فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بانک ایمیل استان اصفهان

اختصاصی از فایل هلپ بانک ایمیل استان اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بانک ایمیل استان اصفهان


بانک ایمیل استان اصفهان

بانک ایمیل استان اصفهان

 

تعداد    21600 عدد ایمیل

 

تاریخ آبدیت     1394/07/09

فعال94


دانلود با لینک مستقیم


بانک ایمیل استان اصفهان

دانلود مقاله مکانهای گردشگری و صنایع دستی استان زنجان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله مکانهای گردشگری و صنایع دستی استان زنجان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

امکان گردشگری

 

سلطانیه :
سلطانیه شهری است که در 57 کیلومتری شمال غربی شهرستان ابهر واقع شده از نظر تسیمات کشود جزو استان زنجان واز شهرهای اقماری ابهر است. که دارای 50102 نفر جمعیت است.
بنای اولیه شهر سلطانیه فعلی در سال 704 هجری بدست ارغون خان بن آباقا خان بن هولاکو خان مغول نهاده شده است. و با همت سلطان الجایتو معروف به خدابنده در سال 710 هجری به پایان رسیده است . انتخاب سلطانیه به پایتختی ناشی از عوامل زیر بوده نخست آنکه دره با صفای ابهر در سرراه آذربایجان واقع شده وبه همدان نیز که به جاده بغداد منتهی می شد نزدیک بود. دوم دشت سبز و خرم سلطانیه و حوالی ابهررود و کوههای جنوبی این سامان از حیث وفور نعمت و زیادی آب و علوفه ، واز لحاظ تغذیه احشام و گله داری قوم مغول نقطه بسیار مناسبی بود به این علت مهاجرین قوم مغول از آذربایجان رویگرد شده خیمه و خرگاه خان مغول را در چمن همیشگی سلطانیه برپا کردند و بعدها به پایتختی انتخاب شد. به استناد متون تاریخی این منطقه قبل ازمغول شهر ویاژنامیده می شد. پس از استقرار مغولان اولین بتایی که ساختند قونقور آلانک نامیده می شد. وبعدها گنبد عظیم سلطانیه پی ریزی واحداث گردیده که ما تفصیل بنای آنرا می نگاریم.
تفضیل بنای گنبد عظیم سلطانیه
این گنبد مرتفع که اخل باروی سلطانیه قرار گرفته بنایی است مثمن { هشت گوش } که طول هر ضلع آن برابر هشتاد گزبوده و کنبد فراز این بنا 120 گز ارتفاع دارد. که اعجاب و تحسین ارباب فن را بر می انگیزاند. الیاروس که از طرف فردریک پادشاه نروژ بعنوان سفیر به دربارپادشاه ایران شاه عباس ثانی آمده از سلطانیه عبو.د کرده و حالت مسجد جانع سلطانیه را به این شرح توصیف می نماید . از سه درب به این مسجد وارد می شوند زیرا که مثل درهای کلیساهای ما از چدان ویا از آهن نیست . بلکه ازفولاد جوهری بسیار ممتاز است درب بزرگ مسجد که روبه میدان است. میان اهالی معروف است که اگر صد نفر به قوت بخواهند آن را بگشایند باز نمی شود ولیکن اگر طفلی این عبارت را بگوید به عشق علی ( ع) باز شو به یک جزئی اشاره باز می شود. از جنب مسجد بواسطه یک پنجره مس مطلایی که فاطله شده مقبره سلطان مغول دیده می شود.
قرآنهای متعدد در این مقبره است که با قلم های بسیار جالبی بعرض دو انگشت بوده نوشته شده این در و پنجره از جمیع اشیاء نفیس که مادر ایران دیده ایم ممتاز و نفیس تر اسیت و طوری آلات این پنجره را به هم وصل کرده اند که یکپارچه بنظر می آید مدت هفت سال تمام صنعت کارهای متعددی وماهری روی این سه درو پنجره کار کرده اند. (1)
تپه تاریخی نور
از دیگر آثار تاریخی سلطانیه تپه نور است که در 1500 متری جنوب شرقی گنبد قرار دارد ووسعت آن 12*120 متر مربع و ارتفاع آن 15 متر می باشد در کاوشهای باستان شناسی وجود بنای قدیمی در اعماق آن تپه مشخص و محرز شده . نمونه های از کاشیهای تزیینی زرین فام از این تپه استخراج شده است . این تپه که گویا قبر ارغون شاه زمانیب در بالای آن بوده استحقاق کاوش و بررسی تحقیقاتی دارد.
نکاتی چند در مورد سلطانیه
گنبد عظیم سلطانیه پس از گنبد مسجد جامع مریم مقدس در فلورانس ایتالیا و مسجد ایاصوفیه استانبول ترکیه سومین بنای تاریخی جهان و اولین با عظمت در ایران است . قید این نکته ضرورت دارد که این بنا در دوران برپایی خود قرن هفتم اولین بنای عظیم در جهان بوده ، معماری گنبد از نظر عظمت و ابعاد منحصر به فرد بوده و نمونه بدیعی از یک آزمایش موفق معماری بوده است . مادام دیولافوا ارتفاع گنبد سلطانیهرا از نوک آن تاکف داخل 51 متر ذکر کرده است. این بنا دارای 5/48 متر ارتفاع و 60/26 متر دهانه قوس گنبد می باشد به عبارت دیگر سنگینی عظیم گنبد 200 تنی و کلیه فشارهای ناشی از قوسها و المانهای معماری را جرزهای هشت گانه تحمل می نمایند. واین خود عجیب است . (1)
برگی از تاریخ معماری ایران
اشاره :
تاثیر متقابل معماری ایران ودنیای مسیحی
یکی از موارد جالب در تاریخ معماری ایران بررسی تاثیر متقابل معماری ایران بر دیگر مناطق جهان است که این جا به بررسی یکی از این موارد میپردازیم .
گنبد سلطانیه ، یکی از بناهای شاخص معماری قدیم ایران و شاهکار سبک آذری (1) است. ( قرن 8) . ساخت این بنا را به الجایتو نسبت میدهند و میگویند وی قصد داشت آرامگاه امامان شبعه را به این مکان منتقل کند که به آرزوی خود نرسید.
تصویر: گنبد سلطانیه
مجموعه این بنا شامل خانقاه مدرسه و مسجد و صحن بزرگی بوده است که اکنون تنها فضای کنبد خانه و مقبره الجایتو باقی مانده است . کنبد این بنا دوپوش (2) بوده ، قطر آن حدود 5/25 متر است. به روایتی ، صحن (3) این مجموعه دو برابر میدان نقش جهان اصفهان بوده است.
پروفسور سن پائولوزی ، یکی از روسای سابق دانشکده معماری فلورانس ، عقیده داشت که ساختار گنبد کلیسای سانتا ماریا دل فیوره در شهر فلورانس از کنبد سلطانیه اقتباس شده است.
تصویر : گنبد کلیسای سانتا ماریا دل فیوره
وی فرم ودوپوش بودن و نیز ویژگیهای ساختار هر دو کنبد را که آجری بوده ، بدون استفاده از مهار یا اسکلت در درون خود – به صورت خود ایستا – اجرا شده است ، یکسان دانسته ، معتقد است نه تنها تا قبل از آن ، ساخت چنین گنبدی در ایتالیا و استان تسکانا و فلورانس انجان نشده ، بل که رولنسکی معمار کلیسا این گنبد رااز بنای سلطانیه اقتباس کرده است. وی در این زمینه کتابی به نام« تاثیر کنبد سلطانیه در گنبد کلیسای سانتا ماریا دل فیوره
پینوشت :
(1) سبک آذری یکی از سبکهای معماری سنتی ایرانی است .

