فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اکولوژی ویروس ها

اختصاصی از فایل هلپ اکولوژی ویروس ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اکولوژی ویروس ها


اکولوژی ویروس ها

اکولوژی ویروس ها

65 صفحه

مقدمه

به منظور تبدیل اطلاعات گلخانه ای و آزمایشگاهی موجود در مورد ویروسها به یک تصویر کلی از طبیعت آن‌ها یعنی اکولوژی ( از وازه یونانی Oikos یعنی خانه وLogos به معنی سخنرانی )، که همیشه متغیر است نیاز داریم.

ویروسهای گیاهی برای بقاء باید دارای : (1) یک یا چند گونه گیاهی میزبان برای افزایش؛ (2) روشی مؤثر برای انتشار و ایجاد آلودگی در گیاهان میزبان جدید و ( 3) ذخیره ای از گیاهان میزبان مناسب سالم به منظور انتشار بیماری باشند.موقعیت واقعی هر ویروس معین در یک محل خاص یا در مقیاس جهانی، نتیجه برهمکنشهای پیچیده بین بسیاری از عوامل فیزیکی و بیولوژیکی خواهد بود(شکل1، پائین صفحه) درک و شناخت اکولوژی یک ویروس در یک محصول و محل معین، جهت توسعه روشهای مناسب برای کنترل بیماری ویروسی لازم و ضروری است. همانند اغلب پارازیت‌های اجباری، عوامل اکولوژیکی عمده ای که باید در نظر گرفته شوند، بیشتر شامل همان روشهایی است که موجب انتشار ویروس از گیاهی به گیاه دیگر شده و نیز راه‌هایی است که سایر عوامل روی انتشار ویروس تأثیر می‌گذارند.

بررسی نموداری، در وهله اول، ارتباط عواملی که توصیف خواهد شد را در یک چشم انداز اکولوژیکی، با اشاره به پیچیدگی تعامل‌های آنها، نشان خواهد داد. آنگاه مداخله و تعامل‌های کیفی عوامل اکولوژیکی را می‌توان بررسی نمود. سپس با خلاصه ای در مورد چگونگی گسترش کمی آلودگی در گیاهان زراعی یامورد حمله قرار گرفتن آنها یا جمعیت‌های گیاهی دیگر دنبال خواهد شد. این، نکته اصلی اکولوژی کمی است


دانلود با لینک مستقیم


اکولوژی ویروس ها

دانلود پاورپوینت معماری روستای میمند

اختصاصی از فایل هلپ دانلود پاورپوینت معماری روستای میمند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت معماری روستای میمند


دانلود پاورپوینت معماری روستای میمند


 

 

 

 

 

 

 

محصول دانلودی: پاورپوینت معماری روستای میمند

تعداد اسلاید: 52

قابل ویرایش: می باشد

کیفیت محصول: ******

پاورپوینت معماری روستای میمند

فهرست مطالب:
1- موقعیت جغرافیایی و تاریخچه روستای میمند
2-وجه تسمیه روستای میمند
3-مردم وفرهنگ روستای میمند
4-خصوصیات طبیعی روستای میمند
5-مشخصات مجموعه صخره ای میمند
5.1-خانه های مسکونی،ایوان ها وکیچه ها(کوچه)
5.2-مسجد و حسینیه
5.3-حمام
5.4-مدرسه
6-تزیینات مجموعه صخره ای
7-شباهت و تفاوت های روستای میمند با روستای کندوان

....


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت معماری روستای میمند

اکولوژی

اختصاصی از فایل هلپ اکولوژی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بوم شناسی یا اکولوژی 3 صفحه


دانلود با لینک مستقیم


اکولوژی

دانلود مقاله اکولوژی گیاهان زراعی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله اکولوژی گیاهان زراعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود عدم
خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست
ثبات تولید در کشاورزی یکی از جنبه‌های مهم کشاورزی پایدار Agriculture Sustainable می‌باشد. گرچه مفاهیم پایداری تولید در کشاورزی دیدگاه‌های همه‌جانبه‌ای را دربر دارد و جنبه‌های مختلفی را شامل می‌شود. اقلیم و خاک از مهمترین عوامل تولید می‌باشند و بهره‌برداری از زمین عمدتاً بر اساس کیفیت این دو عامل استوار است.
پراکنش و توزیع گیاهان طبیعی در عرض‌های جغرافیایی مختلف و همچنین در ارتفاعات متفاوت متفاوت در رابطه با عوامل محیطی و بخصوص بارندگی و درجه حرارت و در مرحله بعد شرائط فیزیکی و شمیایی خاک می‌باشد. این موضوع در ارتباط با گیاهان زراعی نیز صادق است و بدین‌ترتیب شناخت عوامل مختلف محیطی و انتخاب گیاهان مناسب برای شرایط متفاوت از مهمترین عوامل موثر در تولید است. حفظ ثبات با آگاهی از نیازهای محیطی و تامین شرایط مناسب برای هرمحصول امکان‌پذیری است و به همین دلیل در شرایط دیم به علت نوسانات شرایط اقلیمی و عدم امکان تامین همه نیازهای گیاه تولید از ثبات کمتری برخوردار است.
امروز روابط عوامل محیطی و تولید با کمک مدل‌های ریاضی برای اکوسیستم‌های مختلف زراعی بیان می‌شود و این روابط به صورت کمی درآورده شده است.
بدین ترتیب امکان پیش‌بینی تولید با توجه به شرایط مختلف اقلیمی در هر منطقه بیشتر شده است. این اکوسیستم‌ها چون ساخته‌ی دست بشر هستند و بر اساس نیازهای انسان بوجود آمده‌اند، قاقد تنوع لازم بوده و از نظر اکولوژیکی حساسیت بیشتری به نوسانات محیطی دارند و به همین دلیل برای حفظ ثبات تولید، شناخت عوامل محیطی در رابطه با نیازهای این اکوسیستم‌ها از اهمیت خاصی برخوردار است. در همین رابطه آگاهی از اثرات تنش‌های محیطی بر رشد و تولید این اکوسیستم‌ها نیز جهت حفظ ثبات محصول ضروری می‌باشد. بدین ترتیب به منظور بهره‌گیری هرچه بیشتر از منابع محیطی و کاهش خسارت وارده به محیط از طریق به کارگیری اصول صحیح اکولوژیکی در اکوسیستم‌های زراعی و نیز کاربرد روش‌های منطقی تولید بحث اکولوژی گیاهان زراعی مطرح می‌شود. (منبع شماره1)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
گیاهان زراعی
تعداد گیاهان و حیواناتی که مورد استفاده انسان قرار می‌گیرد، در مقایسه با آن چه که در دسترس اوست، ناچیز است. برای مثال تنها در حدود 3000 گونه از 350000 گونه گیاهان گلدار، دارای ارزش اقتصادی هستند. علاوه بر آن انتقال از مرحله‌ی شکارچی‌گری به مرحله‌ی دامداری یا کشاورزی ساکن و از کشاورزی معیشتی به تجاری، مقدار گونه‌ها کاهش قابل ملاحظه‌ای یافته است. غذای انسان‌های اولیه خیلی متنوع‌تر از امروزه بوده است. هارلن (1976) معتقد است که در دوران گذشته هزاران گیاه و صدها حیوان برای استفاده غذایی مورد استفاده قرار می‌گرفته است. در آزمایشی با آنالیز محتویات معده انسان عصر فلز (انسان تولوند) (هل بک، 1950) ملاحظه شد که آخرین غذای او شامل هفده گیاه مختلف بود که فقط دو عدد از آنها، یولاف و جو کشت می‌شدند و بقیه علف‌های هرز گیاهانی بودند که کشت شده بودند.
امروزه دوازده گیاه زراعی و سه تیپ دام اهلی عمده‌ی کشورهای جهان را تامین می‌کنند. توسعه‌ی کشاورزی واقعه‌ای جدید در تاریخ تکاملی انسان محسوب می‌شود. این واقعه بستگی به انتخاب و تکثیر و به عبارت دیگر، اهلی‌کردن گونه‌های گیاهای و حیوانات با مشخصات دلخواه و مطلوب برای انسان دارد. این موضوع نه فقط ترکیب نسبی جمعیت گیاهان و حیوانات را تغییر داد، بلکه حدود ده درصد از زمین‌هایی که پوشش گیاهی طبیعی داشته‌اند، به وسیله گیاهان زراعی جایگزین شده‌اند و بخش عمده‌ای از زمین‌های باقیمانده نیز به سبب چرای دام‌ها تغییرات زیادی حاصل کرده‌اند. اکوسیستم کشاورزی ساختمان و ترکیب ساده‌تری نسبت به اکوسیستم طبیعی داراست. در این اکوسیستم کم و بیش سه تیپ موجودات غلبه دارند:
1. گیاهان زراعی یا گیاهانی که قابل زراعت هستند.
2. دام‌های اهلی
3. علف‌های هرز، آفات و بیماری‌ها
حیوانات و گیاهان اهلی شامل آنهایی هستند که تکثیر و اصلاح آنها کم و بیش توسط انسان کنترل می‌شود. انتخاب و به‌نژادی که اساساً روی اعاب وحشی صورت گرفته است، از یک طرف باعث حذف ویژگی‌های نامطلوب برای انسان شده است که این ویژگی‌ها برای بقای آنها مفید بوده است و از طرفی دیگر ویژگی‌هایی که دارای ارزش زراعی بوده‌اند، توسعه داده شده است. (جدول 1-1) در مورد گیاهانی که اهلی شده‌اند، رابطه‌ی همزیستی آنها با انسان طوری است که فقط تعداد معدودی از آنها بدون محافظت انسان می‌تواند به صورت وحشی بقاء داشته باشند.

