فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد خیام نیشابوری 16 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد خیام نیشابوری 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 17 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم نیشابوری موسوم به خیام از بزرگترین و مشهورترین شعرای تاریخ ایران بعد از اسلام است که معروفیت وی مرزها را در نوردیده و در سرتاسر گیتی به عنوان شاعری خردگرا شناخته شده است. حکیم عمر خیام اگرچه بیشتر به عنوان شاعری رباعی سرا شهره گشته است ولی وی در واقع فیلسوف و ریاضیدانی بزرگ بود که در طول عمر دراز خویش کشفیات مهمی در ریاضیات و نجوم انجام داد. زندگی حکیم همچون عقاید و اندیشههای ژرف و پوینده او در هالهای از ابهام فرو رفته است و افسانههایی که به این دانشمند بزرگ نسبت دادهاند حقایق و زندگی او را تا حدودی با داستانهایی غیر واقعی درآمیخته است. تاریخ زندگی حکیم معلوم نیست ولی بنابر شواهد امر خیام در سال 439 ه.ق در نیشابور، شهری که به آن عشق میورزید و بخش مهمی از ایام عمرش را در آن گذارند، به دنیا آمده است. دوران کودکی و نوجوانی حکیم نیز کاملا مشخص نیست ولی بطور قطع وی مطالعاتخود در زمینه علوم معمول آن روز را در نیشابور سپری کرده و به سبب نبوغ ذاتی و ذهن خلاق و استعداد والای خویش به دستاوردهای شگرفی نایل آمده است. نقل شده است که خیام در کودکی با خواجه نظام الملک طوسی و حسن صباح مؤسس فرقه اسماعیلیه همدرس بود و آن سه عهد کردند هر یک در بزرگی به منصب و مقامی دست یافت دو یار دبستانی دیگر را نیز بالا کشد... این روایت براساس تحقیقات دانشمندان و مقایسه تاریخی زندگی این سه شخصیت برجسته قاطعانه رد شده است حکیم عمر خیام ظاهرا پس از کسب علوم و معارف عصر خویش رهسپار سمرقند گشت و در این شهر مورد توجه امیر قرخانیان شمسالملک نصربن ابراهیم قرار گرفت و رساله معروف خود درباره جبر را نیز در همین زمان به رشته تحریر در آورد خیام سپس عازم اصفهانشد و به خدمت ملکشاه سلجوقی درآمد و به اصلاح تقویم ایرانی و بنای رصدخانهای در اصفهان همت گماشت.سلطان ملکشاه در دوره سلطنت خویش حکیم جوان را سخت گرامی داشت و امکانات فراوانی برای فعالیتهای علمی در اختیار خیام گذاشت. پس از روی کار آمدن سلطان سنجر سلجوقی حکیم عمر خیام که در زمره ندمای خاص سلطان ملکشاه بود به خدمت وی درآمد و حتی سلطان را که دچار آبله سختی شده بود مورد معالجه و درمان قرارداد ولی سنجر هیچگاه نظر مساعدی نسبت به خیام نداشت. از این روی وی مدتیکوتاه پس از بر تخت نشستن سلطان سنجر به زادگاه خویش نیشابور بازگشت و باقیمانده عمرش رادر این شهر به انزوا و گوشه نشینی گذارند.حوادث اواخر عمر خیام ناقص و ناکافی است و مهمترین روایتی که در مورد زندگی وی در دست است حکایتی است که نظامی عروضی از این دانشمند بزرگ آورده است: (در زمستان سال 506 ه. ق به شهر مرو سلطان کس فرستاد به خواجه بزرگ صدرالدین (ابوجعفر) محمد بن المظفر (رحمها...) که خواجه امام عمر را بگوی تا اختیاری کند که به شکار رویم که اندر آن چند روز برف و باران نیاید و خواجه امام عمر در صحبت خواجه بود و در سرای او فرود آمدی. خواجه کس فرستاد و او را بخواند و ماجرا با وی بگفت و برفت و دو روز در آن کرد و اختیاری نیکو کرد، و خود برفت و با اختیار سلطان را برنشاند. و چون سلطان برنشست و یک بانگ زمین برفت ابر درهم کشید و باد برخاست و برف و دمه در ایستاد. خندهها کردند. سلطان خواست که باز گردد، خواجه امام(عمر) گفت پادشاه دل فارغ دارد که همین ساعت ابر باز شود و در این پنج روز هیچ نم نباشد. سلطان براند ابر باز شد و در آن پنج روز هیچ نم نبود و کس ابر ندید.) این پیش گویی ظاهرا در شصت وهفتمین سال از زندگی خیام صورت گرفته است. در فاصله شانزده سال آخر عمر حکیم کمتر اطلاعی از زندگی وی در دست است. خیام ظاهرا کماکان به مطالعه وتدریس مشغول بوده و بویژه کتابهای فلسفی ابوعلی سینا را، که او را استاد خود میدانسته است، عمیقا مطالعه و بررسی میکرده است. تنها روایت موثقی که در طی این مدت در دست است از نظامی عروضی است که پیشگویی معروف حکیم خیام را در مورد منزلگاه ابدیاش نقل کرده است.(5) حکیم عمر خیام فقیه، فیلسوف، ریاضیدان و منجمی بزرگ بود. وی بیشتر عمر خود را در تدریس ریاضیات وفلسفه گذراند و اکثر آثار ابوعلی سینا را مطالعه نمود و یکی از خطبههایمعروف ابن سینا در باب یگانگی خداوند متعال را نیز از عربی به فارسی برگرداند. وی اگرچه در حال حاضر بیشتر به سبب رباعیات شیرینش معروف گشته است ولی چندان شعر و شاعری را جدی نمیگرفت و شاید تا حدودی نیز شأن خود را بالاتر از پرداختن به سرایش شعر میدانسته است. مورخان با وجود اینکه استعداد و نبوغ حکیم را در علوم مختلف اعم از عقلی و نقلی و ریاضی ونجوم ستودهاند ولی وی را در تعلیم و انتشار دانش ژرفی که در سینه خود داشته بخیل دانستهاند و از قرار معلوم حکیم چندان توجهی به تربیت شاگردان برجسته و نگارش کتابهای علمی نداشته است. البته بسیاری از دانشمندان فعلی با بررسی شخصیت و آثار و افکار این فیلسوف بزرگ شرایط سیاسی و اجتماعی دوره سلجوقیان و مخالفت علمای سنی مذهب و قشری متعصب با افکار فلسفی را دلیل عمده عدم رغبت حکیم خیام به نگارش اندیشههای عمیق درونی او دانستهاند. افکار و اندیشههای خیام بویژه در علم ریاضی در دو مبحث مجزا تحت عنوان ((نظریات ریاضی حکیم خیام (جبر، هندسه)، و نظریات حکیم عمر خیام و غیاث الدین کاشانی، در علم حساب و محاسبات عددی)) مورد بحث قرار گرفته است، از این جهت بررسی دانش والای وی در علم پیچیده ریاضی در این بخش ضرورت چندانی ندارد. بزرگترین فعالیت نجومی حکیم عمر خیام محاسبه و تعیین جدول موسوم به تقویم جلالی بود که در سال 476 ه.ق به دستور سلطان جلال الدین ملکشاه سلجوقی مأمور انجام آن گشت و به همراهی گروهی از دانشمندان مطالعاتی درخصوص تأسیس رصدخانهای بزرگ انجام داد. وی سپس حاصل مطالعات خود و سایر دانشمندان را به خدمت شاه بدین گونه ارائه نمود که به علت اینکه در حرکات کواکب به مرور ایام تفاوتهای فاحش پدید میآید هر سی سال یک بار باید رصدی انجام گیرد و این امر به جهت سپری شدن عمر وی و دیگر اعضاء این هیئت مطالعاتی امکان پذیر نیست. از این روی به پیشنهاد خیام قرار بر آن شد که تاریخی وضع گردد که اول سال آن در هنگام اعتدال ربیعی یعنی در هنگامی که آفتاب به اول برج بره وارد نشود قرار گیرد و کبیسههای لازم به گونهای وضع شوند تا اول سال همواره در یک موقع باشد و به مرور زمان تغییر نیابد و نام ملکشاه نیز که بر این تاریخ قرار میگیرد ابدی شودحکیم در فلسفه اسلامی و فلسفه یونانی نیز تبحر خاصی داشت و اصول پیچیده فلسفه یونانیو افکار وعقاید علماء بزرگ یونان را با زبانی ساده به شاگردان خود میآموخت. خیام در فلسفه دارای بینش ژرفی بود و معتقدات دینی خود را نیز با همین بینش مورد بررسی قرار میداد. در اشعار خیام که سالها پس از مرگ او منتشر شدافکار فلسفی او که تصویری روشن و شفاف از پویندهای شک اندیش، آگاهی ناخرسند از محدودیتهای روش علمی،عالمی که به عبث در جستجوی یافتن تبیین عقلی تناقضات زندگی و مرگ و آفرینش و انهدام و ترکیب و گسیختگی و وجود و عدم میباشد به خوبی جلوهگر است. بعضی از دانشمندان معتقدند برخی از عقاید فلسفی خیام همچون شک درباره وجود خدا و جهان دیگر و بقای روح و قیامت ذهن این فیلسوف را از یقین مذهبی باز میداشت و لذا دردوره حیات خویش مورد تنفر و حتی تکفیر فقها و علماء بود.(8) علاوه بر علماء قشری و متعصب، عرفا و صوفیان زمان خیام نیز علیرغم برخی تشابهات فکری تمایل چندانی به او نداشتند. بعدها پس از مرگ خیام و انتشار برخی رباعیات منسوب به او شک و بدبینی صوفیان و عرفای مشهوری همچون نجمالدین دابه (فوت در سال 654ه.ق)(9) و فرید الدین عطار نیشابوری (537 ـ617 ه ق) نیز علیه خیام برانگیخته


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد خیام نیشابوری 16 ص

تحقیق درمورد شاعران تفرش 7 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد شاعران تفرش 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

شاعران تفرش

1- آقا گلخنی تفرشی:

در تذکره « روز روشن » می خوانیم : گلخنی تفرش همشیره زاد شهید قمی است و ناسخ « شمع انجمن »او را گلخن بدون یای نسبت نوشته و وی از ارباب علم و فضل بود و عمر به رندی و هزل و مزاح می گذرانید و با شاه و گدا و فقرا و اغنیا گفتگو به خوش طبعی کرده و کسی از مزاحش آزرده نشدی .

2- آقا صادق تفرشی:

دنبلی در نگارستان دارا ازا و با عنوان « از قدمای معاصرین » و « فاضل کامل » یاد می کند و می نویسد او معلم رضا قلی میرزا پسر نادر شاه افشار بود. طبعی روان و ذوقی سیلم داشته و در قالب مثنوی و غزل شعر می سروده است.

3- تائب تفرشی ( قصی ) :

اسمش فخرالدین و تخلصش تائب نصر ابادی درباره اونوشته است « فخرا نام داشته ، بدهند رفته و با ملافرح ا.. مشاعره داشته گویا در آنجا فوت شد ازاین شاعر نیز ابیاتی پراکنده بر جای مانده است که گواه باریکه خیالی اوست.

4- داعی تفرشی:

مولانا میرمحمد مومن متخلص به داعی از شعرای نیمه دوم قرن 11 و نیمه اول قرن 12 هجری است واز شعرای معاصر شاه سلیمان صفوی ( 1077 – 1106 ) وشاه سلطان حسین ( 1106-1125 ) ، شاه طهماسب دوم ( 1135 –1145 ) و نادرشاه افشار ( 1148 –1160) به شمار می رود. وفات وی را در سال 1155 و در سن 90 سالگی دانسته اند اما در کتاب سفینه المحمود وفات او 1167 ذکر شده است.

5- دانش تفرشی:

صاحب حدیقه الشعرا درباره اوچنین نگاشته است : اسمش میرزا هادی و از سادات عالی در جات تفرش است. در انشا قادر و در استیفا ماهر در حکومت حاجی محمد ولی میرزا به یزدرفته به انشا و استیفا مشغول شد . بعد از عزل اجباری شاهزاده که از طهران به حکومت خود برگشت و عبدالرضا خان یا نمی شده راهش نداد و اموال اون ضبط کرده و عیالش را برهنه بیرون کرد دانش در آنجا ماند و متاهل شد .

6- دبیر تفرشی:

صاحب حدیقه الشعرا درباره او چنین آورده است : اسمش میرزا عنایت ا.... و پدرش میرزا هدایت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد شاعران تفرش 7 ص

تحقیق درباره مقاوم‌سازی دیوارهای آجری 7 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره مقاوم‌سازی دیوارهای آجری 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

 

واحد گرگان

عنوان:

مقاوم‌سازی دیوارهای آجری

استاد:

آقــای مهنـدس عقیلی

دانشجو:

مجتبی سنجرانی ـ میثم عامری

بهار 87

چکیده

با توجه به زلزله خیزی کشور ،بررسی زلزله های گذشته نشان می دهد که اکثر بناهای آجری موجود مقاوم نبوده و یا مقاومت کافی و قابل قبولی ندارند، زیرا اکثراً یا بدون در نظر گرفتن آئین نامه ای ساخته شده و یا دقت در اجرا نگردیده و ملات مورد استفاده فاقد مقاومت برشی لازم می باشد، از اینرو ضرورت تقویت دیوارهای آجری غیر مسلح برای مقابله با نیرو های جانبی و با روش های مقاوم سازی قابل اعتماد، اقتصادی ، سریع و ارزان اجتناب ناپذیر می باشد.

مقاوم سازی یا بهسازی لرزه ای دیوارهای آجری با روشهای سنتی جهت افزایش مقاومت لرزه ای دارای مشکلات عدیده اجرایی و نیاز به درنظر گرفتن تغییرات معماری دارد که در بعضی موارد امکان پذیر نمی باشد.

هــدف از این مقاله ارائه روش نوین مقاوم ســازی دیوارهای آجری غیرمقـــاوم توسط الیاف پلیمــری مسلح شده (FRP) می باشد، که مراحل آزمایش آن در دانشگاه آریزونا انجام و به ثبت رسیده و بطور عملی نیز در کشور امریکا مورد استفاده قرار گرفته است .

واژه های کلیدی : بهسازی ، مقاوم سازی ، دیوارهای آجری غیر مسلح ، الیاف پلیمر (FRP)

مقـــدمــه

کامپوزیت FRP ( Fiber Reinforced Polymer) که می رود تا جایگزین روشهای سنتی ترمیم و تقویت سازه ها گردد بر پایه قرارگرفتن الیاف Fiber بسیار مقاوم کربن ، شیشه و یا آرامید در یک ماتریس پلیمری می باشد که در نتیجه به سه دســـته پلیمر مسلح فیبر شیشه ای(GFRP) ، فیبـر کربنی (CFRP) و نیز فیبــر آرامـید (AFRP) تقسیـم میشوند و کاربرد آن نیاز به تجهیزات پیچیده ای ندارد.

امروزه بعلت عوامل متعدد مانند تغییر آئین نامه های بار گذاری ، تغییرکاربری ، آسیب دیدگی و یا عدم اجرای مناسب نیاز به ارزیابی ، بازنگری و طراحی مجدد سازه های موجود وجود دارد تا در صورت لزوم تقویت شوند

کامپوزیت FRP بعلت دارا بودن مشخصات فیزیکی و مکانیکی فوق العاده مناسب

• سبک بودن و بالا بودن مقاومت نسبت به وزن

• مدول الاستیسیته بالا

• مقاومت بالا در کشش و برش

• مقاوم در مقابل رطوبت

• انعطاف پذیری بالا

• دوام و پایداری بالا

• مقاوم در مقابل خوردگی

بدون داشتن مشکلات زنگ زدگی ، پوسیدگی و سنگینی فولاد و یا قالب بندی ، اجرا و نگهداری بتن مورد توجه مهندسین مقاوم ساز قرار گرفته و کارفرمایان نیز بعلت سرعت بالای اجرا و عدم نیاز به تعطیلی فعالیت های روزمره خود در اثر اجرای مقاوم سازی با FRP طراحان خود را در استفاده از این مصالح نوین تشویق می نمایند .

مقاوم سازی ساختمانهای آجری باFRP برای مهندسین کشور ما بسیار قابل توجه می باشد زیرا بیش از 65 % ساختمانهای موجود در شهرهای ما آجری بوده و در مناطق زلزله خیز می توان با این روش ساختمانهای مذکور را بسادگی مقاوم نمود .

بــحــث

بخش مهند سی سیویل دانشگاه آریزونا در 12 سال گذشته پیشگام در استفاده از FRPدر تقویت سازه های بتنی و آجری بوده است .علت خرابی دیوارهای آجری غیر مسلح(URM) در زمین لرزه های مختلف عدم توانایی تحمل نیروهای رفت وبرگشتی می باشد زیرا عمدتا برای حمل بار ثقلی در نظر گرفته شده اند و قادر به تحمل نیروهای برشی داخل صفحه و خمشی خارج صفحه نمی باشند . با پوشانیدن آنها بوسیله FRP مقاومت قابل توجه ای در مقابل نیروهای جانبی بدست می


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مقاوم‌سازی دیوارهای آجری 7 ص

امداد رسانی و کمکهای اولیه 21 ص

اختصاصی از فایل هلپ امداد رسانی و کمکهای اولیه 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 23 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

امداد رسانی و کمکهای اولیه تاریخچهHenry Dunant در 24 ژوین 1984 نام شهر کوچکی به اسم Solferino در استان Mantoue واقع در شمال ایتالیا در تاریخ برای همیشه ثبت شد. این در زمانی بود که ارتش franco-pemontaise به سرکردگی ناپلیون سوم اطریشیان را شکست داد. این جنگ خونین هزاران مجروح داشت که معالجه نکردن انان منجر به مرگشان شد.یک سویسی به نام Henry Dunant که شاهد این تراژدی بود به کمک افراد محلی در صدد کمک به مجروهان برامد. او بدون تعصب و تبعیض به یاری مجروهان هر دو سپاه شتافت. اولین داوطلبین این کمک به مجروهین جنگی فریاد میزدند Tutti fratelli یعنی ما همگی برادریم.Henry Dunant در بازگشت اولین خبر جنگی خود را به نام خاطره ای از سولفرینو نوشت و در ان نفرت انگیز بودن جنگ را خاطر نشان کرد.از ان زمان به بعد هزارن فرد سرباز یا غیر سرباز و زندانیان حق این را یافتند تا برای اینکه لحظات ازمایشهای سخت و دردها کمتر ظالمانه باشند از این حرکت برادرانه یا کمک برخوردار شوند.ایده Henry Dunant منجر به تشکیل کمیته ای 5 نفره در سویس برای بررسی امکانات اجرای عملیات کمک رسانی به مجروحین جنگی شد.یک کنفرانس بین امللی در ژنو انجام شد و 16 کشور که یکی از انها کشور فرانسه بود در این کنفرانس حضور یافتند. انان تصمصم گرفتند که در هر کشور کمیته های کمک رسانی تشکیل دهند و یک نشان و علامت نیز برای این کمیته ها انتخاب کردند : صلیبی سرخ بر زمینه ای سفید.این دولتها همچنین قوانینی بین المللی در مورد اسرای جنگی که در جنگ شرکت نمی کنند وضع کردند که تحت عنوان کنوانسیون ژنو که اولین انها در 22 اوت 1864وضع شد معروفند.جایزه صلح نیز توسط کارخانه دار سویدی (1833-1896) Alfred Bernhard Nobel ایجاد شد و در قوانین ان قید شده بود که این جایزه میبایست هر سال به افرادی که در برادری بین ملت ها سهم بسزایی داشته و تلاش کرده اند اهدا شود.تنها جایزه صلح نوبل در زمان جنگ جهانی اول در سال 1917 به کمیته بین المللی صلیب سرخ اهدا شد و همچنین در سال 1944 این کمیته به خاطر تلاش بی وقفه در طول جنگ جهانی دوم باری دیگر جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.در سال 1963 یا صدمین سال تاسیس صلیب سرخ جایزه صلح نوبل به کمیته بین المللی صلیب سرخ و مجمع متحد صلیب سرخ و هلال احمر که امروزه فدراسیون بین المللی مجتمع صلیب سرخ و هلال احمر میباشد تعلق گرفت.

دربرخورد با فرد سرمازده

                

  یک متخصص طب اورژانس، از سرمازدگی به عنوان یکی از اورژانس‌های پزشکی یاد کرد و افزود: علائم سرمازدگی (عضو سرمازده) مشابه سوختگی است. دکتر حمیدرضا حاتم آبادی، از انگشتان دست و پا، گوش و بینی به عنوان اندام‌های در معرض خطر سرمازدگی یاد کرد و افزود: فاکتورهای خطری چون بی پناهی، زندگی در ارتفاعات، بی تحرکی، پوست مرطوب و سوء تغذیه از عوامل خطر برای ابتلا به سرمازدگی است. وی، با بیان این که وزش باد در کاهش میزان درجه حرارت محیطی موثر است، یادآور شد: به عنوان مثال در این صورت، درجه حرارت محیطی با ۱/۱- درجه سانتی گراد و وزش بادی با سرعت ۲۴ کیلومتر در ساعت به ۸/۸- می‌رسد. دکتر حاتم آبادی، پوشش مناسب دستکش، جوراب، لباس چند لایه و نچسب و پرهیز از مصرف الکل و استعمال دخانیات را در جلوگیری از بروز سرمازدگی موثر عنوان کرد و یادآور شد: علایم سرمازدگی نظیر سوختگی به درجات IV, III , I , II قابل تقسیم است. در درجه I سرمازدگی پوست اندکی متورم و قرمز، در درجه II سرمازدگی سطح پوست تاول زده، ادماتو و کبود می‌شود، در درجه III تاول‌های سیاه رنگ تظاهر و در نهایت اسکار بروز می‌یابد و بالاخره در درجه IV سرمازدگی به استخوان، ‌تاندون و عروق نفوذ کرده و سبب نکروتیک شدن اندام می‌شود. این متخصص طب اورژانس، نخستین اقدام در برخورد با فرد سرمازده را باز کردن راه‌هایی هوایی برقراری تنفس و جریان خون عنوان کرد و افزود: در ابتدا باید لباس‌های خیس فرد تعویض و به محیط گرم منتقل شود و از ماساژ با برف به عضو سرمازده جدا خودداری شود. وی، مالش عضو یخ‌زده را عاملی برای تخریب بافت عنوان کرد و یادآور شد: دوباره گرم کردن عضو سرمازده هم خطرناک است. دکتر حاتم آبادی، با بیان این که مبتلایان به سرمازدگی به درد دچار می‌شوند در ادامه بر ضرورت تجویز مسکن مناسب (استامینوفن) تاکید کرد و افزود: عضو یخ زده را می‌توان در آب گرمی با درجه حرارت ۴۳ درجه سانتی گراد غوطه ور کرد. متخصص طب اورژانس، با تاکید بر پرهیز از قرار دادن عضو یخ زده در برابر آتش و گرمای خشک گفت: باید مایعات گرم به مصدوم خورانده شود و با مراجعه به مرکز درمانی مناسب، مصدوم از سایر خدمات درمانی از قبیل دریافت آنتی بیوتیک، واکسن کزاز و تتابولین بهره‌مند شود.

انچه که صلیب سرخ به هنگام بروز حادثه توصیه میکند :بخش اول1- به هنگام بروز حادثهپیشگیری از بروز حادثه ای جدید در محل از کارهای مهم میباشد.به هنگام بروز حادثه در خیابان یا جاده محل حادثه را همانند تصویر زیر با گذاشتن بالیز محدود کنید. اگر حادثه برق گرفتگی میباشد بلافاصله برق را قطع کنید.حادثه را به پلیس و یا اتش نشانی و پزشک اطلاع دهید. همیشه شماره تلفن ارگانیزمهای اینچنین و سرویس اورژانس بیمارستانها و یا امبولانس را در نزدیکی تلفن و یا در کیف خود داشته باشید. به انان ادرس دقیق محل وقوع حادثه و تعداد نفرات و وضعیت انان و کمکهای اولیه ای را که انجام داده اید را اطلاع داده و فراموش نکنید که شماره تلفن خود را نیز بدهید.


دانلود با لینک مستقیم


امداد رسانی و کمکهای اولیه 21 ص

مقاله درباره مولانا 60 ص

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره مولانا 60 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 79

 

مولانا

زادگاه مولانا:

جلال‌الدین محمد درششم ربیع‌الاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می‌کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین رااز بلخ در سال 617 هجری بدانیم، سن جلال‌الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال‌الدین در بین راه در نیشابور به خدمت شیخ عطار رسید و مدت کوتاهی درک محضر آن عارف بزرگ را کرد.

چون بهاءالدین به بغدادرسیدبیش ازسه روزدرآن شهراقامت نکرد و روز چهارم بار سفر به عزم زیارت بیت‌الله‌الحرام بر بست. پس از بازگشت ازخانه خدا به سوی شام روان شد و مدت نامعلومی درآن نواحی بسر برد و سپس به ارزنجان رفت. ملک ارزنجان آن زمان امیری ازخاندان منکوجک بودوفخرالدین بهرامشاه‌نام داشت، واو همان پادشاهی است حکیم نظامی گنجوی کتاب مخزن‌الاسرار را به نام وی به نظم آورده است. مدت توقف مولانا در ارزنجان قریب یکسال بود.

