فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی تفاوت های جنسی در اضطراب اجتماعی نوجوانان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله بررسی تفاوت های جنسی در اضطراب اجتماعی نوجوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


مقدمه
اضطراب اجتماعی اضطرابی است که خصوصاً هنگام برخوردهای اجتماعی متقابل افراد با یکدیگر بوجود می‌آید افرادی که از اضطراب اجتماعی رنج می‌برند با افزایش مسائل روانی، ناتوانی در تمرکز حواس و حالتهای عصبی روبرو هستند . اشخاص دچار اضطراب اجتماعی به منبع ناراحتی خود که برخوردهای اجتماعی است که اکنون یا بزودی با آن مواجه خواهند شد آگاه هستند.
اگر چه هر کسی گاهی حداقل کمی از مصاحبه‌ای که قرار است در آن شرکت کند دچار حالت عصبی می‌شود. در واقع یعنی هر یک از ما در اضطراب اجتماعی قرار می‌گیریم ، اضطراب اجتماعی مانند خیلی از مسائلی است که روانشناسان و محققین ارتباطات در آن به تحقیق مشغول هستند.
اسامی که به این نظریه‌ها داده می‌شود عبارتند از :
خجالتی بودن، اضطراب زمانی ، اضطراب ارتباطی، کم‌گویی، وحشت در اثر ظهور در مقابل دیگران.
اگر چه برخی از روانشناسان بین اضطراب اجتماعی و نظریه‌های فوق تفاوتی قایل هستند. اما بیشتر محققین امروزه اصطلاح اضطراب اجتماعی را با خجالت‌زدگی هم معنی بکار می‌برند. نظریه‌های اضطراب زمانی، وحشت در اثر ظهور در مقابل دیگران اغلب به عنوان نمونه های خاص برای نظریه اضطراب اجتماعی عنوان می‌شود. علاوه بر این بررسیهای آماری نشان می‌دهد بین اضطراب اجتماعی و خجالت‌زدگی و دیگر نظریه‌ها ارتباط همبستگی وجود دارد. بنابراین ما اصطلاح اضطراب اجتماعی و خجالت‌زدگی را می‌توانیم در این مقاله بجای همدیگربکار ببریم.
به هر حال باید توجه داشت که اضطراب اجتماعی را نباید با درونگرایی همانند دانست. در حالیکه درونگراها اغلب بجای حضور در اجتماع با خودشان تنها هستند. بیشتر اشخاصی که دچار اضطراب اجتماعی هستند از خجالت‌زدگی متنفر‌اند.
تقریباً دو سوم این اشخاص در یک تحقیق ، خجالتی بودن خود را یک مشکل واقعی بیان نمودند و یک چهارم این افراد تمایل خود را برای یافتن راه‌حل این مشکل بیان نمودند.
(PIKONIS, 1992 A)

بیان مسئله(موضوع تحقیق)
» ویژگیهای اشخاص مبتلا به اضطرابهای اجتماعی«
اشخاصی که از اضطرابهای اجتماعی رنج می‌برند در موقعیتهای اجتماعی که قرار می‌گیرند دچار مشکل می‌شوند. این اشخاص می‌گویند هنگامیکه مجبور به گفتگو با دیگران هستند دچار حالت عصبی و احساس نامطلوبی می‌شوند.(CHEEK , BUSS1981)
آنان به نظر دیگران نسبت به خودشان توجه دارند. آنان وقتی که با افراد جدید آشنا می‌شوند و یا مجبور هستند در مقابل حضار صحبت کنند خیلی خجالتی می‌شوند. اغلب این افراد فکر می‌کنند ممکن است کارشان اشتباه باشد و یا احمقانه بنظر آید. اشخاص خجالتی اغلب دچار لکنت زبان می‌شوند ، درگفتار دچار اشتباه می‌شوند ، علائم عصبی در ظاهرشان دیده می‌شود ، مانند عرق ریختن و لرزش بدن. این احساسات فقط در ذهن اشخاص اضطراب اجتماعی نیست.
اشخاصی که با افراد خجالتی ارتباط برقرار می‌کنند آنان را افراد عصبی و بازداشته شده از احساسات و نیز غیردوستانه می‌دانند. (CHEEK , BUSS 1981) اشخاص خجالتی احتمالاً در موقعیتهای اجتماعی نسبت به بیشتر مردم در آنچه که می‌گویند یا انجام می‌دهند دچار خجالت و دست‌پاچگی می‌شوند و احتمالاً به همین علت است که اشخاص خجالتی نسبت به اشخاص غیر خجالتی بیشتر دچار سرخی صورت در اثر خجالت می‌‌شوند.
اشخاص مضطرب اجتماعی گاهی به این فکر می‌کنند که چگونه می‌توانند ارتباط برقرار کنند و منظور خودشان را به دیگران انتقال دهند. اشخاص خجالتی می‌گویند که گاهی دچار حالت عصبی و خجالتی هستند که نمی‌توانند فکر کنند تا چیزی برای گفتن پیدا کنند آنان ممکن است گفتگو را به سکوت بکشانند که این امر برای آنان خیلی ناراحت کننده می‌باشد(PILKONIS 1877) افراد مضطرب اجتماعی قبل از صحبت کردن و یا بعد از صحبت کردن در مقابل حضار دچار بالاترین سطح اضطراب می‌شوند.
این اشخاص بسختی سخن فردی که قبل یا بعد از آنان گفتگو کرده است را بخاطر می‌آورند . اضطراب مانع شرکت‌دادن آنان و بخاطر آوردن سخنان دیگران می‌شود. چنانچه اخیراً دیده شده افراد خجالتی درونگرا نیستند. برعکس آنان مایل هستند دوستان بسیاری را داشته باشند . خصوصاً افراد خجالتی بیان می‌کنند که هنگام نیاز به کمک مردم دوست دارند افراد بیشتری به آنان کمک کنند.(ZIMBARARDO 1997) خجالتی بودن آنان مانع می‌شود تا دوستان بیشتری داشته باشند و هنگام کمک نیز مانع درخواست آنان از دوستانشان میشود. مطالعه دیگری نشان داده است که دانش‌آموزان خجالتی تمایل کمتری برای گفتگو با مشاورین مشاغل از خودشان نشان می‌دهند.
در یک تحقیق دیگر محققین خواستار انجام کاری شدند که بدون کمک دیگران انجام آن میسر نبود.
(DEPAULT , DULL , GREENBEG , SWAIM) اشخاص مضطرب اجتماعی در این کار کمتر از دیگران تمایل به درخواست کمک از خود نشان می‌دهند ، این عدم درخواست همکاری ریشه در ترس اشخاص مضطرب اجتماعی دارد که دیگران نیز تمایلی به پاسخ کمک آنان ندارند. نه فقط افراد مضطرب اجتماعی در مورد اینکه دیگران نظر خوبی نسبت به آنان نخواهند داشت ترس دارند ، بلکه برداشت دیگران را از خود بطور منفی تعبیر می‌کنند، این موضوع در یک تحقیق از دانشجویان کالج خواسته شده بود که بر روی یک سری از تکالیف کار کنند. سپس از آنان سئوال شده که تصور می‌کنید دانشجویان دیگر در مورد شما چه برداشتی داشته باشند. دانشجویان مضطرب اجتماعی احساس می‌کردند که در انجام کارها نسبت به دانشجویان غیرمضطرب کمتر شایستگی داشتند.
در آزمایش دیگری که ( POZE , CARVER , WELLENS 1991) بصورت ارتباط دوطرفه بوسیله تلویزیون صورت گرفت ، همه افراد یک برنامه از پیش ضبط شده را تماشا کردند. در این حالت همه نوعی ارتباط را برداشت کردند. مضطرب اجتماعی- در شکل حالتهای صورت – از خود تمایل بیشتری برای تعبیر حالتهای صورت نشان میداد. خلاصه اینکه اشخاصی که دچار اضطراب اجتماعی بالایی هستند انتظار دارند برخورد اجتماعی ضعیفی داشته باشند و بدنبال دلیلی هستند که افراد دیگر آنان را مورد تأیید قرار نمی‌دهند. و این حالت بدبینانه با برخوردهای اجتماعی احتمالاً‌ موجب بروز مشکلاتی خواهد شد. اشخاص دیگر مایل نیستند افراد خجالتی اطمینان خود را از دست بدهند که دچار یک عدم پذیرش اجتماعی و موجب ترس آنان شود بعلاوه بدلیل اینکه آنان تصور می‌کنند که دیگران نسبت به آنان متنفر هستند ارتباط گفتاری خود را قطع می‌کنند و در اجتماعات آنان شرکت نمی‌کنند. در نتیجه ممکن است غنچه ایجاد ارتباط متقابل و دوستی نهایی آنان قبل از اینکه شکوفه بزند در اثر سرمازدگی از بین برود.
» توضیح اضطراب اجتماعی«
چرا اشخاص خجالتی در شرایط خاص موقعیتهای اجتماعی دچار اضطراب زیادی میشوند؟ آنان از چه چیزی می‌ترسند؟
بیشتر محققین معتقدند که سنجش درک دیگران علت اصلی اضطراب اجتماعی است. بعبارت دیگر، اشخاص مضطرب اجتماعی از آنچه که دیگران دربارة آنان فکر می‌کنند ترس دارند. مخصوصاً آنان از سنجش منفی دیگران می‌ترسند، اشخاص مضطرب اجتماعی نگران این هستند که اشخاصی که با آنان گفتگو می‌کنند ممکن است آنان را احمق، خسته کننده و یا بی‌تجربه تصور کنند. برخی از موقعیتهای اجتماعی موجب تحریک اضطراب آنان میشود.
موقعیتهای از قبیل:
فکر کردن در مورد قرار ملاقات مردم برای اولین بار ممکن است برای فردی که دچار اضطراب اجتماعی شدیدی است مانند یک کابوس ترسناک باشد.
سنجش درک دیگران موجب میشود تا اشخاص مضطرب اجتماعی ترس خود از اینکه دیگران در مورد آنان چه تصوری دارند را کاهش دهد. اغلب این اشخاص در حضور یافتن در مجامع اجتماعی پرهیز می‌کنند. آنان از مهمانیهایی که در آن اشخاص را نمی‌شناسند گریزان هستند. از ملاقات با افرادی که آنان را نمی‌شناسند پرهیز می‌کنند. ترجیح می‌دهند امتحان کتبی بدهند تا در مقابل دیگران امتحان شفاهی بدهند.
اشخاص خجالتی هنگامیکه نتوانند از وضعیتی که قرار گرفته‌اند خارج شوند میتوانند مقدار برخوردهای خود را کاهش دهند. یک روش برای این کار این است که از تماس چشمهای خود با دیگران پرهیز کنند. ایجاد برقراری تماس چشم با دیگران تمایل و آمادگی گفتگو کردن با دیگران را نشان میدهد. با عدم انجام این کار اشخاص خجالتی به دیگران می‌گویند که ترجیح می‌دهند ارتباط و برخورد اجتماعی نداشته باشند. در این حالت اشخاص مضطرب ارزیابی دیگران را نسبت به خود محدود می‌کنند.
اگر تلاش در جهت پرهیز از موقعیتهای اجتماعی با شکست مواجه شد ، اشخاص خجالتی باید گفتگوهای خود را با دیگران بطور کوتاه انجام دهند. در یک آزمایشی از اشخاص خواسته شده بود تا در مورد خودشان به مصاحبه کننده چهار خاطره تعریف کنند.
(DEPAULO , EPSTEIN , LEMAY , 1990) برخی از این اشخاص تصور می‌کردند که مصاحبه کننده می‌خواهد با شنیدن ، این خاطرات را ارزیابی کند. در حالیکه اشخاص دیگر تصور می‌کردند با گفتن خاطرات خود می‌توانند بدنبال کارشان بروند. اشخاص مضطرب اجتماعی که تصور می‌کردند مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت خاطرات خود را بطور مختصری بیان کرده و در مورد شخصیت خود کمتر از افراد دیگر صحبت کردند. ظاهراً افراد خجالتی نگران بوجود آمدن اثر نامطلوب در ذهن مصاحبه کننده بودند.
در آزمایش دیگری از اشخاص خواسته شده بود تا در یک آشنایی پنج دقیقه‌ای با فردی که قبلاً با او ملاقات کرده بودند گفتگو کنند.
(EARY , KINGHT , JOHNSON 1987) وقتی محقیقن نوارهای ضبط شده را بررسی نمودند متوجه شدند که اشخاص مضطرب نسبت به دیگران تمایل بیشتری به رفتارهای شفاهی دارند، بعنوان مثال، این اشخاص تمایل بیشتری به موافق بودن با آنچه که فرد دیگری می‌گوید از خودشان نشان می‌دهند. و هنگامیکه نوبت صحبت آنان میشد به بازگو کردن و یا توضیح دادن به سخنان آن فرد می‌پرداختند.
این سبک برخورد موجب میشود که آنان بدون اینکه زیاد خودشان را درگیر گفتگو کنند در ذهن آن فرد حالتی از احترام و علاقه‌مندی را بوجود آورند. بدین ترتیب اشخاص خجالتی موجب محدود شدن ارزیابی دیگران از خودشان شده و خصوصاً موجب کاهش شانس دیگران از پیدا کردن مورد ایرادی از خود می‌شدند. بطور خلاصه این سبک برخورد اشخاص خجالتی یک نوع استراتژی حفاظت از خود می‌باشد زیرا آنان به ارزیابی منفی دیگران از خود اهمیت می‌دهند. اشخاص خجالتی بطور عمدی گفتگوها را کوتاه و خوشایند می‌کنند. و از موضوعهایی که موجب بحث جدی و ایجاد خجالت در آنها شود پرهیز می‌کنند. در یک تحقیق چنین پیشنهاد شده است که اشخاص مضطرب ممکن نیست آن طوری که بنظر می‌آیند در انجام یک گفتگو ناتوان باشند.
گاهی محققین به این نتیجه رسیده‌اند که افراد خجالتی در ایجاد برخوردهای اولیه با دیگران دچار مشکلات زیادی نیستند و در برخی افراد خجالتی دیده شده که در یک گفتگو ، آغاز کننده اولیه بوده‌اند.

هدف از تحقیق، اهمیت مسأله :
برکسی پوشیده نیست که آموزش و پرورش در جهت رشد و تعالی جامعه نقش کلیدی و حیاتی دارد لذا در بسیاری از جوامع پیوسته قدمهای حساب شده‌ای در جهت گسترش کمی و کیفی مراکز آموزشی برداشته می‌شود . این در حالی است که ما نه تنها در حال حاضر با کمبود چنین مراکزی در اکثر شهرهای کشورمان بخصوص شهرستانها مواجه هستیم بلکه رشد روزافزون جمعیت باعث می‌شود که این کمبود هر روز بیش از روز گذشته محسوس و ملموس باشد.
به مقتضای فعالیتهایی که در آموزش و پرورش داریم ، ملاحظات و شناخت نسبی از نقاط قوت و ضعف این مجموعه مخصوص اضطراب اجتماعی که امکان دارد در مورد نوجوانان ما صدق کند ضرورتاً ما را بر آن داشت تا موضوع مطرح شده را مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم. از آنجایی که بر این اعتقادیم آموزش و پرورش اساسی‌ترین سنگ بنای آینده جامعه را بنیان می‌نهد، اضطراب مانع بروز خلاقیت و رشد شکوفائی استعدادهای دانش‌آموزان میشود . یک موقعیت فشارزا باعث می‌گردد تا رفتارهای هیجان‌زا بروز کند و از یک سازش منطقی با محیط به دور باشند.

بیان مسئله پژوهش:
- آیا بین‌دختران‌و‌پسران در اضطراب اجتماعی تفاوت معنی‌داری وجود‌دارد؟

فرضیه:
- اضطراب اجتماعی در بین دختران در این سن بیشتر از پسران است.

متغیرهای پژوهش
تعریف اضطراب:
شیوه یادگیری گنجینه لغت بعنوان یک تجربه درونی کاملا ً اتفاقی است ، زیرا از این طریق فرد برای رویدادها برچسبهای مقتضی و مناسب را فراهم می‌آورد و در نتیجه گنجینه لغاتی برای احساسهای خود تشکیل می‌دهد . بنابراین تعجبی ندارد که افراد مختلف برای عکس‌العمل‌های خود در موقعیتهای یکسان اصطلاحات مختلفی بکارببرند. و این امر تعریف هیجان را که در آن اکثریت صاحبنظران اتفاق نظر داشته باشند مشکلتر می‌سازد. تعریف اضطراب نمونه بارزی از این مشکلات است. هر فردی گاه‌گاهی د رزندگی خود اضطراب را تجربه کرده است. اگر چه این تجربه‌ها را بعنوان اضطراب نتوان نامید و نام دیگری بر آن نهاد . چنانکه وقتی اضطراب خیلی شدید باشد اصطلاحاتی همچون وحشت ، هراس ، بیم و ترس مورد استفاده قرار می گیرد . وقتی اضطراب تا حدی ملایم و خفیف باشد اصطلاحاتی همچون پریشانی، نگرانی، ناراحتی و غصه مورد استفاده قرار می‌گیرد. حتی در موقعیتهای وخیم‌تر عکس‌العملهای فیزیولوژیکی نیز از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در بعضی از افراد اضطراب باعث خشکی ، انقباض و ناراحتی گلو می شود و در برخی اضطراب باعث فشار قفسه سینه می شود ، در بعضی از افراد در اثر اضطراب کف دستان خیس عرق، احساس پروانه در شکم، سستی روده‌ها ضعف و ناتوانی در زانوها و بیقراری و ناآرامی می‌شود.
فروید اضطراب را بعنوان علامت و نشانه‌ای برای تهدید» خود« می‌داند.
آدلر معتقد است که اضطراب احساس حقارت کردن است.
در نظریه کِلِی اضطراب نتیجه شناخت عدم کفایت و عدم لیاقت در سیستم سازه‌های فرد است. روتر گفت: اضطراب منعکس کننده تفاوت و اختلاف بین نیازهای مبرم و قوی فرد با انتظارات ساده او که با هم برخورد می‌کنند است.
هورنای معتقد است که اضطراب احساس تنهایی و درماندگی کردن در دنیای خصومت آمیز است وراجرز اضطراب را نتیجه ادراک تهدید به مفهوم خودانگاره می‌نامد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  124  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تفاوت های جنسی در اضطراب اجتماعی نوجوانان