 

 

 

 

 


جدول 1-1: بیست گیاه زراعی مهم بر حسب سطح زیر کشت

 

نام عمومی اندام اقتصادی موارد استفاده عمده
گندم
برنج
ذرت
جو
ارزن
سورگوم
سویا
پنبه
یولاف
لوبیا
سیب‌زمینی
بادام زمینی
چاودار
سیب‌زمین شیرین
نیشکر
کاساوا
نخود
نخودچی
انگور
کلم روغنی (منداب) غله
غله
غله
غه
غله
غله
حبوبات
دانه
غله
حبوبات
غده
حبوبات
غله
ریشه
ساقه
غده
حبوبات
حبوبات
میوه
بذر غذایی، علوفه
غذایی
علوفه
علوفه، غذایی و مالت
غذایی، علوفه
غذایی، علوفه
غذایی، علوفه و روغن
الیاف، علوفه و روغن
غذایی، علوفه
غذایی، علوفه
غذایی
غذایی، علوفه و روغن
غذایی، علوفه
غذایی
غذایی، علوفه
غذایی
غذایی، علوفه
غذایی، علوفه
غذایی، نوشابه
روغن، علوفه

 

 

 

گیاهان مهم زراعی
ارزش گیاهان زراعی بسته به توانایی آنها در تولید هرچه بیشتر تولیدات مفید، نسبت به اجداد وحشی آنهاست. یکی از تفاوت‌های مشخصی که بین گیاهان زراعی و اجداد وحشی آنها وجود دارد، رشد زیادتر آنهاست (شوانیتز، 1960) که این تغییر در اندام‌هایی که به عنوان محصول برداشت می‌شوند و نسبت آنها در کل گیاه مشخص است.
برای مثال در غلات بخش بیشتری از مواد ساخته شده در طول دوره فتوسنتز، به دانه می‌رود و مقدار کمتری از آن به برگ‌ها اختصاص داده می‌شود. برعکس در سیب‌زمینی منبع اصلی ذخیره مواد غده است. ویژگی مهم دیگری که در تفاوت گیاهان زراعی و اجداد وحشی آنها وجود دارد، کاهش انتشار طبیعی بذر به وسیله انتخاب ساقه‌های محکم و غیرشکننده در غلات و بسته‌بودن نیام و میوه در نخود، لوبیا، فلفل و غیره است. همزمان با کاهش انتشار بذر بعضی از صفت‌های مطلوب مثلاً اندازه بذر افزایش یافته است. به طور مثال بذر لوبیا (Phaseolus Vulgaris) 5 تا 8 برابر بزرگتر از اجداد وحشی آن است.
اندام‌هایی که برای برداشت انتخاب می‌شود، ترکیب و فرم آنها نسبت به گذشته تغییر کرده است. مواد سمی یا تلخ در یام و لوپن کاهش و یا حذف شده است و نسبت موادی که برای انسان باارزش و مفید هستند، مانند پروتئین، روغن، شیرینی، دارویی یا معطر به طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش یافته است.
گیاهان زراعی اغلب بر حسب استفاده ویژه‌ای که دارند، طبقه‌بندی می‌شوند که البته این موضوع از تغییرات زیادی برخوردار است. طبقه بندی جامع‌تر و عمومی‌تر براساس اندام‌هایی که برداشت می‌شوند، صورت گرفته است که در جدول 2-1 نشان داده شده است:
غلات (دانه) بذر
حبوبات بذر
گیاهان ریشه‌ای و غده‌ای ریشه و ساقه متورم
سبزیجات (محصول سبز) برگ‌ها و ساقه‌ها
میوه‌ها بذرهای دارای پوشش یا کپسول
دانه‌ی غلات و حبوبات یکی از منابع اولیه تامین کربوهیدرات‌ها، چربی، پروتئین، ویتامین‌ها، مواد معدنی ضروری برای تغذیه انسان‌ها و دامهاست. (جدول 2-1)
جدول 2-1: ترکیبات 100 گرم از مهمترین غلات در مقایسه با گیاهان غده‌ای حبوبات و سبزیجات
انرژی (کیلوکالری) پروتئین (گرم) چربی (گرم)
گندم
برنج
ذرت
سورگوم
یولاف
چاودار
سیب‌زمینی
نخود (سبز و خشک)
کاهو 340
310
352
348
317
338
83
70
15 12
8
10
10
10
11
2
9/4
12 2
2
4
5
5
2
1/0
4/0
2/0
دانه غلات به سبب داشتن آب نسبتاً کم و دوره‌ی خواب طولانی، علاوه بر اینکه به آسانی حمل و انبار می‌شوند، منبع غذایی فشرده نیز می‌باشند.
ریشه و غده‌ها اندام‌های حجیمی هستند که به سبب داشتن (بیشتر از 75 درصد) سایر اندام‌ها متمایز گشته است و این موضوع عامل محدودکننده‌ برای انبارشدن بوده است، ولی عامل افزایش عملکرد در واحد سطح است. گیاهان غده‌ای (به جز سیب‌زمینی) بیشتر دو ساله هستند و در اواخر فصل اول رشد که اندام‌های ذخیره شونده به حداکثر اندازه خود رسیدند، برداشت می‌شوند.
سبزیجات شامل آندسته از گیاهانی می‌شوند که ارزش آنها در برگها و ساقه‌های تازه و جوان است. مقدار زیاد سلولز و فیبر در آنها سبب محدودیت در مصرف غذایی آنهاست. این گیاهان منبع اصلی ویتامین‌ها، مواد معدنی، مواد دارویی مانند نیکوتین، تانن و کافئین هستند. به سبب حجم زیاد و درصد آب بالا ذخیره‌سازی آنها بستگی به خشک‌کردن، سیلوکردن یا یخ‌زدن سریع دارد.
میوه از نظر زراعی به مواد گوشتی و آبدار که بذر را دربر می‌گیرد (میوه‌های انگوری، سیب و گلابی) یا میوه‌های بذری (نارگیل، گیلاس و گوجه) اطلاق می‌گردد. برخی مانند موز، ممکن است حاوی مقدار زیادی کربوهیدرات باشند. در اکثر میوه‌ها ارزش اقتصادی آنها به سبب خوشمزه بودن و داشتن مقدار زیادی ویتامین c می‌باشد. همانند سبزیجات به سبب داشتن مقدار زیادی آب نگهداری آنها نیاز به نوعی ذخیره‌سازی دارد.
سهولت در کشت و کار، بستگی به فرم رشد و یا عادت رشد و سیکل زندگی هر گیاه زراعی دارد. در گیاهانی که از طریق بذر تکثیر می‌شوند، مساله عمده در موفقیت گیاهان زراعی، تولید بذرهایی با قدرت جوانه‌زنی بالا می‌باشد. البته پیشرفت‌هایی که در زمینه تولید بذرهای هیبرید بخصوص در غلات شده است، باعث شده است که تکثیر بذر مستلزم کشت گیاهان خاصی باشد. تولید و تکثیر غیرجنسی در اکثر گیاهانی که دارای ریشه و یا غده هستند، مانند سیب‌زمینی، سیب‌زمینی شیرین، کاساوا و یام که غذای عمده‌ی مناطق حاره‌ای مرطوب را تشکیل می‌دهند، صورت می‌گیرد، چون شرایط محیطی برای کشت غلات مناسب نیست و کشت این قبیل گیاهان در مناطق حاره‌ای رایج است و همچنین برای بعضی از گیاهانی که میوه تولید می‌کنند، مانند موز، توت‌فرنگی، آناناس و نیشکر تکثیر غیرجنسی لازم است.
اکثر گیاهان زراعی و بویژه آنهایی که دانه تولید می‌کنند، یک ساله و بقیه دوساله هستند. مانند گیاهان ریشه‌ای که اغلب به عنوان یک‌ساله کشت شده است و فقط برای تولید بذر، به آنها اجازه داده می‌شود به گل بروند.
بسیاری از گیاهان چندساله برای دوره‌های کوتاه کشت می‌شوند و یا مانند پنبه حتی به عنوان یک ساله کشت می‌شوند. تیپ رشد محدود، استحکام و مستقیم‌بودن ساقه و غیرشکننده بودن آنها و عدم پراکندگی بذر سبب تسهیل در برداشت می‌شود.

 

بنابراین تعجب‌آور نیست که در غلات که عمده‌ترین گیاهان اهلی را تشکیل می‌دهند، دارای بیشترین ویژگی‌های لازم برای یک گیاه زراعی بوده است و بیشترین توجه از نظر برداشت مکانیزه را به خود معطوف کرده‌اند. بزرگترین مشکل در مورد گیاهان ریشه‌ای، میوه‌ها و سبزیجات است که در آنها برداشت مکانیزه به سادگی باعث خسارت به آنها شده، رشد نامحدود در آنها امکان پراکنش بذر نیز مشکل‌آفرین است.

 

غلات
طبق نظریه هارلن (1976) مهمترین گیاهان زراعی (جدول 3-1) از نظر ارزش، تولید و سطح زیر کشت گیاهانی هستند که مصرف غذایی دارند و دارای بازده زیادی از نظر مواد ذخیره‌ای به ازاء هر واحد کار دارند و از نظر نمود بیولوژیکی (نسبتاً با ثبات هستند) بی‌خطر هستند و نیازهای غذایی عمده انسان و دام‌ها را تامین می‌کند.
در میان اینها غلات از لغت سرس یا الهه غذایی گرفته شده است و دارای ارزش بالایی هستند (شکل 1-1). این گیاهان شامل غلات دانه‌ریز (گندم، جو، برنج، چاودار، یولاف) و یا غلات دانه درشت (ذرت، سورگوم، ارزن) می‌شوند و جمعاً 50 درصد انرژی و پروتئین مورد نیاز جهان را تامین می‌کنند (بیش از هفتاد و پنج درصد زمانی که غذایی که برای تغذیه دام‌ها استفاده می‌شوند نیز محسوب شود) و دو سوم زمین‌های زیر کشت را شامل می‌شوند. غلات اولین گیاهان اهلی شده بودند که از دیرباز منبع غذایی انسان بوده‌اند.
غلات از نظر حجمی و ارزش عمده‌ترین مواد غذایی، در تجارت جهانی است و امروزه ذخیره غذایی جهان (غذای ذخیره شده) بر حسب مقدار دانه‌های غذایی که سالانه پس از تجارت باقی می‌مانند، سنجیده می‌شود.مسلماً اهمیت غلات در ارتباط با ارزش غذایی آنها (شامل
12-10درصد پروتئین)، سهولت کشت، حمل و نقل و انبارکردن، دامنه وسیع سازگاری به شرایط محیطی و زودرسی آنها می‌باشد. سه غله عمده و قدیمی: برنج، گندم و ذرت که هر یک شامل واریته‌ها و نژادهای زیادی هستند، با سابقه‌ای طولانی توسط انسان انتخاب و به‌نژادی شده‌اند.

 

