فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مختصری درباره جلال آل احمد و آثار او

اختصاصی از فایل هلپ مختصری درباره جلال آل احمد و آثار او دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مختصری درباره جلال آل احمد و آثار او


مختصری درباره جلال آل احمد و آثار او

مختصری درباره جلال آل احمد و آثار او

 

سال و محل تولّد:  2 آذر 1302 تهران

 

سال و محل وفات: 18 شهریور 1348 - اسالم گیلان

 

جلال آل احمد دوم ، آذرماه سال 1302 در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود ، او هرگز نتواست در یک جا حتی در بستر آرامش بخش باورهای دینی ، آرام گیرد و شاید تحت تاثیر همین زندگی پرتکاپو و سرشار از مسا له بود که آل احمد به شیوه و سبک جدیدی از نویسندگی دست یافت و تا مدت ‏ها نویسندگان جوان نسل بعد از خود را ، شیفته زبان و اندیشه خویش کرد .

 

به گزارش بخش ادبی خبرگزاری کار ایران ایلنا ، جلال در سال 1322 در نجف درس طلبگی خواند و پس از بازگشت به ایران در سال 1323 به احزاب سیاسی پیوست و چندی با حزب توده همکاری کرد ، اما در این محیط نیز چیزی را که می‏خواست به‏دست نیاورد .

 

وی ، از سال 1326 به شغل معلمی روی آورد . آل احمد نخستین داستان خود را در سال 1324 با عنوان "زیارت" در مجله سخن منتشر کرد .مجموعه دید و بازدید او نیز در همین سال منتشر شد .

 

مجموعه " از رنجی که می‏بریم " ، بیشتر تحت تاثیر شعارهای حزبی درباره فشاری که حکومت برکارگران و افراد سیاسی اعمال می‏کرد ، در سال 1326 منتشر شد . در دو مجموعه داستان " سه‏تار " و "زن زیادی" تعصب و نادانی مردم کوچه و بازار را با لحنی انتقادی تصویرکرده‏است .

 

مشهورترین اثر داستانی آل‏احمد ، داستان بلند " مدیر مدرسه " است که به سال 1337 منتشر شد . مدیر مدرسه سرگذشت مدیری بی‏پناه است که بعد از کودتای 28 مرداد 1332 ، فضای اداری فاسد سرانجام او را به ناامیدی می‏کشاند .

 

نثر پرشتاب و بریده بریده جلال که به نثر تلگرافی شهرت یافته ، در همین اثر به کمالی شایسته رسید و نسل جوان آن روز و دهه بعد را به شدت تحت تاثیر قرارداد . رمان " نون و القلم (1340) " کوشش دیگری است برای بازگویی اوضاع اجتماعی ، داستان "نفرین زمین "(1346) درواقع ادامه مدیر مدرسه است و در آن معلم روستا به گزارش تحولات روستاها در روزگار اصلاحات ارضی می‏پردازد . این کتاب یکی از نخستین رمان‏هایی است که در آن ، نویسنده به مسائل روستا و ادبیات روستا می‏پردازد .

 

مجموعه پنج داستان که پس از مرگ او به سال 1350 منتشر شد ، در برگیرنده داستان‏هایی است که نویسنده از دوران کودکی خود به یاد آورده‏است . او همچنین از همان آغاز به نوشتن مقالات اجتماعی و انتقادی پرداخت و نگارش مقالات (تک نگاری) مونوگرافی و سفرنامه نویسی روی آورد .

 

از جلال ، در زمینه مقاله نویسی انتقادی ، مجموعه‏های "هفت مقاله " ، " سه مقاله دیگر " ، " کارنامه سه ساله " ، " ارزیابی شتابزده " ، " در خدمت و خیانت روشنفکران" و "غرب زدگی" به رشته تحریر درآمده است که به ویژه در دو کتاب اخیر ، نویسنده به مهم‏ترین مسائل جامعه ایران یعنی دو موضوع "غرب "و "روشنفکران " پرداخته و با دیدی ناقدانه و سنت‏گرا با توجه به موازین جامعه‏شناسی ، آرای معروف به غرب‏زدگی خود را پرشتاب و کوبنده مطرح کرده‏است .

 

استحکام نثر جلال در مقاله‏های انتقادی و سبک مقطع او ، شیوه کار وی در داستان‏نویسی را به شدت متاثر ساخته و داستان‏های کوتاه و بلند وی را هم به ساختار و محتوای مقاله نزدیک کرده‏است .

 

در قلمرو سفرنامه ، تک‏نگاری و مشاهدات ، اورازان ، تات نشین‏های بلوک زهرا و جزیره خارک در تیم خلیج فارس ، یادگارهایی است که از قلم آل‏احمد برجای مانده‏است .

 

وقتی به سال 1345 سفرنامه حج او به نام " خسی در میقات " انتشار یافت ، توجه بسیاری از

 

حج‏کنندگان و اهل قلم را به خود معطوف کرد . به طوری که می‏توان گفت این اثر با تقلیدهای فروانی که به دنبال داشت ، توانست سبک نوینی در سفرنامه نویسی حج پدید آورد .

