این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 50 صفحه می باشد.
چکیده
این مقاله ، مقایسه ای از رویکردهای مدل سازی تصمیم را ارائه می کند . تصمیم مدل سازی شده ، موضوعی است که حسابرسان در واحد مورد رسیدگی در فعالت روزانه اش ، با آن روبرو می شوند . به عنوان مثال ، می توان از ارزیابی ریسک کنترل و ریسک ذاتی در خریدها ، حسابهای پرداختی و چرخة موجودی ها نام برد . موضوع تصمیم ، با استفاده از دو رویکرد متفاوت مدل سازی می شود.
اولاً مدل های پایگاه دانش [1] ، ودوماً مدلی که با استفاده از زبان برنامه ریزی شده با یک روش رسمی ( مبتنی بر روش )[2] ایجاد شده است .
هر دو مدل قبل از مقایسة آنها درجهت تعیین اینکه آیا رویکرد ارائه شده به وسیله مدل مبتنی بر روش ، به قدر کافی با مسئله تصمیم در زمینه ریسندگی ، سروکار دارد یا خیر و آیا انعطاف پذیری بیشتری که بوسیلة رویکرد پایگاه دانش ، ارائه شده ، ضروری است یا خیر ، مورد آزمون قرار گرفته اند .
این مقایسه ، نتایج مثبت زیادی در بر دارد ، مدل مبتنی بر روش قادر است تابه طور رضایت بخشی ، به صورت همانند نتایج تصمیم گیرندگان انسانی ( افراد تصمیم گیرنده ) و مدل پایگاه دانش را ایجاد نماید .
1)مقدمه و حرکت
این مقاله در صدد است تا مقایسه ای از کاربرد رویکردهای متفاوت مدل سازی تصمیم در یک موضوع حسابرسی ، ازجمله ارزیابی ریسک ذاتی و ریسک کنترل در خریدها، چرخة موجودی ها وحسابهای پرداختی راارائه دهد . دو مدل کمک به تصمیم ، یعنی مدل پایگاه دانش (مدل خبره )و مدل مبتنی بر روش ، برای موضوع تصمیم بکار گرفته می شوند و نتایجی که آنها ایجاد می کنند ،مورد مقایسه قرار می گیرد .
زمان برای تصمیم گیرندگان کمیاب است و منابع گران و پرهزینه هستند . توانایی بکارگیری کامپیوترها برای موضوعات تصمیم گیری ، مزایای بالقوة زیادی در بردارد . جایی که مسائل ، نسبتاً خوب بنیان یافته اند ، رفع امر تصمیم گیری از تصمیم گیرندگان انسانی ، آنها را برای پذیرش و درخواست بیشتر مشاغل ، آزاد خواهد ساخت .
اجرای موفق کار مدل سازی تصمیم ، به انتخاب صحیح ابزار برای کامل نمودن این وظیفه ، بستگی دارد مقاله های قبلی از جمله (Delisione tall (1994) ,Bharadwjetal (1994) , Peters(1989) رویکرد پایگاه دانش را به عنوان روشی مناسب برای ارزیابی ریسک حسابرسی برگزیده اند ، این مقاله درصدد است بررسی نماید که آیا این انتخاب صحیح است یا خیر .
( Weber(1997 به تمایل محققان سیستمهای اطلاعاتی اشاره می کند ، تا توجه آنها را به قدیمی ترین تکنولوژی در دسترس و خسارات رویکردهای توسعه یافته اخیر و امکان بروز زیان در صورت پشتیبانی تئوریکی از کارهایشان ، جلب کند ، بنابراین مطلوبست تاقبل از توجه به پروژة مدل سازی تصمیم گیری ، به رویه های مدل سازی منتشر شده توجه کنیم .