بازبه قول افلاکی، جلال‌الدین محمددرهفده سالگی ‌درشهرلارنده به‌امرپدر، گوهرخاتون دخترخواجه لالای سمرقندی را که مردی محترم و معتبر بود به زنی گرفت و این واقعه بایستی در سال 622 هجری اتفاق افتاده باشد و بهاءالدین محمد به سلطان ولد و علاءالدین محمد دو پسر مولانا از این زن تولد یافته‌اند.

مولانا و خانواده او

مولانا جلال الدین محمد مولوی در سال 604 روز ششم ریبع الاول هجری قمری متولد شد.هر چند او در اثر خود فیه مافیه اشاره به زمان پیش تری می کند ؛ یعنی در مقام شاهدی عینی از محاصره و فتح سمرقند به دست خوارزمشاه سخن می گوید .در شهر بلخ زادگاه او بود و خانه آنها مثل یک معبد کهنه آکنده از روح ،انباشته از فرشته سر شار از تقدس بود .کودک خاندان خطیبان محمد نام داشت اما در خانه با محبت و علاقه ای آمیخته به تکریم و اعتقاد او را جلال الدین می خواندند –جلال الدین محمد .پدرش بهاء ولد که یک خطیب بزرگ بلخ ویک واعظ و مدرس پر آوازه بود از روی دوستی و بزرگی او را ((خداوندگار)) می خواند خداوندگار برای او همه امیدها و تمام آرزوهایش را تجسم می داد .با آنکه از یک زن دیگر ـدختر قاضی شرف – پسری بزرگتر به نام حسین داشت ،به این کودک نو رسیده که مادرش مومنه خاتون از خاندان فقیهان وسادات سرخس بود ـ ودر خانه بی بی علوی نام داشت- به چشم دیگری می دید.خداوندگار خردسال برای بهاءولد که در این سالها از تمام دردهای کلانسالی رنج می برد عبارت از تجسم جمیع شادیها و آرزوها بود .سایر اهل خانه هم مثل خطیب سالخورده بلخ ،به این کودک هشیار ،اندیشه ور و نرم و نزار با دیده علاقه می نگریستند .حتی خاتون مهیمنه مادربهاء ولد که در خانه ((مامی)) خوانده می شد و زنی تند خوی،بد زبان وناسازگار بود ،در مورد این نواده خردسال نازک اندام و خوش زبان نفرت وکینه ای که نسبت به مادر او داشت از یاد می برد. شوق پرواز در ماورای ابرها از نخستین سالهای کودکی در خاطر این کودک خاندان خطیبان شکفته بود .عروج روحانی او از همان سالهای کودکی آغاز شد –از پرواز در دنیای فرشته ها ،دنیای ارواح ،و دنیای ستاره ها که سالهای کودکی او را گرم وشاداب و پر جاذبه می کرد . در آن سالها رؤیاهایی که جان کودک را تا آستانه عرش خدا عروج می داد ،چشمهای کنجکاوش را در نوری وصف ناپذیر که اندام اثیری فرشتگان را در هاله خیره کننده ای غرق می کرد می گشود .بر روی درختهای در شکوفه نشسته خانه فرشته ها را به صورت گلهای خندان می دید . در پرواز پروانه های بی آرام که بر فراز سبزه های مواج باغچه یکدیگر را دنبال می کردند آنچه را بزرگترها در خانه به نام روح می خواندند به صورت ستاره های از آسمان چکیده می یافت .فرشته ها ،که از ستاره ها پائین می مدند با روحها که در اطراف خانه بودند از بام خانه به آسمان بالا می رفتند طی روزها وشبها با نجوایی که در گوش او می کردند او را برای سرنوشت عالی خویش ،پرواز به آسمانها ،آماده می کردند –پرواز به سوی خدا .

موقعیت خانواده و اجتماع در زمان رشد مولانا

-پدر مولانا بهاء ولد پسر حسین خطیبی در سال (546) یا (542)هجری قمری در بلخ خراسان آنزمان متولد شد.خانواده ای مورد توجه خاص و عام و نه بی بهره از مال و منال و همه شرایط مهیای ساختن انسانی متعالی .کودکی را پشت سر می گذارد و در هنگامه بلوغ انواع علوم و حکم


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مولانا 60 ص