فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودتحقیق درمورد تخت جمشید 23 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلودتحقیق درمورد تخت جمشید 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

تخت جمشید

تخت جمشید را می توان تقریباً همانند ارگ ها و یا دژهای حکومتی و سکونت گاهی ایران در دوران اسلامی دانست، زیرا پادشاهان یا حاکمان ایالت ها یا شهرهای بزرگ در ایران بر اساس شیوه ای کهن، فضاهای سکونت گاهی، حکومتی و تشریفاتی خود را غالباً درون محوطه ای محصور و دارای استحکامات دفاعی می ساختند که در برابر تهدیدها و مخاطرات خارجی و داخلی حتی الامکان در امان باشند. این گونه مجموعه ها که آن ها را دژ، کهندژ، قلعه یا ارگ می نامیده اند، افزون بر فضاهای سکونت گاهی، حکومتی و تشریفاتی، عرصه ها و فضاهای متنوعی برای برخی از انواع فعالیت های خدماتی و نظامی داشتند. چنین الگویی در طراحی شهری از دوران پیش از اسلام تا اواخر دوره قاجار در بسیاری از نواحی و مناطق سرزمین گسترده ایران وجود داشته است و تخت جمشید را چنان که داریوش در کتیبه ای به آن به عنوان یک دژ اشاره کرده است، باید نمونه ای از این گونه ارگ های سکونت گاهی - حکومتی - تشریفاتی دانست.

به عبارت دیگر تخت جمشید یکی از پایتخت های هخامنشیان بود که در ایامی که هوای منطقه پارس مناسب بود، در آنجا اقامت می کردند و البته مرام و آیین های بسیار کهن و با اهمیت نوروز از سوی حکومت هخامنشی در این جایگاه برگزار می شد.

باید توجه داشت که تخت جمشید مانند سایر ارگ ها یا دژها در میان بیابان و دور از مرکز سکونت گاهی نبود، بلکه آن را در کنار شهری آباد و بزرگ ساخته بودند. پروفسور کخ بر اساس مطالب نوشته شده در لوح های به دست آمده در تخت جمشید اظهار داشته که شهری بزرگ در دشت واقع در پایین صفه تخت جمشید به نام خوادایتشیه. وجود داشت که در منابع بابلی نیز به آن اشاره شده است. در  لوح های دیوانی عیلامی به خوادایتشیه و پارسه تقریباً به یک نسبت توجه شده است. البته در ابتدای ساختن صفه و بناهای تخت جمشید در لوح ها بیشتر از شهر خوادایتشیه به عنوان مقصد سفر یا محل استقرار رئیس تشریفات نام برده شده، زیرا هنوز در روی صفه، ساختمان و تأسیسات کافی ساخته نشده بود، اما به تدریج که در کارهای ساختمانی صفه تخت جمشید پیشرفت حاصل می شد، از پارسه بیشتر نام برده می شد.

بنابراین، الگوی ساختن تخت جمشید در کنار یک شهر مانند برخی دیگر از شهرهای ایرانی پیش از اسلام و همچنین در دوران اسلامی بوده است و آنجا را می توان نوعی ارگ یا دژ حکومتی - سکونت گاهی دانست که بخشی از امور حکومتی، سیاسی، اداری و اقتصادی امپراتوری هخامنشی در آنجا انجام می شد.

درباره چگونگی ساختن بناهای روی صفه هنوز اطلاعات روشن و جامعی به دست نیامده و انتشار نیافته است. البته کتیبه ای از داریوش درباره شیوه ساختن کاخی در شوش وجود دارد که گویای چگونگی انجام فعالیت های بزرگ ساختمانی در آن دوران است و می توان حدس زد که در ساختن تخت جمشید از همان شیوه استفاده شده است. متن آن کتیبه به نقل از کتاب معماری ایران، پیروزی شکل و رنگ چنین است:

این کاخ را من (داریوش) ساختم - زیور آن از راه دور آورده شد... زمین کنده شد تا به خاک سفت (کف سنگی) رسیدم وخندقی درست شد. سپس قلوه سنگ و شفته در آن انباشته شد. در طرفی به بلندی 40 ارش و سوی دیگر تا حدود 20 ارش. روی آن شفته کاخ بنا گردید. کند و کوب و انباشتن و خشت هایی که در قالب زده شد کار مردم بابل بود. الوار کاج از کوهی آورده شد که آن را لبنان گویند. مردم آشور آن را به بابل و مردم کارکه و یونانیان آن را از بابل به شوش آوردند. چوب یکا از گاندهارا و کرمانا آورده شد. زر از سارد و بلخ آمد و در اینجا روی آن کار شد. سنگ لاجورد گران قیمت و عقیق شنگرفی را از سغد آوردند و فیروزه را از خوارزم. سیم و آبنوس از مصر آمد. تزیینی که دیوارها با آن زیور یافته از یونان، عاج از اتیوپی و از هند و از رخج آورده شد ولی در اینجا روی آنها کار شد. سنگ هایی که در اینجا به صورت ستون درآمده سنگ آن را از شهری در الام به نام آبی رادو آوردند. سنگ بران و سنگ تراشان که آنها را ساختند از مردم سارد و یونان بودند. آنهایی که طلاها را به کار گرفتند مادی و مصری بودند. منبت کاران ساردی و مصری بودند. آنان که از عاج خاتم می ساختند بابلی و یونانی بودند. آن ها که به تزیین دیوار پرداختند مادی و مصری بودند. به یاری و لطف اهورامزدا کاخی باشکوه در شوش بنا نهادم. اهورامزدا مرا و پدرم و کشورم را از هر آسیبی نگه دارد.

چنان که از متن این کتیبه آشکار است، در ساختن بناهای بزرگ و مهم از مصالح و مواد غیربومی نیز استفاده می شد و در برخی از بخش های ساختمان از بهترین انواع سنگ، چوب و سایر مواد و مصالح اصلی و نیز مواد تزیینی شناخته شده در سرزمین های تابع امپراتوری هخامنشی بهره می بردند. افزون بر این از معماران، صنعتگران و هنرمندان اقوام غیرایرانی نیز استفاده می شد و به این ترتیب از همه یا بخش مهمی از تجربیات معماری و هنری آن دوران - در ایران و سایر سرزمین های


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد تخت جمشید 23 ص

دانلودتحقیق درمورد تخت جمشید 53 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلودتحقیق درمورد تخت جمشید 53 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

تخت جمشید

تخت جمشید (Ttakht -e- Jamshid) نام محلی پایتخت داریوش بزرگ است؛ که از لحاظ وسعت، عظمت و شکوه، مهمترین مجموعه باستانی هخامنشی در ایران است. این مجموعه بی نظیر در دامنه کوه رحمت (کوه مهر)، در مقابل جلگه مرودشت و 55 کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار دارد. یونانیان و به تبع آنها اروپائیان، گاهی آنرا "پرسه پلیس"، "پرسَپُلیس" (با کسر "پ" اول، فتح "سین" اول و ضم "پ" دوم) یا "پرسپولیس" (persepolis) می خوانند؛ اما نام تاریخی آن که در کتیبه های کاخ ها ثبت شده پارسَه (parsa) به معنای شهر مردمان پارسی است.

مسیر منتهی به تخت جمشید

آثار تاریخی به جای مانده در آن، از باشکوه ترین مجموعه های تاریخ ایران و جهان است. این بنا در زمان داریوش اول از پادشاهان هخامنشی در سال 518 قبل از میلاد به قصد ایجاد پایتختی آئینی در جلگه مرودشت، بر دامنه کوه مقدس رحمت (کوه مهر) بنیان نهاده شد و ساخت آن جمعا حدود120 سال به طول انجامید.

نمایی از تخت جمشید

مجموعه تخت جمشید به وسعتی حدود 135000 متر مربع و تماما از سنگ ساخته شده است. در میان سنگها از هیچ گونه ملاتی استفاده نشده اما در بعضی نقاط، سنگها را با بست های آهنی به نام دم چلچله ای به هم اتصال داده اند و از چفت هایی سربی استفاده کرده اند.

پله های وروردی به تخت جمشید

مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکانها،‌ ستونها، ‌و دو آرامگاه سنگی است. جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در ساختمان ها و مقبره های تخت جمشید وجود دارد که به طرز خارق العاده ای هماهنگ می باشند.

تصویری حیرت انگیز از تخت جمشید

در قسمت بالای تخت جمشید، در دامنه کوه رحمت؛ دو آرامگاه وجود دارد که آرامگاه اردشیر دوم و اردشیر سوم می باشد. تخت جمشید حدود دویست سال محل سکونت شاهان هخامنشی بوده تا اینکه در 330 پ.م. اسکندر مقدونی (که ایرانیان او را گجسته، بنفرین، پلید و دیو خو نامیده اند) آنرا سوزاند. تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی می دانند، عده ای دلیلش را جلب خوشنودی و ارضای بوالهوسی های "طائیس" روسپی مشهور آتنی توسط اسکندر دیو خو؛ و برخی این اقدام اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن (و معبد آرتیمیس در آن) بدست خشایارشا می دانند. البته آنوبانینی نظرات دیگری در این باره شنیده است؛ به طور مثال برخی بر این باورند که نابودی تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی روی نداده و حتی بر این باورند که پای اسکندر مقدونی هیچگاه به این منطقه نرسیده است.

نام اصلی این شهر پارْسَهْ بوده که از نام قوم پارسی آمده است. پارسه به همین صورت، در سنگ نوشته خشیارشاه بر درگاه "دروازه ملل" نوشته شده و در لوحه‌های عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر آگاهی کمی داشته‌اند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده و در جریان‌های سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمی‌گرفته است. علاوه بر این؛ احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبوده‌اند به این مکان‌ها رفت‌‌ و آمد کنند و همین عامل باعث گردیده در باب آن آگاهی‌های زیادی به دست نیاورند؛ آنچنانکه تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کمتر می‌توانستند در باب امام‌زاده‌های ایرانی تحقیق کنند.

نام مشهور تخت جمشید، یعنی پِرْسِهْ پُلیس (Perse Polis) ریشه غربی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْ‌پُلیس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپ‌ْتوُلیس Persep tolis لقبی است برای آتنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و "ویران‌کننده شهرها" معنی می دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پ.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد "شهر پارسیان" به کار برده است (سوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست، به صورت ساده‌


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد تخت جمشید 53 ص

دانلودتحقیق درمورد تاریخ اردکان

اختصاصی از فایل هلپ دانلودتحقیق درمورد تاریخ اردکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

جغرافیای اردکان

موقعیت جغرافیائی شهرستان اردکان :

شهرستان اردکان به عنوان پهناورترین شهرستان استان یزد ، در شمال این استان و در قلب کویر مرکزی ایران در مسیر بزرگراه تهران – بندرعباس قرار گرفته است ، این شهرستان از طرف شمال و شمال غربی به ناحیه کویر جندق و دشت طبس و نائین و از طرف مشرق و جنوب شرقی به کویر مرکزی ایران و شهرستان یزد و از طرف جنوب و مغرب به شهرستان میبد و باتلاق گاوخونی و کوههای منفرد کوتاه کویری محدود می شود . مساحت کل شهرستان اردکان 28945 کیلومتر مربع می باشد که از این مقدار 17% کوهستانی و 11% نیمه کوهستانی و 72% جاگه ای است و موقعیت جغرافیائی آن بین 31 درجه و 50 دقیقه تا 33 درجه و 25 دقیقه عرض شمالی و 53 درجه و 2 دقیقه تا 56 درجه و 20 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ می باشد ، ارتفاع شهر اردکان از سطح دریا بالغ بر 1035 متر است و ارتفاع متوسط این شهرستان از سطح دریا 1234 متر می باشد و بلندترین نقطه آن از سطح دریا کوه خونزا در خرانق می باشد که 3158 متر ارتفاع دارد و گوترین نقطه این شهرستان منطقه چاه افضل می باشد که ارتفاع آن به 750 متر می رسد .

سابقه تاریخی :

اکثر مورخین بنای اردکان را مربوط به بعد از اسلام می دانند و معتقدند که قبل از تولد حضرت رسول اکرم (ص) این منطقه جرئی از دریای ساوه بوده که در شب تولد آن حضرت خشک گردیده و بعداً اردکان در این محل احداث شده است . اما در ترجمه دائرة المعارف اسلامی بنای اردکان را مربوط به قبل از میلاد مسیح ذکر نموده اند : بطلمیوس در کتاب مشهور خود الجغرافیا این شهر را به زبان یونانی به نام « ارتاکاوا » ذکر کرده است و این سند در نوع خود منحصر به فرد می باشد .

در اطلس تاریخی ایران در نقشه شماره سه آن که مربوط به هزاره سوم و دوم پیش از میلاد می باشد نامی از اردکان برده شده است . اما به نظر مولف هیچکدام از آنها نمی تواند صحیح باشد و در اردکان هیچ اثر یا سندی که مربوط به قبل از اسلام باشد وجود ندارد .

رباط حاجی ابوالقاسم رشتی :

رباط یا کاروانسرای بزرگ و خوش طرحی که از آجر در وسط آبادی و بر کنار خیابان اصلی بنا شده و از آثاری است که چون به شکل و ترتیب رباطهای شاه عباسی ساخته اند جلب توجه می کند . رباط دارای بادگیر بلندی است که از فاصله دور مشخص شده است که نام واقف و بانی به خط نستعلیق در آن مذکور است ، بدین عبارت " هو الواقف علی السرائر ... و بعد وقف نمود قربه الی الله جناب سعادت ماب حاجی ابوالقاسم تاجر رشتی این رباط را برای انتفاع مترددین به نحو متعارف و برای حیازت خاکروبه و محلله آنجا که مضر انتفاعات مسلمانان نشود به این ترتیب که اولاً تعمیرات ضروریه رباط بشود و ثانیاً مصنعه ای « یک کلمه محو شده » جلو رباط که وقف است بر عامه مسلمانان از آب یا از آن اقسام انتفاعات منتفع شوند . « یک کلمه خوانده نشد » و کنند و همه را صرف تعمیر نمایند وجوه برر آب عقدا نمایند ، حتی اتمام کردن مصنعه فاطمه (( فاتحه )) خواند وابناالسبیل آنجا ، مقرر آنکه بدون اذن متولی احدی به جهت ضبط خاکروبه در آن تردد نکنند و تولیت آن را به جهت خود و سایر متولیان مزرعه قاسم آباد وقفی خود در قرب شهر به همان ترتیب قرار داد نمود ، و کان فی المحرم الحرام من شهور سنه 1262 " . این رباط مدتی در اختیار پاسگاه ژاندارمری عقدا بوده است و فعلاً در حال تعمیر اساسی می باشد .

حاجی ابوالقاسم رشتی از تجار مشهور عصر خود بود که خز یزد در بلاد دیگر هم شهرت داشت . مولف " دستور الاعقاب " « که رساله ای در سیرت و ذم حاجی میرزا آقاسی است » از او به نام شاخص یاد کرده است « راهنمای کتاب 4 : 477 » در " کتابچه موقوفات یزد " تالیف عبدالوهاب طراز موقوفات و خیرات و مبرات او بر شمرده شده است « فرهنگ ایران زمین ، جلد دهم » . اما در کتاب کاروانسراهای ایران که اشتباهاً این رباط را رباط اردکان نامیده است درباره آن چنین نگاشته است :

تاریخ 1233 هجری بدستور یک بازرگان ثروتمند یزد به نام ارباب قاسم رشتی تاجر یزدی ساخته شد . این کاروانسرا با آب انباری که در برابرش ساخته شده مجموعه زیبائی را تشکیل می دهد که بدون شک کار معمارانی است که از دسته کاروانسراهای نوع زواره الهام گرفته اند البته طرح بنا از نوع خانواده کاروانسراهای عهد صفویه است و همان خصوصیات را شامل است مانند دهلیز در مدخل کاروانسرا و اصطبل های اطراف کاروانسرا ولی از نظر فن ساختمان به پای بهترین کاروانسراهای همزمان خود نمی رسد . مثلاً برای پوشش چهار گوشه کاروانسرا در داخل اصطبلها ، سازنده این بنا نتوانسته است راه حل مناسبی پیدا کند و طاقی در این گوشه ها زده است بی تناسب و حتی خطرناک است . چون ناحیه اردکان تابستانها ی بسیار گرمی دارد از ایوانهایی که مجاور تالاری است بادگیری برای خنک کردن هوای اطاق برپا ساخته اند .

این کار در بیشتر ایالات ایران معمول است و ما راجع به بادگیرها و آب انبارها فصل بخصوصی را در این کتاب آورده ایم ضمناً چون مگس نیز دراین ناحیه فراوان است ترتیبی فراهم آورده اند که مستراحها نیز هواخور کافی داشته باشند . گذشته از خرابیهایی که در اثر عدم مهارت در ساختن بعضی از گنبدها ایجاد شده بنا بسیار خوب محفوظ مانده زیرا تمام آن از آجر است ، حتی پایه دیوارها . مدخل کاوانسرا بیش از اندازه ساده و محقر است و در ردیف بقیه قسمتهای ساختمانی این کاروانسرا نمی تواند قرار گیرد .

رباط یغمیش « یقمیش »

به فاصله چها فرسخ از شورآب در راه فرعی که به ورزنه « اصفهان » منتهی می شود رباطی مستحکم که گاه قلعه نامیده شد . به مساحت 3545 متر از سنگ و آجر قرار دارد که وضع ظاهری و عظمت بنا حکایت از اعتبار رباط و مرکزیت داشتن آن در دورانی می کند که راه اصفهان به یزد از ورزنه می گذشته یاغمیش بر سر آن راه واقع بوده است و ابتدای خاک یزد از یغمیش می شمرده اند صاحب جامع مفیدی « ج 3 ص 661 » در وصف این رباط می نویسد :

« به سر حد یزد و اصفهان در میان بیابان واقع است . جائی است خوفناک و مکانی است پروحشت در قدیم الایام قلعه ای ساخته بودند از سنگ رخام اما خرابی تمام در بنیان آن راه یافته بود . ایالت و شوکت پناه جانی خان قورچی باشی در زمان آن برجهای عالی ترتیب داد و در مساحت آن چاهی حفر نمود که مترددین از آن مستفیض می گردد و بانی آن را به دعا یاد می کنند . » وضع فعلی قلعه نیز موید نوشته صاحب جامع مفیدی است . یعنی دیوارهای قسمت قدیمی رباط همه از سنگ سرخ و بسیار محکم است و بعداً تعمیرات و مرمتهائی که در آن شده با آجر به انجام رسیده و مخصوصاً برجها و گاوپهلوهایی به آن الحاق شده است .

در کتاب یادگارهای یزد آمده است : سر در ورودی که در طرف دیوار شمالی است تماماً از آجر و احداث عصر صفوی است . دو برج متصل به سر در به محیط خارجی پانزده متر از آجر و یک گاوپهلو و جرز که حکم شمع و حمال برای دیوار دارد در همین سمت ساخته شده در زاویه دیوار سمت مغرب دو برج و در وسط آن یک برج سنگی هست و یک شمع آجری هم در همین سمت دیده می شود .

در دیوار سمت چپ مشرق دو برج سنگی اصلی و دو گاوپهلوی آجری متصل دیده می شود بلندی دیوارها قریب 9 متر است بالای سر شاه نشین برجی از آجر به بلندی سه متر ساخته است و در همانجا سه سوراخ تعبیه شده که جای ریختن روغن داغ و آب جوش بوده است . دو متر از سر دیوار برجهای اطراف قلعه از آجر ساخته شده . در داخل رباط صفه ها و عقب سر آنها طویله و اصطبلها همه از آجر بنا گردیده و بطور کلی این رباط از حیث استحکام و استواری از رباط مهم و نسبتاً سالم صفحات یزد و از لحاظ نقش و طرح هم استادانه و خوش کار است .

در حال حاضر این رباط جهت پرورش مرغ گوشتی استفاده می گردد و همین امر باعث شده تا کمی از خرابی این رباط با عظمت جلوگیری بعمل آید اما در عین حال ویرانی در بعضی از قسمتها مخصوصاً ضلع جنوبی رخنه نموده و اگر در ساهای آینده نزدیکی به سرنوشت رباط خرگوشی که ذکر آن خواهد آمد دچار خواهد شد .

رباط خرگوشی

این رباط که از بناهای خیر و استوار شاه عباس صفوی است نزدیک باتلاق گاوخونی و یر سر راه قدیمی واقع شده که امروزه حدود چهارده فرسخ است چون راه یزد به اصفهان از معبر قدیم به مسیر کنونی تغییر یافته اهل تحقیق گذارشان بدین رباط نیفتاده است و فرنگی ها هم ذکری از آن در کتب اساسی معماری و باستانشناسی ایران نکرده اند . از این رباط در تاریخ عالم آرای عباسی یاد شده است .

اسکندر بیک ترکمان ذیل مقاله یازدهم از صحیفه اول بعنوان آثار خیر شاه عباس می نویسند . « ... و رباط گاوخونی و رباط دیگر در بیابان خرگوشی مابین ورزنه رودشتین اصفهان و ندوشن یزد که همیشه از بیم قطاع الطریق محل خوف و خطر مترددین بود و حالا امن است ... » « ص 1111 ، چاپ تهران 1335 » .

بیابان خرگوشی بیابانی است برر کناره شرقی و جنوبی گاوخونی و رباطی که در آن ساخته شده به همان نام محل نامیده شده است این رباط ده فرسخ تا عقدا فاصله دارد و راه آن از جلیل آباد جدا می شود .

رباط بسیار عالی و بزرگ و معتبر و تمام از سنگ و آجر ساخته شده است و طول و عرض آن حدود 8080 متر است متاسفانه بعلت انحراف راه و بی مصرف ماندن رباط ، چوپانان و ساربانان قسمتهای زیادی از آن را خراب کرده اند و تقریباً رو به انهدام است . این رباط از بزرگترین و زیباترین و خوش طرح ترین رباط های عصر صفوی است رباطهایی که در اطراف سیاه کوه « مشهور به عین الرشید و قصر بهرام نزدیک ورامین » ، اصفهان و جز اینها دیده ام هیچ یک بدین پایه نیست و بسیار افسوس که ویرانی در ارکان آن چنگ انداخته است . وضع ساختمانی رباط بدین شرح است :

در دوره اصلی رباط اصطبل و جلو آنها حجرات و پیش اطاقها صفه ها قرار دارد .

در داخل رباط بر دست چپ بدنه دیوار ورودی سنگ سیاه رنگی نصب بوده است که فعلاً در یکی از ادارات اردکان نگهداری می شود و این عبارت بر آن نقر شده است « هو الله سبحانه ،


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد تاریخ اردکان

دانلودتحقیق درمورد تاریخچه شهرهای اصفهان، کرج، تهران، مشهد لرستان

اختصاصی از فایل هلپ دانلودتحقیق درمورد تاریخچه شهرهای اصفهان، کرج، تهران، مشهد لرستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

اصفهان

سرزمین اصفحان حدود 2600 سال پیش بخشی از سرزمین ماد بود. بعضی از پژوهشگران عقیده دارند که نام این سرزمین در روزگار هخامنشیان گابه یا گی بوده است و پاراتیکا، که آن را فریدون امروزی می دانند، از نواحی مشهور و آباد آن بوده است. در روزگار اشکانیان، سرزمین اصفحان یکی از استانهای بزرگ کشور بوده است.

دردوره ساسانیان نیز سرزمین اصفحان استانیمهم به شمار می آمد و محل زندگی اعضای هفت خاندان ایرانی بود که شغلهای مهم حکومتی داشتند. همچنین شهرر اصفحان مرکز سپاه بود.

مسلمانان عرب در روزگار خلافت عمر، خلیفه دوم، اصفحان را تسخیر کردند و از آن پس، تا قرن چهارم هجری قمری این سرزمین زیر فرمان خلفای عرب بود. آن گاه، نخست،زیاران وآل بویه به سلطه اعراب براین سرزمین پایان دادند وبه آبادی آن همت گماشتند .

قرارگرفتن اصفهان درمرکزایران ،حاصلخیزبودن خاک وآبادانی آن سبب شده است که همه حکومتهای ایرانی به آن توجه کنند ومهاجمان خارجی نیزبه این سرزمین وبه ویژه شهراصفهان بتازند وآن راتصرف کنند.درقرن پنجم هجری قمری اصفهان زیرفرمان سلجوقیان بود. پس ازسلجوقیان، خوارزمشاهیان ،مغولان،ایلخانان،آل مظفر ،وسپس تیموریان دراصفهان فرمانروایی کردند. درحمله امیرتیمور به اصفهان دهها هزارکشته شدند.

پادشاهان صفوی به سرزمین اصفهان وشهرهای آن توجه وعلاقه بسیار نشان دادند.شهر اصفهان ،در دوره صفویان آبادی ورونق بسیار یافت.

پس ازسقوط صفویان سرزمین اصفهان رونق وشکوه پیشین خودرا تااندازه ای ازدست داد. بااین همه، استان وشهر اصفهان همواره ازاهمیت بسیاری برخورداربوده است.

ازتمدن وفرهنگ تاریخ چندهزارساله اصفهان بناها ونشانه هایی برجای مانده است .که بیشترآنها در شهر اصفهان جای دارند. پل شهرستان ،آتشگاه،ودوسرستون سنگی ازروزگارساسانیان ،مسجدجامع، کنیسه عمو شعیا،کلیسای وانک جلفا،کاخهای چهلستون ،هشت بهشت ،عالی قاپو،پلهای مارنان،الله وردی خان ،وخواجو،مسجدامام (ره) ،مسجدشیخ لطف الله ،مدرسه چهارباغ ،منارجنبان ازبناهای مهم اصفهان هستند.

مسجدجامع نایین،مسجدجامع اردستان ،مسجدجامع نطنز،بقعه ومسجدپیر بکران ،ویرانه های قلعه خان لنجان،سدشاه اسماعیل ،امامزاده هفده تن ،وپل قاضی زید درگلپایگان ،باغ فین کاشان ،کاروان سرای مهیار ،وبسیاری بناها وآثاردیگر،درگوشه کناراصفهان یاد آور تاریخ دراز این سرزمین هستند.

کرج

ویژگی تاریخی

در فرهنگ ما پیرامون وجه تسمیه کرج ذکر نشده است. لذا در صورتیکه کرج از لغت «کاواک یا کاوک» به معنی میان تهی باشد منظور شهری است که در میان دره ای واقع شده است. اگر کرج از لغت «کراج» به معنای بانگ بلند یا فریاد اخذ شده باشد نیز با سابقه باستانی آن ارتباط پیدا می کند زیرا محتملاً کرج مبدأ خبری بزرگ جهت رگا (ری) بوده که در ایام تابستان در تپه آتشگاه و کوههای مرادتپه و کلاک کرج برای خبر رسانیدن و دیده بانی


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد تاریخچه شهرهای اصفهان، کرج، تهران، مشهد لرستان

دانلودتحقیق درمورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی

اختصاصی از فایل هلپ دانلودتحقیق درمورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

 

جموعه بسیار ارزشمند و زیبای بقعه شیخ صفی للدین اردبیلی یکی از ۱۰ اثر باستانی مهم کشور به شمار می رود. بنای ابتدائی بقعه به قبل از اسلام بر می گردد .این بنا در سال ۷۳۵ هجری توسط شیخ صدرالدین موسی فرزند شیخ صفی بنا شده و در طول زمان و به ویژه در دوران حکومت صفوی مورد احترام شاهان صفوی بوده است .

این مجموعه شامل ۸ بخش اصلی , مسجد جنت سرا , قندیل خانه , حرم خانه , چینی خانه , چله خانه , گنبد الله الله , شهید گاه می باشد . 786

( وفات 735ه.ق)

 شیخ صفی الدین ابوالفتح اسحق بن شیخ امین الدین جبرائیل اردبیلی(650-735ه.ق) عارف و صوفی مشهور ایرانی ، که سلاطین به سبب انتساب به نام او به صفویه یا صفویان موسوم شده اند . صفی الدین پسر سلطان جبرائیل بود و در اردبیل  به دنیا آمد . شیخ صفی الدین اردبیلی از عارفان نامی عهد اولجایتو و پسرش ابوسعید بهادر خان بود که با مریدان خود در آن ایام کلخوران قریه ای در یک فرسنگی اردبیل در اطراف  مقبره ی پدر خود می زیسته . نسب او را به امام موسی کاظم (ع) می رسانیده اند . او که از مریدان شیخ زاهد گیلانی بوده در گیلان و آذربایجان غربی و موقان و اران مخلصان بسیار داشته و بی نهایت محترم می زیسته است مخصوصاً خواجه رشید الدین فضل الله همدانی وزیر در رعایت جانب احترام او می کوشیده و هر ساله برای مخارج خانقاه او در اردبیل نوشته و به او توصیه می کند که در معامله ی خود با  مردم اردبیل چنان کند که شیخ صفی الدین از او راضی و شاکر باشد .پیش از رسیدن به این مقامات، صفی الدین اسحق جوان ، ویژگی های خود را داشت . ابن بزار اردبیلی که کتابی در ترجمه ی احوال و اقوال و کرامات او نوشته و پژوهشگران آن را مأخذی معتبر می شمارند، می نویسد صفی الدین در جوانی از بابت زیبایی و حسن صورت چنان بود که او را " یوسف ثانی " لقب داده بودند  و"... به سن بلوغ نا رسیده زنان در عشق او دست ها می بریدند " ولی " دل مبارک او از ایشان می رمید " و این حسن صورت در دوران بلوغ به مرتبه ای که اولیاءالله " وی را پیر ترک خواندندی " و " جماعت طالبان او را زرین محاسن می گفتند " . به هر حال در جوانی به عزم ملاقات یکی از عارفان نامی موسوم به شیخ نجیب الدین بزغش شیرازی قصد آن شهر کرد . ولی پیش از رسیدن شیخ نجیب الدین بزغش وفات یافته بود . پس صفی به خدمت برخی دیگر از شیوخ شیراز ، ازجمله به قولی به خدمت شیخ سعدی  رسیده پس از آن به عزم دیدار شیخ تاج الدین ابراهیم ملقب به شیخ زاهد گیلانی به گیلان رفت، و به حلقه ی ارادتمندان او در آمد ، و تزدیک به 25 سال در خدمت وی به سر برد . و دختر شیخ بی بی فاطمه را به زنی گرفت و شیخ صدر الدین پسر و جانشین شیخ صفی الدین از همین دختر بوده است . پس از آنکه شیخ زاهد " مکفوف " شد و رخت به جهان دیگر کشید، صفی الدین جانشین او شد و مریدان و معتقدان بسیاری یافت . ابن بزاز که در گفتارهای خویش درباره ی او از اغراق فروگذار نکرده درباره ی همین موضوع یعنی کثرت معتقدان و مریدان شیخ ، ضمن مقایسه ی آنها نسبت به لشکر امیر چوپان، از قول امیر چوپان خطاب به شیخ صفی می نویسد :

"... از آب آمویه تا حدود مصر و از سواحل هرمز تا باب الابواب که اقصی حدود این مملکت و من گردیده ام هر جا و نواحی اطراف که رسیده ام مریدان شیخ را دیده ام که به این حِلیَه وَ زِیّ مَتَحَلِی و مُتَزَی اند و آوازه ی ذکر او در اطراف انداخته اند ".

هر چند که در عمل ، می توان شیخ صفی الدین را پایه گذار دودمان صفوی بشمار آورد که مذهب اثنی عشری را به عنوان مذهب رسمی کشور تبلیغ کردند و رواج دادند ، ولی صفی الدین رسماً خود یک سنی شافعی بوده . با این همه ، با در نظر گرفتن آب و هوای آشتی گرایانه ی مذهبی دوره ی حکومت مغولان در ایران ، روی این مطلب تأکید زیادی نمی توان کرد .

به هر حال ، تحت رهبری صفی الدین ، با وجود مخالفت ها و کارشکنی های فرزندان شیخ زاهد و پیروان او، نام فرقه ی زاهدیه ، زیر نام جدید صفویه ظاهر گشت و از صورت یک فرقه ی صوفیانه به سبب وسعت و اهمیتی که یافته بود به شکل نهضتی مذهبی در اردبیل شکل گرفت و به صورت دعوتی در سراسر ایران ، سوریه و آسیای صغیر پراکنده شد ، و حتی به سیلان نیز رسید . صفی الدین ، حتی در دوره ی حیات خود تأثیر سیاسی بسیاری بر جای نهاد و به ویژه تعیین صدرالدین موسی پسرش به جانشینی خود این مطلب را آشکار می سازد زیرا وی مصمم بود که قدرت سیاسی را در داخل دودمان صوفی حفظ کند .

از شیخ صفی الدین اردبیلی کتاب مستقلی بر جای نمانده است ، ولی مطالعه ی باب چهارم از کتاب ابن بزاز که " اختصاص به تفسیرهای عرفانی وی از آیات قرآنی و احادیث نبوی " دارد نشان می دهد که او گذشته از سیاستمداری و زعامت و مرشدیت مردی عالم و فاضل و حتی شاعر بوده است . در این تفسیرها وی به اشعار سنایی ، عطار، عراقی ، مولوی و سعدی استشهاد می کند .

۩  عارفانه ها 

۞ سوال کردند از آیت " یا اَیَّتها النفسِ المطمئنة ارجعی االی رَبِکِ راضیةً مرضیةً ، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ( فجر آیات 27- 30) مراد به این بهشت مضاف با حق تعالی چیست ، و آن بهشت کدام است ؟

شیخ فرمود: که نفس مطمئنه را دو صفت است ؛ صفت راضیه و صفت مرضیه . و بهشت دو نوع است : خاص و عام . بهشت عام آن است که در آنجا اکل و شرب و شهوت است و آن از بندگان عام است که مستوجب آن باشند ، اما بهشت خاص مضاف " و ادخلی جنتی " با حق تعالی ، از آن بندگان خاص است و آن لقاء و وصال و مشاهده است که در آنجا اکل و شرب و شهوت را مدخلی نیست .

۞ در تحقیق این بیت عراقی :

گنج در جای خراب اولی تر است / گنج بود او ، در خرابی زان نشست فرمود: عادت باشد که گنج در جای خراب نهند تا کسی که محرم نمی بود بدان پی نبرد . پس حق تعالی گنج اسرار خود را در خرابه ی خاکی انسان نهد تا کسی که محرم نبود بدان پی نبرد و هر چه خرابه باشد شکسته باشد که " انا عندالمنکسرةِ قلوبهم لاجلی" و حق تعالی را نظر با شکسته دلان است ، لاجرم گنج اسرار خود در دل های شکسته نهاده ....

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی