فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تاریخ بیهقی 200 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره تاریخ بیهقی 200 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 200

 

تاریخ بیهقی

 

 

ابوالفضل بیهقی

 

 

 

 

 

بریده ای از تاریخ بیهقیمعرفی کتابتاریخ نگارش در حدود 450 ـ 460 هـ .«ابوالفضل محمد بن حسین کاتب بیهقیِ نوزده سال منشی دیوان رسائل غزنویان بود و تاریخ عمومی جامعی در بازه دنیای معلوم عصر خود نوشته بود که بگفته بعضی سی مجلد بوده است و اکنون فقط آنچه راجع بعهد سلطان مسعود غزنوی می‌باشد در دست است ـ که بتاریخ مسعودی و یا «تاریخ بیهقی» معروف است. بدون گزافگوئی میتوان گفت که تاریخ بیهقی از رهگذر سادگی بیان وصداقت و نثر روان و بیغرضی نسبی مؤلف در ذکر وقایع و روشنی زبان یکی از بهترین نمونه‌های نثر فارسی است ـ زیرا اگر بگویم بهترین نمونه و شاهکار نثر فارسیست میترسم به تهور فوق‌العاده متهم کنند. ابوالفضل بیهقی نوشتن این تاریخ را در سال 451 هـ . ق. آغاز کرد. وی در سال 470 وفات یافت.در این کتاب مؤلف اسناد و مدارکی آورده که ترجمه از عربی است و غالباً تأثیر نحو عربی در آنها محسوس میباشد.--------------------------------------------------ذکر بر دار کردن حسنک وزیر رحمه الله علیه...فصلی خواهم نبشت، در ابتدای این حال بر دار کردن این مرد و پس بشرح قصه تمام پردازم. امروز که من این قصه آغاز می‌کنم، در ذی‌الحجه سنه خمسین وار بعمائه در فرخ روزگار سلطان معظم ابو شجاع فرخزاد بن ناصردین الله، اطال‌الله بقاؤه و ازین قوم که من سخن خواهم راند، یک دو تن زنده‌اند، در گوشه‌ای افتاده و خواجه بوسهل زوزنی چند سالست تا گذشته شده است و بپاسخ آنانکه از وی رفت گرفتار و ما را بآن کار نیست، هر چند مرا از وی برآید، بهیچ حال. چه عمر من بشست و پنج آمده و بر اثر وی می‌بباید رفت و در تاریخی که می‌کنم سخن نرانم که آن بتعصبی و تر بدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند: شرم باد این پیر را. بلکه آن گویم، که تا خوانندگان با من اندرین موافقت کنند و طعنی نزنند. این بوسهل مردی امامزاده و محتشم و فاضل و ادیب بود، اما شرارت و زعارتی درطبع وی مؤکد شد و بآن شرارت دلسوزی نداشت و همیشه چشم نهاده بودی، تا پادشاهی بزرگ و جبار بر چاکری خشم گرفتی و آن چاکر را لت زدی و فرو گرفتی، این مرد از کرانه بجستی و فرصتی جستی و تضریب کردی و المی بزرگ بدین چاکر رسانیدی و آنگاه لاف زدی که: فلان را من فرو گرفتم. و اگر چنین کارها کرد کیفر دید و چشید و خردمندان دانستندی که نه چنانست و سری می‌جنبانیدندی و پوشیده خنده می‌زدندی که نه چنانست، جز استادم که او را فرو نتوانست برد، با این همه حیلت، که در باب وی ساخت و از آن در باب وی بکام نتوانست رسید، که قضای ایزد، عزوجل، با تضریب‌های وی موافقت و مساعدت نکرد و دیگر که بونصر مردی بود عاقبت نگر، در روزگار امیر محمود، رضی‌الله عنه، بی‌آنکه مخدوم خود را خیانتی کرد، دل این سلطان مسعود را رحمه الله علیه، نگاه داشت، به همه چیزها که دانست، که تخت ملک پس از پدر او را خواهد بود و حال حسنک دیگر بود، که بر هوای امیر محمد و نگاه داشت دل و فرمان محمود این خداوندزاده را بیازرد و چیزها بکرد و گفت، که اکفا آنرا احتمال نکنند، تا بپادشاه چه رسد، هم چنانکه جعفر برمکی و این طبقه وزیری کردند، بروزگار هارون الرشید و عاقبت کار ایشان همان بود، که از آن این وزیر آمد و چاکران و بندگان را با زبان نگاه باید داشت، با خداوندان، که محالست روباهان را با شیران چخیدن و بوسهل با جاه و نعمت و مردمش در جنب امیر حسنک یک قطره آب بود از رودی، از روی فضل جای دیگر داشت اما چون تعدیها رفت از وی کسی نماند، که پیش ازین درین تاریخ بیآوردم. یکی آن بود که عبدوس را گفت که: «امیرت را بگوی که من آنچه کنم بفرمان خداوند خود میکنم، اگر وقتی تخت ملک بتو رسد، حسنک را بردار باید کرد». لاجرم چون سلطان پادشاه شد این مرد بر مرکب چوبین نشست و بوسهل و غیر بوسهل درین کیستند، که حسنک عاقبت تهور و تعدی خود کشید و بهیچ حال بر سه چیز اغضا نکنند: الخلل فی الملک و افشاء السر و التعرض و نعوذ بالله من الخذلان.چون حسنک را از بست بهرات آوردند، بوسهل زوزنی او را بعلی رایض، چاکر خویش، سپرد و رسید بدو، از انواع استخفاف، آنچه رسید، که چون باز جستی نبودی و کار و حال او را انتقامها و تشفی‌ها رفت و بدان سبب مردمان زبان بر بوسهل دراز کردند، که زده و افتاده را نتوان زد و انداخت. مرد آن مردست که گفته‌اند: العفو عند القدره بکار تواند آورد و قال الله عز ذکره قوله الحق: «الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین».و چون امیر مسعود، رضی الله عنه، از هرات قصد بلخ کرد و علی رایض حسنک را ببند می‌برد و استخفاف می‌کرد و تشفی و تعصب و انتقام می‌برد، هر چند می‌شنودم، از علی، پوشیده، وقتی مرا گفت که: «از هر چه بوسهل مثال داد از کردار زشت، در باب این مرد، از ده یکی کرده آمدی و بسیار محابا رفتی.» و ببلخ در ایستاد و در امیر می‌دمید که: ناچار حسنک را بردار باید کرد و امیر بس حلیم و کریم بود، جواب نگفتی و معتمد عبدوس را گفت، روزی پس از مرگ حسنک، از استادم شنودم که: «امیر بوسهل را گفت: حجتی و عذری باید،‌ بکشتن این مرد را». بوسهل گفت: «حجت بزرگتر از این که مرد قرمطی است و خلعت از مصریان استد، تا امیرالمؤمنین القادر بالله بیآزرد و نامه از امیر محمود باز گرفت؟ و اکنون پیوسته ازین می‌گوید و خداوند یاد دارد که بنشابور رسول خلیفه آمد و لوا و خلعت آورد و منشور و پیغام درین باب بر چه جمله بود. فرمان خلیفه درین باب نگاه باید داشت». امیر گفت: «تا درین باب بیندیشم».پس ازین،‌ هم استادم حکایت کرد که: «عبدوس با بوسهل سخت بد بود، که چون بوسهل درین باب بسیار بگفت، یک روز خواجه احمد حسن را، چون از بار باز می‌گشت امیر گفت که : «خواجه تنها بطارم بنشیند، که سوی او پیغامیست، بر زبان عبدوس.» خواجه بطارم رفت و امیر، رضی‌الله عنه، مرا بخواند و گفت: «خواجه احمد را بگوی که حال حسنک بر تو پوشیده نیست، که بروزگار پدرم چند دردی در دل ما آورده است و چون پدرم گذشته شد چه قصدها کرد، بزرگ، در روزگار برادرم ولیکن بنرفتش و چون خدای عزوجل بدان آسانی تخت و ملک بما داد اختیار آنست که عذر گناهکاران بپذیرم و بگذشته مشغول نشوم، اما دراعتقا این مرد سخن میگویند، بدان که خلعت مصریان بستد، برغم خلیفه، و امیرالمؤمنین بیآزرد و مکاتبت از پدرم بگسست و می‌گویند که: رسول را که بنشابور آمده بود و عهد و لوا و خلعت آورده، پیغام داده بود که: حسنک قرمطیست، وی را بر دار باید کرد و ما این بنشابور شنیده بودیم و نیکو یاد نیست. خواجه اندرین چه بیند و چه گوید؟» چون پیغام بگزاردم خواجه دیری اندیشید، پس مرا گفت: «بوسهل زوزنی را با حسنک چه افتاده است، که چنین مبالغتها در خون ریختن او کرده است؟». گفتم: «نیکو نتوانم دانست، این مقدار شنوده‌ام که: یک روز بر سرای حسنک شده بود، بروزگار وزارتش، پیاده و بدراعه، پرده‌داری بروی استخفاف کرده بود و وی را بینداخته». گفت، «ای سبحان‌الله، این مقدار شغر را از چه دردل باید داشت؟» پس گفت: «خداوند را بگوی که: در آن وقت، که من بقلعه کالنجر بودم، بازداشته و قصد جان من میکردند وخدای عزوجل نگاه داشت، نذرها کردم و سوگندان خوردم که در خون کس، حق و ناحق، سخن نگویم و بدان وقت که حسنک از حج ببلخ آمد و ما قصد ماوراءالنهر کردیم و با قدرخان دیدار کردیم، پس از بازگشتن بغزنین، ما را بنشاندند و معلوم نه که در باب حسنک چه رفت و امیر ماضی بر خلیفه سخن بر چه روی گفت و بونصر مشکان خبرهای حقیقت دارد از وی باز باید رسید و امیرخداوند پادشاهیست، آنچه فرمود نیست بفرماید، [که اگر بروی قرمطی درست گردد، در خون وی سخن نگویم. بدان که وی را درین مالش که امروز منم مرادی بوده است] و پوست باز کرده. بدان گفتم که وی را در باب من سخن گفته نیاید، که من از خون همه جهانیان بیزارم و هر چند چنینست نصیحت از سلطان بازنگیرم که خیانت کرده باشم، تا خون وی و هیچ کس بنریزد، البته که خون ریختن کاری بازی نیست». چون این جواب باز بردم، سخت دیر اندیشید. پس گفت: «خواجه را بگوی: آنچه واجب باشد فرموده آید». خواجه برخاست و سوی دیوان رفت و در راه مرا گفت که: «عبدوس، تا بتوانی خداوند را بر آن دار که خون حسنک ریخته نیاید، که زشت نامی تولد گردد». گفتم: «فرمانبردارم» و بازگشتم و با سلطان بگفتم. قضا در کمین بود، کار خویش میکرد و پس ازین مجلسی کرد. با استادم، او حکایت کرد که در آن خلوت چه رفت. گفت که: «امیر پرسید مرا، از حدیث حسنک و پس از آن حدیث خلیفه و آنچه گوئی در دین و اعتقاد این مرد و خلعت ستدن از مصریان؟ من در ایستادم و حال حسنک و رفتن بحج، تا آنگاه که از مدینه بوادی القری باز گشت، بر سر راه شام و خلعت مصری بگرفت و ضرورت را ستدن و از موصل راه گردانیدن و ببغداد باز نشدن و خلیفه را بدل آمدن که مگر امیرمحمود فرموده است. همه بتمامی شرح کردم. امیر گفت: «پس از حسنک درین باب چه گناه بوده است؟ که اگر راه بادیه آمدی در خون آنهمه خلق شدی»، گفتم: «چنین بود ولیکن خلیفه را قرمطی خواند و درین معنی مکاتبات و آمد و شد بوده است و امیرماضی، چنانکه لجوجی و ضجرت وی بود، یک روز گفت: «بدین خلیفه خرف شده بباید نبشت که: من از بهر قدر عباسیان انگشت در کرده‌ام، در همه جهان و قرمطی میجویم و آنچه یافته آمد و درست گردد بر دار میکشند و اگر مرا درست شدی که حسنک قرمطیست، خبر بامیرالمؤمنین رسیدی که در باب وی چه رفتی. وی را من پرورده‌ام و با فرزندان و برادران من برابر است و اگر وی قرمطیست من هم قرمطی باشم». هر چند آن سخن پادشاهانه نبود، بدیوان آمدم و چنان نبشتم، نبشته‌ای که بندگان بخداوندان نویسند و آخر پس از آمد و شد بر آن قرار گرفت که آن خلعت، که حسنک استده بود و آن طرایف، که نزدیک امیر محمود فرستاده بودند، آن مصریان، با رسول ببغداد فرستد، تا بسوزند و چون رسول باز آمد، امیر پرسید که: آن خلعت و طرایف بکدام موضع سوختند؟ که امیر را نیک درد آمده بود که حسنک را قرمطی خوانده بود، خلیفه، و با آن وحشت وتعصب خلیفه زیادت میگشت، اندر نهان نه آشکارا، تا امیر محمود فرمان یافت. بنده آنچه رفته است بتمامی باز نمود». گفت: «بدانستم».پس ازین مجلس نیز بوسهل البته فرو نایستاد از کار، روز سه شنبه بیست و هفتم صفر، چون بار بگسست، امیر خواجه را گفت: «بطارم باید نشست، که حسنک را آنجا خواهند آورد، با قضاه و مزکیان، تا آنچه خریده آمده است، جمله بنام ما قباله نوشته شود و گواه گیرد، بر خویشتن». خواجه گفت: «چنین کنم» و بطارم رفت و جمله خواجه شماران و اعیان و صاحب دیوان رسالت و خواجه ابوالقاسم کثیر، هر چند معزول بود، اما جاهی و جلالی عظیم داشت و بوسهل زوزنی و بوسهل حمدوی، همه آنجای آمدند و امیردانشمند بنیه و حاکم لشکر راو نصر چلف را آنجای فرستاد و قضاه بلخ و اشراف و علما و فقها و معدلان و مزکیان و کسانی که نامدار و فراروی بودند، همه آنجای حاضر بودند و نوشتند و چون این کوکبه راست شد من، که بوالفضلم و قومی بیرون طارم، بدکانها بودیم، نشسته در انتظار حسنک. یک ساعت بود که حسنک پیدا آمد بی‌بند جبه‌ای داشت، حبری، رنگ با


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخ بیهقی 200 ص

مقاله درباره کاربردهای مواد سرامیک 29 ص

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره کاربردهای مواد سرامیک 29 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

 

موضوع تحقیق :

زیر نظر استاد گرامی:

جناب آقای میرزایی

گردآورنده:

بهمن اسحاقی

تابستان 86

مهندسی سرامیک و کاربردهای آن

1-1-کاربردهای پزشکی:

سرامیکها، این مواد دست‌ساختة بشر، از ابتدای تاریخ تمدن تا به امروز توانسته‌اند مواد بسیار مفیدی را در اختیار انسانها قرار دهند. از سفالینه‌های هزاران سال قبل تا راکتورهای هسته‌ای و اخیراً نیز محافظ سفینه‌های فضایی و غیره.

یکی از کاربردهای مواد سرامیکی که در ارتباط نزدیک با زندگی بشر است، شامل بکارگیری قطعات سرامیکی در بدن انسان است. به این دسته از سرامیکها "زیست-سرامیک (Bio-ceramic)" گویند. این دسته از سرامیکها اهمیت فراوانی در زندگی روزمره یافتهاند. البته استفاده از مواد مختلف بعنوان "ایمپلانت (implant)" به دورة قبل از میلاد مسیح بر میگردد. اما از اواخر قرن نوزدهم، در اثر پیشرفت و افزایش اطلاعات پزشکی در این مورد کوششهای جدی انجام گرفت.

اولین مواد مصرفی بعنوان ایمپلانت، ترکیبی از برنج و مس بود که بدلیل خوردگی شدید این مواد در بدن، استفاده آنها با شکست مواجه شده است. از آنجایی که در پزشکی مدرن ضرورت استفاده از مواد مختلف به منظور ترمیم عیوب بدن انسان احساس می‌شد، پلیمریستها گسترة وسیعی از این مواد را برای استفاده به جامعه پزشکی معرفی کردند و متالوژرها نیز با استفاده از آلیاژهای جدید و متفاوت، قطعات ارتوپدیک بسیاری برای بدن ساختند. اما حتی این مواد نیز بعلت خوردگی شیمیایی در بدن ایجاد عارضه میکرد؛ حال آنکه بسیاری از ایمپلانتها، مانند اتصال مصنوعی در مفاصل ران، بایستی برای همیشه در بدن انسان باقی می‌ماند. از این رو، پژوهشگران برای دستیابی به موادی با مشخصات بهتر به دنیای سرامیک راه پیدا کردند.

هیچ ماده‌ای که در بدن انسان جایگذاری شود کاملاً خنثی نیست. با این وجود، خوردگی سرامیکها بدلیل ماهیت ذاتیشان خیلی کمتر از فلزات است. پیشرفتهای وسیع در علم سرامیک منجر به دستیابی به موادی با خواص شیمیایی، فیزیکی و مکانیکی متفاوت و متنوع شد که می‌توانند خواص خود را برای مدت زمان طولانی در بدن موجود زنده حفظ کنند. بعضی از این مواد عبارتند از: آلومینا، کربن پیرولیتیک و زجاجی، فسفاتهای کلسیم و سدیم و غیره.

خصوصیاتی که یک ایمپلانت دایمی سرامیکی باید داشته باشد بطور خلاصه در زیر آمده است:

1- سازگاری بیولوژیکی: عموماً مواد ایمپلانت باید با بافتهای بدن سازگاری داشته باشند و ایجاد حساسیت و مسمومیت نکنند.

2-عدم خوردگی: در بدن موجود زنده خوردگی بیولوژیکی روی ندهد.

3- کارایی در عملکرد: باید بتواند به نحو مطلوب وظیفه‌ای را که در هر نقطه از بدن بر عهده آن قرار میدهند بخوبی انجام دهد.

4- قابلیت استریلیزه شدن: قابلیت استریل و ضدعفونی شدن را داشته باشد، بدون اینکه تغییری در ترکیب آن ایجاد کند. یا باعث تغییر خواص فیزیکی و شیمیایی شود.

5-قابلیت دسترسی: قابل دسترس بوده و براحتی تولید شود.

امتیاز سرامیکها بعنوان مواد زیستی بدلیل سازگاری آنها با محیط فیزیولوژیکی است و این سازگاری بدلیل وجود یونهایی مشابه با یونهای موجود در آن محیط، مثل کلسیم، پتاسیم، منیزیم و سدیم است.

تحقیقات انجام شده در آزمایشگاه و روی بدن موجود زنده روی مواد زیر متمرکز شده است: کربن، اکسیدآلومینیم، هیدروکسید آپاتیت، فسفات تریکلسیم، ترکیبات شیشه‌ای و غیره که جالب‌ توجه‌ترین این مواد عبارتنداز: دریچه‌های قلبی مصنوعی، زانوی ارتوپدیک (استخوان و مفاصل)، موادی که برای ترمیم و بازسازی جای دندان در فک بکار میروند، موادی که بهوسیله آنها از راه پوست می‌توان با داخل بدن ارتباط پیدا کرد، مفصل ران پروستتیک، پیهای مصنوعی و غیره.

این مواد با توجه به نوع فعالیتشان در محیط به 3 دسته تقسیم می‌شوند:

1- مواد سرامیکی خنثی: مانند آلومینا و کربن

2- مواد سرامیکی با سطح فعال: مانند هیدروکسید آپاتیت و بیوگلاسها


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره کاربردهای مواد سرامیک 29 ص

کارآموزی ریخته گری گروه صنعنتی نورد نوشهر 30 ص

اختصاصی از فایل هلپ کارآموزی ریخته گری گروه صنعنتی نورد نوشهر 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

 

متالورژی، علم و تکنولوژی استفاده از فلزات است. متالورژی، به عنوان یک فن از زمانهای قدیم وجود داشته است. انسانهای گذشته بسیاری از فلزات موجود در طبیعت را می شناختند و به کار می بردند. 3500 سال قبل از میلاد از طلا برای ساختن زیورآلات، بشقاب و ظروف استفاده میشده است. فن گدازش، پالایش و شکل دادن فلزات توسط مصریان و چینی ها بسیار تکامل یافت. مصریان قدیم می دانستند چگونه آهن را از سنگ آهن جدا کنند و می دانستند که فولاد سختی پذیر است. اما استفاده از آهن تا سال 1000 قبل از میلاد رایج نشده بود. استفاده از آهن نزد مردم عهد باستان متداول نبود و آنها استفاده از طلا، نقره و مس و برنج را ترجیح می دادند.

عموما در قرون وسطی علم کار بر روی فلزات مستقیما از استاد به شاگرد منتقل می شد و در نتیجه بسیاری از فرآیندها با خرافات می آمیخت. در مورد فرآیندهای متالورزیکی بسیار کم نوشته شده بود تا اینکه برنیگوچیو کتاب پیوتکنیا را در سال 1540 و به دنبال آن کتاب دِرِ متالورژیکا را در سال 1556 منتشر کرد. طی سال های متمادی توسط مردمی که در تقلید جنس و ساتار فولاد دمشق می کوشیدند، اطلاعات بسیاری به علم افزوده شد.

تا آغاز آخرین ربع قرن نوزدهم، اغلب تحقیقات در مورد ساختار فلز با چشم غیرمسلح و به طور سطحی صورت می گرفت. علم ساختار فلزها تقریبا وجود نداشت. در این میان، نیاز به وجود افرادی که سابقه ی علمی انها بیشتر از سابقه علمی و تجربی شان بود، احساس می شد.

بعدها در سال 1922 با کشف روشهای پراش اشعه X و مکانیک موجی، آگاهی های بیشتری درباره ی ساختار و خواص فلزها حاصل شد.

متالورژی حقیقتاً علم مستقلی نیست، زیرا بسیاری از مفاهیم اساسی آن از فییک، شیمی و بلورشناسی مشتق می شود. متخصصان متالورژی به طور فزآینده ای در تکنولوؤی جدید اهمیت پیدا کرده اند. سال ها پیش بخش عمده ی قطعات فولادی از فولاد کم کربن ارزان قیمت تهیه می شد که به سهولت ماشینکاری و ساخته می شد. عملیات گرمایی به طور عمده ای برای ابزار به کار برده می شد. طراحان قادر نبودند غیریکنواختی ساختاری، عیوب سطحی و غیره را به حساب بیاورند و کار درست آن بود که ضریب ایمنی بزرگ استفاده کنند. در نتیجه، ماشینها بسیار سنگین تر از حد لازم بودند و وزن زیاد نشانه ای از مرغوبیت محسوب مس شد. این وضع تا حدودی تا سالهای اخیر نیز اثر خود را حفظ کرده بود، اما با هدایت صنایع هواپیمایی و خودروسازی کم کم برطرف می شود. این صنایع بر اهمیت نسبت استحکام به وزن در طراحی خوب تأکید می کردند و این تأکید ، به ایجاد آلیاژهای جدید سبک و پراستحکام منجر شد]1[.

دسته بندی رشته های متالورژی

متالورژی استخراجی یا فرآیندی که علم به دست آوردن فلز از کانه است و معدن کاری، تغلیظ استخراج و پالایش فلزها و آلیاژها را در برمی گیرد؛

متالورژی فیزیکی؛ علمی که با مشخصه های فیزیکی و مکانیکی فلزها و آلیاژها سر و کار دارد. در این رشته خواص فلزها و آلیاژها، که 3 متغیر زیر بر آنها اثر می گذارند، بررسی می شود:

الف. ترکیب شیمیایی– اجزای شیمیایی آلیاژ؛

ب. عملیات مکانیکی– هر عملیاتی که سبب تغییر شکل فلز می شود مانند نورد(Rolling)، کشش (Drawing)، شکل دادن یا ماشینکاری؛

ج. عملیات گرمایی – اثر دما و آهنگ گرم یا سردکردن.

مفاهیم اساسی در شکل دهی فلزات

هدف اصلی از عملیات شکل دهی فلز، ایجاد تغییر شکل مطلوب است. در این راستا، برای رسیدن به تغییر شکل مطلوب و همراه با خواص مورد نظر ما، باید دو نکته ی مهم مورد توجه قرار گیرند:

نیروهای لازم برای شکل دهی فلزات؛

خواص لازم برای شکل دهی ماده ای که مورد تغییر شکل قرار می گیرد.

همان طور که می دانیم، خواص ماده، بر فرآیند شکل دهی تأثیر می گذارد و بهینه سازی آن برای تغییر شکل حائز اهمیت است. اگرچه موضوعاتی چون سایش، انتقال حرارت و طراحی مکانیکی، دارای اهمیت هستند، اما در اینجا، رابطه متقابل بین ابزار و فلز در حین تغییر شکل پلاستیک و همچنین روابط متقابل بین فرآیند تغییر شکل (در اینجا نورد) و فلز مورد نظر اهمیت بیشتری دارد.


دانلود با لینک مستقیم


کارآموزی ریخته گری گروه صنعنتی نورد نوشهر 30 ص

پروژه کارآموزی مهندسی شیمی 35 ص

اختصاصی از فایل هلپ پروژه کارآموزی مهندسی شیمی 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

/

کارآموز:

مهدی زارع851402311

تاریخ کارآموزی:

1388/1/27 لغایت 1388/2/30

رشته مربوطه:

مهندسی شیمی

واحد مربوطه:

واحد تصفیه آب و پساب - یوتیلیتی 1

تاریخ تحویل گزارش: 1388/2/30

فهرست

مقدمه..........................................................................................................3

واحد تصفیه آب ..............................................................................................6

واحدتصفیه آب خام ..........................................................................................6

کلاریفایر ......................................................................................................7

فیلترهای شنی ..............................................................................................10

واحد اسمز معکوس .......................................................................................12

فیلترهای کربن اکتیو .......................................................................................14

فیلترهای کارتریج واحد R.O .....................................................................................15

مدول های R.O ......................................................................................................16

دگازورآب تصفیه R.O ..............................................................................................18

واحد تصفیه کندانس ..................................................................................................20

فیلترهای کربن فعال ..................................................................................................21

مبدل های تعویض یونی .............................................................................................22

سیستم آب آشامیدنی ..................................................................................................25

فیلترهای شنی آب آشامیدنی ........................................................................................26

سیستم آب خنک کننده ...............................................................................................27

واحدهوا .................................................................................................................28

واحد ازت ...............................................................................................................29

واحد تصفیه پساب ....................................................................................................30

مقدمه:

مجتمع پتروشیمی خراسان واقع در 17km شهرستان بجنورد ,دارای مساحت کل 200 هکتار که محوطه های صنعتی آن 30هکتار, محوطه های غیر صنعتی 82هکتار و فضای سبز آن 110 هکتار می باشد.

این مجتمع در اردیبهشت ماه 1371فعالیت های اصلی خود را شروع کرد. کارهای ساختمانی در تیرماه 1372 و عملیات نصب در تیرماه 1373 آغاز گردبد. شروع واحدهای آب و نیروگاه در بهمن 1374 و شروع بهره برداری در خردادماه 1375 بود.

خوراک این مجتمع 70000


دانلود با لینک مستقیم


پروژه کارآموزی مهندسی شیمی 35 ص

تحقیق درباره آمادگی دفاعی 38 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره آمادگی دفاعی 38 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

 

موضوع تحقیق :

 

نام دبیر :

سر کار خانم شاهپسندی

تهیه کننده :

ندا پویان

زمستان 1386

 

موضوع تحقیق :

 

نام دبیر :

سر کار خانم شاهپسندی

تهیه کننده :

عالیه ابراهیمی

زمستان 1386


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره آمادگی دفاعی 38 ص