فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله به سوی نسل بعدی جمعیت و الگوهای برنامه ریزی آموزشی

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله به سوی نسل بعدی جمعیت و الگوهای برنامه ریزی آموزشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


در سالهای اخیر از اهمیت آموزش به عنوان سرمایه گذاریهای لازم برای توسعه اقتصادی کاسته نشده است. بدون آموزش، توسعه در مفهوم واقعی کلمه ممکن نیست تنها آموزش است که می تواند مهارتهای لازم برای رسیدن به رشد پایدار اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی را ایجاد کند. اکنون نیز این اظهارنظر، ورود به دهة 90، همانند آنچه که در اوایل دهة60 بوده است صحیح می باشد. کنفرانس جهانی آموزش که در سال 1990، در بانکوک برگزار می شود بر این تعهد مستمر و نفع در آموزش به عنوان استراتژی توسعه تأکید می کنند. علیرغم دستاوردهای گسترده آموزشی در تمام حوزه های جهان در حال توسعه مشکلات جدیدی علی الخصوص در آفریقا پابرجاست. اگرچه در طی دهه 70 نام نویسی با نرخی بالاتر از رشد جمعیت در حال افزایش بود اما، در سالهای اخیر نرخ نام نویسی در برخی از کشورها شروع به کاهش کرده است به نحویکه درصد کودکان در سن مدرسه رفتن در مدارس شروع به کاهش کرده است (در برخی از کشورهای آفریقایی حتی نام نویسی های مطلق نیز در حال کاهش است). در دیگر بخشهای جهان اگرچه (نرخ) نام نویسی ها همچنان بالاست اما کیفیت آموزش (به جهت اینکه) منابع به طور مداوم کمتر و کمتر بسط داده می شوند تنزل کرده است. اکنون وضعیت فعلی بدین مفهوم است که برنامه ریزی آموزشی دقیق بیش از هر زمان دیگری با اهمیت است. یکی از راههایی که برنامه ریزی آموزشی می تواند بهبود یابد از طریق استفاده از الگوهاست. الگوها اگر به طور صحیح، توسعه یافته به کار برده شوند می توانند ابزار قدرتمندی باشند که به برنامه ریز آموزشی اجازه می دهند وضعیت فعلی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و تأثیرات سیاستهای جانشین را بررسی کند اکنون اگر از بین نرفتن دستاوردهای آموزشی که در گذشته بدست آمده اند (مدنظر است)، اختصاصی کارای (مؤثر) منابعی که به طور فزاینده کمیاب می‌شوند در بخش آموزش در درجه اول قرار دارد. در حالیکه آموزش همچنان با اهمیت است، مشکلات رشد جمعیت و توسعه سیاستهای جمعیتی و برنامه های تنظیم خانواده متشابهاً با اهمیت هستند. بعد از یک دورة مقاومت، علی الخصوص در آفریقا، نسبت به این عقیده که نرخ های پایین رشد جمعیتی می تواند بر توسعه اقتصادی سودمند باشند،‌ در حال حاضر بسیاری از کشورها پذیرفته اند که تنظیم خانواده استراتژی لازم و ضروری برای توسعه است. اکنون تکنیک‌های طرح ریزی جمعیتی و الگوهای اکونومیک – دموگرافیک ابزارهای تصدیق شده ای برای ادغام جمعیت در برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل سیاست به طور طبیعی در بردارندة نوعی از سنجش آموزشی است. هنوز، علیرغم اهمیت آموزش و جمعیت، روشهایی که اغلب در الگوهای آموزشی – جمعیتی مورد استفاده قرار می گیرند در ده – پانزده سال گذشته تغییر نکرده اند به ندرت پیشرفت تکنیکی در اسباب برنامه ریزی آموزشی ساخته شده است. در بهداشت، جمعیت و دیگر بخشهای اجتماعی پیشرفتهای ایجاد شده و تکنیک های نوینی مورد استفاده قرار می گیرد اما در آموزش این چنین نیست. اغلب پیشرفتی که بدست آمده است شامل رایانه ای کردن تکنیک های موجود با استفاده از ریز پردازنده ها بوده است. این یک توسعه با اهمیت است چرا که آن تکنیک ها را در کشورهای در حال توسعه برای برنامه ریزان قابل دسترس تر نموده است. حتی در انجمن مثلث پژوهش (reaserch Triangle institut) تحت پژوهش و اجرای بنیادین در پروژة سیستمهای آموزشی در حال توسعه که بوسیله usIAD حمایت شده که در آن الگوهای نوین مختلف و ابزارهای برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل سیاست آموزشی توسعه یافته بودند. الگوی پایه طرح ریزی های آموزشی که در دستورالعمل های یونسکو که در دهة 70 توسعه یافته اند پابرجا مانده است. دیگر حوزه ای که در آن برنامه ریز آموزشی گرفتار می آید دسترسی به داده های جدید و معتبر است اغلب در اکثر موارد داده های جمع آوری شده برای برنامه ریز و سیاستگذار ناکافی هستند در مقایسه با دیگر بخشهای اجتماعی داده ها در بخش آموزشی حتی در فقیرترین کشورها نسبتاً خوب هستند. با وجود این در سالهای اخیر نوع داده های جمع آوری شده و روشهای تجزیه و تحلیل و ورود داده ها تغییر چندانی نکرده اند. برخی پیشرفتها از رهگذر توسعه مدیریت آموزش سیستمهای اطلاعاتی (EMTS) در برخی از کشورها مانند بوتساوانا، مصر، اندونزی و پاکستان حاصل شده است. با وجود این ملزومات داده ای نسل بعدی الگوهای برنامه ریز آموزشی که ذیلاً مورد بحث قرار گرفته هم اکنون حتی بوسیله خبره ترین پروژه های (EMTS) مورد توجه قرار نگرفته اند. نهایتاً اینکه اغلب الگوهای آموزشی جدای از دیگر بخشهای اجتماعی و اقتصادی توسعه داده و اجرا می‌شوند برای اجرای یک سیاست جدی این که یک اشتباه است شاید هیچ بخشی نسبت به دیگر بخشها از آموزش مهمتر نیست نه تنها آن دیگر بخشها را تحت تأثیر قرار می دهد بلکه از دیگر بخشها نیز تأثیر می پذیرد. از اینرو بازار کار هم بوسیله پیشرفت آموزشی تعیین می شود و هم آنرا تعیین می کند. برنامه های بهداشتی شامل تنظیم خانواده بوسیلة آموزش تحت تأثیر قرار می گیرد. الگوی کاملتری که چنین تعاملاتی را مورد توجه قرار می دهد نه تنها قادر خواهد بود که بخش آموزش را با دیگر بخشها مرتبط کند، بلکه همچنین می تواند روابط بالقوه میان آموزش و دیگر بخشها را نشان دهد مطالعات هزینه – فایده آموزشی می تواند برای نشان دادن تأثیرات کمی و همچنین تأثیرات معمول کیفی آموزش در چارچوبی کلان را گسترش دهد. این مقاله تکنیک های استاندارد برنامه ریزی آموزشی را بررسی می کند و استدلال می کند که نه تنها چنین تکنیک هایی برای تجزیه و تحلیل سیاستی ناکافی هستند بلکه حتی به سختی برای اهداف آموزشی کافی هستند الگوهای آموزشی باید دستخوش یک دگردیسی مشابه آنچه که نسبت به الگوهای Economic Demografic طی دهه‌های 70 و 80 اتفاق افتاد، گردد. آن الگوها به منظور مرتبط ساختن رفتار Demografic پایه به متغیرهای Sosio Economic بسط یافته بودند که در عوض بوسیله متغیرهای جمعیتی تحت تأثیر قرار گرفته بودند این تغییر در الگوهای آموزشی داده های بهتر، تحقیقات بیشتر و اشکال جدیدی از الگوهای آموزشی را در بر خواهد گرفت. بعلاوه تلفیق الگوهای آموزشی بهتر با الگوهای جمعیتی، بهبود عمده ای در برنامه ریزی آموزشی و تجزیه و تحلیل سیاستی را نشان خواهد داد.
الف) بازنگری مختصری از الگوهای برنامه ریزی آموزشی فعلی یا جاری
منظور از الگوهای برنامه ریزی آموزشی الگوهایی است که می تواند برای طرح ریزی نام نویسی دانش آموزان در سطوح مختلف سیستم آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. بعلاوه الگوهای آموزشی ممکن است در بردارندة اجزای هزینه ای شامل اجزای طرح ریزی عرضه و تقاضای معلمین باشد. به طور طبیعی الگوهای آموزشی ملزومات یک سیستم جهت تداوم با این پیش فرض که وضع موجود تغییر نخواهد کرد را طرح ریزی می کنند، به عنوان مثال (الگوها) شمار یا تعداد دانش آموزانی که در سیستم خواهند بود را به شرط استمرار نرخهای نام نویسی فعلی طرح ریزی می کنند یا تعداد معلمین لازم را در صورتی که نسبتهای معلم به دانش آموز فعلی تغییر نکند را طرح ریزی می‌کنند. اگرچه چنین الگوهایی می توانند تغییرات بیرونی در برخی از پارامترهای مبنایی برای اجرای تظاهرها را تطبیق دهند هیچ رفتاری در این سیستم الگوسازی نمی‌شود. گسترده‌ترین تکنیک برنامه‌ریزی آموزشی مورد استفاده الگوی مقطع‌گذار است (grade transition model).
این الگو تعداد دانش آموزان را با استفاده از نمره ورودی، تکرار کننده دودین و نرخهای ترک تحصیل (نرخهای گذار، طرح ریزی می‌کند) شرح مختصری از این تکنیک در شکل 39 ارائه می شود.
دگرگونیهای بیشماری در الگوی پایه نمره –گذار وجود دارند شامل نسخه ای برحسب سن و نسخه ای که در آن تکرارکنندگان به طور جداگانه (علامت گذاری ) نشان دار می شوند. برخی از متغیرها رویدادهای دموگرافیک مانند مرگ و مهاجرت را آشکار می کنند. الگوی نمره – گذار متشابه تکنیک طرح ریزی جزء – گروه – جمعیت است.
در این سیستم تولدها با ورودیها و مرگها با ترک تحصیلشان نشان داده می شوند. تکرارکننده ها مهمترین تفاوت هستند، زیرا متأسفانه تکرار سنی (eage reption) صورت نمی پذیرد. به همین خاطر این یک تکنیک طرح ریزی است و خود را در اختیار تغییرات رفتاری در سیستم قرار نمی دهد. دیگر تکنیکی که اغلب برای طرح ریزی نام نویسی دانش آموزان بوسیله نمره مورد استفاده قرار می گیرد روش نمره – نسبت نامیده می شود (Grade ratie method)
این روش نرخهای ترک تحصیل یا تکرار کنندگی را مورد استفاده قرار نمی دهد. بلکه پارامتر واحدی برای پیشرفت دانش آموزان از یک نمره به نمره دیگر را مورد استفاده قرار می دهد. اگر پارامتر بزرگتر از یک باشد، بدین مفهوم است که تعداد تکرارکنندگان بیشتر از تعداد ترک تحصیل کنندگان است و بالعکس، اگر کمتر از یک باشد. این روش یا متد این مزیت را دارد که مستلزم داده های کمتری نسبت به الگوی نمره‌گذار است. اما این عیب را دارد که رفتار مبنایی یا پایه در سیستم پنهان است در حقیقت در این روش ناتوانی علامتگذاری تکرار و حذف و یا ترک تحصیل یک اشکال جدی است. مانند هر تکنیک طرح ریزی دیگر پایایی پیش بینی ها صرفاً به همان خوبی پارامترها و داده های دورة زمانی پایه ای است که به آنها وارد می شود. اشتباهات کوچک یا تغییرها در پارامترها می تواند تأثیرات شگرفی بر نتایج طرح ریزی داشته باشد. برخی اوقات بدست آوردن آگاهی از ارقام دورة زمانی پایه ممکن است مشکل باشد اما تخمین ها می توانند زده شوند تخمین نرخهای آینده مشکل آفرین هستند به طور طبیعی برنامه ریز به ثابت نگه داشتن نرخها در ارزش عددی دورة زمانی پایه یا تجزیه و تحلیل روندهای گذشته در پارامترها و تعمیم آنها به زمان حال متوسل می شود جایگزینی سوم برقراری برخی اهداف و درج میان مقادیر دورة زمانی پایه و مقادیر هدف است. در حالیکه اجازة تغییر نرخها با برخی روشها در طی دورة زمانی طرح ریزی بهبودی نسبت به ثابت نگه داشتن آنها است اما بسیاری از مسایل سیاستی مبنایی همچنان نادیده گرفته می شود.
ب) استفاده از الگوها برای تجزیه و تحلیل سیاستی در مقابل برنامه ریزی.
پارامترهای اساسی در متدهای مقطع -گذار و نسبت- نمره بیرونی هستند همانند طرح ریزی های جمعیتی اگر تمام آنچه را که برنامه ریز خواهان انجام آن است طرح ریزی نام نویسی دانش آموزان بر مبنای نرخهای مفروض باشد، این یک مشکل نیست. با وجود این، برنامه ریزان آموزشی و علی الخصوص سیاستگذاران اغلب به تأثیرات درونی و بیرونی سیستم آموزشی که پارامترها را معین می کنند علاقه مندند. اگرچه آگاهی از حجم تغییرات در نام نویسی در نتیجة تغییر نرخ تکرار یا ترک می تواند به شدت برای وزراء قابل توجه باشد (یک مشکل برنامه ریزی)، اما آنها اغلب نسبت به چگونگی تغییر این نرخها علاقه مندتر هستند (مشکل سیاسی). از اینرو مدل آموزش ایده آل این نرخها را به عنوان متغیرهای درونی فرض خواهد نمود به علاوه نرخها باید حداقل به طور غیر مستقیم توسط سیاست تحت تأثیر قرار گیرد. مدلهای طرح ریزی جمعیتی چند سال پیش تر از آنچه که سازندگان مدل نسبت به درونی کردن نرخ زاد و ولد، مرگ و میر و مهاجرت که پارامترهای اساسی در چگونگی تجهیز چنین طرح ریزی هایی هستند دگردیسی مشابهی را تجربه کردند. مدلهای جمعیتی با نرخهای اساسی درونی ساختاربندی شده و به مدلهای اقتصاد کلان مرتبط شدند که برونداد تعیین کننده های نرخ های دموگرافیک را در پی داشت. این عمل مطالعة بهتر کنشهای میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی را میسر ساخت. در اینجا، یکی از اهداف، علی الخصوص همانگونه که آن در کشورهای در حال توسعه به کار برده شد این بود که ببینند تا چه حدی نرخ رشد جمعیتی می تواند منجر به تغییر به عنوان نتیجه ای از تغییرات Sosio Economic گردد. البته همچنین این بدین مفهوم است که تا حدودی که متغیرهای سیاستی در مدلها جا گرفته بودند تحلیل گر می توانست با صحت و سقم بیشتری مشارکت سیاست در تغییر نرخ را مورد اندازه گیری قرار دهد. آن همچنین تجزیه و تحلیل شدن مکمل ها را میسر ساخت. برای مثال هم اکنون به خوبی مشخص شده است که آموزش زنان معین کنندة نرخ زاد و ولد است از این رو اگر مورد انتظار است که دستیابی آموزش در طی چند سال آینده رو به بهبودی می رود پس فردی می تواند انتظار داشته باشد که مستقل از هر عمل سیاستی به منظور تحریک برنامه های تنظیم خانواده کاهش خواهد یافت استدلالهای مشابهی می تواند نسبت به مدلهای آموزشی به کار برده شود. شاید ادبیات آموزشی نسبت به آنچه که در تعیین کننده های نرخ های پایه آن از جمله آنچه که در Demoyrafi نسبت به تعیین کننده های زاد و ولد‏، مرگ و میر و مهاجرت هستند آنچنان که باید و شاید پیش رفته نیست. مع هذا برخی نتایج مربوط به پارامترهای گذار در یافته های پژوهشی در کشورهای مختلف شروع به تکرار کرده اند این یافته ها می توانند مبنای نسل جدیدی از مدلهای آموزشی را شکل دهند که در آنها نرخهای گذار پایه درونی هستند. چنین مدلهایی ابزارهای تجزیه و تحلیل سیاستی قدرتمندی خواهند بود.
اگر این مدلها (با مدلهای جمعیتی و مدل مکرو – سوسیو، اکونومیک) تلفیق گردند حتی این رویکرد قدرتمندتر نیز خواهد شد.

 

 

 


ج) طرحی برای مدل توسعه و پژوهش
مدلهای زیادی در زمینه آموزش که نرخهای گذار را درونی بکند وجود نداشته است. مدل آموزش – تأمین مالی که توسط مانوئل زی ملمن از بانک جهانی توسعه داده شده ارائه کننده مثالی از نوع بسیار ساده است در مدل وی نرخ ورود به نمره اول کارکرد حجم بودجه آموزش و ظرفیت سیستم مدرسه برحسب تعداد کلاسها است. از اینرو اگر بودجه اندک باشد؛ سیستم، دانش آموزان بسیاری راتحت پوشش قرار نخواهد داد زیرا ظرفیت بدین منظور ایجاد نشده است. اگرچه یک مدل تا حدی ساده به هنگامیکه به عنوان (مدلی) با یک نرخ درونی (نرخ ورود) ملحوظ نظر قرار می گیرد مدل بهبودی نسبت به رویکرد استاندارد است زیرا آن به طور مستقیم یک متغیر سیاستی (بودجة آموزشی) را با یک پدیدة آموزشی (ورود)، مرتبط می سازد. مثال اخیر دیگر، از یک مدل آموزشی با نرخهای گذار درونی (مدل فرعی آموزش) مدل تحریک ملل متحد راجع به جمعیت و توسعه است (بازی برای آموزش). در آن مدل نرخهای ورود،‌ تکرار و ترک همگی کارکردهای یک شاخص ازدحامی است که خواه به وسیلة نسبت مدرس – دانش آموز و یا خواه به وسیله نسبت کلاس درس – دانش آموز اندازه گیری می شود. زمانیکه این نسبت ها بالا هستند فرض می شود که دانش آموزان بر حضور در کلاس غیر راغب شده اند و نرخ ورود کاهش یافته و ترک تحصیل افزایش خواهد یافت همچنین ازدحام کمرنگ کنندة یادگیری تلقی می شود به نحویکه افزایش تکرار بدیهی خواهد بود. در این مدل شمار مدرسین و تعداد کلاسهای درس با تغییر بودجه آموزش می تواند تغییر یابد (متغیر سیاستی) دیگر سیاستهایی که می‌توانند تأثیری بر روی نرخها داشته باشند غیر مستقیم تر کار می‌کنند برای مثال تغییر روشی که در آن آموزش به انجام می رسد با تغییر نسبت مدرس – دانش آموز یا نسبت کلاس درس – دانش آموز شاخص ازدحام را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
در مدل تحریک ملل متحد شکل کارکردی و پارامترها در کارکردها که برای پیش بینی نرخهای گذار مورد استفاده قرار می گیرند بر مبنای هیچ تحقیقی بنیان نهاده نشده اند و صرفاً پیشنهادی تلقی می‌شوند. برای داشتن نرخهای درونی در مدلهای برنامه ریزی آموزشی سؤالات تشریحی خود نرخها باید توسعه داده شوند نرخهای گذار می توانند به وسیلة متغیرهای درونی دیگر در آن مدل و یا بوسیله متغیرهای بیرونی یا سیاستی تشریح شوند. مدل زیملمن مثالی از مدلی است که در آن نرخ ورودی کارکرد سادة یک متغیر سیاستی است. مدل تحریک ملل متحد مثالی از مدلی است که در آن هم متغیر سیاستی بیرونی (بودجه) و هم متغیر درونی (نام نویسی)، نرخها را مشخص می سازد. یکی از راههایی که در آن برنامه ریزی آموزش و مدلهای سیاستی می‌توانند بهبود یابند، تلاش برای درونی کردن سه نرخ مرکزی است که مشخص کنندة آنچه که برنامه ریزان آموزشی، دسترسی، ابقاء و کارایی می نامند، می باشند. پژوهش آموزش مقایسه ای در تعیین کننده های آن نرخها شروع به نمایان شدن می کنند اگرچه نتایج مبهم تر از آنچه که یکی انتظار آنرا دارد نیستند. مع هذا فرد مشترکی شروع به ظهور می کند و می تواند مبنایی برای مدل توسعه باشد اگرچه انتظار برای نتایجی با چنین کارکردی مرجح خواهد بود اما توسعه مدلهایی با نرخهای درونی پژوهشهای بیشتری را در پی خواهد داشت چرا که ارتباط پژوهش نسبت به تجزیه و تحلیل سیاستی آشکارتر خواهد شد، می‌توان برخی از عناصر چنین مدلی را در نظر گرفت. نرخهای گذار می توانند به وسیله متغیرهایی که در سه طبقه وسیع قرار می گیرند تشریح کنند. این طبقات، متغیرهای خانوادگی و دیگر بسترها، متغیرهای درون مدرسه ای و متغیرهای برون مدرسه‌ای می‌باشند بسیاری از این متغیرها موضوع به کاربری سیاستی هستند و بحث در اینجا صرفاً تشریح انواع متغیرهایی است که مربوط به این هستند نه اینکه بررسی ادبیات موضوع و یا اینکه جامع و حصری باشند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  32  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله به سوی نسل بعدی جمعیت و الگوهای برنامه ریزی آموزشی

دانلودمقاله نماهای ساختمان

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله نماهای ساختمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

نماهای شیشه ای اسپایدر معلق زینت بخش فروشگاه های بزرگ و ساختمان های تجاری و اداری و مراکز خرید می باشد.
با گسترش سبک ها مدرن در ساختمان ، نمای شیشه ای اسپایدر حداکثر دید با کمترین میزان استفاده از فریم و فلزات با بالاترین سطح ایمنی و ایزولاسیون را امکان پذیر می کند.

 


خصوصیات و اجزای تشکیل دهنده نمای اسپایدر
شیشه های با ابعاد بزرگ که به وسیله تکنیک های مختلف لیمنت و سکوریت کاملاً ایمن گردیده است.
اتصالات و بستهای اسپایدر که تمام استیل می باشد و به صورت چنگکی دارای اتصالی به شیشه است.
بادبندها و استراکچرهای کاملاً محاسبه شده که اسکلت اصلی نما را تشکیل می دهد با در نظر گرفتن فشارهای داخلی مانند باد، زلزله و وزن، ارتفاع شیشه های نما طراحی می گردد.
پر کردن فاصله مورد نیاز در بین شیشه ها با چسب های تلفیقی که ضامن سلامت شیشه ها و ایزولاسیون نما می باشد.
با استفاده از شیشه های کنترل کننده انرژی و غیره تلفیقی از تکنیک های دو جداره با گاز عایق لمینت طلقی به عاملی برای ایزولاسیون کامل ساختمان تبدیل می گردد.
نماهای شیشه ای اسپایدر انجام شده توسط ام. جی . اس به عنوان بهترین شاخص معماری مدرن و نماهای تک در ایران به حساب می آید . تکنیک برتر به همراه تجربه بسیار طولانی و آشنایی نزدیک با صنایع استنلس استیل و کاربرد عملی آن در نمای شیشه ای و جزو خصوصیات منحصر به فرد این نماها می باشد.
تلفیق این نماهای مدرن باسیستم درهای اتوماتیک می تواند طراحی ورودیهای ساختمانی را متحول نماید.

 


پترونت: در یک همکاری مشترک شرکت تولید کننده مواد کامپوزیت دیاب ( Diab Group AB) یک سیستم خلاقانه )
پیمانه ای برای نمای ساختمان ها ساخته است. (برای مثال ساختمان شش طبقه اداری کپنهاگ) این نمای ساختمانی جدید دارای دونمای متفاوت است. در حالیکه از یک سو نمای ساختمان شیشه به نظر می رسد ازسوی مخالف سنگ مرمر به نظر می رسد. این حالت برای هر چهار طرف ساختمان دیده می شود. مساحت کل نمای کار شده در حدود 4000 متر مربع است. در این ابتکار بجای استفاده از روش های سابق شبکه کاری استیل
که با پودر سنگ وشیشه همراه می شد اسکاندیناویسکا گلاسیتم (Skandinaviska Glassystem) سیستم پیمانه خلاقانه ای را تولید کرده که با استفاده از کامپوزیت های ساندویچی هردو خاصیت را دارا باشد. این سیستم به نسبت 4:1 مشخصاً بسیار سبکتر از روش های سنتی است و بسیار سریع تر و با افراد کمتر قابل نصب است.
علاوه بر زمان و هزینه کمتر این نما را می توان بلافاصله بعد از احداث طبقات و بدون نیاز به نگهدارنده های فلزی اجرا کرد. این سیستم ذاتاً دارای خواص عایق است، خورده نمی شود، زنگ نمی زند و در برابر رطوبت نیز مقاوم است.

 




نمای هر ساختمان در شکل‌دهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمان‌های شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می‌رود
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال 50 میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه می‌شود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهه‌های گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزاینده‌ای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزی‌های ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به‌دلیل اینکه به‌دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمان‌ها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان به‌دنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می‌شود. البته در سال‌های اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستان‌ها همچنان انجام می‌شود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است
در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها یا میدان‌ها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین می‌رود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می‌تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می‌کند
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته‌تر و محفوظ تر باشد.
نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به‌وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و... باشد. پنجره‌ها همواره با دیگر عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان‌های چند طبقه، نظم کاملی به چشم می‌خورد. اما گاه به‌علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را از دست می‌دهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمان‌های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان‌های بلند عناصر باریک برتری خود رانشان می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی در نما می‌گذارند. ناودان‌ها، سایه بانها، پیش آمدگی‌های سقف و بالکن‌ها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما می‌کنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت‌ها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را با هم هم‌ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبت‌های هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره ها را در گروه‌های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می‌کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می‌دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوان‌ها، درها و به‌طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می‌کند. طراح می‌تواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می‌گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتاب‌شکن، سایبان و ... نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام می‌شود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوال‌ها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می‌رسد؟ گوشه‌های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج می‌تواند حالت عمود 90 درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.نمای ساختمان خالق نمای شهری است
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به‌دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می‌توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می‌کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی به‌کار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می‌کنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابان‌ها ومعابر می‌افتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد می‌توانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
عناصر پراهمیت درنما
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که می‌توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
لیکن به‌دلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودی‌ها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده می‌کنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می‌ماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، به‌نحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون می‌سازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنه‌ای امکان پذیر می‌شود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار می‌گیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را به‌طور مستقیم می‌بینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمان‌هایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، به‌دلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی می‌شوند. همین موضوع موجب می‌شود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراس‌ها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم می‌آورند. بالکن‌ها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور به‌راحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوسته‌ای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمی‌‌تواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همان‌طور که عنوان شد نمای ساختمان‌ها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما به‌دلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژه‌ای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته‌ترین افراد با تخصص‌‌های مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمان‌ها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و... می پردازند.
آنچه برای علاقه‌مندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرح‌های ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانه‌های ساختمانی ضروری به نظر می‌رسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمان‌های اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و... نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نماهای ساختمان

دانلودمقاله ترس کارکنان شرکت بهران توس از مکانیزه شدن شرکت

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله ترس کارکنان شرکت بهران توس از مکانیزه شدن شرکت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه :

 

در حال حاضر اکثر شرکتهای بزرگ و کوچک در ایران در مراحل اولیه مکانیزاسیون یا

 

حتی مراحل سنتی قرار دارند که تا رسیدن به مراحل کامل مکانیزاسیون شدن فاصله زیادی

 

دارند در صورتی که در جهان بعضی از شرکتها به مراحل بعد از مکانیزاسیون یعنی مراحل

 

اتوماسیون شدن رسیده اند. که یکی از مهمترین عوامل در مکانیزاسیون تغییر در سیستم

 

شرکت است که آیا سیستم شرکت قابلیت مکانیزه شدن را دارد یا باید گامی در جهت طراحی

 

سیستم جدیدی انجام شود که در این تغییر در سیستم رضایت کارکنان بسیار مهم می باشد از

 

این رو در این تحقیق به بررسی فرضیه ترس کارکنان از مکانیزاسیون شرکت پرداخته ام.

 

که هدف از این تحقیق کشف و توصیف واقعیت ترس کارکنان شرکت و همچنین هدایت و

 

کنترل آن به سوی مکانیزاسیون شرکت می باشد واین که آیا کارمندان یک شرکت از مکانیزه

 

شدن بخشهای مختلف رضایت یا ترسی دارند یا خیر و اگر رضایتی یا ترسی دارند دلایل آن

 

در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد .

 


ضرورت و اهمیت تحقیق :

 

در عصر حاضر که علم و فن آوری به شدت در حال پیشرفت و توسعه می باشد و حتی

 

بعضی کشورها به مراحل فرا صنعتی رسیده اند شرکتها نقش عمده و اساسی داشته اند.

 

که این شرکتها در مراحل مختلف از پیشرفت یا مکانیزاسیون قرار دارند از این رو ما

 

به اهمیت و لزوم مکانیزاسیون در شرکتها پی میبریم و با توجه به این اهمیت و نقش مدیریت

 

و کارکنان در مکانیزاسیون در این تحقیق به میزان ترس کارکنان در مراحل مختلف

 

مکانیزاسیون یک شرکت می پردازیم .

 

 

 

تعریف موضوع :

 

موضوع مورد نظر بررسی میزان ترس کارکنان شرکت بهران توس است از مکانیزاسیون

 

شرکت که شامل مکانیزه شدن سیستم و ماشین آلات و همچنین آموزش کارکنان برای بهره

 

وری بهتر از این امکانات میباشد.

 


استفاده کنند گان از تحقیق :

 

از آنجایی که موضوعات مربوط به شرکتها و حسابداری و کارخانه جات بسیار متنوع و

 

مختلف می باشد و هر موضوع هم استفاده کنند گان متفاوتی دارد لذا هر کسی که به نوعی

 

با شرکتها و حسابداری و کارخانه جات و مسا ئل آن آشنا است میتواند از نتایج این تحقیق

 

استفاده کند اما به نظر عمده ترین استفاده کنند گان به شرح ذیل است :

 

1. افراد نهادهایی که که به گونهای با شرکتها در ارتباط هستند مثل سرمایه گذاران .

 

2. طراحان کارخانه جات و سیستمها

 

3. مدیران شرکتها

 

4. پژوهشگران و مهندسین کار خانه جات و شرکتها

 


اهداف تحقیق :

 

در این تحقیق رابطه بین مکانیزاسیون و ترس کارکنان مورد بررسی قرار میگیرد که رابطه

 

این دو متغییر رابطه هم تغییری (همبستگی)می باشد و همچنین کشف روابط موجود مربوطه

 

در سیستم شرکت بهران توس برای مکانیزه شدن شرکت و پیش بینی جریان گزارشات بین

 

بخشهای مختلف و توصیف واقعیت شرکت در حال حاضر و کنترل و هدایت آن به سمت

 

شرکت مکانیزه .

 


بیان تحقیق :

 

در این تحقیق سعی شده که به دنبال توصیف و کشف میزان ترس کارکنان از مکانیزه شدن

 

شرکت و سیستم موجود در شرکت می باشد که میتواند برای رفع بعضی از مشکلات مدیریت

 

کمک موثری تلقی شود که بر اساس این منظور موجب طراحی پرسشنامه ای شد با فرم سوال با

 

پاسخ باز برای دست یابی به پاسخهای احتمالی واقعی تر و از نظر محتوا سوالات مستقیم و در

 

طریقه نگارش آن به شفاف بودن سوالات و زبان پاسخگو توجه کافی شده است و اجرای

 

پرسشنامه به صورت حضوری می باشد و با مراجعه حضوری به شرکت و توزیع پرسشنامه

 

بین نمونه انتخابی کارکنان و بعد از دقایقی با گرفتن پاسخ ها انجام شد و سپس نتایج حاصل از

 

نگرش ها و مقیاس های استفاده شده توضیح داده خواهد شد و نیز همچنین برای آشنایی با شرکت

 

بررسی و تجزیه و تحلیل سیستم کلی شرکت وچارتها و مسئولیت ها و میزان اختیارات مدیران و

 

دسترسی آنها به بخشهای مختلف و گزارشات موجود و شیوه نظارت بر این گزارشها می باشد

 

و در نهایت چگونگی مکانیزه شدن سیستم شرکت و ماشین آلات شرکت و میزان ترس

 

کارکنان از مکانیزه شدن شرکت مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم

 

ادبیات موضوعی تحقیق

 

 

 

 

 


تعریف سیستم :

 

" سیستم عبارت است از مجموعه ای که به منظور انعکاس و ثبت و نتیجه گیری از
(1)
فعالیتهای بازرگانی و صنعتی و تامین هدفهای مدیریت در موسسات استقرار می یابند"

 

مراحل ایجاد سیستم :

 

ایجاد و برقراری هر سیستم با انجام شدن چهار مرحله به شرح زیر صورت می گیرد :

 

1. تحقیق ( کسب اطلاعات )

 

2. طرح

 

3. پیاده سازی
(2)
4. نظارت

 

که در هنگام طراحی سیستم شرکت بهران توس به همه موارد بالا توجه شده است و

 

مشخصات اساسی هر سیستمی در این سیستم نیز دیده میشود که این مشخصات به شرح

 

زیر می باشد :

 

1. ارتباط متقابل و وابستگی اجزا 2. مشخص بودن اجزاء

 

3. کلیت 4. هدف دار بودن یا هدف جویی

 

5. داده ها و ستاده ها 6. تغییر شکل دادن

 

7.بازخور

 

که این سیستم در مراحل ابتدائی مکانیزاسیون قرار دارد اما قابلیت ارتقاء به مراحل بالاتر

 

مکانیزاسیون را دارد .

 



1. طغرل آذر – سیستمهای حسابداری – انتشارات کتابخانه فروردین – سال 1364 – صفحه2.
2. طغرل آذر – سیستمهای حسابداری – انتشارات کتابخانه فروردین – سال 1364 – صفحه74.

 


تشریح قسمتی از سیستم :

 

1. ورودی ها:

 

ورودی ها متناسب با خروجی ها و مرتبط با کاربر ذیربط است که سطح دسترسی برای

 

ان مشخص گردیده است چون ورودی ها به صورت اقلام اطلاعاتی با فیلدهای کوچک و

 

کم حجم تعریف گردیده اند بدون ابهام است و قابلیت ثبت ورود به سیستم را دارد.

 

نحوه وارد کردن ورودی ها به سیستم توسط کاربر دارای اجازه می باشد که به صورت

 

آنلاین کار انجام شده و اطلاعات وارد سیستم می شود.

 

2.پردازش ها :

 

پردازش ها توسط تجهیزات و نرم افزار و گاهی توسط نیروی انسانی انجام می شود.

 

3.خروجی ها :

 

خروجی های مناسب به دقت زیاد در سیستم های تولید نیاز دارند همچنین شکل خروجی

 

ها نیز مهم است چون باید حتما به صورت گزارش و نمودارهای آماری باشد خروجی ها

 

بر اساس وظایف کاربران سیستم ها به صورت گزارش و فرم طراحی می شوند.

 


وظایف و مسئولیت ها واختیارو انتقال اطلاعات :

 

مسئولیت های مدیر عامل در سیستم :

 

1. تعیین خط و مشی و اهداف کیفیت و حصول اطمینان از درک و تبعیت از ان در کل

 

سازمان .

 

2. نظارت عالیه بر سیستم کیفیت و تصویب نظامنامه کیفیت و مصوبات اجرایی کمیته

 

طرح ریزی کیفیت .

 

 

 

 

 

. 3تعریف و تدوین نمودار سازمانی به همراه شرح مسئولیت ها و اختیارات و ارتباطات
سازمانی .

 


. 4تعیین نماینده مدیریت و تفویض اختیارات لازم به وی.

 

. 5ارزیابی مستمر از عملکرد سیستم مدیریت کیفیت از طریق مدیریت.

 

. 6بررسی و تصویب برنامه های آموزشی و تصویب و تامین منابع لازم برای این

 

برنامه ها.

 

.7 بررسی گزارش مدیران در رابطه با بهبود سیستم مدیریت کیفیت و تحلیل انها.

 

. 8تخصیص منابع لازم.

 

. 9بررسی گزارش نماینده مدیریت شامل:

 

 

 

• پیگیری بازنگری مدیریت های قبلی

 

• نتایج ممیزی داخلی و خارجی

 

• پیشنهادها و بازتاب نظرات مشتری

 

• عملکرد فرآیند و انطباق محصول

 

• بررسی وضعیت اقدامات اصلاحی

 

• بررسی اظهار نظر و تایید و اجرای اقدامات پیشگیرانه

 

• تغییراتی که می تواند سیستم مدیریت کیفیت را تحت تاثیر قرار دهد

 

• تو صیه هایی برای بهبود

 

 

 



اهداف شرکت :
1. رسیدن به تکنولوژی برتر .

 

2. کنترل بهتر و دقیق تر کیفیت محصولات .

 

3. تسریع امور .

 

4. کاهش هزینه ها .

 

5. سودآوری .

 

6. کنترل و نظارت بر اموری که دقت مضاعف بازم دارند .

 

7. ایجاد بازار مصرف در سراسر کشور .

 

8. ایجاد بازار مصرف در کشورهای همسایه .

 

9. کمک به سریع تر شدن و دقیق تر شدن گزارش گیری ها نسبت به قبل .

 

10. تلاش برای کسب گواهینامه های معتبر .

 

11. به حداقل رساندن اشتباهات .

 

12. سهولت نگهداری اطلاعات و ایجاد ارتباط .

 

13. سهولت در انجام امور دفتری .

 

نیازهای شرکت :

 

1. ماشین آلات و تجهیزات .

 

2. مواد اولیه مرغوب برای تولید محصولات .

 

3. کامپیوتر .

 

4. فضای آزمایشگاهی .

 

5. انبار .

 

6. نرم افزارهای خاص .

 

7. وسایل حمل و نقل درون شبکه ای.

