فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تبیین و بررسی اهداف توسعه هزاره سوم

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله تبیین و بررسی اهداف توسعه هزاره سوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

مقدمه
از ظهور انسانی کنونی در کره زمین حدود 40 هزار سال می گذرد که در برابر عمر زمین به لحظه ای می ماند . زمین در غیاب انسان از آرامش و توازن برخوردار بود، جانداران با رفع نیازهای خود نه تنها آسبی به محیط پیرامون نمی رساندند بلکه هر یک به نوبه خود در استواری این تعادل و توازن دخیل بودند.
برخورداری انسان از عقلانیت کنجکاو و جستجوگر او را به سرعت از عصر شکارگری و خوشه چینی به دوران کشاورزی در 12000 سال پیش رسانید. در عصر پیش از کشاورزی نقش انسان نسبت به دیگر جانداران تفاوت چندانی نداشت، به اندازه نیازهای ابتدائی از طبیعت برداشت می کرد و همانند دیگر جانداران حلقه ای از زنجیره متعادل حیات بود. ورود انسان به عصر کشاورزی ، ایجاد مازاد محصول، پیدایش قدرت، تشکیل قبیل ، شهر نشینی و پیدایش حکومت ها را در پی داشت. اگر چه آدمی در این دوران دست اندازی به طبیعت را آغاز کرده و با تسلط بر دیگر جانداران و گسترش فعالیتهای کشاورزی خود روز به روز بیشتر بر طبیعت چیره می شود ولی صنعت ابتدایی او را هوز از ساختن سنگی و آهنی و کندوکاو سطحی زمین و برپا ساختن سرپناه فراتر نمی رفت. این وضع با اندک تفاوتی در همه جای جهان یکسان بود اما انسان به کمک ذهن جستجوگر و خلاق از این دوران کمابیش نیز گذشته و به عصر انقلاب صنعتی در 300 سال پیش پای نهاد.
اثری که انسان از آن پس بر طبیعت نهاد نه فقط با چهل هزار سال گذشته اش قابل مقایسه نیست بلکه مجموعه تغییرات به وجود آمده در کره زمین (منهای پدیده های طبیعی مانند آتشفشان، زلزله ، یخبندان...) به وسیله سایر جانداران در صدها میلیون سال حضورشان در زمین باسیصد سال اخیر قابل قیاس نیست. گزافه نیست اگر گفته شود با جهش های فناوری به ویژه از نیمه دوم سده بیستم به این سو سرعت و شدت تغییرات حاصل از فعالیت انسان در طبیعت صد چندان شده است.
در دوران حاضر با توجه به شتاب روند جهانی شدن اقتصاد سرمایه داری ، با خطرات گسترده و شدیدتر آلودگی های جوی ناشی از استخراج و مصرف بی رویه تر منابع خام تولید و انرژی و هم چنین با تبعات و عوارض آن، گسترش فقر و بیکاری و بروز بحرانهای فزاینده اجتماعی و دیگر نسبت به گذشته در کشورهای جهان همراه بوده و روبرو خواهیم بود. امروز شاهد نابرابری های زاده از توسعه اقتصادی- اجتماعی بخشی از جهان هستیم که با عقب ماندگیهای بخش دیگری همراه است. در چنین شرایطی نمی توان شاهد آن بود که 80 درصد توان اقتصادی جهان در دست 20 درصد جمعیت این کره خاکی محبوس باشد و گروه عظیمی از مردم در کشورهای عقب مانده و یا حتی در کشورهای توسعه یافته در فقر، مرض، بیکاری و محرومیت های شدید به سر می برند. سالها است که دغدغه فکری متفکران و سیاستمداران برجسته جهان چنین نابرابریهایی را که امکان توسعه و پیشرفت را از گروههای زیادی ازمردم گرفته است بر نمی تابد و عزم عمومی بر آن قرار گرفته که اگر به علل اینگونه عقب ماندگی ها که بی سواد، نبود بهداشت ، بیکاری، بی غذایی، آلودگی محیط زیست و نابرابریهای جنسیتی است، پرداخته نشود جهانی آزار دهنده خواهیم داشت که محل امنی برای زندگی بشر نخواهد بود. توسعه انسانی اکنون به صورت چالشی درآمده که همکاریهای بین المللی را میطلبد . بنابراین منطبق با یک چنین شرایط حادی ضروری است که سازمان ملل متحد و ارگانهای زیست محیطی و حقوق بشری آن از یک موقعیت و وزن مناسب و بالاتری از وضعیت کنونی برخوردار کنند. و بعبارتی دیگر باید در عصر کنونی اهداف و برنامه های زیست محیطی ملل متحد از حرف به عمل واقعی تبدیل شوند. از آنجا که کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد، می گوید: در عصر وابستگی به یکدیگر انسانها، حقوق شهروند جهانی، بر اساس اعتماد و مسوولیت مشترک، پشتیبان سرنوشت ساز پیشر فت است، اما در دوران محرومیت بیش از یک میلیارد انسان از حداقل نیازهای در خورشان و منزلت او، شرکتها، بنگاههای اقتصادی، بازرگانان دیگر نمی توانند بی تفاوت باشند یا همچون سدی در برابر این خیل عظیم انسانی قرار گیرند، بلکه بر عکس آنها باید در صدد همکاری با دولت ها و سایر نقش آفرینان در جامععه برآیند و با بسیج علم، فن آوری و دانش جهانی به مقابله با بحران های به هم تنیده گرسنگی، بیماری، تخریب محیط زیست و تضادی که باعث عقب نگهداشته شدن کشورهای جهان سوم می شود، برخیزند. (بخش خصوصی و آرمانهای توسعه هزاره، چارچوبی برای عمل، جین نلسون و دیو پریسکات) از آنجا بود که در سپتامبر سال 2000، 189 تن از سران دولت ها اعلامیه هزاره را تصویب کردند. این اعلامیه یک تعهد جهانی بی سابقه و یکی از قابل اعتناترین اسناد سازمان ملل در چند سال اخیر به شمار می رود . این اعلامیه قدرت دید همگانی ومشترکی در چگونگی مقابله با برخی از چالش های بزرگی که جهان با آن روبروست عرضه می کند. این اعلامیه منجر به ارائه هشت آرمان توسعه هزاره گردید با توجه به مسائل مطرح شده ضرورت بررسی و تحقیق در این زمینه لازم آمد. به طوری که هدف از انتخاب موضوع نوعی همیاری با تمام مردم جهان در دستیابی به آرمانهای توسعه هزاره همراه و توأم با انطباق با قانون، مدیرتی ریسک و انسان دوستی است به طوری که آرمانهای بین المللی مانند صلح، امنیت، توسعه پایدار، حقوق بشر و کاهش فقر به طور فراینده ای به یکدیگر وابسته اند و دارای پیامدهای بسیاری برای کلیه بخشهای جامعه هستند. این کار برای بسیاری از شرکت کنندگان در گروههای کاری و دبیرخانه اجرایی آکنده از عشق بوده است. افراد
داو طلبانه تلاش و مهارت چشمگیری در اختیار پروژه قرار دادند به طوری که پروفسور دی ساکس مشاور مخصوص دبیر کل در این زمینه میگوید به اعتقاد من مشارکت تمام شرکت کنندگان به همین صورت بوده است چون آنان ماهیت خاص این تلاش را درک کرده اند بخشی ازاین امتیاز و افتخار همکاری آقای عنان دبیر کل سابق سازمان ملل است که پروژه هزاره ملل متحد را آغاز کرد و نقشی بی نظیر در ترویج مبارزه جهان علیه فقر مطلق ایفا کرده است بخش دیگرآن خرسندی ناشی از همکاری با وبرای رییس برنامه توسعه ملل متحد آقای مارک مالوک بر اون است که پشتکار، بینش و رهبری او اقدامات و تلاشهای گروه توسعه ملل متحد را طی سالهای متمادی هدایت کرده است. همچنین از همکاری راهبران سایر آژانسهای سازمان ملل متحد بهره برده و از آن کاملا استفاده کرده اند چون اینها افرادی هستند که زندگی مردم را نجات میدهند و هر روز بارسنگین فقر و محر ومیت را در سرتاسر جهان سبک تر می کنند.
جنبه خاص دیگر این پروژه این است که به فقیر ترین افراد جهان که هیچ کس صداری آنها را نمی شنود، فرصت نادر و قدرتمندی برای بیان آرزوها امیدها و نیازهای حیاتی شان را می دهد.
این پیروزی روح انسانی به ما این امید و اعتماد را می بخشد که فقر مطلق را می توان تا سال 2015 میلادی به نصف رساند و در سالهای پس از آن نیز میتوان کاملا از بین برد جامعه جهانی فناوری، سیاست ها و منابع مالی اثبات شده و مهمتر از همه شجاعت و علاقه لازم برای تحقق این کار را در اختیار دارد. (جفری دی ساکس،ژانو2005)
اهداف توسعه هزاره تنهای در صورتی حاصل می شوند که برای میلیاردها انسانی که هدف دستیابی به اهداف را تشکیل می دهند،معنی دار، متفاوت و روشن باشند این اهداف باید و اقعیاتی ملی تبدیل شوند و برای گروههای ذینفع اصلی یعنی مردم و دولتهای ملموس و شفاف باشند . تحقق این اهداف مستلزم و جود دولتهای توانمند و اثر بخش در کشورها است که بتواند به تعهدات توسعه ای خود عمل کشده و عملکردی عدالتگیرایانه هم داشته باشند امروزه بسط و گشترش عدالت در زمره اصلی ترین شاخصهای عملکرد خوب دولتهای قرار گرفته است و توسعه پایدار که روزگاری با مفهوم پایداری محیط زیست تبیین مس شد ، به مفهوم توسعه عادلانه و متوازن بسط و گسترش یافته است. در این دیدگاه اگر تو سفه اقتصادی ، اجتماعی کشورها منجر به گسترش شکاف طبقاتی و ایجاد قطبهای اقتصادی در جوامع بشود و اگر فقرا در فقر باقی بمانند و ثروتمندان بهر هگیری از مواهب اقتصادی توسعه را در انحصارخویش داشته باشند ظرفیتهای بی ثباتی در اجتماع ایجاد و زمینه های فروپاشی اجتماعی فراهم می شود.

فصل اول:
کلیات : تبیین و بررسی اهداف توسعه هزارة سوم
بخش اول: تاریخچه و شکل گیری اهداف توسعه هزارة سوم
رهبران، 1890 کشور جهان در سال 2000 در اجلاس سران سازمان ملل متحد در نیویورک اعلامیه هزاره ملل متحد را امضاء کرده و خود را متعهد ساختند که تلاش های گسترده جهانی را برای کاهش فقر، بهبود سلامت و ارتقای صلح، حقوق بشر و پایداری زیست محیطی به کار گیرند.
اعلامیه هزاره سازمان ملل سندی راهنما برای سده ای جدید است. این اعلامیه که در اجلاس هزاره – که از 6 تا 8 سپتامبر 2000 در نیویورک تشکیل شد به تصویب رسید، به طوری که نقطه نظرات سران 147 کشور و دولت و در مجموع 191 علت را که در این بزرگترین گردهمایی رهبران جهان در تاریخ شرکت کردند منعکس می کند.
این اعلامیه طی ماهها گفتگو، با بذل توجه به گزارشهای منطقه ای و نشست هزاره که اجازه داد صدای مردم شنیده شود، تدوین شد.
در حقیقت این اعلامیه نتیجه گزارش هزارة دبیر کل سابق سازمان ملل متحد، کوفی عنان می باشد، گزارش توسعه هزاره که تحت نام ما مردمان (we the people) بوده و آقای کوفی عنان 369 چالش را برمی شمارد. به طوری آقای عنان در آغاز این اعلامیه فرمودند: خوشحالم از اینکه بسیاری از تعهدات و اهدافی که گزارش هزاره خود پیشنهاد کردم در این اعلامیه گنجانده شده است.
این بیانیه چالش های اصلی پیش روی انسان در آغاز این هزاره را به شرح زیر برمی شمارد:
1) صلح ، امنیت و خلع سلاح عمومی
2) نقش بین المللی قانون و قانونمند شدن تمام فعالیتهای دولتها در کشور خود و در عرصه بین المللی.
3) انجام اقدام هماهنگ علیه تروریسم بین المللی.
4) تشدید اقدامات هماهنگ برای رویارویی با شکل اعتیاد و مواد مخدر
5) تشدید تلاش برای مبارزه با جنایات فراملیتی در همه ابعاد شامل تجارت انسان و پول شویی.
6) تقویت کمیته بین المللی المپیک برای ایجاد تفاهم انسانی و تقویت صلح بین المللی.
7) تقویت سازمان ملل و ظرفیت های آن برای حل منازعات مسلحانه در سطح جهان بیانیه هزاره این چالش ها را در یک چارچوب واحد قرار میدهد، راه رویارویی با آنها را پیشنهاد مجموعه ای از سنهای مشخص و به هم پیوسته در زمینة توسعه ، حکومت ، صلح امنیت و حقوق بشر تعیین می کند، و شاخص های اندازه گیری پیشرفت در رسیدن به هدف‌های توسعه را در اختیار می نهند.
اهداف توسعه هزاره از اعلامیه هزارة ملل متحد نشأت گرفته اند. بنابراین این اهداف محصول مشورت های متحدد ملی، منطقه ای و بین‌المللی هستند که میلیونها نفر را در برگرفته و نمایندة طیف وسیعی از علایق از جمله دولت ها، سازمان های جامعه مدنی و فعالان بخش خصوصی بوده است.
سرانجام کنفرانس بین المللی تأمین مالی توسعه در مونترری مکزیک در مارس 2002، تعهدات جهانی به عمل آمده در بیانیه هزاره و اهداف توسعه ای آن را بار دیگر موردتأیید قرار داد. این کنفرانس بر اساس مسئولیت های دوجانبه میان کشورهای غنی و فقیر، درهای جدیدی را به روی مشارکت جهانی گشود. همچنین در این کنفرانس، باردیگر بر مسئولیت اولیه دولت های ملی در تجهیز منابع داخلی و بهبود حاکمیت ، از جمله سیاست های منطقی اقتصادی و نهادهای مستحکم دموکراتیک گردید و تعهدات کشورهای غنی برای ایجاد یک محیط بین المللی حمایتی و افزایش اعتبارات توسعه نیز مورد تأیید مجدد قرار گرفت. این تعهدات یک بار دیگر در نشست جهانی توسعه پایدار در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی در سپتامبر 2002 هم مورد پشتیبانی قرار گرفتند.

 

بخش دوم – بررسی اهداف توسعه هزاره سوم
این توافق جهانی که هم اکنون به عنوان «اهداف توسعه هزاره‌» شناخته می شود مورد تصویب همه اعضای سازمان ملل قرار گرفت. در کشورهای در حال توسعه نیز اهداف توسعه هزاره باعث گردهم آمدن طیف گسترده ای از صاحبنظران و سیاستگذاران حول محورهای مشترک توسعه شده اند. آرمانها، اهداف با هم مرتبط بوده و بایستی به شکل کلی مدنظر گرفته شوند.
این آرمانها و اهداف بیانگر مشارکت بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه است. همانگونه که در اعلامیه آمده است: هدف ایجاد محیطی مسئولیت پذیر در سطح ملی و جهانی – در جهت توسعه و ریشه کن کردن فقراست.
این پیمان از همه گروه های ذینفع می خواهد که در قالب یک نظام مسئولیت پذیر مشارکتی تلاش های خود را جهت موفقیت در دستیابی به اهداف جمع بندی نمایند. کشورهای فقیر می توانند از سیاستمداران خود بخواهند که در جدول زمانی تعیین شده به اهداف کاهش فقر دست یابند . همچنین اهدا کنندگان می توانند خواستار حاکمیتی بهتر و کشورهای فقیر و مسئولیت پذیری بیشتر در به کارگیری کمک ها باشند.
پیمان توسعه هزاره چارچوبی کلی را ارابه می کند که نشان می دهد راهبردهای ملی توسعه و حمایت های بین المللی از سوی اهدا کنندگان، آژانس های بین المللی و دیگران می توانند به هماهنگی بهتر و تسهیل در مواجه با چالش اهداف توسعه هزاره کمک کنند این پیمان ، مسئولیت‌ها را به طور مساوی بر دوش هر دو طرف می گذارد . از یک طرف خواهان اصلاحات در کشورهای فقیر است و از سوی دیگر کشورهای اهدا کننده را واداری کند که پا پیش گذاشته و از این تلاش‌ها حمایت کنند.
هدف این نیست که یک دیدگاه جدید دیگر و یا یک راه حل همگانی برای مشکلات جهان در حال توسعه ارائه شود، دیتا در 50 سال اخیر موارد بسیار متعددی از این دیدگاهها را تجربه کرده است در عوض ، این پیمان به دنبال آن است که حیطه های کلیدی مداخله از حاکمیت داخلی تا تثبیت اقتصادی و تعهد در قبال آموزش و سلامت را که باید راهنمای تلاش های ملی وحمایت بین المللی از اهداف هزاره باشد مشخص نماید. در کشورهای دارای درآمد متوسط، این مداخلات باید در فرایندهای عادی بودجه ای در راهبردهای بلندمدت توسعه، منظور شوند . در فقیرترین کشورها نیز به نظر می رسد. که سندهای راهبرد کاهش فقر، مناسب ترین وسیله برای رسیدن به این هدف باشند. نکته این است که یک چیز جدید ارائه نگردد یا بار بیشتری بر دوش دولت‌های ضعیف گذاشته نشود. بلکه تفکرات محکمی ارائه گردد که نشان میدهند چگونه می توان عبارات زیبای بیانیه هزاره مثل قرار دادن فقر در رأس برنامه ای جهانی را واقعاً در برنامه های ملی برای تحقق بخشیدن به این اهداف به کار گرفت.
اهداف توسعه هزاره نه تنها از توسعه انسانی حمایت می کنند بلکه با سیاستهای صحیح و منابع کافی، قابل دستیابی نیز هستند با این حال قدرت اصلی این اهداف قدرت سیاسی است این اهداف اولین نگاه جهانی به توسعه هستند که یک توافق سیاسی جهانی را با توجه خاص به مشکلات مردم فقیر جهان و مقابله مستقیم با این مشکلات به وجود می آورند به بیان ملموس تر ، اهداف توسعه هزاره یک مانیفست توسعه برای شهروندان عادی در سراسر دنیا است. مسائلی زمان بندی شده، قابل اندازه گیری و پایه ای که به راحتی در سراسر دنیا است . مسائلی زمان بندی شده، قابل اندازه گیری و پایه ای که به راحتی قابل فهم هستند . ازاین مهم تر آنکه با داشتن داده های کافی، دولت ها و جوامع بین المللی در قبال دستیابی به این اهداف پاسخگوتر خواهند شد.
هرچند تخصیص و تجهیز منابع بیشتر داخلی برای اهداف جزئی مربوط به اهداف توسعه هزاره تقویت حاکمیت و نهادها و اتخاذ سیاست های اجتماعی و اقتصادی معقول، همگی برای دستیابی به اهداف لازمند، اما به هیچ وجه کافی نیستند.
کشورهایی که به رشد خوبی دست نیافته اند، زیرا انزوای جغرافیایی ، محیط زیست نامنماسب و یا سایر ناتوانی ها باعث شده که برای پیشبرد توسعه ، شدیداً به کمک های پایدار خارجی نیازمند باشند.
بدون بازسازی اساسی نظام تجارت جهانی به خصوص در حیطه کشاورزی، شامل لغو یا دانه ها، کاهش تعرفه ها و برابر ساختن شرایط بازی تجارت از سوی کشورهای غنی برنامه های بلندمدت برای به نصف رساندن گرسنگی و فقر به موفقیت نخواهد رسید. اگر داده‌‌های اساسی با قیمت مناسب به کشورهای فقیر عرضه نشوند، مقابله با ویروست نقص ایمنی انسانی / ایدز ، مالاریا و سایر بیماریها به شکست خواهد انجامید.
برنامه ریزی پایدار و بلندمدت مالی برای برخی از فقیرترین کشورها غیرممکن خواهد بود، مگر اینکه بدهی ها به صورت نظام مند و پایدارتر بخشیده شوند.
اگر بخواهیم به دیدگاه بنیادین اهداف هزاره به عنوان روشی برای اداره بهتر جهان به نیابت از سوی افراد فقیر دست یا هم، باید این اهداف را یک بسته غیرقابل تفکیک بدانیم. این اهداف، بسته ای متضمن تعهد نسبت به ارتقای توسعه انسانی در سطح جهان است – تعهدی که از سوی همه کشورها وعده داده شده است.
این اهداف، مجموعه معیارهایی برای ارزیابی پیشرفت هستند و افراد فقیر را قادر می سازند که رهبران خود را و اداره به پاسخگویی کنند. این اهداف به مردم کمک می کنند که برای اجرای سیاست ها و فعالیتهایی که باعث ایجاد مشاغل شایسته، بهبود دسترسی به مدارس و ریشه کن کردن فساد می شوند مبارزه کنند. همچنین به عنوان تعهدی از سوی رهبران ملی تلقی می شوند که باید در مورد اجرای آنها در برابر رای دهندگان خود پاسخگو باشند.
این اهداف وقتی در جوامع به اجرا درآیند می توانند بحث هایی دموکراتیک را در مورد عملکرد دولت ایجاد نمایند، به خصوص اگر داده هایی غیرجانبدارانه در دسترس همه مردم واقعی نقاط کشور قرار گیرد. همچنین این اهداف ممکن است به زمینه ای تبلیغاتی برای سیاستمداران تبدیل شوند.
اهداف توسعه هزاره تنها در صورتی حاصل می شوند که برای میلیاردها انسانی که هدف دستیابی به اهداف را تشکیل می دهند، معنی‌دار، متفاوت و روشن باشند . این اهداف باید به واقعیاتی ملی تبدیل شوند و برای گروههای ذی نفع اصلی یعنی مردم و دولتها ملموس و شفاف باشند. تحقق این اهداف مستلزم وجود دولتهای توانمند و اثربخش در کشورهاست که بتوانند به تعهدات توسعه ای خود عمل کرده و عملکردی عدالتگرانه هم داشته باشند. امروزه بسط و گسترش عدالت در زمره اصلی ترین شاخصهای عملکرد خوب دولتها قرار گرفته است و توسعه پایدار که روزگاری با مفهوم پایداری محیط زیست تبیین می شد. به مفهوم توسعه عادلانه و متوازن بسط و گسترش یافته است. در این دیدگاه اگر توسعه اقتصادی، اجتماعی کشورها منجر به گسترش شکاف طبقاتی و ایجاد قطبهای اقتصادی ر جوامع بشود و اگر فقرا در فقر باقی بمانند و ثروتمندان بهره گیری از مواهب اقتصادی توسعه را در انحصار خویش داشته باشند، ظرفیتهای بی ثباتی در اجتماع ایجاد و زمینه های فروپاشی اجتماعی فراهم می‌شود. پارادایم توسعه پایدار و متوازن در دنیای امروز، تداعی کننده کلام پیامبر اسلام است که «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم: کشور با کفر ممکن است پایدار بماند ولی با ظلم پایدار نمی ماند.»
اهداف توسعه هزاره نه تنها عدالت جهانی و حقوق بشر را منعکس می‌کنند در امنیت و ثبات ملی و بین المللی نیز نقش حیاتی دارند.
برای بیش از یک میلیارد نفر که در فقر مطلق زندگی می کنند ، اهداف توسعه هزاره مسئله مرگ و زندگی است. فقر مطلق را می توان فقری کشنده تعریف کرد که افراد را از لوازم و ابزار لازم برای زنده ماندن و مواجهه باگرسنگی و بیماری و خطرات زیست محیطی محروم می کند . هرگاه افراد از فقر مطلق رنج ببرند و فاقد حتی کمترین درآمد برای رفع نیازهای اساسی خود باشند، وقوع یک بیمار، یا خشکسالی، یا آفت نباتی که محصولات کشاورزی را تخریب می کند می تواند حکم مرگ و زندگی را برای آنان داشته باشد. در خانوارهایی که از فقر مطلق رنج می برند، امید به زندگی اغلب نصف امید به زندگی در جهان پردرآمد است یعنی 40 سال بجای 80 سال معمول است که از هر 1000 کودکی که به دنیا می آیند. بیش از 100 کودک قبل از پنجمین تولدشان می‌میرند که این تعداد در کشورهای پردرآمد 10 کودک است. نوزادی که در جنوب صحرای آفریقا به دنیا می آید فقط احتمال یک به 3 دارد تا سن 65 سالگی زنده بماند.
اهداف توسعه هزاره خود هدف هستند ولی برای این خانوارها، درونداد سرمایه ای محسوب می شوند یعنی ابزاری برای زندگی سازنده رشد اقتصادی و توسعه بیشتر نیز هستند. کارگری که از سلامت بهتری برخوردار باشد کارگری با بهره وری بیشتر خواهد بود. کارگری که تحصیلات بهتری داشته باشد، بهره وری بیشتری خواهد داشت. زیرساخت های بهتر آب و بهداشت تولید سرانه را از طریق مجاری مختلف نظیر کاهش بیماری افزایش می دهد. در نتیجه، بسیاری از اهداف توسعه هزاره در مفهوم گسترده خود بخشی از تراکم سرمایه و همچنین به نوبه خود اهداف مطلوبی به شمار می آیند.
اهداف مربوط به گرسنگی و بیماری بخشی از سرمایه انسانی به حساب می آیند . اهداف مربوط به بهداشت و آب و زاغه نشینان بخشی از زیرساخت های کشورها ملاحظه می شوند . اهداف مرتبط با پایداری محیط زیست بخشی از سرمایه طبیعی هستند. نخستین هدف مربوط به فقر درآمدی بخشی از رشد اقتصادی است، وچون تحقق اهداف مربوط به گرسنگی، آموزش و پرورش ، برابر جنسیتی ، پایداری محیط زیست و سلامت برای کل رشد اقتصادی و توسعه عاملی حیاتی است، صحبت کردن فقط درباره نرخ رشداقتصادی لازم برای دستیابی به اهداف توسعه در یک کشور کاری اشتباه خواهد بود. بنابراین بویژه برای فقیرترین کشورها که به رکود اقتصادی گرفتار شده اند، بهتر است میزان و سطح سرمایه گذاری لازم برای تحقق اهداف توسعه هزاره و درنتیجه پشتیبانی از رشد اقتصادی تشریح شود.
هدف های توسعه هزاره آزمونی برای اراده سیاسی به منظور ایجاد مشارکت های وسیع تر و عمیق تر است. کشورهای در حال توسعه مسئولیت دارند برای آزادسازی انرژی های خلاق مردم خود اصلاحات سیاسی به عمل آورند و حکومت راتقویت کنند. اما نمی توانند به تنهایی و بدون تعهدات جدید برای کمک،مقررات تجاری برابر و بخشیدن و کاهش بدهی های خود به این هدف ها دست یابند.
هدف های توسعه هزاره وسیله ای برای سرعت بخشیدن به آهنگ توسعه و اندازه گیری و سنجش نتایج در اختیار جهانیان می گذارد.
گروه های جامعه مدنی – از سازمان های اجتماعی گرفته تا انجمن های حرفه ای و گروه های زنان و شبکه سازمان های غیردولتی – در کمک به اجزا و پایش پیشرفت به سمت اهداف توسعه هزاره ، نقش مهمی بر عهده دارند، ولی این اهداف مستلزم وجود دولت های توانمند و اثر بخش نیز هست که بتوانند به تعهدات توسعه ای خود عمل نمایند. تحقق این اهداف همچنین نیازمند بسیج و ملی برای تثبیت اراده سیاسی جهت دستیابی به آنها است . این بسیج مردمی مستلزم وجود فرهنگ های سیاسی آزاد مشارکت جویانه است.
الف) اهداف و آرمانهای توسعه هزارة سوم
بیانیه هزاره سوم و اهداف توسعه هزاره علاوه بر رویکرد ارزشمند انسان گرایانه توسعه گرایانه و عدالت جویانه خود، واجد متدلوژی ارزنده و هوشمندانه هم هست به نحوی که هرم برنامه از 8 آرمان، 18 هدف ، و 48 شاخص تشکیل شده است.
آرمان 1: ریشه کنی فقر شدید و گرسنگی
هدف: نصف کردن تعداد افرادی که درآمد آنها کمتر از یک دلار در روز است . بین سالهای 1369 تا 1394.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین و بررسی اهداف توسعه هزاره سوم

دانلودمقاله منابع انسانی در آغاز هزاره سوم

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله منابع انسانی در آغاز هزاره سوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

 


چکیده: فرق گذاشتن بین مدیریت منابع انسانی (HUMAN RESOURCE MANAGEMENT = HUM) و توسعه منابع انسانی (HUMAN RESOURCE DEVELOPMENT = HRD) درواقع وارد شدن به محیط مبهم و بحث انگیز است. این مقاله ماهیت هرکدام را بیان داشته و بعضی از تنشهای موجود در هر کدام را توضیح می دهد و بیان می کند، که آینده، به همکاریهای استراتژیک و انعطاف پذیر بیشتری میان آن دو نیاز دارد. رشد مباحث درباره شکل گیری بالقوه یک توسعه گرایی نوین شخصی حرفه ای برای رسیدن به یک اعتبار مهم، نیازمند حمایت و نمایش حالات مختلف توسعه منابع انسانی است، و این امر باعث ایجاد تنش میان توسعه منابع انسانی و مدیریت منابع انسانی در حوزه حرفه ای منابع انسانی شده است. برای کمک به روشن کردن این بحث و مشخص ساختن اصول زیربنایی آن و فرضیاتش، این مقاله بر جنبه های کلیدی تمرکز یافته و شامل موارد زیر است: 1 - بازنگری خلاصه وظایف منابع انسانی؛ 2 - یک همگرایی در قواعد و مقررات منابع انسانی در دهه 1990؛ 3 - تنشهای بالقوه ای درزیربناهای فلسفه ای منابع انسانی؛ 4 - مسیرهای پیش رو در سال 2000 و فراتر از آن.
چارچوب کلی در توسعه منابع انسانی
زمینه های حرفه ای توسعه منابع انسانی و مدیریت منابع انسانی به صورت قابل توجهی در دهه گذشته، در اثر نتایج به دست آمده در اثر یادگیــــری به روش تجربی افزایش یافته است و پاسخ به فاکتورهای تغییر محیطی که تاثیــر گذارند چیزهایی را تحت الشعاع قرار می دهد که در درون سازمانها اتفاق می افتند. واژه های توسعه منابع انسانی و مدیریت منابع انسانی به طور متفاوتی به کار می روند، به هرحال، برای توصیف یک دامنه از فلسفه های مختلف و روشهای کار با مردم در سازمانها، ابتدا باید به صورت خلاصه بیان شود که چگونه این واژه ها را برای اجتناب از سردرگمی باید به کار گرفت. توسعه منابع انسانی به آموزش و توسعه فعالیتهای انسانی در سازمانها مرتبط است و به ما کمک می کند تا شرایط فرهنگی خاصی را ایجاد کنیم که در آن کارکنان به پتانسیل بالقوه برای بهره مند شدن از افراد و سازمان دست یابند. در این حالت، توسعه منابع انسانی خود را به صورت خیلی نزدیک با توسعه سازمان در یک راستا هماهنگ می بیند. مروجین توسعه منابع انسانی این نکات را درتعاریف مربوط به توسعه منابع انسانی به صورت توسعه فرهنگی و فرآیندهایی تعریف کرده اند که باعث تشویق و یکپارچگی سازمانی و توسعه افراد برای رسیدن به اهداف سازمانی است.
در سال 1983، جامعه آمریکا آموزش و توسعه جمعی از متولیان توسعه منابع انسانی در آمریکا را رهبری کرد و نقشهای کلیدی را که به صورت کامل به وسیله آنها تحت چهل حوزه کاری انجام می شد را موردبررسی قرار داد. به نظر می رسد که در حوزه الفبایی، کلمه استراتژیست دوازده جایگاه دارد و رویکردهای سنتی برای توسعه منابع انسانی، با درجات مختلفی از بحث، موردانتقاد قرار گرفته اند و بیشتر به تکنیک های عملیاتی نسبت به مسائل استراتژیک و حذف به کارایی به جای اثربخشی تاکید گردیده است.
در این حوزه جدید، توسعه منابع انسانی به صورت فزاینده ای بر روی فعالیتها و معیارهای استراتژیک بازرگانی باتوجه به معیــــــار طرح ریزی استراتژیکی تاکید کرده است.
در این حوزه بحث، روت ول و کازانس، یک نکته جالب را بیان داشته اند: برنامه های منابع انسانی نباید به وسیله برنامه های استراتژیک تجاری به کنار گذاشته شوند و توسعه منابع انسانی باید متقابلاً برنامه های استراتژیک تجــاری را تحت تاثیر قرار دهند و به وسیله آنها نیز تحت تاثیر قرار بگیرند(تاثیر متقابل).
تجربیات شخصی من بیان می کند که این کانون موضوعی است که مربوط به ارتباط بین توسعه منابع انسانی و مدیریت منابع انسانی در ابتدای این قرن است. مسئله نفوذ در مفهوم استراتژیک بیان کننده دستیابی به یک درگیری فعال در فرایندهای برنامه ریزی تجاری وسیعتر است و این عقیده اغلب در اصول پابرجاست تا درعمل.
روت ول و کازانس بر این باورند که توسعه منابع انسانی استراتژیک، درواقع فرایند تغییر یک سازمان و سهامداران بیرون آن است، درواقع گروههای داخل آن و افراد مشغول به کار در آن به یادگیری برنامه ریزی شده برای کسب دانش و مهارتهای موردنیازبرای آینده مبادرت می کنند و چهار فاکتور کلیدی را پیشنهاد می کنند که به نظر می رسد همگی در شرف وقوع هستند:
باید درپی یک رسالت کلی برای سازمان بود و استراتژی توسعه منابع انسانی با آن مرتبط باشد؛
برنامه اصلی در سازمان باید باتوجه به مهارتهای انسانی قابل دسترس برای اجرای آن و راهکارهایی
مربوط برای تعیین آن مهارتها موردسنجش قرار گیرد؛ افراد در همه سطوح در سلسله مراتب سازمانی (زنجیره ســـازمانی) باید در مسئولیت پذیری و قابلیت پـاسخگویی برای توسعه منابع انسانی سهیم باشند؛
باید یک فرایند برنامه ریزی کلی و سیستماتیک و رسمی برای سازمان و دپارتمان پرسنلی و توسعه منابع
انسانی وجود داشته باشد. چارچوب کلی مفروضات این فاکتورها عبارتند از:
الف - یک زمینه منطقی و استراتژیک سازمانی؛
ب - دستیابی به فرایندهای برنامه ریزی استراتژیک به وسیله مشارکت کنندگان در توسعه منابع انسانی.
آسن دوتال، هم مثل سایر پژوهشگران توسعه منابع انسانی باتوجه به سازمانهای خصوصی و عمومی بیان کرد که به هرحال، روت ول و کازانس توسعه منابع انسانی را در یک سناریوی تاحدی مطلوب موردبحث قرار دادند. درعمل شرایط الف و ب اغلب به وفور وجود ندارند و دست اندرکاران توسعه استــــراتژیک منابع انسانی به صورتی عمل می کنند کـه اغلب ازطریق نمایش غیرمستقیم دست انـــــدرکاران توسعه منابع انسانی، تحت تاثیر قرار بگیرند. طبیعت این ارتباط و تنشها و استرس های آن به صورت مفصل بیان می شود.
چارچوب کلی در مدیریت منابع انسانی
مدیریت منابع انسانی، همان طور که از نامش پیداست، به طورکلی با مدیریت مردم در ارتباط است. مــــدیریت منابع انسانی شامل تمام تصمیم گیریهای مدیریتی و اقداماتی است که روی ماهیت ارتباط بین سازمان و کارمندان آن یا منابع انسانی تاثیر می گذارد. مدیریت منابع انسانی به طور طبیعی به عنوان یک رشته از مدیریت پرسنلی شناخته می شود که ریشه در کار اصلاح گران اجتماعی، مدیران دفاتر رفاهی، توافق مذاکره کنندگان و تحلیل گران نیروی انسانی دارد. «فولر» هم روی تفاوت واقعی بین مدیریت منابع انسانی و مدیریت سنتی پرسنلی تاکید کرده است.
دیدگاهها و رویه های کل گرای مدرن مدیـــــریت منابع انسانی را تحت تاثیر قرار می دهد و بیان می کند که بسیاری از وظایف مدیریت مردمی به وسیله دپارتمان متخصصان پرسنلی، موردقبــول واقع شده اند و هم اکنون به وسیله مدیران صفی به عنوان جزئی از کار عادی آنها اداره می شود. وظایف پرسنلی به صورت گسترده درحمایت مشاوره تکنیکی درونی، تکامل می یابد و این کار همگام با پیشرفت در وظایف مدیران صفی صورت گرفته است. و درواقع مدیریت منابع انسانی یک موضوع مفهومی بین آن دو است. در سالهای اخیر، ابعاد استراتژیکی موردبحث در مدیریت منابع انسانی شامل موارد زیر بوده است:
1 - استفاده از برنامه ریزی؛
2 - یک رویکرد پیوسته برای طراحی و مدیــریت سیستم های پرسنلی براساس یک خط مشی استخدامی مبتنی بر استراتژی نیروی انسانی، که توسط اغلب صاحبنظران موردتایید قرار گرفته باشد؛
3 - ترکیب فعالیتهای مدیریت منابع انسانی و خط مشیهای آن در برخی از استراتژی های تجاری؛
4 - درنظر گرفتن کارکنان سازمان به عنوان یک منبع استراتژیک برای دستیابی به مزیت رقابتی جنبه های استراتژیک، بسیار مهم هستند چون بعضی از مشکلات بزرگ که اخیراً به وسیله سازمانها دیده می شود
حاصل پیچیدگی و تغییرات سریع و آشفته محیطهایی است که آنها در آن کار می کنند. در این حالت، سازمانها باید یاد بگیرند که چه طور کار کنند و چطور خود را سازماندهی کنند. بعضی از ابداعات رایج شامل موارد زیر است:
اشکال جدید استراتـــــژی به صورت (کوتاه مدت و انعطاف پذیر)؛
انواع جدیدی از سازمان (مثل ساختارهای تکامل یافته و انعطاف پذیر)؛
راههای جدید استفاده از بازار کار(مثل کار نیمه وقت / قراردادهای کوتاه مدت)؛
روابط استخدامی جدید(مثل روابط متقابل و تسهیم سود)؛
خط مشی جدید برای رسیدن به مزیت رقابتی؛
تاکید بر تغییر مدیریت به عنوان یک اصل رقابت سازمانی.
همگرایی
تاثیر ترکیبی حاصل از این تغییرات بدین معناست که دست اندرکاران منابع انسانی از هر دو خط مشیهای توسعه و مدیریت، روشهای جدیدی را برای کار به صورت هماهنگ، انعطاف پذیر و استراتژیکی پیدا کرده اند. تغییرات محیط بیرونی که در بالا بیان شد حاوی یک تغییر اساسی در روابط صنعتی در دهه گذشته بوده است و آن شامل کاهش تاثیرات اتحادیه های صنفی هستند و تاکید زیادی بر موضوعهای دوجانبه مانند؛ (اهداف دوجانبه، تاثیر متقابل، احترام متقابل، پاداش دوجانبه و مسئولیت متقابل) که بین مدیریت و نیروی کار حاصل می شوند، دارند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله منابع انسانی در آغاز هزاره سوم