‌برند که‌ در بسیاری‌ از الگوهای حاکم بر نهادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تعیین‌ کننده‌ و حتی در انواع نظام های تحول جامعه دخیل‌اند و هیچ سیاست گذاری و برنامه‌ریزی ای بدون ‌توجه‌ به‌ آن ها قرین‌ موفقیت‌ نخواهد بود.

آن‌ الگوهایی‌ که‌ افراد از وجودشان‌ آگاهی‌ دارند، ولی‌ آن ها را به‌ زبان ‌نرانده‌ و در اظهارات‌ رسمی‌ و رفتارهایی‌ که‌ اهداف شان‌ ذکر شود، به‌ کار نمی‌برند، بلکه‌ آن ها را به‌ گونه‌ای ‌خاموش‌، ولی‌ معنادار جهت‌ دهنده‌ نگرش ها، قضاوت ها و رفتارهای‌ خود می‌سازند، الگوهای‌ خاموش‌ گفته ‌می‌شود. در حالی‌ که‌ آن‌ دسته‌ از الگوهایی‌ که‌ افراد از وجودشان‌ آگاهی‌ ندارند و یا به‌ گونه‌ای‌ بدیهی‌ و مفروض،‌ آن ها را اعمال‌ می‌کنند، یا آنقدر کلی‌ و عمیق‌ هستند که‌ کاملاً پنهان‌ می‌مانند، الگوهای‌ پنهان‌ را تشکیل می‌دهند. در کشور ما و سایر کشورهای جهان، به خصوص جوامع بسته یا جوامع باز و آزاد، نمونه‌هایی از این‌ الگوها را می‌توان شناسایی‌ و تجزیه‌ و تحلیل‌ نمود.

 کنش های شکل دهنده الگوها

توجه به این نکته ضروری است که، هر الگوی خاموش یا پنهانی در سطح کلان معمولاً به طور مستقیم عمل نمی کند و همواره از طریق الگوهایی خُردتر که رفتارها و تعاملات افراد باشند، پدیدار می شود. کنش ها، یکی از این نمونه الگوهایی هستند که در شکل گیری الگوهای کلان بسیار تعیین کننده اند. کنش ها ، نمونه رفتارهایی هستند که با انگیزه های مشخص افراد شکل می گیرند. به بیانی دیگر، هر کنشی فصل مشترکی از رفتارهای فردی است که همواره با آگاهی به سوی هدفی معین جهت گیری و هدایت می شود. جامعه شناسان و پژوهشگران مختلفی درباره کنش ها، نظریه پردازی و تحقیق کرده اند، که یکی از مطرح ترین شان به‌ نظریات‌ ماکس‌ وبر پیرامون انواع کنش برمی‌گردد. او ضمن‌ تمایز قایل‌ شدن‌ بین‌ انواع‌ کنش ها، کنش‌ معطوف‌ به‌ هدف‌ و عقلایی‌ را عامل‌ تعیین‌ کننده‌ تحول‌ جوامع‌ صنعتی‌ می‌داند، که‌ امکان‌ طرح‌ریزی‌، برنامه‌ریزی‌ و ارزیابی‌ علمی‌ را فراهم‌ می‌آورد. در حالی‌ که‌ جوامع‌ سنتی‌ عمدتاً از کنش های‌ ارزشی‌، عاطفی‌ِ منفعل‌ و سنتی‌ بهره‌ می‌برند که‌ موجب‌ توسعه‌ و پیشرفت‌ نمی‌شود (وبر، 1367: 71 ـ 75; سازمان ها: سیستم های‌ عقلایی‌، طبیعی‌ و باز، 1374: 80 ـ 89.). تفکر سنتی‌ در شرق‌ بیشتر از یک‌ طرف‌ احساسی‌ و عاطفی‌ و از طرف‌ دیگر مبتنی‌ بر سنت‌ و رسم‌ است‌ که‌ مورد توجه‌ و مطالعه‌ نظریه‌ پردازان‌ و برنامه‌ریزان‌ قرار گرفته‌ است.‌ اما مباحث‌ وبر پاسخ گوی‌ طرح‌ مسأله‌ ما نیست‌ و ما ناگزیر به‌ جستجوی‌ کنش ها و طرح‌ علل‌ دیگری‌ هستیم‌.

 الگوی خاموش قدرت در پسِ کنش معطوف به قدرت

در شماری از جوامع‌ جهان‌ سوم و در بسیاری از نهادهای مدنی شان، این یکی از اصلی ترین پرسش ها بوده است که چرا عمدتاً پیشرفت‌ و ترقی‌ در اولویت های‌ اساسی‌، نه‌ تنها دولت ها و ارکان حکومتی، بلکه‌ حتی‌ آحاد مردم‌ قرار ندارد، و‌ مسایل‌ و نیازهای‌ دیگری‌ است‌ که‌ در اولویت‌ قرار می‌گیرند؟ یکی از این نیازها و اولویت ها، کنش معطوف به قدرت است‌. کنش معطوف به قدرت، انگیزشی بیش از پیشرفت را تهییج می کند. قدرتی که در سطح فردی سرکوب شده و در سطوح اجتماعی نیاز به بروز هر چه بیشتر می یابد و از هر فرصتی برای تجلی خود سود می جوید. کنش معطوف به قدرت با محور قرار دادن خود، سایر انگیزش ها و به خصوص اهدافِ هر نوع ترقی و پیشرفتی را در اولویت های بعدی قرار می دهد تا خود که پیش از این مدام واپس زده شده، اجازه ظهور یافته و ارضاء گردد. به‌ بیان‌ واضح تر، کنش‌ معطوف‌ به‌ پیشرفت، که اصلی ترین عامل انسانی در توسعه به شمار می رود، کنار گذاشته شده و کنش معطوف به قدرت جانشین اش می شود. در نتیجه‌، آنچه‌ در کاغذها (برنامه‌ها) آماده‌ هرگز توسط افراد تحقق‌ عملی‌ نمی‌یابد تا توسعه‌ و پیشرفتی‌ را نیز در پی‌ داشته ‌باشد.  

در کنش معطوف به پیشرفت، چنان که کارکنان قابلیت ها و کارایی بیشتری از خود نشان دهند، موجبات خشنودی مدیران سازمان را فراهم می آورند و بر اساس آن مستوجب پاداش و ارتقاء می شوند، در حالی که جامعه ای که کنش معطوف به قدرت را در وجود شهروندان اش حک کرده است، قابلیت های کارکنان اش می تواند حتی به قیمت خسران آن ها تمام شود! زیرا مدیریت مبتنی بر کنش معطوف به قدرت، توانایی بیش از انتظار کارکنان و زیردستان را تهدیدی برای خود می بیند! از این روی کنش معطوف به قدرت، نه تنها کارکنان و مدیران سازمان ها و افراد جامعه را به سوی کارایی بیشتر و پیشرفت سوق نمی دهد، بلکه حتی با برنامه ریزی مانع آن می شود!  اما ریشه‌های‌ آن‌ را باید در کجا جست‌؟

 ریشه‌یابی‌ الگوی خاموشِ خودمحوری‌ در خانواده‌ و جامعه‌

در عرصه‌ علم‌ روان‌شناسی‌ سیاسی‌ به‌ الگوهایی‌ در نهادهای‌ پرورشی ‌توجه‌ می‌شود که‌ چون‌ در مواجهه‌ با روان‌ ناخودآگاه‌ افراد قرار می‌گیرد، از آنان شخصیت هایی‌ (سالم‌ یا بیمار) می‌سازد، و در غیر این صورت، افرادی بیمار تحویل جامعه می دهد که‌ الگوهایی مشابه‌ را در نهادهای‌ مدنی‌ ‌بازآفرینی‌ می‌کنند و انواع‌ نهادهای اجتماعی و سیاسی را پدید می‌آورند.

باید توجه داشت که نهادهای پرورشی در جوامع سنتی، شامل خانواده و عرصه های مناسک و سنن می شد که با تربیت، آموزش و جامعه پذیری و فرهنگ پذیری به مقاصدش دست می یافت (آگ برن و نیم کوف، 1354: 154-157Stewart,1971:59-60;). اشخاص از بچگی در خانه تربیت می شدند و هنگامی که به سن بلوغ می رسیدند، مناسک گذار، آشناسازی و بلوغ، آنان را با برخی از اساطیر و قواعد دینی و غیره و سنن با آداب و رسوم  اجتماعی شان آشنا می ساخت و به کمک آن ها به تدریج اجتماعی می شدند (بیتس، دانیل و فرد، 1375: 677-692). بعدها با پیشرفت های روز افزون جامعه که نظام جدید آموزشی به نهادهای پرورشی افزوده شد، امر پرورش و کسب دانش نیز به مولفه های دیگر اضافه شد؛ به طوری که در محیط مدرسه و دانشگاه شکل گیری شخصیت را هدایت می کرد و تأثیرگذاری نهادهای پرورشی را عمیق تر و گسترده تر می ساخت (علاقه بند، 1364: 107 به بعد). امروزه رسانه ها و به خصوص رسانه های جمعی جایگاهی ویژه را در امر آموزش، پرورش، جامعه پذیری و شکل دهی و رهبری شخصیت افراد بازی می کنند و حتی با کمک تکنولوژی نوین توانسته اند، امر واقعیت مجازی را که می تواند جانشین امر واقعی شود، پدید بیاورند (تامپسون، جان بروکشایر، 1379: 65-251؛ ساروخانی، 1371: 71-96).

خودمحوری‌ یکی‌ از این ‌الگوهای‌ خاموش‌ است‌ که نیاز به ردیابی در نهادهای پرورشی دارد. خودمحوری‌ لازمهء‌ زندگی‌ سالم‌ و انگیزه‌ استقلال‌ فردی‌ است‌. تنها خودمحوری‌ بیش‌ از اندازه‌ است‌ که‌ بیماری‌ روانی‌ و اجتماعی‌ به‌ شمار می‌رود. این‌ ناهنجاری‌ در اثر شکست ‌فرد در مراحل‌ رسیدن‌ به‌ بلوغ‌ و کمال‌ بوجود می‌آید. در شرایطی‌ که‌ پیوستگی‌ اقتدار خانواده‌ و خودکامگی‌، خواهان‌ ساختار روانی‌ و فکریی‌ باشد که‌ به‌ فرد اجازه‌ آن‌ را ندهد تا به‌ رشد و قوام‌ شخصیت‌ و استقلال‌ آن‌، زیاد ارزش‌ دهد، افراد به درستی‌ نمی‌توانند راه‌ آزاد  زیستن‌ را بیاموزند. در نهاد خانواده‌ و سایر نهادهای‌ اجتماعی‌ دخالت های‌ بی‌جا (در خانواده ‌یا جامعه‌) همچون‌ ترساندن‌، تحکم‌،  امر و نهی‌های‌ بی‌مورد می‌تواند مانع‌ از رشد سالم ‌کودک‌ شود. رشد نارس‌ و نادرست‌ سبب‌ می‌شود که‌ بسیاری‌ از بزرگسالان‌ از مرحله‌ خودمحوری‌ کودکی‌ به‌ درستی‌ بیرون‌ نیایند و بلوغی‌ ناتمام‌ داشته‌ باشند (تهرانی‌، 1379: 37 ـ 38 و 70 ـ 71). به عبارتی دیگر، در شرایطی‌ که‌ در خانواده‌، قدرت‌ و خودکامگی‌ افراد بزرگتر، خواهان‌ ساختار روانی‌ و فکریی‌ باشد که‌ به‌ فرد اجازه‌ بروز خواست ها و تمایلاتی‌ را ندهد که‌ متفاوت‌ با خواست ها و تمایلات اش‌ است‌، افراد زیردست‌ از استقلال‌ در تصمیم گیری برخوردار نشده‌ و به درستی‌ نمی‌توانند روی پای خود بایستند. چنین تعاملات‌ معطوف‌ به‌ قدرتی‌ منجر به‌ رشد شخصیتی ‌ناقص‌ و رشد نارس‌ می‌شود.

