فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حضرت زهرا (س)علت آفرینش هستی

اختصاصی از فایل هلپ حضرت زهرا (س)علت آفرینش هستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

حضرت زهرا (س)علت آفرینش هستی

رسول خدا فرمود: هنگامى که خداى تعالى حضرت آدم ابوالبشر را آفرید و از روح خود در او بدمید، آدم به جانب راست عرش نظر افکند، آنجا پنج شبح غرقه در نور به حال سجده و رکوع مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا قبل از آفریدن من، کسى را از خاک خلق کرده‏اى؟ خطاب آمد: نه، نیافریده‏ام. عرض کرد: پس این پنج شبح که آنها را در هیئت و صورت همانند خود مى‏بینم چه کسانى هستند؟

خداى تعالى فرمود: این پنج تن از نسل تو هستند، اگر آنها نبودند، ترا نمى‏آفریدم، نامهاى آنان را از اسامى خود مشتق کرده‏ام (و من خود آنان را نامگذارى کرده‏ام)، اگر این پنج تن نبودند، نه بهشت و دوزخ را مى‏آفریدم و نه عرش و کرسى را، نه آسمان و زمین را خلق مى‏کردم و نه فرشتگان و انس و جن را.

منم محمود و این محمد است، منم عالى و این على است، منم فاطر و این فاطمه است، منم احسان و این حسن است، و منم محسن و این حسین است. به عزتم سوگند، هر بشرى اگر به مقدار ذره‏ى بسیار کوچکى کینه و دشمنى هر یک از آنان را در دل داشته باشد، او را در آتش دوزخ مى‏افکنم... یا آدم، این پنج تن، برگزیدگان من هستند و نجات و هلاک هرکس وابسته به حب و بغضى است که نسبت به آنان دارد. یا آدم، هر وقت از من حاجتى مى‏خواهى، به آنان توسل کن.

ابوهریره مى‏گوید، پیامبر اکرم در ادامه‏ى سخن فرمود: ما پنج تن کشتى نجاتیم، هرکس با ما باشد، نجات یابد، و هرکس که از ما روگردان شود هلاک گردد. پس هرکس حاجتى از خدا مى‏خواهد پس به وسیله‏ى ما اهل‏بیت از حضرت حق تبارک و تعالى مسئلت نماید».

حقیقت آنست که پنج تن مقدّس رمز خلقتند:

یا أحمَدُ! لَو لاکَ لَما خَلَقتُ الأفلاکَ، وَ لَو لا عَلِىُّ لَما خَلَقتُکَ، وَ لَو لا فاطِمَةُ لَماخَلقُتُکما. (1)

اى احمد! اگر تو نبودى آسمان و زمین نمى‏آفریدم و اگر على نبود تو را نمى‏آفریدم و اگر فاطمه نبود شما را نمى‏آفریدم (یعنى شمایان رمز خلقتید).

و فاطمه حوریّه‏اى بود که چند صباحى لباس آدمیان در بر نمود: (2)

1- میرجهانى: (ال) جُنّة العاصمة، ص 148 (به نقل از کشف الآلى صالح بن عبدالوهّاب بن عرندس) (و) مرندى: ملتقى البحرین، ص 14 (و) مستنبط: القطره ج 1: ص 164 (و) قمى: سفینةالبحار، ماده «خلق» (و) نمازى: مستدرک سفینةالبحار، ج 3: ص 334 (حدیث قدسى)

شاید در نظر نخست این روایت احتیاج به تأمّل داشته باشد؛ امّا با اندکى دقّت، لطافت تعبیر به کار رفته در آن اشکار مى‏گردد.

