فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تعریف موتور

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله تعریف موتور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موتور دستگاهی است که انرژی شیمیایی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند و باعث حرکت اتومبیل می شود.
انرژی: قابلیت انجام کار را انرژی گویند.
ماشینها انرژی را به صورت شیمیایی – الکتریکی- مکانیکی- هسته ای و .... کسب می کنند.عمل ماشین تبدیل انرژی دریافتی به صورت دیگر از انرژی است. با انتقال انرژی دریافتی می باشد یک ماشین انرژی را مصرف نمی کند بلکه آن را منتقل می سازد و یا بصورتی دیگر آن را تبدیل می کند.
واحد کار و انرژی یکی است و برابر ژول(j ) است و چون کار انجام شده مقیاسی ا ز انرژی تبدیل شده و یا منتقل شده است.
نیرو: عاملی است که یا توجه به اثرهایی که روی یک جسم می گذارد، آن را می شناسیم نیرو می تواند سبب حرکت، سکون، چرخش، له شدن و کشیدن و .... یک جسم شود و نیروهای مختلف را براساس اثراتشان نامگذاری می کنند و احد نیرو در سیستم SI ، نیوتن متر(N.M ) می باشد.
تعریف توان: توان، کار انجام شده در واحد زمان است. توان یک ماشین مقیاسی است برای مقداری کاری که ماشین در یک زمان معین انجام می دهد.
=P توان کار
=W کار = توان
=T زمان زمان
واحدهای بزرگتر توان اسب بخار است که برابر 75 کیلوگرم بر ثانیه
=PS اسب بخار
تعریف وزن: برآیند نیروهائی که از طرف زمین برجسم وارد می شود، وزن جسم گویند.
تعریف وزن مخصوص: جرم واحد حجم یک ماده را چگالی یا وزن مخصوص گویند و واحد آن کیلوگرم بر مترمکعب می باشد و با واحد کوچکتر آن گرم بر سانتی متر مکعب
وزن مخصوص p=
جرم جسمM=
حجم جسمV=
دما: کمیتی مقایسه ای است که گرمی و سردی یک جسم را نشان می دهد. دما یکی از کمیت های اصلی سیستم SI است. واحد اندازه گیری آن کلوین(K ) می باشد. واحدهای دیگر آن سانتیگراد سلیبوس و فارنهایت می باشد، که برای تبدیل این دو واحد به یکدیگر از رابطه روبرو استفاده می شود.
خلاء چیست؟
فقدان هوا یا ماده دیگر را خلاء می نامند.
حرکت دورانی:
حرکت یک نقطه یا یک جسم را در یک مسیر دایره ای شکل حرکت دروانی می نامند.
حرکت جسمی که حرکت دورانی داشته باشد برحسب زاویه ای که گردش کرده است معین می شود زاویه بر حسب درجه اندازه گیری می شود. یک دور کامل میل لنگ( محیط دایره) 360 درجه می باشد.
اینرسی:
یکی از خواص ماده می باشد. اینرسی موجب می شود که هر ماده در مقابل تغییر سرعت یا تغییر جهت درجه حرکت مقاومت می کند. یک جسم ساکن تمایل دارد همیشه ساکن و جسم متحرک تمایل دارد همیشه با سرعت ثابت در یک جهت حرکت کند. موقعی که اتومبیل ساکن را بخواهیم حرکت دهیم یا به آن نیرویی وارد کنیم تا بر اینرسی آن غلبه کند. یا اگر بخواهیم از سرعت آن بکاهیم باید ترمز کنیم ترمز باید به اینرسی آن غلبه کند تا اتومبیل توقف نماید.
گشتاور:
یک نیروی پیچشی می باشد برای فرمان دادن اتومبیل در سر پیچ ها باید به فلکه فرمان اتومبیل گشتاور وارد شود. برای بازکردن یک پیچ به آن گشتاور وارد می کنیم. واحد گشتاور برحسب m.kg متر برکیلوگرم یا Ib.ft پوند فوت می باشد.
اصطکاک:
مقاومت در مقابل حرکت لغزشی بین دو جسم است که با هم تماس داشته باشند.
اصطکاک به سه دسته تقسیم می شود:
1- اصطکاک خشک( چوب روی زمین).
2- اصطکاک تر( دو جسم که بین آنها روغن وجود دارد).
3- اصطکاک غلظتی( حرکت گوه ای شکل روغن بین یاتاقانها و میل لنگ).
سیلندر:
استوانه ای که پیستون داخل آن حرکت رفت و برگشتی را دارد سیلندر نامیده می شو.( شکل 2)
نقطه مرگ بالا:
بالاترین نقطه ای که پیستون در حرکت داخل سیلندر از آن حد بالاتر نمی رود نقطه مرگ بالا نامیده می شود و با حروف T.D.C نشان می دهند.(Top-Died-Center ).
نقطه مرگ پائین:
پایین ترین نقطه ای که پیستون در حرکت داخل سلندر از آن حد پائین تر نمی رود نقطه مرگ پائین می نامند و با حروف B.D.C نشان می دهند.(Butem-Died-Center ).
کورس پیستون:
فاصله ای که پیستون در داخل سیلندر مابین نقطه مرگ بالا و پائین حرکت می کند کورس پیستون نامیده می شود( شکل 3)
حجم اولیه:
حجم طی شده توسط پیستون از نقطه مرگ پائین تا نقطه مرگ بالا را حجم اولیه می گویند.
محفظه احتراق:
حجم باقیمانده بین سرپیستون در نقطه مرگ بالا و سر سیلندر می باشد.
حجم کل سیلندر:
حجم اولیه و حجم اطاق احتراق را مجموعاً حجم کل سیلندر می گویند.

فشار کمپرس:
فشار کمپرس در اثر بالارفتن پیستون در زمان تراکم و کوچک شدن فضای بالای سیلندر بوجود می آید این کوچک شدن حجم باعث بالارفتن فشار و گرمای داخلی محفظه احتراق می گردد.

 

نسبت تراکم:
نسبت حجم کل سیلندر به حجم اطاق احتراق را نسبت تراکم گویند. یا نسبت گاز داخل محفظه احتراق را قبل و بعد از تراکم نسبت تراکم می نامند. در موتورهای بنزینی از 6 به 1 الی 12 به یک و در موتورهای دیزلی از 14 به یک الی 22 به یک می باشد.( شکل 4)

 

حجم اطاق احتراق+ حجم سیلندر
= نسبت تراکم
حجم اطاق احتراق
زمان( مرحله یا ضربه):
حرکت پیستون از نقطه مرگ به پایین یا بالعکس را یک زمان( یک مرحله) یک ضربه می نامند.
سیکل:
شروع یکی از زمانهای موتور تا شروع مجدد همان عمل را یک سیکل گویند.
موتورهای احتراقی به دو دسته تقسیم می شوند:
1- موتورهای احتراق خارجی( برونسوز)
2- موتورهای احتراق داخلی( درونسوز)

 

