از جمله مشکلاتی که در خانواده ممکن است ظهور و بروز داشته باشد،مشکل نظم و ترتیب افراطی یا بیتوجهی به آن است. گاهی پدران و مادرانی که به مراکز مشاوره مراجعه میکنند، میپرستند:چرا دختر یا پسر من که سالهای پایانی دبیرستان را میگذراند،همچنان بینظم است؟ آیا نباید در این سالها نظم و ترتیب را رعایت کند؟ فرد دیگر میگوید:همسرم را بینظمی آشفته میکند و به عصبانیت وامیدارد. او بیش از اندازه به نظم توجه میکند.چرا او تا این حد بر نظم تأکید میکند؟ آیا او مبتلا به نظم وسواسی است؟ او با دیدن بینظمی، هم خود برانگیخته میشود و هم دیگران را برمیانگیزاند، به راستی چه باید کرد؟ و گاه نیز سؤال میشود:پسر یا دختر نوجوان من،که به نظم عادت کرده بود، مدتی است دچار بینظمی شده است،علت آن چیست؟ او با اینکه بزرگتر شده و نسبت به گذشته درک بهتری پیدا کرده است،چرا در مورد نظم،برعکس عمل میکند؟ آیا او دچار مشکلی شده است؟
بهطور قطع،یکی از اموری که ذهن والدین را در خانواده مشغول میسازد،بینظمی فرزندان است.گاه والدین احساس نگرانی کرده،میپرسند:آیا فرزندم با ادامه دادن به این بینظمیها در آینده دچار مشکل نخواهد شد؟ اگر نظم را یکی از عوامل موفقیت فرزندان بدانیم، در این صورت آیا بینظمی مانع موفقیت نیست؟
همه پدران و مادران خواهان آناند که فرزندانی منظم تربیت کنند تا آنها از آثار مثبت ناشی از نظم بهرهمند شوند.در این مقاله،بهمنظور آشنایی هرچه بیشتر والدین گرامی بانظم،اهمیت و ضرورت منظم بودن،علل بینظمی و پیامدهای ناشی از آن و نیز نحوه ایجاد نظم در فرزندان به بحث و بررسی میپردازیم.
نظم و انضباط در خانواده 5 ص