جدول 3-1: گیاهان زارعی عمده
گیاه زراعی تولید جهانی (تن *10-6) درصد سهم در تولید جهانی
گندم
برنج
ذرت
سیب‌زمینی
جو
سیب‌زمینی شیرین
کاساوا
سویا
سورگوم
حبوبات
ارزن
یولاف
گوجه‌فرنگی
چاودار 417
345
334
228
190
136
105
62
52
52
52
49
41
28 7/15
13
5/12
8/10
1/7
1/5
9/3
3/2
2
9/1
9/1
8/1
5/1
1
گندم و چاودار از غلاتی هستند که برای تهیه نان استفاده می‌شوند و هر دو دارای مقدار بیشتری پروتئین نسبت به سایر غلات هستند. گندم دارای مقدار زیادی پرتئین گلوتن است که باعث ورآمدن خمیر می‌شود و در نتیجه آرد آن سبک‌تر و متخلخل‌تری که دارای ارزش انرژی بیشتری از چاودار است، تولید می‌کند و بیشتر از چاودار مورد استفاده است.
البته آرد چاودار به سبب دارابودن پروتئین از نوع لیسین، دارای ارزش غذایی بیشتری است، ولی ارزش انرژی‌زایی آن کمتر از گندم است. نان سیاه چاودار هنوز در اروپای شرقی غذای فقراست، ولی به وسیله مهاجرین به عنوان غذای ویژه برای رژیم غذایی آمریکای شمالی معرفی شده است. چاودار در مقایسه با سایر غلات مقاومت بیشتری به یخبندان دارد و از نظر نوع خاک نیز کم‌توقع‌تر است.
با وجود کاهش سطح زیر کشت غلات، هنوز این گیاه در اروپای شمالی به مقدار زیادی جهت تهیه غذای دام و الکل کشت می‌شود. هیبرید تریتیکاله اخیراً از تلاقی بین گندم و چاودار است. البته این گیاه کمبود گلوتن دارد و فقط تعداد کمی لاین اصلاح شده آن آرد مناسبی برای نان تولید می‌کنند. بنابراین امید می‌رود که رقم‌هایی اصلاح ‌شوند که نسبت به چاودار از نظر تولید و از نظر مقاومت از گندم بهتر باشند.
گندم و برنج از مهم‌ترین دانه‌های غذایی هستند. گندم دارای مقدار پروتئین بالایی است، ولی نسبت آن به واریته و شرایط محیطی که در آن رشد می‌کند، بستگی دارد. با دارابودن دامنه‌ی وسیع سازگاری به آب و هوا و شرایط خاک سطح زیر کشت آنها، از هر گیاه دانه‌دار دیگری بیشتر است.
به سبب دارابودن ریشه عمیق در خاک‌های سنگین که مواد غذایی بالایی دارند، بخوبی رشد می‌کنند. حدود 80-70 درصد واریته‌های گندم جهان، آنهایی هستند که دارای عملکرد بالا بوده و زمستانه می‌باشند که در پاییز کشت می‌شود و بلافاصله رشد می‌کند و در طول تابستان بعد می‌رسند. واریته‌های بهاره احتیاج به دوره‌ی رشد کمتری دارند و به سبب عملکرد بالقوه‌ کمتر، دامنه‌ی وسعت آنها محدود است. در مناطقی که ‌باران کم و تابستان گرم دارند، افزایش گلوتن، کاهش محصول را در گندم‌های سخت جبران می‌کند. آرد این گندم‌ها برای تولید نان مناسب است. در مقابل گندم‌های نرم که سازگاری بهتری با آب و هوا و سرد و مرطوب دارند، آردهایی چندمنظوره دارند که در شیرینی، بیسکویت، مواد مخصوص صبحانه و غذای دام استفاده می‌شود.
در مناطقی که آب و هوای مرطوب و گرم دارند، کشت گندم به ارتفاعات محدود می‌شود. حساسیت به حمله قارچ‌ها و مشکلات برداشت و انبارنمودن باعث شده است که این گیاه، در مناطقی که درجه‌ی حرارت زیاد و رطوبت نسبی هوا نیز بالاست، کشت شود.
اگرچه سطح زیر کشت برنج، به اندازه‌ی گندم نیست، با این وجود نصف غذای جمعیت، دنیا را تشکیل می‌دهد. حدود 95% آن در مناطق گرم و مرطوب و سواحل پست نیمه گرمسیری خاور دور به کشت برنج که تنها غذای آنهاست، اختصاص دارد. برنج مانند گندم، سابقه تاریخی طولانی کشت دارد.
امروزه دارای 14000 واریته محلی سازگار به شرایط محیطی مختلف و سیستم‌های سنتی تولید است. دو گروه ایندیکا (بومی جنوب آسیا) و ژاپونیکا (بومی ژاپن، شمال چین و کره) از برنج وجود دارد که ارقام آنها به روزهای بلند با فصل کوتاه این مناطق سازگار شده‌اند.
برنج در میان غلات، از این نظر قادر است در آب جوانه زده و رشد کند، منحصر به فرد است. این گیاه درجه‌ی حرارت‌های زیاد (حداقل
12-10 درجه سانتی‌گراد) برای جوانه‌زدن نیاز دارد. البته واریته‌های زودرس، باعث می‌شود که بتوان تا مناطق هوکایدو (ژاپن) آنرا کشت کرد و آبیاری باعث شده است در مناطق خشک دنیا توسعه یابد.
جو و یولاف دو غله دیگر مناطق معتدله‌ عمدتاً به عنوان غذای دام مورد استفاده قرار می‌گیرند. جو زودتر از سایر غلات می‌رسد. ضمن اینکه نیاز آب و هوایی آن، نظیر گندم است. ولی می‌توان در عرض‌های جغرافیایی بالاتر و خشک‌تر نسبت به گندم کشت کرد.
پروتئین جو در رابطه با واکنش این گیاه به آب و هوا نظیر گندم است و این فاکتور در رابطه با استفاده از جو به عنوان غذای دام یا در صنایع تخمیری موثر است. بالابودن نسبت نشاسته به پروتئین در جو، در شرایط مرطوب برای تهیه مالت مناسب‌تر از دانه‌های سخت که دارای پروتئین بالا هستند، می‌باشد. اگرچه نیاز غذایی جو مانند گندم نیست، اما عدم زهکشی و بالابودن اسیدیته را کمتر تحمل و در برابر غلظت نسبتاً زیاد نمک‌های قلیایی مقاوم‌تر است.
یولاف (هر دو قسمت کاه و دانه) به عنوان غذایی دام استفاده می‌شود. اگرچه ارزش غذایی آن از نظر چربی (8درصد) و پروتئین (16درصد) بالاست، ولی پتانسیل تولید آن کم است. پوست دانه، فیبری و نرمتر از سایر غلات است. یولاف از گیاهان شاخص نواحی معتدله سرد و مرطوب است، اما مقاومت آن کم و از نظر خاک قانعتر از گندم و جو است.
ذرت، سورگوم و ارزن سه غله‌ی عمده مناطق گرم می‌باشند. ذرت که به عنوان یک گیاه غذایی در آمریکای مرکزی، منشاء گرفته است، با گندم و جو اولین گیاهان زراعی بودن که اهلی شدند. این گیاه دارای تنوع ژنتیکی و دامنه وسیع از نظر سازگاری به شرایط محیطی است و از پرمحصول‌ترین غلات است. مهمترین گروه‌های تجارتی آن عبارتند از:
1. ذرت غلافدار (Zea mays tunicate)
2. ذرت آردی (Z.m. amylacea)
3. ذرت پاپ‌کرن (Z.m. everta)
4. ذرت سخت (Z.m. indurate)
5. ذرت دندانه‌ای (Z.m. indentata)
6. ذرت شیرین (Z.m. saccharata)
ذرت‌های هیبرید با عملکرد بالا در دهه 1920 و 1930 در آمریکا تولید شدند. تقریباً اکثر ذرت‌های امروزی، هیبرید و یا از نژادهای هیبرید تولید شده‌اند. کوتاه‌شدن فصل رشد، چه به وسیله کم‌آبی و یا پایین‌بودن درجه حرارت سبب شده است که کشت این هیبریدها، در مناطق خشک‌تر و یا سردتر نسبت به گذشته، افزایش یابد.
امروزه به مقیاس زیادی در عرض‌های جغرافیایی (ْ58 شمالی و ْ40 جنوبی) و حاره‌ای (که 4500 متر از سطح دریا ارتفاع دارند) کشت می‌شوند. بهترین تولید، زمانی حاصل می‌شود که تابستان‌های گرم با درجه حرارت متوسط روزانه (ْc24) همراه با شبهای گرم باشد. یکی از فاکتورهای محدودکننده، عدم رطوبت کافی و وجود تنش در دوره‌ی گل‌دهی و گرده‌افشانی است. (زمان کاکل‌دهی)
در مقایسه با دو گیاه دیگر ذرت به عنوان یک دانه غذایی در سطح جهانی دارای برتری است. اگرچه کمبود اسید آمینه‌ی ضروری لیسین، ارزش غذایی آن را کاهش داده، ولی بالابودن چربی و پروتئین آن باعث شده است که مهمترین مواد غذایی کنسانتره برای دام‌ها باشد. در مناطقی که برای رسیدن دانه ذرت نامساعد هستند، ولی در عین حال رشد رویشی آن سریع است، می‌توان برای علوفه نیز از آن استفاده کرد. دانه ذرت منبع غذایی مکملی، برای بسیاری از فرآورده‌ها از جمله فرآورده‌های مخصوص صبحانه، آرد، ذرت، روغن‌های گیاهی و قند برای تولید فرآورده‌های الکلی است.
سورگوم و ارزن از غلات مناطق خشک گرمسیری و نیمه‌گرمسیری است و محصول سورگوم بیشتر از ارزن می‌باشد. به علاوه جزء محدود گیاهانی است که در برابر خشکی مقاوم است. چهار گروه سورگوم بر اساس ویژگی‌های بذر و استفاده‌ی اصلی آنها وجود دارد:

 


1. سورگوم دانه‌ای: غذای انسان و دام.
2. سورگوم شیرین (سورگو): علوفه، شربت قند، الکل.
3. سورگوم علفی: که در آن سودانگراس مهمترین گیاه علوفه‌ای برای تولید علوفه خشک و به عنوان چراگاه است.
4. سورگوم جاروبی.
علاوه بر آن کائولیانگ، گروهی از سورگوم‌ها را شامل می‌شود که نسبت به خشکی مقاوم ولی در درجه‌ی حرارت پایین‌تر نسبت به بقیه رشد می‌کنند. بر خلاف ذرت، سورگوم یک دانه‌ی غذایی است که از آفریقا منشا گرفته و بویژه از جنگ جهانی دوم، ارزش آن به عنوان یک گیاه علوفه‌ای در مناطق نیمه‌خشک جنوب غربی آمریکا افزایش یافته است. به‌نژادی برای متناسب ساختن آن با سیستم‌های فشرده مکانیزه، در سورگوم سریعتر از هر گیاه زراعی دیگر صورت گرفته است. ارزن هم نقش مهمی به عنوان دانه‌ی غذایی در مناطق گرم و خشک و به عنوان غذایی دام در سایر مناطق دارد. اگرچه نسبت به گذشته کمتر کشت می‌شود، اما هنوز از گیاهان زراعی مهم آفریقا و آسیا بویژه در مناطقی که برای کشت سورگوم خشک است و یا خاک‌های آن فقیر است، کشت می‌شود.
اهمیت غلات از نظر تولید مواد غذایی مورد نیاز، برای رشد و سلامتی انسان است. البته حتی در مورد گندم که مهمترین دانه غذایی است، از نظر مقدار، توازن و بویژه کیفیت پروتئین آن در حد کامل خود نیست.

 

کمبود پروتئین همراه با کیفیت پایین آن در جیره غذایی انسان، عامل اصلی بیماری کواشیور کور است که در نتیجه سوء تغذیه و کمبود پروتئین حاصل می‌شود. بر حسب، تعداد 9 تا 10 اسید آمینه (که در ساختمان پروتئین‌ها هستند)، برای سلامتی ضروریست. پروتئین گیاهی، از نظر برخی از این اسیدهای آمینه با کمبود مواجهند و فاقد ویتامین B12 هستند. به طور کلی لیزین و متیونین در تمام غلات کم است، در صورتی که ذرات دارای کمبود تریپتوفان نیز می‌باشد.

 

بقولات
در مقایسه با غلات، حبوبات دارای لیزین فراوان است، اما از نظر سیستین و متیونین که دارای گوگرد کم هستن، در حالی که پروتئین در گیاهانی که برگ‌های سبز دارند، از نظر اسید آمینه به جز متیونین، موازنه‌ی بسیار خوبی خوبی دارد. در صورت کمبود یک یا دو اسید آمینه، استفاده از بقیه‌ی اسیدهای آمینه، به همان نسبت کاهش یافته است، زیرا مازاد اسیدها نمی‌توانند ذخیره شوند و برای تولید انرژی شکسته می‌شوند، در نتیجه یک رژیم غذایی گیاه‌خواری تنها می‌تواند از ترکیب مصرف چندین غذا که دارای پروتئین‌های مکمل هستند، حاصل شود. (اسکریمشاویانگ 1976)

 


به عنوان مثال هنگامی که منبع غذایی پروتئین‌دار به صورتی مخلوط شوند که کمبودهای یکدیگر را جبران کنند (شکل a,b 1-1). در حالی که حبوبات در مقایسه با غلات، از نظر مقدار برخی اسیدهای آمینه‌ی ضروری کمبود دارند، دارای لیزین کافی است که می‌تواند در غلات که دارای کمبود واقعی این اسیدهای آمینه هستند، کمک کند. علاوه بر آن در دانه حبوبات نسبت بیشترین پروتئین به کربوهیدارت‌ها وجود دارد. در کشورهایی که مردم به رژیم غذایی گیاه‌خواری زیاد وابسته هستند، حبوبات در تامین پروتئین‌ نقش مهمی به عهده دارند و به همین دلیل گوشت مرد فقیر نامیده می‌شود.
بعد از غلات حبوبات مانند: سویا، بادام‌زمینی، نخود و لوبیا از مهمترین گیاهان زراعی هستند که در مناطق معتدله و گرمسیری کشت می‌شوند. این گیاهان دارای سه ویژگی عمومی زراعی هستند.
اول این که بذر در میوه (غلات) قرار دارد و به همین دلیل به همه‌ی آنها لگوم گفته می‌شود. دوم اینکه در اکثر گونه‌های مهم از نظر زراعی بذرهای نسبتاً درشت تولید کرده که به آن حبوبات می‌گویند. پروتئین این دانه‌ها از نظر لیزین غنی بوده و 20 تا 30 درصد وزن آنها را تشکیل می‌دهد. سوم اینکه همه‌ی آنها می‌توانند ازت هوا را (از طریق زندگی همزیسیتی یا باکتری‌های ریزوبیوم ریشه) که میزان متوسط آن در حدود 150 تا 250 کیلوگرم در هکتار در سال و حداکثر آن 600 کیلوگرم در سال است، تثبیت کنند. بعضی از حبوبات دارای درصد بالایی روغن بوده و به همین دلیل منشاء روغن‌های گیاهی هستد. به علاوه منبع غذایی خوبی برای دام‌ها (به صورت علوفه سبز یا خشک) بوده و به مقدار زیادی به عنوان گیاه مرتعی و یا برای اصلاح خاک‌ها استفاده می‌شود.

 


شکل 1-1(a): نسبت اسید آمینه‌های ضروری در آرد گندم، تعداد و مقدار اسید آمینه که در سنتز پروتئین دخالت می‌کنند، نشان داده شده است. تمام لیزین استفاده می‌شود و اسید آمینه‌های اضافی (بخش شورخورده) ذخیره نشده اکسید می‌شوند.
سه گیاه مهم بقولات دانه‌ای شامل سویا، لوبیای معمولی و بادام‌زمینی است که بین آنها سویا گسترده‌تر و به مقدار بیشتری کشت می‌شود. سویا بومی ژاپن، چین و هند بوده و به عنوان غذا استفاده می‌شود.
در دهه 1930 به عنوان گیاهی برای پوشش خاک و حفاظت آن به آمریکا معرفی شد و بعداً به عنوان یک گیاه چند منظوره درآمد. این گیاه به سادگی به آب و هوای گرم و مرطوب تابستانه و شرایط مکانیزه مناطق آمریکا سازگار شد و در آنجا به صورت یک غذای عمده دامی درآمد. بعد از جنگ جهانی دوم سویا به عنوان یک گیاه صنعتی درآمد و بیش از 15درصد روغن خوراکی دنیا را تولید کرد. روغن سویا مهمترین ترکیب برای تهیه کره گیاهی، روغن‌های مایع، صبحانه، شیر و خامه مصنوعی است.
از مهمترین ترکیب برای تهیه کره گیاهی، روغن‌های مایع، صبحانه، شیر و خامه مصنوعی است و از مهمترین مواد تشکیل‌دهنده رنگ‌ها و روغن‌ها و صابون و غیره است. همچنین برای تهیه فرآورده‌هایی نظیر گوشت استفاده می‌شود.
بادام زمینی نیز منبع روغن‌های خوراکی است و در مقایسه با سویا به فصول گرم و طولانی‌تر احتیاج دارد و منحصر به مناطق حاره‌ای است. لوبیا با لوبیای سبز (Phaseolus Vulgaria) یکی از هفده‌گونه لوبیای زراعی است. در کشاورزی فشرده‌ی لوبیا اغلب به دو منظور برای تهیه دام و کود سبز کشت می‌شود. بیشتر گونه‌های آن گیاهان یک ساله تابستانه هستند و احتیاج نسبتاً زیادی به باران یکنواخت در طول دوره‌ی رویش خود دارند.

 


شکل 1-1(b) : مکمل پروتئین: لوبیا و گندم. خط مقطع نشان‌دهنده 100درصد مقدار اسید آمینه در پروتئین استاندارد مرجع برای برآورده کردن نیاز انسان است که بوسیله FAO پیشنهاد شده است.
گیاهان ریشه‌ای و غده‌ای
آخرین گروه گیاهان غذایی که در مناطق معتدله و گرمسیری اساس رژیم غذایی را تشکیل می‌دهند، گیاهان ریشه‌ای و غده‌ای هستند که در میان آنها سیب‌زمینی که مهم‌ترین وموثرترین گیاه برای تولید نشاسته است و یکی از اقلام اساسی غذایی در تمام کشورهای مناطق سرد و معتدله می‌باشد.
این گیاه به فصل سرد رشد سازگار است و همچنین نیاز به رطوبت یکنواخت در طول تشکیل غده و نیز خاک‌های سبک با زهکشی مناسب دارد. بالابودن درجه حرارت بویژه در شب‌ها می‌تواند از عوامل موثر در سرایت بیماری بلایت (Phytophthora infestants) که در اواسط قرن نوزدهم خسارت زیادی به سیب‌زمینی در ایرلند وارد کرد، باشد. به علاوه تکثیر غیرجنسی سیب‌زمینی امراض را مستعد می‌کند و در نتیجه تولید تجارتی بذر سیب‌زمینی انباری را دچار مشکل آلودگی می‌سازد. سیب‌زمینی بذری را معمولاً در محدوده شمالی دامنه سازگاری آن یعنی خارج از حیطه‌ی آفات و بیماری‌های این گیاه کشت می‌کنند. سیب‌زمینی یکی از پرمحصول‌ترین گیاهان زراعی است، ولی به سبب این که 78درصد وزن آن آب است، پس از چند ماه انبارکردن، قابلیت فساد دارد. در مناطق معتدله سایر گیاهان ریشه‌ای مانند شلغم و چغندر علوفه‌ای، از دیرباز برای تولید علوفه زمستانه کشت می‌شده است.

 

سیب‌زمینی شیرین و کاساوا از مهمترین گیاهان غده‌ای مناطق حاره هستند. در مناطق حاره و مرطوب که فصل رشد طولانی است و انبارکردن مواد غذایی مشکل است، وابستگی سیستم‌های سنتی معیشتی به گیاهان نشاسته‌ای از قبیل: یام و تارو زیاد است. این گیاهان برای تولید محصول خوب به روزهای بلند و شبهای گرم، در طول چهارماه رشد سیب‌زمینی شیرین و کاساوا و 8 تا 12 ماه رشد برای یام و تارو نیازمند هستند.
نیشکر یکی از گیاهان عمده زراعی است. مصرف شکر، به مقدار زیاد در کشورهای مناطق معتدله سابقه زیادی ندارد و تنها در فاصله زمانی کمی وضعیت آن، از یک کالای لوکس به کالای پرمصرف تغییر یافته است. این گیاه یکی از منابع عمده انرژی و چاشنی است و فرآورده‌های فرعی زیادی که از مهمترین آنها الکل و روغن است، از آن حاصل می‌شود. توسعه سریع تکنولوژی سال‌های اخیر در زمینه‌های کشت و کار و فرآیندسازی باعث تسهل اهلی‌شدن این گیاه شده است. بویژه به‌نژادی در مقابل مقاومت به ویروس موزائیک نیشکر باعث شده است تولید اقتصادی آن در مناطقی که کشت می‌شود، میسر گردد.
نیشکر گیاهی است مخصوص مناطق حاره که احتیاج به 14-12 ماده دوره رشد کامل دارد و پس از آن برای تجمع شکر تا زمانی که درجه حرارت مناسب شود، در زمین نگه‌داری می‌شود. به باران فراوان نیاز دارد و در طول دوره‌ی ذخیره‌سازی قند به روزهای آفتابی زیادی محتاج است.

 

چغندرقند نیز یکی دیگر از گیاهان نسبتاً جدید است که (به تکنولوژی پیشرفته جهت استخراج قند وابسته بوده) شرایط محیطی مورد نیاز آن، شبیه سیب‌زمینی است. به روزهای بلند و نور فراوان، برای افزایش قند نیاز دارد و شرایط شور و قلیایی را بهتر از بیشتر گیاهان زراعی تحمل می‌کند.
پنبه تنها گیاه صنعتی است که رقیب عمده‌ی گیاهان زراعی بوده و مهمترین گیاه تولیدکننده الیاف است. سایر گیاهان لیفی عبارتند از: کتان، کنف و سیسال.
پنبه از گیاهان قدیمی اهلی شده در آمریکای جنوبی ومرکزی و آسیا و آفریقاست. انواع مختلف آن بر حسب طول الیاف تقسیم‌بندی شده که مهمترین آنها عبارتند از:
1. آپلند آمریکایی (Gossypium Hirsutum) الیاف کوتاه
2. سی‌آیلند (G. barbadense) الیاف بلند
3. پنبه‌ی مصری (G. herbaceum) الیاف بلند
4. پنبه آسیایی (G. arboreum) ‌الیاف کوتاه
پنبه‌های آپلند آمریکایی و مصری از مهمترین گونه‌هایی هستند که در گذشته و حال به صورت دو منظوره، برای تهیه الیاف و روغن در دنیای قدیم و جدید کشت می‌شده‌اند. متوسط درجه حرارت 22-21 درجه سانتی‌گراد وحداقل 500 میلی‌متر بارندگی و عدم یخبندان در اول دوره رشد، از شرایط لازم برای موفقیت در زراعت پنبه است.

 

اصولاً پنبه گیاهی چند ساله با رشد نامحدود است که امروزه به صورت یکساله کشت می‌شود. پنبه اصولاً گیاهی دو منظوره است و بذر آن (18 تا 24 درصد روغن و 16 تا 20درصد پروتئین) از مهمترین منابع روغن‌های خوراکی است و باقیمانده بذرها پس از روغن‌کشی در تهیه کنجاله، برای غذای دام استفاده می‌شود.
گیاهان دیگری که منبع روغن‌ و غذای دام هستند، شامل گلرنگ، کرچک، آفتابگردان، شاهدانه، کتان، کنجد و کلزا است. میوه بعضی درختان مناطق گرمسیری و نخل‌های نیمه گرمسیری نظیر: نارگیل، نخل روغنی و زیتون برای مصرف محلی و نیز تولید روغن در سطح تجارتی کشت می‌شوند.
در حالی که تعدادی از گیاهان زراعی به دو منظور برای غذای انسان کشت می‌شوند، تعدادی از این گیاهان فقط به منظور علوفه کشت می‌شوند و در مجموع سطح زیادی از زمین‌های زراعی را شامل می‌شوند. این گروه شامل علف‌های چمنی و بقولات از قبیل شبدر، ماشک و یونجه است که در مناطق سرد و معتدله به عنوان چرای مستقیم، علوفه‌ سیلویی، علوفه خشک و یا کودسبز در تناوب کشت می‌شوند.
چون در گیاهان علوفه‌ای قسمت عمده تولید آن در طول دوره‌ی رشد مصرف می‌شود و یا برای تغذیه دام بعدی ذخیره می‌شود، اهمیت نسبی آن بر حسب تولید و ارزش مشکل است، زیرا این پارامترها را نمی‌توان به دقت برای خیلی گیاهان مشخص کرد. به سبب حجم زیاد به جز در موارد خاص حمل و نقل آنها اقتصادی نیست.
بقیه‌ی گیاهان زراعی شامل سبزیجات و میوه‌جات است که چای و قهوه از مهمترین درختچه‌ها بوده انواع درختان را نیز شامل می‌شوند. هر یک از این گروه‌ها شامل‌ گیاهانی هستند که در مقیاس کم (باغ‌های تخصصی یا تجارتی) و یا در مقیاس زیاد به صورت گیاه زراعی یا به صورت باغ و یا مانند درختان غیرمثمر به صورت جنگل‌های مصنوعی کشت می‌شوند.
در یک انتهای این طیف، کشاورزی به باغبانی و در انتهای دیگر به جنگل‌کاری وصل است. (منبع شماره 2)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
اقلیم زراعی و عوامل موثر بر رشد و نمو گیاهان زراعی
اقلیم و مجموعه عوامل محیطی در تعیین نوع گونه‌ی زراعی و ارقام مناسب کشت هر منطقه و نیز در تعیین عملکرد حاصل از گیاهان نقش مهمی را به عهده دارد، زیرا تولید موفقیت‌آمیز گیاهان زراعی مستلزم استفاده‌ی مفید از منابع محیطی نظیر انرژی خورشیدی، گازکربنیک و آب است.
بشر از زمان شروع کشاورزی رابطه‌ی بین اقلیم و نوع رویش را شناخت و بر همین اساس گیاهان را جهت اهلی‌نمودن انتخاب کرد و اکنون به خوبی ثابت شده است که اقلیم بر ساختمان و عمل اکوسیستم‌های طبیعی و زراعی تاثیر به سزایی دارد. با وجودی که کشاورزی مدرن توانسته است برخی از گیاهان را به مناطقی که رویشگاه اصلی آنها نیست، وارد کند، ولی هنوز می‌توان رابطه‌ی بین نوع گیاه زراعی، رویش طبیعی و اقلیم هرمنطقه را در تمام جهان به وضوح مشاهده کرد. تعداد محدودی از اقلیم‌های کره زمین در جدول 1-2 آورده شده، جهت کشاورزی مناسب می‌باشد.
به طور کلی فنولوژی، سرعت رشد و تولید ماده خشک در گیاهان زراعی به مجموعه‌ی عوامل اقلیمی نظیر انرژی خورشیدی، نور، طول روز، درجه حرارت، آب و غیره بستگی دارد و بنابراین شناخت نحوه تاثیر این عوامل بر گیاهان زراعی ضروری به نظر می‌رسد. با مطالعه این عوامل و نیز با بررسی الگوهای اقلیمی می‌توان نوع اکوسیستم زراعی مناسب برای هر منطقه را پیش‌بینی نمود. در این بخش مهمترین عوامل محیطی موثر بر رشد گیاهان زراعی مورد بررسی قرار خواهند گرفت. (منبع شماره 1)
جدول 1-1: خلاصه اقلیم‌های اصلی جهان که برای کشاورزی مناسب می‌باشند،
همراه با فرم اصلی رویش در آنها
گروه اقلیمی نوع اقلیم درجه حرارت بارندگی رویش اصلی
گرمسیری بارانی گرمسیری مرطوب در تمام سال گرم بدون فصل خشک جنگل‌های بارانی حاره‌ای
گرمسیری مرطوب و خشک در تمام سال گرم تابستان مرطوب و زمستان خشک ساوانا و جنگل‌های خشک
خشک اسپتی واقع در عرض‌های جغرافیایی میانی تابستان‌های گرم و زمستان‌های سرد ملایم در تابستان علفهای چمنی کوتاه و ایستاده
مرطوب
(مزوترم) نیمه‌گرمسیری با تابستان خشک تابستان های داغ زمستان‌های گرم تابستان خشک و زمستان بارانی درخچه‌های چوبی اسکلروفیلیک
مرطوب نیمه‌گرمسیری تابستان‌های گرم و زمستان‌های معتدل تمام سال مرطوب جنگل‌های مخلوط و علف‌های چمنی بلند
دریایی تابستان‌های خشک و زمستان‌های معتدل بارندگی در تمام فصول ولی عمدتاً در زمستان مخروط‌داران تا جنگل‌های خزان‌دار
مرطوب
(میکروترم) مرطوب بری یا تابستان‌های گرم مرطوب بری با تابستان‌های گرم بارندگی عمدتاً در تابستان جنگل‌های خزان‌دار
مرطوب بری با تابستان‌های خشک مرطوب بری با تابستان‌های خشک کل باران سالانه متغیر ولی تابستان معمولاً خشک جنگ و علف‌های چمنی بلند

 

شدت نور
شدت نور بر فرآیندهای داخلی گیاه تاثیر می‌گذارد. برای مثال پدیده‌های فتومرفوژنز وابسته به نور، معمولاً تحت تاثیر نورهای با شدت کم قرار می‌گیرند. ولی جهت انجام فتو سنتز مطلوب نور باشدت زیاد لازم است ، بنابراین مقدار زیاد نور خورشید یک سرمایه‌ی بالقوه عظیم برای کشاورزی در مناطق نیمه خشک می باشد زیرا مناطق نیمه خشک گرم و معتدل جهان در مقایسه با بسیاری از نقاط دیگر دارای طول روز بلندتر،آفتاب درخشانتر توام با حرارت متعادل بالا می باشد.

 

به طور کلی در نورهای با شدت کم، بین شدت نور و شدت فتوسنتز در شدت فتوسنتز یک رابطه خطی وجود دارد و از نظر تئوری فتوسنتز در هر شدت نوری ولو ناچیز، انجام می‌گیرد، ولی در عمل در شدت‌های نور کم تنفس بر فتوسنتز پیشی می‌گیرد. برای مثال فتوسنتز خالص در شدت نور5380 لوکس برابر صفر می‌باشد. حداقل شدت نور لازم برای فتوسنتز مفید5380 تا 10760 لوکس می‌باشد که در این حالت تبادل گازی فتوسنتزی (جذب CO2 و دفعO2) بیشتر از تبادل گازی تنفس (O2 و دفع CO2) می‌باشد.
فتوسنتز برگ با افزایش شدت نور از قانون بازده نزولی پیروی می‌کند و شدت‌های خیلی زیاد نور از طریق تخریب مولکول‌های کلروفیل بر فتوسنتز اثر بازدارنده دارد. این پدیده را اصطلا حاً خورشیدی‌شدن کلروفیل می‌نامند. در اغلب گیاهان زراعی برگ در شدت نور معادل 2/0 کالری در سانتی‌متر مربع در دقیقه به اشباع نوری می‌رسند که این شدت نور معادل شدت نور در روز ابری و در هنگامی که خورشید در بالاترین نقطه قرار دارد، می‌باشد.
کیفیت نور: عوامل بسیاری ازجمله مقدار و نوع پوشش ابر، مه، آلودگی هوا و رنگ شاخ و برگ گیاهانی که در معرض نور قرار گرفته‌اند بر کیفیت نور دریافتی تاَثیر می‌گذارد. تشعشع تا طول موج 25/0 میکرون (طیف ماوراء بنفش) برای غالب گیاهان مضراست. از 4/0 تا 69/0 میکرون موثرترین نور برای فتوسنتز می‌باشد.
تشعشع با طول موج بالاتر از 74/0 میکرون (طیف مادون قرمز) عملاً تاثیری بر فتوسنتز ندارد و اثر اصلی آن حرارتی است و تنفس را افزایش می‌دهد، طول موج‌های فعال از نظر فتوسنتز (PAR ) بسته به عرض جغرافیائی و فصول سال متغیر است.
مدت نور: مدت نور یا تعداد ساعات روشنائی کنترل کننده برخی از پدیده‌های درونی گیاه ازجمله فتوپریودیسم است و از نظر پیدایش اندامها (مرفوژنز) در گیاه اهمیت دارد.
بطور کلی اثرات نور در گیاهان را به سه دسته کلی می‌توان تقسیم نمود که عبارتند از:
اثرات انرژی‌زائی نور
اثرات تحریک کننده وتنظیم‌کننده نور
اثرات مخرب نور
و به عنوان مثال، فتوسنتز از اثرات نوع اول، فتوپریودیسم، فتوترو پیسم و مرفوژنز از اثرات نوع دوم و خورشیدی شدن کلروفیل‌ها از اثرات نوع سوم می باشند. (منبع شماره 1)

 

آب:
هدف نهایی کشاورزی حصول حداکثر محصول در واحد سطح است. عوامل محدودکننده‌ای در این مسیر وجود دارند که هر کدام به نحوی عملکرد محصولات زراعی را کاهش می‌دهند. در شکل 1-2، برخی از این عوامل بر حسب سهم نسبی هر یک در کاهش محصول نشان داده شده است و همانگونه که مشاهده می‌شود، کمبود آب در این میان بیشترین سهم را در کاهش عملکرد به خود اختصاص داده است.
اهمیت نسبی آب در تولیدات کشاورزی بر حسب شرایط جغرافیایی و اقلیمی تغییر می‌کند و بطور کلی به مقدار و توزیع زمانی نزولات بستگی دارد. بنابراین بررسی خصوصیات بارندگی در شناخت وضعیت رطوبتی هر منطقه جهت رشد و نمو محصولات زراعی حائز اهمیت است. علاوه بر بارندگی میزان تبخیر و تعرق وخصوصیات خاک در ارتباط با نگهداری آب نیز نقش مهمی در رژیم رطوبتی هر منطقه به عهده دارد.
بارندگی یک عنصر اقلیمی است که سال به سال تغییر می‌کند و در واقع بارندگی یک متغیر تصادفی است که میزان آن در واحد زمان متغیر بوده، ولی میانگین درازمدت آن ثابت می‌باشد. برنامه‌ریزی‌های زراعی نباید صرفاً بر مبنای میانگین بارندگی یک منطقه انجام گیرد، بلکه حتماً باید نوسانات آن را نیز درنظر داشت. تخمین احتمالات وقوع مقادیر مشخص باران را در صورت موجود بودن آمار درازمدت نزولات می‌توان با روش‌های آماری به دست آورد.
ضریب تغییرات (CV) بارندگی سالانه از 1/0 در مناطق مرطوب تا 0/1 در اقلیم‌های خک متغیر است. در مورد باران‌های بین 1500-1700م.م در سال این ضریب تغییرات بین 3/0-2/0 قرار دارد.

 

 

 

 

 



شکل 1-2: تاثیر عوامل محیطی مختلف بر محدودکردن رشد گیاهان زراعی نسبت به شرایط اپتیمم رشد.

 

الگوهای توزیع بارندگی در اقلیم‌های مختلف متفاوت بوده و از نقاط مرطوب استوایی تا مناطق خشکی که میزان بارندگی در آنها کمتر از حداقل نیاز گیاهان است، متغیر می‌باشد.
میانگین حداقل مقدار بارندگی برای رشد گیاهان زراعی (AAR)، بسته به نوع گیاه زراعی متفاوت است. تمام باران نازل شده قابل استفاده گیاه نمی‌باشد، بلکه این نزولات وارد شبکه پیمایش باران شده و به تدریج مصرف می‌گردد. در شکل 2-2، سرنوشت نزولات در جوامع گیاهی (یا شبکه پیمایش باران) نشان داده شده است.

 

 

 



شکل 2-2: سرونوشت باران در این طرح بیلان آب در خاک و جامعه گیاهی نشان داده شده است.
منبع اصلی تامین آب مورد نیاز گیاهان، آب ناشی از نزولات آسمانی (برف و باران) است، ولی

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اکولوژی گیاهان زراعی

دانلود مقاله اکولوژی جانوری و پراکنش آنها

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله اکولوژی جانوری و پراکنش آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


هر موجود زنده ای شیوه زندگی مشخصی دارد که به ساختار و فیزیولوژی آن موجود و همچنین محیط زیستی که در آن سکنی گزیده، بستگی دارد. عوامل فیزیکی و بیولوژیکی برای تولید دامنه وسیع و متنوع محیط زیست در نقاط مختلف زمین در حال فعالیت هستند. شرایط در بعضی مناطق استوایی و دریاها تقریبا ثابت هستند، اما در بیشتر نقاط زمین، دما، رطوبت و نور خورشید با توجه به فصول سال تغییر می کنند. این تأ‌ثیرات را در مجموع به عنوان اقلیم می شناسند. چرخه زندگی هر گونه کاملا با شرایط آب و هوایی محیط زندگیش سازگار است. هیچ جانوری کاملا مستقل زندگی نمی کند، برعکس، هر کدام بخشی از اجتماع زنده هماهنگی است که اعضای دیگر آن گونه، بسیاری از انواع جانوران و گروه های گیاهان مختلف را در بر می گیرد.
اکولوژی عبارت است از مطالعه علمی روابط میان موجودات زنده و محیط اطراف آنها. پراکنش نیز به مطالعه حضور آنها در زمانها و مکانهای مختلف می پردازد.

 

اکولوژی
محیط فیزیکی:
گیاهان و حیوانات تحت تأثیر فاکتورهای فیزیکی و شیمیایی زیادی قرار می گیرند. مهمترین آنها عبارتند از: 1) نور خورشید 2) دما 3) آب ( میزان نمک آن ) 4) گازها و مواد معدنی. که هر کدام اهمیت خاصی دارند و اثر آنها بر حیوانات کاملا مشهود است، ولی همگی با هم در رابطه هستند و هیچ کدام مستقل از یکدیگر عمل نمی کنند. خورشید انرژی نورانی را که گیاهان برای فتوسنتز احتیاج دارند، تامین می کند، اما علاوه بر آن محیط زندگی جانوران را نیز گرم می نماید، و همچنین با بالا بردن دمای آب باعث تبخیر آن میگردد. ( که نتیجه آن ریزش برف یا باران است ). دما سرعت تمام واکنشهای شیمیایی را تحت کنترل دارد، که واکنشهای بیوشیمیایی بدن موجودات زنده نیز جزو آن است. آب حلال مواد معدنی مورد نیاز گیاهان، ماده اصلی بدن جانوران و واسطه ای است که بسیاری از موجودات در آن زندگی می کنند.

 

12-1 نور خورشید: همه انرژی مورد استفاده در اندامها از نور خورشید نشأت می گیرد. انرژی ممکن است از صورتی به صورت دیگر تبدیل شود، اما هیچگاه به وجود نمی آید و از بین نیز نمی رود. گیاهان سبز انرژی نورانی خورشید را جذب می کنند و در نتیجه فعالیت فتوسنتزی، که در کلروفیل های آنها صورت میپذیرد، از دی اکسید کربن و آب، کربوهیدرات تولید می کنند. همچنین در نتیجه این عمل پروتئین ها و اسیدهای چرب نیز به وجود می آیند. انرژی ذخیره شده در این ترکیبات، به عنوان منبع نهایی انرژی، مورد استفاده جانوران قرار می گیرد. این انرژی از هر بخش به بخش دیگر منتقل شده و انرژی لازم را برای ادامه زندگی و فعالیت سیستم های زنده فراهم می نماید. تبادلات انرژی تمام پیشرفتهای فیزیکی و زیستی را بر روی زمین تحت کنترل دارد و عملکرد اندامها را ممکن می سازد.

 

12-2 دما: تغییرات دما در جهان دامنه بسیار وسیعی دارد و اختلاف دماها به هزاران درجه می رسد، ولی اکثر جانوران روی زمین تنها می توانند در دامنه گرمایی 2- تا 50 درجه سانتیگراد، زندگی کنند. میزان تحمل گرما تحت تأثیر رطوبت است و به مقدار خشکی هوا و یا درصد بخار آب تحت هر دمایی بستگی دارد. به عنوان مثال، در هوای خشک یک کویر، درجه حرارت 32 برای انسان خیلی ناراحت کننده نیست، ولی چنین دمایی با مخلوطی از رطوبت، در مناطق استوایی به سختی قابل تحمل است.
دما بر میزان رشد، تولید میوه و بقای گیاهان، که غذای بسیاری از جانوران مختلف به آنها وابسته است، تأثیر می گذارد.یک دوره طولانی بهار، رشد علوفه را به تأخیر می اندازد و باعث کمبود غذای بسیاری از حشرات، جوندگان و چرندگانی می شود که از آن علوفه تغذیه می کنند. هوای نامناسب در زمان گل دهی، ممکن است سبب کاهش محصولات میوه های سته یا غلات شود، و پرندگان بسیاری را که از آنها تغذیه می کنند، وادار می سازد تا یا در مناطق دیگر برای یافتن غذا سرگردان شوند و یا از گرسنگی بمیرند.
دمای بدن خزندگان، دوزیستان، ماهیها، حشرات و سایر بی مهرگان، فاقد تنظیمات درونی است و یا به میزان بسیار کمی تنظیم شده. مقدار جریانهای شیمیایی در متابولیسم آنها و در نتیجه رشد و فعالیتشان، مستقیما تحت تاثیر دمای محیط است. با گرم شدن هوا سرعت آن افزایش می یابد و با بروز سرما کند میشود. هر گونه دارای محدودیت های دمایی است. بروز یک یخبندان طولانی و یا یک گرمای طاقت فرسا همه آنها را می کشد. اگر دوره یخبندان پس از تخم گذاری و در مرحله ای که لاروها شروع به رشد کرده باشند، ظاهر شود، بسیاری نابود می شوند و جمعیتشان کاهش می یابد. برخی حشرات تخم گذار که لارو یا شفیره دارند، زمستان را با استراحت و کاهش متابولیسم، و یا زندگی در زیر زمین، همراه گیاهان و یا در کف برکه ها و نهرها سپری می کنند تا از یخ زدن خود جلوگیری نمایند. بعضی از حشرات که در یخ گیر کرده اند، احتمالا می توانند به زندگی خود ادامه دهند، زیرا آب بدنشان حاوی مواد محلولی است که مانع یخ زدن آنها می شود. خزندگان و دوزیستان ساکن مناطقی که زمستان های سرد دارد، مجبورند برای اینکه یخ نزنند، در زیر زمین و یا آب به خواب زمستانی فرو روند. بعضی مارهای مناطق خشک غرب که روزها در فصل بهار خارج می شوند، در تابستان برای فرار از گرمای طاقت فرسا به شب بیداری روی می آورند. بیشتر ماهیهای ساکن آبهای شیرین در هوای سرد فعالیتی ندارند. از آنجایی که تغییرات دما در اقیانوسها کمتر است، موجودات آبزی کمتر تحت تأثیر آب و هوا قرار می گیرند، در حالی که بسیاری از انواع ماهیهای آبهای شور، در فصول مختلف سال به شمال و جنوب مهاجرت می کنند.
پرندگان و پستانداران به علت دارا بودن پوشش، به ندرت مستقیما تحت تأثیر دمای محیط قرار میگیرند. اماسرمای شدید زمستان و گرمای تابستان ممکن است فشاری را به آنها تحمیل کند و سبب کاهش مواد غذایی مورد نیازشان شود.بسیاری از پرندگانی که در تابستان در اقیانوس منجمد شمالی و در مناطق معتدل زندگی می کنند، در زمستان به مناطق گرم تر سفر (مهاجرت) می کنند تا بتوانند غذای مورد نیاز خود را به دست آورند. پرندگان، گوزنهای شمالی (elk) و خرس ها که در تابستان ها در کوههای بلند زندگی می کنند( مثلا در شمال غربی آمریکا)، در زمستان به مناطق کم ارتفاع تر مهاجرت می کنند. سنجاب های خاکی و برخی از خفاش های حشره خوار، وقتی نتوانند غذای مورد نیاز خود را مانند فصول گرم سال به دست آورند، در زمستان به استراحت یا همان زمستان خوابی می پردازند. در هنگام خواب زمستانی، دمای بدن این جانوران تا حدی پایین می آید که احساس سرما نکنند. همچنین ضربان قلب و میزان تنفس نیز تا حد زیادی کاهش می یابد و کاهش متابولیسم این جانوران از طریق چربی ذخیره شده در بدنشان (پیش از آغاز این دوره)، جبران می شود.

 

12-3 آب: بین هوا، خاک و آب و همچنین میان موجودات زنده و محیط زندگی آنها همیشه مبادله آب وجود دارد. به علاوه، آب به شدت بر محیط اطراف موجودات اثر می گذارد. چرخه آب شامل تبخیر، تشکیل ابر، بارندگی، تبخیر سطحی آب و نفوذ به ذاخل زمین میباشد. آب می تواند مقدار بسیار زیادی گرما را ذخیره کند و چون گرمای ویژه آن بسیار بالاست، حجم زیادی از آب در بهار، به آرامی گرم و در پاییز به کندی سرد می شود.(یک کالری گرما لازم است تا یک گرم آب در دمای 15 درجه، 1 درجه افزایش یابد.)
آب بیشترین حجم را در 4 درجه دارد. در زیر این دما آب در حین سرد شدن منبسط می شود و در صفر درجه تبدیل به یخ می گردد. این انبساط آنقدر شدید است که وقتی آب در درز صخره ها منجمد می شود، سنگها شکاف برداشته و ترک می خورند. این امر یکی از مکانیزم هایی است که طی آن خاک تولید میشود. (ترک برداشتن سیلندرهای چدنی در یک اتومبیل، زمانی که پوشش آب آن یخ می بندد، نمونه ای بارز از این نیرو است.) این مسئله که یخ، چون از آن سبک تر است، روی آن شناور می شود، برای موجودات زنده حائز اهمیت است. اما با این ویژگی، یخ میتواند،کف دریاچه ها را شکل دهد و بیشتر بدنه آبهای بزرگ در عمق خود حجم بزرگ و دائمی یخ خواهند داشت. در عوض، آب زمانی که تا 4 درجه سرد می شود، به پایین می رود و آبهای گرم تر به بالا می ایند، به این معنی که جریانهای تبادل گرمایی صورت می گیرد. این
موارد باعث ایجاد تغییری در دریاچه های معتدل می شود و جانوران را از تغییرات شدید دمایی در امان میدارد ، به طوریکه دما در زیر یخها در دریاچه های عمیق هیچ گاه کمتر از 4 درجه نمی شود. جانوران ساکن خشکی تحت تاثیر میزان بخار اب هوا، یا رطوبت نسبی ( در صد بخار آب برای اشباع هوا در هر دمایی). برخی برای زندگی در بیابان ها با در صد رطوبت کم سازش یافته اند و برخی دیگر تنها در مناطقی
که هوا تقریبا از بخار اب اشباع است، قادر به زندگی هستند و بسیاری از جانوران در مناطقی با میزان رطوبت متعادل زندگی می کنند. برای جانوران کوچکی که در محیط های کم وسعتی زندگی میکنند و تنها
مسئله مهم زندگی آنها تامین غذا و یافتن سر پناه است، دمای پایین تر و رطوبت بالا تری نسبت به وضعیت عمومی ناحیه ای که در آن زندگی می کنند، مورد نیاز است. در مناطق خشک (کم آب) بیشتر جانوران ریز جثه مجبورند روزها را با استراحت در گوشه ای سپری کنند، در غیر اینصورت خیلی زود دراثر کمبود آب از بین می روند. این جانوران در شب از خانه خارج می شوند، زیرا هوا خنک تر و، بخصوص در نزدیکی زمین، مرطوب تر است. در مناطقی که در تابستان باران زیاد می بارد و یا در زمین ها و باغ هایی که آبیاری می شوند، میزان رطوبت در نزدیکی زمین به حدی است که بی مهرگان کوچک در طول روز هم فعالیت دارند.
جانوران ساکن خشکی اختلافات زیادی را در میزان فشار هوا،در مناطق بالاتر از سطح دریا، تجربه میکنند. زیرا چگالی هوا (و در نتیجه اکسیژن موجود) در اثر ارتفاع کاهش می یابد. افرادی که در کوهستان ها زندگی می کنند، قلبهای بزرگتری دارند و گلبول قرمز خونشان بیشتر است، تا بتوانند کمبود اکسیژن بدنشان را جبران کنند. همچنین کوهنوردانی که از مناطق کم ارتفاع به کوهستان ها می روند، از کپسولهای اکسیژن برای تنفس راحت تر استفاده می کنند. تصور بر این است که پرواز بعضی از پرندگان در مناطقی که هوا خیلی رقیق است، به آسانی امکان پذیر نیست. در هر نقطه با هر ارتفاعی تغییرات بارومتریک هوا تابع تغییرات جوی است. بادهای شدید، که در نتیجه تغییرات منطقه ای فشار هواست، بر جانوران مختلف اثرات متفاوتی دارد. پرندگان و حشرات به سختی پرواز می کنند و ممکن است به همراه باد به مناطق دیگری برده شوند. همچنین ممکن است بادهای شدید سبب خشکی گیاهان و از بین رفتن برخی جانوران شوند.
در دریاچه های عمیق و دریاها، فشار هوا به طور منظم با افزایش عمق زیاد می شود. ( هر 15 پوند، یا 10 متر، 1 اتمسفر زیاد می شود.) در عین حال، هیئت اعزامی Oanish Galathea حدود 100 گونه بی مهره را در نزدیکی جزیره فیلیپین، در عمق حدود 10500 متر، یافتند، در مکانی که فشار حدود 1000 اتمسفر بود. چنین جانورانی، چون فشار درون بدنشان با فشار خارج یکسان است، می توانند به زندگی خود ادامه دهند. بسیاری از انواع پلانکتون ها و برخی از ماهی ها روزها در عمق 400 متری به سر می برند ولی در شب ها به سطح آب می آیند. غواصان، زمانی که در آب هستند، از ماسک های اکسیژن استفاده می کنند تا هم کمبود اکسیژن بدنشان جبران گردد و هم فشار هوا در ششهای آنها بالا نگه داشته شود

 

12-4چرخه های شیمیایی در طبیعت: منشأ تمام عناصری که در بدن گیاهان و حیوانات شکل میگیرند ، طبیعت است. در طبیعت، تبادلات پایدار و جریان هایی که این تبادلات را به سمت زندگی و مرگ موجودات پیش می برند، وجود دارند.
کربن(C ): یکی از عناصری است که در همه ترکیبات زیستی وجود دارد. در ابتدا، از co2 هوا یا آب، مولکولهای کربوهیدرات سنتز می شوند و این مولکولها به همراه پروتئین ها و لیپیدها، بافتها را در گیاهان تشکیل می دهند. گیاهان توسط جانوران خورده می شوند، و پس از هضم و جذب در پایان، ترکیبات کربن مجددا به ترکیبات مشابه در حیوانات تبدیل می شوند. سپس این مواد به بدن جانوران دیگر منتقل میشوند. کاتابولیسم در جانوران، کربن را به عنوان یکی از ضایعات تنفسی به طبیعت بازمی گرداند.
اکسیژن(o2 ): این عنصر بطور مستقیم از هوا یا به صورت محلول در آب اکسیداسیون را در بدن جانوران میسر میسازد. این ماده سپس، چه در ترکیب با کربن و تشکیل co2 و چه در ترکیب با H2 به صورت آب، به طبیعت بازگردانده می شوند. مقداری از آبی که گیاهان در فتوسنتز مصرف می کنند، تجزیه می شود واکسیژن آن وارد طبیعت می گردد، ولی گیاهان همچنین مقداری از اکسیژن را برای تنفس خود استفاده می کنند.
نیتروژن هوا (N ): تنها باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن در خاک می توانند مستقیما مصرف کنند. این باکتریها گره هایی که در ریشه برخی حبوبات وجود دارد، هستند و نیتروژن را به نیترات تبدیل میکنند، گیاهان نیتراتها را برای تشکیل پروتئین های گیاهی استفاده می کنند. این مواد همچنین بر اثر پوسیدن گیاه به خاک بر گردانده می شوند و یا اینکه جانوران آنها را می خورند و به پروتئین های حیوانی تبدیل میگردند. در متابولیسم جانوران پروتئین های حیوانی در پایان به ضایعات نیتروژنی تبدیل و با تشکیل اوره، NH2)2co ) ، اسید اوریک یا آمونیوم دفع می شوند. باکتریهای دیگری در خاک و یا آب وجود دارند که باعث تبدیل این ضایعات به آمونیوم و نیتریت می شوند در اثر فعالیت های باکتریایی بیشتر، نیتروژن به هوا نیز بازگردانده می شود و یا نیتریت ها به نیترات تبدیل می گردند.
مواد معدنی: یا مواد شیمیایی غیر الی، به میزان کم ولی معین که در گونه های مختلف،متفاوت است، مورد نیاز جانوران و گیاهان می باشند. گیاهان مواد معدنی مورد نیاز خود را از درون خاکی که در اطراف ریشه مجتمع است، به دست می اورند واین مواد تنها با پوشیدن یا سوختن گیاهان به خاک برگردانده میشوند. بخشی از مواد معدنی مورد نیاز جانوران از غذای آنها و قسمتی از آب تأمین می گردد و حتی در مواردی مستقیما از خاک گرفته می شود. این مواد به وسیله مواد دفعی بدن آنها و بر اثر پوسیدن بدن جانوران به خاک بازگردانده میشوند.
فسفر: این عنصر برای همه سنتزهای اولیه و انتقال انرژی به میزان کم مورد نیاز است. فسفات ها از طریق فرسایش صخره های قدیمی به وسیله مخازن بزرگ آب در گیاهان به وجود می آیند. فسفر به طور طبیعی مورد استفاده جانوران و گیاهان قرار می گیرد و سپس بر اثر مرگ و یا پوسیدگی این موجودات به خاک بازمی گردد. برخی به دریا منتقل می شوند و قسمتی در زیر رسوبات عمیق مدفون می گردند، ولی بیشتر آنها به وسیله ماهیها و پرندگان دریازی مورد مصرف قرار می گیرند.

 

محیط زیست و روابط میان جانوران:
در طول 3 میلیارد سال و در سیر تکامل، وابستگی بین موجودات زنده بسیار زیاد و پیچیده شده، بطوری که گونه ها با هم درگیر مسایل مختلف محیطی هستند که خودشان در به وجود آمدن آنها شرکت دارند. رقابت، تولید نسل و همچنین زادو ولد و محدودیت منابع، انواع مختلفی از زندگی را به وجود آورده است. جایی که نزاع برای غذا، محل زندگی، سرپناه و جفت به حداقل می رسد. گوناگونی نتایج درباره موجودات بر اثر افزایش پیچیدگی محیط زیست که رشد موجودات را در گونه های مختلف تحت تأثیر قرار می دهد، بیشتر شده است. وابستگی موجودات به یکدیگر در حالت کلی و در روابط جزیی آنها با یکدیگر قابل مشاهده است. از وابستگی حیوانات به گیاهان برای غذا گرفته تا رابطه میان اعضای یک گونه.
12-5 غذا: بیشتر گیاهان برای بدست آوردن نور خورشید، مواد معدنی خاک و آب با همسایگان خود در حال رقابت هستند. ولی جانوران نیازهای متفاوتی دارند. غذای حیوانات، از هر نوعی که باشد، در نهایت از گیاهان سرچشمه می گیرد. هر گونه ای از جانوران به میزان معینی از غذای مناسب خود احتیاج دارند. انسانها، موشها و مگسها قادر به تغذیه از مواد متفاوتی هستند و بنا به ضرورت می توانند آن را تغییر دهند. به هر حال بسیاری از گونه ها تنها می توانند در جا و زمانی که مواد غذایی مخصوص آنها موجود هستند، زندگی کنند. سگ آبی فقط پوسته بید و درخت سپیدار را می خورد. جیرجیرک ها تنها می توانند با تغذیه از عصاره گونه های خاصی از گیاهان به زندگی خود ادامه دهند و خرمگس ها از خون پستانداران استفاده می کنند. بعضی از مواد غذایی فصلی هستند و گونه هایی که به آنها وابسته اند، مجبورند در بقیه فصول سال از غذای دیگری استفاده کنند، به خواب فرو روند، به جای دیگری مهاجرت کنند و یا از گرسنگی بمیرند. اقیانوس بر خلاف خشکی گیاهان کمی دارد. خرگوش دریایی(Aplysia ) یک نرم تن است.و مثل یک خرگوش که کاهو می خورد، از جلبک دریایی تغذیه می کند. و برخی از حلزون ها و صدفهای کوهی جلبک های کوتاه متراکمی را که صخره های ساحلی را می پوشانند، می خورند. ماده غذایی اصلی اقیانوس ها، در هر حال، پلانکتون ها هستند. که عمدتا از گیاهان میکروسکوپی ( دیا تومه هاو جلبکهای دیگر )و جانورانی که آزادانه در آب شناورند (لارو سخت پوستان)تشکیل شده اند. پلانکتون ها در فصول مختلف سال از نظر تعداد و نوع متغیر هستند( مانند گلهای وحشی یک باغ ). پلانکتون ها غذای تعداد بی شماری از سخت پوستان،دیگر جانوران و همچنین لارو نرم تنان و خار پوستان می باشد. جلبکهای دریایی بیشتر در خلیج ها،دهانه رودخانه هاو آبهای ساحلی وجود دارندو بیشتر آنها یکساله هستند(تنها یک سال یا یک فصل عمر می کنند ). و هنگامی که می میرند و یا غرق می شوند، تعداد آنها، با تجزیه توسط گروه بزرگی از باکتری های ساکن کف آب، کاهش می یابد. مواد ریز و میکروسکوپی حاصل ( باکتری ها و اجزای گیاهان ) سطحی را در کف آب تشکیل می دهند. این سطح غذای کرمها و دیگر بی مهرگانی است که شبکه های لزجی را ترشح می کنند و یا روش های مخصوصی دارند که بهترین بخش های آب یا گل را انتخاب می نمایند. خیارهای دریایی و برخی خارپشتهای دریایی گل و لای کف دریا را می بلعند و ذرات لابه لای آن را برای غذای خود استخراج می کنند. همچنین ذرات آلی بزرگتری نیز وجود دارند که به طور از جانورانی که پس از مرگ در کف دریا مدفون شده اند نشأت می گیرند. این مواد غذای لاشخورها، برخی میگوها، خرچنگ ها، خارپشت های دریایی و دیگر جانوران هستند.به هر حال در اقیانوس در بالای سطحی که ذرات میکروسکوپی قرار دارند، این جانوران مهم ترین منبع غذایی هستند. مخلوقات بسیار ریزی که از پلانکتون ها تغذیه می کنند، به وسیله دیگر بی مهرگان شناور در آب، خورده می شوند. سپس این بی مهرگان غذای سخت پوستان بزرگ تر و ماهی های کوچک می شوند و سپس ماهی های بزرگ تر آنها را می خورند و این چرخه همین طور ادامه می یابد.
جانوران گیاه خوار، در هر زنجیره غذایی اولین مصرف کننده محسوب می شوند. این جانوران سپس خود طعمه جانوران دیگری می گردند ( دومین مصرف کننده )، که آنها هم توسط جانوران دیگری خورده می شوند. انرژی در اصل توسط گیاهان از نور خورشید گرفته می شود، و در زنجیره غذایی میان مواد مختلف منتقل می گردد. همه زنجیره های غذایی در مجموع شبکه غذایی را تشکیل می دهند. همه سطوح غذایی می توانند توسط این سیستم زنده شناخته شوند. تولید کننده ها، یعنی گیاهان سبز، اولین سطح تغذیه ای را تشکیل می دهند. گیاه خواران. یا اولین مصرف کننده ها، در ردیف دوم قرار دارند و این امر همین طور ادامه می یابد.
هر شبکه یا هر زنجیره غذایی در اصل یک سیستم انتقال انرژی است. انرژی پتانسیل موجود در گیاهان از سطوح مختلف مصرف کننده هایی که موفق شوند، عبور می کند. هر کدام از آنها مقداری از این انرژی را به صورت گرما ( در واکنش های شیمیایی و انتقال مواد شیمیایی ) وارد طبیعت می کند، و انرژی در کل زنجیره مرتبا کاهش می یابد. ( حدود 90 درصد انرژی اولیه در هر سطح مصرف می شود. ) پوسیدن گیاهان گرمای زیادی هدر می دهد، ولی فساد جانوران باعث از بین رفتن انرژی کمتری می گردد.
شبکه های غذایی، حتی در جوامع کوچک، بسیار پیچیده اند، ولی می توان با دو مثال آنها را توضیح داد: در یک آبگیر، باکتری ها و دیاتومه ها موادی را می سازند که در نهایت توسط جانداران بزرگ جثه خورده میشوند. یعنی:
باکتری ها و دیاتومه ها پروتوزوئرهای کوچک پروتوزوئرهای بزرگ سخت پوستان کوچک حشرات آبزی ماهی ها.
ماهی های بزرگ، یا هر کدام از موجودات با جثه متوسط، پس از مرگ و پوسیدگی به غذایی برای باکتریها تبدیل می شوند، و چرخه کامل می گردد. و یا اینکه ماهی ها ممکن است توسط مرغ ماهی خوار، سمور، و یا انسان ها صید شوند و زندگی آنها پایان دیگری داشته باشد. در خشکی زنجیره غذایی می تواند به صورت زیر باشد:
گیاهان حشرات گیاه خوار، جوندگان یا پستانداران جهنده حشرات شکارچی و یا جانوران گوشتخوار کوچک گوشتخواران بزرگ.
این زنجیره به همان صورتی که زنجیره غذایی در آب پایان می یابد، به انتها می رسد.( مرگ و پوسیدگی )
در هر زنجیره غذایی، جانورانی موفق ترند که از نظر اندازه بزرگ تر و از حیث تعداد کمتر باشند. زنجیره ها حتما به صورت یک خط مستقیم و طویل نیستند، بلکه شاخه های متعددی دارند و از جهات مختلف به هم پیوسته اند. جانوری که در بالای کوچکترین موجود قرار دارد، با توجه به اندازه و وسایلی که برای مصرف در اختیار دارد، از آن به عنوان طعمه استفاده می کند، در حالی که مطمئن است که طعمه نه آنقدر کوچک است که او را سیر نکند و نه آنقدر بزرگ که از عهده اش برنیاید. بیشتر زنجیره های غذایی خشکی کوتاهتر از زنجیره های آبی هستند. زیرا گیاهان ساکن خشکی به طور کلی بزرگ ترند و بسیاری از جانوران بزرگ ساکن خشکی مستقیما از آنها تغذیه می کنند.

 

ماده آلی عبارت است از، مقدار کلی مواد غذایی در یک محیط.
در زنجیره های غذایی آبی، گیاه خواران مهم عبارتند از: لاک پشت ها، شاه ماهی ها و ماهی های دیگر، حلزون ها، بعضی از حشرات و ... . گوشتخواران کوچکتر شامل: خورشید ماهی ها، سوسک های شکارچی و بی مهرگان کوچک میباشند. گوشتخواران اصلی نیز عبارتند از: ماهی خارداردریایی، سگ ماهیها و نهنگ ها. تجزیه کننده ها نیز باکتری ها هستند.

 

12ـ6 هرم تعداد: شبکه غذایی در جوامع مختلف توسط چارلز التون به عنوان یک هرم تعداد معرفی شده است. جانوران قاعده هرم کوچک و فراوان هستند. در حالی که در رأس آن بزرگ و از نظر تعداد کمتر هستند. جانوران بین این دو گروه تدریجا بزرگ می شوند و از تعدادشان کاسته می گردد. به عنوان مثال در یک جنگل پر درخت، شته ها و حشرات علف خوار کوچک ممکن است به وفور یافت شوند. عنکبوت ها و سوسک های گوشتخوار تا حدی فراوان هستند. پرندگان حشره خوار کمترند و بازها و راسوهایی که از این پرندگان به عنوان طعمه استفاده میکنند، از لحاظ تعداد انگشت شمارند. کوچک ترین انواع، به خاطر اندازه شان، به سرعت تجزیه می شوند، در حالی که اعضای بزرگ تر زنجیره خیلی کند تر تجزیه می گردند. بزرگ ترین درندگان که در رأس هرم هستند، آنقدر کمیابند که به عنوان طعمه برای گونه های دیگر نیز به آسانی یافت نمی شوند.

 

12ـ7 مسکن و مناطق زاد و ولد: جانورانی که در آبهای آزاد و وسیع زندگی می کنند، با توانایی زیاد در حرکت می توانند خود را در برابر صیادان حفظ کنند. بسیاری از گونه های ساکن آبهای کوچک تر و همچنین خشکی در پوشش های مختلفی زندگی می کنند و سرپناهی را برای فرار از دست صیادان و مقاصد دیگر، در نظر می گیرند. پستانداران کوچک، پرندگان، مارمولک ها و حشرات در علفزارها، بوته زارها، صخره ها و درختان ساکن هستند. ماهی های دریایی مختلف و بی مهرگان در میان جلبک های دریایی و صخره ها یا مرجان ها در آبهای ساحلی زندگی می کنند و برخی ماهی های ساکن آبهای آزاد در مجاورت گیاهان دریایی زندگی می کنند. موش های کور، لاک پشت های کوچک، برخی از مارها، حشرات مختلف، کرمهای خاکی و دیگر بی مهرگان کم و بیش در خاک به سر می برند. همه این جانوران غذای مناسب خود را جستجو می کنند، از چنگ صیادان می گریزند و همه عوامل نامناسبی را که در محیط زندگیشان به وجود می آید، از خود دور می کنند.
بیشتر جانوران، همچنین برای مناطق زاد و ولد، جایی که در آن تخم می گذارند و یا دوران نوزادی را میگذرانند، نیازهای خاصی دارند. بعضی ها در همان مسکن خود قادر به تخم ریزی هستند ولی برخی دیگر لانه های خاصی می سازند. همان طور که بسیاری از پرندگان، بعضی ماهی ها و حشرات مختلف این کار را می کنند. جادوران کوچک، هر جا که شرایط مناسب باشد تخم ریزی می کنند. در بسیاری از انواع پرندگان بعضی پستانداران، هر جفت قلمروی خاصی را بنا می کند تا نیازهای غذایی والدین و فرزندان در فصل زاد و ولد را فراهم آورد. هر قلمرویی در برابر هجوم جانوران دیگر از همان گونه ایمن است.

 

12_8 نیچ: افراد هر گونه نیازهای مشابهی از نظر غذا، مسکن و ... دارند. به احتیاجات و نیازهای هر زندگی به طور خلاصه نیچ گفته می شود. نیچ را همچنین می توان به عنوان تابعی از یک ارگانیسم شمرد که جامعه یا اکوسیستم را به ثمر می رساند. زیستگاه یک گونه همان محیطی است که در آن زندگی میکند. در سرتاسر جهان گونه ها با نیچ های مشابه زیستگاه هایی با ویژگی های مشابه دارند. کانگوروهای بزرگ استرالیا، بزهای کوهی آفریقا و گاومیش های کوهان دار آمریکای شمالی و اروپا زیستگاه های مشابهی دارند، که چمنزار است و غذای آنها نیز مانند هم است، همگی علف خوارند. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   34 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اکولوژی جانوری و پراکنش آنها