فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد نیما یوشیج 16 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد نیما یوشیج 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

شاعری که از خودش آغاز می شود

نیما یوشیج از تولد

علی اسفندیاری " نیما یوشیج " روز 21 آبان 1274 شمسی در دهکده دور افتاده (( یوش)) مازندران به دنیا آمد . که در خردسالی علی نوری خوانده می شد ، فرزند ابراهیم نوری . نیما نسبت خود را چنین بیان کرده : (( علی بن ابراهیم بن علی بن محمد رضا بن محمد هاشم بن محمد رضا )) . نسبت این خاندان به سلسله بادوسپانیان می رسد و نیما نام خود را از نیماور ، یکی از این بادوسپانیان گرفته است .

او بعدها از سراسر دوران کودکی ، به گفته خودش ، (( جز زد و خوردهای وحشیانه و چیزهای مربوط به زندگی کوچ نشینی و تفریحات ساده در آرامش یکنواخت و کور و بی خبر از همه جا ، چیزی به خاطر نداشت )) .

هنگام تولد نیما 2 سال از سلطنت مظفرالدین شاه می گذشت و هشت سال پس از تولد او این شاه درگذشت . در یازده سالگی اوست که به دنبال نهضت مشروطه دلاوران تبریز و رشت و بختیاری به یاری علماء تهران بر علیه استبداد محمد علی شاه قیام می کنند و قشون مشروطه خواهان وارد تهران میشود .

نیما خواندن و نوشتن را در زادگاه خود نزد آخوند ده آموخت . دوازده سال داشت که با خانواده اش به تهران آمد و پس از گذراندن دوران دبیرستان برای فراگرفتن زبان فرانسه به مدرسه ((سن لوپی)) رفت . در مدرسه خوب کار نمی کرد و تنها نمرات نقاشی و ورزش به دادش می رسید . سال های اول زندگی مدرسه اش به زد و خورد با بچه ها گذشت . اما بعدها مراقبت و تشویق یک معلم خوشرفتار ((نظام وفا)) شاعر بنام ، او را به خط شعر گفتن انداخت . در ابتدا به سبک معمول قدیم و مخصوصا ً به سبک خراسانی شعر می ساخت . اما آشنایی به زبان فرانسه و ادبیات آن زبان راه تازه ای در پیش چشم او گذاشت . ثمره کاوشهای وی در این راه بعد از جدایی از مدرسه و گذراندن دوران دلدادگی ، بدانجا انجامید که ممکن است در منظومه افسانه او دیده شود ، که افسانه را به نظام وفا تقدیم کرده است .

در بیست سالگی موفق به دریافت تصدیقنامه از مدرسه ی عالی سن لوئی می شود که پایان تحصیلات رسمی اوست . نیما در کودکی زندگی مرفهی داشت و آسایش او را فراهم می آوردند . دچار خیالات و در عین حال باهوش بود و قدرت خلاقه داشت .

در اسفند ماه سال 1299 نخستین شعر بلند خود مثنوی ((قصه رنگ پریده خون سرد)) را می سازد و بلافاصله آن را به هزینه خود به چاپ می رساند .

نیما یوشیج در دی ماه سال 1301 شعر مهم ((افسانه)) را می سازد که مشهورترین شعر اوست .

در تاریخ 16 اردیبهشت ماه سال 1305 نیما در 29 سالگی با خانم عالیه ی جهانگیر، فرزند میرزا اسماعیل شیرازی ، ازدواج کرد . این پیوند با وجود فراز و نشیب فراوان تا پایان زندگی هر دو ادامه یافت .

در بهمن ماه سال 1306 حادثه ی سیاسی مهمی در ایران روی می دهد ، کشف کمیته سری و اعدام سرهنگ احمد پولادین . این واقعه تاریخی بیست سال بعد در کتاب ((تاریخ بیست ساله ایران)) آنهم به اختصار آمده است . در شعر بلندی از نیما با نام ((سربازین فولادین)) که آنرا در همان زمان وقوع حادثه ساخته جاودانه شده است ، این شعر تا آن تاریخ بعد از ((افسانه)) مهمترین شعر نیماست و چنین آغاز می شود :

این ماجرا به چشم کس ار زشت ور نیکوست / آنکس که گفت با من اینکه برای اوست/ وین اوست کاو به دل خواهید شنیدن این :

این ماجرای دست ز جان شسته ای کاو / آمد که داد مردم بستاند از عدو / اما چگونه داد و آنکه چه دشمنی ... .