ا ستفاده از کامپیوترها به طوری کلی و مدلهای مبتنی بر سیستمهای پایگاه دانش به طور اخص ، به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر از فرآیند حسابرسی ، بیشتر معمول رایج است ، مدارکی بر این روند می توان از طریق منابع و مأخذ اکثر متنهای حسابرسی اخیر و مقاله هایی که به طور خاص با این نکته سروکار دارند ، بدست آورد .
به عنوان مثال ، نشانةاخیر از میزان اهمیتی که دانشگاه وحرفه به سیستم خبره ( مدل پایگاه دانش ) داده اند را از (1995)White می توان دریافت . این مقاله 105 سیستم حسابداری آکادمیک را در سطح ایالات متحده بررسی کرد . از این تعداد 96 درصد ، نقش هوش مصنوعی و سیستم خبره را درحسابداری و حسابرسی واحد مورد رسیدگیشان ، پنهان نمودند و 46 درصد به طور مستقیم کاربرد سیستمهای خبره را لمس کردند .
این نوشته جات و آثار چاپی ، مزایای رویکرد پایگاه دانش در مدل سازی تصمیم را افزایش داد Wateman(1986) ، ویژگیها و مزایای زیر را به عنوان مزایای بالقوة سیستمهای خبره نسبت به افراد تصمیم گیرنده (تصمیم گیرندگان انسانی ) ، مشخص نمود :
اظهار عقیدة مصنوعی ( سیستم خبره )
اظهار عقیده کارشناسان ( تصمیم گیرندگان انسانی )
دائمی
انتقال آسان
مستند سازی آسان
از بین رفتن
انتقال مشکل
مستند سازی مشکل
Consistent
غیر قابل پیش بینی
قابل تهیه ، مقرون به صرفه
گران ، پرهزینه
مزایای سیستم خبره نسبت به افراد تصمیم گیرنده
این روشن نیست آیا این مزایا مختص استفاده از سیستم خبره می باشد ، یا خیر ؟ در جهت متتنوع نمودن درجات این سیستم ، به نظر می رسد که در هر نوع کامپیوتری برای کمک به تصمیم گیری قابل کاربرد هستند وسعت این مزایا بسیار وسیع و متنوع است . به عنوان مثال ؛ مسائل تصمیم گیری را رفع نماید . وقوع مکرر ابهام در مسئله تصمیم گیری نسبت به یک مورد قطعی و مطلق ؛ یک سئوال است ، این ممکن است یک گزینة ساده تر باشد . کافی است تا رویکردها بعضی از طبقات و درجات مسائل تصمیم گیری را که میتوان درجه ای از ابهام را در آنها تصور ساخت ، نشان دهند .
Simon(1973) مسئله کاملاً سازمان را به یک موضوعی که می توان در الگوریتم [3] تصمیم گیری به آن استفاده نمود . تعریف کرد و این گونه می توان تعریف را دنبال نمود که تعیین و شناسایی چنین مسائل سازمان یافته ای ممکن است در طول زمان تغییر یابند . بنابراین برای فهم ما از فرآیند تصمیم گیری ، الگوریتم باید متناسب با این تغییر و تحول ، رشد و نمو یابد . بدین ترتیب الگوریتم توصیفی به طور کامل قادر می شود تا بر ابهام ذاتی در تصمیم گیری های خاص ، فائق آید .
همانطور که بیان شد ، این مقاله درصدد است تا از رویکرد مدل سازی که مدل پایگاه دانش یکی از این مدل هاست ، مدل مبتنی بر روش می باشد ، این مدل یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری یا مدل تصمیم گیری سازمان یافته را با استفاده از زبان برنامه ریزی رسمی مشخص می نماید . تا یک الگوریتم وابسته به جبر در اتخاذ تصمیم را ایجاد نماید . یک چنین مدلی شامل مجموعة معینی از روشهایی است که باید در جهت مورد ملاحظه قرار دادن موضوع تصمیم که قبل از تعریف شده است و ارائه راه حلی برای این موضوع ، کامل شود .
