دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مشکلات پیوند سلولهای بنیا دی
قبل از اینکه در مورد چگونگی تمایز سلولهای بنیادی صحبت کنم گفتن این نکته ضروری میباشد که ما برای استفاده از سلولهای بنیادی جنینی برای اهداف درمانی به دو صورت میتوانیم از سلولهای بنیادی استفا ده کنیم یا این سلولها را متمایز کرده و به بدن بیمار انتقال میدهیم فرایندی که به ان transplant گفته میشود یا اینکه سلولها را به همان صورت سلول بنیادی به بدن بیمار انتقال میدهیم. فرایند انتقال سلولهای بنیادی به بدن بیمار با مشکلاتی همراه میباشد.این مشکلات را من در 4 مطلب زیر برایتان توضیح خواهم داد
Immunological problem(مسایل ایمونولوژیکی)
Contamination problem(مسایل آلودگی)
Tumorogenesis problem(به وجود آمدن تومور)
Ethical problem( مسایل اخلاقی )
Immunological rejection in exenografting
فعال شدن Tcells نقش اصلی را در رد پیوندهای ایمونولوژیکی بازی میکند. سیستم ایمونولوژیکی بدن جسم خارجی را به وسیله دو مسیر مستقیم و غیر مستقیم تشخیص میدهد مسیر مستقیم شامل وجود MHC-1 روی سلولهای خودی میباشد سیستم ایمنی میتواند بین MHC-1 خودی و غیر خودی تشخیص قایل شود. سلولهاییکه دارای MHC-1 متفاوتی از سلول میزبان میباشند باعث برانگیخته شدن سیستم ایمنی میشوند مسیر غیر مستقیم شامل فاگوسیت و هضم شدن جسم خارجی و حضور این مواد هضم شده در سطح
antigen-presenting cells میباشد مسیر غیر مستقیم تشخیص جسم خارجی به وسیله MHC-2 presentation و فعل شده CD4 positive Tcell نقش اصلی را در رد پیوند ایفا میکند.
Reduction of graft rejection(راههای کاهش رد پیوند)
1.سرکوب سیستم ایمنی به وسیله cyclosporin A که به پرونیین داخل سلولی cyclophilin متصل شده و این ترکیب باعث میشود که از فعالیت phosphatse پروتیین calcineurin جلوگیری شود و این باعث میشود تا از فسفریله شدن وابسته به کلسینورین NFAT(nuclear factor of activated T cell جلوگیری شود
2.cotransplant سلولهای بنیادی مغز استخوان (بعدا مفصلا توضیح خواهم داد)از نوع استرومال همراه با سلول بنیادی جنینی قابل ذکر میباشد که سلولهای بنیادی stromal مغز استخوان که از نوع سلولهای بنیادی بالغین میباشند. دارای این خاصیت هستند که سیستم ایمنی را سرکوب کنند بعدا در مورد سلولهای بنیادی بالغین و این نوع از سلول بنیادی که سلولهای بنیادی مورد علاقه خودم نیز میباشد بیشتر و مفصل تر صحبت خواهم کرد.
3.حذف MHC 1 از سلولهای بنیادی جنینی
4.cloning .(بیشتر تو ضیح خواهم داد)
در روند تکامل، تولید مثل جنسی موجودات عالی به عنوان راهی برای حفظ تنوع ژنتیکی جمعیتهای انتخاب شده است که بقای آن موجود در مواجهه با شرایط مختلف را امکانپذیر می سازد. در این نوع تولید مثل هر یک از این نطفه ها حامل نیمی از ژنهای والدین نر و ماده می باشد که به فرزندان منتقل می شود. تا قبل از کشف روش کلونینگ تصور بر این بود که سلولهای سوماتیک پس از تمایز یافتن قادر به برگشت به حالت اولیه ( تمایز نیافته) نمی باشند. به عبارت دیگر تصور قبلی بر این پایه بود که سلولهای سوماتیک با وجودی که تنمامی ژنها را در هسته همراه دارند، با این وجود قادر به تولید موجودی کامل نیستند. کلون کردن به معنی تکثیر غیر جنسی است نمونه عملی آن، تکثیر گیاهان است و یا در حشراتی مانند زنبور عسل و خزندگان و ماهیها و آبزیانی همانند آرتمیا پدیده ای به نام بکرزائی (Pathenogenis) وجود دارد که می توان آن را پدیده ای مشابه کلونینگ دانست. کشت بافت گیاهی فرآیندی است که در آن قطعات کوچکی از بافت زنده گیاهی جدا شده و به مدت نامحدودی در یک محیط مغذی سترون رشد داده می شود.کلونینگ از طریق مهندسی ژنتیک در گیاهان، حیوانات و یا حتی باکتریها، برای تولید انبوه با کیفیت خاص صورت می گیرد. از طریق این تکنولوژی می توان نسلهای در حال انقراض را نجات داد. از مزایای شبیه سازی در پرورش دامهای اهلی می توان به استفاده از تعداد محدودی از حیوانات پر تولید با هزینه نگهداری کمتر و افزایش سریع پیشرفت ژنتیکی گله اشاره کرد. با توجه به اینکه فنوتیپ افراد عمدتا تحت تاثیر مشترک وراثت و محیط می باشد هیچگاه حتی در دو قلوهای یکسان، دو فرد کاملا شبیه به هم نخواهد بود. نتیجتا در شبیه سازی ژنوتیپ افراد کاملا مشابه می باشد اما دو فرد مذکور فنوتیپ یکسانی نخواهد داشت.روشهای کلونینگ:شبیه سازی با روشهای گوناگونی و با اهداف متفاوت انجام می پذیرد که بطور کلی سه روش کلی در این مورد وجود دارد:الف- کلونینگ رویانی(Embryonic Cloning)این روش همان روشی است که در طبیعت در تولد دوقلوها یا چند قلوها رخ می دهد. در این روش در شروع مراحل تقسیم جنینی بعد از لقاح، یعنی زمانی که هنوز سلولهای جنینی تمایز نیافته اند یک سلول را جدا و با تحریکات، این سلول را به ادامه تقسیم تا حد به وجود آمدن یک جنین مستقل وادار می کنند.ب- کلونینگ تولید مثلی(Reproduction Cloning)هدف از این روش، تولید موجودات زایا با استفاده از سلولهای سوماتیک می باشد. در این روش در مرحله خاصی از تقسیم سلولی، هسته سلولهای سوماتیک را که در هسته شان حاوی تمامی ژنهای موجود می باشند جدا کرده و پس از تیمار الکتریکی یا شییمیایی این هسته را در داخل یک تخم لقاح نیافته که هسته آن قبلا خارج شده قرار می دهند سپس مجموعه حاصل را در رحم مادری که بطور مصنوعی شرایط آبستنی در آن القاء شده لانه گزینی می نمایند که در نهایت موجود جدید کاملا شبیه فردی خواهد شد که سلول سوماتیک از آن اخذ شده است.ج- کلونینگ درمانی(Therapeutic Clonig) در این روش ابتدا با استفاده از سلولهای سوماتیک یک فرد، شبیه سازی انجام می گردد و در مرحله اولیه جنینی از رویانی که حاوی چند سلول است تعدادی سلول جدا و در محیط کشت اختصاصی، سلول، بافت یا اندام مورد نظر تکثیر می شود. هدف از این روش تولید بافت یا عضوی است که فرد از دست داده است مثل پوست تحلیل رفته در نتیجه سوختگی، کلیه، کبد، مغز استخوان، قلب، سلولهای عصبی یا عضلانی. واضح است پیوند اعضا تولید شده به خود شخص، به دلیل قرابت ژنتیکی به مراتب موفقیت آمیزتر است و بعد از پیوند نیازی به مصرف داروهای مضرر به منظور جلوگیری از دفع پیوند به مدت طولانی وجود ندارد.تاریخچه کلونینگ:تکنیک کلونینگ ابتدا در دوزیستانی مثل قورباغه موفقیت آمیز بود. در سال 1996 خبر تولد اولین گوسفند همانند سازی شده مدتها تیتر بسیاری از نشریات و منابع خبری را به خود اختصاص داد. مبنای علمی این خبر در سال 1997 در یک مقاله چاپ شده در مجله نیچر تحت عنوان» تولید نتاج زنده حاصل از سلولهای جنسی و سلولهای بالغ پستانداران« به اثبات رسید. این گوسفند ماه از سلولهای پستانی منجمد یک گوسفند که سالها پیش مرده بود، بدست آمد. در بوجود آوردن دالی دانشمندان با جدا سازی 227 سلول از سلولهای پستان گوسفند بالغ و انتقال آن به 227 تخمک غیر بارو که هسته آنها خارج شده بود. توانستند سلولهای جنینی بوجود آوردند و آنها را به مدت 6 روز در آزمایشگاه کشت دادند. دانشمندان سپس 29 سلول جنینی را کشت داده و به 29 میش جانشین به عنوان مادر دوم وارد کرده و در رحم لانه گزینی نمودند در نهایت فقط یکی از آنها تولید گوسفند زنده به نام دالی کرد که بعد از 5 ماه و نیم از دالی متولد شد. در حقیقت دالی دوقلوی یکسان همان گوسفندی بود که مدتها پیش مرده بود. نژاد گوسفند دالی از نژاد فین دورست بود و نام آن از خواننده معرف دالی پاترن گرفته شده بود. زمان تولد دالی 5 جولای 1996 بود که با وزن تولد 5/6 کیلو در موسسه رازلین اسکاتلند متولد شد. در نتیجه آمیزش طبیعی دالی با یک قوچ نژاد ولش مانتیشن که دیوید نام داشت در آوریل 1998 یک بره به نام Bonnie متولد شد و در طول زندگی دالی توانست شش بره سالم را بدنیا آورد. در همان سن 6 سالگی مشخص شد که دالی مبتلا به فرسودگی مفاصل و پیری زود رس شده است از آنجاییکه گوسفند معمولا می تواند 12 تا 13 سال زندگی کند این سوال مطرح شده که چرا دالی در حالی که شش سال داشت به بیماری مختص دوران کهولت گوسفندان مبتلا شده است. در 14 فبریه