فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله معماری یونان در دوره ی کلاسیک

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله معماری یونان در دوره ی کلاسیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


معماری دوره کلاسیک: این عصر دوران ثبات و شکوفائی تمدن و هنر یونان است. قرن پنجم
و چهارم را باید بهترین ایام تحول و تکامل معماری یونان به شمار آورد. این دوره با
عظمت، پس از پیروزیهای درخشانی آغاز، و با اقدامات کشور گشایانه ی اسکندر مقدونی
پایان پذیرفت. این فصل از حیات یونان نتیجه و مولود دوران باستانی و مقدمه دوران
هلنیستی بوده است. دوران کهن با آن که دوران کار و ابتکار محسوب می شد، ولی آثار
جوانی و ناآزمودگی از آن هویدا بود و در دوران هلنی که از لحاظ انتشار تمدن در دنیا
اهمیت شایانی یافت. علائم پیری و مهجوری در آن به چشم می خورد. در صورتی که در
فاصله میان این دو دوره یعنی در دوره یونان کلاسیک جز موازنه . اعتدال و هماهنگی
چیزی دیده نمی شود.
هنر دوره کلاسیک که چکیده تاثیرات اجتماعی و مذهبی یک ملت است در نهایت کمال و
پختگی عرضه شده در هنرهای باستانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است.
یونانیان موفقیت و پیروزیهای خود را در جنگها مرهون خدایآن می دانستند و همین مسئله
درهنر و معماری سرزمین شان کاملاً محسوس است.
در عصر کلاسیک با اینکه پس از جنگلهای ایران و یونان فترتی در هنرها حاصل شده بود
اما با عبور از مرحله گذرا یونانیان در جوانب مختلف هنر به ویژه در معماری و پیکر
تراشی فعالیتهای چشمگیری را آغاز کردند. هنرمندان این عصر پدید آورندگان آثاری شدند
که نه پیش از آن و نه در عصر هلنی به آن دست یافته بودند. مرکز فعالیتهای هنری این
دوره در شهر آتن بوده است . آتنیها که گرد آوری تکه سنگهای پراکنده آکروپلیس آتن را
پس از ویرانی شهر در سال 480 ق . م کسر شاءن خود می دانستند ، به رهبری پریکلس نیرو
و استقلال جدیدشان را با باز سازی کامل آکروپلیس که در واقع یکی از بزرگترین پروژه
های ساختمانی جهان باستان تا پیش از روزگار رومیان بود، به جهانیان نشان دادند
پلوتارک یکی از مورخین یونانی در 500 سال پس از باز سازی آکروپلیس می نویسد:
«کارهای پرویکلس مخصوصاً از این لحاظ ستودنی اند که شتابان ساخته شده اند، برای
آنکه قدرتهای جدید دوام بیاورند زیرا هر کار خاصی که او انجام می داد بی رنگ حتی در
آن زمان که تازگی داشته عنوان کاری باستانی شناخته می شد و دلیلش زیبایی و ظرافت آن
کار بود و با این حال کار مزبور از لحاظ نیرو و تازگیش، امروز نیز چنین است. که
گوئی تازه انجام شده است. در آن کارها گونه ای شکفتگی و تازگی وجود دارد که غبار
گذشت زمان را از چهره شان می زداید.»
پیکر تراشی: در دوره ی کلاسیک به ویژه در قرن پنجم در پیکر سازی سه شیوه و سبک هنری
پدیدار شد:
الف) شیوه هنر جدی (480 - 490 ق م)
ب) شیوه ی هنری تکامل یافته (430 - 460 ق م)
ج) شیوه ی هنری فوق العاده (400 - 430 ق م)
از دست آوردهای هنر پیکر سازی این دوره می توان از متوپهای حجاری شده و پر تحرک
معبد زئوس در المپیا و معبد پارتنون در آتن و بناهای یادبود «گول باشی» در ترکیه
امروز یاد کرد. به همین دلیل است که عصر کلاسیک را دوره پیکر سازی و معماری دانسته
اند. هر چند که تمامی این پیشرفتهای چشمگیر بی تاثیر از مسائل سیاسی، اجتماعی ،
اقتصادی و مذهبی جامعه یونان نبوده است. نقش مذهب و رابطه آن با هنر در این دوره
تضعیف می گردد و آثار دنیوی در مقابل آثار مذهبی افزایش می یابد. اما مذهب به حیاتش
ادامه می دهد. هر چند که هنر دیگر خدمتگزارش نیست.
معماری: معماری دوره کلاسیک به رهبری و پشتیبانی فیدیاس معمار و پیکر تراشی که در
دولت یونان مقام وزیر هنر را داشت، به اوج و رونق خود رسید . با اینکه درباره
معماری این دوره نوشته ها بسیار است، ولی باید به چند بنای مهم اشاره کرد. شهر
آکروپل یا ارگ آتن که بر روی تپه ای ساخته شده از اقدامات بزرگ معماری این معماری
است.
معبد «پارتنون» به سرپرستی «فیدیاس» و دو معمار دیگر معبد الهه «آتنا» و معبد
«ارختئوم» و چند بنای دیگر هم بر بلندای آکروپل ساخته شده اند.
معماری این دوره از جنبه های فنی پیشرفتهای شایانی کرد. سنگهای مورد استفاده
دیوارها به طور کامل تراش خورده و با بستهای فلزی با دقت بسیار نسبت به دوره کهن در
کنار هم قرار گرفتند نصب سفالهای بامپوش نیز بر همین منوال پیشرفت نمود. ساختمان
معابد دارای پلان سه بخشی بود که مشتمل بود بر 1 رواق ورودی (پیشخان) 2 - تالار
(اتاق) قرار گاه پیکره الهه 3 - پستو برای نگهداری نذورات.
پلان اصلی بناها چهار گوش بود، به جز چند پرستشگاه که با نقشه مدور ایجاد شده و دور
ستونی بودند که بهترین نمونه این گونه بناها معبد «تولوس» است که در شهر دلفی قرار
دارد.
به جز معابد و ساختمانهای رسمی در این دوره شهر سازی نیز پیشرفت نمود و انواع
بناهای عمومی مانند : تالارهای اجتماعات به شکل آمفی تئاتر گذرگاههای سر پوشیده و
ستونهای یادبود در خیابانها ، ورزشگاه و باشگاههای پرورش اندام پهلوانان ، میدانهای
دو و اسب سواری با ردیف جایگاه های پلکانی برای تماشاگران که این گونه آمفی
تئاترهای سر گشاده بر شیب تپه و گرداگرد میدان ورزش ساخته می شد.
آکروپلیس: یکی از مجموعه بناهای باشکوه یونان در عصر کلاسیک آکروپلیس در شهر
آتن است. این مجموعه به رهبری «پریکلس» در اواخر قرن پنجم ق م یعنی هنگامی که آتن
به دوره قدرت رسیده بود احیا گردید بزرگترین کاری بود که در تاریخ معماری یونان پدید
آمد و موجب آن شد که عالیترین یادگاری از دوران اعتلای هنر بر جای بماند. همه
بناهای آکروپلیس، هنر معماری دوره ی کلاسیک یونان را در آن هنگام که به کمال رشد
خود رسید بود به منصه ی ظهور رسانده است . این مجموعه شامل بناهای : معبد پارتنون؛
دروازه «پروپالایا»، معبد ارختئوم، معبد آرتمیس، معبد الهه ی پیروزی «نیکه» ،
نگارخانه «کالکوئیکی» محل پیکره ی «آتناپروماخوس» ، محل معبد قدیمی آتنا، و چند
بنای کوچک است.

معبد پارتنون: مهمترین بنای مجموعه آکروپلیس معبد پارتنون است. این بنا درعصر
کلاسیک ساخته شده است. و برای الهه آتنا (خدای پیروزی) که به افتخار او «آتن» هم از
او نام گرفته ایجاد شده است. بنا بر روی بلندترین نقطه تپه آکروپلیس و مشرف بر
سراسر شهر آتن و نواحی اطراف آن بنا شده است. سنگ مرمر سفید مصالح عمده ی بناست.
ساختمان به شیوه ی دوریک ساخته شده است.
معمارانی چون «کالیمراتیس» و «ایکتینوس» در ساختمان آن نقش اصلی را داشته اند. و
در فاصله سالهای 432 - 448 ق م ساخته شده است. بنا دور ستونی است در ایوان جنوبی
معبد پارتنون بر خلاف پرستشگاههای دیگر، به جای شش ستون از هشت ستون (سبک
هشت ستونی)
و برای طول آن هفده ستون در نظر گرفته شده است. طول و عرض آن 31 * 70 متر و
ارتفاع آن
72/13متر که ارتفاع هر ستون 43/10 متر است یادآوری این نکته ضروری است که در
این بنا دو شیوه دوریک و ایونیک با هم تلفیق شده اند و در ایجاد نقوش برجسته در چهار
گوشیهای تزئینی و سنتوریهای معبد نهایت دقت را به کار برده اند ، این نقوش دارای
موضوعات مختلفی هستند.
فضای داخلی پارتئون دارای دو بخش جداگانه است. فضای کوچکتر
(اتاق باکره یا پارتئون ) با پلانی تقریباً مربع شکل و فضای بزرگتر (مقصوره) با پلان
مستطیل شکل که مجسمه الهه ی آتنا پارتنوس در آن قرار داشته است که مقصوره ی
مستطیل شکل را به سه راهرو تقسیم کرده اند . ردیف ستونهای دوریک در مقصوره به
صورت ستونهای دوتایی بر روی هم قرار گرفته اند و به عنوان ستونهای نگهدارنده سقف
بکار گرفته شده اند در حالی که ستونهای نگهدارنده بخش اتاق باکره به شیوه ایونیک است.
ستونهای دوریک درنمای معبد نهایت تناسبات این شیوه را داراست. یعنی ارتفاع هر یک از
آنها شش برابر قطر پایه شان است. تعداد خطوط مستقیم بسیار اندک در نمای معبد پراتنون
حائز اهمیت و دقت است. ستونهای آن انحنای ملایمی به دورن دارند و فاصله های میان آنها
یکسان نیست، این فاصله ها در گوشه های معبد کمتر می شوند.
همچنی« ستونهای کناری دارای ضخامت بیشتر هستد. علت این امر جلوگیری از خطای دید
است. زیرا ضخامت بیشتر ستونهای کناری از تغییر شکل یافتن آنها در اثر خطای دید
جلوگیری می کند. شاید دلیل این ضخامت در گوشه ها برای بیان قدرت تحمل آنها در برابر
بار سنگین است و این کار نه به خاطر عملکرد ساختمانی، بلکه بیشتر برای بیان سمبلیک
به کار گرفته شده است.
دروازه ی پروپالایا: بنا مدخل ورودی آکروپلیس است . بنا به قولی ساختن آن پنج
سال طول کشیده است و هیچ گاه تکمیل نشده و به وسیله «منسیلکس» معمار ساخته شده و
در طرفین آن کتابخانه و نخستین تالار نقاشی ایجاد شده بوده است.
معبد آتنا (آلهه پیروزی) : در کنار سر در ورودی قرار دارد. این پرستشگاه نخستین
و کهن ترین نمونه از شیوه ی معماری ایونیک است که توسط یونانیها ساخته شده ، هر چند
که پیش از این معبد چند نمونه در دلفی و المپیا ساخته شده بودند و لیکن ساخت آنها
توسط جزیره نشینان در دریای اژه بوده است. پس از فتح جزایر توسط آتنی ها بود، که
عناصر معماری شرق یونان به سرزمین اصلی یونان گسترش یافت.

 

معبد ارختئوم: این بنا از نظر پلان با تمامی معابد یونانی متفاوت است و به نظر
بسیاری از پژوهندگان هنر در میان سایر آثار معماری یونان شاخص تر است. و بر همین
اساس دارای ویژگیهای خاص است و شاید علت آن هم ناهمواری زمین زیر بنای آن و یا
عملکرد چندگانه این معبد بوده است.
احتمالاً این ساختمان بر اساس نقشه پیشه بینی شده ساخته نشده است. به نظر می رسد که
در نقشه اصلی قرار بر این بوده که رواقهای کناری (شمالی و جنوبی) در مرکز دیوارهای
ساده و طولانی معبد اصلی قرار بگیرند تا تزئینات خود را به نمایش گذاشته و از خشکی
این دیوارها بکاهند.
معبد به شیوه ی ایونیک ساخته شده و رواق جنوبی آن بر روی ستون پیکره ها استوار
است .
این ستونها از استحکام کافی به عنوان ستون و در عین حال انعطاف لازم برای نشان
دادن اندام انسان برخوردارند. این ستون پیکره ها با پوشاکهای چین دار شان، طوری
قرار گرفته و ایستاده اند که سنگینی بار ساختمان را بر روی پاهایشان به خوبی القا
می کنند پائی که زیر بار نیست از زانو خم شده، برعکس پای دیگر عمودی است نکته جالب
این است که در این ستون پیکره ها ، علیرغم تحمل بار یعنی بار بر بودنشان تغییر در
حالت تعادل آنها در غالب اندام انسان پدیده نیامده است. بنابراین احتمالاً ستون
پیکره ها، نمادهایی از شش ندیمه های الهه بوده اند. ارختئوم در محل قدیمی برگزاری
نبرد تن به تن بین «پوسیدون» و آتنا برای مسلط شدن بر شهر آتن ، یعنی موضوع
مجموعه تندسیهای سنتوری غربی پرتنون ساخته شده است.
بر گرفته شده از کتاب: آشنایی با معماری جهان اثر محمد ابراهیم زارعی

 

 

 

معماری اسلامی
ظهور اسلام در آغاز قرن هفتم میلادی بنیاد بسیاری از کشورهای کهن و متمدن آن زمان
را دگرگون ساخت و قدرت و نفوذ آن در ترکستان غربی و پنجاب از یک طرف و اسپانیا از
طرف دیگر گسترش یافت. به این ترتیب با پیدایش تغیرات اساسی در سرزمینهای مذکور,
هنر وتمدن کهن آسیا, شمال افریقا و حتی بخشی از اروپا دگرگون شد
و شالوده هنر های اسلامی که ترکیبی از هنر حکومتهای مغلوب (مانند ساسانیان و حکومت
بیزانس) با فرهنگ اسلامی بود شکل گرفت.
تشکل هنر اسلامی تقریباً, با روی کار آمدن سلسله اموی در سال 41 هجری مصادف بود و
این امر با انتقال مرکز خلافت از مدینه به دمشق بی ارتباط نبود. تغییرمرکز حکومت,
مسلمانان را مستقیماً با هنربیگانه یعنی هنر ایران و روم آشنا کرد و از همین زمان بود که
هنر دوره بنی امیه, که التقاطی از هنر سرزمینهای همجوار بود, راه تازه ای در پیش گرفت.
در دوره امویان در زمینه احداث بناها ی مذهبی و غیر مذهبی فعالیت قابل
توجهی صورت گرفت؛ از جمله می توان به بناهای قبه الصخره, مسجد جامع دمشق,
قصرالعمره و بالاخره کاخ المشتی اشاره کرد که از شاهکارهای معماری اوایل اسلام به
حساب می آیند. این بناها تزیینات بسیار زیبایی همچون نقاشی, حجاری, موزاییک و گچبری
دارند.
در 133 هجری قمری با آغاز حکومت عباسیان در عراق ـ پایتخت سابق ساسانیان ـ یک
شیوه هنری کاملاً ایرانی به وجود آمد و هنرهای مختلف این عصر با الهام از عناصر دوره
ساسانیان شکل تازه ای به خود گرفت.
ایجاد شهر دایره ای شکل بغداد و مسجد سامره را می توان الهام گرفته از معماری شهر
هاترا و معماری ساسانی دانست. در همین زمان سلسله های مستقل و ملی مانند
طاهریان, صفاریان, سامانیان در ایران تأسیس گردید که در آفرینش هنرهای مختلف مانند
سفال سازی, معماری و تزئینات آن درخشش تازه ای یافت؛ به نحوی که در دوره های بعد
هنرمندان از آنها الهام گرفتند.
در نیمه اول قرن پنجم هجری در شرق ایران حکومت جدیدی به نام سلجوقیان روی کار آمد
که حدود 150 سال دوام یافت. این دوره یکی از درخشانترین دوره های ابداع و توسعه
صنایع و هنرهای مختلف اسلامی است. در این دوره معماری و هنرهای وابسته به آن مانند
آجرکاری و گچبری نیز با الهام ا زمعماری عصر پیش از اسلام به شکوفایی رسید.
در اوایل قرن هفتم هجری, هجوم مغولان, بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله ایران را به
ویرانی کشید, ولی دیری نگذشت که مغولان فرهنگ و سنن ممل مغلوب را پذیرفتند و حتی
حامی هنر و هنرمندان اسلامی شدند.
با تأسیس سلسله ایرانیان به زودی مراکز حکومت آنان مانند تبریز, بغداد, سلطانیه و
اصفهان, محل اجتماع هنرمندان شد و بنا های مذهبی و غیر مذهبی متعددی در قسمت های
مختلف ایران با تزینات بسیار برجسته گچبری و آجرکاری بنا شد. در اواسط قرن
هشتم هجری, حمله تیمور بار دیگر شهرها و مراکز اسلامی را به ویرانی کشید, ولی
دوباره شهرها آباد شد و سمرقند و بخارا پایتخت تیموریان گردید و با بناهای متعدد
مذهبی و غیر مذهبی آراسته شد. در تزینات این بناها از کاشی کاری معرق, که بهترین
نمونه کاشی کاری است, استفاده شده است. در اوایل قرن دهم هجری صفویان در ایران به
حکومت رسیدند و به ترتیب شهرهای تبریز, قزوین و اصفهان را به پایتختی برگزیدند. در
این زمان هنرهای مختلف بویژه معماری شکوه و زیبایی خاصی یافت و بنا های مختلف این
دوره با تزیینات متنوع کاشی کاری ـ که بتدریج جایگزین آجرکاری و گچکاری دوره های
قبل گردیده بود ـ آراسته شد. از قرن چهاردهم هجری به بعد, معماری و تزیینات به
شیوه دوره های قبل ادامه نیافت و تزیینات جدید جایگزین هنر معماری سنتی گردید.
برخی از محققان نظیر پروفسر ویلبر معتقدند که اجرای هر طرح معماری به سه عنصر
اجتماعی بستگی دارد. اول جامعه ای که به آن طرح نیازمند است؛ دوم شخص یا اشخاصی
که از اجرای طرح حمایت می کنندو هزینه مالی آن را متعهد می شوند؛ سوم معمار یا استاد
کارانی که طرح را اجرا می کنند. جذابیت تحقیق و مطالعه معماری ایران در این است که
دریابیم چگونه این عوامل سه گانه بر یکدیگر تأثیر می گذارند و سرانجام به احداث
بنایی منجر می شوند
کاربرد بناها
مطالعه درباره معماری ایران, نشان دهنده چگونگی گسترش آن در طی پانزده قرن گذشته
است. در هر دوره بناهایی با ویژگیهای گوناگون در روستاها, شهرها, جاده های کاروانی,
مناطق کویری, گذرگاههای کوهستانی و شهرهای ساحلی ایجاد گردیده که کاربردهای متفاوت
داشته اند.
اهمیت معماری اسلامی وقتی آشکار می شود, که بدانیم در ساخته های این دوره به کاربرد
مادی و معنوی بناها ـ که از مهمترین ویژگیهای آن است ـ توجه شده است.
برای دریافتن اهمیت این ویژگیها در گسترش معماری شایسته است طبقه بندی بناهای دوره
اسلامی و کاربرد آنها را مشخص کنیم.
بطور کلی بناهای دوره اسلامی را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد:
الف) بناهای مذهبی. شامل مساجد, آرامگاهها, مدارس, حسینیه ها, تکایا, و مصلی ها؛ ب)
بناهای غیر مذهبی. شامل پلها, کاخها, کاروانسراها, حمامها, بازارها, قلعه ها و آب
انبارها.
در دو گروه فوق از بناهای دوره اسلامی, مکانی برای عبادت, تجارت و سکونت وجود داشته
است.

 

 

 

مساجد
مساجد مهمترین بناهای مذهبی هر شهر و روستا هستند که همواره نقش مهمی در زندگی
مسلمانان داشته اند. اقامه نماز جمعه, مراسم مذهبی, ایراد خطبه ها و تدریس در مساجد
انجام می گرفت؛ زیرا مسجد بهترین مکان برای ابلاغ فرامین حکومت به مردم بود.
کتیبه های باقیمانده بر دیوار بعضی از مساجد(مسجد جامع قزوین و مسجدجامع کاشان)
حاوی وقف مکانهایی برای برای توسعه و تعمیرات مساجد از طرف واقف یا حکمران است.
اغلب مساجد در مرکز شهرها, نزدیک بازارها و محدوده دارالحکومه ساخته می شدند و اگر
شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت, مساجد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر
احداث می شد. اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه
نداشت, اهمیت شهری هم نداشت. در صدر اسلام مساجد نقشه های ساده ای داشتند, ولی در
طول زمان با طرحهای گوناگون و تزیینات مختلف, نقشه ها پیچیده شدند.
درنقشه مساجد, از قرن چهارم هجری دگرگونیهایی به وجود آمد و بر اساس آن, مساجد
متفاوت در شهرها احداث شد. مهمترین نقشه هایی که در مساجد به کار گرفته شده, شامل
یک ایوانی, دو ایوانی, چهار ایوانی, و ترکیب چهار طاقو ایوان بوده که معماران دوره
اسلامی آنها را از شیوه های معماری عهد اشکانی و ساسانی اقتباس کرده اند. مثلاً
نقشه چهار ایوانی ـ در ساخت بسیاری از بناها ـ الهام گرفته از نقشه کاخ آشور, متعلق
به زمان اشکانیان است.
معماران دوره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می آراستند. در هر دوره یکی از
عناصر تزیطنی در آراستن مساجد متداول بوده است؛ برای مثال در عهد سلجوقیان
آجرکاری, در عهد ایلخانیان گچبری و در عهد تیموریان و صفویان کاشیکاری رواج بیشتری
داشته است و در مواردی نیز تزیینات آجرکاری, گچبری و کاشیکاری با هم به کار گرفته می شد.

 

مدارس
در صدر اسلام تدریس علوم مذهبی در مساجد انجام می شد. بتدریج با توسعه علوم اسلامی,
فضای آموزشی از مساجد جدا گشت. در قرن پنجم هجری (همزمان با حکومت سلجوقیان) به
تشویق خواجه نظام الملک, مدارس متعددی در شهرهای معروف اسلامی مانند بغداد, ری,
نیشابور و جرجان ساخته شد. بعدها نقشه چهار ایوانی, که مورد توجه معماران قرار
گرفت, برای فضاهای آموزشی طرحی متعارف شد. در اطراف ایوانها, حجره هایی به صورت یک
یا دو طبقه یرای استفاده و اقامت شبانه روزی دانشجویان و طلاب علوم دینی ساخته شد.
غیر از ساعات تدریس, از مدارس به عنوان مسجد نیز استفاده می کردند. مدارس نیز
همانند مساجد با آجرکاری, گچبری و کاشیکاری تزیین می شد(مانند مدارس غیاثیه, چهار
باغ و مطهری).

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   28 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معماری یونان در دوره ی کلاسیک

دانلودمقاله موسیقی دوره کلاسیک

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله موسیقی دوره کلاسیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه
واژه کلاسیک و کلاسیسم معمولاً به یک دوره از موسیقی اطلاق شده ولی در اصل به عنوان دوره خاصی یا کسب مشخصی از موسیقی نیست. بسیاری از مردم اصطلاح موسیقی کلاسیک را برای هرگونه موسیقی که راک اجازه عامیانه (فولکوریک) یا پاپ نباشد به کار می برند. واژه کلاسیک می تواند در اکثر دوره های مختلف تاریخ موسیقی به کار رود و تکرار شود مثلا آوازهای شوبرت نمونه کلاسیک به شمار می رود در حالیکه وی آهنگساز دوره رمانتیک است بنابراین معنی واژه کلاسیک در ارتباط با یک قطعه مشخص یا اصولا مقوله آهنگسازی می تواند کاملاً با معنی آن در رابطه با کسب یک دوره از تاریخ موسیقی متفاوت باشد واژه کلاسیک هنگامی مفهومی بهتر و بیشتر خواهد داشت که در ارتباط با نوع به خصوصی از آثار موسیقایی قرار گیرد.
تاریخ نویسان قرن 19، کلمه کلاسیک را در آلمان به سبک دوره ای که با نسل «کوانتس» و «هانس» و بعداً پسران باخ و معاصرین آنها و در ایتالیا به سبک موسیقی دمینیکو اسکارلاتی اطلاق می کنند. اواخر این دوره را به طور واضح نمی توان معین کرد زیرا جدال بین کلاسیک و رمانتیک تا قرن 19 و 20 (با جریان نئوکلاسیک) ادامه داشت.
ویژگیهای دوره کلاسیک (1820-1750)
شاید یکی از قدمهایی که به سوی موسیقی کلاسیک برداشته شد آزاد شدن اثر موسیقی از قید و بند تقلیدها و نتیجتاً خود اصل موسیقی مدنظر قرار گرفت. پس برای اولین بار در موسیقی این فکر و ایده ظهور کرد که موسیقی در حقیقت به خاطر خودش وجود دارد یعنی موسیقی به خاطر خود هنر موسیقی.
در کلاسیک هر چیز خارق العاده و افراطی کنار گذاشته شد و بیان موسیقایی بیشتر با تاکید بر کمال، تمامیت و اعتبار جهانی با استفاده از عوامل ساده و قابل فهم تثبیت شد.
قرن 18 مصادف بود با جریان روشن فکر و آزادی از بند خرافات که در آن طغیانی علیه روح و روان و اعتقادات مافوق الطبیعه و به نفع اخلاقیات صورت گرفت که افکار فیلسوفی بنام «کانت» که بر پایه نظام و دستگاه مطالب را دسته بندی می کند بسیار در تغییرات این قرن تأثیر گذاشت.
یکی از مهمترین خصوصیات موسیقی قرن 18 «جهان » بودن و به حداقل رسیدن اختلافات کلی گرایی بود در واقع یک زبان مشترک موسیقی بر سرتاسر اروپا حکمفرما بود.
فلاسفه در رهبری و اداره زندگی اجتماعی قرن 18 نقش چندانی نداشتند. طبقه متوسط مورد توجه قرار می گیرد و انسان ساده و طبیعی هسته مرکزی توجه فلسفه و هنر شد.
تغییرات اقتصادی در موسیقی تأثیر گذاشت به همین دلیل کمپانی های اپرایی و سالن های اپرای اکثر دربارهای کوچک تعطیل شدند. ولی موسیقی سازی به خاطر هزینه کم مورد توجه قرار گرفت افراد جامعه حامیان موسیقیدانان شدند.
چاپ و انتشار موسیقی به طور وسیع افزایش یافت و مجله های موسیقایی نیز به چاپ رسید و اولین تاریخ موسیقی و مجموعه مقالات راجع به موسیقی قرون وسطی انتشار یافت.
در دوره کلاسیک آهنگسازان آلمانی قدرت خاصی در ترکیب سبک های موسیقی دیگر کشورها داشتند چنانکه تلمان به خود می بالید که تقریباً قادر است که به هر سبکی موسیقی بنویسد به طور کلی موسیقی آلمان در این دوره زبانی «جهانی» پیدا کرد. «گلوک» آرزو داشت موسیقی قوی بنویسد که با تمام مردم ارتباط برقرار کند و مورد قبول مردم باشد جالب اینکه «هایدن» چنین اظهاری کرده بود که «زبان موسیقایی من در تمام دنیا قابل فهم است».
به طور کلی موسیقی دوره کلاسیک موافق با ساختمانی گویا، فارغ از پیچیدگیها و تزئینات فراوان و ساده کردن هر چه ممکن تمام فرم های موسیقایی است.
نشانه های سبک موسیقی کلاسیک «ویژگیهای موسیقی کلاسیک»
تضاد و تنوع، ریتم، میزان، تمپو
یک اثر کلاسیک دربردارنده حالت های متلاطم و پیوسته دگرگون شونده است. اما موسیقی دوره پایانی باروک حسی یکتا را منتقل می کند. در آثار کلاسیک وجود تم های متضاد در کنار هم در یک موومان یا حتی در یک تم عواملی متضاد به وجود آورنده حالت های متفاوتی می شوند که این موسیقی را از موسیقی قبل خود جدا می سازد و باعث می شود که یک اثر کلاسیک بس متنوع و دارای ساختار منطقی باشد.
اثر کلاسیک از غنای الگوهای ریتمیک برخوردار است ولی یک قطعه باروک دارای الگوهای معدود و دربردارنده حسی از پیوستگی و حرکت مداوم است اما سبک کلاسیک دربردارنده سکوت های نامنتظر، سنکوپ ها و گذرهای فراوان از نت های کشیده به نت های کوتاه است. آنچه در سرتاسر دوره کلاسیک تسلط دارد. وجود ملودی ها و جملات کاملاً مجزا پریودیک 2، 4 یا 8 فیرانی در تیم های متفاوت و قابل تشخیص در میان قسمت های مختلف یک مومان یا حتی بین تم ها است. در اواخر دوره کلاسیک تا حدی ساختمان پریودیک و منظم جملات موسیقایی مشکل تر شد.
هایدن و موستارت با حداکثر دقت زیباترین تناسبات و جملات پریودیک هشت میزانی نوشته اند که در عین حال بی قاعده نیز است آنها جملات پریودیک بی قاعده را نیز در ساختمانی به ظاهر منظم می گنجاندند.
در موسیقی اواخر باروک علایم مشخص کننده تمپو به ندرت یافت می شد در اوایل کلاسیک بود که استفاده از چنین علائمی در شروع یا اواسط قطعات به صورت یک قانون درآمد اکثر واژه هایی که امروزه استفاده می شود مثل largo، Adagio تا presto. گرچه در اوایل کلاسیک از تمپوهای معمولی مثل آلگرو Alegro استفاده می شد ولی در اواخر دوره کلاسیک از تمپوهای فوق العاده متضاد در آثارشان استفاده می کردند.
هارمونی و تنالتیه
آهنگسازان دوره کلاسیک در آثارشان به ندرت از گام (F) Am و از گام های بمل دار (Cm) (EbM) پا فراتر گذاشتند. آهنگسازان اوایل کلاسیک در انتخاب تنالیته محدودیت شدیدتری نسبت به کل تاریخ موسیقی داشتند البته علت این امر به خاطر تکنیک اجرای سازها نبود بلکه عمدتاً به دلیل مسأله ساده گرایی در کلاسیک ها مورد نظر و مرسوم بود. زیرا ساده بودن تنالیته و ریتم و تمپو و فرم بخشی از زبان جهانی و توجه درک اکثریت مردم بود.
به کارگیری فراوان تنالیته های در دوره کلاسیک تضاد چشمگیری با دوره باروک دارد این چنین گرایش به سوی استفاده از تنالتیه ماژور را می توان نتیجه اشتیاق آهنگسازان به شاد بودن آثارشان دانست.
در مرحله گذار به اواخر کلاسیک استفاده از تنالیته های مختلف و متنوع بسیار افزایش یافت خصوصاً در دوره پایاین آثار موستارت وصل تنالیته های مختلف به یکدیگر و مدولاسیون های شجاعانه بسیار وجود دارد.
هارمونی اکثر آهنگسازان این دوره بر اساس حرکت تونیک به دومینانت و زیردومینانت (V, IV, I) استوار است. هارمونی آثار دوره آخر موستارت و بتهون راه را برای رمانتیک ها مهیا کرد.
در دوره کلاسیک چگونگی روابط تنالیته مومان های یک اگر اهمیت یافت و نتیجتاً هر یک از مومان ها در تنالیته های مختلف تضعیف شدند وجود تنالیته های متفاوت در میان یک مومان یکی از مشخصات سبک کلاسیک نسبت به باروک است.
در سرتاسر هر یک از مومان های مختلف آثار دوره باروک وحدت تنالیته و ملودی مورد نظر بود به طوری که در هر مومان یک تنالیته حاکمیت داشت و یک تم مشخص نیز که در ابتدای مومان معرفی شد اساس مومان را تشکیل می داد اما دوره کلاسیک وحدت تنالیته ای و تمی دگرگون شد و بیشتر به تم های متفاوت و تنالیته های متفاوت رجوع شد. در آثار دوره اواخر بتهون ارزش ساختمانی تغییر تنالیته بیشتر برای تقویت رنگ آمیزی و قدرت بیان موسیقایی مورد استفاده قرار گرفت که در رمانتیک ها رایج شد.
موتیف، تم، بسط و گسترش تمی
یکی از تحولات موسیقایی که در دوره کلاسیک صورت گرفت تغییر در مفهوم ملودی و توسعه ملودیک است. در دوره باروک آهنگساز تم اصلی را در ابتدای مومان معرفی و بلافاصله به صورت بافته شده و تکرارهای سکانس وار بدون کارانس های مشخص و کامل سرتاسر مومان را در بر می گرفت در نتیجه هر مومان بدون تضادهای مشخص، اغلب بی قاعده و فاقد تقسیم بندی های منظم به صورت مبتدا و خبر بودند. اما آهنگسازان قرن 18 بیشتر به نشان دادن حالت متضاد بین قسمت های مختلف یک مومان و حتی بین خود تم ها پرداختند. ملودی های منقطع با جملات مجزا که اغلب دو یا چهار، شش و 8 میزانی بودند با ساختمان پریودیک و جملات کامل با قسمت های مبتدا و خبر را بوجود آوردند.
موسیقی کلاسیک به وسیله ملودی که از ظریف ترین و شاداب ترین اجزای ترکیبی موسیقی محسوب می شود زنده است هرگز در تاریخ موسیقی پلی فونی ملودی این چنین نقش مهمی نداشته و باید گفت ملودی روح موسیقی کلاسیک است.
در دوره باروک دو صدای طرفین به یک اندازه اهمیت داشت و خط بالس به اندازه خط ملودی اهمیت و استقلال داشت اما در دوره کلاسیک خط باس صرفاً حامی ملودی شد. این پیروی خط باس و هارمونی به عنوان اکمپانیمان از ملودی به وسیله یکی از تدابیر مهم و رایج موسیقی کلاویه ای دوره کلاسیک به نام آلبرتی باس مشخص می شود که این تکنیک توسط آهنگساز ایتالیایی به نام «دمینیکو آلبرتی» بوجود آمد و عبارت است از آلورهای شکسته شده ای که به طور مداوم در زیر ملودی به صورت اکمپانیمان تکرار می شود.
«موتیف» کوچکترین واحد برای قدرت بیان و شخصیت ملودی هاست که چنین موتیفی در کلاسیک ها قادر به بسط و گسترش در مومان بوده و در قالب ساختمان پریودیک چندین موتیف مختلف تشکیل تم می دهند.
قابلیت تغییر یافتن تم ها یکی از مهم ترین خصوصیات دوره کلاسیک است البته باید این تغییرات به صورت باشد که قابل تشخیص باشد و شخصیت ملودی را از بین نبرد.
عامل بافت
موسیقی کلاسیک در تقابل با بافت پلی فونیک موسیقی دوره پایانی باروک، در اساس بافتی هرموفونیک دارد در قطعه های کلاسیک به تدریج یا ناگهان از یک بافت به بافت دیگر گریز زده می شود.
یک قطعه کلاسیک می تواند با بافت هوموفونیک که دارای یک ملودی و همراهی ساده آن است آغاز می شود و سپس به بافت پیچیده تر پلی فونیکی راه ببرد که شاخص آن دو ملودی همزمان یا تکه های ملودیکی است.
نکته: در دوره کلاسیک، باسوکنتینوئو که همان هنر دشوار بداهه نوازی از روی باس شماره گذاری شده بودند به تدریج کنار گذاشته شد زیرا آهنگسازان خواستار این بودند که آثارشان را کامل و دقیق به نگارش درآورند.
عامل دینامیک و پیانو
علاقه آهنگسازان کلاسیک به بیان «سایه و روشن» در آثارشان آن ها را به استفاده گسترده از تغییرات تدریجی دینامیک گرشندو، دی گرشندو سوق داد. این تکنیک های دینامیکی بدعت های بودند که باعث هیجان در شنوگان می کردند. آنه دیگر خود را به دینامیک پله ای (گذر آنی از قوی به ضعیف) که ویژه باروک بود محدود نمی کردند. این تغییرات دینامیکی سبب شد تا «پیانو» جایگزین کلاوسن شود اگرچه پیانو در سال 1700 اختراع شده بود ولی از حدود 1775 به تدریج جایگزین کلاوسن شد.
اکسترو سازها
در دوره کلاسیک ارکستری تازه کامل یافت که شامل چهار گروه بودند. زهی ها، بادی های چوبی، بادی های برنجی و کوبه ای ها.
زهی ها: هر بخش از ارکستر کلاسیک نقش خاصی بر عهده داشت. زهی ها در این میان مهم ترین بخش بودند. با همت کورلی ویولون مقام والای در میان سازه های دیگر زهی یافت و جانشین نو قدیمی «ویول» شد. در این ارکستر ویولونهای اول اغلب به نواختن ملودی و زهی های بم تر به همراهی آن می پرداختند. ویولن به عنوان ساز در اکستر موقعیت خاصی پیدا کرد. ویولن سل که گهگاه پاساژهای سلو داشت بعد از ویولن مهمترین ساز ارکستر شد در حالیکه به «ویولن آلتو» توجه چندانی نشد.
بادی های چوبی: بادی های چوبی رنگ های صوتی متضادی را به این مجموعه می افزودند و اغلب به صورت تکنواز ملودی را می نواختند. حدود سال 1750 بود که فلوت رکوردر که صدای لطیف و دلنشین داشت از بین رفت و فلوت افقی به عنوان ساز در ارکستر کلاسیک اهمیت پیدا کرد. کلارینت به همت «اشتابیتس» آهنگساز مکتب مانهایم آلمان به ارکستر اضافه شد و مقام یکسانی با دیگر سازهای چوبی پیدا کرد. در دوره کلاسیک سازهای بادی غیر از فلوت به صورت زوج به کار می رفتند. ناگوت که ساز مرسوم باروک بود و عملکرد آن صرفاً دوبله خط باس زهی ها بود در دوره کلاسیک استقلال ملودیک یافت و خطی در پارتیتور به خود اختصاص داد.
بادی های برنجی: بادی های برنجی بیشتر به تقویت پاساژهای قوی و ساختن آکورهای هارمونی گماشته می شدند و کمتر به نواختن ملودی اصلی می پرداختند. ساز ترمپون به عنوان حامی و تقویت کننده گروه کرد در کلیسا استفاده می شد و در اکستر به عنوان رنگ آمیزی ارکستری به کار برده می شود. این ساز توسط موستارت و هایدن در اکستر به کار گرفته شد.
کوبه ای ها: سازهای کوبه ای (تیمپانی) برای تاکید بر ریتم و برجسته کردن آن به کار می رفت.
تعداد نوازندگان ارکستر کلاسیک نسبت به قبل بیشتر شد.
به طور قابل ملاحظه ای به رنگ آمیزی ارکستر و آرکستراسیون توجه کنند و اجرای نوانس های مختلف و افه های جدید ارکستری در میان آهنگسازان محبوبیت یافت از جمله ff، pp، Dim و ...
در آثار اواخر هایدن و موستارت به رنگ آمیزی ارکستری با به کارگیری سازهای بادی به صورت سلو و آزاد شدن آنها (تقریبی) از بند صرفاً دوبله کردن سازهای زهی توجه زیادی شد.
اما شیوه رهبری چنان تغییری نکرد و همانند دوره باروک رهبری توسط نوازنده ویولون اول که به وسیله آرگه و حرکات بدن انجام می شد ساز پیانو تکامل یافت و هم مقام ویولن در ارکستر شد.
فرم های کلاسیک
در ابتدای دوره کلاسیک به ندرت فرم و یا مقوله موسیقایی جدید بوجود آمد برخی از فرم های قدیمی از بین رفتند و بعضی از فرم ها با تغییراتی فرمی کلاسیکی شدند.
1- فرم سونات
بسیاری از آثار مهم موسیقی از دوره کلاسیک تا دوره بیستم در قالب فرم سونات (سونات – الگرو) ساخته شده اند. مومان تند آغازگر ستونی ها، سونات ها و کوارتت های زهی کلاسیک اغلب فرم سونات دارند. این فرم در موومانهای کند و تند پایانی نیز به کار رفته است.
فرم سونات در دوره باروک «تریوسونات» نام داشت که مهم ترین فرم موسیقی آن دوره است ولی حدود سالهای 1770 تا 1780 بود که نوع «سونات» برای پیانو و یک ساز و یا سونات پیانو جانشین «تریوسونات» گردید.
یک موومان دارای فرم سونات از سه بخش اصلی تشکیل شده است. الف) بخش ارائه تم ها: که از تم اول در تونالیته تونیک با قسمت پل که شامل مدولاسیون است به تم متضاد دوم تا تم دوم که در تونالیته جدید است و بخش پایانی (اکسپوزیسون exposition).
ب) بسط و گسترش تم ها: مدولاسیون به تونالیته های دیگر که اغلب پر هیجان ترین بخش یک موومان است (دولپان Development).
ج) ارائه مجدد تم ها: مثل بخش اول تم ها ارائه می شوند (ریکاپتیولاسیون Ricapitulation)
اغلب پس از این سه بخش اصلی یک بخش پایانی به نام «کودا» قرار دارد.
د) کودا: بخش کودا با تکرار تم ها و یا بسط و گسترش کوتاه موومان ها را جمع بندی می کند و در دو تونالیته به پایان می رساند.
2- فرم تم و واریاسیون
فرم واریاسیون انواع مختلفی در دوره باروک داشت مثل فرم «کلاسیک واریاسیون Cyclic voriation» که برای پیانو در دوره کلاسیک فرم محبوبی شد یا فرم «واریاسیون استیناتو» که در دوره کلاسیک از بین رفت. اما فرم واریاسیون در دوره کلاسیک چه بصورت قطعه ای جداگانه یا به عنوان موومانی از یک سمفونی، سونات و کوارتت زهی به کار گرفته شده است. این فرم با طرح: تم A – واریاسیون 1 ( َA) – واریاسیون 2 ( ًA) و ...
در حقیقت استادان موسیقی کلاسیک از این فرم برای نشان دادن مهارت و قدرت خود به صورت «امپرویزاسیون» که همان بداهه نوازی است برای ساز پیانو نشان داده اند. در این فرم یک تم مشخص تکرار شده و هر بار دچار دگرگونی می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله موسیقی دوره کلاسیک

جزوه الکترودینامیک کلاسیک رشته فیزیک ارشد

اختصاصی از فایل هلپ جزوه الکترودینامیک کلاسیک رشته فیزیک ارشد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه الکترودینامیک کلاسیک رشته فیزیک ارشد


جزوه الکترودینامیک کلاسیک رشته فیزیک ارشد

جزوه الکترودینامیک کلاسیک رشته فیزیک ارشد

مناسب برای دانشجویان کارشناسی ارشد فیزیک

 

 

  

 

این جزوه در فرمت PDF دارای 53 صفحه می باشد و شامل حل مسائل متعدد و مباحث زیر است:

  • محاسبه ی تابع گرین در دو بعد
  • محاسبه ی تابع گرین برای یک دایره در صفحه
  • توابع متعامد
  • نگاشت همدیس
  • روش جداسازی متغیرها برای حل معادله لاپلاس در دستگاه مختصات دکارتی
  • بسط تابع گرین در دستگاه مختصات کروی
  • قضیه جمع هماهنگ های کروی
  • قضیه جمع لژاندر
  • بسط تابع گرین در دستگاه مختصات استوانه ای
  • توابع بسل معمولی
  • معادلات دیفرانسل بیضوی
  • محاسبه تابع گرین – شرط مرزی دیرکله برای معادلات پواسون و لاپلاس

 


دانلود با لینک مستقیم


جزوه الکترودینامیک کلاسیک رشته فیزیک ارشد