
برپایى مراسم و تعظیم شعائر
نحوه برخورد بزرگترها با مناسبتهاى ویژه اهل بیت، در فکر و روحکودکان هم مؤثر است. برپایى مراسم جشن یا سوگوارى، شرکت کردن وشرکت دادن در چنین برنامههایى مؤثر است. در سایه اینگونه تعظیمشعائر، آن فرهنگ دینى و علقههاى ولایى پابرجا مىماند و تقویتمىشود. امامان معصومعلیهم السلام نیز از این شیوه بهره مىگرفتند و به آن توصیهمىکردند. براى پیروان اهل بیت، تکریم مناسبتهایى همچون ایام عاشوراو روز غدیر، از اهمیت ویژهاى برخوردار است. اهل بیت، به این دو مناسبتبسیار بها مىدادند. «غدیر خم» را یک عید بزرگ اسلامى مىدانستند و بهروزه و عبادت و تبریکگویى و دید و بازدید و شادمانى و پوشیدن لباس نو واحترام این روز دستور مىدادند، تا در ذهن شیعه، به عنوان یک روز مهم وبه یادماندنى باقى بماند. (110) .
نسبتبه ایام عاشورا نیز، مراسم گرفتن در خانهها، مدرسهها، ادارات،بازارها و... مؤثر است. در بسیارى از خانهها و خانوادهها که مراسم دیرین ودرازمدت «روضه خانگى» برقرار مىشود، معمولا افراد آن خانه با حب اهلبیتبار مىآیند و این محبت و ولا را به عنوان یک گوهر، حفظ مىکنند.
حتى ترویج مسائلى همچون اطعام، احسان، وقف، نذر، هدیه در راهاهل بیت، به رسوخ این محبت در قلوب، کمک مىکند. حفظ سنتهاىدینى در خانوادهها و گسترش آن به مدرسهها، مجتمعها و مجموعههاىانسانى، مىتواند مفید باشد.
برگزارى جشنهاى میلاد امام زمانعلیه السلام در این میان اهمیتخاصىدارد و ایجاد شوق به مناسبت تولد امامى که هنوز هم زنده است و حاضر وناظر بر ماست و ما چشم به راه آمدن اوییم، بعد عاطفى و عشقآفرینىبیشترى دارد. زمینه آن نیز به طور طبیعى در میان کودکان و نوجوانانوجود دارد و نیمه شعبان خاطرهاى فراموش نشدنى براى آنان است.
10- استفاده از حس کمالجویى
مردم به «کمال» و «جمال» گرایش دارند. کمال جویى انسانى، بویژه درسنین نوجوانى و جوانى سبب مىشود به سوى انسانهاى برتر، ابر انسانها،الگوهاى قدرت و علم و شهرت و محبوبیت جذب شوند و حسقهرمانگرایى خود را در عشق ورزیدن به آن الگوهاى آرمانى ارضاء کنند واگر هم چنین الگوها و قهرمانهایى وجود نداشته باشند، آنها را مىسازند ومىپردازند، حتى در خیال خویش. نظریه قهرمانگرایى براى کمال،بخصوص در قشر جوان و نوجوان، امرى روشن است، فرد، بویژه درنوجوانى همواره به قهرمان توجه دارد و «اگر بدان دسترسى نداشته باشد،حتى در عالم خیال و رؤیا از بسیارى از جهات او را الگو و مدل رفتار خویشقرار مىدهد و از تصور خاص خود از او، از رفتار او، از گفتار او، از طرز لباسپوشیدن و از قیافه و هر چیز مرتبط با او الهام مىگیرد. قهرمان منتخب،کعبه انطباق رفتار نوجوان است». (111) «قهرمانان، خدایان زمیناند. بشر درآنان نیز قدرت، کمال و جمال آسمانى یا مىجوید یا به آنان نسبت مىدهد.بتى با دستخویش مىتراشد، صفتهاى خدایى به او نسبت مىدهد وآنگاه معبود خود ساختهاش را مىپرستد». (112) .
حال که چنین است، هر چه این قهرمانان و الگوها، متعالىتر، کاملتر،آسمانىتر و خدایىتر و بىعیبتر باشند، مدار جاذبه قوىترى ایجادمىکند و این کشش و محبت، سازندهتر خواهد بود. (113) .
باید از حس آرمانگرایى بهره گرفت و توسط اهلبیت، این خلا را پرکرد. اهلبیت از نظر قدرت جسمى، قدرت روحى، کرامات و معجزات، اتکاءبه قدرت خدا، برخوردارى از علم لدنى و الهى، فضیلت و کمال، از همهانسانها برترند. مظهر کمال و جمال الهىاند.