دانلود مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

علاوه بر عواملی که در کنترل غریزة جنسی و تسکین شهوت بحث شد، از طریق «تغذیه»، «ورزش» و سایر عوامل روزمرّه نیز، می توان به مبارزه با این غریزه برخاست.
جوانانی که فعلاً زمینة ازدواج ندارند، باید از بی کاری دوری گزینند،و به هر وسیله ای که باشد خود را سرگرم ساخته، و بدانند که در این دوران جوانی هر چه بخواهند می توانند پیش رفته و در کارهای علمی، فکری، اقتصادی، اجتماعی ... به مراحل عالی دست یابند، و از سوی دیگر این نوع اشتغالات آنان را از کشیده شدن به امور جنسی باز می دارد.
نوع تغذیه و کمیّت و کیفیّت آن در تشدید و تسکین شهوت بسیار مؤثر است، بنابراین جوانان آگاه سعی کنند از پرخوری اجتناب نموده، و از غذاهایی که در این زمینه مؤثّر است استفاده نمایند.مثلاّ انواع غذاهای:لیمودار،گوشت ماده،کافور،ادویه،ترشی،قهوه ... چنانچه در کتابهای مختلف گیاهی و غذایی و جنسی نوشته شده برای تسکین شهوت مؤثر است.
از همه مهم تر تفریحات سالم،کوهنوردی، مسابقات علمی، ورزش روزمرّه بمقدار لازم، برنامه های بسیار سودمند، در تقلیل و تسکین غریزة جنسی فوق العاده مفید می باشد.
در دین مقدّس اسلام در مورد همة اینها دستورات خاصّی داشته، و خود حضرات معصومین علیهم السّلام، و در رأس آنان رسول خدا(ص) دوستدار ورزشکاران بوده، و در موارد زیادی شخصاً در مسابقات ورزشی، شرکت فرموده،و برای برندگان جوائزی را اهداء نموده است.
و بالاخره جوانان غیرمتأهّل بیش از دیگران باید از صحنه های شهوت انگیز دوری گزینند، از تماشای فیلم های خطرناک، سریال های زناشوئی، عکس های سکسی، شنیدن صداهای مهیّج دختران و زنان، از حضور در مجالس نامطلوب کلوپ ها و پارتی ها و سینماها، خواندن موضوعات شهوت انگیز، و رفاقت و مصاحبت دوستان بوالهوس خودداری نمایند، و الّا گرفتار دام های خطرناک شیطان، و شیاطین انسان نما خواهند شد، و ندامت و پشیمانی های بعدی نتیجه نخواهد داشت.
راههای کنترل غریزه جنسی با توجه به تعالیم اسلام
اکامى جنسى، پى آمدهاى ناگوارى دارد و مبارزه با اقتضاى غریزه در محدوده اى که طبیعت انسان بدان نیاز دارد، غلط است، ولى با برداشتن قید و بندهاى اجتماعى، مشکل حل نمى شود، بلکه بر شمار مشکلات افزوده خواهد شد. درباره ى غریزه ى جنسى نیز باید گفت که برداشتن ضابطه ها، عشق واقعى را مى کُشد و طبیعت را هرزه و بى بندوبار مى کند. در این زمینه، هر چه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوّع افزایش مى یابد. به گفته ى راسل در کتاب زناشویى و اخلاق، عطش روحى در مسایل جنسى غیر از حرارت جسمى است. آن چه با ارضا تسکین مى یابد، حرارت جسمى است نه عطش روحى. پس آزادى در مسایل جنسى به شعله ورتر شدن شهوت ها خواهد انجامید؛ زیرا هوس، سیرى ناپذیر است. بنابراین، هر چند ممکن است برخى ممنوعیّت هاى جنسى در روابط اجتماعى زن و مرد، عوارض هاى روانى و رفتارى پدید آورد، ولى برداشتن ممنوعیت هاى قانونى و مشروع و دادن آزادى بى حدّ و مرز، پى آمدهاى بسیار خطرناک ترى دارد. براى رسیدن به آرامش روانى و کنترل غریزه های انسان، دو چیز لازم است:
1. باید همه ى غریزه هاى انسان به طور طبیعى، معقول و مطلوب ارضا شود.
2. از تحریک غریزه ها به ویژه غریزه ى جنسى پیش گیرى شود.
باید گفت ازدواج بهترین پاسخ به نیاز روحى، روانى و جسمى جوانان است که در پرتو آن، دختر و پسر براى ایجاد کانونى گرم و سرشار از عشق و صفا و آرامش تلاش مى کنند و با انس و همدلى، از گرماى وجود یکدیگر لذّت مى برند و غریزه ى جنسى به صورت طبیعى و معقول، بر آورده مى شود. تعبیر از غریزه جنسى و آثار آن بر شخصیت جوانان، به «بحران» قلم پردازى و یا بزرگ نمایى نیست، بلکه حقیقتى است روشن، براى همه کسانى که شخصیت جوان را به خوبى مى شناسند و یا خود جوانند و یا دست کم دوران جوانى خود را کم و بیش به یاد دارند. حکمت از غریزه جنسى استمرار و بقاى نوع بشر است و به همین جهت سالم ترین، بایسته ترین و مطلوب ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است. انسان با نکاح به موقع و در وقت نیاز ـ بى آنکه به دیرى یا زودى آن فکر کند ـ به مقبول ترین و کامل ترین صورت خود به نیازمندى خویش پاسخ مثبت مى دهد و پیش از آنکه به عواقب و پى آمدهاى آزاردهنده و فشارهاى غریزه به دنبال آن عقده هاى روانى دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آنکه انرژى انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعى و مشروع ـ بى اضطراب و نگرانى ـ فرو نشانده است و این نخستین توصیه دین در این مورد است.
رسول اکرم(ص) مى فرمایند: «یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوّج ...؛اى جمعیت، جوانان هر کس از شما توانایى ازدواج دارد ازدواج کند ...». از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «جاء رجل إلى أبى علیه السلام فقال له: هل لک من زوجة؟ قال: لا، فقال أبى: ما احبّ أنّ لى الدّنیا و ما فیها و انّى بتّ لیلة و لیست لى زوجة. ثم قال: الرّکعتان یصلّیهما رجل متزوّج افضل من رجل أعزب یقوم لیله و یصوم نهاره. ثمّ أعطاه أبى سبعة دنانیر ثمّ قال: تزوّج بهذه. ثمّ قال أبى: قال رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله: اتخذوا الأهل فإنّه ارزق لکم؛ مردى به محضر پدرم ـ که درود خدا بر او باد ـ رسید، آن حضرت به او فرمود: آیا همسرى دارى؟ عرض کرد: نه! پدرم فرمود: من دوست ندارم همه دنیا و آنچه در آن است از آنِ من باشد در حالى که یک شب را بى همسر، سر به بالین گذارم! سپس فرمود: دو رکعت که مرد زن دار بجاى آورد بهتر است ازمرد بى همسرى که شبش را به نماز قیام کند و روزش را با روزه تمام کند. آنگاه پدرم هفت دینار داد و گفت: با این پول ازدواج کن. سپس پدرم از رسول اکرم(ص) نقل کرد که فرمود: براى خود تشکیل خانواده دهید که براى روزى شما بهتر و مفیدتر است».
اگر براى کسى به هر دلیلى امکان ازدواج نباشد، چنین شخصى تحت هیچ عنوان مجاز نیست روى به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنى بسیار فراتر از فشارها و رنجهاى عزوبت و بى همسرى است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب مى شود. و لذا چنین کسى یا باید خود را کنترل کند و دست به گناه نیالاید و یا مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن فراهم آورد. قرآن کریم مى فرماید و باید آن کسانى که ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند: (و لستعفف الّذین لا یجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله والذین یبتغون الکتاب مما ملکت ایمانکم فکاتبوهم ان علمتم فیهم خیرا و آتوهم من مال الله الذی آتاکم و لا تکرهوا فتیاتکم علی البغآء ان اردن تحصنا لتبتغوا عرض الحیوة الدنیا و من یکرههن فان الله من بعد اکراههن غفور رحیم؛ و کسانى که امکانات زناشویى نمى یابند، باید عفت بورزند تا خدا آنها را از کرم خویش بى نیاز گرداند و از مملوکان شما، کسانى که خواستار مکاتبه [باز خرید] خویش هستند، اگر در آنها خیرى (توانایى) یافتید، قرار بازخرید آنها را بنویسید، و از مالى که خدا به شما داده است به ایشان بدهید، و کنیزان خود را در حالى که پاکدامنى مى ورزند، براى دستیابى به متاع دنیا، به زنا وادار نکنید، و هر کس آنها را به زور وادار کند، بى تردید خدا، پس از اجبارشان، نسبت به آنها آمرزنده ى مهربان است. «سوره نور، آیه 33 »).
یکی از مباحث مهم و ضروری در تربیت جنسی پیش از ازدواج، شیوه های کنترل و تسلط بر غریزه ی جنسی است؛ کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد، 1ـ کنترل منفى. 2ـ کنترل مثبت.
کنترل منفى
غالبا وقتى سخن از کنترل غریزه جنسى به میان مى آید، توجه اشخاص به سمت و سوى نوع منفى آن جلب مى شود و آن این است که کسى با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک شده اش مبارزه و مقابله کند و به سوى ارتکاب جرم نرود، چنین کارى گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولى پیامدهاى سوء و مخرب آن بر کسى پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصى به کنترل غریزه سفارش مى شود، با چنین برداشتى از آن، و تصور دشوارى و زیانبارى آن، از پذیرفتن چنین توصیه هایى سر باز مى زند.
کنترل مثبت
غریزه جنسى اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است و آن پرهیز از صحنه ها و کارهایى است که به تحریک این غریزه مى انجامد. این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه پیشگیرى دارد هم راحت است و هم بى زیان و بلکه مفید. راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه اى است با سرعت معمولى و قانونى، که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانى ندارد، بر خلاف ماشینى که با سرعتى بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود، سیر مى کند که چه بسا به کلى اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبتها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب براى وسیله و صاحب آن به همراه دارد و بى زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشارى بر جسم و روان تحمیل نمى کند تا به آن صدمه اى وارد شود و مفید است چون موجب مى شود مغز و اعصاب و قواى بدن در حالت عادى به سر برند و تعادل روانى شخص محفوظ بماند و انرژى و سرمایه هاى جسمى و روحى او بیهوده مصرف نشوند.
طبق قرآن کریم باید کسانى که قدرت و وضعیت مساعد براى ازدواج ندارند عفت پیشه کنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصى منافى با آن را دارد، ولى با تأمل بیشتر معلوم مى شود که آیه کریمه معنایى عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است.
شیوه های کنترل مثبت :
1ـ پرهیز از فکر و ترسیم صحنه هاى محرک در ذهن و خیال
عبداللّه بن سنان از امام صادق(ع) نقل مى کند که حضرت(ع) فرمود: «انّ عیسى قال للحواریّین: ... انّ موسى امرکم ان لا تزنوا و أنا آمرکم أن لا تحدّثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنا کان کمن أوقد فى بیت مزوّق فأفسد التزاویقَ الدّخان و ان لم یخرق البیت: عیسى به اصحاب خود گفت: ... موسى به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور مى دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسى که خیال زنا کند مانند کسى است که در خانه اى نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کارى گرچه خانه را نمى سوزاند ولى زینت و صفاى آن را مکدّر کرده و فاسد مى کند».
2ـ دورى از نگاههاى مسموم و مناظر تحریک آمیز
قرآن کریم در دو آیه متوالى دستور به اغماض و نگهدارى چشم از نگاه حرام و هوس آلود داده است. در آیه اول مى فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ...؛ به مؤمنان بگو دیدشان را از نامحرمان فرو نشانند و نهانگاههاى خود را از وقوع در حرام نگه دارند» و در آیه بعدى مى فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ ...؛ به زنان مؤمن بگو چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههاى خویش را محافظت کنند»( سوره نورآیه 30 ـ 31). جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم مى دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است. رسول اکرم(ص) مى فرمایند: «النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من اللّه اعطاه اللّه ایمانا یجد حلاوته فى قلبه؛ نگاه هوس آلود تیرى است مسموم از تیرهاى شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهى ترک کند، خداوند ایمانى به او مى بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس مى کند».
3ـ گوش ندادن به آوازها و موسیقیهاى تحریک کننده و مبتذل
در حدیثى از حضرت صادق(ع) آمده است: «إنّ رجلا سأله عن سماع الغناء، فنهى عنه و تلا قول اللّه عزّ و جلّ: «انّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً» و قال یسأل السّمع عمّا سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر؛ مردى از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهى کرده و این آیه را خواندند: به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد».
4ـ اجتناب شدید از گفتگوهاى دوستانه و نشستهاى غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک آمیز
از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: «من اصغى إلى ناطق فقد عبده، فإن کان النّاطق یؤذى عن اللّه عزّ و جلّ فقد عبد اللّه و ان کان یؤذى عن الشّیطان فقد عبد الشیطان ؛هر کس به سخن گوینده اى گوش فرا دهد او را بندگى کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانى بر زبانش جارى کند قطعا بندگى شیطان کرده است».
5ـ اعتدال در خوردن
بى تردید پرخورى و بى نظمى در خوردن در ذخیره سازى و انباشتن موادى که نیازمند تفریغ باشد مؤثر است، ولى در صورت اعتدال و کم خورى سهم ناچیزى از آن صرف تهیه آن مواد مى شود. در حدیثى که قبلاً از پیامبر گرامى(ص) نقل کردیم، آن حضرت پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب مى کنند مى فرمایند: «و من لم یستطع فلیصم، فإنّ الصّوم به وِجاء ؛هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروى غریزه او را تضعیف مى کند».
6ـ اشتغال، ورزش و سرگرمیهاى مفید
زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایى در تقویت غریزه به مصرف مى رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره سازى در تفریغ آن مى شود و به همین جهت در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضّل» مى فرمایند: «... و هکذا الانسان لو خلا من الشّغل لخرج من الأشر و العبث و البطر الى ما یعظم ضرره علیه و على من قرب منه ...؛ و همین گونه انسان اگر بى کار و فارغ باشد، به بیهودگى و سرمستى دچار مى شود و بر اثر آن به مسایلى مبتلا مى شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینى خواهد کرد ...». ورزش های بدنی نظیر کوهنوردی، شنا و ... نیز می توانند انسان را در مراقبت و تسلط بر این غریزه کمک کنند.
7ـ تلاوت قرآن
بى شک انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفاى هر دردى است که به سرعت کار هر پریشانى را رو به سامان مى برد و زخمهاى پنهان را التیام مى دهد، و همتها را تا آسمانها بالا مى برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات مى بخشد. امیر مؤمنان(ع) مى فرمایند: «و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصّدور و احسنوا تلاوته فأنّه انفع القصص ...؛ قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهاى خود مرهم بگذارید زیرا آن داروى شفابخش سینه هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه هاست».
8- روزه داری
پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «ای گروه جوانان هر کدام از شما که قدرت ازدواج دارد، ازدواج کند و اگر برای وی مقدور نیست، روزه بگیرد؛ زیرا روزه شهوت جنسی را کنترل می کند». خلاصه اینکه راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسى، نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحى که بیان شد و سپس کنترل منفى با وجود همه زیانهاى آن، ولى هیچ گاه به بى بند و بارى و افسارگسیختگى و آلودگى به گناه رضایت نمى دهد و زیان آن را به مراتب خسارت بارتر و ویرانگیرتر از ضرر کنترل منفى مى داند. بزرگان گفته اند: «نفس را مشغول بدار و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت». رسول اکرم(ص) می فرماید نگاه هوس آلود، تیرى است مسموم از تیرهاى شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهى ترک کند، خداوند ایمانى به او مى بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس مى کند.
کنترل غرایز جنسی و هواهای نفسانی در پرتو آموزه‏های روایی
اصلاح و تهذیب نفس در جوانی
عفت و پاک‏دامنی، نتیجه مبارک تقوای الهی و مایه ارزش معنوی و نزدیکی به خداوند است. این حالت پسندیده و فضیلت برتر روحی - اخلاقی، در دوران جوانی مایه زیبایی درون و اهل آن سزاوار ستایش است. در دوران جوانی، کشورجان در معرض هجوم لشکر شهوت است و عفت، تنها نیروی محافظ آن پس جوان باید با تقویت این نیرو، پیروز این میدان مبارزه شود. یکی از مشکلات اساسی دوران جوانی، کنترل غرایز است؛ غرایزی که بر اثر رشد جوان کم‏کم طغیان می‏کند و همه وجود او را در دام خود، اسیر و او را از هرگونه حرکت سازنده باز می‏دارد. جوانی که از ارزش و بهای لحظه‏های جوانی آگاه است، هرگز از آینده خود بی‏خبر نمی‏ماند و در راه خودسازی و اصلاح نفس به سختی می‏کوشد. و تلاش ورزیدن در این راه از سفارش‏های پیاپی و مؤکد ائمه دین است. حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید:

