فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تاریخ طبری

اختصاصی از فایل هلپ تاریخ طبری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تاریخ طبری


تاریخ طبری

تاریخ طبری


تاریخ الرسل و الملوک یا تاریخ الامم والملوک معروف به تاریخ طبری کتابی است که توسط محمد بن جریر طبری تاریخ‌نگار و محقق مسلمان ایرانی در اواخر سده سوم پس از هجرت به رشته تحریر درآمده‌است.
طبری این کتاب را پس از پایان تفسیر قرآنش تألیف نمود. این کتاب، تاریخ را از زمان خلقت شروع کرده و سپس به نقل داستان پیامبران و پادشاهان قدیمی می‌پردازد.
در بخش بعدی کتاب طبری به نقل تاریخ پادشاهان ساسانی می‌پردازد، و از آنجا به نقل زندگی پیامبر اسلام، محمد می‌پردازد. در این کتاب وقایع پس از شروع تاریخ اسلامی (مقارن با هجرت به مدینه) به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۲۹۳ هجری شمسی را در بر می‌گیرد.
تاریخ طبری مرجع عمده تاریخ ایران تا اول سده چهارم هجری است، همچنین این کتاب مأخذ عمده تمام کسانی واقع شده‌است که بعد از طبری به تألیف تاریخ اسلام اهتمام ورزیده‌اند.
طبری در رابطه با تاریخ زمان ساسانی مطالب را گسترده تر نگاشته‌است. ولی در این قسمتها به غیر از قسمتهایی که از روایتگران مسلمان نقل می‌کند. در این باره منابع طبری با منابع راویان مسلمان برابری می‌کند که این نشانگر آن است که منبع راویان مسلمان و طبری منابع مشترک ایرانی است.
طبری در این قسمت به تفضیل نسب‌ها و تاریخ ایرانیان و غیر ایرانیان (انیرانیان) را با جزئیات نصب دقیق ذکر می‌کند که این امر باعث برتری تاریخ طبری به تاریخ‌های هم سنگ خود در این زمینه‌است. همچنین وی از آوردن مطالبی که مضامین "شعوبی و رنگ حماسی" دارند پرهیز کرده که از این جمله می‌توان به عدم پرداخت وی به مسائلی همچون زندگی خسرو پرویز و یا از این دست اشاره نمود.

دانلود با لینک مستقیم


تاریخ طبری

دانلود مقاله خلاصه کتاب تاریخ سینما

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله خلاصه کتاب تاریخ سینما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله خلاصه کتاب تاریخ سینما


دانلود مقاله خلاصه کتاب تاریخ سینما

ماهیت هنر

ابتدا مثال مادی و مجسم نقاشی را در نظر بگیریم که فرضا کلبه ای محقر را در محله ای فقیرنشین تصویر می کند. اهل محل که این کلبه را در زندگی روزمره می شناسند شاید نقاش را به خاطر انتخاب چنین موضوعی دیوانه تصور کنند کلبه ای کثیف و قدیمی و رو به ویرانی که سالهاست رنگ آمیزی به خود ندیده است. ولی همین اشخاص اگر کار نقاش را تماشا کنند متوجه می شوند کلبه آنطور که به نظر نقاش می رسد، با رنگهای آفتاب خورده و طرحی پشت علفهای هرزه درز آجرها اندکی محو شده چیز زیبایی است. فیلمساز امریکایی، نیز کار خود را به همین صورت تلقی کرده می نویسد: «وظیفه ای که من می خواهم به انجام برسانم آن است که شما را وادار به دیدن کنم». «والترپی تر» هم، از نقطه نظری اندکی متفاوت، هنرمند را کسی می داند که استعداد و امکان ماده خامی را که در دست گرفته است می شناسد و آن را آزاد می کند. وی در تأیید نظر خود این گفته از «میکلانژ» را نقل می کند.

«هنر چیزی جز برداشتن و کنار گذاشتن «مازاد» نیست ... به نظر میکلانژ، اثر تمام شده هنری جایی در دل پاره سنگ نتراشیده نهفته است.»

سه مرحله هنر

تعریف مشخصات هنر و حدودی که بر آن قائل هستیم هر چه باشد مهم آن است که مفهومی که برای هنر قائل هستیم شامل تمام سلسله مراتب باشد.

الف) تجربه یا ادراک هنرمند

ب) بیان این ادراک با یک وسیله بیان هنری

ج) تمتع مخاطب و، در غایبت عالی اش، ایجاد تجربه مشابه در مخاطب.

در عین حال که سلسله مراتب آفرینش هنری، دارای تمامیت و تداوم است، این که مراحل مختلف سلسله مراتب فوق تا چه حد از یکدیگر قابل تفکیک هستند و در کجا یکی ختم و دیگری آغاز می شود، جای حرف و بحث دارد.


هنر و واقعیت

هنر لااقل در سه مورد با واقعیت ارتباط پیدا می کند. اول در این که هنرمند در دنیای واقعی زندگی می کند و ادراک و الهام هنری خویش را از زندگی و تجاربش می گیرد. در این مورد، واقعیت را باید آنقدر وسیع در نظر گرفت که شامل تمام دنیای مادی، معنوی و عاطفی بشود، هر چند طبعا چیزهایی که با هنرمند در این دنیا برخورد پیدا نکنند به حساب نمی آیند.

دوم، هنر با واقعیت ارتباط دارد چونکه باید در قالب مناسب خویش بیان شود. در این مرحله، به قول «کالریج» که قبلا هم اشاره شد، هنرمند «درونیها را بیرونی» می سازد، او «فکر را تبدیل به طبیعت» می کند.

بالاخره در مرحله سوم، هنرمند اگر راضی به این نباشد که اثرش را هیچ کس جز خودش نبیند و نشنود (که در این صورت اثر اصولا موجودیتی نخواهد داشت). باید اثر را به مخاطبی واقعی عرضه کند. در بعضی هنرها اگر هنرمند با شیوه های معاصر خود هماهنگی روحی و عاطفی نداشته باشد (در این مورد گفته می شود که «هنرمند از زمان خود پیش است»، گرچه این عبارت جای ایراد دارد چون مفهوم تلویحی اش آن است که یک زمان، از زمان دیگر جلوتر است) هنرش را اجرا می کند ولی این هنر ممکن است بعد از مرگ او شناخته شود.

شامل 38 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلاصه کتاب تاریخ سینما

تحقیق در مورد تاریخ تحلیلى اسلام

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد تاریخ تحلیلى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخ تحلیلى اسلام


تحقیق در مورد  تاریخ تحلیلى اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:23

 فهرست مطالب

درسهایى از تاریخ تحلیلى اسلام جلد اول صفحه 99

اشتباه خاورشناسان

 پى‏نوشت‏ها

واقعیت ‏بعثت از نگاه اهل بیت

نگاهى به احادیث ‏بعثت

ایراد ما به احادیث ‏بعثت

واقعیت ‏بعثت از دیدگاه شیعه

نظر ما در پیرامون بعثت پیغمبر (ص)
در تاریخ آمده که پس از داستان ذبح عبد الله و نحر یکصدشتر،عبد المطلب،عبد الله را برداشته و یک سر بخانه وهب بن‏عبد مناف...که در آنروز بزرگ قبیله خود یعنى قبیله بنى زهره‏بود آورد و دختر او آمنه را که در آنروز بزرگترین زنان قریش ازنظر نسب و مقام بود به ازدواج عبد الله در آورد (1) .
و یکى از نویسندگان این کار را در آنروز-و بلا فاصله پس ازداستان ذبح-غیر عادى دانسته و در صحت آن تردید کرده است، ولى بگفته برخى با توجه به خوشحالى زائد الوصفى که از نجات‏عبد الله از آن معرکه به عبد المطلب دست داده بود،و عبد المطلب‏مى‏خواست‏با اینکار زودتر ناراحتى خود و عبد الله را جبران کرده‏باشد،اینکار گذشته از اینکه غیر عادى نیست، طبیعى هم بنظرمى‏رسد.
100 و البته این مطلب طبق گفته ابن اسحاق است که در سیره ازوى نقل شده،ولى طبق گفته برخى دیگر این ازدواج یک سال‏پس از داستان ذبح عبد الله انجام شده است، (2) و دیگر این بحث‏پیش نمى‏آید.
یک داستان جنجالى
در اینجا باز هم یک داستان جنجالى در تاریخ آمده که‏برخى از نویسندگان حرفه‏اى هم آنرا پر و بال داده و بصورت‏مبتذل و هیجان انگیزى در آورده و سوژه‏اى بدست‏برخى دشمنان‏مغرض اسلام داده و از اینرو برخى از سیره نویسان در اصل آن‏تردید کرده و آنرا ساخته و پرداخته دست دشمنان دانسته‏اند.
و البته این داستان بگونه‏اى که در سیره ابن هشام نقل شده‏مخدوش و مورد تردید است،ولى بر طبق نقل محدث بزرگوار مامرحوم ابن شهر آشوب و برخى از ناقلان دیگر،قابل توجیه بوده ووجهى براى رد آن دیده نمى‏شود.
آنچه را ابن هشام از ابن اسحاق نقل کرده اینگونه است که‏گوید:
«هنگامى که عبد المطلب دست عبد الله را گرفته بود و ازقربانگاه باز مى‏گشت،عبورشان به زنى از قبیله بنى اسد بن‏عبد العزى بن قصى بن کلاب افتاد که آن زن کنار خانه کعبه‏بود و خواهر ورقة بن نوفل بوده (3) و هنگامى که نظرش به صورت‏عبد الله افتاد بدو گفت:اى عبد الله کجا مى‏روى؟پاسخ داد:
بهمراه پدرم!زن بدو گفت:من حاضرم بهمان تعداد شترى که‏براى تو قربانى کردند به تو بدهم که هم اکنون با من درآمیزى!عبد الله گفت:من بهمراه پدرم هستم،و نمى‏توانم بااو مخالفت کرده و از او جدا شوم...!»ابن هشام سپس داستان ازدواج عبد الله را با آمنه بهمانگونه که‏ذکر شد نقل کرده و سپس مى‏نویسد:
«گفته‏اند:پس از آنکه عبد الله با آمنه هم بستر شد،و آمنه به‏رسول خدا حامله شد،عبد الله از نزد آمنه بیرون آمده نزد همان‏زن رفت و بدان زن گفت:چرا اکنون پیشنهاد دیروز خود راامروز نمى‏کنى؟آن زن پاسخ داد:براى آنکه آن نورى که‏دیروز با تو بود امروز از تو جدا شده،و دیگر مرا به تو نیازى‏نیست!و آن زن از برادرش ورقة بن نوفل-که به دین نصرانیت‏در آمده بود و کتابها را خوانده بود-شنیده بود که در این امت،پیامبرى خواهد آمد...» (4) ابن هشام سپس داستان دیگرى نیز شبیه بهمین داستان از زن‏دیگرى که نزد آمنه بوده نقل مى‏کند که آن زن نیز قبل از ازدواج‏عبد الله با آمنه از وى خواست‏با وى در آمیزد ولى عبد الله پاسخ اورا نداده بنزد آمنه رفت و پس از هم بستر شدن با آمنه بنزد آنزن‏برگشت و بدو پیشنهاد آمیزش کرد ولى آنزن نپذیرفت و گفت:
دیروز میان دیدگان تو نور سفیدى بود که امروز نیست... (5)
البته نقل مذکور نه تنها با شان جناب عبد الله بن عبد المطلب-که در ایمان و عفت او جاى تردید نیست-مناسب نیست، بلکه‏با شیوه هیچ مرد آزاده و با کرامتى که پاى بند مسائل خانوادگى وعفت عمومى باشد سازگار نخواهد بود،و ما هم نمى‏توانیم آنرابپذیریم،و با دلیل عقلى و نقلى آنرا مردود مى‏دانیم،اگر چه‏دیگر سیره نویسان نیز نوشته و نقل کرده باشند!
اما بر طبق نقلى که مرحوم ابن شهر آشوب و دیگران‏کرده‏اند (6) داستان اینگونه است:
«کانت امراة یقال لها:فاطمة بنت مرة قد قرات الکتب،فمر بهاعبد الله ابن عبد المطلب،فقالت:انت الذی فداک ابوک بماة من الابل؟قال:نعم،فقالت:هل لک ان تقع علی مرة و اعطیک‏من الابل ماة؟فنظر الیها و انشا:
اما الحرام فالممات دونه و الحل لا حل فاستبینه فکیف بالامر الذی تبغینه
و مضى مع ابیه فزوجه ابوه آمنة فظل عندها یوما و لیلة،فحملت‏بالنبی صلى الله علیه و آله،ثم انصرف عبد الله فمر بها فلم‏یر بها حرصا على ما قالت اولا،فقال لها عند ذلک مختبرا:
هل لک فیما قلت لی فقلت:لا؟
قالت:
قد کان ذاک مرة فالیوم لافذهبت کلمتا هما مثلا!
ثم قالت:ای شی‏ء صنعت‏بعدی؟قال:زوجنی ابی آمنة فبت‏عندها،فقالت:
لله ما زهریة سلبت ثوبیک ما سلبت؟و ما تدری‏ثم قالت:رایت فی وجهک نور النبوة فاردت ان یکون فی و ابى‏الله الا ان یضعه حیث‏یحب،ثم قالت:
بنی هاشم قد غادرت من اخیکم امینة اذ للباه یعتلجان کما غادر المصباح بعد خبوه فتائل قد شبت له بدخان و ما کل ما یحوى الفتى من نصیبه بحرص و لا ما فاته بتوانی
و یقال:انه مر بها و بین عینیه غرة کغرة الفرس.» که خلاصه ترجمه‏اش چنین است که گفته‏اند:در مکه زنى‏بود به نام: «فاطمه دختر مرة‏»،که کتابها خوانده و از اوضاع‏گذشته و آینده اطلاعاتى بدست آورده بود،آن زن روزى عبد الله‏را دیدار کرده بدو گفت:توئى آن پسرى که پدرت صد شتر براى‏تو فدا کرد؟
عبد الله گفت:آرى.
فاطمه گفت:حاضرى یکبار با من هم بستر شوى و صد شتربگیرى؟
عبد الله نگاهى بدو کرده گفت:
اگر از راه حرام چنین درخواستى دارى که مردن براى من‏آسان‏تر از اینکار است،و اگر از طریق حلال مى‏خواهى که‏چنین طریقى هنوز فراهم نشده پس از چه راهى چنین درخواستى‏را مى‏کنى؟
عبد الله رفت و در همین خلال پدرش عبد المطلب او را به‏ازدواج آمنه در آورد و پس از چندى آن زن را دیدار کرده و ازروى آزمایش بدو گفت:آیا حاضرى اکنون به ازدواج من درآئى‏و آنچه را گفتى بدهى؟
فاطمه نگاهى بصورت عبد الله کرد و گفت:حالا نه،زیراآن نورى که در صورت داشتى رفته،سپس از او پرسید:پس از آن گفتگوى پیشین تو چه کردى؟
عبد الله داستان ازدواج خود را با آمنه براى او تعریف کرد،فاطمه گفت:من آن روز در چهره تو نور نبوت را مشاهده کردم ومشتاق بودم که این نور در رحم من قرار گیرد ولى خدا نخواست،و اراده فرمود آنرا در جاى دیگرى بنهد،و سپس چند شعر نیزبعنوان تاسف سرود.و گفته‏اند:هنگامى که عبد الله بدو برخوردسفیدى خیره کننده‏اى میان دیدگان عبد الله بود همانند سفیدى‏پیشانى اسب....
و همانگونه که مشاهده مى‏کنید تفاوت میان این دو نقل‏بسیار است،و بدینصورت که در نقل مرحوم ابن شهر آشوب است‏منافاتى هم با مقام شامخ جناب عبد الله ندارد،و براى ما نیز نقل‏مزبور قابل قبول و پذیرش است،و دلیل بر رد آن نداریم.



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخ تحلیلى اسلام

تحقیق نگاهی کوتاه به تاریخ بلند کاریکاتور جهان

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق نگاهی کوتاه به تاریخ بلند کاریکاتور جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نگاهی کوتاه به تاریخ بلند کاریکاتور جهان


تحقیق  نگاهی کوتاه به تاریخ بلند کاریکاتور جهان

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 36 صفحه می باشد.

 

تاریخ کاریکاتور

نگاهی کوتاه به تاریخ بلند کاریکاتور جهان

 

عصر باستان (یونان و رم)

برخی عناصر کاریکاتور درهنر دوران باستان قرون وسطی دیده می شود . البته در هنر این دو دوره، ما کاریکاتور را به شکل خاصی که امروزه مطرح است، نمی بینیم. با این همه استثنائاتی وجوددارند که درخور توجه اند، هرچند این موارد درآثار بعدی رو به تکامل ننهاد. مجسمه کوچک کاریکاتور امپراتور کاراکالا که درموزه اویگون نگهداری می شود، یکی از این استثنائات جالب است . در این مجسمه، امپراطور به شکل آدم کوتوله ای نشان داده شده است که زنبیل به دست درحال توزیع نان است. ازسوی دیگر، هنر کلاسیک یونان و رم از بسیار از عناصر ظاهری کاریکاتور برخوردار است، اما به این همه این آثار فاقد روح اصیل کاریکاتور است. درهنر قرون وسطی عناصر کاریکاتوری طوری با عناصر جدی درهم می آمیزد که تشخیص این دو از هم مشکل است. به طور مثال، شیطان مضحکی که سعی می‌کند ترازو را برای کشیدن ارواح پایین بیاورد، ازجمله آثار مقدس به شمار می رود. این صحنه بخشی ازنمای سرد درکلیسای جامع آتن را تشکیل می‌دهد.

یکی دیگر از نمونه های بارز درهنر یونان باستان، گرایشی است که هنرمندان این دوره درنشان دادن اشکال و گونه های مضحک و بی تناسب نشان می دهند. البته طبق نظر تاریخ نویسان این گرایش عکس العملی نسبت به هنر کلاسیک بوده است. با آن که منظور از خلق این آثار نمایش جنبه ی خنده دار بودن و ضعف موجود انسانی بوده ولی واقعاً نمی توان این آثار راکاریکاتور به حساب آورد. بنابراین، درهنر عصر باستان، عناصری دیده می شود که درپیدایش کاریکاتور موثر بوده اند. این عناصر برخی فراموش شده و برخی جنبه جهانی یافته و در دوران های بعد به ویژه عصر رنسانس درمسیر اصلی هنر اروپا قرار گرفته اند. بهترین نمونه از این عناصر، گرایش هنرمندان به کشیدن انسان به شکل های حیوانی و ترکیب شکل انسان با حیوان است. افسانه حیوانات از دیرینه ترین آثار ادبی است که قدمت آن از مصر باستان تاکنون ادامه داشته است. در پاپیروس های مصری به جا مانده تعدادی ازحیوانات در حال انجام کارهای انسانی نشان داده می شوند. برخی از شکل های مرکب انسان و حیوان برروی سنگ های قیمتی و گوهر آلات دیده می شود. اکنون این اشکال دیگر جنبه احترام آمیز ندارند، بلکه گونه هایی هزل گونه و خیالی به شمار می روند. همچنین دردوره های رم باستان، موضوع آدم های کوتوله به گونه ای مورد علاقه و توجه هنرمندان واقع شده بودکه درحدود چهارپنجم تصاویر و آثار مضحک و خنده دار را شامل می شد. اما این امر به هیچ وجه به این معنی نیست که دنیای کلاسیک کوتوله ها همه ویژگی های هنر مدرن کاریکاتور را دارا بوده است.

باید توجه داشت مقصود هنرمند دردوران باستان از عناصری که امروزه خنده دار و کمیک به نظر می آیند، خلق آثاری درارتباط با زندگی افراد جامعه نبوده است، بلکه این آثار بیشتر جنبه مذهبی، تزئینی و خنده دار داشته اند و فاقد شخصیت قوی و بنیادی بوده اند.

قرون وسطی

پس از دوران هنر روم ویونان باستان، به عصر هنر قرون وسطی می رسیم که شامل آثاری از قرن دهم میلادی به بعد است. دراین صورت پا به عصری می گذاریم که عنصریک پارچه و منحصر به فرد مسیحیت آن را فراگرفته است. دوره ای که موضوعات سنگین و عالی کاملاً با مطالب مضحک و مسخره آمیخته می شود. دراین دوره تجاوز موضوعات مسخره آمیز و ظنز آمیز به حریم هنر مقدس به هرشکلی مردود است. اموری مانند سرستون ها در وزالی که سنگین ترین وقایع کتاب مقدس را با موضوعات خیالی و تفننی ادغام کرده مورد تحریم قرار میگرید. میمونی در حال نواختن ویلن و الاغی که کتابچه نت موسیقی را بین سم های خود درمقابل او گرفته، موضوع یکی از این سرستون هاست. به واقع، با وجود فشارهای زیاد، مذهب قرون وسطی هیچ گاه به طور کامل موفق نشد از ترکیب عناصر سنگین با مطالب خنده دار و مضحک و تفننی جلوگیری نماید.

تصاویر ترکیبی انسان و حیوان درهنر قرون وسطی در هیئت اجنه غالباً ترسناک و جدی هستند و به شکل نیم خدایانی جنگلی ظاهر می شوند. دراین دوران به مراتب بیشتر باعناصر سمبلیک و اشارات ضمنی روبه روییم. سرانجام اختراع چاپ درقرن پانزدهم نقطه تحولی برای ارائه اشکال تمثیلی و کنایه دار می گردد. نخستین کاریکاتورهای سیاسی با اولین چاپ «رقص مرگ» هیجان تازه ای را ایجاد می‌کند. همچنین یک اثر هزل آمیز حکاکی شده برروی چوب به نام «عکس بازی سویسی»(1499) جاه طلبی های سیاسی فرانسه را درایتالیا به نقد می کشد. این اثر، پاپ و امپراطور و پادشاه فرانسه و انگلستان رادرحال بازی وروق نشان می دهد، درحالی که سرباز کوچک سویسی درزیر میز اشیاء به هم ریخته راجمع و جور می‌کند. دراین اثر کنایه به شکلی ارائه شده که برای بیننده امروزی کاملاً به هم ریخته را جمع و جورمی کند. دراین اثر کنایه به شکلی ارائه شده که برای بیننده امروزی کاملاً قابل فهم است. به این ترتیب چاپ سبب بخشیدن جنبه دنیوی و مادی به هنر تمثیلی شد. به علاوه این صنعت توانست برای اولین بار این نوع آثار را از خلوت برخی آدم ها به عرصه ی اجتماع بکشاند و هنر را از آزادی برداشت برخوردار نماید.

رشد اصول و عقاید پروتسانی و چاپ که با یکدیگر مرتبط بودند، فضایی را ایجاد کرد که جلوگیری از گسترش عقاید تازه را امری غیرممکن می کرد. به گونه ای که وایتن برگ (محل اقامت لوتر) مرکز مهم صنعت چاپ گردید. به این ترتیب شمار فراوان متون چاپ شده با تصاویر تمثیلی و کنایه از سوی سنت گرایان و اصلاح طلبان به جامعه سرازیر شد. اگر چه بسیاری از این تصاویر فاقد رابطه ای مشخص با شوخ طبعی و امور خنده دار هستند، ولی دربرخی از آنها نکات خنده دار و مضحک نیز دیده می شود. درقرن شانزدهم کاریکاتور اغلب خام ولی موثر است. تصویر «نواختن لوتر به عنوان یک جفت نی انبان» اثر اهارد شون را کنون باهر ملاکی بسنجیم، قدرت ابتکار طراح آن رانشان می‌دهد. دراین اثر، طراح منظور خود را با دگرگون کردن اشکال بیان می‌کند. آثار چاپ شده ی بروگل به جهت پرداختن به موضوعات کلی که نشان دهنده طعنه و کنایاتی که اساس آن ضرب المثل و شبیه سازی فرهنگ عامه است، حائز اهمیت می باشد. او را باید درارتباط بایک سنت رئالیسم شمالی دانست که درآثار اولیه چاپی از شیوه های بیانی ساده تر بهره می گیرد. آثار او از جمله «زوج روستایی» «شوهر حرف گوش کن» و «مناظره زن و شوهر» را باید اسلاف نمایش خنده دار آداب و رسوم وطرز زندگی مردم دانست که توسط کسانی مانند هوگارت و رولاندسون به شکل کاریکاتور بیان گردید. این آثار همچنین اسلاف کارتون هایی به شمار می روند که نقاط ضعف اخلاقی مردم عادی را به نمایش میگذارد و خوانندگان نشریات «پانچ» و «نیویورکر» راسرگرم می‌ساخت.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نگاهی کوتاه به تاریخ بلند کاریکاتور جهان