فرمت فایل :power point( قابل ویرایش) تعداد اسلاید: 15 اسلاید
سرفصلها
پاورپوینت درباره هوش مصنوعی و سیستم خبره
فرمت فایل :power point( قابل ویرایش) تعداد اسلاید: 15 اسلاید
سرفصلها
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:48
فهرست
عوامل هوشمند
1-2 عوامل و محیطها
2-2 رفتار خوب: مفهوم عقلانیت
مقیاسهای عملکرد
عقلانیت
علم مطلق، یا یادگیری و خود مختاری
3-2 ماهیت محیطها
تعیین محیط کاری
واکنش عوامل براساس مدل
جستجوی عمق محدود
ارزش یکسان جستجو
عمق و عرض اولین جستجو
مقدمه
در این تحقیق هدف ما، بهره گیری از این مفهوم جهت توسعه مجموعه کوچکی از اصول طراحی برای ساختن عوامل موفق می باشد سیستمهایی که می توان به طور معقول، هوش نامید.مبحث خود را با بررسی عوامل، محیطها و جفت نمودن این دو آغاز خواهیم نمود. مشاهده این نکته که برخی از عوامل بهتر از بقیه عمل می کنند، به طور طبیعی ما را به عامل منطقی رهنمون می کند عاملی که تا حد امکان خیلی خوب رفتار می کند. اینک یک عامل تا چه حد به خوبی رفتار می کند به ماهیت محیط بستگی دارد. برخی از محیطهای دشوار تر از سایرین هستند.ما طبقه بندی خام ونا پروده ای از محیطها را ارائه نموده ومشخص کرده ایم که چگونه ویژگی های یک محیط بر طراحی عوامل مناسب برای آن محیط، تاثیر می گذارند، همچنین برخی از طرحهای اصلی عامل (کالبدی) (ابتدایی) را که در باقیمانده کتاب بدان تجسم می بخشیم، توضیح خواهیم داد.
ربات خط یاب با کنترل فازی
چکیده
از جمله مباحثی که در رباتیک بسیار مورد توجه قرار میگیرد، کنترل ربات مخصوصا ً به منظور تعقیب مسیرهای از پیش طراحی شده است. به لحاظ پیچیدگی ساختار و دینامیک غیر خطی، و بدلیل وجود اصطکاک استاتیکی و گشتاورهای اغتشاشی و تغییرات شدید پارامترهای مدل ربات و همچنین امکان انجام کار در شرایط مختلف و مسیرهای متفاوت، کنترل ربات امری بس پیچیده و دشوار است. از این رو روشهای کنترلی متفاوتی ارائه گردیده که هر کدام دارای مزایا و معایبی مخصوص به خود هستند. یکی از روشهای کنترلی که طی دو دهۀ اخیر توسعه شگرفی را در کنترل سیستمهای پیچیده و غیرخطی داشته، کنترل فازی است.
کنترلکنندههای فازی دارای دو مزیت اساسی می باشند، یکی آنکه این کنترلکنندهها به مدل سیستم حساس نیستند و به چگونگی رابطه ورودی-خروجی سیستم تا حد زیادی غیر وابستهاند، و دیگر آنکه دارای ساختار بسیار سادهای بوده و به سهولت قابل پیادهسازی اند. از آنجا که حرکات رباتهای هوشمند در پیست مسابقه وابستگی بسیار شدیدی به نوع برنامه و نیز شرایط پیست دارد، لذا با تدوین قوانین بسیار دقیق فازی می توان از انحراف آنها جلوگیری نمود، بطوری که گوئی توسط انسان هدایت می شوند.
از این رو تجربیات شخص از طریق منطق فازی جهت عملکردی نه منطقی تر بلکه شبه انسانی تر به ربات اعمال شده، که این همان چیزی است که بشر برای تکامل هوش مصنوعی در پی دارد. همانطور که در بالا آمد، در منطق فازی عملکردی دقیق با منطق صفر و یک (دیجیتال) مد نظر نیست! بلکه در پی آن هستیم که صرفنظر از شکل ظاهری ربات، نتیجه کار تا آنجا که ممکن است، همانطور باشد که انسان می خواهد و یا انجام می دهد.
کلمات کلیدی
ربات- هوشمند- خط یاب- مسابقه- فازی- مکاترونیک- الکترونیک- هوش مصنوعی- مکانیک- تغذیه- کریستال- سنسور- میکروکنترلر- مقایسه کنندۀ آنالوگ- درایور(راه انداز)- استپ موتور(موتورپله ای)- پروگرامر- کنترل- برنامه- چرخ
فهرست مندرجات
مقدمه..............................................6
1 قوانین مسابقه....................................9
1-1 مسابقات سال 2005.............................................9
2-1 تعریف............................................................10
3-1 مشخصه های طراحی.........................................10
4-1 میدان مسابقه.....................................................10
5-1 امتیازدهی........................................................11
2 منطق فازی....................................12
1-2 مجموعه های فازی............................................13
2-2 متغیرهای زبانی................................................14
3-2 استدلال و استنتاج تقریبی.....................................14
3 الکترونیک ربات.............................16
1-3 شماتیک مدار...................................................16
2-3 تغذیه ربات......................................................20
3-3 بینایی ربات.....................................................22
4-3 مغز ربات.......................................................25
5-3 واسط برنامه ریزی............................................35
3-6 حرکت ربات....................................................36
3-7 قطعات بکار رفته در مدار ربات هوشمند.................41
4 کنترل...........................................42
1-4 روشهای غیرکلاسیک کنترل................................43
2-4 کنترل کننده های فازی........................................44
3-4 کنترل کننده های عصبی.....................................51
4-4 کنترل کننده های فازی-عصبی.............................52
5-4 کنترل فازی استفاده شده در ربات هوشمند...............54
5 هوشمندی و کامپیوتر........................57
1-5 فلوچارت برنامه................................................58
2-5 برنامه ربات هوشمند به زبان C++.......................64
5-3 برنامه ریزی میکروکنترلر..................................72
6 مکانیک ربات.................................73
مقدمه
قرن بیست و یکم، سن کودکی علم انسان است که در پی عصر انقلاب صنعتی و سیستمهای بزرگ مکانیکی، عصر بخار و عصر جمع آوری، پردازش و توزیع اطلاعات که به ترتیب در قرون هجدهم، نوزدهم و بیستم شکوفا شدند، آمده است. قرن بیست و یکم، عصر تکنولوژی اطلاعات و سیستمهای هوشمند است. مادر تمام این علوم، قویترین نیروی خلقت یعنی قوۀ تخیل انسان می باشد. انسان برای دستیابی آسانتر به آرزوها و خواسته هایش و به عبارتی، خواسته یا ناخواسته به منظور پیشرفت و تکامل خویش، همواره در تخیلاتش، به دنبال استفاده از ماشینهایی جهت برآورده کردن نیازهای خود بوده است که نمونه های بارز آن را در بسیاری از نوشته ها و فیلمهای علمی و تخیلی می توان دید. در این بین نویسندگانی چون «هوگو گرنسبک» و «ایزاک آسیموف» بررسیهای زیادی را در زمینۀ ماشینهای اتوماتیک ، هوش مصنوعی و رباتها انجام داده اند. به ویژه آثار «هوگو گرنسبک» که در بسیاری از داستانهای خود مفاهیم الکترونیک را بکار برده است.
هرچند کلمۀ «ربات» اولین بار در سال 1921 توسط رمان نویسی اهل چکسلواکی بنام «کارل کاپک» در یکی از کتابهایش بکار رفت، ولی منشأ علم رباتیک را بایستی در زمان یونان باستان دانست، آن زمانی که اولین مجسمه های متحرک ساخته شدند.
«کارل کاپک» در کتا ب خود خدمتگزاران مکانیکی را به نمایش در آورد که قادر بودند کلیۀ کارهای یک انسان را انجام دهند. در واقع «ربات» معادل کلمۀ «کارگر» در زبان چک و به معنی «برده» می باشد. از آن زمان تا کنون ربات را به عنوان موجودی مکانیکی که توانایی انجام بعضی از کارها یا حداقل تقلید یکی از رفتارهای انسان را دارد، می شناسند.
نمونه هایی از رباتها را از ابتدا تا کنون به شرح زیر مرور می کنیم:
سال 270 پیش از میلاد، مهندسی یونانی بنام «کرسیباس» بوسیلۀ قطعات متحرک ، ارگ های بادی و ساعتهای آبی را ساخت. در قرن اول پیش از میلاد،«هرو دی الکسندریا» آزمایشاتی را با پرنده های مکانیکی طراحی و به مرحله اجرا در آورد. در سال 770 میلادی، ساعتسازی سوئیسی بنام «پیر جاکت دروز» سه آدمک مکانیکی ساخت که قادر به نواختن موسیقی با استفاده از ارگ، کشیدن اشکال ساده و نگارش بودند. یکی از معروف ترین فیزیکدانان بنام «نیکلا تسلا» نیز در این زمینه اثری مهم از خود به جای گذاشت، یک زیردریایی مجهز به کنترل رادیویی.
word: نوع فایل
سایز: 1.90 MB
تعداد صفحه:78
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 38
هوش مصنوعی بطور خلاصه ترکیبی است از علوم کامپیوتر ، فیزیولوژی و فلسفه ، این شاخه از علوم بسیار گسترده و متنوع است و از موضوعات و رشته های مختلف علوم و فن آوری ، مانند مکانیزم های ساده در ماشین ها شروع شده ، و به سیستم های خبره ختم می شود ، هدف هوش مصنوعی بطور کلی ساخت ماشینی است که بتواند « فکر » کند . اما برای دسته بندی و تعریف ماشینهای متفکر ، می بایست به تعریف « هوش » پرداخت . همچنین به تعاریفی برای « آگاهی » و « درک » نیز نیازمندیم و درنهایت به معیاری برای سنجش هوش یک ماشین نیازمندیم .
به مدد تحقیقات وسیع دانشمندان علوم مرتبط ، هوش مصنوعی از بدو پیدایش تاکنون راه بسیاری پیموده است . در این راستا ، تحقیقاتی که بر روی توانایی آموختن زبان ها انجام گرفت و همچنین درک عمیق از احساسات ، دانشمندان را در پیشبرد این علم ، یاری کرده است . یکی از اهداف متخصین ، تولید ماشینهایی است که دارای احساسات بوده و حداقل نسبت به وجود خود و احساسات خود واقف باشند. این ماشین باید توانایی تعمیم تجربیات قدیمی خود در شرایط مشابه جدید را داشته و به این ترتیب اقدام به گسترش دامنه دانش و تجربیاتش کند.
برای مثال به رباتی هوشمند بیاندیشید که بتواند اعضای بدن خود را به حرکت درآورد ، او نسبت به این حرکت خود آگاه بوده و با سعی و خطا ، دامنه حرکت خود را گسترش می دهد ، و با هر حرکت موفقیت آمیز یا اشتباه ، دامنه تجربیات خود را وسعت بخشیده و سرانجام راه رفته و یا حتی می دود و یا به روشی برای جابجا شدن ، دست می یابد ، که سازندگانش ، برای او ، متصور نبوده اند.
آنها بدنبال ساخت ماشینی مقلد هستند ، که بتواند با شبیه سازی رفتارهای میلیونها سلول مغز انسان ، همچون یک موجود متفکر به اندیشیدن بپردازد.
مباحث هوش مصنوعی قبل از بوجود آمدن علوم الکترونیک ، توسط فلاسفه و ریاضی دانانی نظیر بول (Boole) که اقدام به ارائه قوانین و تئوری هایی در باب منطق نمودند، مطرح شده بود . در سال 1942 ، با اختراع کامپیوترهای الکترونیکی ، هوش مصنوعی ، دانشمندان را به چالشی بزرگ فراخواند، بنظر می رسید ، تکنولوژی در نهایت قادر به شبیه سازی رفتارهای هوشمندانه خواهد بود.
با وجود مخالفت گروهی از متفکرین با هوش مصنوعی که با دیده تردید به کارآمدی آن می نگریستند تنها پس از چهار دهه شاهد تولد ماشینهای شطرنج باز و دیگر سیستمهای هوشمند در صنایع گوناگون هستیم .
هوش مصنوعی که همواره هدف نهایی علوم کامپیوتر بوده است ، اکنون در خدمت توسعه علوم کامپیوتر نیز می باشد، زبانهای برنامه نویسی پیشرفته ، که توسعه ابزارهای هوشمند را ممکن مسازند ، پایگاههای داده ای پیشرفته ، موتورهای جستجو ، و بسیاری نرم افزارها و ماشینها از نتایج تحقیقات هوش مصنوعی بهره می برند.
در سال 1950 آلن تورینگ (Alain Turing) ، ریاضی دان انگلیسی ، معیار سنجش رفتار یک ماشین هوشمند را چنین بیان داشت :
« سزاوارترین معیار برای هوشمند شمردن یک ماشین ، این است که آن ماشین بتواند انسانی را توسط یک پایانه ( تله تایپ ) به گونه ای بفریبد که آن فرد متقاعد گردد با یک انسان روبه رو است ».
در این آزمایش شخصی از طریق 2 عدد پایانه ( کامپیوتر یا تله تایپ ) که امکان برقراری ارتباط (Chat) را برای وی فراهم می کنند با یک انسان و یک ماشین هوشمند ، بطور همزمان به پرسش و پاسخ می پردازد ، در صورتی که وی نتواند ماشین را از انسان تشخیص دهد ، آن ماشین ، هوشمند است .
آزمایش تورینگ :
آزمایش تورینگ از قرار دادن انسان و ماشین بطور مستقیم در برابر یکدیگر اجتناب می کند و بدین ترتیب ، چهره و فیزیک انسانی مد نظ آزمایش کنندگان نمی باشد . ماشینی که بتواند از پس آزمون تورینگ برآید ، از تفکری انسانی برخوردار است .
مدل سازی نحوه تفکر انسان ، تنها راه تولید ماشینهای هوشمند نیست . هم اکنون دو هدف برای تولید ماشینهای هوشمند ، مدنظر است ، که تنها یکی از آن دو از الگوی انسانی جهت فکر کردن بهره می برد :
سیستمی که مانند انسان فکر کند . این سیستم با مدل کردن مغز انسان و نحوه اندیشیدن انسان تولید خواهد شد و لذا از آزمون تورینگ سربلند بیرون می آید ، از این سیستم ممکن است اعمال انسانی سربزند.
سیستمی که عاقلانه فکر کند ، سیستمی عاقل است که بتواند کارها را درست انجام دهد ، در تولید این سیستم ها نحوه اندیشیدن انسان مد نظر نیست ، این سیستم ها متکی به قوانین و منظقی هستند که پایه تفکر آن ها را تشکیل داده و آن ها را قادر به استنتاج و تصمیم گیری می نماید. آنها با وجود که مانند انسان نمی اندیشند ، تصمیماتی عاقلانه گرفته و اشتباه نمی کنند. این ماشینها لزوما درکی از احساسات ندارند. هم اکنون از این سیستم ها در تولید Agent
ها در نرم افزارهای کامپیوتری ، بهره گیری می شود ، Agent ، تنها مشاهده کرده و سپس عمل می کند.
Agent قادر به شناسایی الگوها و تصمیم گیری براساس قوانین فکر کردن خود است . قوانین و چگونگی فکر کردن هر Agent در راستای دستیای به هدفش ، تعریف می شود . این سیستم ها براساس قوانین خاص خود فکر کرده و کار خود را به درستی انجام می دهند. پس عاقلانه رفتار می کنند ، هر چند الزاماٌ مانند انسان فکر نمی کنند.
با وجودی که برآورده سازی نیازهای صنایع نظامی ، مهمترین عامل توسعه و رشد هوش مصنوعی بوده است ، هم اکنون از محصولات این شاخه از علوم در صنایع پزشکی ، رباتیک ، پیش بینی وضع هوا ، نقشه برداری و شناسایی عوارض ، تشخیص صدا و دست خط و بازی ها و نرم افزارهای کامپیوتری استفاده میشود.
ربات تعقیب خط ، نوعی از ربات است که وظیفه اصلی آن تعقیب کردن مسیری به رنگ مثلاٌ سیاه در زمینه ای به رنگ متفاوت مشخصی مثلاٌ سفید است .
یکی از کاربردهای عمده این ربات ، حمل و نقل وسایل و کالاهای مختلف در کارخانجات ، بیمارستان ها ، فروشگاه ها ، کتابخانه ها و ... می باشد.
ربات تعقیب خط تا حدی قادر به انجام وظیفه کتاب داری کتابخانه ها
می باشد. به این صورت که بعد از دادن کد کتاب ، ربات با دنبال کردن مسیری که کد آن را تعیین می کند ، به محلی که کتاب در آن قرار گرفته
می رود و کتاب را برداشته و به نزد ما می آورد.
مثال دیگر کاربرد این نوع ربات در بیمارستان های پیشرفته است ، که بیمارستان های پیشرفته خط کشی هایی به رنگ های مختلف به منظور هدایت ربات های پس فایندر به محل های مختلف – مثلا رنگ قرمز به اتاق جراحی یا آبی به اتاق زایمان وجود دارد. بیمارانی که توانایی حرکت کردن و جابجا شدن را ندارند و باید از ویلچر ( ویلچیر = wheelchair ) استفاده کنند ، این ویلچیر نقش ربات تعقیب خط را دارد ، و بیمار را از روی مسیر مشخص به محل مطلوب می برد . و خلاصه کاربردهای فراوانی دارد و اگر روزی بشود در زندگی مان بکار بریم ، خیلی کیف دارد.
الگوریتم مسیر یابی :
الگوریتم مسیریابی باید طوری نوشته شود تا ربات بتواند هرگونه مسیری
را ، با هر اندازه پیچ و خم دنبال کند ، به طوری که خطای آن مینیمم باشد. تجربه نشان می دهد که بهترین روش برای یافتن و دنبال کردن مسیر ، استفاده از 4 سنسور است . البته با استفاده از حداقل 2 سنسور نیز می توان ربات مسیریاب ساخت ، ولی قضیه دو دوتا 4 تاست ! یعنی با کم کردن سنسور ضریب اطمینان ربات نیز کاهش می یابد. ( اتفاقا اصلا این قضیه صادق نبود ، احتمالاٌ تغییر هر چقدر پول بدی ، متراژ بیشتری پیترا متری
می خوری مناسب تر باشد !)
وظیفه سنسورهای 1 و 2 تشخیص پیچ های مسیر و سنسور 3 مقدار چرخش ربات به جهات مختلف را تعیین می کند.
یعنی زمانی که سنسور 3 در زمینه سفید قرار گرفت ، چرخ های ربات آن قدر به سمت چپ یا راست می چرخند تا سسنسور شماره 3 روی خط سیاه قرار گیرد. یکی از دلایل سنسور سوم موجود انتهای مسیر و چرخش 180 درجه ربات و برگشتن است . در ضمن این سنسور باعث می شود که ربات
سریع تر پیچ ها را ببیند و خطای منحرف شدن از خط در سر پیچ ها به حداقل می رسد. همچنین اگر خطوطی عمود بر خط مستقیم و شمارش این خطوط به نوعی مفید باشد ، توسط سنسورهای 1 و 2 به همراه 3 انجام می شود ، به این صورت که اگر سنسورهای 1 و 2 و 3 هر سه سیاه بود ، یعنی ربات از یک خط عمود بر خط مستقیم عبور کرده است .
برای درک بهتر نحوه عملکرد سنسورها و ارتباط آن با وضعیت چرخ های ربات به جدول زیر نگاه کنید :
باید توجه داشت که اگر از سنسورهای LDR در ربات استفاده شد. نور محیط ثابت باشد ، طوریکه نور تابیده شده به سنسورها در ابتدای و انتهای مسیر تفاوت چندانی نداشته باشد. زیرا در غیر اینصورت در عملکرد ربات اختلال ایجاد می شود.
برای رفع این مشکل اصول لامپ های LDR با لامپ های حبابی استفاده
می شود که منجر به یکنواخت شدن نور محیط می گردد.
انواع مقاومت های نوری :
انواع مقاومت های متغیری که در طراحی مدارهای ربات با آن سرو کار
داریم ، عبارتند از :
این مقاومت دارای سطحی صاف می باشد که به عنوان گیرنده عمل می کند. ماده ای که در آن استفاده می شود ، سولفید کادمیم (cds) که یک نیمه هادی است ، می باشد و عموما PhotoCell نامیده می شود که در سلول های نوری به کار می روند. البته که این فتوسل ها مانند سلول های خورشیدی ، الکتریسیته تولید نمی کنند.
از نمودار پیداست که تغییرات مقاومت در مقابل روشنایی ، خطی نمی باشد.
این سنسورها معمولا در مقابل طیف نوری که نزدیک به نور مریی است ، پاسخ می دهند و عکس العمل دارند . هرگاه شدت نوری که به LDR
می رسد ، بیشتر شود ، سرعت پالس خروجی افزایش می یابد. در واقع Light Neuron می تواند به عنوان Clock Pulse در چیپ های کنترل کننده ، Stepper Motor مثل UCN5804 به کار رود، یعنی هنگامی که شدت نور تابیده شده به LDR افزایش یابد ، سرعت Stepper Motor نیز افزایش می یابد.
LED :
یکی دیگر از المان هایی که در مدار تعقیب خط از آن استفاده می شود ، LED یا Light Emitting Diode است . LED همان طور که از اسمش پیداست ، برای ساطع کردن نور به کار می رود . هرگاته با اعمال ولتاژ 2 ولت از کاتد به آند جریان برقرار شود ، LED روشن می شود و اگر ولتاژی بیش از این مقدار اعمال شود ، LED می سوزد . بهتر است یک مقاومت مناسب با آن سری کنیم تا جریان ورودی ، بین 25-5 میلی آمپر کنترل شود. (این محدوده بهترین نرخ تغییرات جریان برای روشن شدن است ).
Infrared Receiver :
اگر کاغذ سفید زیر سنسورهای مادون قرمز بگذاریم ، بیشترین بازتابش را داریم ، و بیس receiver فعال می شود. برحسب اختلاف پتانسیلی که در دو سر رسیور ایجاد میشود ، و مقایسه این اختلاف پتانسیل با ولتاژ مرجع که خودمان تنظیم کرده ایم ، مقایسه گر (Comparator) خروجی صفر با یک
می دهد.
سنسورهای مادون قرمز نورهایی با فرکانس پائین را می توانند تشخیص دهند. اینفرارد سنسورز فقط امواج مادون قرمز را می بیند و این از مزیت
آن ها است ، زیرا امواج IR – که ویلیام هرسکل آن را کشف کرد – در فرکانس 40 KHz هستند و رسیور هم طوری طراحی شده که قادر است سیگنال هایی که در حوزه KHz 40 می باشند را دریافت کند. که این به یک ارتباط قوی بین گیرنده و فرستنده منجر می شود.
بررسی نحوه عملکرد A/D Comparator :
وقتی سنسور در ربات طراحی می شود ، ممکن است این سئوال پیش آید که : ربات چگونه سیگنال سنسورها را می خواند ؟ ربات با مقادیر دیجیتال کار
می کند. پس باید مقادیر آنالوگ دریافتی از سنسور را به دیجیتال تبدیل کنیم . درنتیجه نیاز به یک (Analogue Digital Convertor) ADC داریم تا مقادیر آنالوگ را دریافت کند و به صورت اعداد باینری به cpu ربات ارسال نماید . مبدل ADC نیاز به یک میکروکنترلر یا مدار دیجیتالی دارد تا اطلاعات در آن تجزیه و تحلیل شود ، اما امروزه مقایسه گر (Comparator) جایگزین ADC شده است .
همان طور که از اسمش پیداست ، مقایسه گر می تواند دو ولتاژ را به هم مقایسه کند. یکی از این دو ولتاژ ، ولتاژ رفرنس است که ما باید آن را تنظیم کنیم – و ولتاژ دیگر ، همان ولتاژ سنسور است .
خروجی مقایسه گر که به ورودی کامپیوتر وصل می شود ، و کامپیوتر با مقایسه این مقادیر ، به موتورهای ربات فرمان چرخیدن یا توقف می دهد.
مدار تعقیب خط با استفاده از سنسورهای IR :
نحوه قرارگیری سنسورها به این صورت است که سنسور وسط روی مسیر و دو سنسور دیگر در طرفین مسیر و نزدیک آن نصب می شوند. و چون از سنسور IR استفاده می شود ، بهتر است سرهای Send/receive با زاویه ای خاص روبه روی هم قرار گیرند. به طوری که از امتداد آن یک مثلث
متساوی الساقین ایجاد شود . در این حالت است که رسیور بیشترین دریافت را دارد .
تعقیب خط فازی :
امروزه برای بالا بردن ضریب اطمینان تعقیب خط ربات ها از الگوریتم
« تعقیب خط فازی » استفاده می کنند. به این صورت که مقایسه گر فقط مقادیر باینری را از سنسور دریافت نمی کند. بلکه مقادیر عددی دیگری را که در رنج صفر تا یک قرار دارند ، نیز دریافت می کند.
یعنی قبل از این که سنسور وسط کاملا از خط سیاه ( مسیر ) خارج شود و پیغام سفید بودن سطح زیر را به مقایسه گر بدهد ، برطبق ولتاژ دریافتی از خروجی سنسور ، مقایسه گر موقعیت را در هر لحظه گزارش می دهد ، و براساس این خروجی ها ، موتورهای ربات فرمان چرخیدن یا توقف دریافت می کنند.
انواع ربات :
ربات یک کلمه گرفته شده از کشور چکسلواکی و به معنی کارگر است . سابقه ساخت ربات به 270 سال قبل از میلاد مسیح بر می گردد ، زمانی که یونانیان به ساخت مجسمه هایمتحرک می پرداختند.
ربات های امروزی که شامل قطعات الکترونیکی و مکانیکی هستند در ابتدا به صورت بازوهای مکانیکی برای جابجایی قطعات و یا کارهای ساده و تکراری که موجب خستگی و عدم تمرکز کارگر و افت بازده میشد بوجود آمدند. اینگونه رباتها جابجاگر (manipulator) نام دارند.
جابجاگرها معمولا در نقطه ثابت و در فضای کاملا کنترل شده در کارخانه نصب می شوند و به غیر از وظیفه ای که به خاطر آن طراحی شده اند قادر به انجام کار دیگری نیستند. این وظیفه می تواند در حد بسته بندی تولیدات ، کنترل کیفیت و جدا کردن تولیدات بی کیفیت ، و یا کارهای پیچیده تری همچون جوشکاری و رنگزنی با دقت بالا باشد.
نوع دیگر رباتها که امروزه مورد توجه بیشتری است رباتهای متحرک هستند که مانند رباتهای جابجا کننده در محیط ثابت و شرایط کنترل شده کار
نمی کنند. بلکه همانند موجودات زنده در دنیای واقعی و با شرایط واقعی زندگی می کنند و سیر اتفاقاتی که ربات باید با آنها روبرو شود از قبل مشخص نیست . در این نوع ربات هاست که تکنیک های هوش مصنوعی میبایست در کنترلر ربات ( مغز ربات ) به کار گرفته شود.
رباتهای متحرک به دسته های زیر طبقه بندی می شوند :
کوچکترین ربات دنیا :
این ربات که الیس (Alice) اسمش هست به اندازه ی حبه قند طول و عرض و ارتفاعش 2 سانتی متره . این ربات رو همکار ژیل برای پروژه دکتراش ساخت و چهار ماه پیش از تزش دفاع کرد.
نمونه رباتهای کوچولو در چند دانشگاه دیگه از جمله ام آی تی هم ساخته شده ولی یا اندازه اونا به این کوچکی نیست یا اینکه به این اندازه خود مختار نیستند.
الیس دو تا چرخ داره و هر چرخ به یه موتور ساعت وصله ! این موتورهای یه نوع ساعت خیلی دقیق سواچ هستند و کنترلشون با کنترل موتورهای عادی فرق داره و خیلی پیچیده تره .
موتورهای ساعت به صورت تجاری موجود نیستند و شرکت سواچ هم علاقه ای به کار رباتیکی نداره به همین دلیل این ربات فقط جنبه تحقیقاتی داره و نتونسته به صورت محصول تجاری به بازار بیاد. ما موتور ساعت رو
می بریم و دو تکه می گذیم و فقط از یه قسمتش که شامل سیم پیچ و چرخ دنده های خیلی ریزه استفاده می کنیم . چرخ سوم ربات که فقط یه نقطه اتکا برای پای دار نگهداشتن ربات هست ته یه سوزن ته گرده که به چارچوب پلاستیکی ربات فرو شده ! و در حقیقت چرخ نیست فقط رو سطح صاف
سر می خوره .
این ربات چهار تا سنسور مادون قرمز داره و با اونا اشیا اطراف رو تا فاصله سه ، چهار سانتی متری تشخیص میده ، یه سنسور جلو ربات نصب شده یکی عقب و دوتای دیگه هم قسمت جلو سمت راست و چپ یه ماژول دریافت سیگنال از کنترل تلویزیون هم داره ( اون نیم کره سیاه رنگ ) که می تونین با استفاده از کنترل های موجود در بازار به اون دستور بدین .
چارچوبی که اجزاء ربات روش سوار شدن یه فریم پلاستیکیه برای محکم نگهداشتن اجزاء به اضافه خود PCB یعنی به خاطر کوچیک کردن ربات خود PCB رو نازک گرفتن که بشه به صورت مکعب درش آورد. باتری قابل شارژ ربات تو این مکعب توخالی جا میگیره و بزرگترین قسمت رباته . با دقتی که در انتخاب قطعات الکترونیکی و مکانیکی صورت گرفته تا مصرف ناچیزی داشته باشند ، باتری شارژ شده از دو ساعت تا ده ساعت انرژی لازم رو برای حرکت ربات تامین میکنه . یه بورد شارژ و برنامه ریزی هم ساخته شده براش که با اتصال به پورت سریال کامپیوتر می شه برنامه توش آپلود کرد و در صورت لزوم برنامه رو دیباگ کرد.
یه میکروپروسسور PIC16F877 هم داره که هشت کیلو بایت فضای برنامه ، 368 بایت رجیستر و 256 بایت EEPROM داره . حالا تو این هشت کیلو بایت هم باید کنترل موتور و خوندن سنسورها و ارتباط از راه دور جا بشه و هم رفتارهای دیگه . سرعت ربات یه مگاهرتزه و امکان اضافه کردن سنسورهای دیگه بالای ربات وجود داره . تا حالا تجهیزاتی مثل بورد ارتباط رادیویبی ، ماژول ارتباطی ایردا ، اوربین خطی و دوربین رنگی ( از
همون هایی که تو موبایل ها استفاده می شه ) براش ساخته شده .
از این ربات حدوداٌ دویست تا ساخته شده که حدود 10 تاش تو دانشگاه Caltech برای مطالعه رفتار جمعی استفاده می شده . حدود 20 تاییش دست بیولوژیست های بلژیکی و فرانسویه برای مطالعه رفتار سوسکها !
( بعدا توضیح میدم به چه دردشون می خوره ) ، حدود ده تای دیگه دست بیولوژیست های سوئیسیه برای مطالعه رفتار مورچه ها ، بیست تای دیگه دست دانشجوهای فوق لیسانسه برای پروژه های ترمشون . یه چند تائیش هم روی اینترنته !!! میتونین برین و ربات رو از راه دور کنترل کنین. یه 40-30 تاش که خراب شده و مشکل دارن . میمونه 90-80 تاش که من برای پروژه دکترام استفاده می کنم .
من زیاد با سخت افزار اون درگیر نیستم و کار من بیشتر روی تولید رفتار ، بخصوص رفتار جمعی برای ربات هاست . فیلم رفتارهایی که برای این ربات پیاده کردم رو میتونین از رو سایت آزمایشگاه دانلود کنین . البته سایز
فیلم ها زیاده هر کدوم در حد 6-5 مگابایته :
یادگیری پرهیز از مانع با یادگیری تقویتی
جستجوی منبع نور با یادگیری تقویتی
پرهیز از مانع بر اساس میدان پتانسیل
فرار براساس میدان پتانسیل
اجتماع زیر سایه
چند تا از بچه های فوق و دکترا هم یه کیت بازی فوتبال رو ورق A4 برای الیس درست کردن.
هوش مصنوعی ( هوش مصنوعی ) شاهد خوبی برای این مدعاست که چگونه گاهی اوقات ، دانش خیلی آرامتر از آنچه پیش بینی کرده ایم ، حرکت می کند. برخی در آغاز اختراع کامپیوترها ، معتقد بودند که ما سرانجام توانسته ایم ابزاری را در اختیار بگیریم که میتواند مشکلات ذهنی را حل کند ، اما کاملا اینگونه نبوده و هر چند در طول سالهای اخیر با نسل جدیدی از ماشینهای هوشمند مواجه شده ایم ، اما نتایج آنگونه که انتظار می رفت نبود، کامپیوترهایی که در گذشته بر ما تاثیر بسیاری زیادی می گذاشتند، در حال حاضر دیگر چندان تاثیر گذار نیستند و ما به دنبال این هستیم که چه مشکلاتی بر سر راه هوش مصنوعی ( هوش مصنوعی ) قرار دارد. هوش مصنوعی مهندسی الهام گرفته از زیست شناسی است ، انگاه که ما به حیوانات و به انسانها نگاه می کنیم و می خواهیم ماشین هایی بسازیم که آنچه آنها انجام می دهند را انجام دهند . ما ماشینهایی را می خواهیم که قادر باشند مانند انسانها و حیوانات یاد بگیرند ، بفهمند ، صحبت کنند ، استدلال کنند و در یک کلام «هوشیار» باشند ، تاریخچه پیچیده هوش مصنوعی هوش مصنوعی کارش را با نوعی زیست مصنوعی آغاز کرده است ، با نگاه کردن به زندگی جانداران و گفتن اینکه ... آیا ما می توانیم اعمال آنها را توسط ماشینها مدل سازی کنیم ؟ ... فرض بر این بوده است که منجودات زنده ، سیستمهایی فیزیکی هستند که ما آنها را مورد آزمایش قرار می دهیم تا ببینیم در کجا مدل سازی آنها برای ما مفید است و در کجا مناسب نیست . زیست شناسی مصنوعی به سیر تکامل سیستمهای فیزیکی ، فرآیند رشد از کودکی تا بلوغ ، ترکیبات داخلی عصبی و این قبیل مسایل می پردازد ، یک زیر مجموعه از زیست مصنوعی ، نوعی جانور شناسی مصنوعی است که رفتارهای حرکتی ، بینایی ، آموزشهای زبان شناسی و برنامه ریزی و غیره را مورد توجه قرار می دهد، زیر مجموعه بعدی آن ، روانشناسی مصنوعی است که به رفتارهای بشری در آنجا که با استدلال ، زبان و سخنوری ، تمدنهای اجتماعی و همه مسایل فلسفی مانند حس هوشیاری ، آزادی و غیره سرو کار دارد ،
می پردازد. مردم بااعمالی مانند انجام محاسبات رثاضی پیچیده و اجرای یک بازی خوب شطرنج تحت تاثیر قرار می گیرند ، اما در مقایسه با آن ، توانایی راه رفتن چندان مهم به نظر نمی رسد . شما نمی توانید با افتخار به دوستانتان بگویید : « نگاه کنید ، من دارم راه می روم » چون آنها هم می توانند مثل شما راه بروند. بنابراین مشکلاتی که یک کودک نوپا هر روز با آن دست به گریبان است ، به نظر خسته کننده و بسیار پیش پاافتاده می آید . بنابراین به نظر
می رسد پیچیده ترین مشکلات ، آنهایی است که نیاز به اندیشیدن دارد، مانند شطرنج و اثبات قضیه های ریاضی ، اما آنچه در 50-40 سال اخیر اتفاق افتاده است ، این بوده که چیزهایی از قبیل بازی شطرنج به طوری باور نکردنی برای کامپیوترها آسان شده است ، در حالیکه ثابت شده است آموزش راه رفتن و حرکت کردن بدون افتادن ، برای یک کامپیوتر بسیار مشکل است . اعطای توانایی داشتن احساسات و چیزهای ناملموس دیگری که بیشترین رفتارهای هوشمند انسانی را طلب می کند ، به ماشینها ، بسیار مشکل است . بنابراین حیوانات و کودکان شاید الگوی مناسب و متقاعد کننده ای برای هوش مصنوعی باشند. میلیونها سال طول کشیده تا سیر تکامل میمونها کامل شود و تنها چند میلیون سال طول کشیده تا همه چیزهایی که ما تحت تاثیر آنها قرار داریم پدید بیاید و ممکن است الگو برداری از اعمال ساده و روزمره موجودی زنده به نظر ساده بیاید .
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 47 صفحه
عوامل هوشمند:
ماهیت عوامل، کامل یا غیر از آن، تنوع محیطی و جانوران نمایشی حاصل از انواع عوامل مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
در فصل1، مفهوم عوامل منطقی به عنوان اساس شیوه ها در هوش مصنوعی شناسایی گردید. در این فصل این مفهوم راملموس تر می سازیم. خواهیم دید که مفهوم عقلانیت رامی توان در بسیاری از عوامل فعال در هر محیط قابل تصوی به کار گرفت. در این کتاب، هدف ما، بهره گیری از این مفهوم جهت توسعه مجموعه کوچکی از اصول طراحی برای ساختن عوامل موفق می باشد سیستمهایی که می توان به طور معقول، هوش نامید.
مبحث خود را با بررسی عوامل، محیطها و جفت نمودن این دو آغاز خواهیم نمود. مشاهده این نکته که برخی از عوامل بهتر از بقیه عمل می کنند، به طور طبیعی ما را به ا؟عامل منطقی رهنمون می کند عاملی که تا حد امکان خیلی خوب رفتار می کند. اینک یک عامل تا چه حد به خوبی رفتار می کند به ماهیت محیط بستگی دارد. برخی از محیطهای دشوار تر از سایرین هستند.
ما طبقه بندی خام ونا پروده ای از محیطها را ارائه نموده ومشخص کرده ایم که چگونه ویژگی های یک محیط بر طراحی عوامل مناسب برای آن محیط، تاثیر می گذارند، همچنین برخی از طرحهای اصلی عامل (کالبدی) (ابتدایی) را که در باقیمانده کتاب بدان تجسم می بخشیم، توضیح خواهیم داد.
1-2 عوامل و محیطها
عامل هر چیزی است که بتوان از عنوان درک محیط از طریق حسگرها و تاثیر بر محیط از طریق محرکها، آن در نظر گرفت. این ایده ساده در شکل 1-2 به تصویر کشیده شده است یک عامل انسانی دارای چشم، گوش و دیگر اندامها برای حسگرها و نیز دستها، پاها دهان و دیگر اعضای بدن به عنوان محرک می باشد. یک عامل روبوتیک نیز ممکن است برای حسگرها از دوربین و یابنده های طیف مادون قرمز و برای محرکها از موتورهای مختلف، بهره گیرد.
یک عامل نرم افزاری نیز، فشار بر کلیدها، محتویات فایل و بسته های شبکه را به عنوان ورودیهای حسگر دریافت نموده و با نمایش روی صفحه، نوشتن فایلها و ارسال بسته های شبکه، بر محیط تاثیر گذارد. این فرض کلی در نظر گرفته خواهد شد که هر عامل می تواند اعمال خود را درک نماید.
ما از اصطلاح آموزه یا ادارک برای اشاره به ورودیهای اداراکی در هر زمان ارائه شده، استفاده می نماییم. توالی ادراک عامل، تاریخچه کامل هر چیزی است که عامل دریافت نموده است. به طور کلی، انتخاب عمل عامل در هر زمانی به توالی ادارکی بستگی دارد که تا آن زمان مشاهده شده است. در صورتیکه بتوانیم انتخاب عمل هرعاملی را بدان هرتوالی ادراک، مشخص نماییم، می توانیم بگوییم که چیزی برای گفتن در مورد عامل داریم. به لحاظ ریاضی، گفته می شودکه رفتار یک مل از طریق تابع عامل توضیح داده می شود.
می توانیم جدول بندی تابع عاملی را در نظر بگیریم که هر عامل ارائه شد را توضیح می دهد. در مورد اغلب عوامل، این جدول بسیار بزرگ- بی نهایت، مگر اینکه مرزی را برای طول توالی ادارک مورد نظر مشخص نماییم. در اصل، با توجه به بررسی عامل، می توانیم این جدول را با آزمون کلیه توالی های احتمالی و ثبت عملکرد عامل در پاسخ، ایجاد نماییم. البته این جدول مشخص ساختن ویژگی خارجی عامل می باشد. به لحاظ درونی، تابع عامل برای یک عامل مصنوعی از طریق برنامه عامل تحقق می یابد. متمایز نمودن این دو این از اهمیت زیادی برخوردار می باشند. تابع عامل، توضیح ریاضی انتزاعی است. برنامه عامل یک برنامه ملموس است که در چهار چوب است که در چهارچوب معماری عامل اجرا می شود.
برای روشن نمودن این پدیده ها، از یک مثال بسیار ساده استفاده می کنیم- دنیای جارو برقی در نمودار 2-2 نشان داده شده است. این دنیا بسیار ساده است طوریکه هر چییز که روی هوا می توان توضیح داد- این دنیا یک دنیای ساختگی است طوریکه می توان تغییرات زیادی را ایجاد نمود. این دنیای خاص تنها دارای دو مکان است مرجع A و مربع B عامل خلاء مشخص می نماید که در کدام مربع بوده و آیا هیچ کثیفی در این مربع وجود دارد یا خیر. این عامل می تواند بین حرکت به چپ، حرکت به راست،مکش کثیفی را انجام هیچ کاری، یکی را انتخاب کند. یک تابع عامل بسیار ساده به صورت ذیل است. در صورتی که مربع فعلی کثیف باشد، عامل شروع به مکش آن می کند، در غیر اینصورت به مربع دیگر می رود. جدول بندی جزئی این تابع عامل در تصویر 3-2 ارائه گردیده است در قسمتهای بعدی، یک برنامه ساده برای این تابع عامل داده خواهد شد.
با بررسی جدول 3-2، متوجه می شویم که عوامل مختلف جهان خلاء را می توان از طریق پر کردن ستون سمت راست به هر شیوه ای، تعریف نمود. سوال این است: راه درست پر کردن جدول چیست؟ به عبارت دیگر، چه چیزی عامل را به مورد خوب یابد، هوشمند یا کند ذهن، تبدیل می نماید. پاسخ این پرسش را در قسمت بعدی ارائه نموده ایم.
قبل از خاتمه این قسمت، مشخص می نماییم که مفهوم یک عامل به معنای ابزاری برای آنالیز سیستمهاست نه یک ویژگی مطلق که جهان را به دو دسته یا غیر عامل تقسیم می نماید. می توان یک ماشین حساب دستی را به عنوان عاملی در نظر گرفت که زمانی که به آن توالی ادراک =2+2 داده می شود، عمل نمایش (4) را انتخاب می نماید، اما چنین تحلیلی سختی به درک ما از ماشین حساب کمک می کند.
2-2 رفتار خوب: مفهوم عقلانیت
عامل معقول، عاملی است که کار درست را انجام می دهد گفته می شود که هر قلمی در جدول تابع عامل به طور صحیح پر شده است. واضح است که انجام کار صحیح بهتر از انجام کار غلط است، اما انجام کار درست به چه معناست؟ گفته می شود که عمل درست، عملی است که باعث خواهد شد تا عامل موفق باشد. بنابراین، برای سنجش موفقیت به چند روش نیاز خواهیم داشت. عامل همراه با توضیح محیط، حسگرها و محرکهای عامل امکان تخصیص کمل کاری که در پیش روی عامل قرار دارد را فراهم می آورد. باتوجه به این نکته، می توان به طور دقیق تر منظور از منطقی بودن را تعریف نمود.
مقیاسهای عملکرد
مقیاس عملکرد، معیاری را برای موفقیت رفتاریک عامل مجسم می نماید. زمانیکه عاملی به محیطی وارد می شود، طبق درکی که دریافت می نماید، توالی از اعمال را ایجاد می نماید. این توالی اعمال باعث می شود که محیط وارد توالی از حالتها شود در صورتیکه این توالی مطلوب باشد، عامل کار را به خوبی انجام داده است. می توان از عامل درمورد ایده ذهنی مبنی بر اینکه تا چه حد از عملکرد خود رضایت داشته، سوال نمود، اما برخی از عوامل قادر به پاسخگویی نبوده و سایرین نیز خود را غفال می نمایند. بنابراین، بر یک معیار عملکرد عینی که از سوی طراح ایجاد کننده وعامل مطرح شده اصرار کرد
عامل جارو برقی از فصل قبلی را در نظر بگیرید. با توجه به مقدار کثیفی تمیز شده دریک شیفت هشت ساعتی می توان معیار عملکردی را پیشنهاد نمود.البته در مورد یک عامل منطقی آنچه شما می پرسید، چیزی است که به دست می آورید عامل منطقی می توان با پاک کردن کثافت و سپس خالی کردن آن روی زمین و دوباره جمع کردن و .... این معیار عملکرد را به حداکثر برساند. یک معیار عملکردی مناسب به خاطر داشتن زمینی پاکیزه به عامل پاداش می دهد. به عنوان مثال می توان برای هر مربع پاکیزه در هر مرحله زمانی یک امتیاز پاداش دارد (می توان به خاطر برق مصرفی و نویز ایجاد شده، جریمه نمودم. به عنوان یک قانون کلی، بهتر است معیارهای عملکردی را طبق آنچه که واقعا از محیط خواسته می شود طراحی نمود تا طبقی اینکه عامل باید چگونه رفتار نماید.
انتخاب معیار عملکرد همواره ساده نیست. به عنوان مثال، مفهوم (کف اتاق پاکیزه) در پاراگراف قبلی بر متوسط پاکیزیگی در طول زمان مبتی است. در حالیکه با دو عامل مختلف می توان متوسط پاکیزیگی مشابهی را به دست آورد یکی از آنها در همه اوقات کار پیش پا افتاده ای را انجام می دهد و دیگری، جایی را پاکیزه می کند اما زمان زیادی را می برد، که یک نقطه خوب علم سرایداری بودن، ظاهرا از اولویت بوده، اما در واقع پرسشی فلسفی با معنای دور از دسترس است. کدامیک بهتر است یک زندگی بی ملاحظه باپستی ها و بلندی یا یک زندگی ایمنی با وجودی ملال آور؟ کدامیک بهتر است
عقلانیت
اینکه چیزی درزمان داده شده منطقی باشد به چهار مورد بستگی دارد:
این موارد ما را به سوی تعریف عامل منطقی رهنمون می سازد.
در مورد هر توالی ادارکی احتمالی، عامل منطقی باید عملی را انتخاب نماید که انتظار می رود معیار عملکردی آن را به حداکثرمی رساند که این کارایی نیز با توجه به توالی ادارک و دانش و درونی عامل مشخص می گردد.
به مثال ساده ای که در آن عامل جارو برقی مربع را در صورت کثیف بودن تمیز نموده ودر غیر اینصورت به مربع دیگری می رود، توجه نماید. این همان تابع عاملی است که در تصویر 3-2 به صورت جدول بیان گردیده است. آیا این یک عامل منطقبی به بستگی دارد! نخست اینکه، لازم است تا بازده عملکردی، میزان آگاهی از محیط، حسگرها و محرکهای عامل، توضیح داده شود. اجازه دهید موارد ذیل را در نظر داشته باشیم.
معیار عملکردی برای هر مربع پاکییزه در هر مرحله زمانی، امتیاز می دهد که (دوره زندگی) 1000 مرحله زمانی دارد.
جغرافیای محیط به عنوان یک قیاس شناخته می شود، اما در مورد توزیع کثیفی و مکان اولیه عامل، اینگونه نیست. مربعهای پاکیزه، تمبر باقی می ماند اعمال راست و چپ، عامل را به راست و چپ حرکت می دهد به استثنای زمانیکه عامل را به خارج از محیط هدایت می نماید که در این مورد هر جایی که هست، باقی می ماند.
تنها اعمال قابل دسترسی، چپ، راست، مکش و NoOp (هیچ کار) می باشند.
عامل به طور صحیح مکان خود و اینکه آیا مکان کثیف هست یا خیر را درک می نماید.
ما بر این ادعا هستیم که تحت این شرایط، عامل منطقی است، حداقل، عملکرد مورد انتظار آن به اندازه دیگر عوامل بالاست تمرین 4-2 از شما می خواهد تا این مورد را اثبات نمایید.
به راحتی می توان دید که همین عامل در شرایط متفاوت، غیر منطقی خواهد بود به عنوان مثال، زمانیکه همه آلودگیهای پاک شدند، عامل بی جهت به عقب و جلو نوسان می نماید. درصورتیکه معیار عملکرد، جریمه یک امتیازی را برای هر حرکت چپ یا راست در نظر بگیرید، عامل عملکرد ضعیفی را خواهد داشت. در این مورد، عامل بهتر زمانیکه مطمئن است همه مربعها پاکیزه هستند، کاری انجام نمی دهد. در صورتیکه مربعهای پاکیزه دوباره کثیف شوند، عامل می تواند در صورت نیاز اوضاع را کنترل نمود و دوباره آنها را پاک نماید. در صورتیکه جغرافیای محیط ناشناخته باشد، عامل به جای جسبیدن به مربعهای A و B، به بررسی آن نیازمند خواهد بود. تمرین 4-2 از شما خواسته تا در این موارد، عواملی را طراحی نمایید.