چنین الگوریتم جبر گرایانه ای ، فاقد انعطاف پذیری است . که می تواند با استفاده از مدل پایگاه دانش کسب گردد (1986)Turban and wathins مدل پایگاه دانش را این گونه تعبیر و تفسیر نمودند : یک برنامه کامیپوتری که شامل دانش بخره در باره قلمرو یک موضوع خاص و مکانیسم ارائه دلیل برای افزایش استنتاج بر اساس دانش می شود »
بنابراین ما دیدیم که تعریف ویژگیهای مدل پایگاه دانش ، دارای مکانیسم ارائه دلیل است .
این مکانیسم ، ابزاری را استنتاج می کند که توسط Water man(1986) این گونه تعریف می شود . بخشی از سیستم پایگاه دانش یا سیستم خبره که شامل دانش حل مشکلات می باشد . این ابزار استنتاج حوزةدانش ( استقرار یافته در پایگاه دانش ) را درجهت رسیدن به یک استنتاج جدید ، تکامل می دهد .
این ابزار استنتاج نیاز به دستورالعملهایی دارد تا کاربرد دانش در حوزهای خاص را راهنمایی کند این دستورالعملها از meta-Knowledge( فرادانش – مترجم ) گرفته می شوند . Waterman (1986) فرادانش را به صورت زیر تعریف می کند : دانشی ( یک سیستم پایگاه دانش ) که بیان میکند ، سیستم چگونه کار می کند و دلایل را شرح می دهد چنین دانشی دربارةاستفاده از کنترل حوزه دانش است به طور کلی میتوان گفت : دانشی درباره دانش است .
بنابراین سیستم پایگاه دانش ، فقط قسمتی از یک نرم افزار کامپیوتری نیست که امکان بالقوة بکار بردن قوانین کشف کننده را برای تعیین موقعیت مسئله داشته باشد ، بلکه آن همچنین این امکان بالقوه را دارد تا اصولی را که بر کاربرد این قوانین حاکم هستند ،نشان دهد . قوانین متفاوت ، برای مسائل تصمیم گیر ، بطور متفاوت میتوانند بکار گرفته شوند .این مدل ، یک ساده سازی است ساده سازی قوانین پیچیده شرکتها که بر چگونگی کاربرد محتوای پایگاه دانش برای حل مسائل و مشکلات حاکم است که این خد کلیدی است برای تمایز بین رویکرد مدل سازی تصمیم به روش پایگاه دانش و رویکرد مبتنی بر روش .
رویکرد مبتنی بر روش ، فاقد این صراحت ووضوح فرادانشی است .بنابراین این مدلها (مدلهای مبتنی بر روش ) باید این موضوع را بوسیلة بکارگیری مدل پایگاه دانش در مسائل تصمیم گیری برطبق اصول عمومی که در شمارة برنامه روشن شده است تقلید کنند .
و یا از طریق بکارگیری مدل پایگاه دانش از بکارگیری چنین قواعد پیچیده ای اجتناب کنند . این رویکرد عمومی ؛ مدل مبتنی بر روش را تحویل می دهد که بطور ذاتی انعطاف پذیری کمتری در مسائل تصمیم گیری دارد .
در زمان مشابه حتی اگر مدل مبتنی بر روش قادر باشد تا به مسئله تصمیم گیری به طور دقیق اشاره کند ، این مدل در اظهارعقیده ، حساسیت بیشتری رخ می دهد .ز یرا پایه و اساس آن به روشن ساختن فرادانشی خاص برای کنترل کاربرد هر کشف کننده ای در پایگاه دانش نیاز ندارد .
این مقاله قصد نارد تا مجموعه از اصول که توسط (1992)Michaelsen توسعه یافت را بسط دهد ،او سعی کرد تا مجموعه ای از معیارهای جهانی که در حوزة مسئله پاداش مدیریت ، برای مدل سازی پایگاه دانش مناسب بود ، را توسعه دهد بلکه این مقاله درصدد است تا در یک موضوع تصمیم در حوزة حسابرسی فعالیت کند . که این موضوع با استفاده از رویکرد پایگاه دانش در تحقیق قبل نشان داده شده است .
