نقش روابط عمومی در گسترش افکار عمومی
30 صفحه
خاصگراییهای فرهنگی، قشری، قومی، جنسی در اغلب جوامع توسعه نیافته یا در حال توسعه از جمله جامعه ما به مثابه یک مانع اساسی در توسعه «روابط عمومی» خود نمایی میکند. گویا اصراری است که نگرش عموم مردم نسبت به مسایل یک سازمان یا وزارتخانه یا شرکت، متاثر از نگرشهای سنتی یا نگرشهای تعیین شده، توسط یک قشر یا گروه، بدون هیچ تغییری ادامه پیدا کند. غافل از این که اگر نگرشی در تعارض با سایر نگرشها قرار نگیرد، در بستر افکار عمومی جای نمیگیرد و اگر در بستر افکار عمومی قرار نگیرد در تعامل با جامعه واقع نخواهد شد. به عبارتی شفافتر برای رسیدن به تفاهم در یک نگرش، باید در جامعه ایجاد ذهنیت کرد و این ذهنیت را در تعارض و تطابق با ذهنیتهای متمایز هم موضوع هدایت کرد تا به عینیت تبدیل شود و چون در این حرکت خود موضوع، مسیرتعالی و توسعه را میپیماید، دایم در معرض نو شدن و در چالشهای علمی و منطقی زنده و پویا باقی میماند.
افکار عمومی محصول جدلها و گفت و شنودهای درون جامعه است. افکار عمومی نیرویی نهان و آشکار است که محصول تعامل اجتماعی است. در هر شرایط اجتماعی چه بخواهیم و چه نخواهیم، پدیدههایی که با زندگی مردم و چگونگی بودن و شدن آنها ارتباط دارند، در افکار عمومی حضور دارند. در جوامع بسته و دچار انسداد، جریان افکار عمومی پنهان است. اما در جوامع توسعه یافته، آشکار است افکار عمومی با مفاهیمی مانند وفاق عمومی، آداب و رسوم، احساسات و عواطف متفاوت است. افکار عمومی قابل تغییر است. جای چون و چرا دارد و به همین علت قابل هدایت است. قابل ترمیم است و قابل تشدید است. میتوان آن را به وجود آورد یا از ایجاد آن پیشگیری کرد. روابط عمومی موفق با توجه به افکار عمومی برنامههای خود را تنظیم میکند. مهندسی افکار عمومی سازمانها، نهادها و وزارتخانهها با حضور روابط عمومی و توسط روابط عمومی صورت میگیرد.
روابط عمومی است که با «نظرسنجی» یا «افکارسنجی» جریان افکار عمومی را میشناسد و برای ترمیم، تغییر، تشدید یا همراهی با آن برنامهریزی میکند. روابط عمومی است که میداند نباید با افکار عمومی مقابله کند بلکه باید با آن همراه شود یا در آن تغییر به وجود آورد.
نقش روابط عمومی در گسترش افکار عمومی