شناخت خاک
خاک این گنجینه حیات؛ نزد انسان به ودیعه گذاشته شده است. البته ودیعه ای با حق استفاده از طرف خاک مالک حقیقی. پس انسان نه تنها به عنوان یک امانتدار موظف به حفظ آن است بلکه باید تلاش کند تا بهتر از آنچه که پیشنیان تحویل گرفته، به آیندگان تحویل دهد.
لازمه حفظ و حفاظت از خاک شناخت آن در جنبه های مختلف تشکیل، حاصلخیزی، کاهش حاصلخیزی، آلودگی ها و عوامل مثبت و منفی مؤثر در آن می باشد و این شناخت در نهایت باید منجر به ارائه راهکار هائی مناسب جهت تقویت عوامل مثبت و سازنده و تضعیف و دفع عوامل منفی و مخرب گردد.
شناخت خاک
خاک سطحی ترین قسمت پوستة جامد زمین است که به صورت لایه نازکی سنگهای زیرین را پوشانده است.
ضخامت این لایه در شرایط مختلف معمولاً از(2-5/0) متر متغیر بود و در مواردی به کمتر از 5/0 متر هم می رسد.
قشر خاک بین آتمسفر یعنی پوشش هوایی زمین و بخش سخت و تخریب نشده زمین یعنی لیتوسفر قرار دارد. این لایه علیرغم ضخامت بسیار ناچیز خود در مقایسه با سایر لایه ها، منبع تولید و درآمد و محل زندگی موجودات زنده بوده و اساس تمدن مادی است.
خاک حاوی مواد معدنی( ریگ، شن، ماسه و رس) و مواد آلی( بقایای گیاهی و جانوری) و آب وهوا می باشد.
حال ببینیم که خاک چگونه تشکیل شده و در تعامل با عوامل گوناگون چه وضعیتی پیدا می کند.
لایه ها و محیط های تشکیل دهنده خاک و یا مرتبط با آن عبارتند از:
- آتمسفر : (هوا و آب نزولات جوی)
- لیتوسفر: سنگهای تحخریب نشده
- بیوسفر: گیاهان و جانوران و موجودات ذره بینی
- مجموع محیط ها یا لایه های فوق پدوسفر یعنی محیط واقعی خاک را تشکیل می دهند.
- خلاصه اینکه خاک از مواد و قسمت های مختلفی تشکیل شده و تحت تأثیر عناصر آنها در حال تغییر و تکامل دائمی است. البته تغییرات با هدف رسیدن به نقطه و یا شکل خاصی صورت نمی گیرد، بلکه مداوم بوده و به منظور برقراری توازن و تعادل بین تخریب و تشکیل صورت گرفته و پیوسته تکرار می شود.
- بعنوان مثال در اثر عواملی موادی مانند آهن، آلومینیوم، رس و ماده هوموسی که از اجزاء خاک هستند پدید می آیند. ولی این مواد به همین شکل و صورت ثابت در زمین باقی نمی مانند بلکه آنها نیز علاوه بر کاربردهای اولیه تغییر وتحول یافته یا روی خاک انباشته شده یا به زیر خاک انتقال می یابند و با تخریب و تجزیه مود جدیدی را بوجود می آورند.
بنابراین خاک برخلاف سنگ یک ماده کامل و تمام شده نیست بلکه پیوسته تغییر وتکامل یافته وطبق اصول و قواعد صحیح خود را با تغییرات داخلی و خارجی تطبیق داده وهرگز به سکون نمی رسد.
عوامل گوناگون محیطی و تأثیر آنها در تحول و تشکیل خاک
محیط و خاک دو جزء لاینفک بوده و پیوسته در حال تأثیر و تأثرند. هر یک از لایه های متشکله خاک با عوامل خاص خود خاک را تحت تأثیر قرار داده و موجب تغییراتی در آن می گردند. این عوامل عبارتند از:
الف: عناصر آب وهوایی
ب: موجودات زده
ج: نوع سنگها
د: آب اضافی
ه: ناهمواریها
و: انسان
ز: زمان
عوامل فوق ضمن تأثیرگذاری بر خاک بر یکدیگر نیز مؤثر واقع می شوند. مانند تأثیر نوع سنگها و لایه ها در میزان نفوذ آب و یا تجمع آب اضافی در زمین و یا تأثیر آب وهوا در پیدایش نوع خاصی از موجودات زنده و .....
الف:عناصر آب وهوایی
عناصر آب وهوایی عبارتند از:
1- رطوبت:
تغییرات فیزیکی وشیمیایی خاک پیوسته تابع رطوبت و آب ناشی از نزولات جوی است. بگونه ای که افزایش نزولات سبب تسریع در تغییر شکل مواد آلی و معدنی شده و کاهش شدید آن سبب کندی یا عدم تشکیل خاک می گردد، و همچنین افزایش و کاهش شدید دما. مثلاً در بیابانهای خیلی خشک و در قطبها خاک تشکیل نمی شود. زیرا در بیابانها به عللی از جمله خشکی فوق العاده و در قطب ها به دلیل سرمای شدید گیاه نمی روید و در نتیجه هوموس تشکیل نشده و تخریب شیمیایی نیز صورت نمی گیرد.
افزایش و کاهش رطوبت تنها تابع میزان بارندگی نبوده و به نوع و پراکندگی و فصل ریزش آنها نیز بستگی دارد. ضمن اینکه سایر عوامل نیز به نوبه خود تأثیرگذار هستند.
2- دما
دما نیز از عوامل مؤثر در خاک می باشد. این عامل در شرایط مختلف زمانی و مکانی تأثیرات متفاوتی از خود بجا می گذارد. بعنوان مثال در آب وهوای اقیانوسی خاک یخ نمی زند و امکان شستشوی خاک در تمام سال وجود دارد ولی در آب وهوای خشک با زمستان سخت خاک معمولاً تا عمق زیادی یخ زده و در طول این مدت شستشو و تجمع مواد در خاک اتفاق نمی افتد. یعنی با یک عامل واحد الزاماً، تغییر یکسان و مشابهی را بدنبال نخواهد داشت بلکه نوع این تأثیر و تغییر بسته به شرایط و موقعیت متفاوت خواهد بود.
3- باد
باد سبب خشکی و خشکی سبب عدم تشکیل خاک می گردد. زیرا در این شرایط پوشش گیاهی تنگ و ضعیف شده و نیروی مقاومت خاک در مقابل باد کاهش می یابد در نتیجه موجبات کنده شدن خاک توسط باد و تشکیل ماسه بادی فراهم گشته و فرآیند تشکیل خاک ضعیف می گردد.
ب: موجودات زنده
- گیاهان
گیاهان خاک را در مقابل فرسایش ناشی از تأثیرات باد، باران و تابش شدید خورشید محافظت می کنند.
ریشه های عمیق گیاهان، مخصوصاً درختان جنگلی اب را به اعماق هدایت کرده و در شرایطی با ترشحات اسیدی خود گیاهان در مناطق شور به حل شدن آهن و سایر اجزاء حل شدنی خاک کمک می کنند مقدار زیادی از کلرورسدیم و سولفات سدیم ر جذب کرده و مانع تأثیرات بد آنها در خاک می گردند.
گیاهان از طریق ایجاد هوموس در تشکیل خاک و نوع آن مؤثر واقع شده و به حفظ حاصلخیزی آن کمک می کند که نتیجه آن افزایش محصول خواهد بود.
هوموس چیست؟
هوموسها بقایای گیاهی هستند که با گذشت زمان و تحت شرایط خاص تشکیل شده و با توجه به شرایط آب و هوایی و نوع و تیپ خاک منطقه انواع متفاوت و تأثیرات متفاوتی دارند. مانند:
هوموس های اسیدی یا نارس( خام) ، قهوه ای، و خاکستری
هوموس های اسیدی: معمولاً در خاک های فقیر نواحی مرطوب تشکیل شده و بنا به عللی مانند فقر مواد آلی،ا سیدی بودن محیط و عدم فعالیت موجودات مفید خاکزی، باکتریها و کرمها، با خاک مخلوط نشده وقادر به محافظت آن در مقابل عوامل فرسایش نیستند.
هوموس های قهوه ای: در دو نوع اسیدی و کمی قلیایی دیده می شوند و در مقایسه با هومس های اسیدی دارای مواد آلی بیشتری هستند، بیشتر تجزیه می شوند و تا حدی با ذرات معدنی خاک مخلوط می شوند در نتیجه بهتر از هوموس های اسیدی قادر به محافظت از خاک هستند.
هوموس های خاکستری: این نوع هوموس ها از لحاظ مواد غذایی نسبتاً غنی بوده وبیشتر زیر گیاهان استپی و در جنگلهای درختان پهن برگ تشکیل می شوند.
هوموس خاکستری بهترین نوع هوموس محسوب می شود و به دلیل مخلوط شدن با مواد معدنی خواص فیزیکی و شیمیایی خاک را بهبود بخشیده و در مقابل عوامل فرسایش از خاک محافظت می کند.
2- جانوران
موجودات ذره بینی و حیوانات کوچک خاکزی
قبلاً گفته شدکه بیوسفر زمین زیست گاه موجودات زنده از جمله موجودات ذره بینی و حیوانات خاکزی است. این موجودات دو دسته هستند که هر یک نقش و تأثیری متفاوت با دیگری داشته و در تشکیل و تکامل خاک دخالت دارند. این دو دسته عبارتند از:
1- فلورا = باکتری ها و قارچها
این دسته در تجزیه مواد آلی و تبدیل آنها به مواد معدی، ایجاد هوسوس و قابل جذب شدن مواد برای گیاهان مؤثرند.( تأثیرشیمیایی)
- فونا- کرم، هزارپا، موش، خرگوش و ....
این دسته بیشتر در کندن خاک و مخلوط کردن آن با مواد آلی و ایجاد مجاری و منافذ برای نفوذ آب، هوا وریشه گیاهان مؤثرند( تأثیر فیزیکی)
ج: نوع سنگها
سنگ ها به دلیل تفاوت در بافت و ترکیب تأثیرات متفاوتی در تشکیل خاک دارند،علاوه بر این میزان این تأثیر بسته به مراحل تکامل و منطقه آب و هوایی نیز متفاوت است. مثلاً تأثیر آنها در خصوصیات خاک در مراحل اولیه تکامل بیشتر از سایر عوامل بوده و بتدریج این تأثیر ضعیف می گردد و یا اینکه در مناطق حاره تأثیرگذاری آن در خاک کمتر از مناطق معتدل و مرطوب است.
د: آبهای زیرزمینی
آبهای زیرزمینی که به آنها بیگانه یا اضافی( زائد) نیز می گویند بطور مستقیم تابع نزولات جوی نبوده بلکه بصورت آب اضافی ضمن نزولات جوی در اختیار خاک قرار می گیرند این آبها اغلب در کف درّه ها و چاله ها و امثال آن وجود دارند، و تأثیر آنها در تشکیل خاک و روئیدنی ها در مناطق خشک که باران خیلی کم می بارد بیش از سایر مناطق است. در این مناطق بر اثر تبخیر و بالا آمدن آب شورف خاکهای شور تشکیل می شوند. تأثیر این آبها در مناطق مرطوب به نوع دیگری بوده و سبب تشکیل خاکهای مرطوبی مانند خاکهای چمنی با یاگلای یا خاکهای مردابی و امثال آن می گردند.
در مناطق مرطوب گاهگاهی نیز آبهایی که به آنها آبهای مسدود می گویند وجود دارند این آبها براثر بارندگی زیاد بوجود آمده وروی لایه های نفوذناپذیر به صورت موقتی جمع می شوند. این آبها نیز سبب پیدایش خاکهای مرطوبی از نوع دیگر می شوند.( پسیدوگلای)
آبهای مسدود را می توان در مناطق کاملاً هموار در جایی که آب راهی به خارج ندارد پیدا کرد آبهای فوق چون از نظر اکسیژن ضعیف بوده و از نظر حیاتی شرایط نامساعدی دارند سبب پدیده احیاء در خاک می گردند. بر اثر این پدیده رنگ خاک خاکستری می شود. و در لایه هایی که هوا به آن نمی رسد، بر اثر اکسیداسیون مجدد ترکیبات آهنی، لکه ها وخطوطی به رنگ قهوه ای و سرخ بوجود می آید.
ه: ناهمواریها
ناهمواریها بصورت غیرمستقیم از جمله از طریق پوشش های گیاهی بر خاک مؤثر واقع می شوند. مثلاً میزان رطوبت در تمام نقاط در ناهمواریها یکسان نیست. دریای دامنه ها، در درّه ها و چاله ها میزان رطوبت بیش از نقاط مرتفع بوده و در جهات مختلف نیز میزان آن متفاوت است. این تفاوت موجب پیدایش پوشش های گیاهی متفاوت، هم از نظر نوع و هم از نظر تراکم و پرپشتی می گردد. در نتیجه هرجا که پوشش گیاهی قویتر باشد میزان محافظت از خاک نیز قوی تر خواهد بود. علاوه بر آن نوع پوشش ها نیز در درازمدت در نوع خاکهای تشکیل شده مؤثر خواهند بود.
و: انسان
نقش انسان در تغییرات خاک چه در بعد منفی و چه در بعد مثبت می تواند نقشی بسیار مهم وتأثیرگذار باشد، که متأسفانه! درحال حاضر در جنبه های منفی قوی تر عملکرده است. از جمله اینکه انسان با تبدیل و تغییر کاربریهای اراضی، کشت و کار غیراصولی، آبیاری بی رویه و نادرست و ..... سبب تغییرات منفی در خاک شده و در صورت عملکردی در خلاف جهت اعمال مخرب می تواند بسیار مثبت وسازنده، برخاک مؤثر واقع گردد.
که در رابطه با این عامل درجای خود به آن پرداخته خواهد شد.
ز: زمان
زمان بطور غیرمستقیم و از طریق عوامل گفته شده در تشکیل و تکامل و تحول خاک مؤثر واقع می گردد. یعنی هرقدر این عوامل زمان بیشتری برای تأثیرگذاری داشته باشند به همان نسبت تغییرات حاصله بیشتر و شاید متفاوت خواهند بود یعنی هرقدر این عوامل زمان بیشتری برای تأثیرگذاری داشته باشند به همان نسبت تغییرات حاصله بیشتر و شاید متفاوت خواهند بود.
خلاصه اینکه هریک از عوامل بسته به نوع و شرایط و نحوة تأثیر می تواند موجب تغییرات منفی و یا مثبت در خاک گردند.
تغییرات منفی خاک
خاک به عنوان یک عامل مهم اقتصادی که می تواند حیات بخش بوده و سبب ترقی و تعالی مادی و فرهنگی و اجتماعی می گردد، بر اثر استفاده بی رویه و بی توجهی و عدم اطلاع انسان از اصول صحیح کشاورزی بتدریج کم قوه و حتی غیرقابل استفاده می گردد. در این تغییرات برخلاف تصوّّر عده ای، فرسایش هیچ نقشی نداشته بلکه عوامل دیگری هستند که موجبات کاهش درجه حاصخلیزی کاهش محصول و در نهایت از بین رفتن آن می گردد، بدون اینکه خاک فرسایش یابد.
این تغییرات عبارتند از:
1- کم شدن ذخیره بازی و موادغذایی گیاه در خاک
2- سخت شدن زمین
3- کاهش یا نابودی هوموس
4- رویش و رشد شدید علفهای هرز
5- آلودگی های خاک
1- کم شدن ذخیره بازی و موادغذایی درخاک
کم شدن ذخیره بازی در خاک، سبب اسیدی شدن آن و کاهش میزان محصول می گردد عواملی که منجر به چنین مشکلی می گردند بسیارند از جمله:
الف: بارندگی و آبیاری زیاد
نتیجه بارندگی یا آبیاری زیاد شسته شدن بازاء و موادغذایی و دورشدن آنها از دسترس گیاه می باشد، که ممکن است به دو صورت عمودی و افقی روی دهد.
عمودی: براثر نفوذ آب زیاد در زمین بازها و موادغذایی از لایه های سطحی به عمق منتقل می شوند.
افقی: در نتیجه سرعت و فشار آب خواه آب باران و یا آبیاری موادغذایی به صورت افقی از دسترس گیاه خارج می شوند.
تحت تأثیر عامل فوق ضمن اینکه مقداری از مواد به داخل زمین و به اعماق می روند، در اثر اشباع خاک، مواد مخلوط و یا محلول همراه با آب از پایین زمین مورد کشت خارج می شوند( بن آب). بن آب ممکن است به زمینی ریخته شود که مورد کشت قرارنگرفته و به این ترتیب از طرفی زمین موردکشت دچار فقر غذایی می شود و از طرف دیگر موادغذایی در زمین کشت نشده انباشته شده و بلااستفاده می ماند.
دراین تغییر نه تنها آب و موادغذایی هدر می رود بلکه دیگر خواص خاک نیز دستخوش تغییر می گردد مانند نامرغوب شدن بافت خاک، نامنظم شدن جریان آب وهوا، اسیدی شدن خاک و غلبه علفهای هرز برگیاهان زراعی و......
ب: مصرف موادغذایی و بارها توسط گیاه بدون اینکه جبران گردند.
با اینکه عمل جذب موادغذایی توسط گیاه امری طبیعی و بسیار مطلوب بوده و جذب هرچه بیشتر آنها نیز امری مطلوب تر است ولی به این نکته نیز باید توجه شود که این امر نباید باعث کاهش ذخیرة غذایی و بازی خاک یعنی سرمایه اصلی آن گردد. در این صورت روزی خواهد رسید که زمین به کلی« از حال رفته » وهیچ بهره ای نخواهد داد و کشت در اینگونه زمین جز خسارت مالی حاصلی نخواهد داشت.
کم شدن ذخیره غذایی همانطور که در قسمت الف گقته شد از جنبه های مختلفی موجب ضرروزیان خاک می گردد.
از آنجا که کم شدن موادغذایی خاک- تحت تأثیر هر یک از عوامل فوق که روی داده باشد- معمولاً در مناطق مختلف ایران، توسط کشاورزان جبران
شامل 73 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود تحقیق احیای کویر