2)موضوع (مسئله ) تصمیم :
موضوع تصمیم حسابرسی که در این مطالعه ، مدل سازی شده است ، عبارتست از ریسک حسابرسی ،( شامل ارزیابی ریسک ذاتی و ریسک کنترل ) که از چرخة خریدها ، حسابهای پرداختی و معاملات موجودی ایجاد می شود .
این چرخه به دو دلیل انتخاب شده است : اولاً چرخه موضوعی است که از دامنة وسیعی از فعالیتهای واحد تجاری مختلف ناشی می شود .بنابراین نتیجه گیری مدلهای تصمیم ، بطور وسیع قابل تعمیم خواهد بود . دوماً بیشتر حسابرسان تجربة حسابرسی در چرخه معاملات را دارند ، بنابراین دانش موردنیاز برای فرآیند مدل سازی ، به صورت آماده، در دسترس می باشد . مدل ریسک حسابرسی به طور موثری برای استفاده حسابرسان وقتی برنامة حسابرسی توجه دارند ، توضیح داده شده است .
چهارچوب قواعد حسابرسی در استرالیا اخیراً دستخوش تغییرات عمده ای شده است. و این بدنبال پروژة تکمیل و تجدید نظر در اعلامیه های رسمی حسابرسی رخ می دهد .
در نتیجه این پروژه یک چهارچوب از چهل و یک بیانیة استانداردهای حسابرسی و بیانیة های راهنما ایجاد شده است . 3مورد از این استانداردها با مدل ریسک حسابرسی مرتبط هستند .
- 2- «ریسک حسابرسی و کنترل » که بیان کننده اجزاء مدل ریسک حسابرسی است و نشان دهندة این مطلب است که ریسک حسابرسی چگونه با ماهیت و محتوای شواهد حسابرسی جمع آوری شده مرتبط می باشد .
- 6-« اهمیت »که بیان کنندةارتباط معکوس بین اهمیت و ریسک حسابرسی در پاراگراف 10 و 11 می باشد .
AUS514- «نمونه گیری حسابرسی »که با نمونه گیری حسابرسی و ارتباط سطح نمونه گیری با ریسک حسابرسی سروکار دارد .
مدل ریسک حسابرسی در ضمیمه 2 از AUP شمارة24 کاملاً شرح داده شده است «بیانیه فعالیت حسابرسی – نمونه گیری حسابرسی » بیانیة عمل حسابرسی است که شامل چهارچوب قانون مندی می شود که این قانون مندی منجر به پروژة طبقه بندی خواهد شد .
بر اساس ساختار مدل ریسک حسابرسی ، ریسک حسابرسی عبارت است از ارائه اظهار نظر نادرست حسابرسی . بنابراین ، ضروری است تا دو نوع ریسک حسابرسی را شناسایی نمائیم .که به طور معمول به طبقه بندی می شود . این دو ریسک به ترتیب عبارتند از : احتمال ارائه نظر مساعد و مطلوب دربارة حسابهای صاحبکار ، جایی که اظهار نظر عدم مطلوبیت حسابها،مناسب می باشد و احتمال ارائه نظر نامساعد و عدم مطلوبیت حسابها جایی که شرایط واقعی ایجاب کننده نظر مساعد دربارة حسابها بوده است.
ریسک حسابرسی هم با کار انجام شده توسط حسابرسی مرتبط است و هم با عملیات صاحبکار این مطلب اخیر ، به معنای کنترل مستقیم حسابرسی بر ریسک نمی باشد ، مدل می تواند به صورت زیر نوشته شود :
مقاله مدل سازی ارزیابی ریسک حسابرسی استفاده از یک مشتق دیگر بجای استفاده از مدل پایگاه دانش