1- موتورهای احتراق خارجی( برونسوز):
در این موتور که در گذشته از آن استفاده می شد. سوخت در خارج از موتور مصرف شده و انرژی حاصل از آن آب موجود در دیگ مخصوص را به بخار تبدیل کرده و از نیروی بخار برای به گردش درآوردن موتور استفاده می شد.( شکل 5)
2- موتورهای احتراق داخلی( درونسوز):
در این نوع موتور که امروزه استفاده می شود سوخت داخل محفظه احتراق سیلندر سوخته و ایجاد قدرت می نماید.
برای ایجاد قدرت در موتورهای احتراق داخلی یا پستی چهار عمل
( مرحله یا زمان) در موتور انجام گیرد که عبارتند از: 1- مکش 2- تراکم 3- احتراق 4- تخلیه
موتورهای درون سوز به دو دسته تقسیم می شوند:
الف: موتورهای چهارزمانه بنزینی – دیزلی
ب: موتورهای دوزمانه بنزینی – دیزلی
تقسیم بندی موتورها از لحاظ سوخت: بنزینی- گازوئیلی- نفتی- الکلی- گازی و برقی و....
تقسیم بندی موتورها از لحاظ سیستم خنک کننده:
1- موتورهائی که بوسیله هوا خنک می شوند.
2- موتورهائی که بوسیله آب خنک می شوند.
تقسیم بندی موتور از لحاظ قرار گرفتن سیلندرها:
) الف- ردیفی)( ب- خورجینی یا V شکل)(د- موتورهای خوابیده – افقی)( ج- ستاره ای یا رادیال)( چ- متقابل)( ح- موتورهای W شکل)( خ- موتور و انگل)
تقسیم بندی موتور از لحاظ طرز قرار گرفتن سوپاپها:
1- ردیفی( معلق) 2- جنبی نوع L 3- نوع F 4 نوع T

 

 

 

طرز انجام چهار عمل در موتورهای چهارزمانه بنزینی:
1- مرحله مکش:
زمانیکه پیستون از نقطه مرگ بالا بسمت نقطه مرگ پائین حرکت می کند. در این حالت دریچه ورودی هوا باز و دریچه خروجی( دود) بسته می شود. بر اثر مکشی که در سیلندر ایجاد می گردد. مخلوط هوا و سوخمخت از راه سوپاپ هوا وارد سیلندر می شود. در این مرحله میل لنگ نیم دور یا 180 درجه گردش کرده است.( شکل 7)
2- مرحله تراکم:
زمانیکه پیستون از نقطه مرگ پایین بطرف نقطه مرگ بالا حرکت می کند و با بالارفتن پیستون هر دو سوپاپ دود وهوا بسته است این حرکت باعث متراکم و فشرده شده( حدود 120 تال 150 پوند بر اینچ مربع یا 8-10 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) مخلوط سوخت و هوا شده که این عمل باعث بالارفتن درجه حرارت و فشار داخل سیلندر می گردد باید توجه داشت در این حالت وزن مخلوط هیچگونه تغییری نمی کند. میزان فشار تراکم و درجه حرارت بستگی به نسبت تراکم موتور دارد. در این مرحله نیز میل لنگ نیم دور یا 180 درجه گردش می کند.(

 


3- مرحله احتراق( قدرت)
در انتهای زمان تراکم یعنی چند درجه از دوران میل لنگ مانده که پیستون به نقطه مرگ بالا برسد شمع جرقه زده و باعث احتراق هوا و بنزین می گردد. احتراق مخلوط بسیار سریع انجام شده انرژی حرارتی سوخت آزاد و موجب بازشدن مولکولها گردیده و این انبساط باعث فشار زیاد( حدود 600 پوند بر اینچ مربع) در اطاق احتراق شده و پیستون را بطرف پائین می راند.
این فشار در حین پایین آمدن پیستون بشدت افت پیدا کرده، این مرحله احتراق یا قدرت عمل مفید سیکل می باشد که تولید انرژی و حرکت میل لنگ را بوجود می آورد حرکت رفت و برگشتی پیستون با کمک شاتون به میل لنگ منتقل شده و تبدیل به حرکت دورانی می گردد لازم به توضیح است که هر دو سوپاپ در این مرحله بسته است. میل لنگ هم برای این مرحله نیم دور یا 180 در جه گردش می نماید.(
4- مرحله تخلیه:
زمانی که پیستون از نقطه مرگ پایین به سمت نقطه مرگ بالا حرکت کرده و این زمان سوپاپ دود باز وسوپاپ هوا بسته می باشد. فشار تراکم باعث خروج دود و مواد باقی مانده حاصل از احتراق از طریق ماینفولد دود می گردد. توضیح اینکه در این مرحله هم میل لنگ نیم دور یا 180 درجه گردش می کند. توجه جمعاً در موتورهای چهارزمانه برای انجام چهار مرحله میل لنگ به دو دور یا 720 درجه گردش نیاز دارد.( شکل 10)
(طرز انجام چهار عمل در موتورهای چهارزمانه دیزل)
1- مرحله مکش یا تنفس:
پیستون از نقطه مرگ بالا به سمت نقطه مرگ پایین حرکت می نماید. در این مرحله سوپاپ هوا باز و سوپاپ دود بسته است و فقط هوای خالص در اثر مکش پیستون وارد سیلندر می شود.( شکل 11)
2- مرحله تراکم:
پیستون از نقطه مرگ پایین به سمت نقطه مرگ بالا حرکت می نماید. در این مرحله هر دو سوپاپ هوا و دود بسته می باشد و فشار تراکم در این مرحله به 30 تا 60 آتمسفر رسیده و درجه حرارت داخل سیلندر به 600 تا900در جه سانتی گراد افزایش می یابد. کمی قبل از نقطه مرگ بالا سوخت مایع( گازوئیل) تحت فشار زیاد بوسیله پمپ انژکتور به داخل سیلندر تزریق می شود گازوئیل ضمن برخورد با هوای گرم و فشرده سیلندر مشتعل می شود.
زمان پایان تزریق سوخت تا شروع احتراق را زمان تأخیر احتراق گویند و این زمان لااقل یکهزارم تا چهارهزارم ثانیه است تزریق سوخت توسط پمپ مخصوص( انژکتور) انجام می گیرد وظیفه این پمپ هدایت مقدار معینی سوخت و ارسال آن در زمان معین به انژکتور است. انژکتور وظیفه پودرکردن وتزریق سوخت به سیلندر را به عهده دارد نسبت تراکم در موتور دیزل 16 به 1 تا 22 به 1 می باشد.( شکل 12)
3-مرحله احتراق( قدرت):
پیستون در اثر انبساط گاز سوخته شده بطرف پائین حرکت کرده و کار با ایجاد می کند در این زمان هر دو سوپاپ هوا و دود بسته است فشار احتراق در این زمان 60 تا 80 آتمسفر است که با اتخاذ تدابیر در تزریق سوخت می توان فشار را تا پایان احتراق تقریباً ثابت نگه داشت.( شکل 13)
4- مرحله تخلیه:
پیستون از نقطه مرگ پایین به سمت نقطه مرگ بالا حرکت می کند. سوپاپ دود باز و هوا بسته، دود ایجادشده در سیلندر در اثر فشار پیستون به خارج هدایت می شود.
توضیح:
در موتور چهارزمانه دیزل مثل( موتور بنزینی) هر مرحله 180 درجه گردش میل لنگ می باشد که با دو دور گردش یا 720 درجه یک سیکل کامل انجام می شود.( شکل14)

 

فرق بین موتورهای چهارزمانه دیزلی و بنزینی
موتور دیزل:
1- فشار تراکم حدود 30 تا 60 آتمسفر است این فشار بعلت مقاومت محدود و مصالح موتور محدود است.
2- نسبت تراکم 16 به 1 الی 22 به 1 است.
3- اشتعال سوخت بطور خودسوزی و بوسیله تراکم زیاد انجام می شود.
4- حداکثر فشار احتراق 80 تا 60 آتمسفر است.
شکل (14)
موتور بنزینی
1- فشار تراکم 8 تا 12 آتمسفر است. این فشار بعلت خودسوزی موتور محدود است.
2- نسبت تراکم 6 به 1 الی 12 به 1 است.
3- اشتعال سوخت بوسیله جرقه های خارجی انجام می شود.
4- حداکثر فشار احتراق 40 تا 20 آتمسفر است.

 

 

 

فرق از نظر ساختمان
موتورهای دیزل:
1- سنگین و محکم
2- دارای پمپ انژکتور و سوپاپ فشار
3- سوخت ارزان قیمت و مقاوم در مقابل تبخیر و غیر خطرناک
موتورهای بنزینی:
1- سبک
2- دارای کاربراتور- کوئل- دلکو- شمع
3- سوخت گران قیمت- رقیق وخطرناک از نظر آتش سوزی
ب: موتورهای احتراق داخلی دوزمانه:
این موتورها اکثراً در موتور سیکلتها – قایق های موتوری و غیره.... بکار می رود. در این موتورها برای هر دو گردش میل لنگ یک احتراق صورت می گیرد. یعنی با گردش 360 درجه میل لنگ چهار عمل در این موتور صورت می گیرد دراین موتورها سوپاپ به آن شکل موتورهای چهارزمانه وجود ندارد.
بلکه داخل سیلندر مجراهائی وجود دارد که بوسیله خود پیستون یا سوپاپ های یک طرفه باز و بسته می شوند. داخل کارتر این موتورها فاقد روغن می باشد. کارتر این موتور کاملاً آبندی بوده و به محفظه میل لنگ معروف است. که پیش تراکم در آنجا صورت می گیرد روغن به نسبت 25 به 1 با بنزین مخلوط می شود و عمل روغن کاری را انجام می دهد و بخاطر همین در این موتورها از بلبرینگ بجای یاتاقان برای میل لنگ استفاده می کند. این موتورها فاقد رینگ روغنی می باشد در ضمن رینگ های کمپرسی هم در محل خود گردش نمی کند و به همین منظور به خاطر جلوگیری از گردش رینگ در محل قرار گرفتن آن خار وجود دارد و از رینگ نوع خاری استفاده می شود و مراحل کار بدین صورت است:
1- احتراق و تخلیه پیش تراکم: زمانی که پیستون از نقطه مرگ بالا بسمت نقطه مرگ پائین می آید نیم دور اول( 180 درجه گردش میل لنگ)
2-تراکم – تنفس: زمانی که پیستون بالا می رود. نیم دور دوم( 180
در جه دوم) جمعاً 360 درجه گردش میل لنگ
طرز کار موتورهای دوزمانه بنزینی:
1- فرض براینکه پیستون کاملاً در نقطه مرگ بالا قرار گرفته دراین لحظه شمع جرقه می زند و پیستون با سرعت به سمت پائین حرکت می کند. پس از اینکه پیستون نصف مسیر را طی کرد از برابر مجرای خروجی که به اگزوز متصل می باشد عبور می کند و دریچه خروج دود بازشده و دود تخلیه می شود.در همین لحظه مجرای انتقال به خاطر اینکه پیستون از مقابل سوراخ آن می گذرد بازشده و در اثر فشاری که پیستون حین پائین رفتن به مخلوط متراکم شده داخل محفظه وارد می کند.
از آن مسیر مخلوط به بالای پیستون راه پیدا می کند. سطح بالای پیستون طوری طراحی شده که این مخلوط به بالای سیلندر می رود و از بالا باعث جاروکردن داخل سیلندر از دود حاصل احتراق می شود و تقریباً کلیه دودها از راه مجرای خروجی تخلیه می شود تا این مرحله پیستون از مرگ بالا به مرگ پائین رسیده است پس با نیم دور گردش میل لنگ یعنی 180 د رجه سه عمل( احتراق، تخلیه، پیش تراکم) انجام شده است.
2- وقتی که پیستون از نقطه مرگ پائین به سمت نقطه مرگ بالا حرکت می کند ابتدا مجرای ورودی که به کاربراتور متصل می باشد و در انتهای سیلندر قرار دارد با گذشتن پیستون از برابر آن مجزا بازشده که در اثر بالارفتن پیستون خلائی در محفظه میل لنگ صورت می گیرد که باعث مکش مخلوط به داخل محفظه می شود. در ضمن در همین موقع که پیستون به سمت بالا حرکت می کند مخلوطی که قبلاً در محفظه میل لنگ متراکم شده و به بالای پیستون راه یافته بود را کاملاً متراکم می کند که چند درجه مانده به نقطه مرگ بالا شمع جرقه می زند و عمل احتراق صورت می گیرد.
3- پس در مرحله دوم که پیستون از پائین به سمت بالا می رود و نیم دور دوم گردش میل لنگ هم می باشد. عمل تنفس و تراکم صورت می گیرد.
فرق بین موتورهای چهارزمانه و دوزمانه
چهارزمانه:
1- موتور چهارزمانه دردو دور گردش میل لنگ یا 720 درجه یکبار عمل احتراق صورت می گیرد.
2- سیستم روغنکاری جداگانه دارد.
3- دارای رینگ روغنی می باشد و رینگ چرخش دارد.
4- یک کارتو برای تمام سیلندرها دارد.
5- دارای سوپاپ می باشد.
6- از یاتاقان برای میل لنگ استفاده می شود.
7- موتور چهارزمانه کمتر گرم می کند.
8- موتور پیچیده و سنگین داشته و وسایل و تجهیزات زیاد دارد و تعمیرات آن مشکل و دارای هزینه زیادی می باشد.
دوزمانه:
1- موتورهای دوزمانه در هر یک دور گردش میل لنگ یکبار عمل احتراق صورت می گیرد.
2- سیستم روغنکاری ندارد و روغن با سوخت مخلوط می شود.
3- فاقد رینگ روغنی و رینگهای ثابت می باشد.
4- برای هر سیلندر یک کارتر جداگانه دارد.
5- فاقد سوپاپ می باشد.
6- فاقد یاتاقان بوده و از بلبرینگ استفاده می شود.
7- بعلت دوبرابر بودن تعداد احتراق گرم می کند.
8- دارای موتور ساده- سبک- و اقتصادی تر نسبت به موتور چهارزمانه است و تجهیزات آن آسانتر می باشد.
عیب یابی موتور
1- کنترل و بازرسی لقی طولی میل سوپاپ:
فاصله بین محور یاتاقان جلو و پلاک( واشر گلوئی را زمانی که میل سوپاپ روی پایه مخصوص قرار داده ایم) با فیلر اندازه می گیریم که این فاصله از(03/0 تا 08/0) میلیمتر می باشد.( شکل 163)
2- کنترل خمش میل سوپاپ:
دومحور یاتاقانی کناره را روی دو پایه جناغی که روی صفحه صافی قرار دارد می گذاریم سپس ساعت را روی یکی از یاتاقانهای میل سوپاپ قرار داده و میل سوپاپ را بوسیله دست یک دور کامل می گردانیم و مقدار خمش را بدست می آوریم که نباید از 05/0 میلیمتر تجاوز کند. در صورت بیشتر بودن می توانیم آن را بوسیله پرس در حالت سرد صاف نمائیم.

 

3- کنترل لقی جانبی بوسیله ساعت اندازه گیر:
میل سوپاپ را به سمت عقب حرکت می دهیم سپس ساعت را بامقداری پیش فشار روی آن قرار می دهیم و ساعت را صفر می کنیم با کشیدن دنده به سمت جلو و فشارآمدن روی سوزن لقی جانبی را نشان می دهند.
زنجیر سفت کن:
زنجیر سفت کن همانطور که از اسم آن پیداست برا ی گرفتن شلی زنجیر و کم کردن صدای چرخ دنده ها بوده و همچنین از سائیدگی زنجیر چرخ دنده ها جلوگیری می کند. در نتیجه تایمینگ سوپاپها بهم نخورده و سوپاپها بموقع باز و بسته می شود. امروزه در اغلب موتورها زنجیره سفت کن اتوماتیک نصب شد ه است این نوع زنجیر سفت کن ها با فشار روغن موتور و فنر کار می کند. روغن موتور با فشار وارد سیلندر زنجیر سفت کن شده و پیستون مربوطه را روی قسمت لاستیکی فشار اده و از شل شدن زنجیر جلوگیری می کند.
هرچند زنجیره های کوتاه نیاز به زنجیر سفت کن ندارند ولی اغلب از آن استفاده می شود.
اغلب زنجیر سفت کن ها مجهز به قطعهای جغجغه ای مانندی هستند که ازبرگشت قطعه لغزنده جلوگیری می کند. در موتورهایی که میل بادامک آن در سرسیلندر واقع شده از زنجیر سفت کن که شامل یک تیغه فنری با پوشش نئوپرین در طرف شل زنجیر و یک صفحه لاستیکی را با پوشش نئوپرین در طرف دیگر آن می باشد و گاهی از چرخ دنده کمکی قابل تنظیم استفاده می کنند.
تایم میل لنگ و میل سوپاپ:
یکی از نکات مهم که در بستن موتور تایم گیری و دقیق درگیری نمودن میل لنگ و میل سوپاپ می باشد.در صورت غلط بودن این درگیری موتور روشن نشده و در صورت روشن شدن بد کار می کند.
علت و دلیل تایم گیری:
در زمان تنفس و با توجه به دیاگرام سوپاپها توأم با پائین آمدن پیستون سوپاپ هوا بازشده و عمل تنفس انجام می شود. همینطور در زمان تخلیه همراه با بالا آمدن پیستون سوپاپ دود بازشده و عمل تخلیه انجام می شود. بدیهی ا ست در زمانیکه پیستون پائین می آید اگر بازشدن سوپاپ هوا و بسته شدن سوپاپ دود در زمان معین انجام نشود باعث عدم کارکرد صحیح موتور خواهد شد. پس جهت میزان کردن و تطبیق اعمال میل سوپاپ و میل لنگ در زمان جمع کردن موتور در یکی از مراحل چهار عمل که بهترین مرحله، مرحله مکش می باشد زمان بازی سوپاپ و حرکت پیستون را یکنواخت و هم زمان می کنیم.
علامتهای تایمینگ روی چرخ دنده ها:
برروی چرخ دنده ها: سینی جلو: سرسیلندر، فایویل، پولی سرمیل لنگ، پوسته کلاچ، علامتهایی از تل سمبه، خط بریدگی، حرف لاتین و یا در جه بندی دیده می شود و یا در موتورهایی که از زنجیر استفاده می شود معمولاً بر روی هر یک از چرخ دنده ها علامت گذاشته شده ضمناً روی زنجیر هم دوتا از دنده ها با رنگ مشخص شده که این علامت ها برای تایم گیری استفاده می شود.
تایم میل لنگ و میل سوپاپ زمانی که علامت روی دنده ها وجود دارد.
1- اگردرگیری میل لنگ و میل سوپاپ بوسیله زنجیر باشد در این حالت روی هر یک از دنده های میل لنگ و میل سوپاپ روی برجستگی یکی ازدنده های آن با سمبه نشان علامت می زنند و به همین ترتیب روی دو حلقه از لایه های زنجیر زنگ زده و با دو لایه از جنس و یا رنگ دیگری انتخاب می کنند که براحتی قابل تشخیص باشد. اگر دولایه مشخصه زنجیر کاملاً روی علائم دنده میل لنگ و میل سوپاپ قرار گیرد زمان باز وبسته شدن سوپاپها و حرکت پیستونها تنظیم است.
2- گاه مشاهده می شود که زنجیر فاقد علامت است ولی هر یک از دنده ها( میل لنگ و میل سوپاپ) دارای یک علامت می باشد که در این حالت دو علامت باید هنگام جازدن زنجیر در مقابل یکدیگر قرار گیرند و صحت ان را در حالی که روی دو علامت خط کش قرار داده ایم بررسی می نمائیم تا در یک امتداد مقابل یکدیگر و در نزدیکترین فاصله نسبت به هم قرار داشته باشند.
3- نوع دیگر درگیری مستقیم دنده میل لنگ و میل سوپاپ است که در این حالت معمولاً یکی از دنده ها دارای دو علامت و دیگری دارای یک علامت می باشد که در این حالت کافی است موتور را بگردانیم دقت نمائیم که علامت یک دنده بین دو دنده دیگر واقع گرد.
4- در نوع دیگری که چرخ دنده میل لنگ و میل سوپاپ بوسیله تسمه درگیر می شوند: دراین نوع یک علامت روی پولی میل لنگ و علامت دیگری روی چرخ تسمه محرک میل دلکو و علامتی هم روی چرخ تسمه میل سوپاپ وجود دارد که در بالای سر سیلندر قرار می گیرد.
هرگاه سه علامت روی چرخ تسمه ها با علامتهای ثابت روی بدنه همآهنگ شود تایمیگ سوپاپها همآهنگ می باشند.
طرز جازدن چرخ دنده های میل لنگ و میل سوپاپ در حالتی که علامت نداشته باشند، ممکن است موتورهایی باشند که فاقد علامت روی چرخ دنده بوده و یا اینکه تعداد علامتهای حک شده روی آن خیلی زیاد و ناخوانا و یا اینکه دنده میل سوپاپ تعویض شده و دنده جدید فاقد علامت باشند.
قبل از تایمگیری بدون علامت لازم است با نکات زیر آشنا شده و سپس با دقت به آنها عمل کرده تایم گیری بطور صحیح انجام شود.
وقتیکه علامتهای مشخصه برحسب درجه هستند، میبایستی نقطه مرگ بالا را کاملاً دقیق مشخص کنیم.
بدست آوردن نقطه مرگ بالا از طریق مختلف 1- می توان بطور تقریبی زمانیکه میل لنگ را بسمت عقربه های ساعت می گردانیم در ضمن با قراردادن انگشتان دست روی پیستون شماره یک آخرین نقطه حرکت پیستون را مشخص کنیم محلی که پیستون می خواهد تغییر جهت بدهد نقطه مرگ بالاست.
2- با ساعت پایه مغناطیسی می توان بطور دقیق نقطه مرگ بالا را بدست آورد. بدین ترتیب که پایه ساعت را روی بلوک قرار داده و سوزن ساعت را داخل سیلندر یک روی پیستون قرار می دهیم. سپس با چرخاندن میل لنگ بسمت راست و یا بالاآمدن پیستون یک عقربه ساعت شروع به حرکت کرده و عقربه ساعت بسمت جلو می چرخد با ادامه دادن حرکت و بالاآمدن پیستون در یک نقطه عقربه ساعت شروع به عقب رفتن کرده که این عمل راچند بار خیلی آرام تکرار می کنیم تا بالاترین نقطه ای که عقربه ساعت را نشان می دهد که همان نقطه مرگ بالا می باشد بدست آید. و برای اینکه این نقطه برای همیشه ثابت بماند در زمانیکه ساعت نقطه مرگ بالا را نشان می دهد با سمبه یک علامت روی یکی از دنده های فلایویل زده و درست در مقابل آن علامت روی پوسته موتور هم یک علامت دیگر می زنیم. این دو علامت به ما کمک می کنند برای دفعات بعدی که می خواهیم سیلندر یک را در نقطه مرگ بالا قرار دهیم دیگر احتیاجی به ساعت نباشد با قرارگرفتن این دو علامت رو بروی هم نقطه مرگ بالا بدست می آید.
3- علامتهایی که برروی پولی میل لنگ یا ضربه گیر جلوی میل لنگ و همچنین در بعضی موتورها برروی فلایویل قرار گرفته است در اصل جهت تنظیم دلکو می باشد ولی در صورت لزوم می توان از آنها برای نقطه مرگ بالا نیز استفاده کرد.( شکل 171)
پائین آوردن پیستون در حد زاویه موردنظر
مثلاً اگر بخواهیم پیستونی را 30 درجه قبل از نقطه مرگ بالا قرار دهیم به روشهای زیر عمل می کنیم:
1- در بعضی از اتومبیلها علامتی روی فلایویل یا روی پولی میل لنگ نصب شده که با دانستن مقدار این علامت می توان پیستون را در حالت موردنظر قرارداد.(مثلاً در کاتالوگ پیکان فاصله گام دو دندانه روی پولی میل لنگ را 5 درجه گفته است).
2- روش دیگر باین صورت می باشد. مثلاً اگر ما 12 درجه قبل ا زنقطه مرگ بالا را لازم داشتیم می توان به این روش بدست آوریم. قطرپولی میل لنگ را بوسیله کولیس یا یک متر فلزی بطور دقیق اندازه می گیریم. عدد بدست آمده رادر عدد 14/3 ضرب می کنیم تا پیرامون آن بدست آید. حالا با استفاده از یک تناسب ساده می توانیم فاصله 12 د رجه را برحسب میلیمتر مشخص نموده و از نقطه مرگ بالا که قبلاً روی پولی مشخص و علامت گذاری شده است از سمت راست آن اندازه و علامت گذاشت( این نقطه نشان دهنده 12 درجه قبل از نقطه مرگ بالا می باشد) مثال: 12 درجه مانده به نقطه مرگ بالا را پیدا کنید. چند درجه می شود.
( پس از اندازه گیری قطر پولی مساوی 14 سانتی متر) محیط