نیما در مهر 1307 شمسی به همراه همسرش وارد شهریار فروش (بابل) شد . همسرش در این زمان عهده دار تدریس در(( مدرسه دوشیزگان سعدی)) بود ولی او شغل به خصوصی نداشت و تنها به کارهای پراکنده ای که بر عهده گرفته بود ، روزگار می گذراند . در این مدت نیما نامه های بسیاری به دوستانش نوشته است . از لابه لای این نامه ها که شمار آنها به نوزده نامه می رسد ، میتوان به گوشه هائی از زندگی ادبی نیما و از آن جمله آثاری که در این مدت خلق کرده است ، دست یافت . آثاری مانند : تاریخ ادبیات ولایتی – کفش حضرت غلمان – آیدین – حکایت از دو شاعر و سفرنامه بار فروش .

قطعه ((ای شب)) که از یک سال پیش ((دست به دست خوانده و رانده شده بود)) در پاییز سال 1351 شمسی در روزنامه هفتگی ((نوبهار)) انتشار یافت . ادبا ((گفتند انحطاطی در ادبیات آبرومند قدیم رخ داده است )) . مدتها در تجدد ادبی بحث کردند . شاعر کارد می بست ، جرات نداشتند صریحا ً به او حمله کنند . کنایه می زدند ، ولی صداها به قدری ضعیف بود که به گوش شاعر نرسید و بدون جواب ماند . در ظرف این مدت آن قطعه با بعضی شعرهای دیگر ، که در اطراف خوانده شده بود ، در ذوق و سلیقه چند نفر نفوذ پیدا کرد . آن اشخاص پسندیدند ، استقبال کردند و تیر به نشانه رسیده بود . نشانه شاعر قلبهای گرم و جوان بود . نگاه او به چشمهایی بود که برق می زدند و تند نگاه می کنند . شعرهای او برای آنان ساخته شده بود )) . در سالهای 1305 دفترچه ای از اشعار نیما که منظومه ((خانواده سرباز)) و سه قطعه کوتاه ((شیر، انگاسی ، بعد از غروب)) در آن بود ، منتشر شد .

نیما به خود و نتیجه کار خود اطمینان داشت . اول پیش خودش فکر کرده بود که هر کس کار تازه ای می کند سر نوشت تازه ای هم دارد . او به کاری که ملت به آن محتاج بود اقدام کرده بود

حقیقت این است که نیما هنوز در این راه از دیگر کسانی که پیش از او معایب شعر سازی به طرز قدما را دریافته و در پی راههای نوینی بودند ، متجددتر نبود . اما آگاهی بیشتر او به لطایف زبان فارسی و آشنایی مستقیم وی با ادبیات فرانسه و عاری بودن بیان او از بعضی لغات و عبارات و جمله بندیهای نامانوس و به خصوص طبع شاعرانه او ، به وی اجازه داد که دعاوی همکاران خود را با دان نمونه هایی بهتر جالبتر عملاً اثبات کند . نیما طرح نظریات هنری را حرف می دانست و بیش از حرف به عمل پرداخته بود .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نیما یوشیج 16 ص

تحقیق در مورد برق و الکتریسیته 58 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد برق و الکتریسیته 58 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

توان الکتریکی که اغلب به عنوان برق یا الکتریسیته شناخته می شود، شامل تولید و ارایه انرژی الکتریکی به میزان کافی برای راه اندازی لوازم خانگی، تجهیزات اداری، دستگاه های صنعتی و فراهم آوردن انرژی کافی برای روشنایی، پخت و پز، گرمای خانگی و صنعتی و فرایندهای صنعتی بکار می رود.

تاریخچه اگرچه که الکتریسته به عنوان نتیجه واکنش شیمیایی ای که در یک پیل الکترولیک از زمانی که الساندرو ولتا در سال1800م این آزمایش را انجام داد، شناخته می شده است، اما تولید آن به این روش گران بوده و هست. در سال 1831م، میشل فارادی ماشینی ابداع کرد که از حرکت چرخشی تولید الکتریسته می کرد، اما حدود پنجاه سال طول کشید تا این فن آوری از نظر اقتصادی مقرون به صرفه شود. در سال 1878م، توماس ادیسون جایگزین عملی تجاری ای را برای روشنایی های گازی و سیستم های حرارتی ایجاد کرد و به فروش رساند که از الکتریسته جریان مستقیمی استفاده می کرد که بطور منطقه ای تولید و توزیع شده بود، استفاده می کرد. در سیستم جریان مستقیم ادیسون، ایستگاه های تولید توان اضافی می بایست نصب می شدند. بدلیل اینکه ادیسون قادر نبود سیستمی را تولید کند که به ژنراتورهای چندگانه اجازه بدهد که به یکدیگر متصل شوند، گسترش سیستم او نیاز داشت که تمامی ایستگاه های تولید جدید مورد نیاز ساخته شوند. نیاز به نیروگاه های اضافی ابتدا توسط قانون اهم بیان شده است: بدلیل اینکه تلفات با مربع جریان یا بار و با خود مقاومت متناسب است، بکار بردن کابل های طولانی در سیستم ادیسون به مفهوم داشتن ولتاژهای خطرناک در برخی نقاط یا کابل های بزرگ و گران قیمت و یا هر دوی اینها بود.

نیکولا تسلا که مدت کوتاهی برای ادیسون کار می کرد و تئوری الکتریسته را بگونه ای درک کرده بود که ادیسون درک نکرده بود، سیستم جایگزینی را ابداع کرد که از جریان متناوب استفاده می کرد. تسلا بیان داشت که دو برابر کردن ولتاژ جریان را نصف می کند و منجر به کاهش تلفات به میزان 4/3 می شود و تنها یک سیستم جریان متناوب اجازه انتقال بین سطوح ولتاژ را در قسمت های مختلف آن سیستم ممکن می سازد. او به توسعه و تکمیل تئوری کلی سیستم اش ادامه داد و جایگزین تئوری و عملی ای را برای تمامی ابزارهای جریان مستقیم آن زمان ابداع کرد و ایده های بدیعش را در سال 1887م در 30 حق انحصاری اختراع به ثبت رساند.

در سال 1888م کار تسلا مورد توجه جرج وستینگهاوس که حق انحصاری اختراع یک ترانسفورماتور را در اختیار داشت و یک کارخانه روشنایی را از سال 1886م در گریت بارینگتون، ماساچوست راه اندازی کرده بود، قرار گرفت. اگرچه که سیستم وستینگهاوس می توانست از روشنایی های ادیسون استفاده کند و دارای گرم کننده نیز بود، اما این سیستم دارای موتور نبود. توسط تسلا و اختراع ثبت شده اش، وستینگهاوس یک سیستم قدرت برای یک معدن طلا در تلورید، کلورادو در سال 1891 ساخت که دارای یک ژنراتور آبی 100 اسب بخار(75 کیلو وات) بود که یک موتور 100 اسب بخار (75 کیلو وات) را در آنسوی خط انتقالی به فاصله 5/2 مایل (4 کیلومتر) تغذیه می کرد. سپس در یک قرارداد با جنرال الکتریک که ادیسون مجبور به فروش آن شده بود، شرکت وستینگهاوس اقدام به ساخت یک نیرگاه در نیاگارا فالس کرد که دارای سه ژنراتور تسلای 5000 اسب بخار بود که الکتریسته را به یک کوره ذوب آلومینیوم در نیاگارا ، نیویورک و به شهر بوفالو، نیویورک به فاصله 22 مایل (35 کیلومتر) انتقال می داد. نیروگاه نیاگارا در 20 آوریل 1895م شروع به کار کرد.

انرژی الکتریکی در حال حاضر

امروزه سیستم انرژی الکتریکی جریان متناوب تسلا کماکان مهمترین ابزار ارایه انرژی الکتریکی به مصرف کنندگان در سراسر جهان است. با وجود جریان مستقیم ولتاژ بالا (HVDC) برای ارسال مقادیر عظیم الکتریسته در طول فواصل بلند بکار می رود، اما قسمت اعظم تولید الکتریسته، انتقال توان الکتریکی، توزیع الکتریسته و داد و ستد الکتریسته با استفاده از جریان متناوب محقق می شود.

در بسیاری از کشورها شرکت های توان الکتریکی کلیه زیرساخت ها را از نیروگاه ها تا زیرساخت های انتقال و توزیع در اختیار دارند. به همین علت، توان الکتریکی به عنوان یک حق انحصاری طبیعی در نظر گرفته می شود. صنعت عموماْ به شدت با کنترل قیمت ها کنترل می شود و معمولا مالکیت و عملکرد آن در دست دولت است. در برخی کشورها بازارهای الکتریسته وسیع با تولید کننده ها و فروشندگان الکتریسته، الکتریسته را مانند پول نقد و سهام معامله می کنند.

انتقال توان الکتریکی دومین فرایند ارائه الکتریسیته به مصرف کننده هاست. الکتریسیته توسط نیروگاه های برق تولید می شود و سپس توسط فروشنده ها به مصرف کنندگان نهایی به عنوان یک کالا فروخته می شود. انتقال توان الکتریکی و شبکه توزیع الکتریسیته اجازه ارائه الکتریسیته تولید شده را به مصرف کننده ها می دهد. فرایند صنعتی شدن سریع قرن 20 ام خطوط و شبکه های انتقال را تبدیل به بخش مهمی از زیر ساخت های اقتصادی در کشورهای صنعتی، کرد. شبکه های برق امکانات تولید زیادی را ممکن می سازند، نظیر سدهای هیدرو الکتریک، نیروگاه های سوخت فسیلی، نیروگاه های هسته ای و ... که توسط سازمان های بهره برداری خصوصی و عمومی، برای تولید مقادیر بزرگی از انرژی و ارائه آن به شبکه های توزیع برای تحویل به مصرف کننده های خریدار، گردانده می شوند. معمولاً الکتریسیته را در طول فواصل بلند از طریق ترکیبی از خطوط انتقال توان هوایی (مانند آنچه در شکل مشاهده می شود) یا کابل های زیر زمینی ارسال می کنند. اولین ژنراتور هیدروالکتریک بزرگ در آبشار نیاگارای ایالات متحده (که تحت دیدگاه فنی نیکلا تسلا ساخته و نصب شده بود) نصب شد و از طریق خطوط انتقال، الکتریسیته را برای بوفالو، نیویورک فراهم ساخت.

ورودی شبکه

یک شبکه انتقال از: نیروگاه های برق، پست های برق و مدارات انتقال ساخته شده است. معمولاً برق از طریق یک جریان متناوب سه فاز انتقال می یابد. در نیروگاه ها، برق را در سطح ولتاژی نسبتاً پایین در حدود 10 تا 15 کیلو ولت تولید می کنند، سپس توسط ترانسفورماتور نیروگاه، آن را به یک ولتاژ بالا (220 تا 440 کیلو ولت) جریان متناوب می رسانند تا آن را به یک پست برق که نقطه خروجی شبکه است و در فواصل دور قرار دارد، انتقال دهند.

تلفات

به منظور کاهش درصد تلفات توان لازم است که الکتریسیته را در ولتاژهای بالا انتقال دهیم. هرچه که ولتاژ بالاتر باشد جریان کمتر خواهد بود که این امر اندازه ی کابل مورد نیاز و میزان انرژی تلف شده را کاهش می دهد. انتقال در طول خطوط بلند معمولاً در ولتاژهای 100 کیلو ولت و بالاتر صورت می گیرد. تلفات انتقال و توزیع در ایالات متحده در سال 2003م 2/7 و در انگلستان در سال 1998م 4/7 درصد تخمین زده شده است.

