فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى


تحقیق در مورد ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات:44

 

فهرست:

 

آگاهى

بینش سیاسى

ایمان در هدف

امانت دارى

عدالت خواهى

سعه صدر

شجاعت

قاطعیت

فروتنى

پى نوشت ها

 

جایگاه و اهمیت مدیریت و ضرورت بررسى ملاک و معیار گزینش مدیران، بر کسى پوشیده نیست. این مقوله، در دنیاى صنعتى، از تاریخ درازى برخوردار نیست، اما مدیریت و رهبرى در اسلام، افزون بر تاریخ طولانى، با آنچه در غرب مطرح است، تفاوتهاى زیادى دارد.
محور اصلى رهبرى و مدیریت در اسلام، انسان ـ به عنوان موجودى خلیفة الله و ابدى ـ است و هدف اساسى، رشد و تعالى ارزش هاى معنوى اوست. این اختلاف، سبب شده تا ملاک و ارزشهاى گزینش مدیران در اسلام و غرب در بسیارى موارد فرق کند.
پیش از آغاز بحث، یادآورى نکاتى سودمند خواهد بود:
1ـ در منابع اسلامى در باره ارزشها و ملاک هاى گزینش مدیران و زمامداران، مطالب زیادى وجود دارد، ولى در این نوشته، محور بحث، سخنان حضرت على(ع) است، هرچند گاهى از قرآن و روایات دیگر نیز سود جسته است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ملاکهاى گزینش کارگزاران در حکومت علوى

تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی


تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه23

 

انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

سیدمهدی موسوی کاشمری

مقدمه

مفهوم انتقاد

عیب جویی و انتقاد

نهی از منکر و انتقاد

فلسفه انتقاد

ارزش و جایگاه انتقادگری

نقد حاکمان

تفاوتهای اساسی نقد حاکمان و مردم

نقدپذیری حاکمان

انتقاد از حاکمان و امنیّت ملّی

مرز انتقاد و توطئه در حکومت علوی

علل فراخوانی علی(ع) به نقد حکومت خود

 



مقدمه

 

امروزه، یکی از جدّی ترین مسایل فلسفه سیاسی، نقش مردم در تعیین نوع و
هدایت سمت و سوی حکومت است. حضور مردم در صحنه سیاسی، نمادهای
گوناگون دارد که از مهمترین آنها، حضور نقادانه و جست و جوگرانه مردم در نوع
رفتار و منش مسؤولان حکومتی است. بشر ِجایزالخطاء اگر به حال خود واگذارده
شود، آن چنان در تهاجم ِانواع ِعوامل ِفساد، خودباخته می شود که گاهی بی آن که خود
بفهمد، در کمند شیطان گرفتار آمده و در عین حال، در پندار خود، خویشتن را راه
یافته می یابد.

خطر این گونه مردمان، اگر در پستهای حکومتی قرار گیرند، صد چندان است. به
گفته امیر مؤمنان علیه السلام: "فلیست تصلح الرعیّة الّا بصلاح الولاة"؛ [1] صلاح و
فساد امت، به صلاح و فساد حاکمان منوط است. هر چه دستگاههای کنترل کننده
فساد قدرت، زیادتر باشد، ضریب امنیت معنوی و صلاح والیان بیشتر خواهد بود و
شاید بر پایه همین فلسفه است که خداوند، با این که خود، برای ثبت اعمال بندگان،
کافی است و نیازی به مراقبی دیگر نیست، فرشتگان و جوارح را نیز مراقب رفتار
آنها قرار داده است. در دعای کمیل آمده است: "و کُلُّ سیّئةٍ أمرْتَ بإثباتها الکرام
الکاتبین الذین وکّلتهم بحفظ ما یکون منّی و جعلتهم شهوداً علیّ مع جوارحی و کنتَ
أنْتَ الرّقیب علیّ من ورائهم ...؛ [2] پروردگارا! ببخش از من، هر گناهی را که به
فرشتگان نویسنده خودت، دستور ثبت آن را دادی؛ همانها که به حفاظت از اعمال

 

 

 

 

|294|

من گمارده ای و آنان را شاهدان بر من، همراه با جوارحم قرار دادی و خود، از ورای
آنان، بر من مراقبی."

حضور مستمر مؤمنان در صحنه و نقد و ارزیابی دایمی نسبت به هم، بویژه از
ارکان و عاملان حکومت، نیک فطرتان و پاک نهادان ِپندپذیر را، همواره، در حال
صلاح نگه داشته و سست نهادان فرعونْ منش را، یا ساقط و یا کنترل و یا بی اعتبار
خواهد ساخت و بر عکس، بی تفاوتی آنان، میدان را برای عناصر بدخواه دین و
دنیای مردم و پیروان خط شیطان، خالی نگاه خواهد داشت.

