فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
قسمتی از محتوای متن
تعداد صفحات : 16 صفحه
مقدمه: همان طور که از تواریخ استفاده می شود، بحثهای کلامی و عقیدتی از نیمه اول هجری آغاز شده است، و در میان این بحثها ظاهراً از همه قدیمی تر چند مسئله بوده است که یکی از آنها مسأله « عدل الهی » است.
متکلمین اسلامی اعم از شیعه و سنی دو دسته شدند.
دسته ای طرفدار عدل الهی که عدلیه نامیده می شوند، و دسته ای در مقابل عدلیه قرار گرفته اند که همان اشاعره هستند.
البته اشاعره صریحاً نگفته اند که ما منکر عدل الهی هستیم، اما در مسئله « حسن و قبح ذاتی و عقلی » و نیز در مسئله « جبر واختیار » مطالبی گفته اند که لازمه اش عادل ندانستن خدا، یا نفی موضوع عدالت و ظلم از خداوند است.
اختلاف میان عدلیه و اشاعره در این است که دسته اول می گویند: عدل خود حقیقتی است در مقابل ظلم؛ و پروردگار به حکم اینکه حکیم وعادل است، کارهای خود را با معیار و مقیاس عدل انجام می دهد، در توضیح این مطلب می گویند: ما آنگاه که به خود فعل نظر می افکنیم با قطع نظر از اینکه آن فعل مورد تعلق اراده تکوینی یا تشریعی ذات خداوند باشد و یا نباشد می بینیم برخی افعال به خودی خود با برخی دیگر متفاوت است.
برخی افعال در ذات خود عدل است مانند پاداش به نیکوکاران، و برخی در ذات خود ظلم؛ مانند کیفر دادن به نیکوکاران.
و چون افعال در ذات خود با هم متفاوتند، ذات مقدس باری تعالی کارهای خود را با معیار و مقیاس عدل انتخاب می کند.
اما اشاعره می گویند: عدل خود حقیقتی نیست که قبلاً بتوان آن را توصیف کرد و مقیاس و معیاری برای فعل پروردگار قرار داد، و اساساً ممکن نیست برای افعال الهی معیار و مقیاس قرار داد.
معنی عادل بودن خدا این نیست که او از قوانینی به نام قوانین عدل پیروی می کند، بلکه منظور این است که او سر چشمه عدل است.
آنچه او می کند عین عدل است، نه اینکه آنچه را مطابق عدل است انجام می دهد.
عدل مقیاس فعل پروردگار نیست، بلکه فعل پروردگار مقیاس عدل است.
و همین اختلاف نظر میان « عدلیه » و « اشاعره » موجب شده است که بحث عدل الهی در کتابهای اصول عقاید به طور مستقل و مشروح مطرح شود و مستقلا یکی از اصول دین و مذهب به شمار آید تا صفوف مشخص شود، وگر نه عدل هم مانند سایر صفات خدا باید در بحث صفات خدا درج می شد و در ضمن همان بحث عنوان می شد.
دانلود عدل الهی