دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
چکیده
مطالعه حاظر، بررسی زیست محیطی و فلوریستیکی گیاهان دامنه های جنوب غربی ارتفاعات کوه بینالود در شمال شهرستان نیشابور با وسعتی حدود 500 کیلومتر مربع است. این مطالعه به منظور شناخت گونه های گیاهی و بویژه شناسایی گونه های کمیاب و در معرض انقراض و همچنین برای افزایش دانش ما در مورد محیط زیست این منطقه انجام شد، چرا که اولین قدم در راه حفظ محیط زیست، شناخت دقیق و علمی آن می باشد. پوشش گیاهی منطقه شامل 488 گونه و زیرگونه متعلق به 301 جنس از 67 خانواده ی گیاهی است که از بین آنها تعداد 20 گونه جزو گیاهان کمیاب و در معرض انقراض می باشند. تروفیت ها با 88/36 درصد شکل زیستی غالب را دارند و همی کریپتوفیت ها و کامفیت ها به ترتیب با 01/34 و 68/11 درصد اشکال زیستی بعدی را تشکیل می دهند. از نظر نوع ناحیه ی رویشی، 66/52 درصد گیاهان آن از عناصر رویشی ایرانو-تورانی و بقیه مربوط به دو، سه یا چند ناحیه ی رویشی بوده و یا پراکنش جهانی دارند. زیستگاه های منطقه را از روی نوع رویش گیاهی، نوع بستر و میزان دسترسی گیاهان به آب، می توان به هفت زیستگاه دشتی و مسطح، صخره ای، دامنه های مرطوب،دامنه های خشک ، زیستگاه های آبی، واریزه ها و مناطق تخریب شده تقسیم کرد.
فصل اول: کلیات
1- رشته کوه های بینالود
بینالود سلسله ارتفاعی به با روند تقریبی شمال غربی - جنوب شرقی در حدفاصل شهرستانهای مشهد و نیشابور در استان خراسان واقع است (پیوست1). این رشته کوه دارای قله های متعددی است که بلندترین آنها با 3211 متر ارتفاع دارد، همچنین قله شیر باد 3200 متر و قلة زرگران با 3100 متر ارتفاع در جنوب قلة بینالود-که بلندترین قلة استان خراسان می باشد- قرار دارند. کلیه آبریزهای شمالی این کوهستان به کشف رود و آبزیزهای جنوبی آن به کال شور می ریزد . روستاهای مهمی چون زشک، شاندیز، طرقبه،گلمکان در دامنه های شمالی و روستاها و شهرهایی مانند پیوه ژن، درود، خرو و میرآباد در دامنه های جنوبی آن قرار گرفته اند.
از لحاظ زمین شناسی رشته کوه های بینالود بین پلیت مستحکم توران و خرده قاره ایران مرکزی محاط شده است. مرز جنوبی آن گسل میامی یا گسل شاهرود و حد شمال غربی آن را گسل سمنان می دانند. گسترش واقعی این زون بین نواحی شمال سبزوار و نیشابور تا مشهد است ولی با توجه به اینکه در زون مورد بحث زمین های دگرگون شده وآزرینی وجود دارد که در آن سوی مرز (افغانستان) نیز قابل تعقیب است بنابراین، حد شرقی این زون را به ادامه هندوکش غربی در افغانستان محدود می کنند.(2)
این زون بخشی از البرز را شامل است که از نظر زمین شناسی، اختصاصات ویژه ای دارد. گاهی واحد زمین شناسی بینالود را زون تدریجی بین ایران مرکزی و البرز درنظر می گیرند، زیرا رسوبات و رخساره های پالئوزوئیک این زون شبیه البرز است و گاهی آنرا جزئی از ایران مرکزی درنظر میگیرند که در آن رسوبات اپی کنتینانتال پالئوزوئیک تقریباً در همه جا دیده میشود، ولی در بخشهای بالاآمده (هورست) به طور محلی، قسمت هایی از ردیف های رسوبی حذف شده و در آن نبود چینه شناسی مشخص دیده می شود. به علاوه، زون مزبور، طی دونین پسین - کربنیفر با البرز غربی و مرکزی و درپرمین با سایر قسمتهای ایران از نظر حوضة رسوبی وضع تقریباً مشابهی داشته و در ارتباط بوده است (2).