 

لاتترک الْاجتهاد فی اصلاح نفْسک فانه لایعینک علیها الا الجد.
کوشش و برای اصلاح درون و خودسازی را رها نکن؛ زیرا جز تلاش و جدیت، چیزی تو را در برابر نفست یاری نمی‏کند.
اصلاح نفس و تلاش برای مبارزه با نفس و منکر، به ویژه در دوران جوانی، از سفارش‏های مؤکد ائمه دین و خداوند قادر است.
رویارویی شهوت و عقل، در جوانی
نیروی غریزه جنسی، برای بقای نسل و ادامه حیات، در سرشت آدمی به ودیعه نهاده شده است. نیز در دوران جوانی که دوره رشد همه جانبه انسان است، غرایز انسانی و در رأس آنها غریزه جنسی رشد چشم‏گیری می‏یابد. طغیان برخی غریزه‏ها به ویژه غریزه قدرتمند شهوت، جوان را با بحران رو به رو می‏سازد و فکر و دل جوان را به خود مشغول می‏کند. همچنین نیروی عقل و اندیشه را در انزوا قرار می‏دهد و راه حق و حقیقت را می‏بندد. امام معصوم علیه‏السلام به این موضوع، چنین اشاره می‏کند: «هوای نفس، قوی‏ترین نیروی مسلط بر انسان است و همین نیروست که انسان را از حق باز می‏دارد».
نیروی شهوت و هوای نفس، دشمن دیرین عقل است و با طغیان گری خویش، عقل را اسیر می‏سازد، چنان‏که حضرت امیرمؤمنان، علی علیه‏السلام بارها همگان را به این امر توجه می‏داد که: «کمْ منْ عقْل أسیر تحْت هوی أمیر؛ چه بسیار عقلی اسیری که زیر دست و گرفتار هوایی است که امیر و فرمانده است».

 

بر اثر این آسیب، برخی جوانان در دوران جوانی دچار گونه‏ای ناهماهنگی رفتاری و ضعف عقلی می‏شوند و از این رهگذر، به نوعی بی‏بندوباری و بی‏قیدی تن می‏دهند. در این دوران، نیروی شهوت با قدرت و شدت تمام‏تر، روح جوان را تسخیر می‏کند و او را به بی‏راهه می‏کشاند. دراین باره، این سفارش گران‏سنگ حضرت علی علیه‏السلام شایسته توجه و اندیشه است که:
غلبة الشهوة تبطل العصمة و تورد الهلک.
چیرگی شهوت، مایه از بین رفتن نیروی بازدارنده در برابر گناه، عامل نابودی است. شهوت یک نیروی استعماری درونی است که جسم و جان را به خدمت می‏گیرد و راه را بر رشد و تعالی انسان می‏بندد. به فرموده امام علی علیه‏السلام :
منْ لمْ یمْلک شهْوته یمْلک عقْله؛
هر کس شهوت خود را در دست نگیرد، عقلش را هم به دست نمی‏گیرد».
در پرتو چیرگی بر شهوت‏ها، ارزش آدمی در امان می‏ماند و در صورت شکست شهوت اندیشه و عقل شهوت ، تباه و نابودی آدمی حتمی است.
پی‏آمدهای طغیان غرایز و چگونگی مهار آن
برخی از گناهان که در پی طغیان غریزه شهوت دامن‏گیر جوانان می‏شود، اثر بسیار ناگواری بر دستگاه مغز و اعصاب جوان بر جای می‏گذارد. قدرت اندیشه و حافظه او را در صورت زیاده‏روی جوان در پیروی از غریزه جنسی، سلول‏های مغزی او از بین می‏روند. یکی از گناهانی که آثار بسیار خطرناکی بر روی جسم و روح عامل می‏گذارد، گناه خودارضایی است. برای غلبه بر نیروی شهوت و رهایی از این عادت ناپسند، گفته کانت تأمل برانگیز است، او می‏گوید:
هیچ چیز مانند خودارضایی، ذهن و جسم را ضعیف نمی‏کند و این نوع شهوت‏رانی، به کلی با طبیعت آدمی مغایر است، ولی این موضوع نباید از جوان پنهان بماند، بلکه باید آن را با همه زشتی‏اش پیش روی او قرار داد. به او بگوییم که بدین طریق، از تولیدمثل خواهد افتاد و یادآور شویم که این عادت زشت، بیش از هر چیز دیگری، قدرت جسمی‏اش را تباه خواهد کرد با این کار، سبب پیری زودرس و صاحب عقلی واقعا ضعیف خواهد شد.
در آموزه‏های دینی و اخلاقی، برای چیرگی بر نیروی شهوانی، هشدارهایی داده شده است که از آن جمله‏اند: آگاهی از پی‏آمدهای شوم آن، توکل بر یاری خدا، برخورداری از اراده و توان خدادادی، همراهی با دوستان آگاه و دل سوز و باوفا، تقویت نیروی عقل و اندیشه سالم، بهره‏گیری از تخصص افراد کارشناس و آگاه، توجه عمیق به امور عبادی و عملی، و ارتباط پیوسته با خدا، توجه به ورزش، دوری از پرخوری و گرایش به روزه‏گرفتن و کم خوری. رعایت و اهتمام همیشگی این دستورها نه تنها مایه رهایی از وسوسه‏های جوانی می‏شود، بلکه روح جوان را پالایش، اراده او را محکم و فکر او را جلا و قلب او را صفا می‏دهد. مولوی چه زیبا سروده است: ترک شهوت‏ها و لذت‏ها سخاست هر که در شهوت فرو شد، برنخاست
پیروی از شهوت‏ها، دریچه گناهان به سوی آدمی را می‏گشاید و پی‏آمدهای جسمی و روحی جبران ناپذیری برجا می‏گذارد.

