لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
فهرست مطالب
مقدمه 1
تعریف اداره 1
اداره، سازمان و مدیریت 2
اداره: هم علم و هم هنر 3
اصول مدیریت علمی 4
اهمیت مدیریت علمی 5
شبکه مدیریت 5
مدیریت تولید و عملیات 6
نظامهای مدیریتی عملیاتی 7
وظیفة ارتباطات در سازمان 7
اهمیت ارتباطات: 8
هدف ارتباطات در سازمان: 8
محیط داخلی سازمان: 9
محیط خارجی سازمان: 9
هدف و وظیفه ارتباط در سازمان 9
مسئولیت برقراری ارتباط 9
مقدمه
در جوامع اولیه، نیازها ساده و راه رفع نیازها نیز ساده، و ابتدائی بود. اگر برای انجام دادن کاری، همکاری گروهی ضرورت مییافت، بعد از رفع مشکل، گروه باقی نمیماند و از بین میرفت. سازمانها کوچک و ابتدائی، ساده و خودجوش بودند و برای تامین نیازهای فوری به وجود میآمدند، و بعد از رفع نیاز، از هم میپاشیدند.
انقلاب صنعتی و پیشرفت علوم تکنولوژی، تغییر ترکیب جمعیت روستائی و شهری، توسعه روزافزون نیازهای انسانی و بسیاری پدیدههای دیگر، روز به روز بر پیچیدگی جوامع انسانی افزوده است. حکومتها که در جوامع ابتدائی، بسیار ساده بودند و وظایف و امکانات محدودی داشتند، در دنیای جدید نه تنها در قبال ملت خود بار مسئولیت بسیار سنگینی را تقبل کردهاند، بلکه در ارتباط با مسائل بینالمللی نیز متحمل مسئولیتهای بسیار دشواری شدهاند. پیچیدگی و اهمیت این وظایف، توجه دست اندرکاران و پژوهشگران را به سوی نتایج این مسئولیتها و چگونگی اجرای این وظایف معطوف داشت. بدین ترتیب «اداره» به عنوان موضوعی بسیار جدی مورد بحث و توجه قرار گرفت.
تعریف اداره
اداره به معنای عام، به کلیه فعالیتهایی اطلاق میشود که برای نیل به هدف (اهداف) خاصی نیاز به همکاری دارد، و هر شخصی که به هر یک از این فعالیتها اشتغال داشته باشد، در حقیقت به کار اداری مشغول است. اداره وجه مشترک کلیه فعالیتهایی است که در مدرسه، دانشگاه، پادگان نظامی، مغازه، بیمارستان، باشگاه ورزشی حزب سیاسی، هتل، فرودگاه و ... انجام میشود.
در علوم اجتماعی، و اصولا در کلیه مواردی که با انسان و مسائل ویژهی او ارتباط دارد، ارائة تعریفی جامع و مانع بسیار دشوار، و حتی غیرممکن است. به همین دلیل اداره نیز از این قاعده مستثنی نیست و تعریفهایی که برای آن ارائه شده است به دلیل دیدگاههای گوناگون تعریفکنندگان بسیار متفاوت است.
اداره را فعالیتهای گروههایی دانستهاند که برای انجام دادن مقاصد مشترک با یکدیگر همکاری میکنند.
دونالد استن در این زمینه چنین اظهار داشته است:
غالبا مراد ما از کلمه اداره عبارت است از سازمان و رهبری عدهای از اشخاص که برای انجام مقصد خاصی، گرد هم جمع شدهاند. ولی باید خاطر نشان کرد که مفهوم این کلمات مبهم است؛ مفهوم این کلمات هنگامی روشن و واضح میشود که ما روز به روز و ساعت به ساعت و سال به سال اشخاص و افکار و وقایع را در یک سازمان طوری کنار هم قرار دهیم که بتوانند برنامه خاصی را به مرحله اجرا درآورند. او معتقد است اداره سادهترین کارها مانند خواندن یک نامه و گزارش تا دشوارترین کارها مانند برنامهریزی توسعه پروژههای اقتصادی- اجتماعی را در بر میگیرد.
اداره، سازمان و مدیریت
با وجود اینکه مدیریت و اداره، غالبا مترادف با یکدیگر به کار میروند، اما مفهوم وسیعتری از سازمان و مدیریت دارد، به طوری که هر دو واژهی مذکور را در بر میگیرد. پل پیگورز معتقد است:
یک فکر به خودی خود به مرحله عمل گذارده نمیشود. اگر بنا باشد که عقیده یا فکری عملی گردد لازم است که برای به اجرا درآوردن آن سازمانی به وجود آید. تازه وقتی یک چنین سازمانی ایجاد میگردد باز احتیاج هست که مسیر فعالیتهایی که برای نیل به مقاصد مشترک انجام میشود معلوم و مشخص گردد. پروفسور پیگورز این جریان «سازمان» دادن و رهبری و «مدیریت» فعالیتهای سازمان را «اداره» مینامد وی معتقد است کار هیچ نهضت گروهی و اجتماعی بدون اداره، یعنی بدون این جریان سازمان دادن و مدیریت سازمان به ادامه حیات نیست. اداره کننده از یک طرف شالوده قوانین و مقررات مکانیسم سازمان را پیریزی میکند و از طرف دیگر کار و فعالیت موضوع هر یک از واحدهای این سازمان را رهبری مینماید. از اینرو به نظر پیگورز یک سازمان به خوبی قابل تشبیه با یک ماشین است که از اجزاء و قطعات استاندارد شدهای تشکیل یافته است هر یک از اجزاء و قطعات این ماشین موظف به انجام فعالیت بخصوصی است که برای آن در نظر گرفته شده است.
الیور شلدن عقیده دارد:
اداره سازمان را به وجود میآورد و «مدیریت» آنرا به کار میاندازد و مورد استفاده قرار میدهد. «اداره»، هدفها را تعریف و توصیف میکند، «مدیریت» برای نیل به این هدفهای معین و مشخص کوشش و فعالیت میکند. «سازمان» ماشین «مدیریت» است در نیل به هدفها و مقاصدی که از طرف «اداره» تعیین گردیده است.» آنچه تاکنون در مورد سازمان و مدیریت مطرح شد برای روشن کردن ارتباط این مفاهیم با مفهوم واژه اداره بود. ضروری است تعریفهایی از سازمان و مدیریت نیز ارائه گردد.
سازمان رسمی عبارتست از یک دستگاه مبتنی بر نقشه، و متشکل از مساعی همکارانه، که در آن هر یک از همکاران نقش معین و تکالیف و وظایف مخصوصی داشته باشند. در تخصیص این تکالیف به حصول هدفهای سازمان بیش از ارضای امیال شخصی توجه شده است، گر چه غالبا این دو بر هم منطبق میشوند.
عناصر تشکیل دهنده سازمان عبارتند از: طبقهبندی وظایف، تفویض اختیار و تثبیت مسئولیت برای اجرای وظایف، تعیین روابط به منظور همکاری مؤثر در نیل به هدفهای سازمان.
سازمان بدون مدیریت معنی ندارد، و اصولا قابل تصور نیست. «مدیریت عبارت است از هماهنگ کردن منابع انسانی و مادی برای نیل به هدف.» عناصر تشکیل دهنده مدیریت از نظر هانری فایول عبارتست از «تنظیم برنامه، سازمان دادن، فرمان دادن، هماهنگ کردن و کنترل کردن».
تحقیق و بررسی در مورد اداره 11 ص