فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت تغییر و تطابق بارداری(74 اسلاید)

اختصاصی از فایل هلپ پاورپوینت تغییر و تطابق بارداری(74 اسلاید) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت تغییر و تطابق بارداری(74 اسلاید)


پاورپوینت تغییر و تطابق بارداری(74 اسلاید)

رحم

رحم قبل از بارداری توپر و گلابی شکل است حدود  70 گرم وزن دارد .
در اواخر بارداری عضو تو خالی با دیواره نازک و عضلانی و حدود 1000گرم وزن دارد. حجم محتویات رحم به طور متوسط 5 لیتر است.
علت بزرگ شدن رحم بیشتر هیپرتروفی قابل توجه سلولهای عضلانی است در حالیکه هیپرپلازی محدود است.
در اوائل بارداری هیپرتروفی رحمی بیشتر توسط عملکرد استروژن و شاید پروژسترون تحریک می شود.ولی پس از هفته 12 ، افزایش اندازه رحم عمدتا مربوط به فشار وارده از سوی محصولات در حال رشد بارداری می باشد.

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت تغییر و تطابق بارداری(74 اسلاید)

دانلود مقاله کامل درباره حکمیت تغییر مسیر جنگ صفین و تاریخ اسلام

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره حکمیت تغییر مسیر جنگ صفین و تاریخ اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره حکمیت تغییر مسیر جنگ صفین و تاریخ اسلام


دانلود مقاله کامل درباره حکمیت تغییر مسیر جنگ صفین و تاریخ اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 102

 

حکمیت تغییر مسیر جنگ صفین و تاریخ اسلام

امام (ع ) در روز سه شنبه دهم ماه ربیع الاول سال 38هجرى در ابتداى فجر, که هنوز هوا تاریک بود, نماز صبح را با یاران خود بجا آورد. آن حضرت از ناتوانى و خستگى سپاه شام کاملاً آگاه بود و مى دانست که دشمن به آخرین سنگر عقب نشینى کرده و با یک حملهء جانانه مى توان به خرگاه آتش افروز جنگ معاویه دست یافت . از این رو, به اشتر دستور داد که به تنظیم سپاه بپردازد. مالک , در حالى که در پوششى از آهن فرو رفته بود به میان سپاه آمد و در حالى که بر نیزهء خود تکیه کرده بود فریاد کشید: <سووا صفوفکم رحمکم الله >:صفهاى خود را مرتب کنید. چیزى نگذشت که حمله آغاز شد و از همان ابتدا نشانه هاى شکست دشمن با فرار آنان از میدان نبرد آشکار گردید.
در این موقع , مردى از سپاه شام بیرون آمد و خواستار مذاکرهء حضورى با امام (ع ) شد. امام در میان دو صف با او به مذاکره پرداخت . او پیشنهاد کرد که هر دو طرف به جایگاه نخستین خود عقب نشینى کند و امام شام را به معاویه واگذار نماید. امام (ع ) با تشکر از پیشنهاد او یادآور شد که من در این موضوع مدتها اندیشیده ام و در آن جز دو راه براى خودندیده ام , یا نبرد با یاغیگران یا کفر بر خدا و آنچه که بر پیامبر او نازل شده است . و خدا هرگز راضى نیست که در ملک او عصیان و گناه شود و دیگران در برابر آن سکوت کنند و از امربه معروف و نهى از منکر سرباز زنند. از این رو جنگ با متمردان را بهتر از هم آغوشى با غل و زنجیر یافته ام .
آن مرد از جلب موافقت امام (ع ) مأیوس شد و در حالى که آیهء <انا لله و انا الیه راجعون >را بر زبان جارى مى کرد به سوى سپاه شام بازگشت .(1)
نبرد بى امان میان طرفین بار دیگر آغاز گردید. در این نبرد از هر وسیلهء ممکن استفاده مى شد, از تیر و سنگ و از شمشیر و نیزه و عمودهاى آهنین که کوه آسا بر سر طرفین فرودمى آمد. نبرد تا صبح روز چهارشنبه ادامه داشت . سپاه معاویه در شب آن روز از فزونى کشته ها و زخمیها مانند سگ زوزه مى کشید و از این جهت در تاریخ آن شب چهارشنبه را<لیلة الهریر> خوانده اند.
اشتر در میان سربازان حرکت مى کرد و مى گفت : مردم تا پیروزى به اندازهء یک کمان بیش باقى نمانده است و فریاد مى زد: <الا من یشرى نفسه لله و یقاتل مع الاشتر حتى یظهر او یلحق بالله ؟>یعنى : آیا کسى هست که جان خود را به خدا بفروشد و در این راه به همراه اشتر نبرد کند, تا پیروز گردد یا به خدا بپیوندد؟(2)
امام (ع ) در این لحظات حساس در مقابل فرماندهان و افراد مؤثر سپاه خود سخنرانى کرد و فرمود:
اى مردم , مى بینید که کار شما و دشمن به کجا انجامیده و از دشمن جز آخرین نفس چیزى باقى نمانده است . آغاز کارها با پایان آن سنجیده مى شود. من صبحگاهان آنان را به محکمهء الهى خواهم کشید و به زندگى ننگینشان پایان خواهم داد.(3)
معاویه از مضمون سخنرانى آن حضرت آگاه شد. لذا رو به عمرو عاص کرد و گفت : این همان شبى است که على فرداى آن کار جنگ را یکسره خواهد کرد. اکنون چه باید کرد؟
عمروعاص گفت : نه سربازان تو مانند سربازان او هستند و نه تو مانند او هستى . او به انگیزهء دینى و عقیدتى نبرد مى کند, در حالى که تو به انگیزهء دیگر. تو خواهان زندگى هستى واو خواهان شهادت . سپاه عراق از پیروزى تو بر خود مى ترسد, در حالى که سپاه شام او پیروزى على هراسى ندارد.
معاویه : پس چه باید کرد؟
عمروعاص : باید پیشنهادى کرد که اگر بپذیرند دچار اختلاف شوند و اگر نپذیرند نیز دچار دو دستگى گردند; آنان را به کتاب خدا دعوت کن تا میان تو و آنان حاکم باشد. در این پپصورت تو به خواستهء خود نائل مى آیى . این مطلب مدتها در ذهن من بود ولى از ابراز آن خوددارى مى کردم تا وقت آن برسد.
پپمعاویه از پختگى نقشهء همکار خود تشکر کرد و در صدد اجراى آن برآمد.
بامداد روز پنجشنبه سیزدهم ربیع الاول , و به قولى سیزدهم صفر, سپاه امام (ع ) با نیرنگ کاملاً بى سابقه اى روبرو شد و خدمتى که فرزند عاص به طاغیان شام کرد بحق مایهء حیات مجدد تیرهء اموى و بازگشت آنان به صحنهء اجتماع شد.
سپاه شام , طبق دستور عمرو, قرآنها را بر نوک نیزه ها بستند و صفوف خود را با مصاحف آراستند. قرآن بزرگ دمشق به کمک ده نفر بر نوک نیزه حمل مى شد. آن گاه همگى یکصداشعار سر دادند که : <حاکم میان ما و شما کتاب خداست >.
گوشهاى عراقیان متوجه فریادها شد و چشمهایشان به نوک نیزه ها افتاد از سپاه شام جز شعارها و فریادهاى ترحم انگیز چیزى شنیده نمى شد. همگى مى گفتند:
اى مردم عرب , براى زنان و دخترانتان , خدا را در نظر بگیرید.
خدا را خداى را دربارهء دینتان !
پس از مردم شام چه کسى از مرزهاى شام پاسدارى خواهد کرد و پس از مردم عراق چه کسى از مرزهاى عراق حفاظت خواهد نمود؟
چه کسى براى جهاد با روم و ترک و دیگر کافران , باقى خواهد ماند؟(4)
منظرهء روح انگیز مصاحب و ناله هاى مهر آفرین , عقل و هوش را از بسیارى از سربازان امام (ع ) ربود و آنان را مبهوت و مدهوش ساخت . مردان جنگى که تا ساعاتى پیش افتخارمى آفریدند و در یک قدمى پیروزى کامل قرار داشتند, همچون افسون شدگان , بر جاى خود میخکوب شدند. ولى شیرمردانى , مانند عدى بن حاتم و مالک اشتر و عمرو بن الحمق , از واقعیت نیرنگ آگاه بودند و مى دانستند که چون دشمنان را یاراى مقابله نیست و در آستانهء سقوط و نابودى قرار گرفته اند از این راه مى خواهند خود را نجات دهند و گرنه آنان هیچ گاه تن به قرآن نداده و نخواهند داد. از این جهت , فرزند حاتم به امام (ع ) گفت :
هیچ گاه سپاه باطل را یاراى مقابله با حق نیت . از هر دو طرف گروهى کشته و مجروح شده اند و آنان که با ما باقى مانده اند از آنان نیرومندترند, به ناله هاى شامیان گوش فرانده و ماپیرو تو هستیم .
اشتر گفت : معاویه فاقد جانشین است ولى تو جانشین دارى . اگر او سرباز دارد ولى صبر سربازان تو را ندارد. آهن را با آهن بکوب و از خدا کمک بگیر.
سومى گفت : على جان , ما از روى تعصب به حمایت تو برنخاسته ایم , بلکه براى خدا دعوت تو را پاسخ گفته ایم ... اکنون حق به آخرین نقطهء خود رسیده است و ما را با وجود تونظرى نیست .(5)
ولى اشعث بن قیس , که خود را در جرگهء یاران على (ع ) قرار داده بود و از روز نخست حرکات مرموزى داشت و ارتباط او با معاویه کم و بیش آشکار شده بود, رو به امام (ع ) کرد وگفت : دعوت قوم را پاسخ گو که تو به پاسخگویى به درخواست آنان شایسته ترى . و مردم خواهان زندگى هستند و جنگ را خوش ندارند.
امام (ع ) که از نیت ناپاک او آگاه بود, فرمود: باید در این مورد اندیشید.(6)

