جایگاه تاریخی استان همدان
اکثر شهرهای استان همدان و خصوصاً همدان، نهاوند و تویسرکان از قدمت بسیار بالایی برخوردار میباشد، به طوری که همدان، اولین پایتخت نخستین تشکیلات حکومتی در ایران بوده که در آن دوره هگمتانه نامیده میشده است.آثار مکشوفه از تپه باستانی هگمتانه و نیز کتیبههای گنجنامه آثاری از آن زمان میباشد. آثار تاریخی ـ فرهنگی متعددی موجود در همدان موجود شد که این شهر به عنوان یکی از شش شهر تاریخی ـ فرهنگی کشور شناخته شود.
همچنین کاوشهای باستانشناسی انجام شده در تپه گیان نهاوند و وجود تپههای باستانی باباکمال و مهاجرت حضرت حیقوق نبی(ع) به تویسرکان (در حدود 700 سال ق.م) نیز حاکی از قدمت این دو شهر میباشد.
جغرافیایی طبـیعی
الف) موقعیت و مساحت: استان همدان با وسعتی در حدود 20 هزار کیلومتر مربع که درحدود 2/1% مساحت کل کشور را تشکیل میدهد، در غرب ایران بین مدار 33 درجه و 59 دقیقه تا 25 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی و 47 درجهو34دقیقه تا 49درجهو36 دقیقه طول شرقیاز نصفالنهار گرینویچ قرار گرفته است.این استان از شمال به استان زنجان، از جنوب به استان لرستان (بروجرد) و از شرق به استان اراک و از مغرب به استانهای باختران و قسمتی از کردستان محدود میباشد.
ب)پستی و بلندی: این استان منطقهایست کوهستانی و کوههای واقع در آن در تقسیمبندی کوههای ایران جزو رشتهکوههای غربی ومرکزی کشور است که جهت آنها مانند کوههای مرکزی از شمال غربی به جنوب شرقی میباشد. نوع آنها خارائی وبیشتر ایام سال مستوراز برف بوده و بهمین علت سرچشمة رودخانهها و چشمهسارهای فراوان می باشند.
مهمترین کوههای استان عبارتند از:
- الـوند: رشتهکوهی است تک در ابتدا و امتداد سلسلهکوههای زاگرس که از کوههای میانی فلات ایران محسوب و مربوط به دوران سوم زمین شناسی است. درجنوب شهرستان همدان واقـع و از شمال غـربی به کوه خدابندهلـوی سنـندج و کـوه مهم چهـل چشمة کردستان واز جنوب شرقی به ارتفاعات راسوند اراک و کوه وفس متصل است.خطالراسآنحد طبیعیبین شهرستان همدان وتویسرکان می باشد وبلندترین قلة آن موسوم به الـوند در 18 کیلومتری جنوب شهر واقع و ارتفاع آن 3574 متر می باشد.
- کوههای کم ارنفاع چنگ الماس در شمال دهستان مهربان که ارتفاع بلندترین قلة آن 2525 متر میباشد.
- کوههای قرهداغ با 2365 متر ارتفاع
- کوههای ارمنی در شمال بخش کبوترآهنگ
- کوه وفس در مشرق با ارتفاع 2540 متر
- سلسلهکوههایخرقان درشمال شرقیکه خطالراس طبیعی بین همدان وقزوین محسوب میشوند
- گردنه مشهور آوج با ارتفاع 3013 متر و در مسیرسلسلةکوههای خرقان قرار گرفتهاست.
ج)رودخـانهها:
1- رودخانه قرهچای 2- رودخانة سیمینه 3- رودخانة خاکو 4- روخانة درة مرادبیگ 5- رودخانة عباس آباد 6-رودخانة فرجین 7- روخانه گردنةاسدآباد 8- روخانةهمهکسی
رودخانههای دیگر همدان عبارتنداز: ابـوک، ارزانفود و فرجین
سابقة تاریخی همدان:
هـرودت مورخ یونانی بنای شهر همدان را که به دیاکس، نخستین شهریار ماد نسبت میدهد میـنویسد پس از آنکه این پادشـاه هگمـتانه را جهت پایتخت کشور خویش برگزیـد، کاخـی عجیب ومستحکم بصورت هفت قلعه که هریک درون دیگری قرارگرفته بود ساخت وبه تقلید از رنگآمیزی قصرهای بابلی، کنگره های هریک ازدیوارهای قصر مزبور را برنگی در آورد و کاخـی بس بلند مخصوص شاه و خزانة سلطنتی در آخرین قلعة درونی بر پا ساخت وسکنة شهر خارج از حصارها مسکن داشتند. محیط آخرین دیوار قلعه تقریباً به بزرگی
شهر آتن بود. این قصر دارای 300 تا 1000 اطاق و هر اطاق را 8 درب آهنین بودهاست.
(655 تا 708 ق م ) اما آنچهکه در کتیبة تگلاتپالسراول شهریارآشوری که مربوط به قرنیازدهم پیش از میلاد میباشد در مورد همدان آمده است«در این کتیبه نام همدان همدانا نوشته شده است» مشخص می سازد که گفتةهرودت مبنی بر بنای شهر توشط دیوکس محقق نبود و احتمالاً این پادشاه با ایجاد هفت قلعه حیرت انگیز فوق بر آبادانی وتوسعه آن افزوده است. بهرحال از آنچه که سایرمورخین بیگانه در مورد همدان نگاشتهاند می توان پیبرد که این شهردر دوران زمامداری دیوکس بعنوان پایتخت دولت ماد اهمیت و رونق خاصی داشتهاست در این زمینه پلی بیوس مورخ دیگر یونانی (204 تا 132 ق.م) همدان باستانی رابدینگونه توصیف می نماید.
در د امان کوه ارنتس (به زبان یونانی مقصود کوه الوند است) شهر هگمتانه با قلعه و ارگ مستحکم وعجیب حیرت آوری قرار گرفته، قصر شاهی درون آخرین قلعة آن استوار گردیده و مساحت زمین زیر کاخ شاهی در حدود 1300 متر است. وضع ساختمان و آرایشهای عجیب وتزئیناتی که در این کاخ بکار رفتهاست بنحوی است که توصیف آن مبالغهآمیز بنظر می رسد. چوبهایی که در آن بمصرف رسیده پوشیده از زر و سیم است، درها و ستونها و رواقها با هزاران گونه کندهکاریها ونقش ونگارها آراستهشده ویک تیر عاری از زیور و یک دیوار بی پیرایه در آن کاخ یافت نمی شود حتی کاشیهایی که زینت بخش ازارها و دیوارهای درونی قصر است با پوششی از آب نقره سیم اندود گشته همة چوبها از جنس سرو وکاج است.
بهرحال پس از شکست دیوکس بوسیلة سارگن پادشاه آشور وتحقق وحدت مادها که برای اولین بار توسط او مطرح شده بود توسط یکی دیگر از رؤسای ماد بنام فرورتیش یا فرااورتس شکل میگیرد و هم او ناحیه وسیعی از همدان را به اشغال خود در می آورد ودر زمامداری آخرین پادشاه ماد موسوم به ایختوویکو یا آستیاک بدنبال درخواست مردم اکباتان « بزبان یونانی آن را اکباتان میخواندند » ودر سال 550 ق. م و پس از 3 سال جنگ سلسلةمادها بوسیلة کوروش هخامنشی منقرض گردید.
بعضی از مورخین اعتقاد دارند که شهر همدان در دوره بختالنصر ویران شده است ودر زمان داریوش اول از نو آباد گردیده و کشف آثار متعدد از این دوره در همدان علاوه بر تائید این نظریه مشخص می سازد که همدان پایتخت تابستانی هخامنشی بوده است.
در دوران قدرت نمائی اسکندر همدان بعنوان ستاد فرماندهی سلوکیان برضد پارتی ها مورد استفاده قرارمی گیرد وسالیان بعد پس از آنکه اشکانیان قدرت کافی یافتند وبر تمامی ایران تسلط پیدا کردند همدان را پس از تصرف برای پایتخت تابستانی خود انتخاب می نمایند (250ق.م) وکشف آثار فراوان مربوط به دورة زمامداری ساسانیان در نقاط مختلف استان مؤید این نکته است که در این دوره نیز همدان مورد توجه قرار داشته است.
و بعد هنگام طلوع آفتاب درخشان اسلام مردم همدان از جملة اولین مردمی هستند که در جهت مقابله و پشت پا زدن به اختلافات طبقاتی شدید و ظلم و ستم دوران ستمشاهی خانوادة ساسانی بفرمان رسول اکرم (ص) بر تشرف بدین مبین اسلام پاسخ مثبت می دهند.
و در سال 319 هجری و در زمان تسلط دیلمیان همدان مرکز کشمکشهای فراوان بین حسنویه و دیلمیان وکاکویه قرار می گیرد تا اینکه عاقبت همدان در تقسیمات به رکنالدوله می رسد وسپس شمس الدوله از طرف سیدهخاتون زمامداری همدان را بدست می آورد و هم اوست که وزارت خود را به فیلسوف نامدار ایران «ابوعلی سینا » می سپارد.
در حملة خانمانسوز مغول (617 ه.ق ) همدان نیز از این آسیب بزرگ و وحشتناک برکنار نمیماند ودر زمان هلاکو خان بمدت شش ماه مقر فرماندهی او می شود وسالیان بعد یکی از اعقاب ایلخانیان بنام بایدوخانمغول (695 ه.ق) در این شهر تاج گذاری میکند وتوسط همین شخص است که جهت ترمیم ویرانیهای شهر کوششهایی مبذول می گردد. در زمان غازانخان نیز اقداماتی در آبادانی شهر از جمله ساختن خانقاهی انجام می گیرد.
و پس از چنگیزیان در حملات یکی دیگراز خونخواران تاریخ یعنی تیمور وتاسیس حکومت قرهقویونلوها بر ویرانههای ایران توسط اشخاصی چون امیر حسین بیک و بازماندگان او
چون اغورلو از تیموریان همدان نیزاز این آشوب مصون نمی ماند. تا اینکه در دوران حکومت صفویان و به گاه حکومت شاهاسماعیل که ظاهراً به آبادی ایران علاقهمند است در این شهر اقداماتی چون ایجاد کارخانة چرم سازی صورت می پذیرد و قلمرو علی شکر نامی که دراین دوران به همدان اطلاق می شود بعنوان یکی از بیگلربیگیها و یکی از املاک معتبر شیخ علیخان رئیسالوزرای شاه سلیمان اعتباری خاص می یابد پس از انقراض صفویه و بروز هرج ومرج و در سال 1138 هجری شهر همدان بدنبال پایداریهای مردانة مردم اما بعلت فقدان ادوات جنگی بهتصرف احمد پاشا والی بغداد درمی آید ولی مجدداً در زمان شاه طهماسب دوم ترکان عثمانی بر این شهر تسلط می یابند وبعد در سال 1145 بموجب پیمانی که میان ایران وعثمانی امضاء میشود شهر همدان بطور قطع به ایران تعلق پیدا می کند. تا اینکه درزمان حکومت قاجاریان بعنوان ستاد فرماندهی محمدعلی میرزای دولتشاه در جنگ با علی پاشا والی بغداد مجدداً در گیر جنگ می شود و عاقبت در زمان تسلط پهلویان براین منطقه از کشور همان شد که بر سایر نقاط روا رفت. ویرانههای باقی مانده بر روی تپة تاریخی هگمتانه در مرکز و قلب شهر بعنوان لایة روئین تاریخ چندین هزارسالة از ماد تا پهلوی و بعنوان تمدن پهلوی ویا دروازههای تمدن بزرگ به مثابة گواه زندهایست که بر تارک شهر همچون سایةای نفرت انگیز خودنمائی می کند.
نگاهی کوتاه وگذرا به بافت قدیم شهر همدان
مجموعه بازار: مجموعه بازار شهر همدان که از بافت زیبا و منظمی بر خوردار است،قسمت عمده آن در حد فاصل خیابانهای باباطاهر –اکباتان وشورین وچند راستای آن درمحدوده خیابانهای عباس آباد وباباطاهر قرار گرفته که درمسیر دو خیابان اکباتان وبابا طاهر (پس از احداث) قسمتهایی از آن صدمه دیده است.
1- راستا بازار زنگنه یامظفریه یا حکیم خانه. 2- راستا بازار زرگرها.
3- راستا بازار صندوقسازها. 4- راستا بازار مسجد جامع.
5-راستا بازار چلنگر ها 6- راستا بازار قصابها.
7-راستا بازار مسگرها. 8-راستا بازار قنادها.
9-راستا بازار شیشه فروشها. 10- راستا بازار قبله.
11- راستا بازار پیامبر 12-راستابازار نخود بریزها.
13-راستا بازار حلبی سازها 14-راستا بازار صحافخانه.
15-راستا بازار علاقبندها 16-راستا بازار کفشدوزها.
17-راستا بازارکفشدوزخانه بزرگ. 18-راستا بازار موتانخانه.
19-راستا بازار حسین خانی. 20-راستا بازارکلیمیها.
21-راستا بازار حاج فضل الله. 22-راستا بازار گلشن.
23-راستا بازار دباغخانه. 24- راستا بازار آهک فروشها.
جمعیت، نژاد و پراکندگی:
جمعیت:
کل جمعیت این استان مطابق سر شماری سال 1355 پیرامون 1088024 نفر است که از این تعداد 762848 نفر، یعنی معادل 70% آن ساکن در روستا و بقیه 325176 نفر در شهر های استان ساکن می باشند.
نژاد،زبان و پراکندگی آن:
1-تـرکها 2-لـر و لک. 3-کـردها. 4-فـارسها.
محـلات وکـوی های قدیمی:
شهر همدان در قدیم نزدیک به سی کوی (محله ) داشته است.که بعضی از آنها بزرگ وبرخی کوچک بوده اند. این محلات دو شکل داشته ؛ گرد ودراز. کوی در هم کمتر دیده شده.
هر کوی گرد دارای میدانچهای بوده که به آن چمن می گفته اند(زیرا در وسط،باغچه، حوض و چاه آب وجود داشته است ) در اطراف هر چمن، حمام وچند دکان بقالی، عطاری،قصابی،نانوایی و غیره وجود اشته. مانند چمن کلپا، ورمزیار و محل حاجی. مردمی که در خانه آب جاری یا چاه نداشته اند از قنات چمن استفاده می کردند. هر محله دراز عبارت بود از یک راستا،که از کوچه های معمولی پهنتر بود و حمام و مسجد ودکانها در آن قرار داشتند و به آن کوی می گفتند.کوچه ها از اطراف به کوی می پیو ستند. چون محل کولانج و بختیاریها. کـوی بـزرگ دارای چند حمـام ومسجد بود مانند کـوی درود آبادیـها که دارای چهار حمام و بازارچه بود.
دربسیاری موارد نام این محلات به اسامی افراد سر شناس و خیر ساکن درآن محله نامیده میشدند. مانند محله جولانی وکبابیان.
محلات و کوی های بزرگ وکوچکی هنوز در همدان وجود دارد که بعضی از آنها عبارتند از: محلات جولان، ورمزیار، کلپا، سر گذر، جالگه، آقاجانی بیک، امامزاده یحیی، کبابیان، درود آبادیها وپیر گرگی.
میدان امام خمینی:
این میدان بزرگ است که در وسط شهرهمدان قرار دارد. نقشه آن در سال 1307 توسط معمـاران شهر ساز آلمانی داده شده است و بین سالهای 1309 تا 1312 ساخته شده. شعاع
این میدان که یک دایره کامل است، هشتاد متر (مساحت بیش از دو هکتار ) است و از اطراف آن شش خیابان با فواصل مساوی (حول محیط) هر کدام به عرض سی متر به شش جهت شهر کشیده شده است. این خیابانها عبارتند از: بابا طاهر، ابوعلی سینا، شهدا (شورین ) تختی ( سنگ شیر ) و اکباتان.
ساختمانهای اطراف این میدان وسیع وزیبا به استثنای 6/1 آن که در آتش سوزی سال 1325 سوخته و از بین رفته است و فعلاً عمارت بانک ملی به جای آن ساخته شده است.در وسط این میدان باغچه هایی ایجادو حوض بزرگی ساخته شده و در وسط حوض بر فراز پایه ای که قبلا مجسمه شاه بر روی آن قرار داشت طرح آرم جمهوری اسلامی ایران به مصداق آیه شریفة ((جاء الحق و زهق الباطل)) با شکوه خاصی نصب شده است.
آثار و ابنیههای تاریخی استان:
امامـزاده یحیی:
این بقعه که به شماره 128/3 به سال 28/3 /54 ثبت فهرست آثار تاریخی گردیده است درداخل شهر همدان و نسبت به میدان امام خمینی در جنوب آن قرار گرفته است. در زیارتنامه اولاد بافصل حضرت علی (ع ) معرفی شده است. (اخیراً این امامزاده با ایجاد کمر بندی بوعلی به سنگ شیر در کنار خیابان قرار گرفته است)
بقعه در وسط محوطه ای وسیع قرار دارد و از چهار جانب محصور است. درورودی بنا از سمت مغرب میباشد، ولی از سه جهت دیگر دارای درهایی است که از در اصلی کوچکتر می باشند و هر چهار در در وسط و در مقابل چهار مدخل بقعه قرار دارند.
امام زاده هادی بن علی (ع):
در محدوده گلکاری وسط میدان باباطاهر ودر دامنه تپه ای که آرامگاه باباطاهر بر آن ساخته شده بنای آجری با گنبد شانزده ترک جلوه خاصی به میدان بخشیده است. این بنا که مـرقـد امامزاده هادی فرزند امام زین العابدین (ع) می باشد از ابنیه مربوط به اوایل قرن هفتم هجری و از معماری استادانه و شیوایی برخوردار است.
امامزاده حسین (شاهزاده حسین ) (ع):
السلام علیک یا بن ائمه الهدی ـ السلام علیک یاین زمزم و صفا ـ السلام علیک یا بن امیر المومنین علی المرتضی ـ السلام علیک یا حسین بن علی النقی. مدخل بقعه در سمت مشرق حیاط دلبازی است.از آجرهای متناسب و کوچکی که بر دیوار آن چند بیت از اشعار محتشم کاشانی به خط نستعلیق نوشته شده اند به رواقی وسیع وبا شکوه که دارای چهارشاهنشین است و بر دیواره های آن سوره هایی از قرآن بخط نستعلیق برجسته گچبری و برنگ تیره نقاشی شده است می رسیم.
امامزاده اظهر بن علی (ع):
ساختمان امامزاده اظهردرروستای درجزین بخش رزن قرار دارد. این بنای متناسب و موزون بصورت برج استوانه ای شکل 19 ترکی است که ارتفاع آن در حدود 20 متر می با شد که هشت متر آنرا ساختمان برج و بقعه را گنبد مخروطی شکل بنا می دهد. این بنای آجری متعلق به دوران مغول است که بعدا به فرمان شاه عباس دوم صفوی در سال 1056 هجری قمری مرمت شده است.
امامـزاده هـود (ع):
برج تاریخی امامزاده هود در آبادی ینگی قلعه در بخش رزن واقع شده است. از ابنیه متعلق به دوران مغول و قرن هشتم هجری قمری واز نمونه های شیوای این دوران بشمارمی رود. از آجر ساخته شده ودارای 12 ضلع است و اندازه خازجی هر ضلع از وسط جرز تا وسط جرز دیگر 36/2 متر و دهانه طاق نمای هر ترک 60/1 متر و ابعاد داخلی هر ضلع از یک نبش تا نبش دیگر 68/1 متر و عرض دهانه وسط هر ضلع داخلی بالغ بر 86 سانتیمتر می باشد.
امامـزاده قاسم:
در شمال شرقی همدان و نزدیک روستای قاسم آباد واقع است. صاحب بقعه قاسم بن احمد بن قاسم بن محمد، معروف به بطحایی از اعقاب زید بن حسن علیه السلام و در زیارتنامه ((السلام علی قاسم بن موسی و علی جیرانک)) نقل شده است.
بقـاع و اماکـن مذهبی:
گنبد علویان:
گنبد علویان یا مسجد علویان از ابنیه های قرن ششم هجری قمری ودوره سلجوقیان است که در دوران مغول تزئین و مـرمت شده.
این بنا مهم ترین اثر تاریخی اسلامی همدان محسوب و بشمار ه 94 در دی ماه سال 1310 ثبت آثار تاریخی گردیده است.درداخل محوطه مدرسه علویان قرار دارد. (این مدرسه درکمربندی نزدیک میدان عین القضاه است). بنایی است چهارضلعیکه منـظرةخارجیآن مانند گنبدسرخ مراغه است (جزآنکه با آجر سفید و با ابعادی کمی بزرگتر ساخته شده است). نمای خارجیدر دو طرفدارای طاق نماهایی است ( درهرطرف دو طاق نما ) که به اشکال منظم لوزیهای بزرگ وکـوچک با آجر برجسته کاری شده اند و بقایای کتیبه آجـری زیبایی بخط کوفی بر جسته
مشتمل بر چند آیه اول سوره دهر یا سوره انسان در بالای دیواره وستونهای خارجی جلو خان به چشم می خورد.
بـرج قربـان:
به قـرار معلوم مدفن شیخ الاسلام حسن بن عطار حافظ ابو العلاء و جمعی از امـراء سلجوقی است که چون مقابر دیگر مردم عارف مسلک قرن هفتم وهشتم هجری و به سبک مقابر معمول ومرسوم پس از حمله مغول ساده وبی پیرایه که از قضای زمان دربن کوچه تنگ وپیچدرپیچ در یک کوچه بن بست محصور شده بصورتی که در بعضی از قسمتها فاصله آن با دیوارهای خانه های مجاوربیش از یک ونیم مترنمی باشد واز این بابت نمای خارجی این بنا ی با ارزش ودیدنی تحت تاثیر فضای اطراف صدمه فراوان دیده است.
مدارس و مساجد:
مسجد جامع:
مسجد جامع در محدوده بازارهای شهر ودر ابتدای سمت چپ خیابان اکباتان واقع شده است. این مسجد از ابنیه دوران قاجار یه وقدیم ترین و معتبرترین مسجد همدان محسوب می شود و تاریخ سال شروع ساختمان آن بر اساس آنچه که دروسط قطاربندی جلو ایوان بزرگ رقم رفته 1253 هجری قمری است.
از مساجد بزرگ دیگر همدان می توان مسجد آقاجانی بیک، مسجد حاج احمد، مسجد آخوند ملا علی، مسجد یحیی و…و ازمدارس آن می توان به مدرسه آخوند،مدرسه دامغانی، مدرسه زنگنه اشاره کرد.
آثـار تاریخـی:
کتیبه گنج نامه یا جنگ نامه، ترجمه فارسی کتیبه مربوط به خشایار، مجسمه شیر سنگی.
آرامگاه ابو علی سینا:
حجه الحق شیخ الرئیس الملک ابوعلی حسین بن عبد الله بن سینا فیلسوف ومتفکر بزرگ و طبیب و دانشمند عالیقدر از بزرگترین حکما اطبای اسلام و از دانشمندان بزرگ جهان است.
بنا بر آنچه خـود در شرح احوالش نگاشته پدرش عبدالله از اهـل بلخ و عمال دولت سامـانی بوده که در زمان فرمانروایی نوح بن منصور 366-378 به بخارا منتقل و عامل قریه خورمثین و هم در بخاراست که ابو علی سینا فراگرفتن قرآن وادب وفقه و علوم ریاضی را مشغول می شود تا اینکه چندی بعد فیلسوف ودانشمند مشهور ابو عبدالله ناتلی به بخارا می آید و بنا به خواهش عبداله پدر ابو علی در منزل آن سکـنی می گزیند. ابوعلی در نـزد او قسمتی از کتب منطـق و اقلیدس والمجسـطی و دیگر علوم را با مطالعه شخصی فرا می گیرد.
و سپس مطالعات خود را در علوم الهی و طب و ریاضیات ادامه داده تادر همه این علوم تبحر کافی یافت و پس از معالجه پادشاه سامانی چون اجازه ورود به کتابخانه او را می یابد. چنانچه خود گوید این کتابها را خواندم وبر فواید آنها دست یافتم و مرتبه هر کس را درعلم شناختم و چون به 18 سال تمام رسیدم از همه این علوم فارق شده بودم در 21 سالگی
شروع به تالیف و تصنیف نموده ودر 22 سالگی به علت فوت پدر ناگزیر چندی به اعمـال دیوانی پرداخته و متقلد شغل پدر می گردد.
و چون کار سامانیان آشفته می شود از بخارا به گرگان پایتخت خوارزم به نزد خوارزم شاه علی بن مامون بن محمد رفته ودر خدمت ا و وزیرش احمد بن محمد السهلی که خود از دانشمندان بزرگ بود گرد و منزلتی پیدا می کند پس از چندی در آن سرزمین اقامت گزیده و برخی در آن سرزمین اقامت گزیده وبرخی از کتب خود را در آنجا می نویسد.بعد به گرگان رفته چندی در آنجا می ماند وبعضی از کتب خود را تالیف می کند ودر سال 405 به ری عزیمت نموده ودر آنجا به خدمت مجدالدوله ابو طالب رستم بن فخرالدوله دیلمی و مادر او سیده می رسد و مجدالدوله را که بیمار است معالجه می کند.وکتاب المعاد را می نویسد.تا اینکه در اواخر سال 405 یا اوایل سال 406 از ری قصد قزوین کرده واز آنجا رهسپار همدان می شود و ظاهراً حدود 9 سال درهمدان می ماند ووزارت شمس الدوله ابوطاهر شاه خسرو دیلمی پسر فخرالدوله که از سال 387 تا 412 در همدان و جبال سلطنت می کرد را می پذیرد
و اما به سبب شورش سپاهیان از وزارت معذول و 40 روز در خانه ابو سعید خدوک پنهان می شود وچون بیماری قولنج امیر شمس الدوله عود می نماید به مجلس او رفته و پس از مداوای وی وزارت را به دست می گیرد ودر همان ایام است که ضمن تدریس کتاب شفا
تالیف می کند وپس ازدرگذشت شمس الدوله وزارت پسرش سماءالدوله را به عهده می گیرد ووی در اثر سعایتهای تاج الملک که شیخ را متهم به مکاتبه با مخلفان سلطنت نموده است به حبس می افتد و مدت 4 چهار در قاعه فرد جان واقع در ناحیه فراهان زندانی می شود ودر زندان است که کتاب الهدایه ورساله حی بن یقطان والقولنج را تالیف می کند.وپس از رهایی از حبس به اصفهان نز د علاءالدوله پاکویه رفته ومدتی با اکرام واعزار تمام در خدمت آن پادشاه مانده وبه تصنیف وتالیف وتدریس می پردازد در سال 428 که همراه علاءالدوله عازم همدان می باشد بیمار شده وهم در بین راه دارفانی را ود اع می گوید.
جنازه اش را به همدان آورده ودفن می کنند. آرامگاه ابوعلی سینا در خیابانی به همین نام که از میدان بزرگ شهر (میدان امام خمینی منشعب می شود ) ودر قسمت غربی میدان بوعلی بابرج بلند زیبایش با ابهت سر به سمان می ساید قرارگرفته. طرح ونقشه آرامگاه با توجه
به سبک معماری قرنی که حکیم در آن می زیسته واز روی قدیم ترین بنای تاریخ دار عصر اسلام در ایران یعنی بنای معظم گنبد قابوس که یکی از شاهکارهای معماری به شمار می رود اقتباس گردیده است.
هگمتانه
همدان این شهر کهن و افسانه ای، با سابقه درخشان و آثار کشف شده حاکی از وجود یک شبکه منظم و پیشرفته آب رسانی در شهر حکومتی مادها و پارت ها می باشد در فواصل بین کانال های آب رسانی معابری به عرض ۵/۳ متر وجود داشته و کف این معابر تماما" با آجرهای مربع شکل و منظمی مفروش بوده است پیشنه حفاری های علمی این تپه به سال ۱۹۱۳ میلادی بر می گردد که هیئتی فرانسوی از طرف موزه لور پاریس به سرپرستی شارل فوسی. کاوش هایی در تپه هگمتانه انجام داد ولی نتایج این کاوشها هیچ گاه منتشر نشد.در طی ۱۰ فصل حفاری انجام شده از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۸که حدود ۱۴۰۰۰ متر مربع از بقایای این شهر مورد کاوش قرار گرفته یکی از کهن ترین دوره های تمدن بشری نمایان شده است همچنین یک حصار طولانی به ارتفاع ۹ متر و دو برج عظیم و کم نظیر در درون آن کشف شده از جمله کاوشهای علمی سال ۱۳۶۲ تا کنون که به سرپرستی آقای دکتر محمود رحیم صراف به انجام رسیده منجر به شناسایی شهر بزرگی در دل تپه هگمتانه شده است تحقیقات نشان داده که در فواصل ۳۵متری بین معابر دو سری واحد های ساختمانی قرار دارند که هر کدام شامل یک حیاط مرکزی ( هال ) است با اتاق ها و انبارهایی به صورت قرینه در گرداگرد آن به شکلی که هر واحد ساختمانی فضایی در حدود ۵/۱۷* ۵/۱۷ متر را در بر می گیرد معابر مذکور با عرض ۵/۳ متر و پیبندی آجری در بخش وسیعی از تپه گسترش داشته و جهت شمال شرقی و جنوب غربی دارند. همچنین ادامه کاوش ها بخش هایی از حصار عظیم شهر به قطر 9 متر و ارتفاع 8 متر را آشکار ساخته است. این حصار در فواصل معین دارای برجهای عظیم بوده که هگمتانه قدیم را در بر می گرفته است. به طور کلی این تپه در طول یکصد سال اخیر بارها مورد حفاری باستانشناسان داخلی و خارجی قرار گرفته است از جمله ویژگیهای شهر باستانی هگمتانه معماری و طرح و نقشه منظم این شهر بوده که در بین آثار باستانی به دست آمده کم سابقه است ضمنا" در طول حفاریهای انجام شده آثار ارزشمند و بی نظیری کشف گردیده که اغلب متعلق به دوران هخامنشیان و نیاکان آنهاست. تعدادی از اشیاء کشف شده از این تپه در موزه ملی ایران باستان و تعدادی دیگر در موزه ها و یا مجموعه های خصوصی خارج از کشور نگهداری می شود.
تپه هگمتانه
آشوریان باستان به شهر های قوم کاسی، عنوان “کار کاشی“ داده بودند، که “ کار“ به معنی قرارگاه یا منزلگاه و “ کاشی “اسم قوم“ کاسی“ است.
آشورشناسان و مادشناسان، جملگی این کارکاشی ( یا شهر کاسیان) را منطقه کنونی همدان دانسته اند. پروفسور گیریشمن، باستان شناس معروف فرانسوی، معتقد است که اسم قبلی هگمتانه، “ اکسایا“ یعنی شهر کاسی ها بوده است و در مجموع اعتقاد غالب بر این است، که شهر هگمتانه را یکی از اقوام آریایی بنام مادها ساخته اند و نخستین دولت ایرانی را در آن بنا نهاده اند. ولی نتایج تحقیقات، بیانگر آن است که شهر هگمتانه، پیش از انتخاب به پایتختی توسط مادها وجود داشته و مردمانی از قوم کاسی در آن زیسته اند. سپس بازماندگان قوم کاسی، بعدها با طایفه ای از آریایی ها، قوم موسوم به ماد را پدید آورده اند و با غلبه بر دولت تجاوزگر آشوری، دولت ماد را بنیان گذاشته و و پایتخت خود را کار کاشی قرار داده اند و از آن به بعد، این شهر هگمتانه نام گرفته است.
مادها، گروهی از اقوام آریایی بودند، که از جنوب سیبری به سمت فلات ایران حرکت کرده و در غرب ایران ساکن شدند. عواملی مانند: رشد اجتماعی و فرهنگی، تماس با گروههای بومی ساکن فلات ایران، وجود همسایگانی قدرتمند و احساس نیازهای جدید سیاسی و اجتماعی، آنها را وادار به اتحاد و ایجاد حکومتی مقتدر نمود، به طوری که قوی ترین قوم آن روزگار یعنی آشوری ها را، برای همیشه از صفحه روزگار محو کردند.
هگمتانه که نام آن به صورت هنگمتان (Hangmatana) پارسی باستان به معنی مکان گرد آمده، اگمتنو اکدی، اگمتنو ایلامی، عخمتاع آرامی، اگباتن یا اکباتن یونانی در منابع آمده، از دیگر پایتختهای شاهنشاهی هخامنشی بوده است. بنا به گفته گزنفون، کوروش و دیگر شاهان هخامنشی، تابستان را در آنجا میگذراندند.
هرودوت بنیاد این شهر را به دیوکس (Deioces) بنیانگذار فرضی حکومت ماد نسبت میدهد. از سوی دیگر در سالنامه ششم نبونعید آمده است که کوروش (دوم) شاه آنشان پس از اسارت ایشتوویگو، آخرین شاه مادی، به هگمتانه تاخت و غنایم فراوانی را از این شهر سلطنتی به انشان منتقل کرد. هرودوت در جای دیگر اشاره میکند که پس از فتح پاسارگاد، خزانههای کرزوس را به هگمتانه منتقل کرد. پس از فتح بابل نیز کوروش بهار سال 538ق.ب را در آن شهر گذراند و در تابستانه به هگمتانه رفت.
در کتاب عذرا (بابهای چهارم تا ششم)، آمده است که کوروش پس از بازگرداندن یهودیان اسیر در بابل به سرزمینشان در سال 536ق.م دستور داد که هزینه لازم برای بازسازی معبد آنان را از خزانه سلطنتی پرداخت شود. پس از مرگ کوروش این کار برای مدتی متوقف و سپس در دوره سلطنت داریوش اول از سرگرفته شد. به دنبال از سرگیری کار بازسازی معبد، حاکم وقت منطقه مانع یهودیان شد و از آنان مجوز طلبید. آنان نیز به فرمان کورش اشاره کردند که باید جایی در بایگانیهای سلطنتی باشد. بنا به استعلام حاکم و دستور داریوش، ماموران بایگانی، بابل را جستجو کردن، اما چیزی نیافتند تا اینکه به هنگام جستجو در بایگانی هگمتانه طوماری بدین مضمون یافت شد که:
«تذکر: در نخستین سال سلطنت کورش، شاه فرمانی صادر کرد در مورد معبد خدای اورشلیم: بگذارید معبد برای نثار قربانی بازسازی شود و بگذارید پیهای آن بنا شود. هزینه این کار را خزانه سلطنتی خواهد پرداخت».
در بخشهای طوبیت (3:7، 7:1، 14:12) وجودیت (4-1:1) از متون مخفی (Apocrypha) یهود نیز اشاراتی به هگمتانه شده است که بیشتر رنگ افسانه به خود گرفته است (برای شرحی اجمالی از توصیفات این دو متن از هگتانه رک: اذکایی، 62:1367).
عقیده عموم بر این است که هگمتانه باستان در زیر شهر همدان امروزی خفته است و نام همدان را نیز برگرفته از نام هگمتانه میدانند. این نظریه اول بار از سوی مکدانلد کینر، جهانگرد انگلیسی مطرح و با استقبال عموم مواجه شد. اما بیست و اندی سال بعد، هنری راولینس در مقالهای مفصل با بررسی متون مختلف یونانی، رومی، بیزانسی و عربی، به این نتیجه رسید که تخت سلیمان امروزی همان هگمتانه است. نظر وی، هواداران چندانی نیافت و یافتههای بعدی نظریه همدان = هگمتانه را تقویت و تثبیت کرد.
طی قرون نوزدهم، دهها جهانگرد اروپایی از همدان دیدن کردند و درباره آثار آن و یافتههای مردم در میان خرابهها مطالبی نوشتند. از جمله در دهه 1840 م، فلاندن و کاست به پایه ستونهای هخامنشی در 2 کیلومتری شرق همدان اشاره کردند و همین امر موجب شد که هرتسفلد آن محل را جایگاه هگمتانه مادی بشناسد.
اگرچه هگمتانه از مهمترین محوطههای باستانی ایران به شمار میرود، اما تا به حال حفاران قاچاق در آن بیشتر فعالیت کردهاند تا باستانشناسان. نخستین تحقیقات باستانشناختی در همدان را ژاک دومورگان به عمل آورد. وی در سال 1890 م، بیست و چهار روز را در همدان و اطراف آن سپری کرد و طی این مدت آثار قابل رویت و اشیایی را که از اهالی خریده بود، ثبت کرد. در بین اشیایی که به قول دومورگان از محلی در میان خرابههای شهر بدست آمده، سه شی، پیکرک زرین یک زن، یک آویزه مفرغی به شکل جانور و یک وزنه مفرغی اردک شکل وجود دارد که به نظر کالمایر مادی یا هخامنشی هستند. ماسکارلا از این سه شی فقط وزنه مفرغی اردک شکل را هخامنشی میداند.
از 16 آوریل تا 132 اکتبر 1913 م، هیاتی فرانسوی به سرپرستی شارل فوسه در همدان و اطراف آن مشغول به حفاری بود. حفریات این هیات را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
18 آوریل، چند گمانهزنی در جنوب شرقی شهر و روبروی شیرسنگی، بینتیجه.
چند روز بعد، در باغی در داخل شهر که محل آن نامشخص است، بینتیجه.
30-21 مه، در دیزج در شمال همدان، بینتیجه.
20-6 سپتامبر، در مجاورت مقبره استر و مردخای، بینتیجه.
22 آوریل تا 31 مه، بر روی تپه مصلی، مقداری آجر لعابدار و بدل چینی و یک قطعه ستون با نقوش اسلیمی.
1 ژوئن تا 8 سپتامبر، در محلی به نام سرقلعه در شمال غربی شهر، تعدادی پایه ستون، سرستون، ساقه ستون شیاردار و یک پایه مجسمه.
17 ژوئیه، در محلی به نام اوروس باغی.
این هیات سرانجام بدون دستیابی به اهداف موردنظر به فرانسه بازگشت و ادامه کار آن نیز به علت وقوع جنگ جهانی اول متوقف گشت.
تا مدتها تصور عموم بر این بود که هگمتانه باستان در زیر تپه مصلی در جنوب شرقی شهر همدان قرار دارد، اما بررسیهای هوایی اشمیت در سال 1973 م، نشان داد که آثار باستانی را باید در زیر تپه هگمتانه در شمال شرقی شهر جست و تپه مصلی، تپهای طبیعی است که در دوره پارتی بر روی آن دژی احداقث شده که اکنون کاملاً از بین رفته است.
در اوایل دهه 1950 م، رابرت دایسن از طرف موزه دانشگاه پنسیلوانیا برای بررسی امکانات حفاری در تپه هگمتانه عازم ایران شد. همزمان با بررسیهای او بود که با احداث خیابان اکباتان از میان تپه هگمتانه مقداری آثار معماری مخامنشی چون یک پایه ستون به دست آمد، اما محمدتقی مصطفوی مدیر کل وقت اداره کل باستانشناسی طی ملاقات با دکتر رنی، مدیر موزه دانشگاه پنسیلوانیا او را تشویق کرد که هیات دانشگاه مزبور به جای حفاری در تپه هگمتانه در تپه حسنلو حفاری کند. عجیب اینکه آنان نیز این پیشنهاد را پذیرفتند.
در حدود سالهای 50-1349ش، گفتگوهایی شد که هیاتی مشترک از کشورهای ایران، شوروی، کانادا و انگلستان به سرپرستی علی حاکمی، ولادیمیر لوکونین، تامس کایلریانگ و دیوید استروناخ در همدان حفاری کنند، اما به دلایل نامعلوم این کار سرنگرفت.
پس از وقفهای چندساله، اداره کل باستانشناسی بین سالهای 55-1352ش، به خرید و تخریب خانههای احداث شده بر روی تپه هگمتانه و آمادهسازی آن برای کاوشهای بلندمدت اقدام نمود. محمد مهریار، رییس هیات آمادهسازی تپه هگمتانه، بر اساس بررسیهای خود معتقد استکه حتی اگر هگمتانه هخامنشی در زیر تپه هگمتانه امروزی قرار داشته باشد، هگمتانه مادی را باید در جای دیگر و احتمالاً در تپه پیسای علیآباد در 5/2 نیم کیلومتری شمال غربی تپه هگمتانه جست.
پس از کارهای مقدماتی، کاوش در تپه هگمتانه از سال 1362ش، به سرپرستی محمدرحیم صراف از طرف سازمان میراث فرهنگی کشور آغاز و تا به حال سه فصل آن انجام شده است. کاوشهای باستانشناسی در هگمتانه در ابتدای کار خود است و تا بحال به آثار مشخص هخامنشی در بافت باستانشاختی به سامان دست نیافته است لذا بر این اساس نمیتوان چیز زیادی درباره هگمتانه هخامنشی گفت. از سوی دیگر، به صورت اتفاقی یا طی بررسیهای پراکنده مصالح معماری هخامنشی چون خشت و اجزای مختلف ستونهای سنگی بدون موقعیت مشخص و راهگشا، در میان ویرانههای هگمتانه به دست آمدهاند. نظری بر مصالح سنگی میتواند تا حدودی نکاتی را برای ما آشکار سازد.
سه نوع پایه ستون هخامنشی در همدان بدست آمده است:
1. پایه ستونهای دو طبقه پلان مربع در سه اندازه که با پایه ستونهای کاخهای بارعام و مسکونی در پاسارگاد و کوشک برازجان قابل مقایسه است و لذا میتوان آنها را به احتمال بزرگ به کورش نسبت داد.
2. دو پایه ستون زنگ شکل که با پایه ستونهای تالار آپادانا در تخت جمشید قابل مقایسهاند.
3. سه شالی ستون که با شالی ستونهای پاسارگاد و همچنین تخت جمشید قابل مقایسهاند.
4. دو نمونه قسمت فوقانی ستون که مشابه آن در تالار آپادانا و دروتزه تمام ملل در تخت جمشید به چشم میخورد.
5. یک تکه سرستون به شکل گاو که مشابه آن در تخت جمشید و شوش به چشم میخورد.
مهریار با بررسی این مصالح سنگی به این نتیجه رسیده است که در هگمتانه حداقل 5 تا 7 واحد معماری هخامنشی نظیر تالار، ایوان و احتمالاً دهلیز وجود داشته است.
اگرچه مطالعه دقیق این مصالح سنگی بر اساس نکاتی چون اثر قلمتراش و مقایسه آن با مقیاسهای مصالح مشابه در پاسارگاد و تخت جمشید و شوش میتواند راهگشا باشد، اما فعلاً تفاوت در شکل آنها به ویژه انواع مختلف پایه ستونها این نظریه را به ذهن متبادر میسازد که در هگمتانه احتمال کشف دو مرحله معماری طی دوره هخامنشی وجود دارد:
اولاً، ساخت و سازهایی در زمان کوروش کبیر و ثانیاً، احداثاتی از زمان داریوش اول به بعد. از سوی دیگر باید به یاد داشت که بنا به شایعات، از همدان دو پایه ستون با کتیبهای از اردشیر دوم بدست آمده است که یکی در موزه ملی ایران و دیگری در مجموعهای خصوصی در انگلستان نگهداری میشود. یک سرستون به شکل سر یک مرد نیز که در موزه کانزاسسیتی نگهداری میشود، به همدان منتسب است.
سوای این مدارک گنگ، به فاصله 12 کیلومتری جنوب غربی همدان دو کتیبه، یکی از داریوش اول (بالا چپ) و دیگری از خشایارشا (پایین راست) بر صخرهای در دامنه کوه الوند کنده شدهاند. این کتیبهها سه زبانه هستند و هر نسخه از 20 سطر نوشته تشکیل شده است. چون هر کتیبه از نظر مضمون کاملاً یکساناند و تنها از نظر نام تفاوت دارند، کنت حدس زده است که هر دو کتیبه به دستور خشایارشا کنده شدهاند. دور تا دور طاقچههای این دو کتیبه چند سوراخ به چشم میخورد که کاربرد آنها نامعلوم است. هاینس لوشای بر بالای صخرهای که این دو کتیبه بر روی آن کنده شدهاند، مصطبهای یافته است.
همانگونه که ذکر شد، همدان سالها عرصه ترکتازی حفاران قاچاق و دلالان اشیای عتیقه بوده است. امروزه دهها شی زرین و سیمین و اقلام دیگر در موزهها و مجموعههای مختلف جهان پراکندهاند که تمامی آنها به همدان منتسب میشوند (برای مروری کلی از این اشیاء، اگرچه در اسالت بسیاری از این اشیاء و انتساب تقریباً تمامی آنها به همدان تردید وجود دارد، اما اشارهای فهرستوار به آنها خالی از فایده نیست.
• الواح زرین آرشام و آریارمنه: هرتسفلد اشاره میکند که این الواح به هنگام مرمت بنایی کوچک، بین دو ردیف آجر یک پی قدیمی بدست آمدهاند، اما در جایی دیگر او فقط اشاره میکند که آنها در همدان کشف شدهاند. احتمالاً وی خود شاهد کشف این دو لوح نبوده و آنها را اول بار دست مردم دیده است. بنابراین احتمال دارد که این الواح اصلاً از همدان بدست نیامده است. از سوی دیگر بررسی زبانشناختی حاکی از آن است که این الواح مدتها پس از ارشام و آریارمنه و احتمالاً در زمان اردشیر دوم نگاشته شدهاند.
• الواح زرین و سیمین با کتیبه داریوش، که گویا در سال 1923 م، کشف شدهاند و همچون بیشتر آثاری از این دست اول بار بوسیله هرتسفلد معرفی شدهاند.
• کاسه سیمین خشایارشا با کتیبه پارسی باستان.
• لوح زرین اردشیر دوم که اکنون در موزه سینسناتی نگهداری میشود.
• مجموعهی اشیای زرین منسوب به همدان در موزه متروپولیتن نیویورک شامل یک کاسه زرین با کتیبه داریوش، یک سگک زرین، تکوک و یک خنجر.
• مجنوعهی اشیای زرین منسوب به همدان در موزه ملی ایران شامل یک تکوک (ریتون) به شکل شیر بالدار، یک خنجر و یک بازوبند.
• زیورآلات مختلف در موزه موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو، موزه متروپولیتن نیویورک، موزه بریتانیا، موزه ملی ایران و مجموعههای خصوصی بویژه مجموعه مارسل ویدال.
سوای اشیای پیش گفته، اشیای فراوانی نیز وجود دارد که همگی به همدان منتسباند، اما هیچ یک طی کاوشهای باستانشناختی بدست نیامدهاند و لذا انتساب آنها محل تردید دارد.
شهر باستانی هگمتانه
آشوریان باستان به شهرهای قوم کاسی، عنوان «کار کاشی» داده بودند که کار به معنی قرارگاه یا منزلگاه و کاشی اسم قوم کاسی بوده است.
آشورشناسان و مادشناسان، جملگی این کارکاشی (یا شهر کاسیان) را منطقه کنونی همدان دانستهاند. پرفسور گیریشمن، باستانشناس معروف فرانسوی، معتقد است که اسم قبلی هگمتانه، «اکسا یا»، یعنی شهر کاسیها بوده است که شهر هگمتانه را یکی از اقوام آریایی به نام مادها ساختهاند و نخستین دولت ایرانی را در آن بنا نهادهاند، ولی نتایج تحقیقات بیانگر آن است که شهر هگمتانه، پیش از انتخاب به پایتختی توسط مادها وجود داشته و مردمانی از قوم کاسی در آن میزیستهاند. سپس بازماندگان قوم کاسی، بعدها با طایفهای از آریاییها، قوم موسوم به ماد را پدید آوردهاند و با غلبه بر دولت تجاوزگر آشوری، دولت ماد را بنیاد گذاشته و پایتخت خود را کار کاشی قرار دادهاند و از آن به بعد، این شهر هگمتانه نام گرفته است.
مادها، گروهی از اقوام آریایی بودند که از جنوب سیبری به سمت فلات ایران حرکت کرده و در غرب ایران ساکن شدند. عواملی مانند: رشد اجتماعی و فرهنگی، تماس با گروههای بومی ساکن فلات ایران، وجود همسایگانی قدرتمند و احساس نیازهای جدید سیاسی و اجتماهی، آنها را وادار به اتحاد و ایجاد حکومتی مقتدر نمود، به طوری که قویترین قوم آن روزگار، یعنی آشوریها را برای همیشه از صفحه روزگار محو کردند.
امروزه عموم باستانشناسان، تپه باستانی هگمتانه، واقع در مرکز شهر همدان را، که وسیعترین تپه باستانی ایران است، بقایای همان ابنیه عهد کاسی، مادی، هخامنشی و بعد از آن میدانند. مساحت این تپه حدود 30 هکتار میباشد که با درنظر گرفتن بخشهایی که جزء محدودهی تپه باستانی بوده، ولی اینک ساختمانهای مسکونی بر روی آن ساخته شده، به بیش از 40 هکتار نیز میرسد.
این تپه بیضی شکل، در داخل محدوده شهر فعلی همدان و در دو سوی خیابان اکباتان واقع شده است. هگمتانه یا هنگمتانه که به زبان پارسی قدیم، به معنی محل تجمع بوده، ترکیبی از دو واژه «هنگ» به معنی جا و «متانه» به معنی تجمع بوده است. این واژه در زبان یونانی به صورت اکباتانا درآمده است و در کتیبههیا ایلامی به صورت «آگماتانو» آمده است. برخی نیزط معتقدند: «امدانه» یا «آمادهای» که در کتیبه پیلسر پادشاه آشور آمده، به این محل اتلاق میشده است. هگمتانه در زبان ارمنی، «اهمتان» و در زبان سریانی و پهلوی «اهمدان» در گویش نویسندگان عرب «همدان» و در تورات «احتمانا» گفته شده است.
همچنین سکههایی از عهد باستانی کشف شده که محل ضرب آنها اهمتان قید شده است. نخستین اشاره مکتوب به نام مادها و سرزمین ماد، در سالنامه بیست و چهارم شارل مانزر سوم (836 ق.م) و سارگن دوم (715 ق.م) بوده که از این قوم و سرزمین آنان به نام «مادهای» یا «آمادهای» یاد کردهاند.
روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دوره مادها (از اواخر قرن هشتم تا نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز امپراتوری ماده بوده است و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتختهای دوره هخامنشی (پایتخت تابستانی و احتمالاً محل خزانه آنها) به شمار میرفته است. گفتههای هرودوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهمترین ماخذ تاریخی در این مورد است. وی بنای اولیه این شهر را به «دیااکو» نخستین شهریار ماد نسبت میدهد. هرودوت اوضاع سیاسی و اقتصادی نامناسب قوم ماد را در دستیابی دیااکو به قدرت موثر میداند.
دیگر مورخین یونانی چون پلی بیوس، کنزیاس، ژوستین و گزنفون نیز درباره هگمتانه مطالبی جمعآوری کردهاند. دیااکو پس از اینکه هگمتانه را به پایتختی خود برگزید، تصمیم به ساخت کاخی عظیم و مستحکم، به صورت هفت قلعه تو در تو گرفت. به طوری که کاخ پادشاهی و خزانه، در درون قلعه هفتم قرار داشته باشند. دیااکو به تقلید از رنگآمیزی قصرهای بابلی دستور داده بود کنگرههای هر قلعه را به رنگی مخصوص درآورند.
به این ترتیب: رنگ کنگرههای قلعه اول، سفید، دومی سیاه، سومی ارغوانی، چهارمی آبی، پنجمی نارنجی و کنگره دو باروی داخلی، سیمین و زرین بودند. محیط بیرونیترین دیوار قلعه، تقریباً به اندازه حصار شهر آتن بوده است.
قصر شاهی که در آخرین قلعه درونی برپا شده بود، دارای صدها اتاق بوده و مردم نیز خانههای خود را بیرون این قلعهها و در کنار آن ساخته بودند. بنا به درخواست دیااکو، قوم ماد شهرهای کوچکی را که در آن میزیستهاند، رها ساخته و پایتخت را مورد توجه قرار دادند و در اطراف قلعه شاهی، خانههای خود را بنا کردند.
پلی بیوس مورخ یونانی مینویسد: در دامان کوه اورنت (اورنت یا اورانتس= الوند)، شهر هگمتانه با قلعه و ارگ مستحکم و حیرتآوری قرار گرفته و قصر شاهی در داخل آخرین قلعه آن استوار گردیده است. وضع ساختمانی، آرایش عجیب و تزئیناتی که در آن بکار رفته به نحوی بوده که توصیف آن مبالغهآمیز به نظر میرسد. چوبهایی که در آن به مصرف رسیده، پوشیده از زر و سیم است.
درها، ستوها و رواقهای آن با هزاران گونه کندهکاری و نقش و نگار آراسته شدهاند. یک دیوار بیپیرایه و یک تیر عاری از زیور در آن کاخ نیست. حتی کاشیهایی که زینتبخش ازارهها و دیوارهای درونی قصر است، با پوششی از آب ن
دانلود مقاله اشنایی با هگمتانه همدان