پی آمدهای خطرناک پیروی از شهوت ها
شایسته است که جوانان به درستی از پی‏آمدهای خطرناک شهوت‏رانی آگاه شوند و با علم به آن، از جاده انحراف و گمراهی فاصله بگیرند.امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: «شهوت، عقل آدمی را به آتش می‏کشد و قلبش را می‏میراند.» از آن حضرت، در حدیثی دیگر نقل است: «من تسرها الی الشهوات تسْرع الیه الآفات؛ کسی که به سوی شهوت‏ها می‏شتابد، آفت‏ها نیز به سوی وی می‏شتابند.» در حقیقت، انسانی که در پی شهوت‏ها و خواسته‏های نامشروع حرکت می‏کند، به زودی از کار خود پشیمان و سرافکنده خواهد شد و در حزن و اندوه عمر و شخصیت تباه شده فرو خواهد رفت. امیرپارسایان، علی علیه‏السلام می‏فرماید: «کمْ منْ شهوة ساعة اوْریْت حزْنا طویلا؛ چه بسیار شهوت‏های زودگذر که پشیمانی و رنج طولانی در پی دارد». البته کسی که بنده شهوت است، از کسی که بنده دیگران است، زبون‏تر و پست‏تر است، چنان‏که حضرت علی علیه‏السلام در سخنی به یاد ماندنی فرمود: «عبده الشهوة أذل منْ عبد الرق».
پیروی از شهوت‏ها، ناتوانی نیروی عقل و اراده و پشیمانی و خواری گنه‏کار را در پی دارد.
غریزه جنسی؛ نگاه ابزاری یا استقلالی
در میان خواسته‏ها و غرایزهای موجود در نفس بشری، غریزه جنسی، آشکارتر و نمایان‏تر است. در نگاه استقلالی به غریزه‏ها و شهوت‏ها، هر اندیشه و عمل و راهی که به مطلوب غریزی بینجامد، جایز و روا شمرده می‏شود. چشم‏چرانی، خودارضایی، میل و گرایش به دیدن صحنه‏های مهیج و مانند آن، نتیجه نظر استقلالی به غریزه جنسی و در حقیقت، نادیده گرفتن مرتبه انسانی بشر است. بر اثر همین نگاه، برخی از افراد همه چیز را در دایره مادی، جنسی و شهوی دنبال می‏کنند و می‏کوشند از هر راه ممکن به خواسته‏های خود برسد. در مقابل این نگرش، نگاه ابزاری به غریزه جنسی وجود دارد که آن را عاملی برای رشد انسانی و ابزاری برای رسیدن به کمال و آراستگی به ویژگی‏های برجسته اخلاقی می‏شمارد. در این حال، به خواسته‏های شهوانی، در دایره عقل و شرع پاسخ داده می‏شود. امام علی علیه‏السلام می‏فرماید:
العاقل منْ عصی هواه فی طاعة ربه.
عاقل، کسی است که در راه اطاعت پروردگار، با هوای نفس مخالفت می‏کند.
آن بزرگوار در رهنمودی دیگر فرمود: «بر هوای خود مالک شو!» گرایش‏های شهوانی، از حیطه اختیار خارج است، ولی هدایت و جهت دهی به آن و شیوه به کارگیری آن، به چگونگی اراده و اختیار آدمی مربوط است. در مجموع، نگاه ابزاری به غریزه جنسی و استفاده درست از آن، بسیار سازنده است، ولی نگاه استقلالی به خواهش جنسی و خارج ساختن آن از دایره عقل و دین، هر چند لذت‏های شهوانی به همراه دارد، به قیمت تباهی مرتبه انسانی و از دست دادن فضیلت تمام می‏شود.
هدف قرار دادن غریزه جنسی و پاسخ دادن به آن از هر راه ممکن، پی‏آمدهای زیان‏باری به همراه دارد، ولی کنترل غریزه‏ها و جهت‏دهی آن در راه درست، زمینه رشد و کمال آدمی را فراهم می‏کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 18   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عوامل روزمرّه در کنترل غریزه جنسی

پایان نامه رشته حقوق با موضوع عوامل بروز جرایم جنسی به عنف و راههای پیشگیری

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه رشته حقوق با موضوع عوامل بروز جرایم جنسی به عنف و راههای پیشگیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته حقوق با موضوع عوامل بروز جرایم جنسی به عنف و راههای پیشگیری


پایان نامه رشته حقوق با موضوع عوامل بروز جرایم جنسی به عنف و راههای پیشگیری

 

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان

عوامل بروز جرایم جنسی به عنف

و راههای پیشگیری از آن

استاد:

دکتر حسین غلامی

دانشجو:

سعیدرضا طلابی مزرعه نو

نام درس:

جامعه شناسی جنایی

 

چکیده:………………………………………………………………………………………………………..4

 عوامل بروز جرایم جنسی به عنف و راههای پیشگیری از آن    5

بخش اول: عوامل بروز جرایم جنسی به عنف……… 6

گفتار اول: عوامل شخصی (مستقیم)…………… 6

1- اختلالات روانی و شخصیتی………………. 7

2- اختلالات جنسی……………………….. 8

2-1- اختلال عملکرد جنسی…………………. 9

2-2- اختلالات رفتاری جنسی (پارافیلیا)…….. 10

گفتار دوم : عوامل اجتماعی و فرهنگی (غیر مستقیم) 11

1- ناهنجاری های اخلاقی و ضعف تقلیدات دینی در جامعه   12

1-1- الکل……………………………. 12

1-2- نقش رسانه‌ها……………………… 13

2- مشکلات اقتصادی و فقر………………… 15

3- خانواده…………………………… 17

بخش دوم: راههای پیشگیری ازبزهکاری و بزه‌دیدگی جرایم جنسی    20

گفتار اول: پیشگیری اصلاحی……………….. 20

1- رفع نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی…… 21

2- نقش تربیتی خانواده و ازدواج…………. 22

3- گسترش ارزشهای اخلاقی و دینی و مبارزه با ناهنجاریهای فرهنگی 24

گفتار دوم: پیشگیری وضعی………………… 26

1- محافظت از آماجهای جرم………………. 26

2- آموزش و آگاهی بزده دیدگان در جهت اجتناب از وضعیت های جرم زا    27

3- پرهیز از تحریک بزهکار توسط بزهدیده…… 29

فهرست منابع……………………………….. 30

چکیده

در سیاست جنایی ایران، بزه‌دیده جایگاه واقعی خود را نداشته و لذا حمایت از بزه‌دیده نیز چندان مورد توجه دادگاه‌ها نیست. اما در جرایم جنسی به عنف، با توجه به اثرات نامطلوب و بلند مدت آن بر عواطف و روان بزه‌دیده که حتی ممکن است روند زندگی عادی او را برای همیشه مختل کند، این نقص بیشتر جلوه می‌کند و باید در خصوص آن چاره‌اندیشی شود. در این راستا اصلاح قوانین موجود در گسترش دامنه و ابعاد حمایت‌ها ضروری است. ضمن این که قانونگذار باید زمینه رسیدگی سریع و دقیق به این پرونده‌ها را ایجاد و راه‌کارهایی عینی، ملموس و مفید را جهت کاهش اثرات منفی جرم بر بزه‌دیده و جبران تألمات و خسارات عاطفی و معنوی او و همچنین اعاده موقعیت بزه‌دیده ارائه دهد. از طرف دیگر تلاش برای سلب موقعیت‌های مناسب بزهکاری و بالا بردن هزینه ارتکاب جرم باید مورد توجه قرار گیرد که این مهم نیازمند اصلاح قوانین مجازات و دادرسی کیفری نیز می‌باشد.

علاوه بر اصلاح قوانین، اصلاح نوع نگاه و برخورد محاکم با بزه‌دیده و توجه جدی به ضرورت حمایت از بزه‌دیدگان جرایم جنسی توسط مراجع قضایی و انتظامی که اولین پناهگاه بزه‌دیده هستند نیز ضروری است. همچنین این مراجع باید تعاملی مثبت و جدی با مراجع غیر دولتی حامی بزه دیده نیز داشته باشند.

البته ظرفیت‌های قانونی موجود (خصوصاً مقررات شکلی) در صورتی که به نحو صحیح و با یک نگاه حمایتی مورد بهره‌برداری قرار گیرد می‌تواند تا حدود زیادی مشکلات موجود را در دستیابی به یک چتر حمایتی گسترده رفع کند.

 

عوامل بروز جرایم جنسی به عنف و راههای پیشگیری از آن

بدون ریشه‌یابی عامل وقوع جرم، نمی‌توان انتظار دست‌یابی به تدابیر صحیح و کارآمد پیشگیرانه را داشت. در مورد تعرضات جنسی نیز برای اتخاذ تدابیر مناسب در جهت کاهش این خشونت باید عوامل مؤثر بر آن را شناخت. بی‌شک انگیزه ارضاء میل جنسی در این جرم، عمده‌ترین محرک ارتکاب جرم است. هر چند شدت و ضعف آن و میزان تأثیر عوامل دیگر در انواع مختلف تعرضات جنسی، بسته به ویژگیهای مرتکب، بزه‌دیده و حتی نوع جامعه متفاوت است. برای مثال تأثیر میل جنسی در وقوع تجاوز در مواردی که مرتکب تحت عنوان مسافرکش دختران جوان را سوار می‌کند و دور از شهر به آنها تعرض می‌کند[1]، با مواردی که مرتکب به جهت انتقام‌جویی از جامعه به کودکان تعرض می‌کند و بعد آنها را بی‌رحمانه می‌کشد متفاوت است. به هر حال تمایلات جنسی در کلیه تجاوزات جنسی دخالت دارند. اما در این که میزان این انگیزه و تأثیر محرک‌ها و عوامل دیگری چون خشونت و برتری جویی متجاوز و یا حتی نفرت او از بزه‌دیده، در چه حدی بوده می‌توان به نکاتی از جمله صحبت‌های متجاوز با قربانی در حین ارتکاب توجه کرد. متجاوزی که در حین تجاوز قربانی را تحقیر نموده و به او فحاشی می‌کند، از متجاوزی که سعی در جلب رضایت قربانی دارد و یا با بعضی اظهارات و حرکات سعی در نشان دادن ادب و علاقه به قربانی دارد، کاملاً متفاوت بوده و میزان لذت‌جویی هر کدام متفاوت است[2].

در این فصل ابتدا عوامل بروز جرایم جنسی و در ادامه راههای پیشگیری از آن مورد بحث قرار خواهد گرفت.

بخش اول: عوامل بروز جرایم جنسی به عنف

شاید بتوان گفت میزان تأثیر انگیزه ارضاء جنسی در جوامعی مثل ایران، که روابط جنسی خارج از محدوده ازدواج ممنوع و جرم تلقی شده در بروز تجاوز، بیشتر از جوامعی است که حتی مراکز مخصوص و دارای مجوز برای روابط جنسی غیرزناشویی دارند. به همین دلیل است که تحقیقات انجام شده در غرب نشان می‌دهد که «در بیشتر موارد انگیزه تجاوز، ارضاء جنسی نبوده بلکه بیشتر تحقیر، مرعوب کردن و سرافکندگی قربانی بوده»[3] و پس از آن نیز متجاوز قربانی را از طرق مختلف تحقیر و مجروح کرده و حتی به قتل او نیز منجر شده است.

به هر حال اظهار نظر قطعی در مورد میزان تأثیر غلیان شهوت و میل جنسی در وقوع تعرضات در کشور ما، با توجه به فقدان آمار جامع و رسمی، امری بعید است. اما ما در بررسی علل وقوع تعرضات جنسی با مفروض گرفتن تأثیر جدی تمایلات جنسی ابتدا به بررسی نقش عوامل فردی یا شخصی پرداخته و سپس عوامل بیرونی یا غیرمستقیم را تحت عنوان عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر در افزایش میزان وقوع این جرم مورد بحث قرار می‌دهیم. چرا که میل جنسی امری طبیعی و مبتلا به تمامی افراد جامعه است و باید به این پرداخته شود که به چه دلیل برخی افراد به چنین رفتارهای غیر‌متعارفی روی می‌آورند.

گفتار اول: عوامل شخصی (مستقیم)

منظور از عوامل شخصی عواملی است که مربوط به شخص بزهکار بوده و به عبارتی از خصوصیات فردی و شخصیتی وی محسوب شده و یا به طور مستقیم در گرایش او به سمت این بزه تأثیر داشته است. این عوامل را می‌توان شامل دو دسته عوامل روانی – شخصیتی واختلالات جنسی تقسیم‌بندی کرد.

1- اختلالات روانی و شخصیتی

تلاش برای برقراری رابطه جنسی توأم با خشونت و بدون توجه به نیازها و مخالفت‌های طرف مقابل، متاثر از شخصیت نامتعادل متجاوز است. همه کسانی که بررسی مختصری روی مرتکبین تجاوز به عنف داشته باشند تأیید می‌کنند که بعضی رفتارهای غیر‌طبیعی و خصوصیات نادر شخصیتی در آنها دیده می‌شود. حتی نگاهی اجمالی به شیوه‌های اقدامات متجاوزین و رفتارهای موهن و بعضاً سخیف آنها و یا جراحات و قتل‌های متعاقب تجاوز که در رسانه‌ها نیز گاهی آن را می‌شنویم ما را به این نتیجه می‌رسد که این افراد دچار مشکلات شخصیتی و بیماری‌های روانی هستند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که جرایم جنسی اغلب به وسیله کسانی انجام می‌گیرد که دچار انحرافات جنسی، عدم تعادل روانی و صرع می‌باشند[4]. حتی در برخی کشورها مردانی که مرتکب تجاوز به عنف می‌شوند یک بیمار روانی شناخته می‌شوند تا مجرم[5]. در برخی تقسیم‌بندی‌های متجاوزین جنسی، از جمله متجاوزین را آزارگران جنسی نامیده‌اند که از درد کشیدن قربانی لذت برده و دچار تحریک جنسی می‌شوند. این افراد عمدتاً دارای اختلالات عاطفی و جامعه ستیز می‌باشند. کهن (Cohen) ویژگیهای عمومی تجاوزگران جنسی را احساس بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی و تمایلات جنسی غالب شناخته است. او اعتقاد دارد متجاوزین جنسی در مقابل نیازهای دیگران حساس نبوده و احساس همدلی و صمیمیت نمی‌کنند و مقاومت آنها در ناکامی‌ها بسیار ضعیف است[6]. متجاوزین بعضاً دارای عقده‌های روانی خود کم‌بینی بوده و میل به برتری جوئی، تحقیر زن و قدرت نمایی دارند. «در آمریکا 44 درصد تجاوزات با انگیزه میل به پیروزی و برتری جویی بر مجنی علیه بوده است»[7] و به همین جهت است که مقاومت‌ها و فریادهای قربانی بیشتر مجرم را تحریک می‌کند. مرتکب از نظر شخصیتی کسی است که در خود توان برقراری ارتباط صحیح با دیگران را احساس نمی‌کند و همین امر باعث می‌شود که درک صحیحی از احساسات و نیازهای قربانی نداشته باشد. هر چند برخی از آنها ممکن است نسبت به قربانی خود ترحم و دلسوزی بیشتری داشته و به او آسیب نرسانند، «اما به هرحال آنها در دنیای خودشان زندگی می‌کنند که در آن نیازهای قربانی بر ایشان مهم نیست» و لذا علیرغم فریادها و التماس‌های قربانی، به کار خود ادامه می‌دهند.

2- اختلالات جنسی

تمایلات و رفتارهای جنسی انسان چنان پیچیده و آمیخته با شخصیت وی است که تأثیر بسزایی بر ویژگی‌های روحی و روانی و ارتباطات وی با دیگران دارد. این مسائل ذهن اندیشمندان بسیاری را به خود مشغول کرده و خصوصاً روانکاوان و روانشناسان به دنبال جنبه‌های پیدا و پنهان امیال و رفتارهای جنسی انسان بوده‌اند که پیشگام آنها فروید بوده است.

تعریف دقیقی از اختلالات جنسی به عمل نیامده و محققین مستقیماً به دسته‌بندی و شرح برخی اختلالات پرداخته‌اند. به عنوان نمونه آن را به سه دسته اختلال هویت جنسی، اختلال جنسی نامتمایز و اختلالات عملکرد جنسی تقسیم‌بندی کرده‌اند[8].

به اعتقاد روانپزشکان،منظور از اختلال هویت جنسی[9] این است که «شخص در رابطه با هویت جنسی تعیین شده خود دچار مشکل بوده و سعی دارد تا خصوصیات جنس مخالف را در خود بروز دهد»[10]. در حال حاضر در کشور ما افراد دچار این اختلال می‌توانند با تایید پزشکی قانونی مبادرت به جراحی نموده و حتی نام خود را نیز به حکم دادگاه عوض کنند.

اما از انواع دیگر اختلالات که بیشتر می‌تواند در وقوع جرایم جنسی مؤثر باشد و موضوع این بحث است اختلال عملکرد جنسی و اختلال جنسی نامتمایز یا پارافیلیا[11] می‌باشد. لازم به ذکر است، به تناسب موضوع و تأثیر آن در مطلوب ما صرفاً به بحث اختلالات جنسی مردان می‌پردازیم.

2-1- اختلال عملکرد جنسی

به این اختلال، اختلال کنش جنسی نیز می‌گویند. این اختلال در روند طبیعی ارضاء کامل میل جنسی در طول دوره‌های تحریک، اورگاسم و فرونشینی تأثیر می‌گذارد. علت این اختلال ممکن است بیولوژیک، روانی یا مجموع آن دو باشد و اثراتی چون فقدان نعوظ و انزال زودرس را در مردان به دنبال داشته باشد[12].

این اختلال از آن جهت که مرد به صورت طبیعی و به نحو کامل ارضاء نمی‌گردد می‌تواند منجر به رفتارهای تهاجمی جنسی به دیگران شود. چرا که این افراد دچار ناتوانی جنسی بوده و میل جنسی آنها با تحقیر و توهین به دیگران ارضاء می‌شود[13]. به علاوه برخی از مرتکبین تجاوز به عنف افرادی ضعیف و منفعل از لحاظ جنسی بوده و به جهت ترس همیشگی از بی‌کفایتی جنسی، به نوعی به دنبال کسب قدرت و دست یابی به حس خود ارزشی هستند و برای رفع این حس به تجاوز به عنف روی می‌آورند[14]. لازم به ذکر است برخی از این اختلالها که منجر به کشمکش‌های روانی شخص نیز می‌گردد ناشی از تنش‌ها و تعارضات جنسی دوران بلوغ است. به طوری که حتی گفته شده است 50 درصد تجاوزات به عنف ناشی از مشکلات جنسی دوران بلوغ شخص می‌باشد[15].

لذا در پیشگیری از بروز این اختلالات نقش خانواده و تربیت و تعلیم صحیح جنسی بسیار مؤثر است. از طرف دیگر این اختلال آثار روانی خاصی را بر شخص گذاشته و ممکن است توأم با اختلالات روانی که در بحث قبلی به آن پرداخته شد مؤثر در وقوع جرایم جنسی باشد.

2-2- اختلالات رفتاری جنسی (پارافیلیا)

برخی از این اختلالات که تحت عنوان انحرافات جنسی نیز شناخته می‌شوند می‌توانند تأثیر جدی در وقوع تجاوز به عنف داشته باشند. یکی از این اختلالات سادیسم یا دگر آزاری جنسی است.در این اختلال لذت از راه پرخاشگری به دست می‌آید[16]. بسیاری از متجاوزین به عنف که پس از تجاوز با قربانی درگیر شده و به او صدماتی وارد می‌کنند دچار سادیسم هستند[17]. این افراد حتی ممکن است پس از تجاوز شخص را به قتل برسانند و اصطلاحاً مرتکب قتل‌های شهوانی[18] شوند. سابقه رفتارهای سوء جنسی بر علیه شخص می‌تواند او را مبتلا به سادیسم نماید[19].

از دیگر اختلالات رفتاری جنسی که می‌تواند منجر به وقوع تجاوز گردد، میل به همجنس و خصوصاً بچه‌ها می‌باشد که تحت عنوان دو انحراف همجنس‌بازی و بچه‌بازی (پدوفیلی) مورد بررسی قرار گرفته است. برخی فاعلین لواط دچار اختلالات جنسی بوه و در رابطه با زنان به ارضاء کامل نمی‌رسند و میل به همجنس‌بازی دارند و حتی ممکن است برای دستیابی به وی او را مجبور به این کار کنند[20]. برخی از این افراد که با سنین بالا هستند، میل به رابطه جنسی با اطفال دارند که این گرایش آنها ناشی از نوعی حس بی‌کفایتی جنسی نیز می‌باشد. در نتیجه این بیماری، شخص علاقه‌مند به ارتباط با اطفال حدوداً زیر 13 سال بوده و با سوء استفاده جنسی از کودک به ارضاء جنسی می‌رسد. گرچه در بیشتر موارد ارضاء شخص بدون مواقعه صورت می‌گیرد[21] اما در برخی موارد منجر به مواقعه با کودک با اجبار و اکراه می‌شود.

همچنین در خصوص مردان همجنس‌باز گفته شده است که گروهی از این افراد که در کودکی مکرراً مورد سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند در بزرگسالی خود به این کار روی آورده و به سوء استفاده جنسی از کودکان می‌پردازند[22].

لازم به ذکر است در غالب موارد کودک رضایتی به رابطه جنسی ندارد هر چند که با توجه به سن کم آنها و بعضاً عدم تشخیص موضوع، مقاومتی نیز صورت گیرد. البته پیرامون رضایت کودک در رابطه جنسی در فصل اول مطالبی مطرح شد.

گفتار دوم: عوامل اجتماعی و فرهنگی (غیرمستقیم)

امروزه هیچ کس نقش مؤثر و پررنگ محیط اجتماعی و ارتباطات پیرامونی افراد را در بزهکاری آنها انکار نمی‌کند. دورکیم علت همه رفتارهای غیرعادی را در محیط اجتماعی جستجو می‌کند و برخی چون لاکاسانی در این راستا چنان افراط کرده‌اند که می‌گویند: (تمام مردم دنیا به استثناء جنایتکاران مقصرند![23]) کهن (cohen) و اهلاین (ohlein) معتقدند جرم شکل خاصی از راه حل جمعی اتخاذ شده به وسیله طبقه پایین است که از سرخوردگی ناشی می‌شود. به عقیده این دو جامعه شناس تیپ خاصی از بزهکاران تحت عنوان گروه ستیزه‌جو وجود دارند که به جرائم هتک ناموس می‌پردازند و آن را وسیله‌ای برای برقراری پایگاه اجتماعی قرار می‌دهند[24].

شاخصهای اقتصادی و فرهنگی محیط زندگی، میزان آموزش و آگاهی و درک روابط صحیح اجتماعی، نابسامانیهای محیط خانواده مثل طلاق و اعتیاد والدین و مسائلی از این دست تأثیر بسزایی در شکل‌گیری شخصیت اجتماعی بزهکار دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

1- ناهنجاری‌های اخلاقی و ضعف تقیدات دینی در جامعه

کودکانی که در یک محیط فاسد و ناسالم رشد و پرورش بیابند تحت تأثیر اطرافیان روحیات و شخصیت آنها شکل گرفته و هنجارها و ناهنجارهای همان محیط را الگو می‌گیرند. پرورش در محیطی که بی‌بندوباری جنسی و عدم رعایت قیود مذهبی از شاخصه‌های آن است شخص را به سمت انحرافات و جرایم جنسی سوق می‌دهد و نمی‌توان انتظار کنترل و رعایت تقوی را از تمام افرادی داشت که پیوسته در معرض تحریک چنین فضایی بوده‌اند. تأکید دین مبین اسلام بر حجاب و عفاف عمدتاً در راستای سالم‌سازی محیط اجتماعی بوده و سفارش اسلام بر کنترل صحیح روابط اجتماعی و حتی ارتباطات کلامی زن و مرد هوشمندانه و هدفمند بوده که در مبحث پیشگیری بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

اما در گسترش جرایم و انحرافات جنسی در جامعه جدای از ضعف تقیدات دینی و مذهبی نقش مشروبات الکلی و همچنین رسانه‌ها جدی و مؤثر است که به آن می‌پردازیم.

1-1- الکل

مرتکبین جرایم جنسی در برخی از موارد تحت تأثیر مصرف الکل بوده‌اند به طوری که گفته شده است «بیش از نیمی از جرایم جنسی مربوط به الکل است»[25] به طور کلی در جرایم خشن مثل قتل، ضرب و جرح، نزاع‌های دسته جمعی، و تجاوز به عنف مصرف مشروبات الکلی تأثیر جدی دارد. گفته شده است که در آمریکا در 34 درصد تجاوزات جنسی الکل تأثیر مستقیم دارد[26].

در کشور ما از میزان تأثیر الکل بر متجاوزین آماری در دست نیست لیکن برخی آمارها نشان می‌دهد که مصرف الکل در کشور ما علیرغم ممنوعیت شرعی و قانونی نسبتاً بالا است. در واقع کشف سالانه حدود 5/4 میلیون لیتر در کشور[27] نشان از تقاضای نسبتاً‌ بالای آن در کشور دارد. خصوصاً این که مشروبات در آنچه کشف می‌شود تنها بخش کوچکی از میزانی است که خرید و فروش می‌شود.

مشروبات الکلی علاوه بر تأثیری که بر روی دستگاه عصبی روانی افراد گذاشته و از طریق ایجاد اختلالات روانی تأثیر جدی در خشونت‌های جنسی دارد، با تحریک نیازهای جنسی مرتکب گرایش شخص را به رفتارهای جنسی خلاف قانون افزایش می‌دهد. در واقعی یکی از شاخصه‌های گسترش بی‌بند و باری و ناهنجاری‌های اخلاقی افزایش میزان مصرف مشروبات الکلی در جامعه است.

 

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته حقوق با موضوع عوامل بروز جرایم جنسی به عنف و راههای پیشگیری