
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت انگلیسی برای کودکان - 31 اسلاید
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 35
ازدواج در اسکاندیناوی
استنلی کرتز، دکترای انسان شناسی اجتماعی از دانشگاه هاروارد(1990) دارد و در حال حاضر پژوهشگر موسسه هوور دانشگاه استانفورد است.کارهای پژوهشی وی پیرامون تاثیر متقابل فرهنگ و زندگی خانوادگی است. دانشگاه کلمبیا در سال 1992 کتابی از وی با عنوان همه مادران یکی هستند به چاپ رساند که درباره خانواده مشترک هندو بود. کرتز در مقالهای که پیش رو دارید و ویکی لی استاندارد در فوریه 2004 آن را منتشر نموده است؛ تاثیر قانونیسازی ازدواج همجنسگرایان را بر جدایی مفهوم ازدواج و والدینی به ویژه در منطقه اسکاندیناوی بررسی میکند.
ازدواج در اسکاندیناوی به آرامی در حال مرگ است. اکثر کودکان در نروژ و سوئد نامشروع متولد میشوند. شصت درصد فرزندان اول در دانمارک، والدین ازدواج نکرده دارند . این کشورها به مدت یک دهه یا بیشتر مفهومی معادل ازدواج همجنسگرایان را نه به طور کاملا یکسان داشتهاند. ازدواج همجنسگرایان، روند موجود در اسکاندیناوی برای جدایی مفهوم ازدواج و والدینی را تشدید و تقویت کرده است. الگوی خانواده نوردیک - همراه با ازدواج همجنسگرایان- در سراسر اروپا گسترش یافته است. میتوانیم با نگاهی نزدیک به آن، به پرسش تجربی مهمی در بحث همجنسگرایی پاسخ دهیم . آیا ازدواج همجنسگرایان باعث تضعیف نهاد ازدواج میشود؟ تاکنون که چنین بوده است.
به طور دقیق باید گفت این نوع ازدواج، باعث تضعیف هر چه بیشتر این نهاد گردیده است. در گذشته جدایی ازدواج از والدینی رو به افزایش بود، اما ازدواج همجنسگرایان این شکاف را عمیقتر نموده است. نرخ تولد کودکان نامشروع رو به افزایش بود، ولی ازدواج همجنسگرایان بر عوامل صعود این نرخها افزوده است. به جای تشویق آن که کل جامعه به ازدواج رو بیاورند، ازدواج همجنسگرایان در اسکاندیناوی، این پیغام را به خانهها رسانده است که ازدواج، مفهومی منسوخ است و این عملا هر شکل دیگری از خانواده، شامل والدینی نامشروع را قابل قبول میسازد.
اندرو سالیوان ،روزنامه نگار و ویلیام اسکریج ، استاد حقوق دانشگاه ییل، دو مدافع برجسته ازدواج همجنسگرایان هستند که در نظرات خود به مطالعه منتشر نشدهای از دارن اسپدال در دانمارک(1996 )استناد میکنند. در سال 1989، دولت دانمارک، ازدواج همجنسگرایان را قانونی کرد. (بعدها نروژ در سال 1993 و سوئد در سال 1994 این کار را انجام دادند).
اسکریج و سالیوان بر طبق مطالعه اسپدال، شواهدی آوردند که از آن پس ازدواج در این کشورها تقویت شده است. اسپدال گزارش کرده بود که طی گذشت سه سال پس از ایجاد والدینی ثبت شده در دانمارک (1990-1996 )، نرخ ازدواج دگر جنس خواهان تا ده درصد بالا رفته و نرخ طلاق آنها دوازده درصد کاهش داشته است. اسکریج مدعی بود، مطالعه اسپدالتعصب و بی مسؤولیتی افرادی را فاش میساخت که پیش بینی میکردند ازدواج همجنسها باعث تضعیف ازدواج خواهد شد. آندرو سالیوان عنوان مقاله خود را با الهام از گفتههای اسپدال بطلان پرونده ضد همجنسگرایی گذاشته بود.
