فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

شهادت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، سومین شهید محراب (1360) 21 ص

اختصاصی از فایل هلپ شهادت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، سومین شهید محراب (1360) 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

شهادت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، سومین شهید محراب (1360)

دستغیب ـ سیّد على اصغر

دستغیب ـ سیّد على اصغرولادت و نسبتحصیل و تدریساخلاق و معنویّتبرنامه هاى تبلیغىسوابق مبارزاتىخاطرات پس از پیروزى انقلاب اسلامى

دستغیب ـ سیّد على اصغرنام: سیّد على اصغرشهرت: دستغیبنام پدر: سیّد على اکبرزادگاه: شیرازسال تولد: 1324شمسىمسئولیّت: نمایندگى مجلس خبرگان رهبرى در دوره اوّل و سوم از استان فارس.

ولادت و نسب

این جانب سیّد على اصغر دستغیب در سال 1324شمسى دیده به جهان گشودم. پدرم مرحوم آقا سیّد على اکبر آقا نجفى معروف به مدیر، فرزند مرحوم آیة اللّه آقا سیّد على، فرزند مرحوم آیة اللّه سیّد میرزا هدایت اللّه دستغیب رحمه الله مى باشد.مرحوم پدرم چون در نجف اشرف متولد شد، از این رو به او آقا نجفى مى گفتند. وى در آغاز معمّم و در کسوت روحانیّت بود و سپس وارد وزارت فرهنگ گردیده و در سمت مدیریّت مدرسه مشغول خدمت شد و لذا به مدیر شهرت یافت.اغلب افراد خاندان دستغیب و بسیارى از چهره هاى سرشناس شهرمان در آن زمان محصل مدرسه ایشان بودند. اخیراً در دوران بازنشستگى «کتاب خانه حافظیّه» را بازسازى و مدیریّت آن را به عهده گرفت. وى به سال1342شمسى دار فانى را وداع گفته و در یکى از حجرات حرم مطهّر حضرت سیّد میرمحمدعلیه السّلام کنار درِ ورودى سمت چپ به خاک سپرده شد.والده ماجده پدرم مرحومه خجسته خانم دستغیب صبیّه محترمه مرحوم آیة اللّه میرزا ابوالحسن دستغیب (عموزاده مرحوم آیة اللّه سیّد میرزا هدایت اللّه) مى باشند. ایشان از بانوان با فضیلت بوده و والد بزرگوارشان از علماى بزرگ و صاحب تألیفاتى بوده اند از جمله کتابى در شرح کلمات امیرالمؤمنین على علیه السّلام دارد که نسخه خطّى آن به زبان عربى نزد این جانب موجود است و ـ ان شاء اللّه ـ در آینده ترجمه و براى استفاده عموم منتشر خواهد شد.والده محترمه این جانب حاجیه خانم همدم (نصرت الشریعه) صبیّه مرحوم آیة اللّه آقا سیّد محمد تقى دستغیب (از فرزندان مرحوم آیة اللّه سیّد میرزا هدایت اللّه) مى باشد که از علماى متّقى و امام جماعت مسجد باقرخان (پشت بازار حاجى) بوده است.خاندان دستغیب از سلسله جلیله سادات حسینى هستند و طبق شجرنامه موجود این جانب با 32 واسطه به جدّ امجد و بزرگوارم امام سجّاد حضرت على بن الحسین علیه السّلام مى رسم.