 


(2) کنبد دو پوش : گنبد دو پوسته . این نوع گنبد که نمونه های فراوانی از آن در سراسر ایران وجود دارد از دو کنبد درون هم تشکیل شده است. بیان ویژگیهای این نوع کنبد فرصت جداگانه ای میطلبد .
(3) حیاط مرکزی که فضاهای اصلی مجموعه بنا دور آن شکل میگرفت.
گنبد سلطانیه
معروفی بنای گنبد سلطانیه
گنبد عظیم سلطانیه در حال حاضر در بین خانه های خشتی سلطانیه همچون نگینی نی درخشد و گوشه ای از هنر و معماری را به عالمیان عرضه می دارد. در قسمت جنوب غربی ارگ سلطنتی ( کهندژ) شهر سلطانیه ، آرامگاه سلطان محمد خدابنده اولجایتو به مثابه یکی از عظیم ترین آرامگاههای اسلامی و شاید با شکوهترین آنها موسوم به گنبد سلطانیه قرار گرفته است.
تعدادی از محقیقن اسم قدیمی سلطانیه را ( شرویاز) دانسته اند، هم چنانکه قبلا مذکور افتاد شرویاز که امروزه ( ویار ) و ( ویر) نامیده می شود . نام دیگر منطقه سلطانیه ( قنغوراولانگ ) است. این کلمه نیز مورد تجزیه و تحلیل پژوهشگران قرار گرفته ودر رابطه با کلمه ( قتغور ) اظهار نظرهای متعددی به عمل آمده . تاریخ احداث آرامگاه اولجایتو به طور مشسخص در حد فاصل سالهای 704- 712 وبه دستور سلطان محمد خدابنده وبا تولیت و نظارت خواجه رشید الدین فضل الله همدانی ساخته شده است .
سبب ایجاد گنبد سلطانیه
درمورد علل احداث این بنا در تواریخ چنین آمده است :
اولجایتو پس از طرح سلطانیه تصمیم گرفت که به تقلید از آرامگاه برادرش غازان خان ، آرامگاه دفیع وبا شکوهی برای خود بسازد به همین جهت برای بر پایی این آرامگاه ، هنرمندان از هر سو به سلطانیه آمدند تا یکی از شاهکارهای عظیم دوره مغول را به عرصه ظهور برسانند
بنای گنبد سلطانیه در سال 5702 ( به روایتی ) براساس طرح آرامگاه غازان خانکه آن نیز از بنای آرامگاه سلطان سنجر در ( مرو) الهام گرفته ، ساخته شده بود با این تفاوت که پلان آرامگاه سلطان سنجر مربع ، و پلان گنبد سلطانیه هشت ضعلی است . اگر چه تا حد زیادی معماری آرامگاه سلطان سنجر در بنای سلطانیه تاثیر گذاشته بود لیکن حیزهای ابتکاری در بنای اخیر بحدی است که آنرا بصورت یکی از شاهکارهای هنر و معماری ایران در آورده است که بعدها نمونه و الگوئی برای احداث تعداد زیادی از انبیه این دوره شد. همچنین معماری گنبد سلطانیه را شخصی به نام سید علی شاه انجام داده است.
ظاهرا هنگامی که اولجایتوامر به احداث آرامگاه خود کرد هنوز یکی از مذاهب اسلام را به عنوان مذهب رسمی انتخاب ننموده بود . وی تقریبا در سال 5709 یعنی موقعیکه کار ساختمان گنبد روبه اتمام بود سفری به عراق نمود و تربت پاک امام حسن (ع) و حضرت علی (ع) را در کربلا و نجف زیارت کرد.
بنا به قولی ، براثر تشویق و ترغیب علما و روحانیون بزرگ شیعه که در آن زمان در دستگاه حکومتی صاحب منزلتی بودند ، اولجایتو مذهب تشیع را به عنوان مذهب رسمی پذیرفت و بعداز مدتی تصمیم گرفت که آرامگاه خود را به ائمه اطهار اختصاص دهد. بدین منظور قصد انتقال اجساد مطهر آنان ( حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) را به سلطانیه داشت تا بر رونق تجاری و اهمیت مذهبی پایتخت جدید التایس خود بیفزاید . لذا دستور داد تاتزئینات داخلی بنا که تا آن روز انجام نگرفته بود طوری بپردازند که در آن شعائر مذهب تشیع بخوبی مورد استفاده قرار گیرد. بهمین جهت بود که کلمه ( علی ) به طور مکرر با کاشی در متن آجر نوشته شده است.
در همین اوان سلطان محمد خدابنده دستور ساختن آرامگاهی ساده برای خود در جنب گنبد اصلی را صادر کرد که به گفته مورخین این بنای آجری ظرف چند هفته به اتمام رسید
انتقال اجساد مطهر ائمه بخاطر مخالفت شدید علمای شیعه یا بقولی خواب سلطان که حضرت علی بن ابیطالب را نارضی دیده بود و آن حضرت از این عمل ناراضی بود، انجام نگرفت و منصرف شد.
بنابراین سلطان ایلخانی مصمم شد که دوباره این بنا را به آرامگاهی برای خود اختصاص دهد. به نظر می رسد که در همین ایام از مذهب تشیع برگشت و مذهب اهل سنت را اختیار کرد. شاید به همین منظور بود که دستورداد تمام تزئینات معرق کاری که کلمه (علی ) (ع) بر آن نقش بسته بود، و تمام تزرئینات آجری کاشی کاری وگره سازی را با پوشش از گچ اندودند وروی آن پوشش را با کتیبه و اشکال مختلف هندسی طرحهای گل و بوته دار با رنگ آبی بر زمینه سفید گچبری کردند که این عمل احتمالا در سال 5713 رخ داده . اولجایتو در سال 5716 . یعنی تقریبا چهار سال بعداز اتمام بنا در سن 36 سالگی در گذشت و جسد وی در تابوتی از زرناب در آرامگاه ابدیش دفن شد.
گنبد سلطانیه یکی از برجسته ترین کاشی کارهای دوره ایخانی را به نمایش می گذارد . این گنبد بنای خاصی بود و برای یک شاهزاده ساخته شد. بالاترین سطح هنرهای تزئینات وابسته به معماری در آن دیده می شود. ساعد کاشانی مسئول مرمت گنبد سلطانیه است واز سال 78 تا امروز در این بنای تاریخی کار می کند . او سلطانیه را از اداعات معماری دوره ایلخانی می داند: « پادشاهان دوره ایلخانی با ساختن بناها و ساختمان هایی که در آنها تزئینات معماری زیبایی به کار می بردند قدرت و شکوه خود را به نمایش در می آوردند. در کاشی کاری های این بنای تاریخی سبک های معقلی ، معرق ، زرین فام به کار رفته است که هر کدام ساختار ویژگی های متفاوتی دارد. رنگ کاشی ها عموما فیروزه ای ولاجوردیست که در این دوره بیش از هر رنگ دیگری به کار رفته است. اما نکته ای که آن را با آثار دیگر متمایز می کند ترکیب این دو رنگ با رنگ بادمجانی و سفید است. در دوران ساخت این بنا هنوز فرمول مشخصی برای ساخت رنگ سفید پیدا نشده بود . اما رنگ سفیدی که در این کاشی ها به کار رفته ، بسیار زیبا وبادام است.» کاشانی که در حال حاضر با تیم مرمت گردر سلطانیه به سر می بردند : « این بنا چهار بار مرمت شده است . بار اول درهمان دوره ایلخانی ، بار وم در دوره صفوی ، زمانی که قرار بود از این بنا به عنوان حوزه علمیه استفاده شود و قرار بود طلاب در آن ساکن شوند ، بار سوم در دورهپهلوی توسط ایتالیایی ها و چهارم در همین سال های اخیر . متاسفانه مرمتی که ایتالیایی ها در آخرین بار انجام داده اند ، در فصل سرد زمستان و توسط گچ و خاک انجام وبه همین خاطر ملات نامناسب به کار رفته به سرعت یخ زده و مقاومت خود را از دست داده . طوری که حلا پس از مدت کوتاهی بیشتر آن کاشی ها فروریخته اند. » به گفته کاشانی گروه مرمت مستقر درسلطانیه برای دسترسی به لعاب مناسب ، بیش از سه هزار نمونه لعاب ساخته اند تا به فرمولا سیونی برای مرمت کاشی ها برسند . مرمت این بنا به شیوه کاملا سنتی انجام وتا حد امکان سعی شده تا از موادی که در ساخت خود بنا به کار رفته ، استفاده شود. کاشانی درباره مرمت کاشی های فیروزه ای می گوید : « از شواهد می توان فهمید که در همان زمان ساخت نیز هنرمندان اصرار زیادی برای استفاده از بهترین مواد و بهترین لعاب برای کاشی داشته اند . کارنشان می دهد که صنعت ساخت این بنا چیزی فراتر از تکنولوژی آن روز بوده است. در تولید به جایی رسیده بودند که کاشی ها از مقاومت و استحکام بالایی بهره می بردند . همین امر کارما را مشکل تر می کرد و باید برای 700 متری که کاشی هایش ریخته از جایگزین خوبی استفاده می کردیم . از نظر هنرمندان آنت دوران کاشی کاری و رسیدن به رنگ ها و فرم های زیبا نوعی کیمیاگری بوده است. پس از اسلام هنرمندان از ساخت مجسمه ها و طلا کاری دست کشیدند و برای خلق آثار به نقش ها و رنگ های در کاشی کاری رو آوردند .»
مرمت کاشی های این بنا آخرین مراحل خود را سپری می کند و تا پایان امسال بخش بیرونی به پایان می رسد. بنای این گنبد که متعلق به دوران ایلخانی و یکی از بلندترین بناهای آرامگاهی دو دوران اسلامی است. این بنا بعد از کلیسای جامع مریم مقدس در فلورانس ایتالیا و مسجد ایاصوفیه استانبول سومین بنای مرتفع عظیم آجری جهان به شمار می رود . این گنبد تجلی گاه هنر و معماری دوران ایلخانی است که در اواخر قرن هشتم به دستور سلطان محمد خدابنده ساخته شده است . این بنا به علت گرایشات شیعی سلطان محمد و با هدف انتقال مقبره حضرت علی (ع) به سلطانیه ساخته شده است. گنبد سلطانیه که در سلطانیه در نزدیکی زنجان قرار دارد ، روز 24 تیر ماه 1384 در فهرست میراث جهانی یونسکوثبت شد.
بنای تاریخی داش کسن
یکی دیگر از بناهای تاریخی که در سال 1352 شمسی بوسیله اداره کل حفاظت آثار باستانی مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفته بنای تمام سنگی داش کسن می باشد. این اثر در 17 کیلومتری جنوب شرقی سلطانیه بالای روستای ویر قرار گرفته و با ابهر حدودا 57 کیلومتر فاصله دارد. بنای نامبرده در دل کوه کنده شده و هیچ گونه مصالح ساختمانی جز سنگهای تراش یافته طبیعی در آن دیده نمی شود . مردم محل آنجا را شیرین و فرهاد هم می خوانند این بنا خصوصیات ویژه ای دارد. نقوش برجسته آن برروی سنگ ها طبیعی حجاری شده . گرچه به دوره اسلامی نسبت داده می شود اما تفاوتهای بسیاری با آثار بجا مانده از آن دوران دارد. مثلا در بناهای باستانی مانند تخت سلمان اژدها را روی کاشی کنده اند.
تقریبا در ایران تنها مکانی است که اژدها را روی سنگ کنده اند . در تزیینات قبل از دوره اسلامی حجازی نقش عمده ای داشت . بر فراز ابنیه و دیوار شهر و برجها و دروازهها اغلب مجسمه حیوانات را قرار می دادند و احتمالا این سمبل ها بعنوان طلسم برای محافظت از شر دشمنان و نیروهای اهریمنی بکار می رفته . و نقش اژدها در بیشتر موارد بکار رفته است . (2)
علاوه بر نقش اژدها تزیینات دیگری بر روی دیواره های این سنگی دیده می شود. این حجاری ها شامل نقوشی مانند درخت و گل و بوته و همچنین نقش درخت گلابی است. این نقوش نیز جهت آنکه نمونه های گچبری نظیر آن زیاد شناخته شده ولی حجاری روی سنگ آنها کانلا استثنایی است و اهمیت فراوان دارد.
مشخصات بنا
این بنا در محوطه ای به مساحت 614 متر مربع ساخته شده ، بوسیله دیوارهای سنگی که اطراف را محصور کرده از سایر بناهای اطراف محل مجزا می گردد. در بررسیهایی که انجام گرفته از دید افقی سه غار سنگی به چشم سنگی به چشم می خورد که این سه غار روی یک نیم دایره به قطر 90/39 متر واقع است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مکانهای گردشگری و صنایع دستی استان زنجان

دانلود تحقیق جغرافیای استان خراسان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق جغرافیای استان خراسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق جغرافیای استان خراسان


دانلود تحقیق جغرافیای استان خراسان

استان خراسان، در گذر دوران های زمین شناختی، دستخوش دگرگونی های بسیار بوده است. از سنگهای بسیار کهن تا جدید ترین آنها، در تشکیل این سرزمین شرکت دارند. حرکت های کوه زا و زمین زا و عوارض ناشی از آنها، بارها خشکی ها، از جمله خراسان را تغییر شکل داده، آنها را از زیر آب در آورده یا در زیر دریاها مدفون ساخته اند. همزمان با این دگرگونی ها، عوامل فرسایش به نوبه خود، خشکی ها را مورد حمله قرار داده و دگرگونی های زیادی در آنها ایجاد کرده اند.
در دوران چهارم زمین شناختی، بیشتر نواحی ایران از آب خارج شد. از دریاهای گذشته، حوضه های بسته و دریاچه هایی بر جای ماند، که بخش زیادی از آنها در اثر شدت تبخیر و کمی بارندگی، خشک شده اند.
دشت کویر و کویرلوت که بخشی از آنها در استان خراسان قرار دارد، یادگاری از آن دریاچه هاست. عامل اصلی تغییر چهره زمین در دوران چهارم، فرسایش است.
در دوران چهارم با شکل گرفتن نامهمواری ها و بیرون آمدن بخش هایی از زمین، فرسایش، دست اندرکار سایش بلندی ها و تراکم فرآورده های خود، در نواحی پست شده است.
عمل فرسایش در دوره های یخچالی، به گونه فرسایش همچووار یخچالی ، و در دوره های بین یخچالی ، به گونه فرسایش آب های روان و باد، شکل امروزی را به نامهمواری های خراسان داده است و جز کوهزایی آلپی، فعالیت کوه زایی دیگری دیده نشده است تنها حرکت های زمین زا، به گونه گسل و زلزله وجود داشته است. فلات ایران، از لحاظ فعالیت تکتونیکی، جوان و به شدت فعال است، کشور ایران روی کمربند زلزله هیمالیا – آلپ قرار گرفته و کمتر نقطه ای می توان یافت که در معرض زلزله های شدید نباشد و همین فعالیت تکتونیکی سبب شده است تا سرزمین ایران به گونه یکی از نا امن ترین مناطق جهان در آید.

مطالعات زمین شناختی
مطالعات خاک
خاکهای نواحی گرم و خشک
خاکهای نواحی معتدل
خاک های نواحی استپی
مشکلات خاکها
جایگاه جغرافیایی
آب و هوا
تیموریان تا افشاریان
افشاریان تا پهلوی
ژئومورفولوژی و زمین شناسی
زمین شناسی
آب و هوا
آبها (منابع و مسائل آب)
دشت فردوس
پوشش نباتی
تاریخ بنای شهر
شهر در دوره اسلامی
جغرافیای شهر در طول تاریخ
جغرافیای شهری
دوره های رشد و افول شهر
عناصر شهری قدیمی
عناصر شهری جدید
عناصر فرهنگی و مذهبی

 

شامل 182 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق جغرافیای استان خراسان

دانلود پایان نامه موقع جغرافیایی استان و شهر اصفهان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود پایان نامه موقع جغرافیایی استان و شهر اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه موقع جغرافیایی استان و شهر اصفهان


دانلود پایان نامه موقع جغرافیایی استان و شهر اصفهان

موقع جغرافیایی استان و شهر اصفهان

(استان اصفهان با مساحت 106179کیلومتر مربع، حدود 25/6 درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. این استان بین 30 درجه و 42 دقیقه تا 34 درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 36 دقیقه تا 55 درجه و 32 دقیقه طول شرقی در ایران مرکزی قرار دارد، در حالی که شهر اصفهان با طول جغرافیایی 51 درجه و 39 دقیقه و 40 ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی 32 درجه و 38 دقیقه و 30 ثانیه شمالی بعد از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران است.

استان اصفهان با استان های ده گانه همسایگی دارد، از شمال به استان های مرکزی و سمنان، از جنوب به استان های خوزستان و چهارمهال و بختیاری  و لرستان محدود می شود. از نظر وسعت، استان اصفهان بعد از استان های خراسان،کرمان، سیستان و بلوچستان و فارس حائز مقام پنجم است.

استان اصفهان از نقطه نظر تقسیمات کشوری پیوسته در حال تغییر و تحول بوده است، به طوری که از سال 1316 که تاریخ قانونی شدن تقسیمات کشوری است، به عنوان  استان دهم و از دو شهرستان اصفهان و یزد تشکیل شده بود در طول این مدت، تغییرات متعددی در تقسیم بندی های کشوری به وجود آمده است. چنانچه بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، استان اصفهان در سال 1375 به 18 شهرستان تقسیم شده که شامل 67 شهر و 38 بخش و 117 دهستان است.

شهر تاریخی اصفهان مرکز استان اصفهان است و اکنون دارای مقام سوم از نظر جمعیت در سطح کشور می باشد.

اصفهان شهری است واحه ای و از سطح عمومی دریاها حدود 1580 متر ارتفاع دارد و در شرق سلسله جبال زاگرس واقع شده است. این شهر در چهار راه شمالی- جنوبی و شرقی- غربی کشور قرار دارد و در طی تاریخ محل رفت و آمد و برخورد اقوام و فرهنگ های مختلف بوده است. منطقه بزرگ اصفهان در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود می گردد و قسمت غربی و جنوبی آن به ارتفاعات زاگرس منتهی می شود. علت وجودی و پیدایش این شهر را باید مدیون آبهایی دانست که از کوه های زاگرس مرتفع به نام زرد کوه بختیاری سرچشمه گرفته و زاینده رود را به وجود آورده و در نتیجه شهر زیبای اصفهان در دو طرف زاینده رود قرار گرفته است.

توپوگرافی استان اصفهان

استان اصفهان در مرکز فلات ایران قرار دارد که منطقه ای کوهستانی و ارتفاع متوسط آن 1500 متر و گاهی تا 2000 متر برآورد شده است و اغلب ارتفاعات دارای جهتی شمالی غربی- جنوب شرقی است. کوهستانی بودن منطقه اصفهان باعث گردیده که در دوران قدیم این منطقه را « جبال» بنامند.

 

این فایل شامل 92 صفحه word می باشد


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه موقع جغرافیایی استان و شهر اصفهان

دانلود مقاله عشایر استان فارس

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله عشایر استان فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه:
اگر بخواهیم گذشته‌ی عشایر ایران را مورد مطالعه قرار دهیم بدون شک باید مطالعه را از منطقه‌ی فارس آغاز کنیم. زیرا این منطقه از آغاز دوران اسلامی و حتی قبل از آن عشایر نشین بوده است و ایلات و عشایر در آن زندگی می کردند. ما این نوشته ها را از کلمه هایی شروع می کنیم که ممکن است برای شما ناآشنا باشد.
زموم کردان
منشأ این کلمه از اینجا گرفته شده است که در گذشته عشایر ایران برای بهره‌وری بهتر از مراتع سردسیر و گرمسیر دو تا ده سیاه چادر را در جایگاه مشخصی کنار هم بر پا می‌داشتند که در مناطق کردنشین به جمع این سیاه چادرها که واحد مستقلی را تشکیل می دهند زومه گفته می شود و عشایر کرد هنوز این واژه را به کار می برند.
در سالهای کم باران و خشک تعداد خانوارهای هر زومه به حداقل و در سالهای پرباران به حداکثر می رسد ولی معمولا تعداد سیاه چادرهای در هر زومه از ده تجاوز نمی کند. معمولاً خانوارهای هر زومه با هم خویشاوند هستند و سرپرستی هر زمه به دست یک نفر به نام سرزومه است که زیر نظر سرپرستان رده بالاتر خود انجام وظیفه می کند.
زومه آخرین تقسیمات در رده بندی کردهای جلالی است که به طور متوسط درهرزومه 9 خانوار زندگی می‌کنند وهرخانوار دارای حدود 135 رأس‌دام است.
کردان فارس
کردان فارس نامی است که جغرافیدانان قدیم (سده‌های پیشین) به عشایر فارس داده اند ومنشأ این نام این است که در سال شانزدهم هجری قمری وقتی عربها جلگه های جنوبی عراق کنونی را تخسیر کردند و باز هم پیشروی کردند، هنگام عبور به سمت شرق ایران کردهای کوچنده را در سیاه چادرهایی می دیدند و وقتی به فارس رسیدند دیدند عشایر این منطقه نیز در سیاه چادرهایی این چنین زندگی می کنند. به همین علت آنان را کردان فارس نامیدند و هر که در این سیاه چادرها زندگی می کرد کرد خواندند.

ایلات فارس
مساحت منطقه‌ی فارس (استان فارس به علاوه قسمت هایی از استان های اطراف که در قدیم کلا منطقه فارس نامیده می شد) حدود صد هزار مایل مربع (حدود 256 هزار کیلومتر مربع) تعیین شده است که در دو سوم این منطقه بیش از چهل طایفه زندگی می کنند و این طوایف در تابستان به سمت شمال و در زمستان به سوی جنوب حرکت می کند و این عبورها برای روستائیان منطقه مناطق تجاری زیادی دارد ولی باعث خسارات نیز می شود و هر دفعه عبور کوچ نشینان باعث ویرانی کشتزارهای کنار جاده می شود و از این جهت معمولاً در کنار جاده ها زمین‌های بایر و مزارع متروک دیده می‌شود.
ایلات فارس به دو گروه آبادی نشین و کوچنده تقسیم می شوند که البته گروه اول یعنی آبادی نشین ها در ابتدا کوچنده بوده اند و چون سود و نفع آبادی نشینی و یکجانشینی را بیشتر از کوچ می دیدند روستا نشین شدند که اکثر آنها یا دهقان و یا کاسبند.
عشایر استان فارس دارای گروه هایی هستند که دو گروه آنها قشقایی ها و ایلات خمسه هستند. قبایل دیگر اهمیت کمتری دارند که از بین آنها می توان لرهای کهگلویه و ممسنی ها را نام برد.
توجه: نامهایی که برای منطقه‌ی ناحیه‌‌ی زندگی طوایف و عشایر به کار برده می‌شود نامهای قدیمی هستند و ممکن است اکنون به کار برده نشوند.

قشقایی ها
این ایل که از مهمترین گروه های کوچنده منطقه فارس محسوب می شود، مشتمل بر دوازده طایفه است. بعضی از صاحب نظران، قشقایی ها را از مغول هایی می دانند که در زمان سلطنت چنگیزخان از ترکستان مهاجرت کرده اند و در زمان نادرشاه در فارس سکنی گزیده اند. بدون هیچ ادعایی و به احتمال قوی قشقایی ها دنباله قبیله ای قدیمی در ترکیه آسیایی (شرق ترکیه) به نام قبیله خلج هستند که بخشی از این ایل بزرگ به قسمت های مختلف تقسیم و در منطقه فارس پخش شده اند. به همین جهت نام «قشقایی» که در زبان ترکی به معنای «فراری، فرار کرده» است به آنها اطلاق شده است.
بر این اساس و به قولی تیره ای از ایل قشقایی در شمال منطقه فارس مستقر و در بلوک قونقری آبادی نشین شده است. این تیره هنوز نام قدیمی «خلج» را دارد و افراد آن گویش ترکی خود را نیز حفظ کرده اند. در یکی از تقسیمات تیره کوچنده دیگری که خود به چند شاخه تقسیم شده است نیز «خلج» نامیده می شود.

 


زندگی کوچنده:
به هر ترتیب، امروزه عمدتاً معیشت ایل بزرگ قشقایی با تعداد زیادی طایفه و تیره، از تولیدات دامی تامین می شود و یک زندگی ساده کوچنده دارد. کارهای درون چادر همچون تهیه آب، پخت نان، رسیدگی به چهارپایان، بافتن چادر و قالی و گلیم بر عهده زنان است. مردها چوپانی می کنند آنها گله ها را در کوهستان به چرا می برند و آنچه را که منزل لازم دارد تهیه می کنند.
صنایع قشقایی، تهیه قالی پشمی و نخی است. محصولات دامی، پشم، کره و پنیر در محل به فروش می رسد.
گله های هر یک از طایفه های قشقایی در مالکیت خود طایفه است. گوسفندان در طول سال از مراتع سرسبز تغذیه می کنند و در سال دوبار بره می‌آورند.
نژاد قشقایی، قوی و درشت است. مردان قدبلند و عضلانی هستند و تقریباً چهره روشنی دارند. آنها افرادی شجاعند. بیشتر ایل قشقایی خوش باور و مهمان نوازند. همچنین بسیار متعصبند اگر مردی از قبیله به کربلا نجف و یا هر محل مقدس دیگری برود، دیگر خطا نمی کند. بنابراین آرزو می کنند که همه افراد ایل به انجام فرایض دینی و تشرف به اماکن مقدسه نایل شوند.
سازمان ایل قشقایی دارای ضوابطی به شرح زیر است:
ایل قشقایی به دوازده طایفه تقسیم می شود که تحت رهبری خان بزرگ (ایلخان) قرار دارند. ایل بیگی ، که نوعی قائم مقامی است و ایلخان او را انتخاب می نماید، او را در انجام وظایفش همراهی می کند. اداره هر یک از طایفه ها به شخصی به نام «کلانتر» واگذار می شود، که او را اعضای طایفه ای که به آن تعلق دارد انتخاب می کنند. به همین دلیل یک کلانتر هرگز قادر نیست همزمان دو طایفه را رهبری کند. هر طایفه به گروه هایی به نام «تیره» تقسیم می شوند که هر یک از آنها خانواده هایی که با هم خویشاوندند، تشکیل می گردد. کلانتر هر طایفه وظیفه دارد رئیس هر یک از تیره‌ها را تعیین نماید. که آن را «ریش سفید» می نامند. ریش سفید شخص محترمی است که به نحوی مشاور کلانتر نیز می باشد. از طرف دیگر کلانتر فردی را به نام کدخدا انتخاب می‌نماید. مباشر طایفه که از بین اعضای همان گروه انتخاب می شود مامور و مسئول جمع آوری مالیات است. در مجموع سازمان داخلی ایل و طایفه بر اساس انتخابات است و به صورت خودمختار اداره می شود.

طوایف ایل قشقایی
1-طایفه کشکولی: دوازده هزار خانوار این طایفه افرادی قوی و شجاعند. این طایفه تابستان را در بلوک شش ناحیه، اردکان و کاکان (در ممسنی) و زمستان را در مناطق دشتی، ماهور میلاتی، جاره و فیروز آباد سپری می کند.
2- طایفه دره شولی: این طایفه با داشتن 8000 خانوار، نسبت به طایفه کشکولی، از اهمیت کمتری برخوردار است. دره شولی ها در تابستان در منطقه فارس در نواحی سمیرم و اسفدران وارد استان اصفهان می شوند و از آن منطقه تا حدود قمشه و گندمان را در اختیار می گیرند و در فصل زمستان در حدود کازرون، ماهور میلاتی و فامور سکنی می گزینند.
3- طایفه شش بلوکی: شش بلوکی ها به کشکولی ها بسیار شبیهند. افراد این طایفه قوی و ثروتمندند، آئین ها و آداب و رسوم آنها کاملاً به هم شباهت دارند، لیکن اصل برابری اجتماعی در این طایفه بسیار مورد توجه است و به همین دلیل چادرهای خوانین و روسا تفاوتی با چادرهای ساده رعایا ندارد. طایفه شش بلوکی حدود 11000 خانوار دارد آنها تابستان را در شش ناحیه در مناطق چهاردانگه و کوشکه زار، و زمستان را در فراشبند، خنجی و افرز می گذارند.
4- طایفه خلج: افراد این طایفه حدود 3500 خانوارند. خلج ها در تابستان به منطقه ده گردو و پادنا و زمستان به منطقه دشتستان کوچ می کنند.
5- طایفه فارسی مدان: این طایفه از 4000 خانوار تشکیل شده است. خانواده‌های این طایفه تابستان را در کوه های دنا و زمستان را در بلوک خنج می گذرانند.
6- طایفه صفی خان: این طایفه تابستان را در دشت خسروشیرین و چهاردانگه و زمستان را در بلوک افرز ساکنند. 3500 خانوار را تشکیل می دهند.
7-طایفه رحیمی: این طایفه 4000 خانوار دارد که اغلب آنها زارعند. فصل تابستان را در منطقه دزگارد (بلوک شش ناحیه) و زمستان را در بلوک خنج می گذرانند.
8- طایفه گله زن: این طایفه حدود 3500 خانوار دارد. گله زن ها در تابستان به حسن آباد (چهاردانگه) ودر زمستان به ماهور میلاتی و دشتی می روند.
9- طایفه ایگدر: 3000 خانوار هستند. افراد این طایفه تابستان را در شش ناحیه و زمستان را در فیروزآباد می گذرانند.
10- طایفه گهوا: این طایفه تابستان را در منطقه اسپاس و زمستان را در محال اربعه به سر می برد. حدود 3000 خانوار تشکیل می دهد.
11- طایفه کراثی: افراد این طایفه زمستان را در بلوک خشت و تابستان را در منطقه دشت ارژن (چهاردانگه) سپری می کنند. این طایفه 3500 خانوارند.
12- طایفه بیات: از 3800 خانواده تشکیل شده است که تابستان را در کام فیروز و رامجرد و زمستان را در جره به سر می برند.
13- طایفه عمله: این طایفه 1500 خانوار دارد و نوکران ایلخان قشقایی را تامین می کند. نام آن برگرفته از واژه «عمله» به معنی «کارگر» است. طایفه عمله از پرداخت مالیات به ایل معاف است.
ایلات خمسه
ایلات خمسه مشتمل بر پنج ایل اینانلو، بهارلو، عرب، باصری و نفر است. به طور کلی بجز عربها ایلات خمسه از قشقایی ها یکجانشین تر هستند.
این پنج ایل در حدود از مشرق و جنوب شرقی سرزمین فارس به سر می‌برند، و مناطقی که در نزدیکی لارستان، جویم و بیدشهر واقعند، تحت اختیار آنهاست.
ب- پنج ایل خمسه
1- ایل اینانلو: (این ایل نظام یکجا نشینی را اختیار کرده است).
این اینانلو، مانند قشقایی، یکی از ایلات مغول ترکمنستان بوده که در زمان حمله مغول ها به فرماندهی چنگیزخان به ایران مهاجرت کرده اند. این ایل ییلاق را در بلوک های رامجرد و مرودشت و قشلاق را در بلوک های داراب و فسا و خفر می گذراند. اینانلو ها بارها در دولت های صفویه، افشاریه، و زندیه حضور داشتند و هزاران سرباز (سواره نظام توپخانه) در اختیار این دولت‌ها گذاشته اند. ایل اینانلو به طایفه هایی تقسیم شده است و از زمان صفویه تا دوره کریم خان زند، ایلخانان همیشه از روسای طایفه بولوردی بوده‌‌اند. بعد از آن دوره، ایلخانان از روسای طوایف با قدرت سرگلو و بولاغی بوده‌اند. ایل جنگجوی اینانلو که تا سال 1295 هـ.ق/ 1877 م از راه چپاول و غارتگری در جاده های اصلی فارس، کرمان و یزد روزگار می گذرانید. در سال 1295 به دستور ناصر الدین شاه به اشد مجازات رسید و از این تاریخ بود که این ایل برای همیشه در دشت فارس ساکن شد و از کوچ کناره گرفت و کم کم به زندگی یکجانشینی روی آورد.
ایل اینانلو مشتمل بر طایفه ها و تیره هایی است که عبارتند از: ابوالوردی، اسلام لو، افشار اوشاقی، دنیدارلو، رئیس باقلو، زرین قلی، زنگنه، سوروقلو، سککاره، قورت باقلو، قورت، چاقیلو، کورای، کرکبار، محمد بگلو و یغمالو.
2- ایل بهارلو: (در چادر زندگی می کنند ولی کوچ نمی کنند).
بهارلوها همانند اینانلو ها و قشقایی ها ایرانی نیستند. به زبان ترکی صحبت می کنند و در یک نظر کلی یکی از ایلات ترکند که در زمان زمامداری مغول‌ها و سلجوقی ها از ترکستان مهاجرت کرده اند. در گذشته این ایل زمستان را در دشت یزد خواست و داراب می گذراند و در تابستان به مرودشت، رامجرد و کمین کوچ می کرد. از سده‌ی پیش این مهاجرتها قطع شده است و ایل تمام سال را در دو طرف رود کر در بخشی از بلوک دارابگرد می گذرانند.
هشت هزار خانوار بهارلو به طوایف زیر تقسیم می شوند:
ابراهیم خانی، احمدلو، اسماعیل خانی، بوربور، تالکه، جامعه بزرگی، جرقه، جوقه، حاجی تارلو، حاجی عطارلو، حیدرلو، رسول خانی، ساگوز، صفی‌خانی، عیسی بگلو، کریم لو، کلاه پوستی، مشهدلو، نظر بگلو و واراسه.
3-ایلات عرب: (تقریباً سرتاسر سواحل جنوب ایران تحت اشغال ایلات عرب می باشد).
این ایلات بدون تردید از نجد (خوزستان)، عمان و یمامه آمده اند. آنها در زمان خلافت بنی امیه و بنی عباس یعنی در زمان اولین سلسله خلفای مسلمان به این منطقه مهاجرت کرده اند. مهاجرت گروه های عرب به ایران احتمالاً نتیجه سیاست اغراق آمیز حکومت عربستان بود که برای جانشینی حضرت محمد (ص) انجام می شد. گروه های مهاجر موجب تداوم فتح فارس به نفع خلیفه الله و ضامن برتری اسلام در زمان حضرت محمد (ص) در جنوب ایران بود. در شرایط عادی آنها کار جمع آوری مالیات رابه عهده داشته و به عنوان نماینده قدرت مطلق حکومت بغداد و جانشین خدا، در دور افتاده ترین روستاهای فارس حضور می یافتند. در این جا لازم به تذکر است که در بین این ایلات عرب زبان، آنهایی که امروزه در منطقه رامهرمز، جراحی، دورق و در یک کلمه در خوزستان ساکنند، مهاجرت های دوره ای ندارند. آنها در تمام سال در یک منطقه به سر می برند. و زبان اصلی و ویژگی های خود را هم حفظ کرده اند. عشایر عرب کوچنده منطقه فارس زمستان را در بلوک اهی محله سبعه و بودنه احمدی و تابستان را در بلوک های بوانات قونقری و سرچاهان می گذرانند. آنها همچنین هنگام کوچ بیش از ششصد کیلومتر راه را از قشلاق به ییلاق طی می کنند. عشایر عرب فارس برخلاف عشایر عرب منطقه خوزستان از سوی همسایگان خود جذب شده اند. آنها خصوصیات اصیل نژادی و زبانی خود را از دست داده اند و در حال حاضر با گویشی مخلوط از زبان های عربی، ترکی، لری و فارسی صحبت می کنند.
ایلات عرب فارس از دو گروه مجزا یعنی جباره ها و شیبانی ها تشکیل شده اند. آنها از 1500 از خانوار تشکیل شده اند. مردان این قبایل به شجاعت و جسارت شهرت دارند. مسئولیت اداره ایل بیشتر به عهده شیبانی ها است.
طوایف مختلف ایلات عرب به شرح زیرند:
الف- گروه جباره ها: مشتمل بر آن سعدی، ابوالغنی، پیراسلامی، سادات حسینی، شیری، ابوالمحمدی، بوربور، بهلولی، جابری حنایی، قاریزی، اوربز، بزسرخی، تانی، جهاکی، سغری، قارقانی، کرایی (در گذشته در ایالت کرمان بوده است). ابوالحسینی، توربور، جلوداری، شاهسون، عیسایی، قنبری، نقدعلی، ابوشرف، درازی، شعبانی و لر.
ب- گروه شیبانی ها: مشتمل بر پاپتی، تقریتی، حساتی، فارسی- شیبانی، کوتی، عبدالیوسفی، والی شاهی، لاوردان، مزیدی، ابوالحسنی، حیاتی، شهسواری، ابوالحاجی، سنوده، صباحی، عزیزی، عمادی، کریچه، ماهاری، آردال، پالنگی، خوشنامی، سقاطی، گله ریشی، الوانی، بنی عبدالهی، قفلابه، هومالی، غلامشاهی، کوتی و والی شاهی کوتی.
4-ایل باصری: این ایل یکی از ایلات قدیمی است که اصلیت ایرانی دارد. از سه هزار خانوار کشاور تشکیل شده است. معیشت آنها از فراورده های تعداد زیادی گله تامین می شود. آنها زمستان را در بلوک های سروستان و کربال و تابستان را در بلوک های همسایه ارسنجان و کمین به سر می برند.
ویسی، توربور، چهاربنیچه، علی میرزایی و شکاری از طوایف ایل باصری‌اند.
5-ایل نفر: منشأ این ایل ترک است. اغلب خان یا ایلخان از آن از ایل بهارلو انتخاب می شود و برعکس گاهی ایل بهارلو رئیس خود را از ایل نفر انتخاب می کند. از طرفی می توان گفت که بین این دو ایل ویژگی های مشترک بسیاری وجود دارد. ایل نفر در تابستان در بلوک های آباده- تشک و در زمستان به بلوک های درابگرد، جهرم و گاهی لارستان می‌رود. این ایل از 3500 خانوار تشکیل شده است و طوایف آن عبارتنداز:
بادکی، تاتاملو، چنگوری، دولو خانلو، زمانهالو (ایلخان ایل نفر بیشتر از این طایفه انتخاب می شود)، ستارلو، سنجرلو، شولی جن، عراقی، قادلو، قباد، خانلو، قره باجاقلو قیدارلو و لُر.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عشایر استان فارس