با توجه به مطلب بالا، شایسته است که موضوع "نقد و انتقاد از دولتمردان" از
دیدگاه امام علی علیه السلام بررسی شود.

از آن جا که دامنه بررسی همه جانبه این موضوع، نوشته ای مبسوط را می طلبد، در
این جا، تنها، به برخی از عنوانهای اساسی این موضوع می پردازیم.



مفهوم انتقاد

 

جوهری، در صحاح می گوید: انتقد الدراهم: "أخرج منها الزیف ... ناقَدَهُ: ناقَشَهُ فی الأمر؛
درهمهای ناخالص را از مجموعه آن جدا کردن، انتقاد ِدرهمهاست و نقد کسی، به معنای مناقشه
کردن با او در باره چیزی است. [3]

فیروزآبادی می گوید: "ناقده: ناقشه"> [4] و طریحی می نویسد: "انتقدت الدّراهم: إذا أخرجت
منها الزّیف"> [5]. این، همان سخن جوهری است.

در "منجد" آمده است:

"نقد نقداً و تنقاداً الدّراهم و غیرها: میّزها و نظرها لِیعرفَ جیّدها من ردیئها. و [نَقَدَ] الکلامَ: أظهر ما به من العیوب و المحاسن ... و ناقده مناقدةً: ناقشه فی الأمر ...،

نقد درهم، به این است که آنها را از هم جدا کرده و به دقت نگریسته تا خوب و پست آن از هم
شناخته شوند. و نقد سخن، اظهار کردن عیبها و محاسن آن است ... . [6]

از مجموع کلمات لغویان، استفاده می شود که انتقاد، حرکتی است اصلاح گرانه، با قصد
پالایش و زنگارزدایی و نجات حقیقت چیزی از نفوذ باطل در حریم آن و برگرداندن طبیعت
شخص و یا امری از آمیختگی به ناخالصی و غش، به سوی خلوص و فطرت ناب آن.

 

 

 

 

|295|



عیب جویی و انتقاد

 

در روایات بسیاری، از عیب جویی و سرزنش مؤمن، به شدت نهی شده است. [7]
امیر مؤمنان علیه السلام می گوید:

... و مَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بغیر نَفْسِهِ، تَحَیَّر فی الظلمات و ارْتبکَ فی الهلکات، و مدّت به
شیاطینُه فی طغیانه و زَیَّنَتْ له سیّ ءَ اعماله؛

هر کس، خود را به غیر خویش، مشغول کند، خود را در تاریکیها، سرگردان، و در
مهلکه ها، گرفتار کرده و شیاطین، او را به تجاوز کشیده و زشتیهایش را، در نظرش،
نیکو می نمایند [8].

عیب جویی و انتقاد، هر دو، در ردّیابی عیوب و ابراز آن به صاحب عیب، مشابه و یکسانند، و
تفاوت، تنها، در دو امر است:

منشأ عیب جویی، حسادت و انتقام جویی و خودخواهی و خباثت نفس است، ولی
خاستگاه انتقاد، نوع دوستی و عواطف انسانی و تعهّد ایمانی است. (انگیزه فاعلی)

هدفی که عیب جو از این کار خود تعقیب می کند، آزاردهی و تخریب شخصیت و در هم
شکستن طرف مقابل خویش است، در حالی که غرض ِانتقادگر، اصلاح و زدودن عیوب و رو به
کمال بردن شخص مورد انتقاد است. (انگیزه غایی)



نهی از منکر و انتقاد

 

از اموری که تشابه و تجانس بسیار زیادی با انتقاد دارد، نهی از منکر است که از اهمّ واجبات
اسلام شمرده می شود، ولی در عین حال، فرقهایی با هم دارند. از مهم ترین آن فرقها، این است که
هر نهی از منکری، خود، نوعی انتقاد هم هست، ولی ممکن است در جایی، انتقاد صورت پذیرد،
ولی نهی از منکر بر آن منطبق نباشد. برای مثال، چنانچه از کسی، کاری صادر شود که این عمل،
او را، در دید مردم، کوچک و خوار جلوه دهد و از موقعیت اجتماعی او بکاهد و یا کسی، دارای
صفتی باشد که با وجود آن، در موفقیت او، خللی وارد سازد، تذکّر از روی اصلاح و دلسوزی، و
نقد عملکرد شخصی، در هر زمینه ای که مایه رشد او شود، در عنوان "انتقاد"، داخل است، ولی
عنوان نهی از منکر ندارد. بر این اساس، نقد و ارزیابی ِعملکرد مسؤولان و حاکمان، گرچه نهی از

