دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 47 صفحه می باشد.
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده می باشد.
اقدام پژوهی آموزگار ابتدایی چگونه توانستم با روش تدریس مبتنی بر فناوری اطلاعات ( IT ) اختلالات یادگیری سمانه ( دانش آموز پایه اول ابتدایی ) را حل کنم؟
چکیده
در این چند سال بعنوان معلم پایه اول ابتدایی با دانش آموزان دختر و پسر با ویژگی های رفتاری و اجتماعی متفاوت سر و کار داشتم. اما امسال یکی از دانش آموزان من به نام سمانه، با بقیه بچه هایی که تا به حال دیده بودم خیلی فرق داشت. او کودکی خجالتی، مضطرب و افسرده بود. آهسته و لرزان صحبت می کرد. با بقیه بچه ها دوست نمی شد و گوشه گیر بود. حتی قادر نبود که وسایل خود را از کیفش در آورد. کتابش را وارونه در دست می گرفت و هنگام تصویرخوانی از کتاب بخوانیم، می گفت: چیزی نمی بینم. در نوشتن نیز مشکل داشت و ساده ترین علائم کتاب بنویسیم را نمی توانست، بنویسد. او ریاضی را درک نمی کرد. به طور کلی او دچار اختلالات یادگیری یا دیسلکسی بود. در گوش دادن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، استدلال کردن و درک کردن مشکل داشت. با بررسی هایی که انجام دادم از نظر فیزیکی و هوش کاملاً سالم و عادی بود ولی در یادگیری بسیار مشکل داشت. برای حل اختلالات یادگیری و رفتاری او نیاز به روش تدریس مناسب و خاص بود.
پس از مطالعه و بررسی فراوان، روش های ویژه ای را برای بهبود وضعیت او به کار بستم. راه حل های مختلف را آزمایش کردم. بهترین راه این بود که نوآوری های آموزشی را به کار ببرم و با استفاده از فناوری نو اختلالات یادگیری سمانه را حل کنم. بنابراین از روش IT استفاده کردم.
با تلاش فراوان توانستم به نتیجه مطلوب برسم. به طوری که پیشرفت سمانه بسیار چشمگیر بود. او نه تنها در درس ریاضی و بخوانیم پیشرفت بسیار زیادی داشت بلکه مشکلات رفتاری او نیز به کلی رفع گردید و همانند سایر دانش آموزان در فعالیت های کلاسی شرکت می کرد.
نتیجه ای که در نهایت به دست آمد این بود که: توانستم اختلالات یادگیری (دیسلکسی ) سمانه را با کمک تدریس مبتنی بر IT حل کنم و از او دانش آموزی فعال و علاقمند بسازم. علاوه بر آن پیشرفت تحصیلی و علاقمندی سایر دانش آموزان نیز با این روش میسر شد و کلاسی سرشار از شادی و نشاط مهیا نمودم. موفقیت تحصیلی، علاقمندی و سرزندگی سمانه و سایر دانش آموزان نشان دهنده موفق بودن این طرح می باشد.
توصیف وضعیت موجود
اینجانب …………. ، دارای مدرک لیسانس ، مدت سال است که در خدمت آموزش و پرورش مشغول به تدریس می باشم . امسال نیز بعنوان معلم پایه اول در مدرسه ………..مشغول به خدمت می باشم
از ابتدای سال تحصیلی متوجه شدم که یکی از دانش آموزانم به نام سمانه دارای علائمی از قبیل بی علاقگی به مدرسه، ترس از مدرسه، همکاری نکردن با معلم، انجام ندادن تکالیف درسی به طور منظم، ضعف درسی، گوشه گیری و انزوا طلبی می باشد که نشاندهنده وجود اختلالات رفتاری و درسی در این دانش آموز بود. او دور از پدر و مادرش زندگی می کرد زیرا آن ها در حال کوچ کردن بودند.به همین دلیل او با پدربزرگ و مادربزرگ خود در روستا ساکن بود. دوری از پدر و مادر باعث بروز مشکلات روحی و عاطفی شده بود که بر اختلالات یادگیری او می افزود. آن ها به دلیل فقر اقتصادی ازوسایل ساده رفاهی مانند تلویزیون محروم بودند. وقتی از سمانه می پرسیدم از برنامه های تلویزیون به کدام یک علاقه داری؟ می گفت: ما تلویزیون نداریم. او برای ورود به مدرسه مورد سنجش قرار نگرفته بود همچنین دوره پیش دبستانی را به علت فقر فرهنگی خانواده نگذرانده بود. او کودکی خجالتی، مضطرب، افسرده و نگران بود. دستانش همیشه از عرق خیس بود. جثه ای کوچکتر از سایر همکلاسی هایش داشت. من اغلب در زنگ های تفریح از پشت پنجره کلاس رفتار او را زیر نظر داشتم. اصولاً جنب و جوش و تحرک بسیار کمی داشت. بیشتر در گوشه حیاط مدرسه در کنار خواهر بزرگترش که کلاس چهارم بود
می ایستاد و بچه های دیگر را با کنجکاوی نگاه می کرد. او با کسی ارتباط برقرار نمی کرد و حتی با همکلاسی هایش هم دوست نبود. هنگام صحبت کردن همیشه ترس داشت و خیلی آهسته و لرزان صحبت می کرد. در کلاس وقتی از دانش آموزان می خواستم کتاب های خود را روی میز گذاشته و باز کنند مدت زیادی طول می کشید تا کتاب خود را از کیفش در آورد و روی میز قرار دهد. یک ماه طول کشید تا من به کمک همکلاسی هایش به او یاد دادیم تا کتاب خود را وارونه در دست نگیرد.
هنگام تدریس نگاره های کتاب بخوانیم، دانش آموزان می بایست درباره لوح ها صحبت کنند و تصویر خوانی کنند. وقتی نوبت به سمانه می رسید مدت ها به تصویر نگاه
می کرد و جوابی نمی داد. وقتی از او می پرسیدم که در تصویر چه می بینی؟ می گفت: هیچی نمی بینم.
ابتدا فکر کردم که او مشکل بینایی دارد. به همراهی مدیر مدرسه او را به مرکز بهداشت فرستادیم تا مورد آزمایش بینایی سنجی و شنوایی سنجی قرار گیرد. در هر دو مورد مشکلی نداشت. بعد از آن به نظرم رسید که خجالتی است و نمی خواهد در جمع صحبت کند. از او خواستم که فقط برای من صحبت کند و باز او جواب می داد که در تصویر چیزی نمی بیند. با توضیحاتی که من و سایر همکلاسی هایش در باره تصاویر می دادیم او فقط بعضی از زیرنگاره ها را نام می برد و در مورد لوح بزرگ هیچ چیز نمی گفت. او اصلاً فکر نمی کرد و طوطی وار جواب می داد هرچه بچه ها اعم از درست یا غلط می گفتند همان را تکرار می کرد.
در نوشتن هم بسیار مشکل داشت و ساده ترین علایم موجود در کتاب بنویسیم را
نمی توانست، بنویسد. اغلب او را پای تخته آورده، دست او را می گرفتم تا بتواند، بنویسد. در دفتر مشق هم به او تمرین می دادم، اما باز هم در نوشتن مشکل داشت. او خیلی بی توجه بود. دائم به اطراف خود نگاه می کرد و در نوشتن بسیار کند بود. مدتی طول می کشید تا بتواند یک علامت خیلی ساده رسم کند. در خواندن و نوشتن و به خاطر سپردن اعداد هم بسیار مشکل داشت.
دو ماه از سال تحصیلی می گذشت و من هرچه تلاش می کردم سمانه هیچ پیشرفتی نداشت. همیشه در این فکر بودم که: "چگونه می توانم مشکلات یادگیری و رفتاری او را حل کنم؟"