تحصیل و تدریس

دوره ابتدایى را در دبستان فرصت گذراندم که به لحاظ داشتن مدیر و مربّیان متدیّن و دل سوز، محیط تربیتى بسیار خوبى محسوب مى شد.دوره متوسّطه را در دبیرستان شاهپور (ابوذر فعلى) سپرى کردم که آن زمان از مدارس متوسّطه نمونه به شمار مى آمد. از نظر علمى دبیرهاى خوبى داشت و از لحاظ دینى و تربیتى هم مربّیان فعّالى در آن جا بودند که با مساعدت و همراهى آنان و بعضى دانش آموزان دیگر، انجمن اسلامى را تشکیل داده و براى جلسات آن برنامه ریزى مى نمودیم. انتشار جزوه اى در اهمّیّت نماز و احکام آن، از کارهاى انجمن بود.در آن زمان، سه رشته دبیرستانى وجود داشت (ریاضى، طبیعى و ادبى) و براى این جانب با توجّه به این که از همان زمان علاقه مند به تحصیلات حوزوى بودم انتخاب رشته ادبى مناسب تر مى نمود، امّا رشته ریاضى را صرفاً به لحاظ جنبه فکرى آن اختیار کردم که البته در آن ایّام از ارزش بالاترى نسبت به دو رشته دیگر برخوردار بود.علاقه ام به روحانیّت موجب بود، کتاب هایى را که در احوالات مشاهیر علماى روحانیّت نوشته شده بود، با اشتیاق مطالعه نموده و از گفتار و رفتار علماى مبرّز شهرمان الگو مى گرفتم به ویژه این که بیش از همه تحت تأثیر شخصیّت دایى معظّم خود، یعنى حضرت آیة اللّه شهید دستغیب قدّس سرّه بودم. بدین ترتیب، هیچ گاه ادامه تحصیل در رشته هایى غیر حوزوى به فکرم خطور نمى کرد. از این رو، پس از اخذ دیپلم به تحصیلات حوزوى مشغول شدم و ضمن فراگیرى دروس مقدّمات و سطح، معمولاً کتب قبلى را تدریس مى نمودم. علاوه بر آن، خداوند منّان توفیق انجام وظیفه تبلیغ را به ویژه براى نسل جوان عنایت فرموده بود. پس از پایان دوره سطح براى تکمیل دروس حوزوى به قم عزیمت نموده و عمدتاً از خارج اصول مرحوم آیة اللّه العظمى میرزا هاشم آملى قدّس سرّه و خارج فقه مرحوم آیة اللّه العظمى گلپایگانى قدّس سرّه استفاده کردم. یکى از تفضّلات و الطاف الهى به وساطت حضرت معصومه علیها السّلام فراهم شدن منزل به سرعت و سهولت بود؛ چون از قبل منزل مهیّا ننموده بلکه به همراه خانواده و مقدارى اسباب و وسایل با توکّل به خداوند حرکت کردیم. پس از مراجعت به شیراز مجدّداً برنامه تدریس و تبلیغ را آغاز نمودم.در همان اوقات انقلاب اسلامى وارد مرحله جدیدى شده و مبارزات ملت مسلمان ایران به رهبرى حضرت امام خمینى قدّس سرّه تشدید گردید.حوادث و رویدادهایى به وقوع پیوست که متعاقب آن براى بسیارى از عزیزان اسلام مشکلاتى ایجاد کردند و این جانب به عنوان قطره اى از دریا دستگیر و راهى زندان و سپس به تبعیدگاه فرستاده شدم که در بخش خاطرات سیاسى و سوابق مبارزاتى به آن وقایع اشاراتى نموده ام.پس از پیروزى انقلاب اسلامى و تأکید حضرت امام راحل قدّس سرّه مبنى بر توجّه و اهتمام نسبت به حوزه هاى علمیّه، این جانب به تأسیس حوزه علمیّه رضویّه شیراز اقدام نموده و تعدادى از داوطلبان را ثبت نام و از بین آن ها افراد مستعد و ذى صلاح را انتخاب و به تدریس پرداختم. براى دوره اوّل از مقدّمات تا پایان سطح (جلدین کفایه) را شخصاً تدریس نمودم و در حال حاضر بحث خارج فقه را هم براى طلّابى که سطح را به اتمام رسانده اند مشغول مى باشم. هم زمان با تحوّلات جدید و نظم نوین حوزه علمیّه قم ضمن اعلام همکارى و هم آهنگى با مرکز مدیریّت قم اقدام به گزینش دوره هاى دیگرى نموده که هم اکنون در پایه هاى مختلف به تحصیل اشتغال دارند.


دانلود با لینک مستقیم


شهادت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، سومین شهید محراب (1360) 21 ص

متن کامل سخنرانی سیدحسن نصر الله به مناسبت شهادت عماد مغنیه

اختصاصی از فایل هلپ متن کامل سخنرانی سیدحسن نصر الله به مناسبت شهادت عماد مغنیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

متن کامل سخنرانی سیدحسن نصر الله به مناسبت شهادت عماد مغنیه

«مایلم تا از تمامی برادران و خواهران که زیر باران هستند عذرخواهی کنم. از خدا می‌خواهم تا صبر و پایداری آنها را بپذیرد.