با این وجود، نیم صفحه تحلیل آماری درباره ازدواج دگر جنس خواهان در مقاله منتشر نشده دارن اسپدال، به حقیقت انحطاط ازدواج در اسکاندیناوی سالهای دهه نود دسترسی پیدا نمیکند. اکنون ازدواج در اسکاندیناوی چنان ضعیف شده است که دیگر آمارهای ازدواج و طلاق، معنایی را که در گذشته داشتند، نمیدهند .
این درست است که در دانمارک، همانند هر جای دیگری در اسکاندیناوی، میزان طلاق در دهه نود بهتر به نظر میرسد اما دلیلش آن است که حوزه افراد ازدواج کرده در این مدت کوچک گردیده است. شما نمیتوانید طلاق بگیرید، مگر پیش از آن ازدواج کرده باشید. علاوه بر آن، نگاهی دقیق تر به طلاق در دانمارک در دو دهه قبل از ازدواج همجنسگرایان، روند نگران کنندهای را نشان میدهد. بسیاری از دانمارکیها طلاق خود را به تعویق انداخته بودند تا بچههایشان بزرگ شوند. دانمارک در دهه نود، بیست و پنج درصد افزایش در شمار زوج هایی داشت که زندگی مشترک بدون ازدواج و با بچهها داشتند. با تعداد کم والدین ازدواج کرده که قبلا در جدولهای آماری خود را به شکل طلاق های زود هنگام نشان میداد، اکنون جدایی زندگی میان دو نفری که بدون ازدواج زندگی مشترک و بچه دارند، در جایی ثبت نمیشود.
درباره گزارش اسپدال از افزایش ده درصدی نرخ ازدواج در دانمارک از سال 1990تا 1996چه باید گفت. به نظر میرسد، دوباره خبرهای خوشی شنیده میشود. نخست آن که، نرخ نمایشی ازدواج در کشورهای اروپایی در سال 2001 ، در سوئد و دانمارک کاهش داشته است (نروژ گزارش نشده است). دوم، آمار ازدواج در جوامعی با نرخ بسیار پایین(سوئد در سال 1997، پایین ترین نرخ ازدواج ثبت شده در تاریخ را داشته است)،باید به دقت تجزیه و تحلیل شوند. برای مثال،کریستر هیگن ، در مطالعهاش روی خانواده نروژی در دهه نود، نشان می دهد که افزایش کوچک نرخ ازدواج در نروژ، بیش از هر رنسانسی، انحطاط این نهاد را در دهه گذشته به همراه داشته است. بخش عمده افزایش نرخ ازدواج در نروژ مربوط به شروع مجدد زندگی زوج های پیرتر است. این زوجها، متعلق به اولین نسلی هستند که پرورش نخستین کودک نامشروع را میپذیرند. اما بالاخره پس از تولد دومین بچه، برخی از آنها ازدواج میکنند (و با این وجود گرایش به ازدواج پس از تولد بچه دوم نیز در حال تضعیف است). بقیه افزایش نرخ ازدواج در نروژ، اغلب مربوط به ازدواج مجدد شمار بسیاری از افراد طلاق گرفته است.
بنابراین،گزارش اسپدال از نرخ پایین طلاق و نرخ بالای ازدواج بعد از ازدواج همجنسگرایان گمراه کننده است. اکنون ازدواج در اسکاندیناوی چنان رو به افول است که جابهجایی این نرخ ها دیگر همان معنایی را که در آمریکا دارد، نمیدهد. آن چه در جمعیت شناسی اسکاندیناوی شمارش میشود، نرخ تولد فرزندان نامشروع و نرخ فروپاشی خانواده است.
نرخ فروپاشی خانواده با نرخ طلاق تفاوت دارد. از آن جا که اکنون بسیاری از مردم اسکاندیناوی، فرزندان را خارج از چارچوب ازدواج بزرگ میکنند، نرخ طلاق معیاری فاقد اطمینان برای انحطاط خانواده به شمار میرود. در عوض لازم است نرخی را بدانیم که در آن والدین (اعم از ازدواج کرده یا نکرده) از هم جدا میشوند. متاسفانه آمار موجود در خصوص فروپاشی خانواده،کم است. با این وجود، مطالعات انجام شده نشان میدهند که در سراسر اسکاندیناوی ( و غرب ) زوجهای بچه داری که ازدواج نکرده و زندگی مشترک دارند، دو یا سه برابر والدین ازدواج کرده از هم جدا میشوند. بنابراین نرخ تصاعدی زندگی مشترک بدون ازدواج و تولدهای خارج از چارچوب ازدواج، تقریبی از نرخهای فزاینده فروپاشی خانوادهها محسوب میشوند .
با این اندازهگیری، مقدار فروپاشی خانواده در اسکاندیناوی فقط بدتر گردیده است. از سال 1990 تا 2000م، نرخ تولد نامشروع درخانوادههای نروژی، از 39 درصد به 55درصد و در سوئد از 47 درصد به 55 درصد رسیده است. طی دهه نود، نرخ تولدهای نامشروع در دانمارک، در یک سطح ثابت باقی ماند( در آغاز 46 درصد و در پایان 45 درصد ). اما به نظر میرسد این ثبات ناشی از افزایش آرام باروری میان زوج های مسن تری باشد، که فقط پس از چند فرزند ازدواج میکنند(در صورتی که آن ها پس از تولد اولین کودک از هم جدا نشده باشند). این دگرگونی، 25 درصد افزایش زندگی مشترک بدون ازدواج و والدینی ازدواج نکرده میان زوج های دانمارکی (تعداد زیادی از جوانان شان ) در دهه نود را پنهان میکند.
اکنون حدود 60 درصد بچههای اول در دانمارک، والدین ازدواج نکرده دارند. افزایش خانوادههای آسیب پذیری که بر پایه زندگی مشترک بدون ازدواج و پرورش فرزندان نامشروع بنا میشوند، به معنای آن است که طی دهه نود، نرخ کلی فروپاشی خانواده در اسکاندیناوی به طرز چشمگیری افزایش یافته است .
وقتی آمار ازدواج در دهه هفتاد شروع به کاهش کرد، نرخ تولد فرزندان نامشروع سریعتر افزایش یافت. اما عبور از نرخ 50 درصدی در دهه نود، از بسیاری جنبهها نگران کننده است. نرخ افزایش تولد کودکان نامشروع از طریق گرایش والدین به ازدواج بعد از تولد فرزند اول و نیز با تلاش حوزههای مذهبی و محافظه کار محدود می شود. بنابراین همان طور که نرخ تولد فرزندان نامشروع از مرز 50 درصد میگذرد، به دشوارترین منطقه مقاومت فرهنگی نزدیک میگردد. یک دهه پس از ازدواج همجنسها، مهمترین روند را میتوان افول گرایش به ازدواج بعد از تولد دومین فرزند دانست. زمانی که حتی همین نشانه هم محو شود، راه برای انقراض کامل ازدواج باز است.
و حالا که والدینی ازدواج کرده پدیده حداقلی شده است، اعتبار لازم برای آن که قدرت یک هنجار اجتماعی را داشته باشد، از دست داده است. همانطور که ونر ، کامبسکارد ، و آبراهامسون ، جامعه شناسان دانمارکی، آن را توصیف کردند؛ در پی تغییرات دهه نود، دیگر ازدواج، پیش شرط تشکیل خانواده - نه از نظر قانونی و نه از نظر هنجاری- نیست، آن چه بنیان خانواده دانمارکی را تعریف کرده و میسازد میتوان حرکت از ازدواج به سوی والدینی نامید.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22
اکولوژی کشاورزی
مجموعهایست که در آن تمام اجزای تشکیل دهندهی آن با هم در ارتباط هستند و بهصورت یکپارچه عمل میکنند و اجزاء به صورت مجزا ومنفک از هم نیستند.
▪ سیستم کشاورزی:
منظور از سیستم کشاورزی اجزای تشکیل دهنده آن اعم از خاک، گیاه، میکروارگانیسم ها، انسان، حشرات و... با هم در ارتباط نزدیکی هستند که به صورت یکپارچه با هم عمل می کنند و هیچ یک از این اجزاء را نباید بهصورت مجزا درنظر گرفت که برخلاف کشاورزی مدرن و صنعتی درکشاورزی اکولوژیک کشاورزی بهعنوان یک سیستم درنظرگرفته میشود.
