لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
نتیجه گیری
مدارس بهعنوان یک سیستم اجتماعی، از طریق ورودیها و فرایندها،دانشآموختگان را بهجامعه تحویل میدهند پس باید بهفرایندها مدیریت نمود یعنیبر تمامی فعالیتهایی که در مدرسه صورت میگیرد، با این هدف که بدون داشتنبازرسیهای مکرر در طول انجام کار، خطاها را مشخص و برطرف کرد تا در کیفیتمحصول بهبود مستمر حاصل شود.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که محصول چیست؟ آیا محصول(نتایج واسطهای) و یا حتی برونداد نهایی آموزش است یعنی نمرههای کسب شده درطول سال دانشآموزان، تعداد فارغالتحصیلان، تعداد کسانی که گواهینامه دریافتکردهاند؟ اگر بهآموزش از دیدگاه فراسوی کلان بنگریم، باید سعی در بهبود پیامدهادر جریان آموزش نماییم. نباید بهبود کیفیت را بهنتایج خرد و کلان محدودکرد، بایدافزایش اثرات اجتماعی دانش آموختگان را موردنظر قرار داد و در نهایت هدف ازبهبود کیفیت در مدرسه را در افزایش خودکفایی فردی، اعتماد بهنفس، اتکا بهخود درسطح جامعه و خودگردانی افراد دنبال کرد. و مدارس ما نیازمند مدیران دانش و رهبران اثربخش و تحول آفرین در سازمانهاییادگیر هستند. مدیرانی که فرآیندمدار و آیندهگرا باشند. مدیران فرایندمدار، مدیرانیهستند که روشهای گردآوری منابع مالی، انسانی و دانش مورد نیاز برای نوآوری دربرنامهی درسی اثربخش را بهخوبی بشناسند. یعنی بهجای تمرکز در ورودیهایسیستم مدرسه، بهفرایند توجه شود و دیدگاههای آینده را بررسی کرده و راههاییبرای تغییر پیشنهاد کنند . مدیران مدارس هرگاه آموزش لازم را در جهت مدیریت فرآیندمدار و بهبود کیفیتفرا گرفته و باور کنند که هدف از کار ایشان، رضایت دانشآموزان است، خود در راهایجاد تغییر پیشقدم میشوند. ایشان درمییابند لازمهی فعالیت در جهت بهبود،انجام یک سری اقدامات اساسی است که لزومٹ اعمالی سخت و طاقتفرسا نیستندبلکه چون این اقدامات بر پایهی برنامهریزی، مشارکت عمومی، ایجاد توافق عمومیبههمراه ساده کردن امور پیچیده و بهکار بستن تجربهها برای جلوگیری از خطاهایمجدد میباشند، باعث افزایش رضایت شغلی و در نهایت باعث آسانترشدن و مدونگردیدن مدیریت خواهند شد.
تحقیق درمورد نتیجه گیری