چکیده : دراین تحقیق ارتباط بین ریسک عملیاتی ومحافظه کاری حسابداری ، مورد بررسی قرار گرفته است. محافظه کاری بر اساس دیدگاه عدم تقارن زمانی شناسایی سودها در مقابل زیانها یا محافظه کاری مشروط تعریف شده است .ریسک عملیاتی نیز به عنوان نوسانات ارزش خالص دارایی های شرکتها ،که در اثر اخبار خوب وبد در بازار سهام ایجاد می شود تعریف می شود . این تحقیق بر اساس تئوری علامت دهی در مورد محافظه کاری که در سال 2010توسط وانگ مطرح شده ،انجام شده است .بر اساس این تئوری ،در مورد ریسک عملیاتی شرکتها ، بین شرکتها واستفاده کنندگان گزارشهای مالی ،عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد. شرکتها سطح ریسک عملیاتی خود را می دانند ولی بازار واعتبار دهندگان نه.طبق ادعای این تئوری ، محافظه کاری به عنوان یک ابزار علامت دهی ، می تواند سطح ریسک عملیاتی شرکتها را به بازار نشان دهد که در نتیجه آن ، عدم تقارن اطلاعاتی در این مورد از بین می رود یا حداقل کاهش می یابد وازمشکل انتخاب نامطلوب و نادرست شرکتها توسط اعتبار دهندگان ،کاسته می شود . طبق این تئوری یک تعادل تفکیک کننده وجود دارد که طبق آن شرکتهای پرریسک سطح محافظه کاری پایین تروشرکتهای کم ریسک ،سطح محافظه کاری بالاتری را در گزارشهای مالی خود اعمال می کنند.در نتیجه یک ارتباط منفی بین ریسک عملیاتی شرکتها وسطح محافظه کاری آنها وجود دارد.مدل سنجش محافظه کاری در این تحقیق مدل بال وشیوا کومار است .نمونه تحقیق شامل 115 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 تا1391است که با روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند.یافته های تحقیق وجود محافظه کاری در شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران را تایید نکرد وهمچنین ارتباط معنا داری بین ریسک عملیاتی و محافظه کاری حسابداری مشاهده نشد.
پایان نامه : تاثیر ریسک عملیاتی بر محافظه کاری حسابداری - 1392