▪ فناوریهای بوم سازگار:
فناوریهایی که با محیط زیست سازگار بوده و استفاده از روشها و عملیاتی که بر خلاف جهت محیط نباشند، برای بارور و حاصلخیز کردن خاک کشاورزی از کودهای بیولوژیک (کودهای زیستی) که منشا زیستی و طبیعی دارند استفاه میکنیم بنابراین بوم سازگار بوده و تکنولوژیی است که با محیط و کشت بوم هم خوانی دارد، این درحالیست که کاربرد کود شیمیایی برای حاصلخیز کردن خاک بوم سازگار نیست چراکه از مواد غیرطبیعی و برون مزرعهای استفاده میشود و با کشت بوم و مزرعه همخوانی ندارد.
▪ اکولوژی:
اکولوژی از دو واژهی (Okios) بهمعنای مسکن، بستر زیست، خانه یا محل زندگی و (Logos) به معنای شناخت، علم یا دانش تشکیل شده و معنای رایج آن عبارتست از، مطالعهی موجودات زنده در بستر زیستشان. به عبارت دیگر اکولوژی عبارت است از، علم بررسی روابط متقابل موجودات زنده با یکدیگر و با محیط اطرافشان، که معادل فارسی واژهی بوم شناسی، محیط شناسی و کد شناسی است.
▪ اکوسیستم:
از دو واژهی اکولوژیکی(Ecological) و سیستم(system) تشکیل شده است و به مجموعهی موجودات زنده و محیط اطراف آنها، اکوسیستم گفته میشود.
▪ آشیان اکولوژیکی یا نیچ اکولوژیکی:
محدودهی اطراف موجود زنده که فعالیتهای حیاتی خود را انجام داده و نیازهایش را تامین میکند؛ از سویی در نظرگرفتن نقش موجود در آن محدوده را نیچ اکولوژیکی گویند، برای نمونه نیچ اکولوژیکی تمساح، برکه و قسمتی از خشکی اطراف آن است
▪ اکوسیستم کشاورزی:
از نظر اکولوژیکی، کشاورزی نوعی همزیستی میان انسان، گیاه، میکروارگانیسمها و حیوانات است.
▪ کشاورزی پایدار:
نوعی ازسیستم کشاورزی که در آن با بهکارگیری حداقل نهادهها وعوامل مصنوعی و شیمیائی خارجی، بتوان عملکرد مطلوبی بدست آورد؛ به شیوهای که حداقل تاثیر سوء بر محیط زیست گذاشته شود، کشاورزی پایدار در دراز مدت کیفیت محیط و منابع طبیعی را ارتقاء میدهد.
▪ کشاورزی اکولوژیک:
شاخهای از کشاورزی پایدار که در کاربرد مفاهیم و اصول اکولوژی برای طراحی و مدیریت اکوسیستمهای زراعی را شامل میشود، در کشاورزی اکولوژیک بهجای استفادهی زیاد از نهادههای خارجی، به مدیریت و کنترل اکوسیستم مزرعه بیشتر توجه میشود؛ که با نامهای کشاورزی بوم شناختی و اگرو اکولوژی نیز بیان میشود
▪ کشاورزی ارگانیک
کشاورزی زیستی
شاخهای از کشاورزی پایدار که در آن کاربرد مواد شیمیایی مصنوعی ممنوع است و تمام مراحل تولید، فرآوری و بازاریابی محصولات این سیستم کشاورزی دارای استانداردهای خاصی میباشد که توسط یک موسسهی گواهی کننده، نظارت میشود و محصول تولیدی از سیستم کشاورزی ارگانیک دارای برچسب ارگانیک یا زیستی است.
در کشاورزی ارگانیک تاکید بیشتری به استفاده از نهادههای درون مزرعهای و طبیعی همانند کود سبز، کود دامی، بقایای گیاهی، تناوب زراعی، کشت مخلوط و... دارد و محصول سالم با کیفیت مطلوب و طبیعی را اختیار مصرف کنندگان قرار می دهد.
دو شاخهی علمی (بوم شناسی و زراعت) که اگرواکولوژی از آن منشاء گرفته است، در طی قرن بیستم رابطهی نه چندان پیچیدهای با یکدیگر داشتند؛ بوم شناسی به مطالعهی نظامهای طبیعی مربوط میشود، این درحالیست که زراعت کاربرد روشهای علمی برای عملیات کشاورزی را مورد بحث قرار میدهد.
اولین برخورد مثبت میان بوم شناسی و زراعت در اواخر دههی ۱۹۲۰ با توسعهی زمین اکولوژی محصولات زراعی صورت گرفت.
متخصصان اکولوژی محصولات زراعی با مکان رویش گیاه و شرایط اکولوژیکی که این محصولات در آن بیشتر رشد میکنند ارتباط دارند، در دههی ۱۹۳۰ متخصصان اکولوژی محصولات زراعی، اصطلاح اکولوژی کشاورزی را بهعنوان اکولوژی کاربردی کشاورزی بهکار بردند، اما پس از آن چون اکولوژی، علمی تجربی و مربوط به سیستمهای طبیعی بود، اکولوژیستها جنبههای کاربردی اکولوژی را به متخصصان زراعت واگذار کردند و توجه خود را بیشتر به محیط طبیعی معطوف کردند.
پس از جنگ جهانی دوم بهعلت رشد مکانیزاسیون و استفاده زیادتر از مواد شیمیائی، فاصله میان اکولوژی و زراعت بیشتر شد و محققان به زمینههای مشترک آنها توجه کمتری مبذول داشتند.
در اواخر دههی ۱۹۵۰، با تکامل مفهوم اکوسیستم علاقمندی در ارتباط با اکولوژی محصولات زراعی بیشتر شد و برای اولینبار مفهوم اکوسیستم چارچوب همه جانبهای برای کشاورزی تجربی فراهم کرد.
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ توجه به کاربرد اکولوژی در کشاورزی بهتدریج با گسترش پژوهشهایی بر اکولوژی جمعیتها و جوامع توسعه یافته و رهیافت سیستمی و افزایش آگاهی از مسائل زیست محیطی قوت گرفت و اولین بار در سال ۱۹۷۴ در اولین کنگرهی بین المللی اکولوژی، یک گروه کاری گزارشی تحتعنوان تجزیه و تحلیل اکوسیستمهای کشاورزی ارائه کرد.
در دههی ۱۹۷۰ تعداد بیشتری از اکولوژیستها به کشاورزی بهعنوان یک سیستم مینگرند و جمع بیشتری از متخصصان زراعت به اهمیت و ارزش دیدگاههای اکولوژیکی پی بردند و در نتیجه پایههای اکولوژی کشاورزی شکل گرفت.
از آغاز دههی۱۹۸۰ اکولوژی کشاورزی بهعنوان یک روش شناخته شده و چارچوبی نظری برای مطالعهی اکوسیستمهای کشاورزی در کمک به توسعهی دیدگاه پایداری در کشاورزی سهیم شد و امروزه اکولوژی کشاورزی همچنان سهم قابل توجهی در این زمینه داراست.
در بسیاری از منابع به اکولوژی کشاورزی تنها از ابعاد بیولوژیک نگاه نمی شود، بلکه به جنبههای اقتصادی و اجتماعی نیز توجه خاصی میشود؛ جنبههای اخلاقی و احساس مسوولیت در ارتباط با محیط زیست و استفاده از منابع موارد دیگریست که در چارچوب اکولوژی کشاروزی مورد توجه قرار میگیرد.
فناوریهای بوم سازگار و نقش دانش بومی در توسعهی اکوسیستمهای کشاورزی و چگونگی استفاده از آنها در طراحی نظامهای پایدار کشاورزی نیز از دیگر مفاهیم مطرح در کشاورزی اکولوژیک است.
ارتقای مقیاس رد رابطه با پژوهشهای مربوط به کشاورزی از سطح کرتهای آزمایشی (واحدهای آزمایشی) به مزارع کشاورزان و نقش مشارکت آنها در این فرآیند از موارد مهم در اکولوژی کشاورزی است.