طرح شجاعتها، فضایل و معجزات و کراماتشان، شفادادنها و رفعمشکلات و مقام شفاعت نزد خداوند و رفع حاجت توسل جویندگان، درایجاد علاقه نسبتبه آنان مؤثر است. وعاظ و مرثیهخوانانى که در ایامسوگوارى، از حوادث عاشورا سخن مىگویند و با ذکر مصائب و مظلومیتاهل بیت، دلها را به سوى آنان جذب و معطوف مىکنند، اگر در کنار اینشداید، از رشادتها و قهرمانىهاى شهداى کربلا هم بگویند، آن چهرههامحبوبتر مىشوند. گاهى خود افراد به واعظ مىگویند: از شجاعت ورزمآورى عباس و على اکبر و امام حسین برایمان بگو. این نشاندهندهاین است که بیان ابعاد حماسى این الگوها، جامعیت و کمال بیشترى را درذهن مخاطب، ترسیم مىکند و بر علاقهها مىافزاید.
البته از معجزات و کرامات، باید آنهایى را براى کودکان و نوجوانان گفتکه قابل فهم و هضم براى آنان باشد.
اگر جوانان و کودکان، شیفته انسانهایى مىشوند که از نظر علمى، فنى،نبوغ ادبى، ورزیدگى جسمى، شجاعت و توانمندى، روحیههاى والا،زیبایى، بخشندگى و جوانمردى در سطح بالایى قرار دارند، باید گفت کهاهل بیت، از نظر علم، زهد، قدرت، فصاحت و بلاغت، شجاعت و سخاوت،کمال صورت و سیرت، عبادت و عرفان، زیبایى و جمال ظاهرى، مردانگىو گذشت و احسان، صبر و مقاومت از همه انسانها برتر و بالاترند. طرحآنان بعنوان چهرههاى آرمانى، محبتشان را در دلها مىآفریند. کداممشخصه و خصلت و فضیلت جاذبهآفرین و دوست داشتنى و محبتآور رامىتوان نام برد که حد اعلا و بالاترین مرتبه آن در اهلبیت عصمت،تجلى نداشته باشد؟
در حدیثى، امام رضاعلیه السلام در توصیف دین و مرام ائمه اهلبیت، چنینمىفرماید:
«و ان من دینهم الورع والعفة والصدق والصلاح و الاجتهاد واداء الامانة الى البر والفاجر و طول السجود والقیام باللیل واجتناب المحارم و حسن الصحبة و حسن الجوار و بذلالمعروف و کف الاذى و بسط الوجه والنصیحة والرحمةللمؤمنین». (114) .
پرهیزکارى، پاکدامنى، راستگویى، شایستگى، تلاش، امانتدارىنسبتبه نیک و بد، سجود طولانى، شبزندهدارى، پرهیز از حرامها،معاشرت خوب و رفتار مناسب با همسایه، بخشش نیکى، پرهیز از آزار، گشادهرویى، خیرخواهى و رحمتبراى مؤمنان، از دین و مرام ائمهاست.
در زیارت جامعه، اوصاف برجسته و فضایل ارجمندى از امامان نقلشده است. از جمله اینکه: هرگاه خیر و خوبى یاد شود، اول و ریشه و شاخه ومنبع و جایگاه و منتهاى آن هستید و هر نیکى از شما آغاز مىشود و بهشما پایان مىگیرد. (115) .
شما راه خدا را باز کردید شهادت را شما آغاز کردید
فدا کردید جان، تا دین بماند به خون خفتید، تا آیین بماند
اهل بیت عصمت، محبوبترین انسانها، ارزندهترین دوستها،زیبندهترین محبوبهایند که جامعیتبىنظیر نسبتبه همه خوبیهاىاخلاقى و رفتارى دارند و آنچه خوبان همه دارند، اهلبیتبه تنهایى دارندو بهترین چهرههاى دوست داشتنى و عشق ورزیدنىاند. در حدیث امامصادقعلیه السلام است که سه چیز محبتآور است: دین، تواضع، بذل و بخشش. (116) امامان شیعه و اهلبیت، هم محور و مدار دین و آییناند، هم با همه مقام ومرتبهاى که دارند در تواضع و فروتنى پیشتازند و هم در سخاوت و داد ودهش سرآمد مردم روزگارند. یاد کردن از نمونههاى اخلاقى امامان و ازتواضع، جود و بخشندگى آنان، علاقهمندى به آنان را مىافزاید.
روزى معاویه، یکى از بانوان شجاع و شیفته على بن ابىطالب علیه السلام بهنام «دارمیه حجونى» را احضار کرد. از او پرسید: مىخواهم بدانم بر چهاساس و جهتى على را دوست مىدارى و با من دشمنى؟ پاسخ داد: على رابه آن جهت دوست دارم و به ولایت او دل بستهام که او در میان مردم بهعدالت رفتار مىکرد، حقوق را مساوى تقسیم مىکرد، پیامبر او را به ولایتبرگزیده بود، دوستدار محرومان بود، دینداران را گرامى مىداشت و تو را نیزبه خاطر جنگیدنتبا علىعلیه السلام که سزاوارتر از توست، و به خاطر ستمگرى،حکومت هوسرانانه و قضاوت جائرانهات دشمن مىدارم. (117) .
جلوههاى برجسته اخلاقى و رفتارى علىعلیه السلام آنگونه است که آن بانوىدلیر را هوادار وى ساخته است. فضیلتها همواره جاذبه دارد.
11- معرفى ولى نعمتان
ما از هر کس که احسان و نیکى ببینیم، به او محبت پیدا مىکنیم(الانسان عبید الاحسان). طرح نیکىها و احسانها و فواید و نعمتهایى که ازسوى ائمه به ما رسیده است، در ایجاد محبت مؤثر است. آنان واسطهفیض الهىاند، وسیله قضاى حاجات ما از درگاه خدا مىشوند،هدایتکننده و پیشواى دینى مایند، به وسیله آنان در مسیر توحید ناب وراه درست و صراط مستقیم قرار گرفتهایم. صاحب و ولى نعمت ما آنهایند(بیمنه رزق الورى). توجه داشتن و توجه دادن به نعمت و شناخت صاحبنعمت، محبتآور است.
خداوند به حضرت موسى وحى فرمود که مرا دوستبدار و مردم را همدوستدار من کن. گفت: خودم دوستت دارم. با دل مردم چه کنم؟ خداوندوحى فرمود که آنان را به یاد نعمتهاى من بینداز «فذکرهم نعمتى وآلائى» (118) . در بخش عمدهاى از آیات و احادیث، نعمتها و احسانهاى الهىدر حق بشر برشمرده شده است. اینها زمینه خدادوستى و خداپرستى را درانسان پدید مىآورد.
در حدیث دیگر است که خدا به حضرت داود چنین وحى کرد. داودعرض کرد: خودم به تو محبت دارم. مردم را چگونه دوستدار تو سازم؟«فکیف احببک الى خلقک؟». خداوند فرمود: از راه یادآورى نعمتهایم، مرامحبوبشان ساز «اذکر ایادى عندهم فانک اذا ذکرت ذلک لهم احبونى» (119) .
در روابط خانوادگى نیز، گاهى براى ایجاد محبت و کشش در میانکودکان نسبتبه بعضى از فامیل، یادآورى مىکنند که: او که برایت فلانچیز خرید، تو را به گردش برد و... چنین و چنان کرد. یادآورى خوبیها وانعامهاى آنان نسبتبه کودکان، ایجاد جاذبه و علاقه مىکند.
ائمه نیز حق زیادى بر ما دارند و ما هر چه داریم، بخصوص نعمتها ومواهب معنوى و دینى از این خاندان است و آنان واسطه فیض خدا بربندگانند و باید اینها یادآورى شود تا محبتبیافریند. در زیارت جامعهدرباره نقش رحمتآور اهلبیت در عالم تکوین مىخوانیم:
«بکم فتح الله و بکم یختم و بکم ینزل الغیث و بکم یمسکالسماء ان تقع على الارض الا باذنه».
خداوند به سبب شما آغاز کرد و به شما ختم مىکند، به خاطر شما بارانو ابر مىفرستد، و به سبب شما آسمان را نگه مىدارد که جز با اذن او برزمین نیفتد.
و در مورد نقش هدایتى و ارشادى و دینآموزى آنان و جایگاهشان درتبیین دین، مىخوانیم:
«بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا و اصلح ما کان فسد من دنیاناو بموالاتکم تمت الکلمة و عظمت النعمة واتلفت الفرقه وبموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة».
به سبب موالات و دوستى با شما، خداوند نشانههاى دینمان را به ماآموخت و آنچه از دنیایمان تباه شده بود اصلاح کرد، به سبب موالاتشما سخن تمام شد و نعمت، عظمتیافت و تفرقهها به همدلى گرایید،با موالات شما طاعت واجب الهى قبول مىشود.
اهل بیت، معلمان دین و مرشدان حیات و راهنمایان زندگى مایند و اگربه توحید و اسلام ناب دستیافتهایم، در سایه تعالیم آنان است و مدیونآنانیم. خدا را بر این نعمت و منتباید شاکر بود. به این خاندان همبایدعشق ورزید.
امام صادقعلیه السلام درباره اهل بیتعلیهم السلام فرمود:
«لولاهم ما عرف الله عزوجل». (120) .
شامل 38 صفحه Word
دانلود تحقیق پیامبر