خداوند عزوجل می‌فرماید: «من المونین رجال صدقوا ما عاهدوا الله و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا».

شهید عماد مغنیه با خدا عهد صداقت بست و در انتظار شهادت بود و در روزهای شهادت امام حسین (ع) سیدالشهداء به شهادت رسید. او خون خود را بر دستان و کفنش را بر دوش حمل می‌کرد. حاج عماد از زمانی که جوان بود، پیروزی می‌ساخت و طلب شهادت می‌کرد و در نهایت به هدف خود رسید. من دریافت این نشان افتخار الهی را به او تبریک می‌گویم. او از خانه‌ای تماماً جهاد بود و هنوز این خانه وجود دارد ولی اکنون تبدیل به خانه شهادت شده است.

من به دو عزیز، پدر و مادر او تبریک و تسلیت می‌گویم. این شهادت الهی و صبرتان بر شما مبارک باد. جهانیان بدانند که اهالی این منزل جهادگر، تمامی فرزندان خود را به عنوان شهید تقدیم کرد. تمام فرزندان ابوعماد به شهادت رسیدند. این خانواده در جهاد و شهادت و رهبری ثابت قدم بود.

من به همسر مجاهد و فداکار و صابر ایشان، دختران، پسران، فرزندان، دوستان، نزدیکان و دوستان مجاهد او در لبنان و فلسطین و در هر سرزمینی که جهاد در آن برقرار است، تبریک می‌گویم چرا که برادر عزیزمان نشان شهادت بر سینه آویخته است.

حاج عماد مغنیه از رهبرانی بود که جهاد و شب‌زنده‌داری و خستگی و زندگی آنها با خدا معامله شد. این عده سربازان مجهول خدا در زمین و شناخته ‌شده در آسمان‌ها هستند که از خود دفاع نمی‌کنند؛ بلکه از حق و حقیقت و خدا دفاع کرده و در انتظار پاداشی زمینی نیستند. آنها از تهمت و افترا در امانند چرا که چیزی برای خود بیرون از عرصه جهاد و فداکاری نمی‌خواهند. پس از شهادت چنین انسان‌هایی باید چهره نورانی آنها و حقایق وجودی و ایثارهای آنها را بازگو کنیم. امروز حق عماد مغنیه به عنوان شهید این امت این است که به خاطر خود شناخته شود و تا ملت در قبال اینگونه افراد، منصفانه برخورد کرده و درس و روح و جهاد او را سرلوحه خود قرار دهند.

هر چه در مورد حاج رضوان در دنیای فانی که هیچ ارزشی برای رهروان راه خدا ندارد، گفته می‌شود بیهوده و پوچ است.

ما از بیست و پنج سال قبل تاکنون به مدرسه شهادت وابسته هستیم. ما با شهادت عماد در راه طبیعی خود قرار داریم، همانطور که پس از شهادت سید عباس موسوی و شیخ‌الشهدا راغب حرب در راه خود قرار داشتیم . ما در نبردی حقیقی و خونین هستیم که در این نبرد از وطن، ملت، مقدسات و کرامت خود در مواجهه با تمامی تجاوزات و طمع‌کاری‌های امریکا و اسراییل دفاع می‌کنیم.

امروز فرصت انصاف و قضاوت در مورد حاج عماد نیست. من در برابر جسد پاک او و در برابر شما و جهانیان که در انتظار موضعگیری حزب‌الله در این لحظه هستند، تاکید می‌کنم که:

اولاً: آنها در شهادت عماد مغنیه موفقیت بزرگی را می‌بینند و ما بشارتی عظیم به پیروزی می‌بینیم.

این همان شرایطی بود که ما در زمان شهادت شیخ راغب حرب داشتیم. پس از شهادت او، اسراییل از پایتخت لبنان و بقاع و جنوب خارج شد. به خاطر خون پاک او و مقاومت پایدار او و نه مصوبات بین‌المللی و دخالت جهانیان که همواره طرفدار صهیونیست‌ها بودند، ما شاهد پیروزی را در آغوش گرفتیم.

سید عباس موسوی را نیز ترور کرده و گمان کردند مقاومت فرو می‌پاشد؛ ولی ما برخاسته و پس از چند سال، اسراییل را شکست‌خورده و خوار از لبنان خارج کردیم. به خاطر عباس موسوی و خون او و مقاومت پایمردان، ما موفق شدیم.

 امروز عماد مغنیه را ترور کردند و گمان می‌کنند که با قتل او، مقاومت از بین می‌رود. آنها او را در روندی همانند جنگ تابستان گذشته به قتل رساندند. این جنگ هنوز ادامه دارد چرا که آتش‌بس اعلام نشده است. این جنگ از نظر مادی و امنیتی و نظامی هنوز ادامه دارد و از طرف تمامی کشورهایی که از اسراییل در جنگ تابستان حمایت کردند، پیگیری می‌شود.

 آنها مثل زمان ترور شیخ راغب حرب و سید عباس موسوی در اشتباه هستند. از جنگ تابستان گذشته که ارتباطی قوی با عماد مغنیه داشت تا کنون و زمان ریخته شدن خون عماد مغنیه، جهانیان به مسئولیت من بدانند که ما برای مرحله سقوط کیانی به نام اسراییل آماده می‌شویم. اگر خون شیخ راغب حرب آنها را از سرزمین‌های لبنان خارج ساخت و اگر خون سید عباس موسوی آنها را از مرز خارج ساخت، ولی خون عماد مغنیه آنها از عرصه وجود انشاءالله پاک خواهد کرد.

این سخن انفعالی یا عاطفی نیست؛ بلکه در لحظه‌ای روشن و با تامل زیاد گفته می‌شود. شما همه می‌دانید که بن‌گورین موسس دولت اسراییل بود. در نتیجه، او متخصص‌ترین و آگاه‌ترین فرد به نقاط قوت و ضعف این رژیم و معادلات پایداری و سقوط این رژیم بود.

بشنوید که بن‌گورین چه گفته است: «اسراییل پس از اولین شکست خود در جنگی نظامی، سقوط می‌کند».

اسراییل جنگ خود را در تابستان ٢٠٠٦انجام داد. صهیونیست‌ها این جنگ را جنگ ششم نامدیدند ولی بزرگان استراتژیک اسراییلی این جنگ را جنگ اول نامیدند. اسراییلی‌ها اعم از راست‌گرا، چپ‌گرا، تندروها و میانه‌روها متفق‌القول بودند که در جنگ شکست خورده‌اند. گزارش وینوگراد که تلاش کرد تا آنچه از اسراییل باقی مانده را حفظ کند، نتوانست حقیقتی که صدها بار گفته


دانلود با لینک مستقیم


متن کامل سخنرانی سیدحسن نصر الله به مناسبت شهادت عماد مغنیه

دانلود تحقیق و مقاله درباره شهادت امام محمد تقی علیه السلام

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق و مقاله درباره شهادت امام محمد تقی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

«قال امام محمد تقی علیه السلام »

(اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است)

محمد پسر علی (محمد تقی یا جواد) فرزند علی پسر موسی و سبیکه، نهمین امام شیعیان است. در تاریخ تولد وی اختلاف است، اما قول مشهور این است در ۱۰ رجب ۱۹۵ ه. ق. در مدینه به دنیا آمد.

دوران زندگى وی مصادف با دوران حکومت مأمون و معتصم عبّاسى بود و معتصم در بغداد تصمیم به قتل وی گرفت و سرانجام به وسیله أُمّ الفضل، همسرش و دختر مأمون، در ۲۵ سالگی، مسموم و کشته شد.

شهادت حضرت جواد (ع )

تاریخ شهادت : بیست و نهم ذیقعده سال 220 هجری قمری

علت شهادت : مسمومیت توسط همسرش ام الفضل دختر مامون

نام قاتل : معتصم

 

این نوگل باغ ولایت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولی رنگ و بویش مشام جانها را بهره مند ساخت . آثار فکری و روایاتی که از آن حضرت نقل شده و مسائلی را که آن امام پاسخ گفته و کلماتی که از آن حضرت بر جای مانده ، تا ابد زینت بخش صفحات تاریخ اسلام است . دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است .

معتصم عباسی از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدینه به بغداد بیاید . امام جواد در ماه محرم سال 220هجری به بغداد وارد شد . معتصم که عموی ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند . علت این امر - همچنان که اشاره کردیم - این اندیشه شوم بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علویان منتقل شود . از این جهت ، درصدد تحریک ام الفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادرزاده خلیفه هستی ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد ، مادر علی هادی فرزند خود را بر تو رجحان می نهد . این دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل - چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثیر حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحریک و تلقین معتصم و جعفر برادرش ، تسلیم گردید . آنگاه این دو فرد جنایتکار سمی کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سیاه روی دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند . ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعریف و توصیف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در این امر اصرار کرد . امام جواد (ع ) مقداری از آن انگور را تناول فرمود . چیزی نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شدیدی بر آن حضرت عارض گشت . ام الفضل سیه کار با دیدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشیمان و گریان شد ، اما پشیمانی سودی نداشت . حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گریه می کنی ؟ اکنون که مرا کشتی گریه تو سودی ندارد . بدان که خداوند متعال در این چند روزه دنیا تو را به دردی مبتلا کند و به روزگاری بیفتی که نتوانی از آن نجات بیابی . در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهای دیگری هم نقل شده است . زنان و فرزندان حضرت جواد (ع ) زن حضرت جواد (ع ) ام الفضل دختر مأمون بود . حضرت جواد (ع ) از ام الفضل فرزندی نداشت . حضرت امام محمد تقی زوجه دیگری مشهور به ام ولد و به نام سمانه مغربیه داشته است . فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر نوشته اند بدین شرح : 1 - حضرت ابوالحسن امام علی النقی ( هادی ) 2 - ابواحمد موسی مبرقع 3 - ابواحمد حسین 4 - ابوموسی عمران 5 - فاطمه 6 - خدیجه 7 - ام کلثوم 8 - حکیمه حضرت جواد (ع ) مانند جده اش فاطمه زهرا زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت . بدخواهان نگذاشتند این مشعل نورانی نورافشانی کند . امام نهم ما در آخر ماه ذیقعده سال 220ه . به سرای جاویدان شتافت . قبر مطهرش در کاظمیه یا کاظمین است ، عقب قبر منور جدش حضرت موسی بن جعفر (ع ) زیارتگاه شیعیان و دوستداران است .

حضرت جواد (ع ) مانند جده اش فاطمه زهرا زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت . بدخواهان نگذاشتند این مشعل نورانی نورافشانی کند .

امام نهم ما در آخر ماه ذیقعده سال 220ه . به سرای جاویدان شتافت . قبر مطهرش در کاظمیه یا کاظمین است ، عقب قبر منور جدش حضرت موسی بن جعفر (ع ) زیارتگاه شیعیان و دوستداران است .

میگویند اگر از امام رضا حاجت می خواهید یا آقا رو به مادرشان یا به فرزند عزیزشان امام جواد قسم بدهید . اجابت میشود .

وقتی وارد قسمتی از حرم که ضریح قرار دارد وارد میشوین کنار در ورودی یک فضای کوچک هست که همه صف می ایستند تا نماز امام جواد رو بخونن . میگن اونجا جایی بوده که وقتی امام رضا رو به شهادت رسوندند امام جواد از اونجا وارد میشه و بر پیکر پاک پدر گرامیش نماز میخواند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق و مقاله درباره شهادت امام محمد تقی علیه السلام

دانلود تحقیق کامل درباره بررسى فقهى شهادت زن در اسلام 56 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق کامل درباره بررسى فقهى شهادت زن در اسلام 56 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 56

 

بررسى فقهى شهادت زن در اسلام

ناشر: انتشارات میثم تمارمؤلف: فخرالدین صانعىنوبت چاپ: اول / تابستان 1385

مقدمه

(... وَ مَا رَبُّکَ بِظَـلَّـم لِّلْعَبِیدِ );[1] خداوند هیچ گاه بر بندگانش ظلم نکرده و نمى کند.هر مکتب و ایدئولوژى براى فراخوانى جامعه به سوى خویش باید نیازهاى فطرى انسان ها و مشکلات جوامع را در نظر گرفته، بر طبق آن، مبانى خویش را بنیان و به جامعه ارائه نماید:(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا...).[2]چرا که بدون توجه به نیازهاى بشر در زندگى هیچ مکتبى موفق به جذب مردم به سوى خویش نمى شود. یکى از راه هاى پذیرش جامعه سهولت در دین است که به همان فطرى بودن و برآوردن نیاز بشر بر مى گردد: بعثنى بالحنیفیّة السهلة السمحة.[3]بر همین اساس، خداوند حکیم ـ که آفریدگار انسان خاکى است و آگاه تر از همه به نیازهاى بشر ـ به پیامبران خود دستور داده است که به گونه اى در دعوت خود برنامه ریزى کنند که گسترش عدالت و رفع ظلم و تبعیض در جامعه را به دنبال داشته باشد. با توجه به همین ملاک، خداوند حکیم در قرآن به پیامبر خویش یادآورى مى نماید که پروردگارت هیچ گاه به بندگانش ظلم نمى نماید و ارزش هر انسانى را بسته به نوع اعمالش مى داند و هیچ انسانى را بر انسان دیگر ترجیح نداده است. او معیار تقرب به خود را پرهیزگارى و اعمال صالح دانسته، نه قومیت و جنسیت، که آن هم باز به نفع انسان هاست; چرا که تقوا مانع از تعدى و ظلم است.بر همین اساس، تمامى احکام نیز باید بر مبناى عدالت استوار باشد و این اصل استثنا بردار نیست. بنابر این، تمامى پیروان مکاتب عدالت محور مى توانند هر حکمى را که مخالف عدالت و موافق ظلم و تبعیض دیدند، مورد خدشه و شبهه قرار دهند; چرا که میزان در هر حکمى از طرف شارع عدالت قرار داده شده است.واضح است که شارع حکیم هیچ گاه حکمى ظالمانه صادر نخواهد کرد و در مواردى که در کتاب و سنت در حکمى شائبه عدم عدالت وجود دارد، باید به مبانى آن و طریق استنباط آن رجوع کرد.حال با توجه به این اصل و ملاک مهم در جعل احکام شرعى، یکى از احکامى که امروزه در آن شبهه تبعیض و عدم عدالت و برابرى مطرح شده، مسأله عدم تساوى شهادت زنان با مردان است. این عدم تساوى هم در مباحث مربوط به دعاوى مطرح است و هم در اثبات برخى از احکام شرعى، مانند رؤیت هلال ماه. در برخى دعاوى مثل حدود عِرضى و یا برخى از احکام شرعى مانند ثبوت طلاق به طور کلى شهادت زنان نفى گردیده است که موجب بروز شبهه عدم عدالت در این حکم شده است.با توجه به شبهات طرح شده در موضوع شهادت زنان، در این نوشتار در پى آن هستیم که با دو هدف به بررسى ادله شهادت زنان در کتاب و سنت و اقوال فقها بپردازیم: اول آن که ببینیم آیا اصلا چنین حکمى از طرف شارع صادر شده یا خیر; بدین معنا که شارع حکیمى که تبعیض و ظلم را در احکام خویش نفى کرده است، آیا در این مورد یک حکم کلى بر موضوعات فقهى و دعاوى که نیاز به شهادت شهود دارد، نموده است و ارزش شهادت دو زن را برابر شهادت یک مرد دانسته است؟ یا این که اصلا چنین حکم کلى وضع نکرده است که این صورت دیگر شبهه تبعیض وجود ندارد و نمى توان حکم اسلام در شهادت زنان را مورد مناقشه و مخالفت عدالت برشمرد.دوم آن که اگر در مواردى به وسیله ادله متقن و نصوص صریح ثابت گردید که ارزش شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و یا این که اصلا شهادت زنان مورد پذیرش نیست، جهت توجیح این حکم چه باید کرد. براى دستیابى به این دو هدف، این نوشتار در دو بخش تنظیم گردیده است که در بخش اول آن به مباحثى همچون ارزش شهادت زن و اصل عملى در شهادت و دلایل عمومى عدم تساوى شهادت زن و مرد، پرداخته شده است.بخش دوم ـ که محور اصلى این نوشتار است ـ شامل بررسى و کنکاشى در ادله موضوعاتى همچون شهادت زنان در امور مالى، رؤیت هلال، طلاق، رضاع، نکاح... و حدود (عرضى و غیر عرضى) است.لازم به ذکر است محور این مباحث، دروس خارج فقه حضرت آیة الله العظمى صانعى (دام ظله) است که در سال هاى 80 ـ79 در مدرسه مبارکه فیضیه القا فرموده اند. از آنجا که این جانب نیز در آن سال ها در محضر ایشان تلمذ مى کردم، با توجه به نظریات جدیدى که ایشان در رابطه با شرایط شاهد و بخصوص شرط مرد بودن شاهد مطرح نمودند، با توصیه دوستان در مؤسسه فقه الثقلین تصمیم به تحقیق و ویرایش و تنظیم این دروس گرفتم. ناگفته نماند که بازنویسى مباحث فقهى که با اصطلاحات و دقت هاى پیچیده که فهم آن مستلزم فراگیرى مقدمات و ممارست در حضور نزد اساتید معظم حوزه هاى علمیه ـ صانها الله عن الحدثان ـ همراه است، در قالبى که قابل استفاده براى غیر طلاب حوزه هاى علمیه همچون دانشگاهیان و فرهیختگان گردد، کار دشوارى است ولکن در این اوراق، در حد توان سعى گردید آنچه که در ارتباط با اصل شهادت زنان و شبهات و پاسخ به آنها در دروس خارج فقه مطرح گردیده بود، در حد این نوشتار و رسیدن به هدف آن آورده شود.در پایان، لازم است که از والد معظم در ارتباط با راهنمایى هاى ایشان در چگونگى طرح مباحث و یادآورى نکات ریز فقهى تشکر و قدردانى نمایم.و ما توفیق إلاّ بالله. علیه توکلت و الیه أنیب حسبنا الله و نعم الوکیل، نعم المولى و نعم النصیر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره بررسى فقهى شهادت زن در اسلام 56 ص

دانلود مقاله کامل درباره مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 63

 

مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول

چکیده

امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفت‌هایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمی‌شود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث می‌شود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان می‌آید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب می‌شود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی می‌شود که در این مقاله به آنها اشاره می‌شود.

هدف از مقاله حاضر با یک مقدمه و مؤخره یادآوری این نکته است که اولاً ـ جنسیت در خلقت باعث فضل و عدم فضل نمی‌شود؛ و ثانیاً ـ مراد از ارزش شهادت بیان نقش جنسیت در اعتبار شهادت نیست. یعنی این مسأله بررسی می‌شود که آیا زن و مرد بودن تأثیری بر اعتبار شهادت دارد یا خیر؟ امروزه در مقررات اغلب کشورها شرط مرد بودن در زمره شرایط لازم برای اعتبار شهادت نیست، ولی در مقررات قانون جمهوری اسلامی ایران، تفاوت‌هایی در اعتبار شهادت زن، نسبت به شهادت مرد وجود دارد که به بررسی آن می‌پردازیم.

برای اهل تحقیق کافی است که بداند جامعه بشری قبل از اسلام چه طرز تفکری درباره زن داشته است، و شاید دیگر حاجت نباشد که سیره نویسان و کتب تاریخ فصل جداگانه، یا کتابی مختص به عقاید امم و ملت‌ها در مورد زنان بنویسند. چرا که خصال روحی و جهات وجودی هر امتی در لغت و آداب آن ملت تجلی می‌کند.

در هیچ تاریخ و نوشته‌ای قدیمی چیزی ‌که حکایت از احترام و اعتنا به شأن زن کند یافت نمی‌شود، مگر مختصری در تورات و در وصایای عیسی بن مریم (ع) که بنابر آن باید به زنان ارفاق کرد و تسهیلاتی فراهم نمود.

اما اسلام یعنی دینی که قرآن به عنوان کتاب قانون نازل گردیده است، در حق زن نظریه‌ای ابداع کرده که از روزی‌ که بشر پا به عرصه دنیا گذاشته تا زمان ظهور اسلام چنین طرز تفکری در مورد زن وجود نداشت. اسلام در این نظریه خود با تمام مردم جهان در افتاد و زن را آن‌ طور که هست و بر آن اساس ‌که آفریده شده به جهان معرفی کرد؛ اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش هم محو گشته بود.

اسلام عقاید و آرای مردم را درباره زن و رفتاری‌ که عملاً با زن داشتند، بی‌اعتبار نموده خط بطلان بر آنها کشید.

اسلام در هویت زن می‌گوید زن نیز مانند مرد انسان است، و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی‌ است که در ماده و عنصر پیدایش وی دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشته‌اند، و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارد، مگر به تقوی؛ هم چنان که خداوند می‌فرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و أنثی، و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا، ان اکرمکم عندالله أتقیکم؛ «هان ای مردم ما یک یک شما را از نر و ماده آفریدیم، و شما را شعبه‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، و بدانید که گرامی‌تر شما نزد خدا با تقوی‌ترین شماست» (حجرات، 13).

آن گاه همین معنا را هم توضیح می‌دهد که عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمی‌شود، و عمل کسی به دیگری عاید نمی‌گردد، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند، و به بانگ بلند اعلام می‌دارد کل نفس بما کسبت رهینه؛ «هر کسی در گرو عمل خویش است» نـه مثل مردم قبل از اسلام کـه می‌گفتند گناه زنان بـه عهده خـود

خود آنان و عمل نیکشان و منافع وجودشان مال مردان است.

وقتی به حکم این آیات، عمل هر یک از دو جنس مرد و زن چه خوب و چه بد بر عهده خود او حساب می‌شود و هیچ مزیتی جز با تقوی برای کسی نیست، و با در نظر داشتن اینکه یکی از مراحل تقوی اخلاق فاضله چون ایمان با درجات مختلف و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم است، پس زنی که درجه‌ای از درجات بالای ایمان را دارد، یعنی سرشار از علم است، یا عقلی پخته و زرین دارد، یا سهم بیشتری از فضایل اخلاقی را واجد است، چنین زنی در اسلام ذاتاً گرامی‌تر و از حیث درجه بلندتر از مردی است که هم سنگ او نیست. حال آن مرد هر که می‌خواهد باشد، پس هیچ کرامت و مزیتی نیست مگر به تقوی و فضیلت.

اما احکام مشترک بین زن و مرد و احکامی‌ که مختص به هر یک از این دو طایفه است؛ در اسلام زن در تمامی احکام عبادی و حقوق اجتماعی شریک مرد است. او نیز مانند مردان می‌تواند مستقل باشد، و هیچ فرقی با مردان ندارد، نه در اکتساب و انجام معاملات، نه در تعلیم و تعلم، نه در به دست آوردن حقی که از او سلب شده، نه در دفاع از حق خود و نه در احکامی دیگر؛ مگر در مواردی که طبیعت خود زن اقتضا دارد که با مرد فرق داشته باشد.

عمده موارد اخیرالذکر مسأله عهده‌داری حکومت، قضا، جهاد و رودررو بودن با مردان و حمله بر دشمن است. اما وی از بسیاری خدمات در جنگ و مددرسانی به امور مختلف و حمایت از رزمندگان و مداوای آسیب ‌دیدگان محروم نیست.

آری زن به برکت اسلام از جایگاه ابزاری به جایگاه استقلالی خود راه یافت، اراده و عملش که تا ظهور اسلام گره خورده به اراده مرد بود، از اراده و عمل مرد جدا شد، و از تحت فشار ناعادلانه مردان در آمد. و به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همه قدمت و در همه ادوار چنین مقامی به زن نداده بود، مقامی به زن داد که در هیچ گوشه از هیچ صفحه تاریخ گذشته بشر نخواهید یافت، و اعلامیه‌ای در حقوق زن به مثل اعلامیه قرآن نخواهید جست که می‌فرماید «لاجناح علیکم فیما فعلن فی انفسهن بالمعروف» (طباطبایی، 1374،ج 4، ص 98ـ110).

هدف از انتخاب این موضوع به عنوان مقاله بحث و بررسی پیرامون دو چیز است: یکی رفع نگرش تبعیض‌آمیز و تقدم مقررات و رویه‌های نادرست و غیر عادلانه در مورد زنان که هم با کرامت انسانی و عدالت فردی و اجتماعی مغایر است و هم مانع رشد و توسعه فرهنگی در کشور می‌شود. دیگر تعیین دیدگاه اسلام در زمینه حقوق و تکالیف زنان با عنایت به مقتضیات زمان و مکان و تحولات عظیم اجتماعی که ناگزیر در فهم احکام اثرگذار است و رفع اتهام نگرش و وضع قوانین تبعیض آمیز به صورت ناروا و غیر قابل دفاع در اسلام راجع به زنان می‌باشد. در عین حال با طرح این مباحث امید می‌رود در جهت اصلاح بعضی از قوانین اقدامی صورت گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مبانی فقهی و حقوقی اعتبار شهادت زنان در اثبات دعاوی قسمت اول