فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 16 صفحه
امامت در لغت
واژه «امامت» در لغت به معناى رهبرى و پیشوایى، و «امام» به معناى مقتدا و پیشواست، خواه انسان باشد،یا چیز دیگر، چنانکه ابن فارس گفته است: «امام، کسى است که در کارها به او اقتدا میشود، و پیامبر ـ صلّى الله علیه و آله ـ امام ائمه، و خلیفه، امام رعیت، و قرآن، امام مسلمان است».(1)
قرآن کریم، همانگونه که برخى از انسانها را امام نامیده، کتاب آسمانى حضرت موسى (ع) را نیز امام خوانده است، آنجا که در مورد حضرت ابراهیم (ع) فرموده است:
«إِنِّى جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً».(2)
من تو را پیشواى مردم قرار دادم.
و درباره کتاب حضرت موسى (ع) فرموده است:
«وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَهً».(3(
پیش از قرآن کتاب موسى به عنوان پیشوا و مایه رحمت، نازل گردید.
و در جاى دیگر، لوح محفوظ را نیز «امام مبین» خوانده و میفرماید:
«وَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِى إِمامٍ مُبِینٍ».(4)
هر چیزى را در «امام مبین» (لوح محفوظ) برشمردهایم.
امامت در اصطلاح متکلمان
متکلمان اسلامى براى امامت تعاریف مختلفى ذکر کردهاند، و غالباً امامت را «ریاست و رهبرى عمومى جامعه در زمینه امور دینى و دنیوی» دانستهاند، نمونههایى از این تعاریف را یادآور میشویم:
1. امامت، رهبرى عمومى دینى است که در برگیرنده ترغیب مردم به آن چه مایه حفظ مصالح دینى و دنیوى آنها، و بازداشتن آنان از آن چه مایه زیان آنها است، میباشد.(5)
2. امامت، رهبرى و بالاصاله در امور دین است.(6)
3. امامت، جانشینى پیامبر اکرم ـ صلّى الله علیه و آله ـ در برپاداشتن دین است به گونهاى که پیروى او بر همه امت واجب است.(7)
4.امامت، رهبرى عمومى در امر دین و دنیا به عنوان جانشینى پیامبر ـ صلّى الله علیه و آله ـ است.(8)
توضیحات
1.مقصود از قید «بالاصاله» در تعریف دوم، احتراز از رهبرى به نیابت از امام است،مانند نواب خاصه و عامه امام عصر(عج).
2. مقصود از «امور دینی» در دو تعریف اول و دوم این نیست که وظیفه امام منحصر در اداره امور دینى مردم است، و هیچگونه مسؤولیتى نسبت به امور دنیوى ندارد، بلکه مراد این است که امور دنیوی، منهاى جنبههاى اخلاقى و دینى آنها، از شؤون امامت نیست. مثلاً قضاوت در اینکه کدام اثر هنرى برجستهترین آثار هنرى است، از وظایف ویژه امام به شمار نمیرود، هر چند امام میتواند واجد چنین مهارت علمى باشد، و احیاناً برجستهترین هنرمند را نیز معرفى کند، ولى این کار را به عنوان یک صاحب نظر و هنرشناس انجام میدهد، نه به عنوان امام».(9)
مقاله درباره بررسی و ارزیابی حقیقت و فلسفه امامت