 


فایلهای موجود در سیستم : استفاده کنند گان :

 

نوع مواد اولیه = H مدیر عامل = A

ثبت تقاضا = I مدیر واحد تولید = B

خرید قطعات = J مدیر آمار برنامه ریزی = C

 

مدیر واحد کنترل کیفیت = D
مصرف مواد = K
مدیر بازنگری = E
تعداد تولید = L
مدیر واحد نگهداری و تعمیرات = F
تعمیرات دستگاهها = M
سرپرست آماده سازی مواد = G
نتایج ممیزی = N

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  41  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ترس کارکنان شرکت بهران توس از مکانیزه شدن شرکت

دانلودمقاله موسیقی دوره کلاسیک

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله موسیقی دوره کلاسیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه
واژه کلاسیک و کلاسیسم معمولاً به یک دوره از موسیقی اطلاق شده ولی در اصل به عنوان دوره خاصی یا کسب مشخصی از موسیقی نیست. بسیاری از مردم اصطلاح موسیقی کلاسیک را برای هرگونه موسیقی که راک اجازه عامیانه (فولکوریک) یا پاپ نباشد به کار می برند. واژه کلاسیک می تواند در اکثر دوره های مختلف تاریخ موسیقی به کار رود و تکرار شود مثلا آوازهای شوبرت نمونه کلاسیک به شمار می رود در حالیکه وی آهنگساز دوره رمانتیک است بنابراین معنی واژه کلاسیک در ارتباط با یک قطعه مشخص یا اصولا مقوله آهنگسازی می تواند کاملاً با معنی آن در رابطه با کسب یک دوره از تاریخ موسیقی متفاوت باشد واژه کلاسیک هنگامی مفهومی بهتر و بیشتر خواهد داشت که در ارتباط با نوع به خصوصی از آثار موسیقایی قرار گیرد.
تاریخ نویسان قرن 19، کلمه کلاسیک را در آلمان به سبک دوره ای که با نسل «کوانتس» و «هانس» و بعداً پسران باخ و معاصرین آنها و در ایتالیا به سبک موسیقی دمینیکو اسکارلاتی اطلاق می کنند. اواخر این دوره را به طور واضح نمی توان معین کرد زیرا جدال بین کلاسیک و رمانتیک تا قرن 19 و 20 (با جریان نئوکلاسیک) ادامه داشت.
ویژگیهای دوره کلاسیک (1820-1750)
شاید یکی از قدمهایی که به سوی موسیقی کلاسیک برداشته شد آزاد شدن اثر موسیقی از قید و بند تقلیدها و نتیجتاً خود اصل موسیقی مدنظر قرار گرفت. پس برای اولین بار در موسیقی این فکر و ایده ظهور کرد که موسیقی در حقیقت به خاطر خودش وجود دارد یعنی موسیقی به خاطر خود هنر موسیقی.
در کلاسیک هر چیز خارق العاده و افراطی کنار گذاشته شد و بیان موسیقایی بیشتر با تاکید بر کمال، تمامیت و اعتبار جهانی با استفاده از عوامل ساده و قابل فهم تثبیت شد.
قرن 18 مصادف بود با جریان روشن فکر و آزادی از بند خرافات که در آن طغیانی علیه روح و روان و اعتقادات مافوق الطبیعه و به نفع اخلاقیات صورت گرفت که افکار فیلسوفی بنام «کانت» که بر پایه نظام و دستگاه مطالب را دسته بندی می کند بسیار در تغییرات این قرن تأثیر گذاشت.
یکی از مهمترین خصوصیات موسیقی قرن 18 «جهان » بودن و به حداقل رسیدن اختلافات کلی گرایی بود در واقع یک زبان مشترک موسیقی بر سرتاسر اروپا حکمفرما بود.
فلاسفه در رهبری و اداره زندگی اجتماعی قرن 18 نقش چندانی نداشتند. طبقه متوسط مورد توجه قرار می گیرد و انسان ساده و طبیعی هسته مرکزی توجه فلسفه و هنر شد.
تغییرات اقتصادی در موسیقی تأثیر گذاشت به همین دلیل کمپانی های اپرایی و سالن های اپرای اکثر دربارهای کوچک تعطیل شدند. ولی موسیقی سازی به خاطر هزینه کم مورد توجه قرار گرفت افراد جامعه حامیان موسیقیدانان شدند.
چاپ و انتشار موسیقی به طور وسیع افزایش یافت و مجله های موسیقایی نیز به چاپ رسید و اولین تاریخ موسیقی و مجموعه مقالات راجع به موسیقی قرون وسطی انتشار یافت.
در دوره کلاسیک آهنگسازان آلمانی قدرت خاصی در ترکیب سبک های موسیقی دیگر کشورها داشتند چنانکه تلمان به خود می بالید که تقریباً قادر است که به هر سبکی موسیقی بنویسد به طور کلی موسیقی آلمان در این دوره زبانی «جهانی» پیدا کرد. «گلوک» آرزو داشت موسیقی قوی بنویسد که با تمام مردم ارتباط برقرار کند و مورد قبول مردم باشد جالب اینکه «هایدن» چنین اظهاری کرده بود که «زبان موسیقایی من در تمام دنیا قابل فهم است».
به طور کلی موسیقی دوره کلاسیک موافق با ساختمانی گویا، فارغ از پیچیدگیها و تزئینات فراوان و ساده کردن هر چه ممکن تمام فرم های موسیقایی است.
نشانه های سبک موسیقی کلاسیک «ویژگیهای موسیقی کلاسیک»
تضاد و تنوع، ریتم، میزان، تمپو
یک اثر کلاسیک دربردارنده حالت های متلاطم و پیوسته دگرگون شونده است. اما موسیقی دوره پایانی باروک حسی یکتا را منتقل می کند. در آثار کلاسیک وجود تم های متضاد در کنار هم در یک موومان یا حتی در یک تم عواملی متضاد به وجود آورنده حالت های متفاوتی می شوند که این موسیقی را از موسیقی قبل خود جدا می سازد و باعث می شود که یک اثر کلاسیک بس متنوع و دارای ساختار منطقی باشد.
اثر کلاسیک از غنای الگوهای ریتمیک برخوردار است ولی یک قطعه باروک دارای الگوهای معدود و دربردارنده حسی از پیوستگی و حرکت مداوم است اما سبک کلاسیک دربردارنده سکوت های نامنتظر، سنکوپ ها و گذرهای فراوان از نت های کشیده به نت های کوتاه است. آنچه در سرتاسر دوره کلاسیک تسلط دارد. وجود ملودی ها و جملات کاملاً مجزا پریودیک 2، 4 یا 8 فیرانی در تیم های متفاوت و قابل تشخیص در میان قسمت های مختلف یک مومان یا حتی بین تم ها است. در اواخر دوره کلاسیک تا حدی ساختمان پریودیک و منظم جملات موسیقایی مشکل تر شد.
هایدن و موستارت با حداکثر دقت زیباترین تناسبات و جملات پریودیک هشت میزانی نوشته اند که در عین حال بی قاعده نیز است آنها جملات پریودیک بی قاعده را نیز در ساختمانی به ظاهر منظم می گنجاندند.
در موسیقی اواخر باروک علایم مشخص کننده تمپو به ندرت یافت می شد در اوایل کلاسیک بود که استفاده از چنین علائمی در شروع یا اواسط قطعات به صورت یک قانون درآمد اکثر واژه هایی که امروزه استفاده می شود مثل largo، Adagio تا presto. گرچه در اوایل کلاسیک از تمپوهای معمولی مثل آلگرو Alegro استفاده می شد ولی در اواخر دوره کلاسیک از تمپوهای فوق العاده متضاد در آثارشان استفاده می کردند.
هارمونی و تنالتیه
آهنگسازان دوره کلاسیک در آثارشان به ندرت از گام (F) Am و از گام های بمل دار (Cm) (EbM) پا فراتر گذاشتند. آهنگسازان اوایل کلاسیک در انتخاب تنالیته محدودیت شدیدتری نسبت به کل تاریخ موسیقی داشتند البته علت این امر به خاطر تکنیک اجرای سازها نبود بلکه عمدتاً به دلیل مسأله ساده گرایی در کلاسیک ها مورد نظر و مرسوم بود. زیرا ساده بودن تنالیته و ریتم و تمپو و فرم بخشی از زبان جهانی و توجه درک اکثریت مردم بود.
به کارگیری فراوان تنالیته های در دوره کلاسیک تضاد چشمگیری با دوره باروک دارد این چنین گرایش به سوی استفاده از تنالتیه ماژور را می توان نتیجه اشتیاق آهنگسازان به شاد بودن آثارشان دانست.
در مرحله گذار به اواخر کلاسیک استفاده از تنالیته های مختلف و متنوع بسیار افزایش یافت خصوصاً در دوره پایاین آثار موستارت وصل تنالیته های مختلف به یکدیگر و مدولاسیون های شجاعانه بسیار وجود دارد.
هارمونی اکثر آهنگسازان این دوره بر اساس حرکت تونیک به دومینانت و زیردومینانت (V, IV, I) استوار است. هارمونی آثار دوره آخر موستارت و بتهون راه را برای رمانتیک ها مهیا کرد.
در دوره کلاسیک چگونگی روابط تنالیته مومان های یک اگر اهمیت یافت و نتیجتاً هر یک از مومان ها در تنالیته های مختلف تضعیف شدند وجود تنالیته های متفاوت در میان یک مومان یکی از مشخصات سبک کلاسیک نسبت به باروک است.
در سرتاسر هر یک از مومان های مختلف آثار دوره باروک وحدت تنالیته و ملودی مورد نظر بود به طوری که در هر مومان یک تنالیته حاکمیت داشت و یک تم مشخص نیز که در ابتدای مومان معرفی شد اساس مومان را تشکیل می داد اما دوره کلاسیک وحدت تنالیته ای و تمی دگرگون شد و بیشتر به تم های متفاوت و تنالیته های متفاوت رجوع شد. در آثار دوره اواخر بتهون ارزش ساختمانی تغییر تنالیته بیشتر برای تقویت رنگ آمیزی و قدرت بیان موسیقایی مورد استفاده قرار گرفت که در رمانتیک ها رایج شد.
موتیف، تم، بسط و گسترش تمی
یکی از تحولات موسیقایی که در دوره کلاسیک صورت گرفت تغییر در مفهوم ملودی و توسعه ملودیک است. در دوره باروک آهنگساز تم اصلی را در ابتدای مومان معرفی و بلافاصله به صورت بافته شده و تکرارهای سکانس وار بدون کارانس های مشخص و کامل سرتاسر مومان را در بر می گرفت در نتیجه هر مومان بدون تضادهای مشخص، اغلب بی قاعده و فاقد تقسیم بندی های منظم به صورت مبتدا و خبر بودند. اما آهنگسازان قرن 18 بیشتر به نشان دادن حالت متضاد بین قسمت های مختلف یک مومان و حتی بین خود تم ها پرداختند. ملودی های منقطع با جملات مجزا که اغلب دو یا چهار، شش و 8 میزانی بودند با ساختمان پریودیک و جملات کامل با قسمت های مبتدا و خبر را بوجود آوردند.
موسیقی کلاسیک به وسیله ملودی که از ظریف ترین و شاداب ترین اجزای ترکیبی موسیقی محسوب می شود زنده است هرگز در تاریخ موسیقی پلی فونی ملودی این چنین نقش مهمی نداشته و باید گفت ملودی روح موسیقی کلاسیک است.
در دوره باروک دو صدای طرفین به یک اندازه اهمیت داشت و خط بالس به اندازه خط ملودی اهمیت و استقلال داشت اما در دوره کلاسیک خط باس صرفاً حامی ملودی شد. این پیروی خط باس و هارمونی به عنوان اکمپانیمان از ملودی به وسیله یکی از تدابیر مهم و رایج موسیقی کلاویه ای دوره کلاسیک به نام آلبرتی باس مشخص می شود که این تکنیک توسط آهنگساز ایتالیایی به نام «دمینیکو آلبرتی» بوجود آمد و عبارت است از آلورهای شکسته شده ای که به طور مداوم در زیر ملودی به صورت اکمپانیمان تکرار می شود.
«موتیف» کوچکترین واحد برای قدرت بیان و شخصیت ملودی هاست که چنین موتیفی در کلاسیک ها قادر به بسط و گسترش در مومان بوده و در قالب ساختمان پریودیک چندین موتیف مختلف تشکیل تم می دهند.
قابلیت تغییر یافتن تم ها یکی از مهم ترین خصوصیات دوره کلاسیک است البته باید این تغییرات به صورت باشد که قابل تشخیص باشد و شخصیت ملودی را از بین نبرد.
عامل بافت
موسیقی کلاسیک در تقابل با بافت پلی فونیک موسیقی دوره پایانی باروک، در اساس بافتی هرموفونیک دارد در قطعه های کلاسیک به تدریج یا ناگهان از یک بافت به بافت دیگر گریز زده می شود.
یک قطعه کلاسیک می تواند با بافت هوموفونیک که دارای یک ملودی و همراهی ساده آن است آغاز می شود و سپس به بافت پیچیده تر پلی فونیکی راه ببرد که شاخص آن دو ملودی همزمان یا تکه های ملودیکی است.
نکته: در دوره کلاسیک، باسوکنتینوئو که همان هنر دشوار بداهه نوازی از روی باس شماره گذاری شده بودند به تدریج کنار گذاشته شد زیرا آهنگسازان خواستار این بودند که آثارشان را کامل و دقیق به نگارش درآورند.
عامل دینامیک و پیانو
علاقه آهنگسازان کلاسیک به بیان «سایه و روشن» در آثارشان آن ها را به استفاده گسترده از تغییرات تدریجی دینامیک گرشندو، دی گرشندو سوق داد. این تکنیک های دینامیکی بدعت های بودند که باعث هیجان در شنوگان می کردند. آنه دیگر خود را به دینامیک پله ای (گذر آنی از قوی به ضعیف) که ویژه باروک بود محدود نمی کردند. این تغییرات دینامیکی سبب شد تا «پیانو» جایگزین کلاوسن شود اگرچه پیانو در سال 1700 اختراع شده بود ولی از حدود 1775 به تدریج جایگزین کلاوسن شد.
اکسترو سازها
در دوره کلاسیک ارکستری تازه کامل یافت که شامل چهار گروه بودند. زهی ها، بادی های چوبی، بادی های برنجی و کوبه ای ها.
زهی ها: هر بخش از ارکستر کلاسیک نقش خاصی بر عهده داشت. زهی ها در این میان مهم ترین بخش بودند. با همت کورلی ویولون مقام والای در میان سازه های دیگر زهی یافت و جانشین نو قدیمی «ویول» شد. در این ارکستر ویولونهای اول اغلب به نواختن ملودی و زهی های بم تر به همراهی آن می پرداختند. ویولن به عنوان ساز در اکستر موقعیت خاصی پیدا کرد. ویولن سل که گهگاه پاساژهای سلو داشت بعد از ویولن مهمترین ساز ارکستر شد در حالیکه به «ویولن آلتو» توجه چندانی نشد.
بادی های چوبی: بادی های چوبی رنگ های صوتی متضادی را به این مجموعه می افزودند و اغلب به صورت تکنواز ملودی را می نواختند. حدود سال 1750 بود که فلوت رکوردر که صدای لطیف و دلنشین داشت از بین رفت و فلوت افقی به عنوان ساز در ارکستر کلاسیک اهمیت پیدا کرد. کلارینت به همت «اشتابیتس» آهنگساز مکتب مانهایم آلمان به ارکستر اضافه شد و مقام یکسانی با دیگر سازهای چوبی پیدا کرد. در دوره کلاسیک سازهای بادی غیر از فلوت به صورت زوج به کار می رفتند. ناگوت که ساز مرسوم باروک بود و عملکرد آن صرفاً دوبله خط باس زهی ها بود در دوره کلاسیک استقلال ملودیک یافت و خطی در پارتیتور به خود اختصاص داد.
بادی های برنجی: بادی های برنجی بیشتر به تقویت پاساژهای قوی و ساختن آکورهای هارمونی گماشته می شدند و کمتر به نواختن ملودی اصلی می پرداختند. ساز ترمپون به عنوان حامی و تقویت کننده گروه کرد در کلیسا استفاده می شد و در اکستر به عنوان رنگ آمیزی ارکستری به کار برده می شود. این ساز توسط موستارت و هایدن در اکستر به کار گرفته شد.
کوبه ای ها: سازهای کوبه ای (تیمپانی) برای تاکید بر ریتم و برجسته کردن آن به کار می رفت.
تعداد نوازندگان ارکستر کلاسیک نسبت به قبل بیشتر شد.
به طور قابل ملاحظه ای به رنگ آمیزی ارکستر و آرکستراسیون توجه کنند و اجرای نوانس های مختلف و افه های جدید ارکستری در میان آهنگسازان محبوبیت یافت از جمله ff، pp، Dim و ...
در آثار اواخر هایدن و موستارت به رنگ آمیزی ارکستری با به کارگیری سازهای بادی به صورت سلو و آزاد شدن آنها (تقریبی) از بند صرفاً دوبله کردن سازهای زهی توجه زیادی شد.
اما شیوه رهبری چنان تغییری نکرد و همانند دوره باروک رهبری توسط نوازنده ویولون اول که به وسیله آرگه و حرکات بدن انجام می شد ساز پیانو تکامل یافت و هم مقام ویولن در ارکستر شد.
فرم های کلاسیک
در ابتدای دوره کلاسیک به ندرت فرم و یا مقوله موسیقایی جدید بوجود آمد برخی از فرم های قدیمی از بین رفتند و بعضی از فرم ها با تغییراتی فرمی کلاسیکی شدند.
1- فرم سونات
بسیاری از آثار مهم موسیقی از دوره کلاسیک تا دوره بیستم در قالب فرم سونات (سونات – الگرو) ساخته شده اند. مومان تند آغازگر ستونی ها، سونات ها و کوارتت های زهی کلاسیک اغلب فرم سونات دارند. این فرم در موومانهای کند و تند پایانی نیز به کار رفته است.
فرم سونات در دوره باروک «تریوسونات» نام داشت که مهم ترین فرم موسیقی آن دوره است ولی حدود سالهای 1770 تا 1780 بود که نوع «سونات» برای پیانو و یک ساز و یا سونات پیانو جانشین «تریوسونات» گردید.
یک موومان دارای فرم سونات از سه بخش اصلی تشکیل شده است. الف) بخش ارائه تم ها: که از تم اول در تونالیته تونیک با قسمت پل که شامل مدولاسیون است به تم متضاد دوم تا تم دوم که در تونالیته جدید است و بخش پایانی (اکسپوزیسون exposition).
ب) بسط و گسترش تم ها: مدولاسیون به تونالیته های دیگر که اغلب پر هیجان ترین بخش یک موومان است (دولپان Development).
ج) ارائه مجدد تم ها: مثل بخش اول تم ها ارائه می شوند (ریکاپتیولاسیون Ricapitulation)
اغلب پس از این سه بخش اصلی یک بخش پایانی به نام «کودا» قرار دارد.
د) کودا: بخش کودا با تکرار تم ها و یا بسط و گسترش کوتاه موومان ها را جمع بندی می کند و در دو تونالیته به پایان می رساند.
2- فرم تم و واریاسیون
فرم واریاسیون انواع مختلفی در دوره باروک داشت مثل فرم «کلاسیک واریاسیون Cyclic voriation» که برای پیانو در دوره کلاسیک فرم محبوبی شد یا فرم «واریاسیون استیناتو» که در دوره کلاسیک از بین رفت. اما فرم واریاسیون در دوره کلاسیک چه بصورت قطعه ای جداگانه یا به عنوان موومانی از یک سمفونی، سونات و کوارتت زهی به کار گرفته شده است. این فرم با طرح: تم A – واریاسیون 1 ( َA) – واریاسیون 2 ( ًA) و ...
در حقیقت استادان موسیقی کلاسیک از این فرم برای نشان دادن مهارت و قدرت خود به صورت «امپرویزاسیون» که همان بداهه نوازی است برای ساز پیانو نشان داده اند. در این فرم یک تم مشخص تکرار شده و هر بار دچار دگرگونی می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله موسیقی دوره کلاسیک

دانلودمقاله مصالح جدید، اندیش های نو

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله مصالح جدید، اندیش های نو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


به نام خدا
شکل جدید بناهای امروزی که متناسب با نیازهای بشر امروز است تنها به دلیل طراحی متفاوت نیست بلکه شکل اجرا و نوع مصالح به کار رفته در بناها نیز در متفاوت بودن بناهای امروزی تاثیر بسیاری دارند.
بشر امروز وارد دوران جدیدی از زندگی خود شده است و به همین خاطر نیز نسبت به بسیاری از مسایل حساس تر از قبل عمل می کند. نگاه جدید انسان ها به حفظ محیط زیست وصرفه جویی در مصرف انرژی، حاصل این دیدگاه جدید است.
بدون مصالح، محصولی وجود نخواهد داشت؛ علاوه بر این مصالح در هر طرحی اصول عقلی را هم به خوبی، احساسات به نمایش می گذارند و در بسیاری از تخصص های تکنیکی فراهم کننده یک معنی برای الهام احساسات هستند.
در بناهای دو دهه گذشته، هم ملاحظات تکنیکی و هم زیبایی شناختی مورد توجه بوده اند؛ در این میان پیشرفت های جدید مهندسی مواد خود موجب افزایش امکانات تکنولوژیک شده است و همانند جنبه زیبایی شناسانه مصالح به عنوان یک فرصت طراحی قلمداد می شود. مصالح نام آشنای بناهای امروز ما آجر، سنگ، گچ، آهن و فولاد و بتن و شیشه اند در حالی که در طول 10 سال اخیر تاثیر عمده مصالح طبیعی به شدت مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال تقاضاهای مربوط به ساز های چوبی، کورتن استیل، اکسیدایزد کوپر، روی، آجر کوره ای چند رنگ و انواع جدید بتن نشان دهنده این موضوع هستند. اما باید قبول کرد که این پیشرفت ها نیز به زودی به پایان عمر خود نزدیک می شوند.
پیشرفت های جدید، علاقه و اشتیاقی روز افزون را به انواع مختلف مصالح و تکنیک های جدید، چند منظوره و شگفت آور نشان می دهد که به کمک آنها ایده هایی را که زمانی غیر ممکن و نامعقول به نظر می رسید، عملی و قابل درک کرده است. نباید این نکته را از خاطر برد که ایده هایی که درامر ساخت و ساز یک بنا ارتباط تنگاتنگی با وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه دارند. علاوه بر این مطلب جریانات عمده و مهم آینده ما را نیز موضوعاتی همچون توجه به محیط، سلامت عمومی، ارزشمند کردن پول و روش زندگی آینده تشکیل می دهند. در توضیح بیشتر باید گفت که محیط زندگی آینده ما وابسته مسایلی چون کم کردن استفاده از مصالح، پایداری و چرخه حیات، برگشت پذیری محصولات و مصالح و صرفه جویی در انرژی است. سلامت عمومی جامعه را نیز شرایط کاری راحت و ایمن، محیط کار و زندگی پاکیزه و سالم تامین می کند. ضمن اینکه صنعتی شدن، انعطاف پذیری در ساخت و ساز، استفاده از محیط شهری به طور منعطف، توسعه کیفی و تولید و ساخت سریعتر باعث ارزشمند تر شدن پول خواهد شد و شیوه خانه داری، باز تولید و وجود خانه های انعطاف پذیر در شیوه زندگی آینده ما موثر خواهند بود. نگاه جدید به شیوه ساختمان سازی ، استفاده از مصالح جدیدی را نیز طلب می کند. هر چند ممکن است تکنولوژی ساخت یا شیوه اجرا در استفاده از این مصالح هنوز غریب و نا آشنا باشد، اما شناخت این مصالح جدید و کشف خصوصیات آنها کمک موثری به ایجاد نیاز کردن آنها در جامعه ما خواهد کرد.

 

استفاده از مصالح جدید به جای فولاد
استفاده از مصالح جدید و به خصوص کامپوزیت‌ها به جای فولاد در دهة اخیر در دنیا به شدت مورد علاقه بوده است. کامپوزیت‌ها از یک مادة چسباننده (اکثراً اپوکسی) و مقدار مناسبی الیاف تشکیل یافته است. این الیاف ممکن است از نوع کربن، شیشه، آرامید و ... باشند، که کامپوزیت حاصله به ترتیب، به نام
AFRP, GFRP, CFRP خوانده می‌شود. مهمترین حسن کامپوزیت‌ها، مقاومت بسیار عالی آنها در مقابل خوردگی است. به همین دلیل کاربرد کامپوزیت‌های FRP در بتن‌آرمه به جای میلگردهای فولادی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است
لازم به ذکر است که خوردگی میلگرد در بتن مسلح به فولاد به عنوان یک مسئلة بسیار جدی تلقی می‌گردد. تاکنون بسیاری از سازه‌های بتن‌آرمه در اثر تماس و مجاورت با سولفاتها، کلرورها و سایر عوامل خورنده دچار آسیب جدی گردیده‌اند، چنانچه فولاد به کار رفته در بتن تحت تنش‌های بالاتر در شرایط بارهای سرویس قرار گیرند، این مسئله به مراتب بحرانی‌تر خواهد بود. یک سازة بتن‌آرمة معمولی که به میلگردهای فولادی مسلح است، چنانچه در زمان طولانی در مجاورت عوامل خورنده نظیر نمک‌ها، اسیدها و کلرورها قرار می‌گیرد، قسمتی از مقاومت خود را از دست خواهد داد. به علاوه فولادی که در داخل بتن زنگ می‌زند، بر بتن اطراف خود فشار آورده و باعث خرد شدن آن و ریختن پوستة بتن می‌گردد.

 

تاکنون تکنیک‌هایی جهت جلوگیری از خوردگی فولاد در بتن‌آرمه توسعه داده شده و به کار رفته است که در این ارتباط می‌توان به پوشش میلگردها توسط اپوکسی، تزریق پلیمر به سطح بتن و یا حفاظت کاتدیک اشاره نمود. با این وجود هر یک از این روش‌ها تا حدودی و فقط در بعضی از زمینه‌ها موفق بوده‌اند. به همین جهت به منظور حذف کامل خوردگی میلگردها، توجه محققین و متخصصین بتن‌آرمه به حذف کامل فولاد و جایگزینی آن با مواد مقاوم در مقابل خوردگی معطوف گردیده است. در همین راستا کامپوزیت‌های FRP (پلاستیک‌های مسلح به الیاف) از آنجا که به شدت در محیط‌های نمکی و قلیایی در مقابل خوردگی مقاوم هستند، موضوع تحقیقات گسترده‌ای به عنوان یک جانشین مناسب برای فولاد در بتن‌آرمه، به خصوص در سازه‌های ساحلی و دریایی گردیده‌اند.
لازم به ذکر است که اگر چه مزیت اصلی میلگردهای از جنس FRP مقاومت آنها در مقابل خوردگی است، با این وجود خواص دیگر کامپوزیت‌های FRP نظیر مقاومت کششی بسیار زیاد (تا 7 برابر فولاد)، مدول الاستیسیتة قابل قبول، وزن کم ، مقاومت خوب در مقابل خستگی و خزش، عایق بودن در مقابل امواج مغناطیسی و چسبندگی خوب با بتن، مجموعه‌ای از خواص مطلوب را تشکیل می‌دهد که به جذابیت کاربرد FRP در بتن‌آرمه افزوده‌اند. اگر چه بعضی از مشکلات نظیر مشکلات مربوط به خم کردن آنها و نیز رفتار کاملاً خطی آنها تا نقطة شکست، مشکلاتی از نظر کاربرد آنها فراهم نموده‌اند که امروزه موضوع تحقیقات گسترده‌‌ای به عنوان یک جانشین مناسب برای فولاد در بتن‌آرمه، به خصوص در سازه‌های ساحلی و دریایی گردیده‌اند.
با توجه به آنچه که ذکر شد ، بسیار به جاست که در ارتباط با کاربرد کامپوزیت‌های FRP در بتن‌ سازه‌های ساحلی و دریایی مناطق جنوبی ایران و به خصوص منطقة خلیج‌فارس، تحقیقات گسترده‌ای صورت پذیرد. در همین راستا مناسب است که تحقیقات مناسبی بر انواع کامپوزیت‌های FRP (AFRP, CFRP, GFRP) و میزان مناسب بودن آنها برای سازه‌های دریایی که در منطقة خلیج‌فارس احداث شده است، صورت پذیرد. این تحقیقات شامل پژوهش‌های گستردة تئوریک بر رفتار سازه‌های بتن‌آرمة متداول در مناطق دریایی (به شرط آنکه با کامپوزیت‌های FRP مسلح شده باشند) خواهد بود. در همین ارتباط لازم است کارهای تجربی مناسبی نیز بر رفتار خمشی، کششی و فشاری قطعات بتن‌آرمة مسلح به کامپوزیت‌های FRP صورت پذیرد.

 

لازم به ذکر است که چنین تحقیقاتی در 10 سال اخیر در دنیا صورت گرفته که نتیجة این تحقیقات منجمله آئین‌نامة ACI-440 است که در چند سال اخیر انتشار یافته است. با این وجود کامپوزیت‌های FRP در ایران کماکان ناشناخته باقی مانده است و به خصوص کاربرد آنها در بتن‌آرمه در سازه‌های ساحلی و دریایی کاملاً دور از چشم متخصصین و مهندسین ایرانی بوده است. تحقیقاتی که در این ارتباط صورت خواهد گرفت، می‌تواند منجر به تهیة دستورالعمل و یا حتی آئین‌نامه‌ای جهت کاربرد FRP در بتن‌آرمه به عنوان یک جسم مقاوم در مقابل خوردگی در سازه‌های بندری و دریایی ایران گردد. این حرکت می‌تواند فرهنگ کاربرد این مادة جدید در بتن‌آرمة ایران را بنیان گذارد و از طرفی منجر به صرفه‌جویی‌ میلیاردها ریال سرمایه‌ای ‌شود که متأسفانه همه ساله در سازه‌های بتن‌آرمة احداث شده در مناطق جنوبی ایران (به خصوص در مناطق بندری و دریایی)، به جهت خوردگی میلگردها و تخریب و انهدام سازة بتنی، به‌هدر می‌رود.
آشنایی با مصالح جدید و مفید ساختمانی
1-وینیل
ـ قابلیت برگشت به چرخه محیط
تولید وینیل یک فرایند تولید بسته اتوماتیک با تکنولوژی بالا است و تقریبا تمام ضایعات آن به چرخه تولید بازمیگردد. مطالعات نشان داده است که تولیدات وینیل تنها یکدرصد آلودگی کل ناشی از مصارف گاز و نفت را تولید میکنند و انرژی مصرف شده برای تولید وینیل سه برابر کمتر از انرژی مصرف شده برای تولیدات آلومینیومی است. همچنین مطالعاتی که توسط principia partners انجام گرفته است، نشان میدهد که بیش از 98 درصد وینیل موجود میتواند به چرخه تولید بازگردد.
وینیل
ـ قابلیت برگشت به چرخه محیط
تولید وینیل یک فرایند تولید بسته اتوماتیک با تکنولوژی بالا است و تقریبا تمام ضایعات آن به چرخه تولید بازمیگردد. مطالعات نشان داده است که تولیدات وینیل تنها یکدرصد آلودگی کل ناشی از مصارف گاز و نفت را تولید میکنند و انرژی مصرف شده برای تولید وینیل سه برابر کمتر از انرژی مصرف شده برای تولیدات آلومینیومی است. همچنین مطالعاتی که توسط principia partners انجام گرفته است، نشان میدهد که بیش از 98 درصد وینیل موجود میتواند به چرخه تولید بازگردد.
ـ مقاومت و دوام
وینیل در مقایسه با سایر مواد بهکار رفته در ساختمانسازی دوام قابل قبولی دارد. یک مثال ساده در این مورد، پوششهای بام وینیلی میباشد. این پوششهای تکلایه وینیلی، بیش از 30 سال عمر میکنند. وینیل بهترین انتخاب برای پوششکفها و پوشاندن دیوارهاست، بهخصوص در محلهای پر رفتوآمدی همچون مراکز بهداشتی. انتخاب لولههای pvc برای مواردی که لولهها زیر خاک قرار میگیرند بسیار بهصرفه است، چرا که بدون هرگونه نیازی به نوسازی، بدون ترک خوردن و زنگ زدن عمر میکنند.
ـ صرفه جویی در انرژی
باتوجه به هدردهی انرژی کمتری که وینیل نسبت به سایر مواد مشابه دارد، ازاین رو بیشترین مصرف را در زمینه ساخت درب و پنجره داشته است.
ـ مقاومت در برابر آتشسوزی
معمولا استفاده از محصولات ساختمانی وینیل کمترین درصد ریسک را در بر دارد. وینیل نسبت به سایر مواد از مقاومت فوقالعاده بیشتری در برابر آتش دارد.

 

سیستمهای جدید ساختمانی تولید شده از وینیل
ترکیبات جدیدی که از وینیل بهدست میآیند، امکان عرضه سازههای جدیدی را میدهد که میتوانند جای فلز و چوب را در بسیاری موارد بگیرند. royal building systems یکی از این نوع سیستمهای سازهای جدید است که از پیوند وینیلهای توخالی تولید میشود. داخل آن را با بتن پرنمودهو به عنوان دیوار آماده عرضه میشود. این سیستم، قابلیت آن را دارد که انجام هرگونه عملیات اجرایی در سطح آن انجامپذیر باشد. این سیستم در تمام دنیا، برای ساخت خانههای یک یا دو خانواری، ساختمانهای اداری، صنعتی و تجاری به کار میرود. مزایایی که این سیستم دارد، باعث میشود که بتواند در کشورهایی که تغییرات دمای آنها در طی سال زیاد است و در معرض آسیبهای طبیعی مثل زمینلرزه، تندباد و سیلاب قرار دارند، بسیار مفید واقع شود. دیوارهای بهکار رفته در این سیستم، علاوه بر دارا بودن خاصیتهای وینیل، در برابر موریانه نیز مقاومند.
امروزه، تولید محصولات متنوعتر تشکیل یافته از وینیل و کاربردهای تازه و مختلف آنها، امکان انتخاب و گزینشبسیاری را در اختیار معماران و طراحان قرار میدهد

 

بتن‌های توانمند و ویژه
سالهای زیادی است که از بتن بعنوان یک ماده ساختمانی مهم و با تحمل فشارهای بالا جهت ساخت و ساز انواع سازه‌ها استفاده می‌شود. ضعف این ماده مهم و پر مصرف ساختمانی در مقابل کشش با قرار دادن آرماتور تا حد زیادی جبران شده است. در سالهای اخیر و با بررسی دوام سازه‌های بتنی مسلح بویژه در مناطق خورنده و سخت برای بتن نظر اکثر کارشناسان و دست ‌اندرکاران کارهای بتنی به این مسأله جلب شده است که مقاومت به تنهایی نمی‌تواند جوابگوی کلیه خواص مربوط به بتن بخصوص دوام آن باشد و لازم است در طراحی بتن برای مناطق مختلف علاوه بر مسأله مقاومت و تحمل بارها در طول مدت بهره‌دهی، پایایی و دوام آن نیز مد نظر قرار گیرد. در حال حاضر با اضافه نمودن مواد مختلف بتن و تغییرات در طرح اختلاط می‌توان به بتن‌هایی دست یافت که بدون تغییر قابل ملاحظه در مقاومت آنها از نقطه نظر دوام به بتن‌هایی با دوام بالا دست یافت. مسأله محیط زیست و آلودگی آن نیز در سالهای اخیر نظر جهانیان را بخود معطوف ساخته است. کاربرد مواد و مصالحی که در ساخت آن آلودگی کمتری به محیط منتقل گردد و همچنین برداشت مصالح طبیعی که کمتر محیط را تخریب نماید، مورد توجه خاص قرار دارد. در این راستا محدودیت کاربرد سنگدانه‌ها، دستیابی به مواد جدید و نیز استفاده از مواد زائد کارخانه‌ها و آلاینده‌های محیط زیست در بتن در رأس برنامه‌های تحقیقاتی پاره‌ای از کشورهای جهان قرار گرفته است.
علاوه بر خود بتن و مصالح تشکیل‌ دهنده آن در سالهای اخیر بر روی آرماتور مصرفی در سازه‌های بتنی مسلح نیز تحولاتی صورت گرفته است. بعنوان مثال و برای پرهیز از خطر خوردگی آرماتور، از فولادهای ضد زنگ و نیز آرماتورهای ساخته شده با الیاف‌ مختلف پلاستیکی و پلیمری در محیط‌های بسیار خورنده استفاده می‌شود. کار بر روی عملکرد دراز مدت چنین موادی هنوز ادامه دارد.
در مقاله اخیر به چند مورد از بتن‌های جدید که چند سالی است از آنها در صنعت ساخت و ساز برای سازه‌های بتنی استفاده می‌شود اشاره شده و مواد جدید مورد استفاده در بتن که تحقیقات روی آنها هنوز ادامه دارد، نیز بیان خواهد شد. بعنوان مثال بتن‌های با مقاومت زیاد و بتن‌های توانمند و با عملکرد بالا در این خصوص جایگاه ویژه‌ای دارند. کاربرد الیاف و مواد مختلف در بتن برای افزایش نرمی آن و مقاومت در مقابل بارهای ضربه‌ای و نیروهای ناشی از زلزله مورد دیگری از بتن‌های خاص می‌باشد. با نگرشی عمیق به مسأله دوام بتن و ضمن تأمین مقاومت لازم، کاربرد بتن‌های با کارایی بالا که اجرای آن را نیز آسان می‌سازد در برنامه کار مراکز بسیاری قرار گرفته و برخی از این بتن‌ها با اضافه کردن افزودنیهای مختلف به آنها، اینک وارد صنعت بتن شده‌اند.

 

● بتن با مقاومت زیاد
امروزه بر اساس تکنولوژی رایج بتن، ساخت بتن‌های با مقاومت‌های فشاری زیاد و دور از انتظار که می‌تواند برای طراحی سازه‌های اجرایی رایج مورد استفاده قرار گیرند، امکان‌پذیر می‌باشد. اگر چه اغلب آیین‌نامه‌های بتن هنوز مقاومت بتن مورد استفاده در سازه‌ها را به MPa ۶۰ محدود می‌کنند، اما آیین‌نامه‌های جدید اخیراً حدی بالاتر از MPa ۱۰۵ را نیز در نظر گرفته‌‌اند .ساخت بتن‌های با مقاومت زیاد و در حد MPa ۱۲۰ و کاربرد آن در ساختمان‌های بلند در کشورهای پیشرفته دنیا رواج یافته است. این مقاومت با اضافه نمودن مواد ریز و فعال به سیمان تا حدی افزایش یافته که بتن‌هایی با مقاومت‌های فشاری بین MPa ۲۰۰ و MPa ۸۰۰ و مقاومت‌های کششی بین MPa ۳۰ و MPa ۱۵۰ در نمونه‌های آزمایشگاهی بدست آمده است. برای دستیابی به چنین مقاومت‌هایی لازم است تغییراتی در طرح اختلاط داده و از مواد و افزودنی‌های جدیدی استفاده نمود.
از عوامل مهم در رسیدن به چنین مقاومت‌هایی استفاده از سنگدانه‌های مقاوم و کاهش حداکثر اندازه سنگدانه در مخلوط بتنی برای همگنی بیشتر آن می‌باشد. همچنین با استفاده از مواد بسیار ریزدانه و با اندازه‌های کمتر از دهم میکرون می‌توان مجموعه‌ای متراکم‌تر و با تخلخل بسیار کم که بالاترین وزن مخصوص را خواهد داشت، تهیه نمود. در بتن‌های با مقاومت زیاد بایستی تا حد ممکن نسبت آب به سیمان (w/c) را کاهش داد (امروزه حتی نسبت ۱۸/۰ = w/c استفاده شده است) که در این حالت بعضی دانه‌های سیمان هیدراته نشده بصورت مواد ریزدانه پرکننده، دانسیته را افزایش داده و در نتیجه سبب افزایش مقاومت می‌شوند. بدیهی است برای تأمین کارایی چنین مخلوط‌هایی با آب بسیار کم لازم است از روان‌ کننده‌ ها، فوق ‌روان‌کننده‌ ها و پخش کننده ذرات ریز در بتن استفاده نمود. برای افزایش نرمی چنین بتن‌هایی (با افزایش مقاومت شکنندگی و تردی بتن افزایش می‌یابد) می‌توان به آنها الیاف‌های کوتاه اضافه نمود. در ساخت چنین بتن‌هایی (مقاومت در حد فولاد و بالاتر) از روشهای سخت شده تحت فشار و دما برای عمل آوری بتن و تأمین مقاومت اولیه زیاد استفاده می‌گردد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 41   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مصالح جدید، اندیش های نو