معاویه براى تحریک عواطف سپاه امام به عبدالله فرزند عمروعاص که از مقدس نماهاى جامعهء آن روز بود, فرمان داد که در میان صفوف دو گروه قرار گیرد و آنان را به پذیرفتن داورى کتاب خود دعوت کند. او نیز در میان دو صف قرار گرفت و گفت : مردم ! اگر نبرد ما براى دین بود, هر دو گروه حجت را بر گروه مخالف تمام کرد و اگر براى دنیا بود, هر دوگروه از حد تجاوز کردند ما شما را به حکومت کتاب خدا دعوت مى کنیم و اگر شما دعوت مى کردید ما اجابت مى نمودیم . فرصت را مغتنم شمارید.
این شعارها دشمن پراکنده و مردم ساده لوح عراق را فریفت و جمعیت در خور ملاحظه اى رو به امام (ع ) آوردند که دعوت آنان را بپذیرد.
امام (ع ) در این لحظات حساس , براى روشن ساختن اذهان فریب خوردگان , رو به آنان گرد و گفت :
بندگان خدا, من از هر کسى براى پذیرش دعوت به حکم قرآن شایسته ترم ولى معاویه و عمروعاص و ابن ابى معیط و حبیب بن مسلمه و ابن ابى سرح اهل دین و قرآن نیستند. من بهتر از شما آنان را مى شناسم . من با آنان از دوران کودکى تاکنون معاشرت کرده ام ; آنان در تمام احوال بدترین کودکان و بدترین مردان بودند. به خدا سوگند, آنان قرآنها را بلندنکرده اند که قرآن را مى شناسند و مى خواهند به آن عمل کنند, بلکه این کار جز حیله و نیرنگ نیست . بندگان خدا, سرها و بازوان خود را لختى به من عاریه دهید که حق به نتیجه ءقطعى رسیده و چیزى تا بریده شدن ریشهء ستمگران باقى نمانده است .
در حالى که افراد مخلص از نظر امام (ع ) طرفدارى مى کردند, ناگهان بیست هزار نفر از رزمندگان سپاه عراق , در حالى که در پوششى از آهن فرو رفته بودند و پیشانى آنها از سجده پینه بسته بود و شمشیر بر دوش داشتند(7), میدان نبرد را ترک گفته و به مقر فرماندهى رو آوردند. این گروه را افرادى همچون مسعر بن فدکى و زیدبن حصین و برخى از قراء
عراق رهبرى مى کردند که بعداً از سران خوارج شدند. آنان در برابر جایگاه امام (ع ) ایستادند و او را به جاى <یا أمیرالمؤمنین >به <یا على >خطاب کردند و با کمال بى ادبى گفتند:
دعوت قوم را بپذیر و گرنه تو را مى کشیم , همچنان که عثمان بن عفان را کشتیم . به خدا سوگند, اگر دعوت آنان را اجابت نکنى تو را مى کشیم !
فرماندهى که دیروز مطاع مطلق بود, اکنون کارش به جایى انجامیده بود که به او دستور تسلیم و پذیرش صلح تحمیلى مى دادند. امام (ع ) در پاسخ آنان گفت :
من نخستین کسى هستم که به کتاب خدا دعوت کردم و نخستین کسى هستم که دعوت کتاب را اجابت گفتم و بر من جایز نیست که شما را به غیر کتاب خدا بخوانم . من با آنان مى جنگم زیرا گوش به حکم قرآن نمى دهند, آنان خدا را نافرمانى کردند و پیمان او را شکستند و کتاب او را پشت سر افکندند. من به شما اعلام مى کنم که آنان شما را فریفته اند.آنان خواهان عمل به قرآن نیستند.
سخنان منطقى و مستدل امام (ع ) در آنان مؤثر نیفتاد و مرور زمان نشان داد که آنان افرادى تندرو و دور از فهم و درک حقایق بودند که تحت تأثیر شعارهاى تو خالى شامیان قرارگرفته بودند و هر چه امام آنان را نصیحت مى کرد بر اصرار و لجاجت خود مى افزودند و مى گفتند که باید امام دستور دهد که اشتر دست از نبرد بردارد. هیچ چیز براى یک ارتش درحال نبرد زیانبارتر از اختلاف و دو دستگى نیست . از آن بدتر, شورش گروه ساده لوح و دور از مسائل سیاسى بر فرمانده خردمند و داناى خود است . امام (ع ) خود را در آستانه ءپیروزى مى دید و از واقعیت پیشنهاد دشمن آگاه بود, اما چه کند که اختلاف شیرازهء وحدت سپاه را از هم مى گسست .
امام (ع ) مقاومت در برابر بیست هزار نفر مسلح مقدس نما را, که پیشانى آنان از کثرت سجده پینه بسته بود, صلاح ندید و یکى از نزدیکان خود به نام یزید بن هانى را خواست و به او چنین گفت :
خود را به نقطه اى که اشتر در آنجا مشغول نبرد است برسان و بگو که دست از نبرد بکشد و هر چه زودتر به سوى من آید.
اشتر: سلام مرا به امام برسان و بگو که اکنون وقت آن نیست که مرا از میدان فراخوانى . امید است که به همین زودى نسیم پیروزى بر پرچم اسلام بوزد.
قاصد بازگشت و گفت : اشتر مراجعت را مقرون به مصلحت نمى داند و مى گوید که در آستانهء پیروزى است .
شورشیان رو به امام کردند و گفتند: اباء اشتر از بازگشت به دستور توست . تو پیام دادى که در میدان نبرد مقاومت کند.
على (ع ) با کمال متانت فرمود: من هرگز با مأمور خود محرمانه سخن نگفتم . هر چه گفتم شما آن را شنیدید. چگونه من را بر خلاف آنچه که آشکارا گفتم متهم مى کنید؟
شورشیان : هر چه زودتر پیام بده که اشتر از میدان باز گردد و گرنه تو را مانند عثمان مى کشیم یا زنده تحویل معاویه مى دهیم .
امام (ع ) رو به یزید بن هانى کرد و گفت : آنچه را مشاهده کردى به اشتر برسان .
مالک از پیام امام (ع ) آگاه شد و رو به قاصد کرد و گفت : این فتنه زاییده بلند کردن قرآنها بر سر نیزه هاست و این نقشهء فرزند عاص است . سپس با اندوه گفت : آیا پیروزى را نمى بینى و آیهء خدا را مشاهده نمى کنى ؟ آیا رواست که در این اوضاع صحنهء نبرد را رها کنم ؟
قاصد: آیا رواست که تو در اینجا باشى و امیر مؤمنان کشته یا تحویل دشمن شود؟
مالک از شنیدن این سخن بر خود لرزید. فوراً دست از نبرد کشید و خود را به حضور امام (ع ) رساند. وقتى چشمش به آشوبگران ذلت طلب افتاد رو به آنان کرد و گفت : اکنون که بردشمن برترى یافته و در آستانهء پیروزى قرار گرفته اید فریب آنان را مى خورید؟ به خدا سوگند که آنان فرمان خدا را ترک و سنت پیامبر را رها کرده اند. هرگز با درخواست آنان موافقت نکنید و به من کمى مهلت دهید تا کار را یکسره کنم .
آشوبگران : موافقت با تو مشارکت در خطاى توست .
اشتر: وا اسفا که افراد ارزندهء شما کشته شده اند و گروه زبونتان باقى مانده است . به من بگویید در چه زمانى شما بر حق بودید؟ آیا که زمان که نبرد مى کردید بر حق بودید و اکنون که دست از نبرد کشیده اید بر باطل هستید؟ یا در آن زمان که نبرد مى کردید بر باطل بودید و اکنون بر حق هستید؟ اگر چنین گمان دارید, یعنى همهء کشتگان شما, که به ایمان و تقوا واخلاص آنان اعتراض دارید, باید در آتش باشند.
آشوبگران : در راه خدا نبرد کردیم و براى خدا دست از نبرد بر مى داریم . ما از تو پیروى نمى کنیم , از ما دورى جوى .
مالک : فریب خورده اید و از این طریق به ترک نبرد دعوت شده اید. اى روسیاهان پیشانى پینه بسته , من نمازهاى شما را نشانهء وارستگى از دنیا و نشانهء شوق به شهادت مى پنداشتم ; اکنون ثابت شد که هدف شما فرار از مرگ و روى کردن به دنیاست . اف بر شما, اى بمانند جانوران فضله خوار. هرگز روى عزت نخواهید دید. دور شوید همچنان که ستمگران دور شدند.
در این هنگام , آشوبگران از یک طرف و اشتر از طرف دیگر, همدیگر را به باد فحش و بدگویى گرفتند و بر صورت اسبهاى یکیدیگر تازیانه نواختند. این منظرهء ناگوار در پیشگاه امام (ع ) به اندازه اى رنج آور بود که فریاد کشید که از همدیگر فاصله بگیرند.
در این اوضاع , از طرف آشوبگران فرصت طلب , در برابر چشمان امام (ع ) فریاد رضایت او به داورى قرآن بلند شد تا امام را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند. امام (ع ) ساکت بود و سخن نمى گفت و در دریاى تفکر فرو رفته بود. (8)

فصل بیستم : مسئلهء حکمیت و گروه فشار

پیشنهاد عمروعاص به معاویه , که سپاه امام (ع ) رابه حکومت قرآن دعوت کند که اگر بپذیرند یا نپذیرند دچار اختلاف مى شوند, کاملاً نتیجه بخشید و سپاه امام را به دو دستگى عجیبى مبتلا کرد. ولى اکثریت با ساده لوحانى بود که , بر اثر خستگى از جنگ , فریب ظاهر سازى معاویه را خورده و بدون اجازهء امام (ع ) شعار مى دادند که على به حکمیت قرآن رضا داده است ; در حالى که آن حضرت در سکوت مطلق فرو رفته بود و دربارهء آیندهء اسلام مى اندیشید.(9)

نامهء معاویه به امام (ع )

در این اوضاع بحرانى معاویه در نامه اى به امام (ع ) چنین نوشت :
کشمکش میان ما طولانى شده و هر یک از ما خود را در تحصیل آنچه از طرف مقابل مى طلبد حق مى داند, در حالى که هیچ یک از طرفین دست طاعت به دیگرى نمى دهد. از هردو طرف افراد زیادى کشته شده اند و مى ترسم که آینده بدتر از گذشته باشد. ما مسئول این نبرد بوده ایم و جز من و تو کسى مسئول آن نیست . من پیشنهادى دارم که در آن زندگى وصلاح امت و حفظ خون آنان و آشتى دینى و کنار رفتن کینه هاست و آن اینکه دو نفر, یکى از یاران من و دیگرى از اصحاب تو که مورد رضایت اند, میان ما بر طبق قرآن حکومت وداورى کنند. این براى من و تو خوب و رافع فتنه است . از خدا در این مورد بترس و به حکم قرآن رضا بده اگر اهل آن هستى .(10)
بلند کردن قرآن بر سر نیزه جز یک ترفند تبلیغاتى اختلاف انداز نبود و هرگز راه داورى قرآن را نمى آموخت , ولى معاویه در این نامه این ابهام را از سر راه برداشت و گزینش دو نفر ازطرفین را مطرح کرد و در پایان نامه , با کمال وقاحت , امام (ع ) را به تقوا و پیروى از قرآن دعوت نمود!

پاسخ امام (ع ) به نامهء معاویه

ستمگرى و دروغگویى شخص را در دین و دنیایش تباه مى کند و لغزش او را نزد عیبجو آشکار مى سازد. تو مى دانى که بر جبران گذشته قادر نیستى . گروهى به ناحق , با شکستن پیمان , آهنگ خلافت کردند خلافت کردند و دستور صریح خدا را تأویل نمودند و خداوند دروغ آنان را آشکار ساخت . از روزى بترس که در آن روز کسى که پایان کارش ستوده است خوشحال مى شود و آن کس که رهبرى خود را به دست شیطان سپرده و با او به نبرد برنخاسته است پشیمان مى گردد; دنیا او را قریب داده و به آن دل بسته است .
ما را به حکم قرآن دعوت کردى و تو اهل آن نیستى . ما تو را پاسخ نگفتیم ولى داورى قرآن را پذیرفتیم .(11)
اشعث بن قیس , که از روز نسخت متهم به داشتن روابط سرى با معاویه بود و در اثناى نبرد از این روابط گهگاه چیزى دیده مى شد, این بار اصرار ورزید که به سوى معاویه برود وهدف او را از بلند کردن قرآنها جویا شود.(12)
برخورد اشعث با امام (ع ) از روز نخست صادقانه نبود. اندیشهء صلح در ذهن او از طریق مذاکره با عتبه برادر معاویه به وجود آمد. در لیلة الهریر ادامهء نبرد را مایهء تباهى طرفین معرفى کرد و به هنگام وقوع فتنهء <رفع المصاحف >اصرار مى ورزید که على (ع ) دعوت سپاه شام را پاسخ بگوید و از خستگى سپاه سخن در مرود صلح دریافت کند در همین بحث خواهیم آورد که وى قدرت را از امام (ع ) در تعیین نماینده سلب مى کند و نمایندهء مرود نظر آن حضرت را به بهانه اى عقب مى زند و شخص مورد نظر خود را تحمیل مى کند که کاملاً به ضرر سپاه عراق بود. بارى , اشعث , پس از ملاقات با معاویه , سخن تازه اى همراه خود نیاورد و مضمون نامهء معاویه را تکرار کرد.
فشار گروه مسلح , امام (ع ) را بر آن داشت که داورى کتاب را بپذیرد. از این رو, قاریان هر دو گروه در میان دو سپاه گرد آمدند و بر قرآن نگریستند و تصمیم گرفتند که حکم قرآن رازنده سازد. سپس به موضع خویش باز گشتند و ندا از هر دو طرف برخاست که ما به حکم قرآن و داورى آن راضى هستیم .(13)

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حکمیت تغییر مسیر جنگ صفین و تاریخ اسلام

پروژه انتخاب،‌ انتصاب و تغییر مدیران و تجارب کشورهای فرانسه، ژاپن، انگلیس، آمریکا و کره جنوبی. doc

اختصاصی از فایل هلپ پروژه انتخاب،‌ انتصاب و تغییر مدیران و تجارب کشورهای فرانسه، ژاپن، انگلیس، آمریکا و کره جنوبی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه انتخاب،‌ انتصاب و تغییر مدیران و تجارب کشورهای فرانسه، ژاپن، انگلیس، آمریکا و کره جنوبی. doc


پروژه انتخاب،‌ انتصاب و تغییر مدیران و تجارب کشورهای فرانسه، ژاپن، انگلیس، آمریکا و کره جنوبی. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 110 صفحه

 

چکیده:

در دهه‌های اخیر، مدیریت به عنوان یکی از مهمترین عناصر توسعه به شمار آمده و در ارزیابی و مقایسه کشورهای در حال توسعه، بررسی الگوها و شیوه‌های مدیریت نیز مورد توجه قرار گرفته است. تغییرات وسیعی که در نقش دولت‌ها به وقوع پیوسته، دولتها را عملاً با رویکردهای جدید روبرو ساخته که نتیجه قطعی آن تغییر موقعیت نسبی دولت‌ها بوده است.

بطور کلی نظام اداری هر حکومتی مبین نگرش دولت به نحوه اداره و مدیریت کشور می‌باشد و نقش نظام اداری در ساختارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و تأثیر آن در تحقق اهداف نظامهای کلان جامعه به اندازه‌ای تعیین کننده است که بدون داشتننظام اداری کارآمد و اثربخش، دست یازیدن به اهداف فوق عملی نیست. از اینرو کشورهای مختلف، اصلاح نظام اداری و بهبود مدیریت را به عنوان پیش‌نیاز اصلی توسعه و یک هدف اساسی پیگیری می‌نمایند.

در کشور ما در طول سالهای اخیر مطالعات و تحقیقات متعددی در این راستا به عمل آمده و اقدامات موثری آغاز گردیده است که از جمله اهم آنها، تدوین برنامه هفتگانه تحول اداری در کشور توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور و تصویب آن در هیأت وزیران می‌باشد.

در ارتباط با برنامه سومآن ، تحت عنوان “‌ اصلاح نظامهای مدیریتی” مطالعات مختلفی در این دفتر بعمل آمده که از جمله آن‌ها مطالعه در زمینه استقرار نظام انتخاب، انتصاب و تغییر مدیران با جهت‌گیری شایسته‌سالاری و ثبات در مدیریت‌ها می‌باشد که نتایج حاصله به مصوبه شورای عالی اداری تحت عنوان ‌“‌ضوابط انتخاب و انتصاب و تغییر مدیران” انجامید. در این مطالعه به عنوان یکی از پروژه‌های مطالعاتی در راستای تحقق اهداف مورد نظر در زمینه شایسته‌سالاری و اثربخشی مدیریت‌ها، ضمن بررسی مبانی علمی و نظری، تجارب برخی از کشورهای توسعه یافته از جمله فرانسه، ژاپن، آمریکا، انگلیس و کره جنوبی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

 

مقدمه:

مفهوم شایسته سالاری به اجمال، شناسایی، گزینش، جلب و جذب مداوم نیروها و سپس فراهم کردن زمینه‌های اعمال مدیریت حسب توانمندی‌هایشان است. در جوامعی که در آن روابط بر ضوابط و توارث بر اکتساب فایق است، شایسته سالاری در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. تمشیت امور به دست افراد، صرفاً بر شایستگی استوار نیست، بلکه عوامل عدیده‌ای که ذاتی و اکتسابی افراد نیست، دراین میان دخیل می‌شود.

در سطوح مدیریتی، چون وظایف مدیران، همانند مشاغل مجریان چندان ساختار یافته نیست، شناسایی افراد شایسته امری بسیار مشکل و پیچیده است. در بسیاری از زمینه‌ها، وضعیت کاری مدیران متأثر از عوامل مهار ناپذیر است. معمولاًمدیران از فرصت‌ها و برخورداری‌های شغلی، ‌قدرت و ثروت بهره‌مندند. در نتیجه امکان تفوق روابط بر ضوابط بیشتر است. لذا اولین و مهم‌ترین گام در شایسته سالاری، شایسته خواهی است. این موضوع ، سالهاست که در کشورهای غربی در حال پیگیری است. البته باید توجه داشت که ‌شایسته سالاری در تمامی سطوح، در حال پیگیری است و محدود به سطح مدیران نمی‌شود. آنچه مهم است اینکه شایسته سالاری باید از بالاترین سطح آغاز گردد. صلاح و فساد هر جامعه‌ای دردست رهبران آنهاست،‌آن چنان که امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: الناس علی دین ملوکهم.

شایسته سالاری موضوعی است که تصور آن موجب تصدیق آن می‌باشد. حکومت انبیاء، اولیا وصلحاء همه وهمه درهمین راستا بوده است. لذا این اصل در ادبیات دینی تأیید و تأکید شده است. پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه وآله در روایتی فرموده‌اند: « من استعمل عاملا من المسلمین و هو یعلم ان فیهم من هو اولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله و سنة نبیه فقد خان الله و رسوله وجمیع المسلمین » اگر فردی، مسلمانی رابرای کارهای حکومت منصوب نماید و بداند که در جامعه فردی لایق‌تر و عالم تر از او به دین وجود دارد، همانا به خداوند و رسول او و بر همه مسلمینخیانت کرده است.در جامعه امروز ما، اساساً انقلاب اسلامی و حرکت عظیم دینی مردم برای محو حکومت طاغوت و استقرار حکومت صالحان بوده است. این خود مؤید شایسته‌خواهی در سطح جامعه و اقشار مختلف مردم می‌باشد. همچنین دربیانات امام رحمه الله علیه و مقام معظم رهبری ارشاداتی در این زمینه به کرات صورت گرفته است که در آنجا به معیارهای کارگزاران شایسته و ... نیز اشاره شده است. نهایتاً اینکه یکی از مهمترین شعارهای ریاست محترم جمهور در طول چند سال اخیر، پرداختن به اصل شایسته سالاری است. به همین منظور یکی از طرح های برنامه تحول در نظام اداری به اصلاح نظام های مدیریتی و تهیه و تدوین طرح نظام انتخاب و انتصاب مدیران با هدف ایجاد نظام شایسته سالاری و ثبات در مدیریتها،پرداخته است.درهمین راستا و پس از بررسی‌های کارشناسی، ضوابط انتخاب، انتصاب و تغییر مدیران در تاریخ 24/12/81، پس از دو جلسه بحث و بررسی در شورای عالی اداری به تصویب رسید. امید است با همکاری دستگاههای ذیربط حرکتی جدی بسوی استقرار نظام شایسته‌سالاری در مجموعه دولت صورت گیرد.

 

 

فهرست مطالب:

پیش‌گفتار

مقدمه
وضعیت راهبردی نظام شایسته سالار

اهداف    

ویژگی‌های نظام شایسته سالاری مطلوب           

روند مطلوب انتخاب و انتصاب مدیریت

ملزومات نظام انتخاب و انتصاب مدیران           

فرایند شایسته سالاری         

3) مدیران شایسته در نظام جمهوری اسلامی ایران          

1- جایگاه مدیریت 

2- ویژگی‌های شغلی و نقشهای مدیران 

3- خصوصیات و ویژگی‌های فردی مدیران       

4-توانایی‌های مدیران         

5- مهارتهای مدیران          

6- شایستگی‌های مدیریتی    

7- جمع‌بندی        

8- کشف متغیرهای انتخاب و پرورش مدیران درایران      

4- مطالعات تطبیقی           

شیوه استخدام و ارتقاء در فرانسه        

شایسته سالاری در ژاپن      

شیوه استخدام و ارتقاء در انگلیس        

نظام استخدامو ارتقا در آمریکا

نظام شایسته‌سالاری در کره جنوبی      

5)جداول

6)منابع

 

منابع و مأخذ:

1)«اخلاق کارگزاران در بیانات مقام معظم رهبری» انتشارات سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور؛ 1380

2)«انتصاب از دیدگاه ارزشی اسلام» مرکز بررسی ها و مطالعات استراتژیک سازمانامور اداری و استخدامی کشور؛ 1364

3)خسروی، محمود ؛ معیارهای انتخاب و انتصاب مدیران در نهج البلاغه ؛ دانشگاه امام صادق (ع)؛ تهران، 1378

4)زالی، محمدرضا ؛ مهارتها و ویژگی های مدیران تحقیقاتی؛ دانشگاه علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران؛ تهران، 1375

5)رمضانی، رضا ؛ نظام شایسته سالاری در مدیریت کشور ؛ سازمان امور اداری و استخدامی کشور؛ تهران، 1378

6)طراحیو تدوین نظام پاسخگویی دولت در مقابل شهروندان و احقاق حقوق ارباب رجوع، موسسه مطالعاتی مهر فرهنگ،سازمان امور استخدامی کل کشور، تهران 1378

7) گزینش نیروهای مستعد دانشجویی جهت آموزش مهارت های مدیریتی ، مرکز مطالعات مدیریت بهره وری ایران، سازمان امور اداری واستخدامی کل کشور، 1379

8) عاصمی پور، محمد جواد “‌طراحی و تبیین نظام انتخاب و انتصاب مدیران با جهت‌گیری بهبود مدیریتی”‌ دانشگاه تهران ،1371.

9) برنامه راهبردی تحول نظام اداری،سازمان امور استخدامی کل کشور، تهران 1378

10)Ole.Iverson,Managing People Towards a multiCultural Workplace,Paris, May 2000

11)WWW.OPM.gov

12)WWW.CSC.UK

13)WWW.OCPA.UK

14)WWW.WORLDBANK.ORG

15)WWW.ENA.FR


دانلود با لینک مستقیم


پروژه انتخاب،‌ انتصاب و تغییر مدیران و تجارب کشورهای فرانسه، ژاپن، انگلیس، آمریکا و کره جنوبی. doc

دانلود مقاله مفهوم واقعی تغییر جنسیت و عواقب آن

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله مفهوم واقعی تغییر جنسیت و عواقب آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مفهوم واقعی تغییر جنسیت و عواقب آن


دانلود مقاله مفهوم واقعی تغییر جنسیت و عواقب آن

پیشینه تاریخی

پیشینه تجربی

80 درصد بیماران از نتیجه اعمال جنسی راضی هستند، نارضایتی از اعمال جراحی به شدت اختلالات روانی پیش از عمل بستگی دارد. خودکشی به میزان 2% گزارش شده است (امینکاوه، کامران -1383)

 

پیشینه نظری

درمان هورمونی: در بسیاری از بیماران، استفاده از داروهای هورمونی جایگزین خوبی در عمل جراحی برای رسیدن به لذت جنسی[1] است (جهانفر، شایسته).

 


تعریف عملیاتی :

عمل جراحی :

 اعمال جراحی تغییر جنسیت موثر و غیرقابل بازگشت میباشد. بیماران باید 3 تا 12 ماه پیش از اعمال جراحی، با پوشیدن لباسهای جنس مخالف و دریافت درمانهای هورمونی آمادگی لازم کسب کنند (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا -1380).

در این تحقیق محقق کسانی که حدود 10 تا 11 ماه پیش مورد عمل جراحی قرار گرفته‌اند را مورد آزمایش قرار داده است که اغلب آنها گرایش به مونث شدن داشته‌اند.

 

تعریف هویت جنسی :

وضعیتی روانی است که با احساس فرد در مورد زن یا مرد بودن مشخص میشود. به عبارت دیگر مفهومی است که شخص از خود به عنوان مرد یا زن بودن دارد (شیرمحمدی،رضا- 1382).

 

تعریف نقش جنسی:

الگوی رفتاری فرد که انعکاس از احساس شخصی فرد در مورد هویت جنسی‌اش میباشد. به عبارت دیگر نقشی است که فرد بر حسب ویژگیهای جنسی در اجتماع ایفا میکند (جهانفر، شایسته،مولایینژاد،میترا-1380).


تعریف ترانسکسوآلیسم[2] :

این افراد در دوران پس از بلوغ از جنسیت خود ناراضی بوده و مایلند صفات جنسی مخالف را کسب کنند. بیشتر این افراد در کودکی دچار اختلالات هویت جنسی بوده‌اند. پوشش لباس جنس مخالف و ابتلاء به مشکلات روانی در این افراد شایع بوده و در معرض خودکشی‌اند. ممکن است تعدادی از آنها به عضو تناسلی‌شان آسیب وارد کنند تا جراح را مجبور به عمل تغییر جنسیت کنند (جهانفر،شایسته،مولایینژاد،میترا- 1380).

 

تعریف بهداشت روانی :

بهداشت روانی[3]، روانپزشکی پیشگر[4]، بهداشت روانی اجتماعی و یا روانپزشکی اجتماعی به کلیه روشهای تدابیری اطلاق میشود که، برای جلوگیری از ابتلاء و درمان بیماریهای روانی و توانبخشی بیماران روانی موجود به کار میرود و از آن استفاده میکنند (میلانیفر، بهروز -1374).

فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف میکند : « استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و موثر کارکردن، انعطافپذیر بودن برای موقعیتهای دشوار و بازیابی تعادل خود وتوانایی داشتن به کار میرود (گنجی، حمزه -1376).

سازمان جهانی بهداشت روانی را چنین تعریف میکند: بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی و جسمی. بهداشت، تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست (گنجی، حمزه -1376).

مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سرچشمه میگیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری[5] نداریم، البته تعاریف و نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی،سنی،قدیمی و فرهنگ برای بهنجاری شده است (میلانیفر،بهروز -1374)

روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم میدانند که تعادلی بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد (میلانیفر،بهروز-1374)

Normality as Transactinal systeme and/or interacting system or normality as process

سلامت روانی عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران بوسیله تحقیر اصطلاحات محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی و عادلانه و ثبات (فرهنگ روانشناسی مقیمی-1378 – ص25).

اما در این تحقیق بهداشت روانی افراد به صورتی محاسبه میشود که تمامی نمرات آنها بین اعداد 112-28 باشد.


اختلالهای هویت جنسی

شما یک پسر هستید یا یک دختر

«شما یک پسر هستنید یا یک دختر؟» شما یک مرد هستید یا یک زن؟ در واقع، برای اتمام افراد – حتی کسانی که اختلالهای روانی شدید مانند اسکیزوفرنی دارند- پاسخ دادن به چنین پرسشهایی بلادرنگ و روشن است. در توافق دیگران نسبت به پاسخ فرد نیز ابهامی وجود ندارد. اساس فرد از مونث یا مذکر بودن – که هویت جنسی[6] خوانده میشود- از همان اوان کودکی چنان عمیق در ذهن راسخ میشود که اکثر افراد در هر شرایط روانی هم که باشد در مورد جنسیت خود شکی نخواهند داشت  اما برخی از افراد – که در میان مردان بیش از زنان یافت میشود- از اوان کودکی به طور عمیق در ذهن راسخ میشوند و این احساس را دارند که متعلق به جنس مخالف هستند. یک مرد تغییر جنسیت گرای میتواند خود را در آیینه بنگرد و ببیند که از نظر زیست شناختی یک مرد است، اما همچنان به خود بگوید که یک زن است. علاوه بر این ، اغلب سعی خواهد کرد که پزشکان را متقاعد سازد تا بدنش را متناسب با هویت جنسی اش تغییر شکل دهند. بسیاری از تغییر- جنسیتگراها تحت عمل جراحی آلت تناسلی و درمان هورمونی قرار میگیرند تا بدنشان در حد ممکن شکل کالبدشناسی جنس مخالف به خود بگیرد (آزاد،حسین-1380).


تغییر جنسیت گرایی

دو جنسی بودن یا خنثائیت عبارت است از اجتماع پارهای از صفات دو جنس نر و ماده در یک فرد. بعبارت دیگر خنثی کسی را گویند که بعضی اوقات صفات مربوط به جنس نر و بعضی اوقات صفات مربوط به جنس ماده در او وجود دارد نشان میدهد. از طرف دیگر باید دانست که جنین انسان در آغاز خلقت دارای جنس غیرمشخص است و بعد بر حسب هورمونهایی که به او میرسد جنس قطعی خود را پیدا میکند و پسر یا دختر میشود (میرهاشمی،احمد-1371).

با در نظر گرفتن مطالب بالا معلوم میشود که پیدایش هرگونه اختلال هورمونی یعنی کمی یا زیادی ترشح آن در هر مرحلهای از رشد جنین باعث پیدایش ناهنجاریهای مختلف تناسلی خواهد شد. که از مراحل خفیف آن تا مرحله قوی یا پیشرفته ترین مدارج آن یعنی خنثی یا دوجنسی بودن کامل مشاهده میگردد. در این نوع خنثیها وضع غدههای جنسی و اعضای تناسلی با صفات ظاهری و قیافه و اندام مشخص مطابقت ندارد و آنها را به دو دسته تقسیم مینمائیم :

1- نوع آندوروژینوئید[7] مرد زننما

 2- غدههای نوع ژیناندوئید زن مرد نما و مرد زن نما در این دودسته اند (میرهاشمی،احمد-1371).

تغییر جنسیتگرا فرد بزرگسالی است که ناخرسندی دائمی از نقش جنسی یا تناسلی خود دارد و نیرومندانه با جنس مخالف همانندسازی میکند، تا آنجا که باور دارد او واقعا جنس مخالف است. چنین فردی اغلب میکوشد که به عنوان یکی از اعضای جنس مخالف پذیرفته شود و همواره خواهان عمل جراحی تغییر جنسیت است. به جز تغییر جنسیتگراها، بیماران اسکیزوفرنیائیها نیز ممکن است که در موارد بسیاری نادر ادعای تعلق به جنس مخالف را داشته باشند. این موضوع ممکن است درباره افراد دوجنسی (هرمافرودیتها[8]) نیز صادق است که هم دارای اندام تولید مثل زنانه و هم اندام تولید مثل مردانه میباشند (هافمن،کارل-1381).


1) Kismaphilia

1) Tran Sexualism

2) Perventive psychiatry

3) Mental Heath

1) Normality

1) gender identity

1) Androgynoide

1) Hermaphrodite

...

 

 

 

47 ص فایل Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مفهوم واقعی تغییر جنسیت و عواقب آن

دانلود آموزش تغییر رام گوشی ایسوس زنفون 2 مدل Asus Zenfone 2 ZE551ML از CN به رام جهانی WW با لینک مستقیم

اختصاصی از فایل هلپ دانلود آموزش تغییر رام گوشی ایسوس زنفون 2 مدل Asus Zenfone 2 ZE551ML از CN به رام جهانی WW با لینک مستقیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود آموزش تغییر رام گوشی ایسوس زنفون 2 مدل Asus Zenfone 2 ZE551ML از CN به رام جهانی WW با لینک مستقیم


دانلود آموزش تغییر رام گوشی ایسوس زنفون 2 مدل Asus Zenfone 2 ZE551ML از CN به رام جهانی WW با لینک مستقیم

موضوع :دانلود آموزش تغییر رام گوشی ایسوس زنفون 2 مدل Asus Zenfone 2 ZE551ML از CN به رام جهانی WW با لینک مستقیم

 

 
 
 

   

با آموزش آموزش تغییر رام گوشی ایسوس زنفون 2 در خدمتتون هستیم  

محصولات بسته آموزشی :

1- فایل آموزشی کامل و مرحله به مرحله

2-فایل فست بوت Asus Zenfone 2 ZE551ML

3- فایل درایور مخصوص usb گوشی  Asus Zenfone 2 ZE551ML

4- فایل درایور مخصوص دستگاههای با cpu اینتل

5- فایل بوت گوشی Asus Zenfone 2 ZE551ML

6 - فایل ریکاوری گوشیAsus Zenfone 2 ZE551ML

7 - فایل droidboot گوشی Asus Zenfone 2 ZE551ML

 

با لینک مستقیم می توانید فایل مورد نظر خود را دانلود نمایید
با تشکر تیم پدوفایل


دانلود با لینک مستقیم


دانلود آموزش تغییر رام گوشی ایسوس زنفون 2 مدل Asus Zenfone 2 ZE551ML از CN به رام جهانی WW با لینک مستقیم