همچنانکه مى‏دانید کنیه‏ى حضرت زهرا (علیهاالسّلام) «امّ‏ابیها» است. در سبب مکّنا شدن حضرتش به این کنیه با مدد از روایتى که از امام باقر (علیه‏السّلام)نقل شده است- و ما آن را در سطور بالا ذکر نمودیم- که حضرت فرمودند ریشه درخت نبوّت زهراى اطهر است و یا روایتى که ذهبى در کتاب میزان الاعتدال (ج 1:ص 234) از رسول خدا نقل مى‏کند که حضرت مى‏فرمایند: «أنَا شَجَرَةٌ، وَ فاطِمَةُ أصلُها،وَ عَلِىُّ لِقاحهُا، وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ ثَمَرُها» (یعنى من درخت، فاطمه ریشه آن، على لقاح آن، و حسن و حسین میوه‏ى آن هستند) آشکار مى‏گردد که خلقت پیامبر، على، حسن و حسین (علیهم‏السّلام) در عالم انوار بسته به خلقت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) بوده است. فَافهَم فَإنَّهُ دَقِیقٌ جِدّاً

فلسفه آفرینش

قالت (سلام الله علیها): ... اِبتدَع الاشیاء لامِن شیء کَان قَبلَها وَ اَنشاها بِلا احتِذاءٍ و اَمثِلَةٍ اِمتَثَلها، کَوَّنهابِقُدرَتِهِ وَذرَءَها بِمَشیتهِ مِن غَیرِحاجَةٍ مِنهُ اِلی تَکوینها وَ لافائِدةٍ له فی تَصویرها اِلا تَثبیتاً لِحکمته وَ تَنبیهاً عَلی طاعِتَهِ وَ اِظهاراً لِقُدرتِهِ وَتعَّبُداً لِبَریتِهِ وَ اِعزازاً لِدَعوته. ثم جعل الثواب عَلی طاعته و وضع العقاب عَلی مَعصیته ذیادَةً لعباده عن نِقمَتِه وَ حِیاشَةً منه لَهُم اِلی جَنتهُ

فاطمه (سلام الله علیها) درادامه فرمود: (خداوند) اشیای عالم را بدون اینکه چیزی قبل از آن موجود باشد، آفرید وبدون الگو ونمونه ای ایجاد کرد؛ باقدرت خود پدید آورد و بااراده خود به آن هستی بخشید. نه به آفریدن آنها نیازمند بود و نه از خلقت آنها سود می برد، جزآن که خواست حکمتش تحقق یابد وهمه را به اطاعت و بندگی آگاه نماید؛ قدرت خود را آشکار کند و به همگان راه عبودّیت آموزد و دعوت خود راعزت بخشد. آنگاه پاداش را بر اطاعت و بندگی، وعذاب را در مخالفت و سرپیچی قرار داد تا بندگان را از عقوبت برهاند و به سوی بهشت سوق دهد

آفرینش هستی و امتیازات آن

«ابداع» و«ابتداع» یعنی پدید آوردن چیزی و پرداختن به کاری بدون نمونه والگوی پیشین. حضرت در این عبارت از خطبۀ گرانسنگ خود، به یکی از امتیازات مهم آفرینش اشاره می فرمایند؛ به اینکه ذات اقدس احدیت بدون نمونه قبلی و تقلید، آفرینش را آغاز کرده است.

علی(علیه السلام) دراین باره می فرمایند:

...الّذی ابتدع الخلق عَلی غیر مثال اِمتثلَهُ وَلامِقدارٍ احتذی علیه مِن خالق معبودٍ کان قبله 1

خدایی که پدیده ها را ازهیچ آفرید. در آفرینش نه نمونه ای نداشت تا از آن استفاده کند و نه نقشه و طرحی ازآفریننده ای پیش از خود که از آن در آفریدن موجودات بهره گیرد.

بنابراین آفرینش کائنات ابداعی است؛ یعنی هیچ سابقه هستی نداشته است. البته معنای ابداع آن نیست که خداوند، عالم را از عدم پدید آورده باشد، چون «عدم» چیزی نیست که ماده و موضوع عالم باشد. از این روی دختر بزرگوارپیامبراسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) نفرموده است: ابتدع الاشیاء من العدم.

این نوع خلقت، فقط مخصوص ذات احدیت پروردگاراست که همۀ مخلوقات را ایجاد کرد و به آنها وجود داد، بدون آن که الگو و مثالی از قبل داشته باشد و آسمانها و زمین را آفرید بی آن که صورتی از آن موجود باشد؛ نه چنان که صورتگران در تصاویر خود از امور طبیعی الهام می گیرند و گاهی اشکال مختلفی را به هم می آمیزند و شکل جدیدی را ابداع می کنند؛ مثل ساختن رادار برای هواپیماها که با توجه به ساختمان بدن خفاش طراحی شده است و یا مهندسی که می خواهد


دانلود با لینک مستقیم


حضرت زهرا (س)علت آفرینش هستی

دانلود مقاله کامل درباره کلام خدا و راز آفرینش 15ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره کلام خدا و راز آفرینش 15ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

کلام خدا و راز آفرینش

به راستی قرآن کتاب نا متناهی و بی پایانی است و نسخه دوم طبیعت به شمار می رود که هر چه بینش ها وسیع تر و دیدها عمیق تر شود و هر چه در باره آن تحقیقات و مطالعات زیاد تری انجام گیرد ، رموز و اسرار آن رخ می نماید و حقایق نویی از ان کشف می شود .

از کتابی که از جانب خدای نامتناهی برای هدایت بشر فرستاده شده است جز این انتظار نیست . کتاب او باید بسان خود او نا متناهی و ویژگی مقام ربوبی را دارا باشد و در نمایاندن انتساب خود به حق و مبدا عالم ، به دلیل و برهانی نیاز نداشته باشد و به سا ن خورشید ، خویش را بنمایاند و محیط را روشن کند .

راز آفرینش کوه ها و نهرها :

« وَ جَعَلَ فِیها رَواسیَ وَاَنهاراًَ »

در آن ( زمین ) کوه ها و جوی ها را آفرید .

قرآن مجید در سوره های متعددی در باره آفرینش کوه ها سخن گفته و راز خلقت و اسرار وجود آنها را با تعبیرات گوناگونی روشن ساخته است . از میان راز ها ، بیشتر روی استقرار و آرامشی که در پرتو کوه ها نصیب ساکنان زمین شده است تکیه کرده و وجود آنها را مانع از پدید آمدن حرکات نا موزون و اضطراب و نوسان معرفی می نماید و در سوره های متعددی می فرماید :

« وَ اَلقَی فِی الاَرضِ رَوَاسیَ اَن تَمیدَ بِکُم »

در زمین کوه هایی افکند تا حرکات آن ، شما را مضطرب نسازد .

گاهی این حقیقت را به عبارت دیگر بیان کرده و می فرماید :

« وَ الجِبالَ اَوتاداً . . . »

کوه ها را میخ های زمین آفریدیم .

قرآن راز کوه ها را ضمن دو آیه در سرچشمه نهرها و تصفیه آب بیان نموده است . که مجال پرداختن بدان در این مجموعه نیست .

قرآن و راز آفرینش

قرآن بهار دلها ،سرچشمه دانشها ، زداینده تیرگیها ، و استوارترین و ارجمندترین مستند شناخت و معرفت است . قرآن مبنای تفکر ، منبع شناخت ، مرجع فهم و سند کرامت و شرافت ماست . قرآن چشمه سار زلالی است که آگاهان با بهره گیری از معارف آن ، دلهای تفتیده را سیراب می کنند و ژرف اندیشان با گلگشتی در بوستان رنگا رنگ آن طراوت جان می گیرند و صالحان و استوار مردانِ حراستگر از مرزهای اندیشه در برابر دیگر اندیشان ، شیوه انسانی مرزداری و حراست را فرا می گیرند .

قرآن مشعل فروزان جاودانی است بر معبر تاریخ که در تاریکی سده ها ، انبوه انسانهای سرگشته را به مقصد اعلی و مقصود والا رهنمون گشته است .

قرآن مجید برای تدریس علوم و فنون زندگی ، که بشر به نیروی تفکر می تواند به آنها دست بیابد ، نیامده است و هرگز پیامبر برای این مبعوث نگردیده ، که علوم فیزیک و یا شیمی و یا دیگر مسائل ریاضی و نجومی و فلکی را به ما بیاموزد زیرا قرآن کتاب هدایت و تربیت است و هدف از نزول آن ، رهبری بشر به سوی خدا و رستاخیز و فضائی اخلاقی و سجایای انسانی است . از یک چنین کتابی نباید انتظار داشت که روش خیاطی و معماری به ما بیاموزد و در باره انواع بیماری ها و داروهای آن و یا فرمولهای ریاضی و معادلات جبری سخن بگوید زیرا همه اینها از هدف یک کتاب تربیتی بیرون است .

به راستی قرآن کتاب نا منتهایی و بی پایانی است و نسخه دوم طبیعت به شمار می رود که هر چه بینش ها وسیع تر و دیدها عمیق تر شود و هر چه در باره آن تحقیقات و مطالعات زیاد تری انجام گیرد رموز و اسرار آن رخ می نماید و حقایق نویی از آن کشف میشود . پیامبر عالی قدر در سخنان خود به خصیصه نهایت ناپذیری قرآن اشاره می کند و می فرماید :

« ظاهِرةً اَ نیق ُوَ باطِنُه عمیقُ لا تَحصی عَجا ئِبُه وَ لا تبلی غرا ئِبُه »

قرآن ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد . شگفتیهای آن پایان نمی پذیرد و تازه های آن کهنه نمی شود .

امید است که این مجموعه مطالب چراغی فرا راه پیروان قرآن باشد و تمام طبقات مخصوصا نسل جوان را با حقایق نورانی قرآن آشنا سازد .

کلام (راز آفرینش)

مقصود از سجده فرشتگان اطاعت امر الهی، تکریم و خضوع در برابر آدم است و کسی که مسجود ملائک قرار گرفت آدم بعنوان نماد انسان ها است و خلافت امر تشکیکی و دارای مراتب می باشد مرتبه ادنای آن را تمامی انسانها دارا بوده و عالیترین مرتبه آن مربوط انسان کامل است

این پرسش که «آدمی چیست، کجاست، از کجا و چگونه و برای چه آمده است؟» و نیز پرسش هایی از این سنخ، هیچ گاه بشر اندیشمند و حقیقت جو را رها نکرده است. آدمی نیز، هیچ گاه این پرسش ها را وانخواهد گذاشت; زیرا معنای زندگی هر کس مبتنی بر پاسخی است که به این پرسش ها می دهد. در این بخش تلاش شده تا در قالب چند پرسش و پاسخ به تبیین علت سجده ی ملائک برای حضرت آدم و نیز به چالشی درباره ی چگونگی خلقت انسان های اولیه پرداخته شود.

● هدف از آفرینش انسان از دیدگاه فلسفه و عرفان اسلامی چیست؟ (محمدرضا متقیان)

روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم (مولوی)

یکی از پرسش های مهم آدمی این است که برای چه آمده ام؟ چرا خداوند مرا آفریده است و به عبارتی، چرا هستم و برای چه باید زندگی کنم؟ امیر المؤمنین علی(علیه السلام)می فرماید:

رحم الله امرء اعد لنفسه و استعد لرمسه و علم من این؟ فی این؟ و الی این؟[۱]خداوند رحمت کند آن انسانی را که آن چه لازم است، برای نفس خود تهیه و خویشتن را برای قبر مستعد و آماده سازد. آن انسانی که بداند از کجا آمده و در کدام راه است و به سوی کدام مقصد باز می گردد.

مولوی چه خوب توانسته است این کلام نورانی را به نظم در آورد; ز کجا آمده ام (مِنْ اَیْنَ); آمدنم بهر چه بود؟ (فی اَیْنَ); به کجا می روم آخر ننمایی وطنم؟ (الی اَیْنَ).

به گفته ی ژان فوارستی، دانشمند آلمانی:

هر چه بشریت ترقی می کند این سؤال بیش تر مطرح می شود که چرا باید بمیرد و منظور از این آمدن و رفتن چیست؟ و به قول سقراط: «زندگیِ بررسی نشده، ارزش زیستن ندارد».[۲]

قبل از پاسخ گویی به پرسش فوق، توجه شما را به چند نکته جلب می کنم:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره کلام خدا و راز آفرینش 15ص

دانلود آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان 14 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

  

 

تعداد صفحات : 14 صفحه

آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان درباره آفرینش انسان و مواد اولیّه آن نظریات گوناگونی وجود دارد که دو نظریه از دیرباز بوده است.
عدّه‏ای معتقد به تبدّل انواع جانداران از جمله انسان هستند.
مانند "چارلز داروین" طبیعی دان انگلیسی که درباره آفرینش انسان معتقد است انسان یکی از انواع موجودات زنده است و با میمون از یک منشأ بوده و این دو دارای اجداد مشترک بودند و انسان تکامل یافته و به صورت کنونی درآمده است1.
خداوند متعال در آیه 59 سوره آل عمران با تشبیه خلقت حضرت عیسی علیه‏السلام در خارق‏العاده بودن و استقلال آفرینش به آدم علیه‏السلام می‏فرماید:"إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَم خَلَقَهُ مِنْ تُراب.
" همانا مَثَل آفرینش عیسی در خارق‏العاده بودن به امر خدا مانند آفرینش آدم بوده که خدا او را از خاک آفرید پس بدان خاک گفت بشری به حدّ کمال باش، هماندم چنان شد.
"کرسی موریسُن" در انتقاد از نظریه داروین می‏نویسد: "کشفیّات داروین فقط قدم بزرگی در راه پیشرفت افکار فلسفی بوده است.
اما امروز کسی مانند "هِگل" نمی‏تواند بگوید که با آب و مواد شیمیائی و زمان می‏توان آدم آفرید"2.
هگل می‏گوید: "هوا و آب و مواد شیمیایی و زمان به من بدهید و من با آنها انسان خلق کنم"3.
با پیشرفت روزافزون علم و دانش، بی‏پایه بودن این نظریه روشن‏تر می شود.
ما می‏بینیم در عصر حاضر حتی کسانی که دست به شبیه‏سازی می‏زنند، با پیوند سلّول زنده از یک گیاه یا حیوان به یک موجود دیگر مانند خود موجود سلول گرفته شده، جاندار دیگری به وجود می‏آورند، همانند پیوند گل و گیاه است4.
نه این که با یک مشت خاک و هوا و آب بتوان موجود زنده‏ای را خلق کرد.
چرا که دمیدن روح و جان خلاّقی قادر و حکیم می‏خواهد که او تنها خداوند حکیم است که هستی‏بخش تمام جهان هستی است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان 14 ص

کارورزی مرکز آفرینش هنری یزد 148 ص

اختصاصی از فایل هلپ کارورزی مرکز آفرینش هنری یزد 148 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 131

 

مقدمه

اهمیت موضوع

تحولات گوناگون در تاریخ هر مرز و بومی جدای از همه عوامل درونی و بیرونی اش یک واقعیت غیر قابل انکار بوده است. عرصه های گوناگون اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و ... شاهد این دگرگونی با درجات مختلف بوده اند.

یک روز در جامعه ای ورود صنعت و ماشین منشا این تحولات بوده و روزگاری شرایط خاص منطقه ای چنین نقشی را ایفا کره است. شهرها و روستاهای مختلف سرزمین عزیزمان ایران، سرد و گرم بسیار چشیده اند و تغییرات بسیاری را تجربه کرده اند. با پیشرفت علم، فن آوری ارتباطات و ... روز به روز تحولات، گسترده تر شده اند و آثار آنها گریز ناپذیر تر نموده اند. چنین تحولات، علتها، چگونگی و تبعات آن بخشی است که شاید راهکارهای مناسبی برای دستیابی به یک هدف مشخص در هر زمینه فعالیتی باشد.

ساختار معماری هر منطقه ای هم روند فوق الذکر را داشته است و کما بیش تحولات و دگرگونی هایش منطبق بر مدعای اخیر است. با یک نگاه گذرا اما پر دقت می توان دریافت که بافتهای شهری و اجتماعی شهرهای ایران و به خصوص منطقه فوق ، دستخوش بسیاری از اتفاقات به طور خواسته و یا ناخواسته و مثبت یا منفی گشته اند. سنت، مردم، اعتقادات، اقلیم، امکانات و ... در طول دورانهای مختلف گذشته چهره یک شهر یکدست، متمرکز را تصویر کرده است. که در سایه تمامی همان عوامل بر شمرده شده پاسخگوی تمام جوانب یا لااقل بخش عمده ای از نیازهای زمان خود بوده است.

به عنوان مثال سلسله مراتب دسترسی بر اساس مرکزیت اماکن عمومی مثل بازار،مسجد جامع، حسینیه ها و حمام و ... شکل گرفته بود و در نهایت به کوچه ها و در بندها و هشتی و حیاط و اتاقها منتهی می شد، راهکاری بود برای پاسخگویی به تمامی نیازهای فوق.

اقلیم سرد بواسطه سازوکارهای اندیشیده شده توسط معماران و استفاده از مصالح بوم آور، رام گشته بود. مسائل اعتقادی و فرهنگی نیز چه در مقیاس بزرگ شهری (مساجد و ...) و چه در مقیاس مسکن شخصی (اندرونی و بیرونی و ...) به شکل مطلوبی پاسخ داده شده بود برای هر پرسش، پاسخ برازنده تراشیده شده بود در هر زمان برای هر سوالی، جوابی در خور (یا لا اقل قابل قبول) اندیشیده می شد که خود پیوستگی دورانها و تحولات آن مورد را رقم می زد. این راهکارها و تفکرات پاسخگو را شاید بتوان در زمره پیشرو ترین های آن دوران قلمداد کرد. اما بنا به دلائل مختلف (انقلاب صنعتی و پس از آن عدم کفایت حکام زمان و ...) دوران شکوفایی در تمام عرصه ها به نوعی از دست این قوم گسیخته شد و به تبع آن مانند مسابقه دوئی که همیشه چشم دیگران به ما که در جلو بودیم دوخته شده بود. حالا چشم به ساق پیشرو سبقت گرفته داریم.

به این ترتیب ابتکار عمل و اندیشه به لحاظ عقب افتادگی ناخواسته از دستمان خارج شده و روز به روز شاهد تغییرات تحولاتی بودیم که به علت وجود اندیشه ها و کارهای نوی دیگران ما را نیز تحت تاثیر قرار می داد. اما از آنجا که تحولات پی در پی و رشد پویای همه جانبه افکار، اندیشه ها، فن اوری و ... یکی از اصول همیشگی دورانها بوده است، بی تردید هر مملکت و قومی که به هر علتی نتواند رشد قابل توجه در زمینه ای مختلف داشته باشد نمی تواند تعیین کننده و تاثیر گذار باشد. به عبارتی همزمان باافول تدریجی همه جانبه تواناییها در سرزمین ما و رشد و توسعه جوامع دیگر به خصوص مغرب زمین، تمام فعالیتها و روابط به طور اعم و فرهنگ و هنر به طور اخص تحت تاثیر این موج ایجاد شده قرار گرفت. به طوری که با گذشت هرروز، ماه و سال، شاهد کمرنگ شدن اصالتهاو هویتهای خویش بودیم. علت نیز کاملا مشخص است، وقتی توان و مایه اصلی به هر علت و دلیلی وجود نداشته باشد توانایی مقابله با مایه ها و حرفها و توانهای شاید بد، اما اندیشیده شده نیز نخواهد بود. مانند بسیاری از ورزشها ما نیز در این شرایط حالت دفاع آن هم از نوع بدش را داشتیم، دفاع بازی که هر بار بازتر و بازتر می شد.

بعضا هم اگر مقابله ای می کردیم که یا شاید قدرتمان کمتر بوده و شاید چون اندیشه خاصی نداشتیم بزودی زود از صحنه خارج شدیم به این شکل در بسیاری از زمینه ها ما مصرف کننده تولیدات و ابتکارات دیگران شدیم. تجربه و تحقیق نشان داده است که در طی این روند خواسته یا ناخواسته ملتهایی از نوع و درجه ملت ما هر جا که اندیشه ها و فکر برتر و طبیعتا عمل مناسب تر در آستین داشته اند موفق بوده اند. یعنی هر جا که صرفا مصرف کننده بدون تفکر نبوده ایم و در همان زمینه وارداتی اندیشه را نیز بکار گرفته ایم، نسبتا موفق بوده ایم چنین جریانی در باب فرهنگ و معنی به ویژه در چند سال اخیر بعد از انقلاب اسلامی در کشور خودمان به شکل زاینده ای دیده می شود. برای مثال درست است که


دانلود با لینک مستقیم


کارورزی مرکز آفرینش هنری یزد 148 ص

تحقیق در مورد آفرینش فضایی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد آفرینش فضایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آفرینش فضایی


تحقیق در مورد آفرینش فضایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه20

 

 

مفدمه

پرداختن به معماری به عنوان یک تدبیر، شاید این امکان را فراهم آورد که تا گستره فراگیر از چشم انداز مادی ، معنوی و فکری را وسیعاَ درک کنیم.محیط پیرامون ما اعم از طبیعی یا مصنوعی ، مجموعه ای محکوم به زوال و نابودی است. راستی نسبت آدمی به آنچه می سازد و می آفریند .چگونه نسبتی است ؟ بستر انسان برای زیستن است که می آفریند و آباد می کند پس چه نسبتی است میان آدمی ، آفریده هایش ... و مرگ.

شاید حفظ میراث و تاریخ هر کشور بتواند مردم جامعه را با ریشه های فرهنگی خود آشنا کند.  اما تا چه حد می توان فرسوده ای را از مرگ جست چرا پدر پیر است و پسر جوان و روزی پسر جای پدر، شاید اولین قانون خلقت در جابه جایی باشد از گذشته به امروز برای آینده ؛ گذشته ای که در حد هستی یک نطفه آغاز می گردد و آینده ای که در حد ساخت دنیایی جدید رقم می خورد.به قول هایدگر تاریخ انسان، تاریخ فراموشی هستی است و روزمرگی ، او را از درنگ در معنای غایی آن غافل کرده است .در آفریدن و هست کردن است که این فراموشی و غفلت به آگاهی بدل می گردد: آدمی می آفریند تا از مرگ برهد،- اما مرگ تنیده در تار وپود این آبادی است ...آنکه می سازد تا از هراس مهیب نیستی وارهد خبر از حقانیت مرگ می دهد .- ایمان به مرگ است که ساختن و آفریدن را معنا می دهد . و معماری اشارتی است به آفرینش، و از این روست که معنای زندگانی می دهد معمار، معماری جستن جاودانگی در خاک میرای زمین است و معمار التهاب هماره خاک در اشتیاق زندگانی .

معماری پاسخی به مرگ است . می آفریند تا نیستی مرگ را گواهی دهد اگر فنا در خاک و گل آدمی است و آدمی را به خاک فرو نشاند، معماری ، خاک فنا ناپذیر آدمی رابه جاودانگی پیوند می زند چه سرشت طربناکی است درد جاودانگی !

اما ! معمار، در میان عشقش گرفتاری دارد دوچندان : برای او درمان فنا در قامت خود فانی اوست ، در بستر خاک او ققنوسی سرنوشت است بر بسترخاکستر دردش، آتش اشتیاق- عطش آفریدن-  همواره شعله ور است، می سازد و باز بر زمین میزندش، بر قامت زمین ، شادمانه ، رختی از هستی می پوشاند : معماری می کند آفریده هایش شاید چندان دیر نخواهد پایید می داند او می ماند و این آفرینش ، مدام، حسرت نا تمام ، اما این بار باز در دنبال این هدف به دنبال ایجاد حیاتی دوباره و گردش خونی در رگهای فرتود


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آفرینش فضایی