 در نتیجه‌،  افراد همین‌ که‌ از جمع‌ خویشان‌ بیرون‌ می‌آیند، در کوران‌ فعالیت های‌ اجتماعی‌ کودکانه‌ در پی ‌منافع‌ خویش‌اند و دیگران‌ تا آنجا برایشان‌ مهم‌اند که‌ نیازهای‌ خودمحورانه‌ آنان‌ رابرآورده‌ سازند. بنابراین‌ سرکوب ها به‌ ویژه‌ در خانواده‌ و مدرسه‌، افرادی خودمحور و خودبین‌ تحویل ‌جامعه می‌دهند که‌ عامل‌ ممیزی‌ و کنترل‌ رفتارشان از همان‌ کودکی‌ به‌ شکل‌ بیرونی‌ و چیره‌گون‌ بروز می‌کند و به‌ همین‌ خاطر است‌ که‌ جوهرهء هستی‌ فرد و در نتیجه‌ جامعه‌ در خدمت‌ تاخت‌ و تاز و درگیری مدام‌ او و ابرمن‌ شخصیت اش‌ (کمال‌ مطلوب‌) قرار می‌گیرد. این‌ جاست‌ که‌ اگر خودبینی‌ فرد توسط منِ‌ شخصیت اش‌ (هستی‌ مستقل‌ِ روان‌ فرد) به‌ عنوان ‌ناظر و مسئول‌ درونی‌، تعدیل‌ نشود، افرادی‌ به‌ جامعه‌ تحویل‌ می‌دهد که‌ به‌ شکل ‌بیمارگونه‌ای‌ ضد فرد و اجتماع‌ می‌شوند. از این روی،‌ اشخاص‌ در چنین‌ جوامعی‌ همواره‌ برای ‌ادامه‌ زندگی‌ مجبور می‌شوند، دیگری‌ را مسبب‌ و مسئول‌ ناکامی‌ خود و نابسامانی‌ جامعه ‌بخواند. به‌ عبارتی‌ دیگر، کنترل‌ جهان‌بینی‌ فردی‌ اشخاص‌ توسط جهان‌بینی‌ جمعی‌ در خانواده‌، مدرسه و رسانه ها موجب‌ می‌شود که‌ افرادی عمدتاً‌ خودمحور بار آیند، که‌ برای‌ کنش‌ در نهادهای‌ مدنی جوامع آزاد ‌مناسب‌ نبوده‌ و تربیت‌ نشده‌اند. در این‌ شرایط، میل‌ روانیِ‌ فردی‌ همواره‌ بر نیازهای ‌اجتماعی،‌ مثل قراردادهای‌ اجتماعی‌ و قانون‌ و ضابطه‌ می‌چربد. بدین گونه‌ در محیط ناامن ‌اجتماعی‌، افراد مدام‌ چشم‌ بر نیازهای‌ روانی‌ عقیم‌ مانده‌ خویش‌ دوخته‌ تا زنده‌ بمانند و خود را از آب‌ گل‌ آلودِ غریبه ‌آزار اجتماع‌ بیرون‌ بکشند. در این‌ هنگام،‌ افراد جامعه‌ در گیرودار واماندگی‌های‌ کودکی‌ خود مانده‌ و دیگران‌ به‌ آن ها هستی‌ می‌دهند و یا هستی‌ را از آنان‌ می‌گیرند!؟ افراد خودمحور هنگام‌ تفکر، تصمیم‌گیری‌، انتخاب‌ و کنش‌ با نادیده گرفتن‌ و حذف‌ دیگران‌، خودمحوری‌ شکل‌ گرفته‌ زیر ضربات‌ سرکوبگر را در نهادهای‌ اجتماعی‌ بازآفرینی‌ می‌کنند. به‌ بیانی‌ دیگر در تعاملات‌ سرکوبگر، شخص‌ سرکوب‌ شده‌ در خانواده‌ و مدرسه‌، خود شخص‌ سرکوبگر در نهادهای‌ مدنی‌ می‌گردد که‌ در پی ‌نیازهای‌ واپس‌ زده‌ شده‌ و قربانی‌ شده‌ خویش‌ است‌. از اینجاست‌ که‌ کنش‌ معطوف‌ به‌ قدرت‌ در اولویت‌ تمامی‌ کنش های‌ دیگر قرار می‌گیرد. حتی‌ هنگامی‌ که‌ کنش‌ معطوف‌ به‌ قدرت‌ ارضاء می‌شود، کنش های‌ مکمل‌ نیز به ‌سوی‌ کنش‌ معطوف‌ به‌ پیشرفت‌ کشیده‌ نمی‌شوند، بلکه‌ به‌ سمت نیازهایی‌ سوق‌ می‌یابند که‌ از کودکی‌ واپس‌ زده‌ شده‌ اند و بزرگسالان‌ رشد نیافتهء‌ جامعه‌ را به‌ سوی‌ خود می‌کشند. ایستایی و درجا زدن‌ در این‌ ناتوانی‌ها و نارسی‌هایی که‌ فرد برای‌ رسیدن‌ به ‌آمال اش‌ حس‌ می‌کند، سلسله‌ جنبان‌ زورگویی‌، زورشنوی‌، پرخاشگری‌، جا زدن‌، عصیان‌ و جدایی‌ می‌شود و او برای‌ جبران‌ و پوشاندن‌ آن‌ کمبودها، شیفته‌ قدرت‌ می‌گردد و سرشت ‌اقتدارگرایی‌ اش به‌ طور کامل‌ در نهادهای‌ مدنی‌ هویدا می‌شود!؟ به‌ عبارت‌ دیگر، زورگویی‌، زورشنویی‌ و عصیان‌، نتایج‌ واکنش های‌ افراد در نهادهای‌ جامعه‌ای‌ است‌ که‌ از طریق نهادهای پرورشیِ خانواده، مدرسه ‌و رسانه ها همان‌ گونه‌ تربیت‌ شده‌ است و طبعاً چون در نهادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار گیرد، همان الگوها را چون سرمشقی تکرار خواهد کرد‌.

 الگوی پنهانِ شیفتگی‌ قدرت‌ در روان، ‌آن گاه جامعه‌

اگر جامعه‌ای‌ برای تربیت‌ و آموزش‌ کودکان‌ و اعضای‌ جوان‌ خود بتواند توانایی‌های‌ آنان‌ را شناخته‌ و به‌ آن ها بها دهد و به‌ رشد و رویش‌شان‌ کمک‌ کند تا آنان‌ با توان‌، ارزش‌، تجربه‌ و نگاه‌ خود بزرگ‌ شوند و مزه‌ استقلال‌ و تفکر و تصمیم‌گیری‌ را بچشند، این‌ افراد دیگر دنباله‌ روی  بی‌چون‌ و چرای‌ هیچکس‌ یا همرنگ‌ دست‌ و پا بسته‌ هیچ‌ شخصی‌ نخواهند شد و شیفته قدرت به هر سوی سرگردان نخواهند گشت. منِ‌ شخصیت ‌(هستی‌ مستقل‌ روان‌ فرد) چنین‌ افرادی‌ با روحیات‌ فرمانبرداری‌ و قدرت‌مداری ‌و منِ‌ عوامانه، بیگانه‌ خواهد بود.

کودکانی‌ که‌ در محیط خانواده‌ از پدر یا والدین‌ خشونت‌ وافر دیده‌ و به‌ زور مطیع‌ و تسلیم‌  بلاشرط شوند، پس‌ از آن‌ که‌ وارد جامعه‌ شدند، به‌ زبونی‌، توکل‌ و رضا، خو خواهند کرد و به‌ جانشینان‌ پدر در سایر نهادهای‌ مدنی‌ تکیه‌ خواهند کرد و هرگز شخصیتی‌ مستقل‌ نخواهند یافت. آنان‌ برای‌ پوشاندن و جبران‌ این‌ ناتوانایی‌ها، شیفته‌ قدرت‌ می‌شوند و افسون  ‌قدرت‌، آن ها را پیوسته‌ به‌ دنبال‌ خود می‌کشد، در حالی‌ که‌ در اندیشه‌ خود تصور می‌کنند که ‌از آن‌ متنفرند!؟ هم‌ و غم‌ ایشان‌ در این‌ است‌ که‌ یا با پول یا با زورشان‌ بر دیگران‌ غلبه‌ کنند و از هر چیز برای‌ نیل‌ به‌ قدرت‌ استفاده‌ می‌کنند. چنین‌ افرادی،‌ دیگر کاملاً  از درون‌، افرادی‌ اقتدارگرا و شیفته‌ قدرت‌ شده‌اند. آنان بدون این که خود بدانند، الگوی پنهان شیفتگی قدرت را در همه جا بازآفرینی می کنند. شکوفایی‌ یک‌ فردِ اقتدارگرا به‌ وصول‌ چیزی یا وصال‌ کسی‌ یا راهنمایی‌ دیگران‌ بستگی‌ دارد و راز آزاد زیستن اش‌ گاه‌ دربست‌ در دست‌ دیگران‌ است‌. در حالی‌ که‌ فرد اقتدارگرابدون‌ آگاهی‌ از کشش‌ درونی‌ خود به‌ فرمانبرداری و رضایت‌ به‌ قدرت‌، راه‌ نجات‌ خود و جامعه‌ را در مبارزه‌ای‌ با اهریمنان‌ بیرونی‌ و دژخیمان‌ دیگر می‌بیند. گویا تنها این‌ فرد یا آن‌ گروه کمر به‌ نابودی‌ او بسته‌اند که‌ پایداری‌شان‌، بدبختی‌ و سرنگونی‌شان‌، خوشبختی‌ می‌آورد. کسی‌ که‌ این‌ چنین درون‌ حرمان های‌ خویش تنها مانده‌، همچون‌ کسی‌ است‌ که‌ در حال‌ غرق‌ شدن‌ است‌ و برای‌ حفظ جان‌ خویش‌، تنها به‌ فکر نجات‌ خویشتن‌ است‌. او دستی‌ ندارد که‌ به‌ سوی‌ دیگری‌ دراز کند، مگر برای کمک‌ گرفتن‌. در چنین ‌شرایطی ضرورت های‌ جامعه‌ با امیال‌ فرد همخوانی ندارد. در این‌ جاست‌ که‌ فرد تنها به‌ واژگون‌ کردن‌ اجتماع‌ می‌اندیشد‌. در چنین ‌جامعه‌ای‌، مردم‌ با این‌ امید که‌ شورش‌ می‌کنند و همه‌ چیز درست‌ می‌شود، به ‌بهای‌ هست‌ و نیست‌ خود مبارزه‌ می‌کنند. اما بعد از مدتی‌ که‌ بسیاری‌ از کاستی‌ها اجتماعی ‌هم‌ چنان‌ به‌ قوت‌ خود باقی‌ ماند، یا ناامید می‌شوند یا به‌ فکر تحول‌ ناگهانی‌ دیگری ‌می‌افتند و کمتر کسی‌ جرأت‌ می‌کند تا شبی‌ به‌ عنوان‌ مردی‌ انقلابی برای‌ سرنگونی ‌استبداد خانه‌زاد، کمر همت‌ ببندد. بسیاری‌ از اینان با بستگان ‌و نزدیک شان‌ رابطه‌ای‌ نابرابر دارند و اصلاً چنین‌ عوامل‌ ریشه‌ای‌ را در آفرینش‌ و بازآفرینی‌ نهادهای‌ استبدادی‌ و اقتدارگرا نمی‌بینند!؟ در چنین‌ شرایطی،‌ کسی‌ از خود نمی‌پرسد که‌ چگونه‌ ممکن‌ است‌ تک‌ تک‌ افراد سالم و خوب‌ باشند، ولی‌ جامعه‌ یا دولت، نهادهای سیاسی  یا سایر نهادها‌ ناسالم و بد از آب‌ بیرون‌ بیایند؟ در چنین‌ جامعه‌ای‌ تصور بر آن‌ است‌ که‌ شورش‌ و عصیان‌، کاری‌ می‌کند کارستان‌ و تمامی‌ گره‌های‌ کور را در عرصه‌های‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌ باز خواهد کرد. چنین‌ جامعه‌ای‌ حتی‌ زمانی‌ که ‌استبداد بیرونی‌ را بیرون‌ می‌کند، استبداد درونی‌ از او روی‌ برنخواهد تافت‌ و در جای‌ جای‌ گزینش های‌ نهادهای‌ مدنی سر بر خواهد آورد و آن‌ گاه‌ که‌ کاستی‌ها افزون‌ گردد، به ‌استبداد  بیرونی‌ نیز دوباره‌ رجوع‌ خواهد نمود، زیرا شخص‌ یا جامعه‌ء شیفته‌ قدرت‌، مهمتر از جنبهء ‌اقتصادی و فرهنگی‌، در روان و وجود خود هنوز بدان‌وابسته‌ مانده است!؟ چون در روان‌شناسی‌ سیاسی‌ و روان‌شناسی‌ قدرت‌، وابستگی به‌ هر چیزی باعث‌ "خودفراموشی"‌ می‌گردد و به‌ تهی‌ شدنی‌ می‌انجامد که‌ اقتدارگری‌ را قوی‌تر از گذشته‌ متولد یافته‌ خواهد دید و ستم‌ پیوند ارگانیک‌ خود را در نهادهای‌ گوناگون ‌جامعه‌، به‌ عنوان‌ یک‌ کل‌ تماماً از دست‌ نخواهد داد.

 ریشه‌یابی‌ استبداد از فرد تا جامعه‌

در تاریخ‌ بررسی‌های‌ اجتماعی،‌ استبداد و نحوه‌ پیدایش‌ و بازآفرینی‌ آن‌ در جامعه‌ از جایگاه‌ ویژه‌ای‌ برخوردارست‌. باورهای‌ عامه‌ مردم‌، استبداد را ساخته‌ و پرداخته‌ای‌ تحمیلی‌ از طرف‌ شخص‌، گروه یا کشوری‌ خاص ‌می پندارد. در حالی که در سال های گذشته، روی نهادهای اجتماعی، اقتصادی و قدرت متمرکز می شدند تا عوامل شکل گیری و صلبی شدن استبداد را دریابند، اما‌ در تحلیل های‌ معاصر، آن‌ را بیشتر بازتابِ‌ فرهنگ‌ و سرشتِ‌ روان‌ جمعی‌ افراد یک‌ جامعه‌ می‌دانند (Horkhaimer, 1922:31; Erickson,1950; Adorno, 1982:256-58). افراد یک‌ جامعهء ‌استبداد پرور و بسته، بی‌خبر در کوچه‌ پس‌ کوچه‌های‌ حرمان و سرخوردگی‌، بدنبال‌ شخص‌ یا گروهی‌ می‌گردند که‌ عامل‌ بیرونی‌ سرخوردگی‌های‌ فردی‌ و استبداد اجتماعی‌ باشد، غافل ‌از این‌ که‌ آن‌ عاملی‌ که‌ الگوهای‌ یک‌ جامعه‌ استبدادی ‌و بسته را تعیین‌ کرده‌ و مدام‌ قوام‌ می‌بخشد، در درون‌ تک‌ تک‌ افراد نهفته‌ است‌ که‌ خصلتی جمعی‌ پیدا می‌کند!؟ خودکامگی‌ در هیچ جامعه‌ای‌ نمی‌تواند هزاران‌ سال‌ ماندگار باشد، مگر بر مبنای‌ روابط فراگیر اجتماعی‌ای‌ که‌ فرمانبرداری‌، سرسپردگی‌، کرنش‌، سازش‌ و از همه‌ مهم تر پذیرش‌ ستم،‌ مولفه‌های‌ آن اند. روانی‌ که‌ از کودکی‌ در خانواده‌ و مدرسه‌ با اطاعت‌ شکل می‌گیرد، در صورت‌ کاهش‌ یا نیستی‌ قدرت‌ از خود می‌رمد و تلاش‌ برای‌ آزادی‌، معنی‌ خودرأیی و گسست‌ پیدا می‌کند، و این‌ گسست‌ و خودرأیی‌ گاه‌ چنان‌ آشوبی‌ می‌آفریند که‌ شخص‌ برای‌ جلوگیری‌ از نابسامانی‌ روانی‌ مجبور می‌شود، زیر سلطه‌ دیگری‌ برود و شور جمعی‌ چنان‌ پوششی‌ به‌ خصوصیات‌ اقتدارگرانهء‌ او می‌دهد که‌ تلاش‌ برای‌ رهایی‌، به‌ تن‌ دادن‌ به‌ اسارت‌ دیگری می‌انجامد. به‌ بیانی‌ دیگر، کرنش‌ و فرمانبرداریِ تجویزی‌ در نهادهای‌ پرورشی‌ موجب ‌بازآفرینی‌ آن‌ در انواع‌ نهادهای‌ مدنی‌ می‌شود، ولی‌ افراد معمولاً علل‌ چنین‌ نمودی‌ را در روان‌ خود نمی‌یابند، بلکه‌ آن‌ را تنها در اندیشه‌ و رفتار


دانلود با لینک مستقیم


الگوهای خاموش و پنهان در نهادهای پرورشی 12 ص