لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
آفتاب اشعهای الکترومغناطیسی است که از خورشید ساطع میشود. این اشعه دارای طول موجهای مختلفی بین 28/0 تا 3 میکرون میباشد. طیف نور خورشید بطور وسیعی به سه قسمت ماوراءبنفش، قابل رویت و مادون قرمز تقسیم شده است. طول موج قسمت ماوراء بنفش 28/0 تا 4/0 میکرون، قسمت قابل رویت 4/0 تا 7/0 میکرون و طول موج اشعه مادون قرمز بلندتر از 76/0 میکرون میباشد.
وقتی اشعه خورشید وارد آتمسفر میشود از شدت آن کاسته شده و طیفهای آن به نسبت طول موجی که دارند در آتمسفر جذب، منعکس یا پراکنده میگردند. بیشتر اشعه ماوراءبنفش و تمام اشعههائی که دارای طول موجی کمتر از 28/0 میکرون هستند بوسیله اوزون و قسمت قابل ملاحظهای از اشعه مادون قرمز بوسیله بخار آب و اکسید کربن جذب میگردند.
ذرات موجود در هوا باعث انعکاس نور خورشید میشوند، ولی چون این انعکاس تغییری در نور نمیدهد نور خورشید همچنان سفید به زمین میرسد. وقتی آفتاب به مولکولها و ذراتی که اندازه آنها مساوی یا کوچکتر از طول موج اشعه هستند میتابد، منعکس شده و به اطراف پراکنده میشود. این اشعه پراکنده شده باعث بوجود آمدن روشنائی در نقاطی که تابش مستقیم آفتاب وجود ندارد، میگردد.
وقتی ذرات و ملکولهای موجود در هوا اشعههای با طول موج کوتاهتر را که مربوط به نور آبی و بنفش هستند به اطراف پراکنده نمایند آسمان آبی بنظر میرسد. ااما وقتی در آتمسفر ذرات بزرگتری از گرد و غبار وجود داشته باشد، بیشتر اشعههائی با طول موج بلندتر که مربوط به نورهای زرد و قرمز هستند در هوا پراکنده شده و در نتیجه آسمان رنگ سفیدتری بخود میگیرد.
مقدار انرژی خورشیدی که در طول سال به هر نقطه از سطح زمین میرسد به شدت و دوام تابش آفتاب در آن نقطه بستگی دارد و میزان گرما و سرمای سطح زمین عامل اصلی تعیینکننده درجه حرارت هوای بالای آنست.
هوا عبور دهنده کلیه طیفهای نور خورشید بوده و در اثر دریافت اشعه خورشید دمای آن بطور مستقیم افزوده نمیگردد. اما لایههای هوا بوسیله تماس با سطح زمین که در اثر دریافت اشعه خورشید گرم شدهاند گرم میشوند، و سپس لایههای گرم شده هوا، گرمای خود را بوسیله جابجائی به لایههای دیگر منتقل مینمایند. جریان هوا و باد نیز باعث تماس بیشتر تودههای عظیم هوا با سطح زمین شده و بدین طریق باعث گرمی هوا میشوند. در شب و زمستان که سطح زمین سردتر از هوای بالای آنست عکس این عمل صورت میگیرد و هوا در اثر تماس با سطح زمین گرمای خود را از دست داده و سرد میشود. بنابراین میزان تغییرات روزانه و سالانه درجه حرارت هوا به تغییرات درجه و حرارت سطح مورد تماس آن بستگی دارد.
ارتفاع از سطح دریا نیز تعیینکننده درجه حرارت هوا میباشد و در یک عرض جغرافیائی مشخص مناطقی که در ارتفاع بیشتری قرار دارند سردتر از مناطق پائینتر هستند.
1- رطوبت مطلق (Absolote Humidity)
رطوبت مطلق بیانکننده وزن بخار آب موجود در هر متر مکعب از هوا بوده و واحد آن گرم در مترمکعب است.
2- رطوبت مخصوص (Specific Humidity)
رطوبت مخصوص عبارتست از وزن بخار آب موجود در هر کیلوگرم از هوا و بشکل گرم در کیلوگرم نشان داده میشود.
3- فشار بخار (Vapour Pressure)
فشار بخار عبارتست از فشاری که در اثر بخار آب در هوا بوجود میآید و برحسب میلیمتر جیوه اندازهگیری میشود.
4- رطوبت نسبی (Relative Humidity)
رطوبت نسبی عبارتست از نسبت وزن بخار آب موجود در یک حجم مشخص از هوا در یک درجه حرارت به حداکثر مقدار بخار آبی که آن حجم از هوا در همان درجه حرارت میتواند در خود نگه دارد.
بر روی هر نیمکره زمین کمربندها و نقاط مختلفی با فشارهای جوی متفاوت (کم و زیاد) هستند که بعضی از آنها در تمام طول سال و بعضی دیگر فقط در مدتی از سال وجود دارند. در مناطق نیمه استوائی هر نیمکره یعنی بین عرضهای جغرافیائی 20 تا یک کمربند با فشار زیاد وجود دارد.
بطور کلی در هر نیمکره زمین سه سیستم کلی باد وجود دارد: بادهای تجارتی، بادهای غربی و قطبی، و بادهای موسمی. علاوه بر این سه سیستم بادهای دیگری از قبیل بادهای محلی که در مناطق کوهستانی و درهها جریان دارند و نسیم شب و روز که در سواحل دریا میوزد نیز وجود دارند.
بادهای تجارتی
مرکزیت این بادها در مناطق نیمه استوائی دو نیمکره که دارای فشار هوای زیاد هستند میباشد. این دو مرکز در منطقه استوا بهم نزدیک شده و در آنجا کمربند فشار کم را تشکیل میدهند در روی اقیانوسها جهت حرکت این دو جریان هوا در نیمکره شمالی بطرف جنوب غربی و در نیمکره جنوبی بطرف شمال غربی است. جهت حرکت این دو باد معمولاً ثابت بوده و دما و رطوبت آنها بستگی به مناطقی که از روی آن عبور میکنند دارد.
بادهای غربی
مرکز این بادها نیز در مناطق نیمه استوائی است اما حرکت آنها در جهت مناطق فشار کم اقیانوس منجمد شمالی میباشد. در طول منطقه قطبی این بادها و بادهای قطبی بهم نزدیک شده و بدلیل اختلاف زیادی که در درجه حرارت این دو توده هوا وجود دارد جبهههای جلوئی این دو سیستم همیشه طوفانی است.
بادهای قطبی
این بادها در اثر پراکنده شدن تودههای هوای سرد از مناطق فشار زیاد قطبی و اقیانوس منجمد شمالی بوجود میآیند. جهت اصلی این بادها در نیکره شمالی بطرف جنوبغربی و در نیمکره جنوبی بطرف شمال غربی است.
بادهای موسمی
اختلاف میانگین درجه حرارت سالانه هوای روی سطح زمین و دریا باعث بوجود آمدن بادهای زمستانی در روی خشکی و بادهای تابستانی در روی دریا میشود که بنام بادهای موسمی معروفاند.
نسیمهای دریا و خشکی
در مناطق ساحلی در روز هوای روی خشکی گرمتر از هوای روی دریا میشود. این اختلاف دما باعث میگردد که هوای روی خشکی که گرمتر است بالا رفته و هوای روی دریا بطرف خشکی آمده و جای آن را بگیرد. این عمل باعث بوجود آمدن نسیم در سواحل میشود.
جریان هوا در شب که هوای روی دریا گرمتر از هوای روی خشکی است بطور عکس انجام گرفته و هوا از روی خشکی بطرف دریا جریان پیدا میکند.
بادهای محلی
در مناطق کوهستانی اختلاف درجه حرارت باعث بوجود آمدن بادهای محلی میشود. در روز هوائی که در مجاورت سطح کوهها قرار دارد گرمتر از هوائی که در جو آزاد است شده و به طرف بالا حرکت مینماید. در شب عکس این عمل اتفاق میافتد.
بدین ترتیب در مناطق کوهستانی بزرگ و درهها بادهای شدیدی بوجود میآیند. جهت این بادها در روز از پائین به بالا و در شب از بالا به پائین است.
هرچه هوا گرمتر باشد مقدار رطوبتی که میتواند در خود نگاه دارد بیشتر میشود. بنابراین اگر مقدار مشخصی از هوا با درصد مشخصی از رطوبتنسبی بمرور سرد شود رطوبت نسبی آن افزایش یافته و در یک درجه حرارت که به آن نقطه شبنم میگویند رطوبت نسبی هوا به 100% میرسد. اگر این هوا باز هم سردتر شده و دمای آن به پائین نقطه شبنم برسد دیگر قادر به نگهداری تمام رطوبت موجود در خود نبوده و مقدار بخار آب اضافی بشکل قطرات آب بر روی سطوحی که دمای آنها از نقطه شبنم کمتر است تشکیل میگردد. در زمستانها در صورتیکه بدلیل سردی هوای خارج، دمای سطح داخلی شیشه پنجره اطاقها پائینتر از نقطه شبنم هوای داخل باشد، تشکیل قطرات آب بر روی سطوح پنجرهها قابل مشاهده است.
این پدیده دلیل عمده بوجود آمدن بارندگی است.
در حالت طبیعی دمای درونی بدن 37 و دمای پوست 32 درجه سانتیگراد است. چنانچه بدن در محیطی که گرمتر از پوست است قرار گیرد شروع به جذب گرما مینماید و بعکس اگر در محیطی سردتر از پوست بدن واقع شود گرمای خود را به تدریج از دست خواهد داد.
رطوبت نسبی به تنهائی مشخصکننده وضعیت هوا از نظر ظرفیت تبخیر نبوده و همواره باید درجه حرارت هوا را در رابطه با آن مورد توجه قرار داد.
در دمای 20 تا 25 درجه سانتیگراد میزان رطوبت هوا تقریباً تأثیری بر انسان نداشته و رطوبت نسبی بین 30 تا 85 درصد عملاً غیرقابل احساس است. در چنین وضعیت گرمائی تنها وقتی هوا تقریباً اشباع شده است رطوبت زیاد و تر بودن آن احساس میشود. در دمای بیش از 25 درجه سانتیگراد تأثیر رطوبت هوا بر انسان بمرور قابل توجه میشود، بخصوص تأثیر آن بر رطوبت و دمای پوست و در درجه حرارتهای بالاتر بر میزان عرق و تبخیر آن.
تحقیق در مورد اقلیم و معماری 36 ص