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انتقادگری و انتقادپذیریدر حکومت علوی

تحقیق در مورد بزرگ علوی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد بزرگ علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بزرگ علوی


تحقیق در مورد بزرگ علوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه14

بخشی از فهرست مطالب دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد و تدریس در دانشگاه هومبولت آثار مشهور

مجتبی بزرگ علوی از نثرنویسان برجسته ادبیات فارسی سده بیستم میلادی و مشهورترین نویسنده چپ‌گرای ایران است.

زندگی

بزرگ علوی در بهمن ماه ۱۲۸۲ (دوم فوریه ۱۹۰۴) در تهران متولد شد. پدر او حاج سید ابوالحسن و پدر بزرگش حاج سید محمد صراف نمایندهٔ نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. مادر وی نوهٔ آیت‌الله طباطبایی بود. سید ابوالحسن علوی و همسرش خدیجه قمر السادات که از طرفداران مشروطیت بودند دارای شش فرزند، سه دختر و سه پسر بودند که مجتبی بزرگ فرزند سوم آنان بود. ابوالحسن علوی از اعضای حزب دموکرات ایران بود که این حزب به گواه تاریخ از بدو تشکیل در آغاز مشروطه با نفوذ بیگانگان یعنی انگلیس و روس که در آن زمان چشم طمع به ایران دوخته بودند، مقابله می‌کرد. او به عنوان بازرگان با آلمان معاملات تجاری داشت و در هنگام جنگ جهانی اول در این کشور اقامت داشته و پس از اتمام جنگ نیز اینجا ماند.

دوران تحصیل

بزرگ علوی به همراه برادرش مرتضی علوی در سال ۱۹۲۰ (۹۹/۱۲۸۹ شمسی) جهت تحصیل روانهٔ آلمان شد و دوران دبیرستان را در شهرهای مختلف از جمله شهری که امروزه در لهستان قرار گرفته گذراند. او در دوران اقامت در آلمان چند اثر ادبی آلمانی را به فارسی برگرداند .در سال ۱۹۲۷ (۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ شمسی) پدر وی با یک شکست بزرگ تجاری تاب نیاورده و خودکشی کرد. یک سال پس از این اتفاق علوی از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد و به ایران بازگشت.

  بازگشت به ایران

در آن زمان یک بورس تحصیلی برای ادامه تحصیل در آلمان به وی تعلق می‌گرفت اما با این وجود علاقه‌ای نشان نداد و در شیراز به عنوان معلم در خدمت معارف قرار گرفت. در این شهر بود که او نخستین کار ادبی را با ترجمه قطعه‌ای از آثار شیلر تحت عنوان «دوشیزه اورلئان» آغاز کرد. علوی در آن سالیان قرار ماندن در یک جا نداشت و در شهرهای گوناگونی در شمال در رفت و آمد بود که گاهی هم برای مدتی به تهران می‌آمد. این سرگردانی‌ها و ناآرامی‌ها با استخدام برای معلمی در هنرستان صنعتی تهران پایان یافت، او در سال ۱۹۳۱ (۱۰/۱۳۰۹) کار در هنرستان را آغاز کرد و در همین دوران به گروهی از روشنفکران سوسیالیست به رهبری تقی ارانی پیوست.[۳] سرانجام او در سال ۱۹۳۷ (۱۶/۱۳۱۵) به همراه ۵۲ تن دیگر بازداشت شد و به زندان افتاد. هنگام تحمل حبس او کتاب «پنجاه و سه نفر» را نگاشت که درباره اعضای گروه سوسیالیست و تحمل سختیهای آنان در زندان بود. او همچنین مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه با نام «ورق‌پاره‌های زندان» را در این مدت نوشت.

 

پس از جنگ جهانی دوم، علوی به کمونیسم اتحاد شوروی گرایش پیدا کرد و از یکی از جمهوری‌های

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بزرگ علوی

تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی


تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه13

فهرست مطالب

مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی

سیدعلی شفیعی

مقدمه

مفهوم عدل

ضرورت عدالت

اقامه عدل، فریضه ای الهی

رابطه عدالت و تقوا

عدالت اجتماعی، ایده و آرزوی حاکم عادل

خویشاوندان علی(ع) در زیر چتر عدالت

حاکمیت عدالت، محکوم بودن جور و ستم

 



مقدمه

 

از دیرزمان عدل علی(ع) زبانزد عام و خاص است تا آنجا که به عنوان یک ضرب المثل، در
مکاتبات و محاورات و اشعار و امثال و ... به کار می رود و همگان، به هر مناسبتی، از آن دم زده و
می زنند، لکن توجه به این نکته حساس بسی ضروری است که اگر شخصی و یا جامعه ای بتواند
عدل علی(ع) را از نظر فکری و نظری، آن گونه که شایسته است، درک کند و یا از نظر عینی و
عملی پیاده کند، تازه، فقط به یک گوشه از زوایای متعدد و به یک جهت از ابعاد وسیع و پهناور
وجودی آن رهبر عظیم الشأن بشری، دست یافته است؛ زیرا، درک و فهم تمامی اطراف و اکناف
وجودی علی بن ابی طالب(ع) برای هر کس و در هر مرحله ای، ممتنع و محال، حداقل به استحاله
عادی است. آیا نه این است که همیشه، سودجویان و طمّاعان و متوقعان و ضعیف دلان، در اثر
عدم تمکین از عدل علی(ع) شخصیت و عدالت آن ابرمرد تاریخ را به گونه ای تفسیر می کرده اند
و یا آن را در هر زمانی، برای زمان دیگری می پنداشته اند و یا برای دیگری می خواسته و یا عنوان
و توجیه دیگر بدان می داده اند؟

و آیا نه این است که در ازای تاریخ، دشمنان علی(ع) و مکتبش، هماره، با عدل و عدالت او،
عملاً، در ستیز بوده و تحت هر عنوان و بهانه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و ... با آن به مبارزه
برمی خاسته اند که اگر این عدالت و همسانی و برابری فراگیر شود و یا مردم را بیدار سازد و آنان

 

 

 

 

|149|


را در جهت احقاق حقوق مشروع و مقبولشان برانگیزاند، دیگر حنای استعمارگران و
سلطه جویان و جباران روزگار، برای همیشه، بی رنگ خواهد شد؟

و آیا جز این است که حتی برخی از نزدیک ترین کسان به علی بن ابی طالب(ع) که او را از
همه بهتر می شناختند و صدق و صفا و زهد و قناعت و حقیقت جویی و دنیاستیزی و دیگر
شایستگیهای علی(ع) را، کاملاً، لمس کرده بودند و حتی برای به خلافت رسیدن وی و بازگشت
رهبری اسلامی به او، قیام و اقدام کرده بودند، بالاخره، عدالت او را بر نتافتند و بر سر همین مدعا،
با او به مقابله برخاستند تا آنجا که شمشیر بر او کشیدند؟

به هر حال، باید به این دریچه سری کشید و این در را باید کوبید؛ زیرا، عاقبت، زین در، برون
آید سری. این، وظیفه ای است بر دوش همگان و گامی است در راه تحقیق و تحقق آن عدالت و
اقدامی است برای کسب افتخار و مباهات بیشتر برای جامعه اسلامی و شیعی، آن هم در سال امام
علی(ع).

آری، به روشنی می توان دریافت و به جرأت می توان گفت، تمامی مقامات و همگی مراتب
و مراحل و کلیه ابعاد و جوانب مورد توجه علی(ع) و مورد بحث در حیات پرافتخار او، به یک
حقیقت برمی گردد و آن، عدل و عدالت است، حتی مسایلی از قبیل سیاست و اقتصاد و حکومت
و امارت و بلکه مسایل مربوط به ماورای طبیعت، همانند تقوا و اخلاق و عبادات، همه و همه، به
ضرورت ِاحقاق حق و احیای عدالت و اقامه قسط و عدل در جامعه برمی گردد.

ثابت کننده این ادعا و دلیل صدق این مدعا، مراجعه عمیق و همه جانبه و مرتبط و فراگیر به
دویست و سی و نه خطبه و هفتاد و هشت نامه و چهارصد و هفتاد و دو کلمه قصار موجود در
نهج البلاغه و شانزده هزار کلمه حکمت در غررالحکم آمدی و صد و پنجاه و یک مناجات و
دعای موجود در صحیفه علویه و دیگر کلمات و افاضات صادره ازآن امام عظیم الشأن است.

ما، در این مقاله، تنها، به روشن ترین موارد آنها اشاره می کنیم؛ زیرا، تتبع کامل در همان هفتاد
مورد مشتقات ماده "عدالت" در سراسر نهج البلاغه هم، به درازا می انجامد تا چه رسد به غور و
بررسی گسترده در مصادر و مدارک اسلامی مشتمل بر سخنان علی(ع)، گذشته از آنکه ورود
محققانه در عمق کلمات امیرالمؤمنین ـ که فوق کلام مخلوق و دون ِکلام خالق است ـ در
صلاحیت ارباب دقت و تحقیق و خداوندان عقل و علم و تحلیل است که البته آنان، به قدر وسع
خود، از عهده این مهم برخواهند آمد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مروری برعدالت اجتماعی در حکومت علوی

تحقیق در مورد انگیزه های مخالفت با حکومت علوی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد انگیزه های مخالفت با حکومت علوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انگیزه های مخالفت با حکومت علوی


تحقیق در مورد انگیزه های مخالفت با حکومت علوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه39

 

فهرست مطالب

 

 

صفحه

مقدمه ....................................................................................................................................

1- حسادت ورزی و برتری جویی نسبت به خاندان پیامبر ......................................

2- کینه توزی و انتقامجویی اعراب و قریش ................................................................

3- هواپرستی و خودخواهی ............................................................................................

4- عدم تحمل عدل علوی .................................................................................................

جنگ جمل و انگیزه های برپاکنندگان آن .........................................................................

فزون طلبی و امتیازخواهی ..............................................................................................

انگیزه واهی خونخواهی عثمان ...............................................................................................

ریاست طلبی، انگیزه اصلی شورش ناکثین ......................................................................

زمینه های جنگ صفین و انگیزه قاسطین ........................................................................

سودای تشکیل امپراطوری اموی، انگیزه اصلی معاویه .................................................

فتنه مارقین، از جهل و جمودشان سرچشمه می گرفت ..................................................

سستی و ناپایداری در دفاع از حق .................................................................................

 



 

 

مقدمه

امام علی بن ابی طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشینی منصوص از رسول گرامی اسلام(ص)، پس از کشته شدن خلیفه سوم، در تاریخ بیست و پنجم ذی حجه سی و پنج هجری
(ششصد و چهل و چهار میلادی)[1] ، با همه استنکافش از پذیرفتن حکومت و خلافت، با اقبال
عمومی و اصرار آنان برای پذیرش منصب حکومت ظاهری، مواجه شد، و با بیعت آنان و در
رأس همه، بیعت اصحاب پیامبر از مهاجران و انصار، عملاً متصدی امر حکومت و خلافت بر
مسلمانان گردید.

در باره حکومت ظاهری امام علی(ع) و به تعبیر دیگر، حکومت علوی، چند مسأله از
مسلّمات تاریخی است.

نخست اینکه امام(ع) در فضای کاملاً آزاد سیاسی - اجتماعی و با اقبال عمومی و اشتیاق
توده های مردم مسلمان و بیعت از روی میل و اختیار آنان، به حکومت رسید؛ چون، مردم پس از
پشت سر گذاشتن دوران سخت و تلخ حکومت پیشینیان و انواع تبعیضها، بی عدالتیها و فساد و
تباهی، به این نتیجه رسیدند که تنها راه نجاتشان از آن اوضاع نابسامان و جوّ تبعیض آمیز و
ستم آلود، پایان دادن به دوران حکومت خلیفه پیشین و تعیین خلیفه جدید است، لذا پس از وی،
به در خانه وصی و جانشین بحق پیامبر(ص) حضرت علی(ع) روی آوردند و دست بیعت به
سویش گشودند و به طور جدی، خواهان حکومت علوی بودند و در برابر عدم پذیرش امام(ع) اصرار ورزیده و آن حضرت را بر اجابت درخواست خود در تنگنا قرار دادند. امام(ع) در این
باره فرموده است:

"ازدحام فراوانی که مانند یالهای کفتار بود [به هم فشرده و انبوه] مرا به قبول خلافت واداشت . آنان، از هر طرف، مرا احاطه کردند [و] چیزی نمانده بود که دو نور چشمم زیر پا له شوند!
آن چنان جمعیت به پهلوهایم فشار آورد که سخت مرا به رنج انداخت و ردایم از دو سو پاره شد!


1- عثمان، در اواخر سال بیست و سه هجری، در سن هفتاد سالگی به خلافت رسید و پس از نزدیک به دوازده سال خلافت پرماجرا، در تاریخ بیست و پنج و یا به روایتی هجده و یا بیست و هفت ذی حجه سی و پنج هجری، با اعتراض و قیام عمومی، مواجه و در یورش مردم به خانه اش به قتل رسید. ر.ک: تاریخ طبری، ج3 (از ط 8 جلدی)، صص304 و 441 - 443؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص176.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انگیزه های مخالفت با حکومت علوی