پس به ترتیب بالا 12 درجه مانده به نقطه مرگ بالا را به میلیمتر تبدیل می شود.
تایم میل لنگ ومیل سوپاپ زمانی که علامت وجود ندارد:
1- بطریقه ساعت و آوانس سوپاپ هوا:
در این روش که بسیار دقیق می باشد لازم است که مقدار آوانس سوپاپ هوا را دانسته لقی سوپاپ هوا را در حالت سرد بدانیم. برای این منظور ابتدا پیستون سیلندر یک را در نقطه مرگ بالا قرار داد.( طبق روشهای گفته شده) و سپس باندازه آوانس سوپاپ هوا پیستون یک را در قبل از نقطه مرگ بالا قرار می دهیم( با توجه به روشهای ذکر شده) سپس تایپت و میل تایپت سوپاپ هوای سیلندر مشابه یک یعنی(چهار) را در جای خود قرار می دهیم و پس از آن نوک ساعت اندازه گیر را روی یمل تایپت قرار داده و با چرخاندن میل سوپاپ بسمت گردش( اگر با زنجیر در گیر شده بسمت گردش میل لنگ و اگر دنده به دنده درگیر شده عکس گردش میل لنگ) و زمان حرکت بادامک میل سوپا که تایپت و میل تایپت می زند با ساعت بدست می آوریم سپس در این حالت ساعت را صفر کرده و به گردش میل سوپاپ ادامه می دهیم تا ساعت مقدار لقی سوپاپ هوا را نشان بدهد مثلاً 30/0 دراین موقع دنده میل لنگ و میل سوپاپ را درگیر می کنیم.
2- بطریقه فیلر و آوانس سوپاپ هوا:
این روش هم مانند روش قبل دقیق می باشد باید مقدار آوانس سوپاپ هوا را بدانیم و لقی سوپاپ هوا را نیز بدانیم.
روش کار بدین صورت می باشد که ابتدا پیستون یک را به نقطه مرگ بالا آورده و سپس به اندازه آوانس سوپاپ هوا پیستون یک را در قبل از نقطه مرگ بالا قرار می دهیم. سپس موتور را جمع کرده اگر میل سوپاپ داخل باشد و اگر میل سوپاپ رو باشد که حتماً این کار باید انجام شود. اگر میل سوپاپ داخل است فقط قالپاق دنده میل لنگ و میل سوپاپ را نبسته و دنده ها را در گیر نمی کنیم و اگر میل سوپاپ رو است زنجیر را روی میل لنگ انداخته و برای هر دو حالت سر سیلندر را در محل خود قرار می دهیم و آن را با گشتاور معین پیچ هایش را می بندیم. سپس با گرداندن میل سوپاپ سوپاپهای آنرا فیلر می کنیم.
مخصوصاً سوپاپهای سیلندر مشابه یک( چهار) را سپس در ادامه کار نازکترین فیلر را انتخاب کرده و مابین اسبک و ساق سوپاپ هوای سیلندر چهار قرار می دهیم و میل سوپاپ را بسمت گردش می گردانیم تا زمانیکه اسبک و ساق سوپاپ فیلرها را گاز بگیرد.( یعنی همینطور که میل سوپاپ رامی گردانیم و نازکترین فیلر مابین اسبک و فیلر و سوپاپ قرار گرفته با فیلر بازی می کنیم) هرجا که فیلر دیگر حرکت نکرد آنجا زمانی است که اسبک می خواهد روی ساق سوپاپ فشار وارد کند و آن را باز نماید پس( در این حالت پیستون باندازه آوانس سوپاپ هوا قبل از نقطه مرگ بالا قرار دارد و در ضمن درست اول بازشدن سوپاپ هوا هم می باشد) که دنده ها را جا می زنیم یا زنجیر را درگیر می کنیم.
3- روش قیچی کردن:
درا ین روش پیستون یک را در نقطه مرگ بالا قرار داده و با قراردادن تایپت و میل تایپت سوپاپها سیلندر مشابه یک( یعنی چهار) و چرخاندن میل سوپاپ در جهت گردش آن زمانیکه تایپت دود بالا آمده و سپس به پائین رفت هنگامیکه تایپت هوا می خواهد بالا بیاید سوپاپها در حالت قیچی یا( بالانس) می باشند یعنی آخر بسته شدن سوپاپ دود و اول بازشدن سوپاپ هوا در این زمان بخاطر اینکه پیستون یک را درنقطه مرگ بالا قرار داده بودیم و سوپاپها هم در حالت قیچی قرار گرفته اند. درگیری دنده میل لنگ و میل سوپاپ را انجام می دهیم.
ترتیب احتراق:
فاصله بین انجام هر یک از چهار عمل موتور چهار سیلندر 180 در جه می باشد می دانیم که پیستونهای مشابه با هم بالا و پائین می روند ولی کارهایی که انجام می دهند متفاوتند.
پس زمان احتراق آنها نیز فرق می کند شناخت ترتیب احتراق در فیلرگیری و وایرچینی مورد استفاده قرار می گیرد. در ضمن یکی از دلایل انتخاب ترتیب احتراق متوازن کارکردن میل لنگ و کاهش ارتعاشات آن می باشد.
بدست آوردن ترتیب احتراق:
چون استاندارد ترتیب احتراق از سیلندر یک شروع می شود بنابراین سوپاپهای سیلندر مشابه یک را قیچی کرده و سپس میل لنگ را بآرامی می چرخانیم و به سوپاپهای سیلندرهای دیگر توجه می کنیم. همینکه سوپاپهای سیلندری به حالت قیچی درآمد سیلندر مشابه حالت احتراق است به همین ترتیب تا سیکل تکرار شود ادامه می دهیم.
2- از این روش فقط در موتورهای چهارسیلندر می توان استفاده کرد. باین ترتیب ابتدا شمعها را باز کرد و در محل قرار گرفتن شمعها چوب پنبه یا پارچه قرار می دهیم و با چرخاندن موتور و با بیرون پریدن چوب پنبه ها به ترتیب احتراق موتور پی می بریم.
ترتیب احتراق موتور چهارسیلندر:
با توجه به مطلب فوق می دانیم که زاویه بین لنگهای موتور چهار سیلندر 180 درجه می باشد دراینصورت لنگ شماره 1 و 4 با هم و دو لنگ شماره 2 و 3 نیز با هم بالا و پائین می روند که در نتیجه ترتیب احتراق که در موتورهای چهار سیلندر ردیف مورد استفاده قرار می گیرد برطبق یکی از دو حالت زیر می باشد.
2-4-3-1 این نوع بیشتر معمول است( پیکان) و 2-3-4-1 فولکس واگن
ترتیب احتراق موتور 6 سیلندر( ردیف)
با توجه به اینکه می دانیم که زاویه بین لنگهای میل لنگ موتور 6 سیلندر 120 درجه می باشد. بنابراین هر دو لنگ شماره 6 و 1 -4 و 3-5 و 2 با هم بالا و پائین می روند و در هر دو گردش میل لنگ 6 احتراق انجام می گیرد.
4-2-6-3-5-1 بیشتر معمول است. 5-3-6-2-4 کمتر
ترتیب احتراق موتور 8 سیلندر( ردیفی )
در موتورهای 8 سیلندر زاویه بین لنگهای میل لنگ درجه می باشد. بنابراین لنگهای شماره 8 و 1-5 و 4-6 و 3-7 و 2- با هم بالا و پائین می روند و در موتورهای 8 سیلندر در هر دور گردش میل لنگ 8- احتراق انجام می گیرد.
این نوع بیشتر معمول است 4-7-3-8-5-2-6-1 (1
4-7-6-8-5-2-3-1 (2
ترتیب احتراق در موتورهای 8 سیلندر V شکل:
زمانی که سیلندر های طرف چپ 1 تا 4 و طرف راست 5 تا 8 باشد.
2-7-3-6-8-4-5-1 یا 8-7-3-6-2-4-5-1 و در صورتیکه سیلندرهای طرف چپ اعداد فرد 7-5-3-1 و طرف راست اعداد زوج باشند 3-4-5-6-2-7-8-1 یا 3-6-5-4-8-7-2-1 ترتیب احتراق در بیشتر موتورها روی مانیفولد روی قاپاق سوپاپ یا بدنه موتور از طرف کارخانه سازنده حک شده است.