وقتی لازم است که توان را در طول خطوط بسیار بلند انتقال دهیم، استفاده از جریان مستقیم برای انتقال، به جای جریان متناوب موثرتر ( و بنابراین اقتصادی تر) است. به دلیل اینکه این امر نیازمند هزینه کردن پول بسیار زیادی بر روی مبدل های توان AC/DC است، از این روش تنها در هنگام


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد برق و الکتریسیته 58 ص

تحقیق در مورد شیطان اولین کسى که بیعت مى کند 8 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد شیطان اولین کسى که بیعت مى کند 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

شیطان اولین کسى که بیعت مى کند .:

 سلمان مى گوید: وقتى پیغمبر اسلام رحلت فرمود، على در خانه مشغول غسل دادن آن حضرت بود. من گاهى به او کمک مى کردم ، گاهى به مسجد مى آمدم و از مردم خبر مى گرفتم . وقتى از مسجد به خانه برگشتم ، على پرسید: اى سلمان ! چه خبر دارى ؟ عرض کردم : خبر تازه این که ابوبکر بر منبر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نشسته ، مردم نه با یک دست بلکه با دو دست با او بیعت مى کنند.حضرت على علیه السلام فرمود: اى سلمان ! آیا متوجه شدى چه کسى اول با او بیعت کرد؟ آیا اولین کسى که بالاى منبر رفت و با او بیعت نمود چه کسى بود؟سلمان گفت : او را نشناختم ، ولى پیرمرد سال خورده را دیدم که بر عصایى تکیه زده ، میان دو چشمش جاى سجده دیده مى شد، پیشانى او در اثر سجده پینه بسته و این طور مى نمود که باید وى زاهدى باشد. از لابلاى مردم به سوى منبر رفت در حالى که مانند باران اشک مى ریخت .گفت : خدا را شکر که قبل از مردنم تو را این جا مى بینم . اى ابوبکر! دستت را براى بیعت به سویم دراز کن ! ابوبکر دستش را جلو برد او هم بیعت کرد و گفت : امروز، روزى است مانند روز آدم ! از منبر پایین آمد و از مسجد خارج شد.امیرالمؤمنین علیه السلام پرسید: اى سلمان ! آیا او را شناختى ؟ عرض کرد: نه یا على ، ولى از گفتارش ناراحت شدم . مانند این که مرگ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را مسخره گرفته بود.حضرت على علیه السلام فرمود: او شیطان بود. پیامبر به من خبر داد، ابلیس و یارانش روز غدیر خم شاهد منصوب شدن من به امر خدا بودند. و نیز گواه بودند که خدا و پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم من را صاحب اختیار آنان نمود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم هم به آنان دستور داد حاضران به غایبان اطلاع دهند.روز غدیر خم ، شیاطین و بزرگان آنان به خود شیاطین ، روى آوردند و گفتند: این امت مورد لطف و رحمت خداوند قرار گرفته و از این پس از گناه دور خواهند بود. ما دیگر بر این امت راه پیدا نخواهیم کرد. آن گاه پناه گاه و امام بعد از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را شناختند و شیطان هم گرفته و محزون شده بود.امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: اى سلمان ! پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم به من خبر داد که : مردم در سقیفه بنى ساعده با ابوبکر بیعت خواهند کرد. بعد از آن بر سر حق ما اختلاف پیدا مى کنند، با دلیل ما استدلال مى نمایند، بعد به مسجد مى آیند. اول کسى که با او بیعت مى کند، شیطان است ! که به صورت پیرمرد نجدى خواهد بود و این حرف را خواهد گفت .بعد حضرت فرمود: اى سلمان ! بعد از بیرون رفتن ، از روى خوشحالى فریاد زد، و تمام شیاطین را دور خود جمع کرد، آنها در مقابلش سجده کردند و گفتند: اى رئیس ! و بزرگ ما، تو همان کسى هستى که آدم را از بهشت بیرون کردى . شیطان هم مى گوید: کدام امت بعد از پیامبرش گمراه نشد؟ خیال کرده اید من دیگر راهى برآنان ندارم ! نقشه و حیله مرا چگونه دیدید؟از حیله من بود که ملت با دستور خدا و رسولش ، راجع به اطاعت از على مخالفت کردند، وزیر بارش نرفتند!؟ اى سلمان ! این همان گفته خداوند است که در قرآن مى


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شیطان اولین کسى که بیعت مى کند 8 ص