بنابراین کشاورزی اکولوژیک، علمی همه جانبه، کلی نگر، جامع و میان رشتهایست و در این مورد جنبههای گوناگونی از علوم متفاوت (بیولوژی تا اقتصاد و علوم اجتماعی) را در بردارد.
این رشته امروزه در دانشگاههای گوناگون جهان تدریس میشود و دارای مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا است؛ با توجه به آنکه این اگرواکولوژی میان رشتهای است در بسیاری از دانشگاهها، دانشکدههای کشاورزی و در برخی موارد در دانشکدههای محیط زیست (دانشگاه کالیفرنیا در سانتاکروز) تدریس میشود.
در ایران مفهوم بوم شناسی کشاورزی در قالب کشاورزی پایدار، ۱۵ سال پیش در اولین کنگرهی علوم زراعی ایران در مشهد ارائه و پس از آن کتابهای زیادی در این زمینه از منابع خارجی ترجمه شد و امروزه تعداد قابل توجهی کتاب تحت عناوین کشاورزی پایدار، کشاورزی اکولوژیک، اگرو اکولوژی، کشاورزی ارگانیک و نظیر آنها در دسترس است.
گرچه در ایران این رشته از سابقهی چندانی برخوردار نیست اما خوشبختانه دامنهی توجه به آن در حال گسترش است و دو دانشگاه شهید بهشتی و فردوسی مشهد در مقطع کارشناسی ارشد پذیرش دانشجو دارد.
وقوع دو جنگ جهانی در قرن بیستم منجر به تولید مواد شیمیایی همانند کود و آفت کش شد؛ سادگی تولید و دسترسی فراوان به نیتروژن و همچنین افزایش تولید اسیدها و تولید نسبتاً ارزان سوپر فسفاتهای غنی از نتایج جنگ جهانی دوم است، تجهیزات و ماشینهایی که بهمنظور مصارف نظامی استفاده میشد با تغییراتی تبدیل به تجهیزات تولید حشره کشهای آلی فسفات دار شد که د.د.ت و تو. فور. دی از جمله شناختهترین این آفتکشها بودند.
توسعهی ماشینهای کشاورزی و ادوات آن در مقیاس کلان و سودمند اقتصادی، با آزاد شدن سطح قابل توجه از زمینهایی صورت گرفت که پیش از آن برای تغذیه دامهایی اختصاص داشت که در فعالیتهای مزرعه شرکت داشتند که این موضوع منجر به گسترش بی رویه کشاورزی تک کشتی شد، زیرا نمیتوان از ماشینهای بزرگ با هزینههای در مزارعی که محصولات متنوعی در آنها کشت میشود استفاده کرد و تمام این تکنولوژیها در راستای توسعهی سیستم تک کشتی به کارگرفته شدند.
بخش عمدهای از تولید نیز وابسته به گسترش سامانههای آبیاری بود که بهشکل بی رویه از منابع آب برای افزایش تولید استفاده می کرد، افزایش چشمگیر تولید غذا همراه با افزایش هزینه بود و در این راستا برخی از مشکلات بهتدریج آشکار شد؛ استفاده از ماشین آلات در مقیاس وسیع و زمینهای بزرگ بههمراه حذف پرچینها و علفزارهای تامین کننده علوفه دامهای کارگر باعث تشدید قابل ملاحظه فرسایش آبی و بادی شد.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
محیطی است که از موجودات زنده و محیط غیر زنده تشکیل شده باشد. مثلا“ اکوسیستم یک جنگل شامل انواع گیاهان ، جانوران ، آب ، خاک ، هوا و حتی موجودات زنده ذره بینی است که همه با هم در ارتباط متقابل هستند.
توسعه ای که احتیاجات نسل حاضر را بدون لطمه زدن به توانایی نسل های آتی در تامین نمودن نیازهای خود براورده می نماید.
به حداقل رساندن زباله و ضایعات و جلوگیری از رها کردن آنها درجو و یا در آب ها موجود در طبیعت
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید: