تعلیم و تربیت در دنیای امروز مفهومی متفاوت با گذشته دارد. تحول علم و فناوری، ضرورت تحول در فرآیند فعالیت های آموزشی را انکارناپذیر ساخته است. هرگز نمی توان با طرز تلقی گذشته و سوگیری های کهنه به دانش آموزان و تربیت آنها نگریست. نظام های آموزشی امروزی، باید نیروهایی را تربیت کنند که در درک دنیای پیچیده ی موجود توانمند و در مدیریت و رهبری آن خلاق و مبتکر باشند و منطقی رفتار نمایند.
با تحول علم و فناوری نظریه ها و رویکردهای جدیدی نسبت به علم و روش های آموزش آن مطرح شده است. اغلب متخصصان تعلیم و تربیت به جای انتقال حقایق علمی بر روش و نگرش علمی در فرآیند یاددهی- یادگیری تأکید دارند . تربیت انسان های متفکر و خلاق روش خاص خود را می طلبد . قالب ها و چهارچوب های گذشته هرگز نمی توانند چنین بستر و موقعیتی را فراهم سازند. متأسفانه در بسیاری از نظام های آموزشی به دلیل گسترش و توسعه ی سریع مدارس، و به کارگیری نیروهای اجرایی غیرمتخصص و تربیت نشده عادت هایی نامطلوب برفرآیند تدریس حاکم شده است، مخصوصاً آن دسته از عادت های غلطی که جانشین همفکری، تعامل و مشارکت دانش آموزان در کلاس درس شده اند، و هرگونه آزادی اندیشه، نقادی و نوآوری را از آنان گرفته اند و به جای استفاده از روشهای نوین تدریس، بر اجرای روش های سنتی پافشاری می کنند .
بنابراین ، یکی از ضروری ترین تحولات در نظام های آموزشی، تحول در نگرش و روش تدریس معلمان است. برای دستیابی به چنین تحولی معلمان باید دانش و بینش صحیح از نظریه ها و راهبردهای مختلف آموزشی داشته باشند؛ زیرا نظریه ها و رویکردهای تحول آفرین در فرآیند اجرا، با استفاده ی درست از راهبردهای یاددهی – یادگیری هویت می یابند، و کارآیی و مفید بود نشان مشخص می شود. بهترین برنامه درسی در فرآیند اجرای نامطلوب ممکن است به انحراف کشیده شود و نتیجه ی معکوس به بار آورد.
گروهی از طراحان و مجریان برنامه های درسی معتقدند فقر تفکر دانش آموزان نتیجه ی حاکمیت روش های سنتی در مدارس است. آنان پیشنهاد می کنند که مربیان باید درباره ی نقش خود دوباره فکر کنند و تدریس مهارتها و راهبردهایی را که دانش آموزان برای تحقق مستقل بدان ها احتیاج دارند مورد توجه قرار دهند. رویکردهای جدید یاددهی- یادگیری براساس این باور است که تعلیم و تربیت عصر جدید راه حل عصر اطلاعات نیست و نمی تواند دانش آموزان را برای شناخت جهان پیچیده ای که در پیش رو دارند آماده کند.
تجربه کشورهای گوناگون نشان داده است که کیفیت آموزش و پرورش مهمتر از کمیت آن است. زیرا کیفیت برتر آموزشی قادر است منشأ تحولات عمیق تری درکودکان و جوانان باشد. چنین تحولاتی منجر به توانایی های بیشتر فردی، و تولید افزون تر اجتماعی می گردد. امروزه رشد اقتصادی مستلزم افرادی توانا و نیرومند است و کیفیت آموزش و پرورش است که می تواند چنین مردم توانمندی را تربیت ، و به جامعه ارائه نماید. بنابراین ، کشورهای در حال توسعه بایستی برای تسریع آهنگ رشد اقتصادی خود به کیفیت آموزش توجه بیشتری معطوف دارند.
مشایخی در انتقاد از کیفیت آموزش در مدارس ایران چنین گفته است : مطالعه ی برنامه های دبیرستان ها و روش های تدریس در این مدارس نشان می دهند که این برنامه ها و روش های تدریس هیچیک از استعدادهای جوانان را که برای افزایش نیروی ابتکار و خلاقیت آنان مؤثر است، شکوفا نمی کنند.
شامل 2 صفحه word
دانلود مقاله ضرورت آشنایی معلمان با روش های نوین تدریس و کاربرد این روشها توسط آنها