طریق وایرچینی:
بعد از اینکه به روشهای فوق ترتیب احتراق را بدست آوردیم و کار را برای وایرچینی آماده کردیم باین صورت عمل می کنیم.
به هر طریق که احتراق سیلندر یک را بدست آوردیم( قیچی سیلندر چهار- کمپرس گرفتن سیلندر یک و بالا آوردن پیستون به نقطه مرگ بالا در ابتدا احتراق) و با نگاه کردن به چکش برق و درب دلکو که چکش برق زیر کدامیک از کنتاکتهای درب دلکو می باشد بعد از فهمیدن این موضوع اولین وایر را روی کنتاکتهای درب دلکو که چکش برق زیر آن قرار داده گذاشته و سر دیگر وایر را به شمع یک وصل می کنیم و با دقت باین موضوع که چکش برق به چه سمت گردش می کند( مثلاً به سمت راست) دومین کنتاکت درب دلکو از سمت راست را به شمع سه و سومین کنتاکت از سمت راست درب دلکو را بوسیله وایر به شمع چهار و چهارمین کنتاکت از سمت راست درب دلکو را بوسیله وایر به شمع دو وصل می کنیم.(شکل 172)
تایم دلکو:
منظور از تایم دلکو همانطوریکه در تایم میل لنگ و میل سوپاپ گفته شد زمانی ما می توانیم حداکثر قدرت را از موتور کسب کنیم که زمان بالا و پائین رفتن پیستون و بازی سوپاپها برای یک عمل تنظیم باشند. به همین صورت برای یک احتراق کامل که در یک سیلندر صورت بگیرد باید زمان جرقه نیز با بازی پیستون و سوپاپها در یک زمان معینی انجام گیرد.
پس بطور کلی( تایم دلکو را برای همزمان کردن جرقه در سیلندری که در حالت احتراق قرار گرفته است) برای تایم گیری لازم است به نکات زیر کاملاً دقت شود.
1- پیستوتن یک در حالت احتراق قرار دهیم با قیچی کردن سوپاپ های سیلندر مشابه یک.
2- جهت گردش چکش برق را می توان با چرخاندن موتور بسمت گردش پیدا کرد. در ضمن بادامک دلکو بسمت گردش خود دارای یک خلاصی می باشد با پیداکردن و تشخیص جهت این خلاصی جهت گردش چکش برق را می توان بدست آورد.
3- در هر موتور همیشه دلکو نسبت به بدنه موتوردارای حالت خلاصی است که این حالت د رزمان تنظیم دلکو اجازه گردش دلکو را به حدی برای تنظیم می دهد . 4- می دانیم مل سوپاپ عامل بکاراندازی دلکو و اویل پمپ است این درگیری به چهار صورت انجام می شود.
الف- اویل پمپ میل دلکو را می چرخاند در این حالت اول اویل پمپ ار بسته با توجه به اینکه اویل پمپ دلکو را می گرداند پس باید برای جازدن اویل پمپ آنرا به دلکو میزان کنیم برای این کار ابتدا سیلندر یک را در حالت احتراق گذاشته سپس چکش برق را بسمت شمع یک اول بازشدن دهانه پلاتین قرار میدهیم سپس با نگاه کردن زیر شفت دلکو که نیمدایره ها به چه صورت قرار گرفته اند در ضمن چه زاویه ای دارند عین آن را در شفت اویل پمپ پیاده می کنند و سپس اویل پمپ را جا می زنیم چون نباید کوچکترین اختلافی در زاویه اویل پمپ که همان جهت و زاویه دلکو می باشد وجود داشته باشد. چند بار اویل پمپ را در گیر نموده و خارج کنیم تا همان زاویه دلکو در انتها پیاده شود.
ب- اویل پمپ و دلکو توسط دنده رابط می چرخند در این حالت ابتدا اویل پمپ را بدون تنظیم در محل خود می بندیم سپس تایم دلکو را گرفته و سمت زوایای میل دلکو را روی بدنه رابطه پیاده می کنیم.
ج- اویل پمپ توسط دلکو می چرخد. ابتدا اویل پمپ را بدون تنظیم جا می زنیم. سپس تایم دلکو را گرفته( چکش برق سمت شمع یک – اول باز شدن دهانه پلاتین) دلکو را جا می زنیم.
د- در بعضی از اتومبیلها دلکو و اویل پمپ با هم درگیری نداشته و هر کدام را جداگانه جا می زنیم.
لازم به تذکر است که، قبل از تایم گیری دلکو باید میل لنگ و میل سوپاپ را گرفته سپس تایم دلکو را به این صورت که بعد از دانستن به سمت گردش چکش برق – چکش برق بسمت شمع یک و در ضمن اول بازشدن دهانه پلاتین باشد. شفت دلکو هر زاویه و نیمدایره ها به هر فرمی که باشد باید آن فرم و زاویه را به اویل پمپ یا رابط منتقل نمود.

تنظیم دلکو:
برای تنظیم دلکو لازم است آن را در حالت ایستا تنظیم کرد و خود دلکو برحسب شرایط کار و سرعت گردش موتور اعمال آوانس خود را برای تغییر زمان جرقه انجام می دهد لذا برای تنظم آوانس استاتیکی باید به نکات زیر دقت نمود.
1- ابتدا باید از صحت جازدن( درست جازدن) دلکو اطمینان پیدا کرد.
2- این اطمینان را می توان با حالت انتهای تراکم سیلندر یک و جهت چکش برق تشخیص داد.
3- فاصله اندازه دهانه پلاتین باید تنظیم شود.
4- پیستون یک را باید در انتهای مرحله تراکم و موقعیت صحیح تنظیم آوانس استاتیکی که بوسیله کارخانه سازنده موتور تعیین شده درآید این علامت روی پولی یا فلایویل قرار دارد چون علامت روی بلوک قرار می گیرد لذا باید آزمایش تراکم توسط انگشت یا چوب پنبه سیلندر یک را در حالت انتهای تراکم قرار بدهیم.
راههای تنظیم دلکو:
الف- در حالت خاموش بودن موتور برای این حالت تنظیم باید اول نکات زیر را انجام داد.
1- تنظیم علامت پولی یا فلایویل 2- قراردادن چکش برق روبروی شمع یک 3- شل کردن پیچ پایه دلکو 4- سوئیچ را بازکرده تا چراغ دینام روشن شود. 5- جهت گردش چکش برق را باید بدانیم.
1- تنظیم بوسیله دهانه پلاتین:
پس از انجام اعمال فوق در ب دلکو را برداشته چکش برق را برمی داریم. ابتدا پوسته دلکو را بسمت گردش می گردانیم تا کاملاً دهانه پلاتین بسته شود سپس پوسته دلکو را بسمت مخالف گردش چکش برق حرکت داده تا فیبری پلاتین در اول بادامک یعنی اول بازشدن دهانه پلاتین قرار گرفته باشد در این لحظه دلکو میزان است پیچک پایه دلکو را سفت می کنیم.
2- تنظیم بوسیله وایرشمع یک:
با ترتیب دادن اعمال اولیه بدون برداشتن درب دلکو وایر شمع را از روی شمع بر می داریم نوک فلزی وایر را در فاصله نیم سانتی متری بدنه قرار داده ابتدا پوسته دلکو را بسمت گردش چکش برق حرکت داده سپس پوسته دلکو را به سمت مخالف گردش چکش برق می گردانیم تا زمانی که بین وایر و بدنه جرقه زده شود پایه دلکو را سفت می کنیم.
3- تنظیم بوسیله وایر درب دلکو:
این عمل درحالتی است که از قرارگرفتن چکش برق زیر ترمینال وایر شمع یک اطمینان داشته باشیم این تنظیم مانند وایر شمع یک انجام می شود برای تنظیم وایر برج دلکو را برمی داریم و نزدیک بدنه می گیریم.
4- تنظیم بوسیله لامپ( 6 یا 12 ولت):
پس از اعمال اولیه فقط یک لامپ 12 ولت برداشته و یک تکه سیم هم برمی داریم، دو سر سیم را لخت می کنیم یک طرف سیم را بدور لامپ می بندیم و سر دیگر سیم را به منفی کوئل و ته لامپ را به بدنه موتور وصل می کنیم آنگاه پوسته دلکو را درجهت گردش چکش برق چرخانیده بطوریکه دهانه پلاتین بسته شود در این هنگام( لامپ خاموش می شود) سپس پوسته دلکو را خیلی آرام و در جهت عکس چکش برق می چرخانیم تا لامپ روشن شود.
البته این عمل را چندین بار و خیلی آرام تکرار می کنیم که اول روشن شدن لامپ را پیدا کنیم سپس پیچ پایه دلکو را سفت می کنیم.
( شکل 173)
ب- در حالت روشن بودن موتور زمانی که موتور در دور آرام کار می کند):
1- تنظیم بوسیله چراغ نئون( چراغ تایمینگ):
همانطور که قبلاً توضیح داده شد کارخانه سازنده موتور برای تنظیم در جات( آدوانس و ریتارد) دلکو در بعضی از موتورها( روی پولی یا وزنه نوسان گیر) در قسمت جلوی میل لنگ و بعضی از موتورها این علامت را روی فلایویل در عقب میل لنگ حک کرده اند.
و برای تنظیم دلکو بوسیله چراغ تایمینگ قبل از روشن کردن موتور برای بهتر مشخص شدن علامت تایمینگ در هنگام کار با رنگ علامت را مشخص می کنیم.
انواع چراغ تایمینگ:
1- چراغ تایمینگ سه سیمه، سیم آبی کلفتر با سیم رابط به وایر و شمع یک.
سیم قرمز به مثبت باطری
سیم مشکی به منفی باطری
2- چراغ تایمینگ دو سیمه، آبی یا قرمز وایر شمع یک( به صورت موازی) سیاه به منفی باطری
3- چراغ تایمینگ دوسیمه بصورت سری، یک سر به وایر و سر دیگر به شمع
به هرحال پس از وصل کردن اتصالات چراغ تایمینگ موتور را روشن می کنیم و با چرخاندن پوسته دلکو زمان روشن شدن چراغ نئون و درجه آوانسی یا فلش ثابت بدنه میزان می شود یعنی در یک زمان با روشن شدن لامپ درجه آوانسی و فلش را ببینیم.( شکل 174)
5- تنظیم دلکو با گوش کردن صدای موتور:
در این حالت موتور را روشن کرده تا حرارت به حالت نرمال برسد سپس پیچ پایه دلکو را شل کرده و پوسته دلکو را خیلی آهسته به چپ و راست حرکت می دهیم تا:
1- دور موتور میزان شود. 2- موتور سرگاز داشته باشد. 3- هوای خروجی اگزوز یکنواخت و بدون ریپ زدن باشد. 4- در صورت خاموش کردن موتور، موتور پس نزند.
5- با یک استارت موتور به راحتی روشن شود.
اگر باین صورت شد دلکو میزان است و پیچ پایه دلکو را سفت می کنیم.

 

« کلیات مربوطه به آزمایشهای لازم قبل از تعمیر موتور»
قطعات داخلی موتور و متعلقات آن به مرور در اثر کار فرسوده شده و در انجام وظایف خود دچار اختلالاتی می شوند که قدرت و کارآیی موتور را کم می کند. گرچه عمر موتور تا حد زیادی بستگی به نحوه استفاده و سرویس و مراقبت از آن دارد مع الوصف ضروری است در فواصلی که کارخانجات سازنده توصیه می نماید آزمایشات تنظیمات لازم انجام گردد تا از این طریق برخی از عیوب کوچک که به مرور لطمات شدیدی به قسمتهای مختلف موتور وارد می سازد جلوگیری و اطمینان بیشتری در استفاده از خودرو حاصل گردد لازم به ذکر است قبل از انجام هرتعمیری یا بازکردن قسمتی از موتور از معیوب بودن آن قسمت کاملاً مطمئن بوده زیرا بازکردن هر قطعه ای سبب هزینه وصرف وقت زیادی است چه بسا که اصلاً احتیاجی به تعمیر آن نبود و یا در صورت لزوم با اندک کاری می شود عیب را برطرف نمود. دراین قسمت مقداری از نکات لازم و آزمایشهای عملی که بوسیله ابزار دقیق انجام می شود یبان کرده تا قبل از هر عملی به این نکات و آزمایشات دقت شود.
1- کاهش کشش موتور:
هر زمانی که راننده احساس کند اتومبیلش در جاده صاف دیگر کشش و قدرت قبلی را ندارد و به فرض اینکه( جعبه دنده- ترمز- سیستم جرقه- سیستم سوخت رسانی و ....) کاملاً سالم باشند. در این مرحله کم شدن کشش مربوط به قطعات داخلی موتور مثلاً سائیدگی سیلندر- پیستونها- رینگها- واشر سرسیلندر- مکانیزم سوپاپها و در نتیجه نشست کمپرس به آن مربوط می باشد خارج شدن سوپاپ از آب بندی، سوختن سوپاپ و یا نشیمن آن و سائیدگی پیستون و رینگها باعث کم شدن قدرت و نامنظم کارکردن موتور می شود از اینرو برای مشخص نمودن وضعیت هر یک از قسمتهای فوق بایستی مقدار کمپرس سیلندر را بطور جداگانه اندازه گیری نمود.
اندازه گیری کمپرس موتور:
قبل از اندازه گیری کمپرس موتور باید فاصله سوپاپها( فیلر سوپاپها) را بررسی و تنظیم نمود. موتور را روشن می کنیم تا درجه حرارت آن به حد نرمال برسد. سپس به یکی از طریقهای زیر می توان قطعات موتور را بررسی و عیب یابی کرد.
1- با کمپرس سنج 2- باکمپرس هوا 3- با دستگاه نشت یاب 4- با دستگاه خلاء سنج 5- با دستگاه اندوسکوپی
1- کمپرس سنج( فشارسنج معمولی):
صفحه فشارسنج برحسب پوند و اینچ و کیلوگرم بر سانتی متر مربع مدرج شده است و می دانیم که هر 7/14 پوند بر اینچ مربع = یک کیلوگرم بر سانتی متر مربع می باشد. سوپاپ a در بالای لوله b تعبیه شده تا بعد از آزمایش فشار را آزاد کند و در انتهای لوله b غلاف لاستیکی c قرار دارد.( شکل 175)
آزمایش با کمپرس سنج:
ابتدا همانطور که قبلاً توضیح داده شد.
1- قبل از شروع آزمایش فیلر سوپاپها را کنترل می نمائیم.
2- برای مدت 10 دقیقه موتور را روشن می گذاریم تا به حد نرمال برسد.
3- سپس در حالت روشن بودن موتور و با کشیدن وایر هر سیلندر تا حدودی به نداشتن کمپرس آن سیلندر واقف می شویم در حالتی که وایر شمع یک را کشیدیم و از تغییری که در حالت موتور پیدا می شود. اگر در این حالت با کشیدن وایر تغییری در حالت موتور پیدا نشد دلیل بر قدرت نداشتن آن سیلندر است.
4- شمعهای موتور را باز می کنیم.
5- از تمیزبودن هواکش مطمئن می شویم و در موتورهایی که دارای کاربراتور ونتوری متغیر هستند هواکش را بازمی کنیم.
6- در حین کار با کمپرس سنج اگر کاربراتور ونتوری ثابت است باید دریچه گاز را بازکنیم و اگر ونتوری متغیر است با بازکردن دریچه گاز ضمناً با یک پیچ گوشتی پیستون کاربراتور را بالا قرار می دهیم.
7- از دستگاه کمپرس سنج باید مطمئن باشیم پس از رعایت این نکات باین صورت عمل کمپرس گیری را با کمپرس سنج انجام می دهیم.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   76 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعریف موتور
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد