لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
درباره استان قزوین
استان قزوین که در حوزه مرکزی ایران با مساحتی معادل 15821 کیلومتر مربع بین 48 درجه و 45 دقیقه تا 50 درجه و 50 دقیقه طول شرقی و 35 درجه و 37 دقیقه تا 36 درجه و 45 دقیقه عرض شمالی قرار دارد از شمال به استانهای مازندران و گیلان، از غرب به استانهای همدان و زنجان، از جنوب به استان مرکزی و از شرق به استان تهران محدود میشود. سلسه جبال البرز مرکزی و کوههای رامند و خرقان از سه جهت استان را فرا گرفته و دشت گسترده ای را به وجود آورده اند که از شمال به جنوب 75 کیلومتر و از شرق به غرب حدود 95 کیلو متر است. ارتفاعات شمال استان به بیش از 4000متر و جنوب غربی به 2700 متر از سطح دریا میرسد و کوههای معروف آن سیالان، شاه البرز، خشچال، سفید کوه، شجاع الدین، اله تره ،رامند، آق داغ، خرقان، ساری داغ، سلطان پیر، سیاه کوه و... هستند که سیالان با 4175 وشاه البرز با 4056 متر بلندتر از دیگرانند. محدوده مرکزی و شرق استان که دشت پهناور قزوین را تشکیل داده دارای شیبی است که از شمال غرب به جنوب شرق امتداد یافته و در پایین ترین نقطه 1130 متر است. کمترین نقطه استان از سطح دریا با 300 متر در منطقه تارم سفلی و کنارههای دریاچه سد سفید رود واقع شده که تفاوت آشکاری را از نظر توپوگرافی به وجود آورده است.
ساختار توپوگرافیکی متفاوت، شرایط اقلیمی مختلفی را در پهنه جغرافیایی استان به وجود آورده که با نوسان آشکاری همراه است. این گونه گونی برحسب عوامل و عناصر متاثر در شرایط آب و هوایی چهار محدوده جغرافیایی را برجسته میسازد : الف : آب و هوای سرد کوهستانی که نواحی شمالی و نیز ارتفاعات جنوب غربی استان را در بر میگیرد. ب : آب و هوای معتدل کوهپایهها و دامنه ها. پ : آب و هوای نسبتا خشک تانیمه خشک نواحی مرکزی دشت قزوین و بوئین. ت : آب و هوای مرطوب گرمسیری در بخشهایی از تارم و دره شاهرود. میانگین بارندگی استان در حدود 330 میلی متر در سال است. بررسی کلیموگرام نشان میدهد بارانی ترین ماه سال فروردین و خشک ترین ماه تیر بوده، میزان بارش با شرایط توپوگرافیکی متغیر است به نحوی که مناطق کوهستانی نسبت به پایکوهها و اراضی واقع در دشت از بارش بیشتری برخوردارند.
دو جریان عمده باد گرم وسرد در استان وجود دارد که آن را " باد مه " و " باد راز "می نامند. جریان باد گرم – شره – که از جهت جنوب شرقی به شمال غربی میوزد موجب افزایش دما و تبخیر و کاهش چشمگیر رطوبت میشود. باد سرد مه که از شمال و شمال غربی جریان مییابد تحت تاثیر سیستمهای پر فشار عمل میکند به افزایش سردی و رطوبت میانجامد. آبهای سطحی استان در2 حوزه آبریز جاری است : الف : حوزه شمالی که از رودخانههای طالقان رود و الموت رود که در منطقه شیر کوه به هم میپیوندند و رود پر آب شاهرود را به وجود میآورند.
رودخانههای خارود، نینه رود، اربدیان، وجینک، سردرود، تارولات، گرما رود و اندج رود نیز در مسیر به سوی سد سپید رود به آن میریزند. شاهرود با میزان حدود 1150 میلیون متر مکعب در شهر لوشان از استان خارج میشود. ب : حوزه آبریز جنوبی (شور) که رودخانههای حاجی عرب، ابهر رود و خر رود را شامل میگردد و بیش از چهل رود فصلی دامنههای جنوبی البرز از جمله ارنزک و دیزج نیز در آن جاری هستند
به گواهی تاریخ، این سرزمین همواره خاستگاه دانشمندان، اندیشه ورزان و هنرورانی بوده که نام هر یک از آنان بر تارک فرهنگ ایران اسلامی درخشنده است. بزرگان و نام آورانی همچون : ابوعبدا… قزوینی، ابومحمد عبدا… بن عمران بن شاپور، داودبن سلیمان بن غازی، ابوغانم خادم، احمدبن ابراهیم قزوینی، - از یاران ائمه اطهار و محدثین موثق شیعی- ابن ماجه - محدث بزرگ اهل سنت و گردآورنده سنن - عبدالجلیل قزوینی، امام الدین رافعی، زکریا بن محمدقزوینی، حمدا… مستوفی، عبیدزاکانی، نجم الدین کاتبی، شرف جهان قزوینی، ملا خلیلا، آقارضی، واعظ، سالک، وحید،آصف، میرعماد، ملک محمد، عماد الکتاب، شهید ثالث، علامه دهخدا، سید اشرف الدین حسینی( نسیم شمال)، عارف، ملا آقا حکمی، سید موسی زرآبادی، شیخ مجتبی قزوینی، علامه رفیعی، شهید رجایی، سرلشگر بابایی و … که طلایه داران خرد و روشنایی و پاسداران حریم فرهنگ و پارسایی اند.آوازه مکاتب و مدارس فلسفی، فقهی، عرفانی و هنری قزوین در سدههای مختلف، اقالیم گوناگون را درنوردیده و جویندگان معارف را به سوی خود کشانده است. حضور بزرگانی همچون صاحب بن عباد و امام احمد غزالی، خواجه نصیر طوسی، امیرمعزّی ،قطب الدین شیرازی، شیخ بهائی، میرداماد، ملاصدرا، فیض کاشانی، سید جمال الدین اسد آبادی، میرزای شیرازی و … نشان از اعتبار حوزههای علمی فرهنگی قزوین دارد. هم اینک نیز استقرار دانشگاه بزرگ و بین المللی امام خمینی(ره)، علوم پزشکی، کار، پیام نور، آزاد و مجتمعهای آموزشی دیگر مهر تاییدی بر شایستگیها و تواناییهای فرهنگی این خطّه از ایران عزیز است
با این که شهرنامه نگاران و جغرافی نویسان برای نامگذاری شهر قزوین به نکات فراوان و متفاوتی اشاره کرده اند، به نظر میرسد وجه تسمیه ای که استاد دکتر دبیر سیاقی از علامه علی اکبر دهخدا نقل میکنند علمی تر و به حقیقت نزدیک تر باشد:
قزوین مرکب از “ کزو” به معنای پسته کوهی و “ ین ” نسبت است، یعنی سرزمین پسته. محصولات کشاورزی و باغی قزوین از گذشتههای بسیار دور – با وجود کم آبی شهر – مشهور بوده و به نقاط دیگری صادر میشده، ولی پسته آن به دلیل مرغوبیت، سبزینگی و روغنی بودنش از آوازه بیشتری برخورداراست و در آثار سخنوران و شاعران نامدار پارسی انعکاس یافته است:
لبها نمکین و خنده شیرین خوش پسته بود دیار قزوین.
بنای مسجد جامع قزوین
این بنا در محله دباغان در حاشیه غربی خیابان شهدا (سپه) واقع گردیده و یکی از ارزشمند ترین بناهای تاریخی ایران است. بنای این مسجد با نقشه چهار ایوانی شامل شبستان گنبد دار، مناره و ایوانهای رفیع، محراب و گچبریهای نفیس و صحن و رواق است که در مجموع، معرف آثار معماری دورههای مختلف اسلامی است در بررسی سابقه تاریخی این مسجد، در روایتهای تاریخی میخوانیم که هارون الرشید به هنگام عزیمت به خراسان در سال 192 ه. ق، در قزوین دستور ساخت بارو و مسجدی را داده است که بر طبق بعضی از روایتها و شواهد، این مسجد در محل آتشکده ای از دوره ساسانی بنا شده است. در روایت دیگری نیز آمده که به دستور هارون الرشید، قاضی ابوالحسن محمد بن یحیی بن زکریا و صاحب ابی العباس بن سریح، آن جامع را ساختند و پرداختند که بعدها به " طاق هارونی " معروف گردید. در ثلث اول سده چهارم، اسماعیل بن عباد طالقانی یا رازی - معروف به صاحب بن عباد، وزیر فخرو الدوله دیلمی - مدرسه ای در مجاورت جامع بنا کرد و در اواخر سده چهارم، فخروالدوله دیلمی شروع به کشیدن دیوار مسجد کرد، ولی ناتمام ماند.
به واسطه آسیبی که به مسجد رسیده بود، در سال 393 هجری، به دستیاری " ابواحمد کسائی " و " ساوه منادی " جامع مزبور تجدید بنا شد و تعمیر گردید. در سال 413 هجری، به فرموده " سالار ابراهیم مرزبان "، طبقات فرو ریخته صحن بزرگ را از نو ساختند و مال فراوانی صرف آن شد. در شوال سال 500 ه. ق، امیر زاهد خمار تاش بن عبدالله عمادی، ساختمان مقصوره بزرگ و گنبد و صحن و مدرسه و خانقاه و چاه خانه مسجد را آغاز کرد و در رجب سال 509، آنها را به پایان رسانید و مستغلاتی برآن وقف کرد. پس از آن، ملک مظفرالدین الب ارغون بن تعش، سراچه جداگانه دیگری رو به قبله بنا کرد که در آن، مجلس تفسیر و حدیث منعقد میشد و در سال 548 هجری از عمارت آن فراغت یافت. در دوره مغول، صدماتی متوجه مسجد گردید که در دورههای بعد تعمیر یا تجدید شدند. در زمان صفویه، بخشهای وسیعی به این مسجد افزوده شد که از آن میان به ایوان ها، منارهها و اکثر رواقها میتوان اشاره کرد. در دوره قاجار نیز ساخت و سازهای قابل توجهی در این مسجد به انجام رسید. در دوره
تحقیق در مورد درباره استان قزوین