 

آل احمد ، ترجمه‏هایی از آثار نویسندگان بزرگ چون داستایوفسکی ، ژان پل سارتر ، آندره ژید و اوژن یونسکو نیز دارد که در مجموع نسبت به دیگر زمینه‏های نویسندگی برای او به عنوان یک مترجم ، شان چندانی به بار نیاورده است ، چنان‏که تلاش ‏های او در کار مطبوعات نیز شهرتی برای او به بار نیاورد .
زندگی آل احمد ، در شهریور 1348 در حالی که 45 سال بیشتر نداشت به پایان رسید
.

 

آثار: 1- از رنجی که می بریم 2-اورازان 3-پنج داستان 4-تات نشین های بلوک زهرا 5-جزیره خارک در یتیم خلیج فارس 5- چهل طوطی 6- خسی در میقات 7- در خدمت و خیانت روشنفکران 8- دست های آلوده 9- دید و بازدید 10- زن زیادی 11- سرگذشت کندوها 12- سفر آمریکا 13- سفر به ولایت عزرائیل 14- سفر روس 15- سه تار 16- غرب زدگی 17- مدیر مدرسه 18- مکالمات 19- نفرین زمین 20- نون وا لقلم 21- یک چاه و دو چاله


بویین زهرا و آوج آذربایجان

 

شهرستان بوئین زهرا در جنوب استان آذربایجانی قزوین، در دشت قزوین و در دامنه های شمالی رشته کوهی که در بعضی از نقاط مرز بین استان های قزوین، همدان و مرکزی می باشد بنا شده و از نظر ارتباطی در مسیر جاده تهران ـ همدان و جاده ساوه قرار دارد. این راهها نواحی جنوبی و شرقی آذربایجان (نواحی مجاور ترک نشین استانهای تهران ، مرکزی و همدان) را به نوحی شمالی آذربایجان (استانهای قزوین و زنجان) متصل می کند .

مرکز شهرستان بوئین زهرا، شهر بوئین در 135 کیلومتری تهران و 55 کیلومتری شهر قزوین واقع شده است. این شهرستان دارای 5 بخش مرکزی (بوئین)، آوج، شال، اسفروردین و دانسفهان می باشد. مرکز بخش آوج شهر آوج است که در فاصله 123 کیلومتری جنوب غربی بوئین زهرا واقع شده است. آب و هوای غالب این بخش هم مثل سایر نقاط آذربایجان کوهستانی است .....


دانلود با لینک مستقیم


مختصری درباره جلال آل احمد و آثار او

تحقیق آماده در مورد خلود از منظر مولانا جلال الدین بلخی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق آماده در مورد خلود از منظر مولانا جلال الدین بلخی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

خلود از منظر مولانا جلال الدین بلخی

 عنوان : خلود از منظر مولانا جلال الدین بلخی  

 فرمت : word - doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها ) 

 تعداد صفحات : 19 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه 

 فونت های استفاده شده : b titr و  b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز) 

 پشتیبانی  :   09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی 

فهرست :

چکیده 3
مقدمه 3
خلود 4
خلود در بهشت 4
خلود در عذاب 7
نتیجه 17
پی نوشتها 18
مراجع 18

چکیده :

بحث خلود و جاودانگی در ادامه حیات و زندگی پس از مرگ، از مباحث مهم و بنیادین ادیان الهی به­شمار می­رود. این مسئله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و قرآنی مورد توجه اندیشمندان مذهبی به­خصوص علما و عرفای مسلمان واقع شده است. با توجه به اینکه حکمت متعالیه‌ صدرایی بی‌ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی‌اش بخشی را وامدار اندیشه­های عرفانی است، این پژوهش درصدد است تا اندیشه ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب خلود، به­خصوص پیرامون خلود در عذاب، با آرا و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. آنچه در این پژوهش به شیوه تحلیلی - توصیفی معلوم شده، این است که بیشتر معتقَداتی که ملاصدرا دراین­باره - بنابر مشربی فلسفی - آنها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می‌کند، دارای سابقه قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالى، در آثار مولانا هستند. البته در این میان مواضع مخالف نیز وجود دارد که در متن بدان اشاره خواهد شد.

مقدمه :

تبیین مسائل اساسی و سرنوشت­ساز زندگی پس از مرگ، بسیاری از اندیشمندان موحد را در طول تاریخ بر آن داشته که هریک به­نحوی خود را در مباحث مبدأ و معاد وارد نمایند و از دریای ژرف و مواج علم الهی دُرّی دریابند و به لطایف­الحیلی، درخور فهم آدمی تبیین مطلب نمایند، باشد که راهی بنمایانند؛ برخی به زبان سخت و دشوار عقل و استدلال و برخی به لسان لیّن شعر و ادب و حال؛ برخی در منبر موعظه و برخی در مسند مدرسه.

پی نوشت ها :

[1]. درباره انقطاع عذاب نزد صوفیه، به­ویژه ابن­عربی بنگرید به: ابراهیمی، 1376، ص124-105.
[2]. بنگرید به: ابراهیمی، 1376، ص124-105.
[3]. جزای موازی با مدت عمر به­عنوان مجازات حاکی از نفی عذاب دائم، و «یخلدون فیها» نشانه خلود در جهنم است.
[4]. صدرالمتألهین برای واژه عذاب دو معنای مصدری و اسمی قائل است که در معنای نخست، عذاب به­معنای عذاب کردن است و در معنای دوم، دلالت بر چیزی دارد که به­وسیله آن عذاب محقق می­شود. برای مثال آتش که وسیله عذاب است، در معنای اسمی می­تواند عذاب نامیده شود (صدرالدین شیرازی، 1366، ج4، ص315). بنابراین تنها اگر بتوان نصوص ناظر بر خلود در عذاب را براساس بیان صدرا به معنای اسمی آن تأویل کرد، خلود در عذاب می­تواند با فقدان درد و الم سازگار افتد.
[5]. درباره تأویلات آیات خلود نزد طرف­داران انقطاع عذاب بنگرید به: ابراهیمی، 1388، ص26-5.
[6]. تقدم رحمت در قرآن به­صورت سعه و شمول بر تمام اشیا مطرح گردیده است؛ چنان­که در آیه7 سوره غافر آمده است: «ربّنا وسعت کل شیء رحمة». درباره حدیث قدسی «سبقت رحمتی غضبی» بنگرید: کنوز الحقایق، ص89؛ مسند احمد، ج2، ص242، 258 و 397؛ صحیح مسلم، ج8، ص95. صورت دیگری از این حدیث با عبارت: «انّ الله تعالی لمّا خلق الخلق کتب بیده علی نفسه انّ رحمتی تغلب غضبی» در جامع صغیر، ج1، ص72 آمده است. مضمون مشابه این حدیث در دعای جوشن کبیر فصل 19 (یا من سبقت رحمته غضبه) آمده است (به نقل از: حیدری، 1381، ص116).
[7]. درباره شفاعت در اندیشه مولوی بنگرید به: حیدری، 1381، ص139-107.

منابع :


- قرآن کریم.
- ابراهیمی، حسن، «بررسی تأویلات ابن­عربی درباره آیات خلود و جاودانگی عذاب در قرآن»، مطالعات عرفانی، شماره دهم، پاییز و زمستان1388.
- ــــــــــــــ ، «عذاب دائم از دیدگاه ابن­عربی»، مقالات و بررسی­ها، دفتر61، تابستان1376.
- ابن­منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، چ3، بیروت: دار صادر، 1414ق.
- اکبرآبادی، ولی­محمد، شرح مثنوی مولوی (مخزن الاسرار)، 7جلد، به اهتمام نجیب مایل هروی، تهران: نشر قطره، 1383.
- حیدری، حسین، «بررسی اندیشه­های کلامی مولوی در موضوع شفاعت»، نشریه دانشکده الهیات مشهد، شماره 55، 1381.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، به تحقیق صفوان عدنان داودی، دمشق: دار العلم و الدار الشامیه، 1412ق.
- زرین‌کوب، عبدالحسین، بحر در کوزه (نقد و تفسیر قصه‌ها و تمثیلات مثنوی)، تهران: انتشارات علمی، 1366.
- زمانی، کریم، شرح جامع مثنوی معنوی، 7جلد، تهران: اطلاعات، 1374.
- ـــــــــــ ، میناگر عشق (شرح موضوعی مثنوی معنوی)، تهران: نشر نی، 1382.
- سبزواری، ملاهادی،تعلیقة علی الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، قم: بوستان کتاب، 1386.
- ـــــــــــــــــ ، شرح مثنوی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1375.
- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تصحیح شیخ احمد فهمی محمد، قاهره: مطبعة حجازی، 1368ق/1948م.
- شهیدی، سید جعفر، شرح مثنوی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1376.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، 9جلد، چ3، بیروت: دار احیاء التراث، 1981م.
- ـــــــــــــــــ ، الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، چ4، قم: بوستان کتاب، 1386.
- ـــــــــــــــــ ، العرشیه، تصحیح غلامحسین آهنی،تهران:انتشارات مولی، 1361.
- ـــــــــــــــــ ، تفسیر القرآن الکریم،قم: بیدار، 1366.
- قاضی عبدالجبار معتزلی، شرح الاصول الخمسة، تعلیق احمد بن الحسین بن ابی­هاشم، تحقیق عبدالکریم عثمان، چ2، قاهره: مکتبة وهبة، 1408ق/1988م.
- مفید، محمد بن نعمان، اوائل المقالات، تحقیق ابراهیم انصاری، قم: المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، 1413ق.
- مولانا، جلال­الدین محمد، مثنوی معنوی، مطابق تصحیح نیکلسون، تهران: نشر طلوع، 1382.

منابع از کتب معتبر علمی می باشد.

لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .

پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده در مورد خلود از منظر مولانا جلال الدین بلخی

مقاله درباره زندگی نامه جلال آل احمد

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره زندگی نامه جلال آل احمد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره زندگی نامه جلال آل احمد


مقاله درباره زندگی نامه جلال آل احمد

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:56

مقدمه

نزدیک به چهار دهه از خاموشی جلال آل احمد نویسنده و روشنفکر مبرز ما می گذرد. با گذشت هر چه بیشتر زمان حضور اندیشه های وی در عرصه فکر و نقد مسایل اجتماعی بویژه رابطه ما با غرب، روشنفکران و وظایف آن، آزادی قلم و … بیشتر و بحث انگیزتر مطرح می‎شود. از فردای تشکیل جمهوری اسلامی که تحقق برخی از نظریه های آل احمد را به نوعی دربرداشت جنبة سیاسی و اجتماعی دکترین وی مورد توجه قرار گرفت و شاید بتوان گفت که جنبة ادبی شخصیت و آثار وی در حاشیه قرار گرفت.

حضور جلال آل احمد در جریانات روشنفکری دهه های سی و چهل نمودار شرف و حیثیت جامعه روشنفکران بود. مردی که تمامی حجم درد و عظمت رهبری روشنفکران زمان خودش را بر دوش کشید و در چهل و شش سالگی دیگر تاب نیاورد و خاموش گشت.

چهل و شش سال زندگی کرد و در این میان نزدیک به سی سال نوشت و حدود پنجاه اثر از خود باقی گذاشت. این بخشی از کارنامة زندگی جلال است.

جلال آل احمد روشنفکری بود که حتی مخالفانش در وطن پرستی و عشق او به فرهنگ ملی ایران تردید ندارند. نوشتن برای او عبادت بود. زبان و قلبش صریح بود و صراحتی که در کمتر کسی می‎توان سراغ گرفت.

زنده یاد جلال آل احمد با عشق به حقیقت زیست. زندگی ادبی و اجتماعیش سراسر است از این شیفتگی به حق و تا آخر عمر خویش اینچنین زیست. آثار جلال آل احمد و زندگی پرفراز و نشیبش آنچنان گسترده و گوناگونند که پرداختن به تمامی جنبه ها، در حوصلة این صفحات نمی گنجد.


چکیده

« جلال آل احمد» متفکری است که مهمترین دغدغة‌ او در دوران حیاتش ، « بررسی مسائل اجتماعی ایران» بوده است  انجام  این مهم را قالب داستانها ، مقالات وگزارشهای او می توان به وضوح مشاهده نمود. هر چند رشتة‌ تحصیلی آل احمد « ادبیات فارسی » بوده ، تعریف او از « ادبیات» با دیگران متفاوت است.

آل احمد به جدال «سنت» و «مدرنیسم» در ایران توجه دارد،‌ جامعة ایران را دچار به هم ریختگی و «آنومی» می داند وبه دنبال ارائة‌ راه حلی برای این جدال است.

آل احمد به نوعی « بومی – جهانی » می اندیشد وهویتی برای ایرانی قائل است  و خواهان آن  می باشد  که ایرانی بتواند حرفش را به تمام جهان بزند.

آل احمد با « غربی شدن» به شدت مخالف است،‌ اما با « نوسازی » از این باب که  برنامه ریزی نشده وبرون تدبیر در ایران در حال پیاده شدن است، مخالف می ورزد،‌ نه بانوسازی به فضای مطلق آن .

اهمیت خاص غربزدگی از حیث دوران رژیم پهلوی،‌ در این است که جلال، دو واقعیت مهم را که به عقیدة‌ او تحصیل کردگان ایرانی از آن غافل بوده اند ، فهمیده بود .

در مقولة «زنان» آل احمد در آثار داستانی خود ،‌ به دو تیپ از زنان توجه دارد. زن خرافی سنت زده ،‌ و زن غربزده که به نقد هر دو تیپ می پردازد .


زندگی نامة جلال (مثلاً شرح احوالات)

در خانواده ای روحانی (مسلمان- شیعه) برآمده ام. پدر و برادر بزرگ و یکی از شوهر خواهرهایم در مسند روحانیت مردند. و حالا برادرزاده ای و یک شوهر خواهر دیگر روحانی اند. و این تازه اول عشق است. که الباقی خانواده همه مذهبی اند. با تک و توک استثنایی. برگردان این محیط مذهبی را در «دید و بازدید» می‎شود دید و در «سه تار» و گله به گله در پرت و پلاهای دیگر.

نزول اجلالم به باغ وحش این عالم در سال 1302 بی اغراق سرهفت تا دختر آمده ام. که البته هیچکدامشان کور نبودند. اما جز چهار تاشان زنده نمانده اند. دو تاشان در همان کودکی سر هفت خان آبله مرغان و اسهال مردند و یکی دیگر در سی و پنج سالگی به سرطان رفت.

کودکیم در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. تا وقتیکه وزارت عدلیة «داور» دست گذاشت روی محضرها و پدرم زیر بار انگ و تمبر و نظارت دولت نرفت و در دکانش را بست و قناعت کرد به اینکه فقط آقای محل باشد. دبستان را که تمام کردم دیگر نگذاشت درس بخوانم که: «برو بازار کار کن» تا بعد ازم جانشینی بسازد. و من بازار را رفتم. اما دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ساعت سازی؛ بعد سیم کشی برق، بعد چرم فروشی و ازین قبیل … و شبها درس. و با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاهگذاری سیم کشی های متفرق. بر دست «جواد» ؛ یکی دیگر از شوهر خواهرهایم که اینکاره بود. همین جوریها دبیرستان تمام شد. و توشیح «دیپلمه» آمد زیر برگه وجودم- در سال 1322- یعنی که زمان جنگ. به این ترتیب است که جوانکی با انگشتری عقیق به دست و سر تراشیده و نزدیک به یک متر و هشتاد، از آن محیط مذهبی تحویل داده می‎شود به بلبشوی زمان جنگ دوم بین الملل. که برای ما کشتار را نداشتو خرابی و بمباران را. اما قحطی را داشت و تیفوس را و هرج و مرج را و حضور آزار دهندة قوای اشغال کننده را.

جنگ که تمام شد دانشکدة ادبیات (دانشسرای عالی) را تمام کرده بودم. 1325 و معلم شدم. 1326 در حالیکه از خانواده بریده بودم و با یک کراوات و یکدست لباس نیمدار امریکایی که خدا عالم است از تن کدام سرباز به جبهه رونده ای کنده بودند تا من بتوانم پای شمس العماره به 80 تومان بخرمش. سه سالی بود که عضو حزب توده بودم. سالهای آخر دبیرستان با حرف و سخنهای احمد کسروی آشنا شدم و مجله «پیمان» و بعد «مرد امروز» و «تفریحات شب» و بعد مجلة «دنیا» و مطبوعات حزب توده … و با این مایه دست فکری چیزی درست کرده بودیم به اسم «انجمن اصلاح». کوچه انتظام، امیریه. و شبها در کلاسهای مجانی فنارسه درس می دادیم و عربی و آداب سخنرانی. و روزنامة دیواری داشتیم و به قصد وارسی کار احزابی که همچو قارچ روییده بودند هر کدام مامور یکیشان بودیم و سرکشی می کردیم به حوزه ها و میتینگهاشان … و من مامور حزب توده بودم و جمعه ها بالای پسقلعه و کلک چال مناظره و مجادله داشتیم که کدامشان خادمند و کدام خائن و چه باید کرد و ازین قبیل … تا عاقبت تصمیم گرفتیم که دسته جمعی به حزب توده بپیوندیم. جز یکی دو تا که نیامدند. و این اوایل سال 1323. دیگر اعضای آن انجمن «امیرحسین جهانبگلو» بود و رضای زنجانی و هوشیدر و عباسی و دارابزند و علینقی منزوی و یکی دو تای دیگر که یادم نیست. پیش از پیوستن به حزب، جزوه ای ترجمه کرده بودم از عربی به اسم «عزاداریهای نامشروع» که سال 22 چاپ شد و یکی دو قران فروختیم و دو روزه تمام شد و خوش و خوشحال بودیم که انجمن یک کار انتفاعی هم کرده. نگو که بازاریهای مذهبی همه اش را چکی خریده اند و سوزانده. اینرا بعدها فهمیدیم. پیش از آن هم پرت و پلاهای دیگری نوشته بودم در حوزة تجدیدنظرهای مذهبی که چاپ نشده ماند و رها شد.

در حزب توده در عرض چهار سال از صورت یک عضو ساده به عضویت کمیتة حزبی تهران رسیدم و نمایندگی کنگره. و ازین مدت دو سالش را مدام قلم زدم. در «بشر برای دانشجویان» که گرداننده اش بودم و در مجله ماهانة «مردم» که مدیر داخلیش بودم. و گاهی هم در «رهبر» اولین قصه ام در «سخن» درآمد. شمارة نوروز 24. که آنوقتها زیر سایة صادق هدایت منتشر می‎شود و ناچار همة جماعت ایشان گرایش به چپ داشتند. و در اسفند همین سال «دید و بازدید» را منتشر کردم؛ مجموعة آنچه در «سخن» و «مردم برای روشنفکران» هفتگی درآمده بود. به اعتبار همین پرت و پلاها بود که از اوایل 25 مامور دشم که زیر نظر طبری «ماهانة مردم» را راه بیندازم. که تا هنگام انشعاب 18 شماره اش را درآورم. حتی ششماهی مدیر چاپخانه حزب بودم. چاپخانة «شعله ور» . که پس از شکست «دموکرات فرقه سی» و لطمه ای که به حزب زد و فرار رهبران، از پشت عمارت مخروبة «اپرا» منتقلش کرده بودند به داخل حزب. و به اعتبار همین چاپخانه ای در اختیار داشتن بود که «از رنجی که می بریم» درآمد. اواسط 1326. حاوی قصه های شکست در آن مبارزات و به سبک رئالیسم سوسیالیستی! و انشعاب در آذر 1326 اتفاق افتاد. بدنبال اختلاف نظر جماعتی که ما بودیم- به رهبری خلیل ملکی- و رهبران حزب که به علت شکست قضیة آذربایجان زمینة افکار عمومی حزب دیگر زیر پایشان نبود. و به همین علت سخت دنباله روی سیاست استالینی بودند که می دیدیم که به چه بواری می‎انجامید. پس از انشعاب، یک حزب سوسیالیست ساختیم که زیر بار اتهامات مطبوعاتی حزبی که حتی کمک رادیو مسکو را در پس پشت داشتند، تاب چندانی نیاورد و منحل شد و ما ناچار شدیم به سکوت.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره زندگی نامه جلال آل احمد

تحقیق و بررسی در مورد انواع عقل در مثنوی از نظر مولانا جلال

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد انواع عقل در مثنوی از نظر مولانا جلال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

انواع عقل در مثنوی از نظر مولانا جلال‌الدین محمد بلخی

جوری ادنان وش (کارشناس ارشد زبان ادبیات فارسی، مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی) چکیده در مثنوی، مولانا دو نگاه کاملاً متفاوت به عقل دارد. در مواضعی آن را می ستاید و صفت اولیائش می شمارد و در مواضعی دیگر آن را نکوهش کرده و مردم را به دوری جستن از آن دعوت می کند. در این مقاله این دو نوع متفاوت عقل مورد بحث قرار می گیرد و این که مولانا برای هر یک چه توصیفاتی قائل شده است بررسی می شود. واژه های کلیدی: عقل، عقل کلی، عقل جزئی، عقل ممدوح، عقل مذموم مقدمه: عقل قوه ای است که از دیرباز در شناخت و درک ماهیت آن کوشش شده است.

فلاسفه و عرفا دو گروهی هستند که بیشترین سخنان و تعاریف را از عقل و ماهیت و کارکرد آن ارائه داده اند در این مقاله با ارائه تعاریفی از عقل، به بررسی دیدگاه های مولانا جلال الدین در این باب پرداخته می شود. با توجه به این نکته که برخلاف آنچه عامه می پندارند عرفا به طور مطلق مخالف عقل و عقلانیت نیستند و تنها عقل را در مواردی که قصد شناخت امور ماوراء طبیعت و پی بردن به ذات اقدس الهی را دارد ناقص و نارسا شمرده و آن را نکوهش کرده اند مولوی نیز که یکی از بزرگترین عرفای اسلامی می باشد، به این موضوع یعنی تواناییها و عدم تواناییهای عقل در جای جای مثنوی اشاره کرده است و مرز بین عقل ممدوح و ایمانی و عقل مذموم و دنیوی را مشخص کرده است. معنای لغوی و اصطلاحی عقل واژه عقل معادل انگلیسی کلمات reason , visdom , intellect , mind می باشد و در فرهنگ واژگان فارسی با واژگان خرد، استدلال، علم ... برابر است. "در خلاصه السُّلوک اهل علم گویند: عقل جوهری نورانی است که خداوند آن را در مغز آفریده است و نورش را در قلب قرار داده و اهل لسان گویند: عقل چیزی است که صاحبش را از ملامت دنیا و پشیمانی عقبی نجات دهد." به همین دلیل برخی آن را مشتق از عقال به معنای زانو بند و افسار شتر گرفته اند ، زیرا عاقلان را از کجروی و انحراف باز می دارد. مطابق نظریه حکمای مشاء اولین صادر از خداوند عقل است" اول ما خلق الله العقل" غزالی نیز در احیاء علوم الدین حدیثی را روایت می کند که در ابتدای آن به اولیت خلقت عقل و نیز عجز عقل از شناخت حق تعالی بدون یاری خود او اشاره شده است. " در فلسفه عقل اول و عقل کل جبرئیل علیه السلام را گویند و در فرهنگ است که عرش را نامند و نیز اصل و حقیقت انسان را گویند از آنکه فیض و واسطه ظهور نفس کل است و آنرا به چهار نام نامیده اند: یکی عقل، دوم قلم اول، سوم روح اعظم، چهارم ام الکتاب و از روی حقیقت، آدم صورت عقل کل است و حوا صورت نفس کل. " عقل گرایی در اسلام " یکی از بزرگترین حقوق اسلام بر بشر تعیین حدود عقل است، هیچ دینی به اندازه اسلام مقام عقل را بالا نبرده و از آن تجلیل ننموده است در این آیین، ارزش هیچ عملی به پای تعقل و تفکر نمی رسد، پیغمبر اسلام یک ساعت تفکر را برتر از هفتاد سال عبادت دانسته اند، ولی همین تفکر و تعقل اگر در ذات پرودگار باشد حرام و گناه است، نه تنها در ذات بلکه در صفات و اسماء خداوند نیز کمیت اندیشه لنگ است." " عقل گرایی در اسلام با بحث قضا و قدر آغاز شد. " " تعالیم مکرر و بدون شبهه قرآن درباره دو نوع وحی- قدرت خداوند که در آفرینش دیده می شود و اراده خدا همانطور که به پیامبرانش وحی شده است- مدتها پیش از پیدایش مباحث کلامی، راهی عقلی به حقایق مذهبی گشود. در واقع در مورد بعضی از مسائل خاص که در زمان پیغمبر اسلام، مورد بحث بودند و مخصوصاً تعالیم مربوط به رستاخیز، قرآن خود شیوه استدلال را تعیین کرد. " جایگاه عقل در فلسفه عقل برای توجیه خود به فلسفه و علوم یونانی گذشتگان نیاز داشت. فلسفه نیز برای مورد قبول واقع شدن به عقل و عقلا نیت محتاج بود به همین دلیل در طول تاریخ فلاسفه به تفسیر و توضیح عقل پرداختند و سعی بسیار کردند تا هر حقیقتی را با سلاحی مجهز به عقل و استدلال کشف نمایند. از یونان قدیم که مهد بروز و ظهور فلسفه و کانون عقل گرایی قدیم بود، فیلسوفان بیشماری به پا خواستند و پرچم عقل گرایی را به اهتزاز در آوردند، از جمله آنان افلاطون، فیلسوف بزرگ و نامی بود که پایه گذار مکتب فلسفی صرف شد و هر حقیقتی را حتی حقیقت عالم مثل را با عقل جستجو می کرد، "در نظر افلاطون کلمه "ماورای عقل" وجود نداشت چون عقل با واقعیت نهایی یکی باشد چگونه چیزی می تواند ورای آن باشد؟ ارسطو نیز که شاگرد دبستان عقل افلاطون بود، ایمانی بی برهان عقلی داشت به اینکه عقل بشری می تواند به معرفت دست یابد و معرفت در نظر او جستجو از حقیقت کائن است و اطلاع یافتن از او." " ارسطو در کتاب " اخلاق نیکو ماخس" عقل را جنبه الهی وجود انسانی می شمارد و در کتاب " نفس" عقل را چیزی که جنبه الهی بیشتری دارد می داند و به هر صورت عقل فعال را او عقلی الهی که از هر جهت خارج از وجود فردی انسانی است می شمارد." به عقیده ارسطو" عقل فعال قوای نفس منفعل را از اثر فعالیت خود ظهور و بروز می دهد و به واسطه او انسان مقامی میان حیوانیت و الوهیت دریافته است و او باقی و ابدی است و پس از مرگ دوباره به مبداء اصلی و عقل کل که غایت غایات است باز می گردد." جایگاه عقل در عرفان بر خلاف فلاسفه و حکما که برای عقل و خرد انسانی ارزش فراوان قائل شده اند و زمام همه امور خود را به دست عقل سپرده اند، عرفا و صاحبدلان کمترین ارزشی برای عقل و استدلال قائل نشده اند. البته قابل ذکر است که این عقل و استدلال مذموم و نکوهیدنی به آن جنبه ثانوی عقل اشاره دارد که می توان به نوعی آنرا عقل معاش نامید، زیرا، هر که از این عقل مادی بهره بیشتری داشته باشد، در زندگی مادی و دنیایی موفق تر و بهره مندتر است و به همان میزان خسران دیده آخرت و حیات معنوی است. این عقل دنیایی غیر آن عقل کلی است که به نوعی با واجب الوجود فلاسفه هم یکی است و هر که از آن عقل نصیبی برده باشد با فرشتگان پهلو می زند بلکه رشک ملایک هم می شود. عقل کلی در همه جا ستایش شده، در جای جای اثر بزرگ و جاودانه مولانا جلال الدین هم، پیوسته مورد مدح و ستایش واقع شده است. "عرفا اگر هم گاهی سخنانی می گویند که از آن می توان به اندیشه فلسفی تعبیر کرد این اندیشه یا فلسفه را باید از همان نوع اندیشه های ما قبل منطق ارسطویی دانست که در تفکر عرفان گرای کهن به طور کلی یافت می شود. چنین فلسفه ای در پی اثبات یا رد امری از طریق تعقل منطقی نیست. بلکه معرفتی را که از راه شهود و بلاواسطه دریافته است با یقین و اعتقادی پیامبرانه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد انواع عقل در مثنوی از نظر مولانا جلال

تحقیق و بررسی در مورد در باره جلال آل احمد

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد در باره جلال آل احمد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

در باره جلال آل احمد

جلال آل احمد، در یازدهم آذر ماه 1302 شمسی، در تهران و در خانواده ای مذهبی بدنیا آمد. پدرش سید احمد طالقانی، از روحانیان برجسته زمان خویش و  مورد توجه علمای بزرگی چون آیت الله بروجردی، امام خمینی (ره) و آیت الله مرعشی نجفی بود. جلال، پس از دوره دبستان، برای آموختن زبان و ادبیات عرب به مدرسه خان مروی فرستاده شد و ضمن تحصیل ادبیات عرب، در دوره شبانه دبیرستان دارالفنون به تحصیل ادامه داد. او بعد از پایان دوره دبیرستان، در دانشگاه ادبیات تهران مشغول به تحصیل شد و در سال 1329، با خانم سیمین دانشور که از بانوان اهل قلم بود، ازدواج کرد.

جلال آل احمد از سال های جوانی تا پایان عمر کوتاهش، همواره در یک تکامل تدریجی فکری سیر میکرد و مانند رودی جاری، شکل ثابتی نداشت. او روشن فکری متعهد، نویسنده ای آگاه و مبارزی جسور در جامعه ای زیر سلطه، در روزهای خاموش و در میان مردمی ناآگاه بود که با قلمی شیوا و نثری گیرا و اندیشه ای روشن و قاطع، با فرهنگی آشنا، صداقتی کم نظیر، رویّه ای مردمی و با تکیه به غنای فرهنگی شرق و آشنا به فرهنگ غرب، درگیری های این فرهنگ را با جامعه تحت استیلا به روشنی نشان داد. هیچ مسأله با اهمیتی را نمی توان ذکر کرد که برای جامعه و دنیای زمان او مطرح شده باشد و آل احمد در مورد آن داوری پرشور، شجاعانه و انسانی نکرده باشد. کتاب "در خدمت و خیانت روشنفکران" گزارش کاملی است از زندگی جلال که سیمای فکری اش را به روشنی می توان دید.

مذهب از مهم ترین دغدغه های فکری آل احمد است و او در خصوص آن نوساناتی در زندگی خویش دارد. جلال، دوران کودکی و نوجوانی را در محیط مذهبی و روحانی خانواده سپری کرد و در آغاز جوانی، سخت پای بند مذهب بود و حتی از مستحبات هم غفلت نمیکرد. در سال 1322 در مقطعی بحرانی از زندگی، رابطه اش را با مذهب قطع و بعد از آشنایی با عالمان بزرگی چون حضرت امام خمینی (ره) گرایش خاصی به روحانیت پیدا کرد. او در دهه آخر زندگی اش، با بازگشتی عمیق به مذهب، به دفاع از دین و دین داری پرداخت و دین را عامل نجات جامعه ایرانی قلمداد کرد.

جلال آل احمد را بیش تر با غرب زدگی می شناسند، کتابی که هیچ گاه کهنه نمی شود و در هر عصر و دوره ای، برای خواننده اش ملموس و خواستنی است. او غرب زدگی را مهم ترین مسأله اجتماعی ایران می دانست و نخستین ریشه های غرب زدگی را روشن می ساخت. آل احمد وظایف فرهنگیان و دانشگاهیان را گوشزد میکرد و از تلخی ها و عوارض غرب زدگی سخن می گفت و پس از بررسی نمودهای غرب زدگی، به ارائه راه حل هایی برای رهایی از آن می پرداخت.

کتاب خسی در میقات (سفرنامه حج جلال) هم از لحاظ سبک نگارش و هم از لحاظ درون مایه، مهم تر از سفرنامه های دیگر آل احمد است. این کتاب، سفرنامه ساده ای نیست که فقط از مناسک حج سخن بگوید؛ بلکه تأملاتی است درباره سرنوشت مسلمانان جهان اسلام و مقابله شرق و غرب، اسلام و مسیحیت و جهان صنعتی و جهان سوم. جلال خواننده را در سفر درونی و برونی با خود همراه می کند و درباره خود نیز تأملاتی دارد. او که مدتی از آیین پدری دور مانده بود، در این کتاب با برگشتی عمیق به سوی آن روی آورده است.

 

خسی در میقات، سفر به ولایت عزرائیل، سفر روس، سفر آمریکا، سفرنامه های جلال است و سه کتاب اوزان، تات نشین های بلوک زهرا و دۥرّ یتیم خلیج یا جزیره خارک هم سفرنامه است، هم تحقیق اجتماعی و هم مطالعه زبان شناسی و آداب قومی.

نثر آل احمد، بزرگ ترین جنبه فرهنگی ادبی و همچنین بهترین سلاح اوست. نثر، بازتابی از ویژگی های جلال، پر جوش، مردمی و استوار، گزیده گو، صریح و تیزبین. نثر او آمیزه ای است از کلام ادبی و سنتی و زبان مردم امروز. بی گمان جلال در نثر، پایه گذار یا توسعه دهنده سبکی ادبی است؛ سبکی که بر خلاف سادگی اش، مشکل و ظریف است و تا زمانی که ظرافت های ان به خوبی درک و رعایت نشود، قلم زنی در آن، نوعی تقلید بیجاست.

جلال ال احمد، در غروب هفدهم شهریور 1348، در اسالم گیلان در بین مردمی که دوستشان داشت، از دنیا رفت و در امامزاده عبدالعظیم حسنی به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد در باره جلال آل احمد