دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
آموزش و پرورش
کمیسیون فرهنگیان ستاد ائتلاف اصلاح طلبان: آموزش و پرورش وزارتخانه ای است با 2/1 میلیون معلم و کارمند و حدود 15 میلیون دانش¬آموز که در بیش از 150 هزار آموزشگاه به تحصیل مشغولند.(شامل دوره های :آمادگی -ابتدایی- راهنمایی- متوسطه -پیش دانشگاهی - تربیت معلم -اموزش بزرگسالان).11400 اموزشگاه به صورت غیرانتفاعی وبقیه به شکل دولتی اداره می شوند. به این ترتیب نظام آموزش و پرورش به شدت متمرکز و تحت کنترل دولت است.93 تا 95 درصد بودجه جاری وزارتخانه که تنها از سال 83 تا 86 تقریبا دو برابر شده است، صرف پرداخت حقوق و مزایای کارکنان می¬شود.در همین حال کارکنان این وزارتخانه در میان دستگاه های دولتی همچنان پایین ترین حقوق ها را دریافت می کنندو همواره به کمی حقوق ومزایای خود معترضند.
به رغم گذشت بیش از 20 سال از تاسیس نخستین مدارس غیر انتفاعی وتشویق مشارکت های مردمی تنها 3/6 درصد دانش¬آموزان زیر پوشش مدارس غیرانتفاعی تحصیل می کنند واین امار در 15 سال گذشته افزایش نیافته است.در سال تحصیلی 86- 85 تعداد دانش اموزان مدارس غیر انتفاعی کمتر از یک میلیون نفر بود.
ساختمان وکلاس
تعداد ساختمان¬های آموزش و پرورش با کاربری اموزشی، اداری و تربیت معلم و مالکیت دولتی یا استیجاری در مجموع 90 هزار دستگاه است که در انها بیش از120 هزار مدرسه دولتی تشکیل می شود. 670 هزار کلاس درس درتنها 440 هزار اتاق/کلاس برگزار می¬گردد.حدود 50 درصد ساختمان¬های در اختیار آموزش و پرورش یا به کلی مخروبه¬اند و باید تخریب و نوسازی شوند و یا نیاز به تعمیر اساسی و مقاوم¬سازی دارند. در سال 85 بودجه¬ای معادل 4 میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی به نوسازی و بازسازی مدارس مخروبه اختصاص یافت که قرار است در مدت چهار سال در اختیار سازمان نوسازی و تجهیز مدارس قرار گیرد.در سال 85، 700میلیون دلار ودر سال جاری 1115 میلیون دلار از این مبلغ، در اختیار اموزش وپرورش قرار گرفت اما به دلیل مقررات دست وپاگیراداری ومشکلات بوروکراتیک، سازمان نوسازی مدارس قادر به جذب این بودجه وساخت وساز وتعمیر مدارس در مقیاس وسیع نیست.
نیروی انسانی
حدود 40 در صد کارکنان دولت در وزارت اموزش وپرورش به کار اشتغال دارند. مجموع شاغلان این وزارتخانه حدود2/1 میلیون نفر است. تقریبا 700هزار نفر از این تعداد در کلاس های درس به عنوان اموزگار ، دبیر،هنراموز به تدریس مشغولند و400هزارنفر به عنوان کادر اداری مدرسه(مدیر، معاون،دفتردار،سرایدار، متصدی ازمایشگاه وکارگاه، کتابدار ) و کارمند اداری در مناطق وسازمانها وستاد وزارتخانه کار می کنند.بسیاری از کارکنان اداری دارای رسته اموزشی هستند و اشتغال کارکنان اموزشی در مشاغل اداری وبالعکس به سهولت امکانپذیر است ونیاز به تغییر رسته ندارد. با امارهای ارائه شده باید با احتیاط برخورد کرد وتناقض های موجود در انها را به عنوان بخشی از نارسایی سیستم پذیرفت.
حدود 332 هزار نفر از کارکنان آموزش و پرورش در مدارس ابتدایی به کار مشغولند، 80 درصد آنها به عنوان معلم یا مدیر- معلم در کلاس درس به تدریس می-پردازند. 45 درصد معلمان دوره ابتدایی مرد و 55 درصد زن هستند. مدرک تحصیلی کارکنان دوره ابتدایی به شرح زیر است: 48 درصد دیپلم، 32 درصد فوق دیپلم، 19 درصد لیسانس و یک درصد کمتر از دیپلم. حدود 255 هزار نفر از کل کارمندان رسمی و پیمانی آموزش و پرورش در مدارس راهنمایی خدمت می¬کنند. از این تعداد 183 هزار نفر (67%) به کار تدریس مشغولند و بقیه در مشاغلی از قبیل مدیریت، معاونت، کارهای اداری و دفتری، نظارتی و کیفیت بخشی به کار اشتغال دارند. از لحاظ تحصیلات 40 درصد معلمان راهنمایی دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر، 53 درصد فوق¬دیپلم و 7 درصد دیپلم هستند. در مقطع متوسطه و پیش¬دانشگاهی 300.000 نفر مشغول به کارند که 61 درصد به عنوان دبیر یا هنرآموز در کار تدریس فعالیت دارند و بقیه با عناوینی مانند رئیس ، معاون، متصدی آزمایشگاه و کارگاه، دفتردار، مربی پرورشی و غیره مشغول به خدمت هستند. 81 درصد کارکنان این مقطع دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاترند. کارمندان متوسطه، 54 درصد مرد و 46 درصد زن هستند.نگاهی به این امار نشان می دهد که جداسازی جنسیتی دانش اموزان در کلیه مقاطع تحصیلی فرصت اشتغال قابل توجهی برای بیش از 500 هزار تن از دختران وزنان فراهم اورده است به گونه ای که بزرگترین گروه شغلی همگن در میان زنان،کارکنان اموزش وپرورش هستند.
نکته دیگر پایین بودن امار دانش اموختگان درمیان معلمان مدارس ابتدایی وراهنمایی است .گسترش اموزش های ضمن خدمت فرهنگیان وحرفه ای کردن ان و ارتباط فعال بین اموزش وپرورش و مراکز اموزش عالی دولتی وایجاد انگیزه های معنوی ومادی در میان معلمان برای ارتقای سطح تحصیلات خود از جمله عوامل ارتقای کیفی نیروهای شاغل در این وزارتخانه است. در مراکز تربیت معلم نیز که دانشجویان پس از دو سال تحصیل مدرک تحصیلی فوق¬دیپلم دریافت می¬کنند، حدود 3000 نفر به عنوان مدرس مشغول به کار هستند. تعداد کارکنان حوزه ستادی حدود 50000 نفر وتعداد معلمان حق التدریس بین 50 تا 100 هزار نفر در نوسان ا ست. در دوره مرتضی حاجی وزیر اسبق آموزش و پرورش تلاش هایی برای کاهش نیروهای ستادی با حذف حدود 300 پست سازمانی صورت گرفت . نزدیک به 20 هزار نفر از اموزگاران دربیش از 20 هزار واحد امادگی (پیش دبستانی) که مخصوص کودکان 6 ساله است به کار مشغولند.17 هزار تن از کارکنان رسمی وپیمانی وزارت در1350 اموزشگاه استثنایی ، اموزش کودکان معلول را بر عهده دارند. در سال های اخیر اموزش وپرورش بخشی از نیاز انسانی خود را از طریق شرکت های خدماتی تامین می کند. درحال حاضر حدود 46 هزار نیروی خدماتی در قالب این شرکت ها در اموزش وپرورش مشغول کار هستند.
فهرست مشکلات
الف- کسری بودجه: بودجه جاری وزارت آموزش و پرورش که93 تا 95 درصد آن را هزینه¬های پرسنلی تشکیل می¬دهد، از سال 1383 تاکنون دو برابر شده است، اما کارکنان آموزش و پرورش همچنان از تبعیض در پرداخت حقوق نسبت به سایر کارکنان دولت رنج می¬برند و حقوق دریافتی آنها هیچ تناسبی با هزینه¬های واقعی زندگیشان ندارد. مشکلات معیشتی معلمان همه جنبه های اموزش وپرورش را تحت تاثیر قرار داده است . به گونه ای که گفتمان غالب در این حوزه بحث معیشت است ونه فرهنگ.
جمعیت جوان متولد دهة شصت از آموزش و پرورش گذر کرده¬اند. در سال 1378 تعداد دانش¬آموزان به رقم 5/18 میلیون نفر رسید و از آن به بعد سیر نزولی جمعیت دانش-آموزی آغاز شد و در سال تحصیلی 85-86 رقم واقعی دانش¬آموزان به حدود 15 میلیون نفر رسیده است، اما برخلاف پیش¬ بینی¬ها با کاهش تعداد دانش اموزان مشکلات مدارس از جمله کمبود فضا های اموزشی حل نشد.
کسری بودجه جاری آموزش و پرورش در ده سال گذشته به صورت پدیده¬ای مزمن درآمده است. چندان که وزارتخانه برای پرداخت حقوق معلمان در سه ماهه پایانی سال همیشه با کمبود بودجه مواجه می¬شود. هر سال بخشی از مطالبات قانونی معلمان به دلیل کمبود پول به سال بعد و حتی سال¬های بعد به عنوان دیون منتقل می¬شود، به طوری که یکی از وعده های همیشگی پرداخت مطالبات معوقه معلمان است.کسری بودجه اموزش وپرورش در سال جاری 2600 میلیارد تومان است که به گفته سرپرست این وزارتخانه دولت 1100 میلیارد تومان ان را پرداخت می کند. بخشی از این کسری هزینه های حقوق ومزایای پرسنلی است وبخش دیگر ان سرانه دانش اموزی است که صرف امور جاری مدارس می شود. مدیران مدارس در تنگنای عجیبی گرفتار شده اند از یکسو دولت با تبلیغات فراوان وصدور بخشنامه اولیا را از پرداخت وجه به مدرسه منع کرده وازسوی دیگر دولت سرانه دانش اموزی را پرداخت نمی کند .
ب - نابسامانی نیروی انسانی : در حالی که آموزش و پرورش در برخی مناطق و استان¬های محروم با کمبود دبیر مواجه است، در شهرهای بزرگ حدود 100 هزار معلم مازاد وجود دارد. از طرفی وزارتخانه مجبور است از معلمان حق¬التدریسی برای رفع نیازهای خود در مناطق محروم ونیازمند وحتی در مناطق برخوردار برای بالانس نیرو استفاده کند. بین 100تا50 هزار معلم حق¬التدریسی در مدارس مشغول به کار هستند.البته امار رسمی 53 هزار نفررا نشان می دهد اما مدیران مدارس با استفاده از اعتباراتی که در اختیار دارند کمبود کادر اموزشی واداری خود را از طریق به کار گیری نیروهای حق التدریس وقرار دادی بدون مجوز رسمی اداری تامین می کنند.
آموزش و پرورش از کمبود معلمان آموزش دیده نیز رنج می¬برد. در گزینش معلمان شایستگی¬های حرفه¬ای کمتر مورد توجه قرار می¬گیرد. شیوه عمل هسته های گزینش براحراز صلاحیت های عقیدتی و وفاداری سیاسی معلمان به نظام متمرکز است. آموزش¬های ضمن خدمت معلمان ضعیف و ناکارآمد است. در این دوره¬ها به افزایش مهارت معلمان، به روز شدن دانش آنها و اصلاح و نوسازی روش¬های تربیتی و اموزشی توجهی نمی¬شود ومعلمان نیز به این دوره ها صرفا به عنوان راهی برای کسب امتیاز لازم برای ارتقای گروه شغلی نگاه می کنند.
هم¬چنین میان رشته تحصیلی بسیاری از دبیران و مواد درسی¬ای که تدریس می¬کنند ناهماهنگی وجود دارد.چه بسا لیسانس ادبیات که فیزیک تدریس می کند ویا لیسانس مدیریت که سالها ریاضی تدریس کرده است .داشتن معلومات عمیق وتخصصی در رشته تدریس می تواند شگفتی واحترام دانش اموزان را بر انگیزد اما کاربرد چندانی در برنامه های اموزشی مدرسه ندارد.
نکته با اهمیت شیوه کلاسداری معلم وتسلط بر تمرین ها وسئوالهای کتاب مرجع درسی است هر گونه بحث اضافی باعث عقب افتادن درسی بچه ها می شود.به این ترتیب دانش معلمان با گذشت زمان در چهارچوب کتاب درسی خلاصه ومحدود می¬شود.مدارس دولتی به نحو حیرت¬آوری از علوم روز و شیوه¬های جدید تدریس عقب افتاده¬اند.
ج- اموزش بدون تجهیزات : ارائه درس در کلاس و در زنگ¬های 85 تا 90 دقیقه¬ای که دو ساعت تدریس محسوب می¬شود از سوی معلم به صورت سخنرانی و در دروسی مانند ریاضی، فیزیک و شیمی سخنرانی توام با نوشتن مطالبی بر تخته سیاه انجام می شود. دانش¬آموزان در ردیف¬های منظم روی نیمکت¬های چوبی که عرض آنها 25 سانتی¬متر است در وضعیتی ناراحت و متراکم می نشینند و چشم به معلم و تخته سیاه می دوزند. آهنگ صدای معلم بعد ازحدود 15 دقیقه برای دانش¬آموزان تکراری وآزار دهنده می¬شود، ذهن اکثر بچه ها در یک واکنش دفاعی قفل می کند. عده¬ای مشغول شیطنت و بازی می¬شوند. عده¬ای به خواب می¬روند. چند نفری هم از روی ادب یا ترس ساکت و آرام به معلم و تخته چشم دوخته¬اند، امّا روحشان از کلاس درس پرواز کرده است.بخش مهمی از وقت معلم صرف ساکت کردن کلاس وایجاد نظم می شود. انگیزه اکثر دانش¬آموزان از انجام دادن تکالیف درسی ترس از تنبیه، امتحان و نمره است. آن که حافظه¬ای قوی¬تر داردموفق¬تر نیز هست. دانش¬آموز موفق کسی است که مطالب کتاب¬های درسی را مو به مو در حافظه خود جای دهد. و روز امتحان این مطالب را برروی ورقه امتحانی پیاده و نمره 18 تا 20 کسب کند.
تناسب شگفت¬انگیزی بین معلم، کتاب درسی، برنامه¬های آموزشی و شیوه¬های مدیریت وجود دارد. دانش¬آموزان خود را با این سیستم تطبیق می¬دهند. حتی کالبد فیزیکی مدرسه هم با اجزاءوروابط انسانی آن در تناسب است. محصول این مجموعه هماهنگ بعد از 12 سال تدریس و تحصیل، فارغ¬التحصیلی است که در بهترین حالت مغزی انباشته از فرمول، تعاریف و معلومات پراکنده و غیرمرتبط دارد و به لحاظ روانی انسانی است درگیر تناقضات روحی وروانی واجتماعی.
د- سرانه ای که به مدرسه نمی رسد : سهم آموزش و پرورش ما از تولید ناخالص ملّی یک درصد از متوسط جهانی پایین¬تر است (5/3 درصد) امّا همین بودجه کم نیز در سیستم ناکارآمد دولتی به درستی مصرف نمیشود.
بر اساس بودجه جاری آموزش و پرورش در سال 85 (مصوب و متمم)، دولت در سال تحصیلی 86-85 برای هر دانش¬آموز 600 هزار تومان هزینه کرده است و این رقم در سال تحصیلی 87- 86 با احتساب مبالغ کسری بودجه افزون بر 800هزار تومان خواهد بود. امّا این سرانه فقط روی کاغذ وجود دارد به مدرسه نمی¬رسد. بر اساس محاسبه¬ای که توسط کارشناسان مستقل انجام شده