مجموعه آذرین و دگرگونی این زون که به ویژه در جنوب و مغرب مشهد بیرون زدگی دارد، شامل سه فاز دگرگونی ناحیه ای و دو مرحله گرانیت زایی است و در آن توده های اولترابازیک نیز وجود دارد. در مورد سن این مجموعه های دگرگونی و آذرین اتفاق نظر وجود ندارد، برخی آن را پرکامبرین و بعضی به ژوراسیک نسبت می داده اند، ولی شواهد زمین شناسی و تعیین سن مطلق نشان داده است که فازهای دگرگونی و گرانیت زایی اولیه آن به فاز کوهزایی هرسی نین و بعدها در تریاس میانی نیز مجموعاً تحت تأثیر دگرگونی های سیمرین پیشین قرار گرفته است(2).
ادامة قسمتی از عملکرد کوهزایی هرسی نین را که از تیان شان - پامیر - هندوکش به جنوب مشهد می رسد، نوعی فرورانش پوستة اقیانوسی (اقیانوس پالئو تتیس) می دانند. در این زون رسوبات کامبرین فسیل دار وجود داشته و طی سیلورین و دونین زیرین، دریای مشترکی شمال شرق ایران و ایران مرکزی را فرا می گرفته، زیرا رسوبات مشابهی طی این مدت در بینالود و ایران مرکزی بر جای گذاشته شده است. ارتباط مزبور تا کربونیفر زیرین نیز وجود داشته است در حالی که در البرز رابطة مزبور به کلی قطع شده. این وضعیت را به حرکات خشکی زایی اواخر دونین مربوط می دانند و کنگلومرای قاعده ای کربونیفر زیرین را دلیل این حرکات ذکر می کنند(2).
رسوبات کربونیفر فوقانی در بینالود، شامل مجموعه ای از ماسه سنگ کوارتزیتی سیاه رنگ و شیل است که تا اندازه ای شبیه تشکیلات سردر(طبس - ایران مرکزی) است. رسوبات تریاس البرز با ایران مرکزی تفاوت داشته ولی در بینالود، هیچ نوع رسوبی در تریاس تشخیص داده نشده است. تنها در منطقة آق دربند (100 کیلومتری شرق مشهد) رسوبات شیل و ماسه سنگ همراه با لایه های آهکی آمونیت دار وجود دارد که آن را به تریاس میانی و فوقانی مربوط می دانند(2).
گسل سنگ بست - شاندیز مجموعة دگرگونی پالئوزوئیک و توده های نفوذی جنوب مشهد را از اسلیت و ماسه سنگهای سازند شمشک (رتیو - لیاس) و رسوبات جوان تر مجزا می کند.
با حرکات کوهزایی سیمرین پیشین و پس روی دریا، محیط مناسبی برای رشد گیاهان در این منطقه فراهم شده است.
در زون بینالود، رسوبات ژوراسیک در بسیاری از نقاط به طور هم شیب رسوبات پالئوزوئیک و مجموعه های دگرگونی را می پوشاند و در کنگلومرای قاعده ای آن می توان قطعات مختلف و فراوان دگرگونی و آذرین پالئوزوئیک را پیدا کرد. رسوبات لیاس نیز مشابه رسوبات سازند شمشک البرز است
و در آن گاهی لایه ماسه سنگ بین لایه ای وجود دارد که حاوی فسیل های گیاهی زیاد است. رسوبات آهکی دورة کرتاسه نیز مشابه البرز بوده و در جنوب غربی قشلاق، گرانیت های مشهد را فرا می گیرد.
رسوبات پالئوژن در دامنة شمالی البرز و بینالود گسترش نداشته است. در ضمن فعالیت شدید آتشفشانی ائوسن در این ناحیه به چشم نمی خورد. رسوبات نئوژن البرز شرقی و بینالود شبیه ایران مرکزی است. به علاوه رسوبات قرمز تخریبی و سایر لایه های ترسیر در جنوب بینالود وجود دارد ولی گسترش آنها بسیار محدود است(2).