فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

روانشناسی تفاوتهای فردی

اختصاصی از فایل هلپ روانشناسی تفاوتهای فردی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روانشناسی تفاوتهای فردی


   روانشناسی تفاوتهای فردی

امروزه توجه به آموزش و پرورش از شاخص‌های عمده وتوسعه جوامع انسانی محسوب می‌شود . یعنی کشور‌ها نه بر اساس رشد و توسعه اقتصادی بلکه بر اساس میزان توجه به آموزش وپرورش مورد ارزیابی قرار می‌گیرند . برای ارزیابی میزان توسعه آموزش و پرورش به میزان توجه آموزش و پرورش به امر تفاوتهای فردی دانش اموزان اهمیت داده می شود. همان گونه که می‌دانیم هیچ انسانی کاملاً شبیه به دیگری نیست . این تفاوتها در همه جا وبین همه انسانها تی در بین دوقلوها وحتی دوقلوهای هم شکم یکسان ملاحضه می‌شود . این تفاوتها به گونه‌ای است که به جرات می‌توان ادعا کرد به تعداد انسانها روی زمین یعنی شش میلیارد انسان استثنایی وجود دارند که در کنار هم زندگی می‌کنند . این مساله هم در تفاوت سر انگشتان انسان مشهور ایت و هم در حیطه‌های غیر مادی همچون ابعاد عاطفی ، احساسی ، روانی و شناختی ، البته این امری است که باید آن را به فال نیک گرفت چون ار رازهای خلقت است زیرا همین تفاوت‌ها وناهمسانی هاست که ادامه زندگی میسر می‌سازد از امام صادق (ع) نقل است که فرموده‌اند اگر قرار بود انسان‌ها با هم برابر باشند هر آینه هلاک می‌شوند .تفاوت‌ها موجب جدایی بین انسانها و در عین جال موجب آن است که هر فرد بر اساس ویژگی‌های خاص خویش رشد کند.

 

این فایل دارای 27 صفحه می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


روانشناسی تفاوتهای فردی

تحقیق در مورد معاد و برزخ

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد معاد و برزخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد معاد و برزخ


تحقیق در مورد معاد و برزخ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:51

 

  

 فهرست مطالب

 

 

نپذیرفتن از کم ظرفیتی است

 

منزل اول مرگ

 

روح نسبت به بدن داخل و خارج ندارد

 

کیفیت قبض روح

 

برزخ

 

برزخ عالمی میان دنیا و آخرت

 

حد وسط در نعمتها و نقمتها

 

عالم مثالی و بدن مثالی

 

تصویر در آینه با دو شرط

 

همه خوردنیها در یک خوردنی جمعند

 

شدت تاثیر و تاثر

 

قیامت

 

قیامت بحکم عقل

 

منکرین آخرت حکمت خدا را نفهمیده اند

 

معاد قابل شک نیست

 

راستگویان از قیامت خبر می دهند

 

بهترین دلیل امکان "وقوع" است

 

در معاد اعاده معدوم نیست

 

اقوای دلیل امکان وقوع است

 

برای سومین بار نیز جمع می فرماید

 

 

 

 

 

 

غیراز وحی, راهی ندارد

معاد از ماده عودب معنی برگشتن است چون روح دوباره به بدن برگردانیده می شود.

معاد از اصول دین مقدس اسلام و اعتقاد به آن واجب است که هر کس دوباره پس از مرگ زنده می شود و به جزای عقیده و عملش می رسد.

مساله معاد که ابتدایش مرگ و قبر و بعد برزخ و سپس قیامت کبری و پایانش بهشت یا جهنم است با این حواس ظاهری درک نمی شود هرچند اصل معاد به دلیل عقل ثابت است بتفصیلی که ذکر می شد لکن محال است کسی بتنهائی سر در بیاورد که بعد از مرگ چه خبر است غیر از وحی راه دیگر ندارد زیرا هر کس در هر عالم و مقام ست ادراکش از حدود آن عالم تجاوز نخواهد کرد مثلاً طفلی که در عالم رحم است محال است چگونگی و بزرگی عالم بیرون رحم را بفهمد و محال است بی پایانی فضا و موجودات آنرا دریابد همچنین کسی که در عالم ملک و اسیر ماده و طبیعت است چگونه می شود ملکوت را بفهمدکه باطن عالم ملک است و جایگاهش پس از خلاصی از این عالم می باشد و خلاصه خصوصیات عوالم پس از مرگ نسبت به کسی که در عالم دنیا است غیب است و برای شناختن آن جز تصدیق آنچه را که حضرت آفریدگار خبرداده راهی نیست.

 

خصوصیات معاد, ربطی بعقل ندارد

بنابراین اگر کسی بگوید از عقل ما دور است که پس از مرگ فلان طور شود اصلاً حرفش مورد قبول نیست چون خصوصیات آن ربطی به عقل ندارد و جمیع عقلا پشت به پشت هم بزنند از جزئیات جریانات عالم دیگر خبری نخواهند داشت چیزی که هست آنچه را که محمد (ص) و آل او فرموده اند ما هم تصدیق مینمائیم زیرا آن بزرگواران معصوم و محل نزول وحی حضرت آفریدگارند.

 

آیا مرده حرف می زند؟

با این بیان شبهاتی که بعضی از بیخردان می کنند معلوم شد که همه بی اساس است مانند اینکه میگویند کسی که مرد بدنش در حکم جماد است نظیر چوب خشک, دیگر سئوال و جوابش در قبرش چیست و ما اگر دهان مرده را پرکنیم و روز دیگر قبرش را بشکافیم و جسدش را ملاحظه کنیم خواهیم دید که چیزی از دهانش خارج نشده است (جواب این شبهه بزودی روشن می شود)

 

حکم رویا, تصدیق انبیاء است

حضرت موسی بن جعفر (ع) می فرماید بشر در ابتدای خلقت, رویا (خواب دیدن) نداشت و بعد خدا به او داد سببش آن بود که خداوند پیغمبری را برای دعوت و هدایت مردم زمانش فرستاد و او مردم ار به اطاعت و بندگی پروردگار عالم امر کرد گفتند اگر ما خدای را بپرستیم در برابرش چه داریم در حالیکه دارائی تو از ما بیشتر نیست آن پیغمبر فرمود اگر اطاعت خدا کنید جزای شما بهشت است و اگر معصیت کردید و حرف مرا نشنیدید جای شما دوزخ است گفتند بهشت و دوزخ چیست ؟

پس برای ایشان هر دو را توصیف کرد و شرح داد پرسیدند کی بآن میرسیم فرمود هنگامیکه مردید گفتند ما می بینیم که مرده های ما پوسیده و ریسیده و خاک می شوند و برای آنها چیزی از آنچه وصف کردی نیست و آن پیغمبر را تکذیب کردند.

خداوند احلام (خواب دیدن ) را برای آنها قرار داد در خواب دیدند که می خورند و می آشامند و حرکت می کنند می گویند می شنوند و غیره چون بیدار شدند اثری از آنچه دیده بودند ندیدند پس نزد آن پیغمبر آمدند و خوابهای خود را بیان کردند آن پیغمبر فرمود خداوند خواست حجت را بر شما تمام کند روح شما چنین است هنگامی که مردید هر چند بدنهای شما در خاک پوسیده شود ارواح شما در عذاب است تا قیامت (یا در روح و ریحان و ناز و نعمت)

نپذیرفتن از کم ظرفیتی است

 

لازمه عقل کثرت محتملات است (انما یعرف عقل الرجل بکثره محتملاته ) یعنی هر مطلبی که می شنود و و محال عقلی نباشد احتمال بدهد شاید صحیح باشد و اگر خبردهنده اش معصوم باشد بگوید حتما صحیح است. وقتی که کم عقل و جاهل است می گوید این حرفها چیست؟ نپذیرفتن دلیل بر کوچکی و کم ظرفیتی است که نمی تواند فوق طبیعت را دریابد مثل حیوان دوپائی است که اندازه ادراکش همین است خوردن و خوابیدن و با جنس مخالف جمع شدن است البته با خر و گاو هم اگر بگویند وقت مردن ملک می آید یا در قبر سئول و جواب می شود نمی تواند قبول کند چون حد ادراکش از شکم و فرجش نمی گذرد. چنانکه قبول مطالب عالیه مال بزرگی و وسعت روح است.

شرح مساله معاد بطور تفصیل اقتضاء ندارد آنچه که می شود از منزل اول تا آخر که در اخبار اهل بیت (ع) ذکر شده گفته می شود.

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد معاد و برزخ

تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید


تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:15

 

  

 فهرست مطالب

 

 

این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

 

اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.

 

حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می‏رسد.

 

مثال دیگری عرض می‏کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می‏شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می‏کند، یکی با محاسنش بازی می‏کند. اگر از کسی که این بازی را می‏کند بپرسید این کار را برای چه می‏کنی؟ می‏گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت می‏گیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می‏خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی می‏کند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا می‏آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می‏دهیم که اینها را «حکیمانه‏» تلقی می‏کنیم بعد می‏بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اثبات معاد از طریق توحید

تحقیق در مورد خلقت انسان

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد خلقت انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خلقت انسان


تحقیق در مورد خلقت انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:45

 

  

 فهرست مطالب

 

رابطه انسان با خود در قرآن

 

۱) رابطه انسان با خدا

 

۲) رابطه انسان با خود

 

۳) رابطه انسان با دیگران

 

۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار

 

  • نمونه‏هایی از رابطه انسان با خود در قران
  • تحلیل رابطه
  • روایت قیس بن عاصم
  • نفس در گرو عمل است
  • اصل بقاء عمل
  • نقش عمل بر صفحه نفس
  • شهادت انسان نسبت‏به خود
  • مسؤلیت انسان نسبت‏به خود
  • انسان حسابرس خویش است
  • دشمنی انسان نسبت‏به خود

 

 

 

 

 

گاهی انسان نسبت‏به خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند می‏فرماید: ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).

 

مسئولیت دین در زندگی انسان، تنظیم روابط انسانی است و روابطی که دین در زندگی انسان به تنظیم آنها می‏پردازد چهار نوع است:

۱) رابطه انسان با خدا

۲) رابطه انسان با خود

۳) رابطه انسان با دیگران

۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار

این روابط جنبه مثبت و منفی دارند. رابطه انسان با خدا گاهی به بندگی، توبه، تضرغ، اخلاص، حسن ظن، شکر و یقین متصف می‏شود و گاهی به کفر، انکار، استکبار و سوءظن. رابطه انسان با دیگران گاهی به تندی، زورگویی، ملامت، دشمنی، جنگ، بغض، خیانت و تنفر متصف می‏شود و گاهی به نرمی، بخشش، آسان‏گیری، تسامح، خدمت، دوستی، نیکی و امانت. رابطه انسان با اشیاء و افکار گاهی به افساد، تبذیر، تخریب و اهمال متصف می‏شود و گاهی به اصلاح، آبادانی، رشد و حفظ رابطه انسان با خود بعد از رابطه با خدا از مهمترین، پیچیده‏ترین، ظریفترین و دقیق‏ترین این روابط بشمار می‏آید. گاهی انسان نسبت‏به خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند می‏فرماید:

ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود. (احزاب;۷۲).

جاهل به خود و به ارزشهای خود، ظالم به خود است و گاهی انسان از کسانی است که خداوند خودش را به آنها نشان داده و آنها را به ارزشهای خویش واقف ساخته و به آیات خود آگاه نموده است.

چنانکه خداوند می‏فرماید:

«به زودی نشانه‏های خود را در افقها [ی گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است‏» (فصلت: / ۵۴). گاهی انسان ارزش خویش را شناخته به آن احترام می‏گذارد، و گاهی نفس خود و مواهبی را که خداوند در آن قرار داده کوچک شمرده و آن را حقیر می‏شمارد. گاهی از خود فرار می‏کند و به انواع کارهای بیهوده‏ای که باعث دوری وی از خود می‏گردد، روی می‏آورد، به مواد مخدر و خودکشی پناه می‏برد. گاهی می‏داند که چگونه با جدیت‏با واقعیت مواجه شود. گاهی با خود هماهنگ است و گاهی در رابطه‏اش با خود دچار آشفتگی و پریشانی است. گاهی دوست دار خود است و گاهی دشمن خود، گاهی به یاد خویش است و گاهی خود را فراموش می‏کند. گاهی بر خویشتن مسلط است و گاهی نفس بر او غالب است، گاهی در خود فرو می‏رود و گاهی عکس این حالت را دارد، گاهی خود را هلاک می‏کند و گاهی باعث احیاء خود می‏شود، خداوند می‏فرماید: «و جز خویشتن را به هلاکت نمی‏افکنند» (انعام: ۲۴)

گاهی با خود صادقانه رفتار می‏کند و گاهی به آن خدعه می‏زند، خداوند می‏فرماید: «ببین چگونه به خود دروغ می‏گویند و آنچه بر می‏بافتند از ایشان یاوه شد.» (انعام: ۲۴) گاهی به خطای خویش اعتراف نموده و خود را مورد انتقاد قرار می‏دهد، گاهی مغالطه می‏کند و خطاهای خود و هواهای نفسانی را نیکو جلوه می‏دهد، گاهی عنان نفس را در شهوترانی رها می‏کند و گاهی با تمام نیرو آن را تحت‏سلطه خویش قرار می‏دهد و از حدود الهی تجاوز نمی‏کند. گاهی در طلب راحتی و غرق در شهوات عنان نفس را رها می‏کند و گاهی با تحمل زحمت و مشقت در رشد و کمال آن می‏کوشد. گاهی خود را بالا می‏برد و گاهی خود را کوچک می‏شمارد، گاهی به حالت از خود بیگانگی دچار می‏شود، گاهی با آن مانوس و در خلوت تنهائی با تامل در خود لذت می‏برد و از این قبیل روابط مثبت و منفی با خود. از آنجا که رابطه انسان با خود غالبا ازظرافت‏خاصی برخوردار است، هنگامی که این رابطه منفی است‏خسارت آن را درک نمی‏کند. گاهی انسان در تجارت مال (کم یا زیاد) ضرر می‏بیند اما آن را احساس می‏کند و درصدد جبران بر می‏آید، لکن گاهی به خودش زیان می‏رساند - که از بزرگترین نوع خسارت به شمار می‏آید - و این خسارت پیوسته زیاد می‏شود تا همه وجودش را فرا می‏گیرد، «قسم به عصر که واقعا انسان دستخوش زیان است.» (و العصر) و باز می‏فرماید: «خودباختگان کسانی‏اند که ایمان نمی‏آورند.» (انعام: ۱۲) گاهی انسان به فرد دیگری غیر از خودش ظلم می‏کند در این صورت آن را احساس می‏کند و می‏کوشد از طریق نیکی و عدل آن را جبران کند، لکن گاهی به خود ظلم می‏کند اما آن را احساس نمی‏کند گاهی انسان بی‏گناهی را از بین می‏برد و به بزرگی گناه خود پی می‏برد، و گاهی خودش را هلاک می‏کند اما این گناه را درک نمی‏کند.

خداوند می‏فرماید: «از بین نمی‏برند جز خودشان را». ضرر ناشی از رابطه منفی انسان با خود، شبیه ضرری است که از رابطه منفی وی با خداوند به او می‏رسد. امروزه رابطه انسان با خود ضمن تحلیلهای روانی در دایره محدودی بررسی می‏شود. در حالی که اولین بار قران به این رابطه و اهمیت و ارزش آن در زندگی انسان اهتمام ورزید و انسان را به آن آگاه نمود، بررسی‏های روانی و انسانی تا کنون قادر به گشودن پیچیدگی این رابطه نشده‏اند. و قران این افق گسترده از روابط انسانی را گشود.

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خلقت انسان

تحقیق در مورد خلقت

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد خلقت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد خلقت


تحقیق در مورد خلقت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه18

 

بسم الله الرحمن الرحیم

خلقت عبس نیست

عالم را جهان گفتند چون پیوسته در جهش حیوتی است و دم به دم جهنده است از این معنی عارف تعبیر به تجدّد امثال در ماسوی الله می کند و حکیم به حرکت جوهری در طبیعت.

و حرکت منقسم بر دو نوع است: حرکت وجودیه و حرکت ایجادیه که در منظر عارف حرکت وجودیه و ایجادیه حرکت حبّی است مأخوذ از گنجینه ((کنت کِنزاً مَخفیا [خَفیاً] فأحببت أن أعرفُ فَخَلقتَ الخلق لکی أعرف)) حرکت وجودیه حرکت استکمالی است که انسان به کمال حقیقی برسد چه خلقت عبس نیست و هر نوعی در راه تکامل است و به کمال ممکن خود می رسد و انسان هم از این امکان مستثنی نیست. پس وصول به غایت انسانی برایش ممکن است و باید به فعلیّت خود برسد و آن به فعلیّت رسیده انسان کامل است پس با عنایت به اصل ((کنت کِنزاً مَخفیا [خَفیاً] فأحببت أن أعرفُ فَخَلقتَ الخلق لکی أعرف)) غرض از ایجاد نظام عالم ظهور و تجلی حق متعال در خلق خود_  اعنی انسان کامل _ است چه اینکه انسان کامل شجره وجودی را ثمر است و به قول حضرت علامه حسن حسن زاده آملی ((روحی فداه)):

یک درخت است نظام ازلی و ابدی                             آدم او را ثمر است و چه گرامی ثمری

این نه به این معناست که دیگر کائنات مظهر حق نیستند بلکه در نظام عالم جز وجود (حق) تجلی ندارد و وجود، مساوق با حق است یعنی هر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خلقت