لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مقدمه:
این فلسفه که عقل سالم در بدن سالم است، به تمدن یونان و چین باستان باز می گردد. به هر حال، فقط در سالهای اخیر است که دیسیپلینی، که به نام روانشناسی ورزشی مشهود می باشد، به عنوان جزء مهمی از علوم ورزشی، شناخته شده است.
روانشناسی ورزشی در دو دهه ی اخیر به شکل معنا داری رشد و توسعه یافته است. توجه و علاقه به این رشته تدریجا رو به افزایش است و گستره ی دانش وابسته به این حوزه آنقدر رشد کرده است که به شاخه های متعددی تقسیم شده است.
به مفهوم وسیع کلمه روانشناسی ورزشی در بر گیرنده جنبه های روانشناختی، ورزشهای رقابتی، تمرین، آمادگی جسمانی، استراحت و پیشرفت مهارتهای حرکتی می باشد. در کتابهای دانشگاهی و مجلات علمی بیشماری در این مورد مطالب و مقاله های ارزشمندی نوشته شده است.
به هر حال، این تحقیق سعی ندارد تا تمام جنبه های روانشناسی ورزشی را نشان دهد، اما بر عواملی که با رفتار و اجرای حرکات ورزشی در رشته های رقابتی، بسیار مرتبطند، تاکید می نماید.
بخشهای این تحقیق، عناوین متفاوتی دارند و در نگارش آن از مثالهای عملی استفاده شده است. این مثالها شما را در درک بهتر یاری داده و قادر می سازد تا نحوه ی اجرای حرکات ورزشی خود یا دیگران را بهبود بخشید.
توسعه تاریخی روانشناسی ورزشی
در سال 1895، جورج فیتز آزمایشی بر زمان عکس العمل که یکی از قدیمی ترین تحقیقاتی است که توسط آن مراحل روانشناسی و اجرای حرکات ورزشی را می آموزند، انجام داد. در همان زمان نورمن تریپلت رابطه ی بین حضور رقیبان و نحوه ی اجرای حرکات در مسابقه دوچرخه سواری را مورد مطالعه قرار داد و کشف کرد که دفعات رکاب زدن در زمان حضور رقیبان تندتر از زمانی است که رقیبان حضور ندارند و فرد تنهاست. بنابراین او حوزه ی تحقیقات «تاثیر حریفان در ورزش» را که امروزه هنوز هم فعالیت دارد بنیان نهاد. چرا بعضی از ورزشکاران در زمان اجرای حرکات در حضور جمعیت و تحت فشار، بهتر عمل می کنند. در حالیکه بعضی دیگر تحت چنین شرایطی دچار افت عملکرد و شکست می شوند؟ برای پاسخ دادن به چنین سوالاتی کلمن گریفیت ، اولین آزمایشگاه تحقیقات روانشناسی ورزشی را در سال 1925 بنیان نهاد.
این آزمایشگاه در دانشگاه ایلینویز در آمریکا قرار داشت. به زودی بعد از آن، آزمایشگاههای دیگری از این نوع در برلن و لنینگراد ساخته شد. در سال 1965 اولین کنگره ی بین المللی روانشناسی ورزشی در رم تشکیل شد. بعد از آن انجمنهای مشابهی به فواصل زمانی منظمی تشکیل گردید. که آخرین بار با میزبانی سنگاپور در سال 1989 انجام گرفت.
امروزه صدها روانشناس ورزشی در سراسر دنیا مشغول کار هستند. بسیاری از آنها در دانشگاهها و کالجها به دانشجویان درس می دهند و نتیجه ی تحقیقات خود را که به واسطه ی تلاشهای مداوم به دست آمده به دیگران انتقال می دهند تا بدین ترتیب منجر به شناخت هر چه بیشتر ما از مراحل روانشناختی که نحوه ی اجرای حرکات ورزشی و فعالیت های فیزیکی تحت تاثیر قرار می دهند، شوند. این تحقیق یک راهنمای عملی است که بعضی از این عوامل را می آزماید و روشهایی پیشنهاد می کند که با بکارگیری آنها می توانید ادراک خود را از روانشناسی ورزشی بهبود بخشید. سپس می توانید از این دانش در جهات بهبود اصولی که در ورزش به کار می رود، استفاده کنید. حالا فرقی نمی کند که بازیکن، مربی، داور و یا جزء والدین باشید.
انگیزش
اگر بخواهیم کلیه ی مفاهیم این تحقیق را با یک کلمه بیان کنیم، آن کلمه انگیزش است. نوعی خاص از انگیزش یا انواع دیگر آن پدید آورنده ی افکار، هیجانات و اعمال ما می باشند. بنابراین، بعضی از افراد برانگیخته می شوند تا ورزش کنند و گروهی دیگر در پی شهرت و عزت، فداکاری های بزرگی می کنند. در حقیقت هیچ ورزشی خالی از انگیزش نیست. به همین دلیل برای افراد ورزشکار، این موضوع قابل فهم و ادراک است. افرادی که ورزشکار، مربی، مدیر، مامور، طرفداران با حرارت و یا تماشاچیان موقتی هستند، مفهوم انگیزش را درک کرده و آن را تصدیق می کنند.
انگیزه های درونی و بیرونی
افرادی که در مورد انگیزش صحبت کرده و یا مطلبی نوشته اند، به انگیزه های درونی و بیرونی نیز اشاره نموده اند. آنها می گویند: «انگیزه های درونی، از درون فرد سرچشمه می گیرند، و منشا انگیزه های بیرونی محیط پیرامون فرد است.»
مساله ای که در این ارتباط وجود دارد عبارتست از اینکه هر انگیزه ای که تحت عنوان «درونی» از آن نام برده شود، محدود بوده و از اینکه بتواند به مساله عمیق تر بپردازد، عاجز است. به عنوان مثال، بوکسوری را در نظر بگیرید که تشنه ی موفقیت است. می گویند که او از درون برانگیخته شده است و این برای ارضای آن افرادی که تمایل دارند بفهمند «چرا او مبارزه می کند؟»، کافی است. ولی راستی چرا تشنه ی موفقیت است؟ چرا برادرش که در همان خانواده بزرگ شده است، به اندازه ی او مشتاق مسابقه و موفقیت نیست؟ برعکس، چرا یک قهرمان و یک میلیونر که به هیچ وجه نیازی به موفقیت ندارد و علی رغم توصیه ی پزشکان و منع او از شرکت در مسابقه، باز هم به جنگیدن و به مبارزه کردن ادامه می دهد؟ اگر انگیزه ی درونی هیچ معنایی ندارد، پس چرا افرادی که هیچ امیدی به موفقیتشان نیست، در مسابقه ی دو ماراتن تا سرحد خستگی مفرط و حتی مرگ می دوند؟
دانلود تحقیق کامل درباره توسعه تاریخی روانشناسی ورزشی 37 ص