لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
در پایان باید به عکس العمل های متفاوت سنگها اشاره کرد. مشاهده یک گرانیت سیاه صیقل شده کافیست تا پی ببریم که غیر یکنواختی در رنگ- هر چند به میزان اندک- قابل قبول نیست.
شکل 24
ممکن است ناهمگونی ترکیبی اندک در یک سنگ خاکستری با دانه های متوسط بزرگ مورد توجه قرار نگیرد- به ویژه اگر سنگ مورد نظر تا حدی ناهمگن باشد اما چنین اشکالی در یک سری تولید شده گرانیت سیاه یکنواخت بسیار نامناسب است. با بررسی چند مثال عملی می توان به درک کلی و بهتری از نقایص قابل بروز در سنگهای تولید شده رسید گرانیتهای به اصطلاح کلاسیک یک مثال خوب در این زمینه هستند، به ویژه در صورتی که صیقل شده باشند. نقوش «ایزوتروپیک» همگن، که شاخص گرانیتهایی یا ساختار دانه ای یکنواخت هستند، بر اثر حضور محسوس تجمعات فلداسپار، منطقه های تراکم میکا یا تغییر مختصر در سایه رنگ از بژ به سفید/ کرمی، یا از قرمز به صورتی تیره، به سرعت به مخاطره افتاده، ظاهر یکنواخت سنگ، صرف نظر از مقیاس مشاهده (از بزرگترین اسلبها گرفته تا تایلهای 30 در 30 سانتی متری) دچار از هم گسیختگی می شود و بلافاصله به چشم می خورد.
شکل 25
اختلافات جزئی در ترکیب و بافت و بنابراین ظاهر و رنگ سنگ، باعث تنزل ارزش تجاری آن شده و طبقه بندی محصولات استخراج شده را بر میزان همگن بودن آنها ضروری می سازد. از سوی دیگر ممکن است تجمعات یا مناطق تراکم فلداسپار در سایر سنگها با ایجاد احساس «ایجاد تحرک» در ذهن بیننده، جزو عناصر تزئینی قلمداد شوند. در گرانیتها تجمع کانی های تیره با شکل، رنگ و ترکیب متفاوت با سنگ میزبان، باعث ایجاد لکه های کم و بیش سیاهی می شود که باعث لطمه خوردن ظاهر و ارزش سنگ می گردد.
شکل 26
تجمعات مشابه در گرانیتهای مشابه در گرانیتهای رگه داری که از لحاظ ترکیبی با تجمعات مزبور تشابه بیشتری دارند، حتی اگر ظاهری بسیار متنوع داشته باشند مورد توجه واقع نمی شوند. به همین ترتیب، عناصری مانند رگه های پگماتیتی یا آپلیتی، گره ها، خطوط اشلیرن، و غیره که در عکس برداری از سنگها کاملا شناخته شده هستند، عموما جزو نقایص سنگ تلقی می شوند.
شکل27
در اینجا به بررسی یکی از خصوصیات سرشتی، مانند وجود خلل وفرج اولیه در گرانیتها می پردازیم (مثلا حفره های میارولیتیک) می توان خصوصیت مذکور را به عنوان یکی از معایب گرانیتها قلمداد کرد چرا که حتی بعد از صیقل شدن، خلل و فرج به عنوان مسیری برای تهاجم عوامل خارجی باقی خواهند ماند. به علاوه خراشیدگی ها و سوراخهای موجود در سنگ، باعث ایجاد مشکلاتی در هنگام انجام عملیات صیقل کاری می شوند. خصوصیات فنی سنگ نیز دستخوش تبعاتی منفی می شود که خود برخی پارامترهای اندازه گیری شده طی آزمایشات مکانیکی را به طرز نامطلوبی تحت تاثیر قرار خواهد داد. این گونه خصوصیات بافتی، اهمیت و مفهوم کاملا متفاوتی برای سایر سنگها دارد. حفره هایی به کوچکی حفرات موجود در برخی انواع گرانیت، اهمیت بسیار ناچیزی در تراورتن داشته و به طور معمول در موادی مانند سپوکلی پولتراگنو (ایتالیا) یا پیرینو (ایتالیا) دیده می شوند. وجود خلل و فرج اولیه جزو خصوصیات دو ماده اخیر است.
در بسیاری از مرمریت های سفید کریستالی (اما نه همه آنها)، مهمترین نقایص بافتی عبارت از حضور گریستالهای بسیار بزرگ کلسیت (براق)، فضاهای خالی کوچک با توزیع نامنظم، نوارها یا خطوط متمایل به سفید، و منظره های هاله و ستاره ای شکل است. به عنوان مثال آخر می توان به برخی مرمریت های سبز و برچیاها اشاره کرد. در ارتباط با این سنگها بازار تحمل بیشتری نسبت به گوناگونی های نقش و نگار و قرارگیری رگه ها یا اجزای تشکیل دهنده سنگ دارد، به عبارت دیگر، عموما پذیرش بازار نسبت به گونه هایی که با انواع تجاری قابل قبول کمی متفاوتند، بیشتر است
با این وجود معایب خطی، مانند نقایص نواری شکل تاثیری چشمگیری بر ظاهر مواد داشته باعث کاهش ارزش تجاری آنها می شوند. به طور معمول، بسته به اختلافات موجود بین محصولات استخراج و پر ارزش ترین گونه های تجاری موجود. ماد استخراج شده و بلوکهای حاصل را به درجات کیفی متفاوتی تقسیم بندی می کنند. برای محصولات تکمیل شده نیز طبقه بندی مشابهی صورت می گیرد (اسلبها، تایلها، و غیره) به عنوان یک قاعده کلی، محصولات تولید را به مواد درجه یک و درجه دو، و درجه سه تقسیم بندی می کنند.
مواد درجه یک موادی هستند که در مقایسه با با کیفیت پذیرفته شده و مطلوب تجاری هیچگونه نقص رنگی- ابعادی- بافتی ندارند، تعداد معادنی که قادر به تولید درصد بالایی از مواد با کیفیت درجه یک داشته باشند اندک است، بنابراین انتخاب دقیق بر مبنای کیفیت اهمیت دارد. مواد درجه دو موادی هستند که معایب موجود در آنها عموما کیفیت کلی محصول را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار نمی دهد.
مواد درجه سه حائز پایین ترین کیفیت هستند که ناشی از زیاد بودن معایب دانه های تشکیل دهنده سنگ، رنگ و رگه های نامناسب هستند، و ابعاد کوچک بلوکها می باشند. ضوابط ارزیابی که جهت تعریف کیفیت وتعیین ارزش تجاری بلوکها به کار می رود هم به اجزای زیبایی شناختی- رنگی، و هم به اجزای ابعادی ماده توجه دارد. صرف نظر از ویژگی های خود سنگ، ممکن است بلوکهای تهیه شده از آن دارای حجم مناسب اما شکل نامنظم، یا شکل منظم اما حجم ناکافی باشند، و یا حجم و شکل آنها هر دو نامناسب باشد. اگر چه از لحاظ تجاری نسبت به ترکها و ناپیوستگی های موجود در سنگ نوعی توافق عمومی وجود دارد، نظرات درباره نقش و نگار، رنگ و ظاهر
گرانیت