لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
ارکان معرفت در حکمت متعالیه
چکیده:
رابطة ارکان سهگانه معرفت از مباحث مهم معرفتشناسی است. ملاصدرا رابطه علم و معلوم را در مبحث وجود ذهنی مطرح نموده و بر اساس اصول فلسفه خود معتقد است که حقیقت علم حصول ماهیت و ذات شئی خارجی در ذهن است. علم گونهای از وجود است که قیام صدوری نسبت به نفس دارد. او رابطه علم و عالم را در بحث اتحاد عاقل و معقول تبیین نموده و به اتحاد جمیع اقسام ادراک با مدرِک معتقد است، لذا میتوان گفت بحث «وجود ذهنی» و «بحث اتحاد عاقل و معقول» از این نظر در مباحث معرفتشناسی مکمل یکدیگرند.
واژگان کلیدی: وجود ذهنی، عاقل، معقول، علم، ملاصدرا، ارکان معرفت.
1ـ طرح مسأله
تاریخ تفکر بشری مقارن با آفرینش انسان است و هر گاه انسانی میزیسته فکر و اندیشه را به عنوان یک ویژگی جداییناپذیر با خود داشته است. انسان موجودی فطرتاً اهل اندیشه و علم و دائماً در پی کشف مجهولاتی است که فکر و ذهن نقّاد او را به خود مشغول ساخته است. در میان این مجهولات، بعضی مسائل اساسی وجود دارد که در درجه اول اهمیت است و آنها همان مسائل مربوط به نظام کلی عالم، جایگاه انسان در این جهان، آغاز و انجام هستی و… میباشند. همین مسائل سرآغاز پیدایش فلسفه برای بشر بوده است. از جمله سؤالات اولیهای که در این مسیر برای بشر پیش میآید، اینهاست:
آیا عقل انسان توان شناخت جهان را دارد؟
آیا جهانِ ورای ذهن واقعیت مستقل دارد یا ساخته ذهن انسان است؟
ارزش و اعتبار معلومات بشر تا چه حدی است؟
ارتباط ذهن با خارج چگونه است؟
این سؤالات و دهها پرسش از این قبیل است که هسته اصلی معرفتشناسی را تشکیل میدهد و تقدّم مباحث معرفتشناسی بر مسائل هستیشناسی را روشن میسازد.
تا مسائل معرفتشناسی حل نشود، نمیتوان فلسفه به معنای واقعی کلمه داشت. به قول علامه طباطبایی:
همین مسأله است که راه رئالیسم را از ایده ئالیسم سوفیسم و راه فلسفه جزمی را از فلسفه شکاکان جدا میسازد. (طباطبایی، بیتا: 1، 101)
بررسی مسأله شناخت از لحاظ اهمیت در جرگه مسائل درجه یک فلسفه است. (همان، 133)
در این نوشتار، ارتباط ارکان سهگانة شناخت در حکمت متعالیه بررسی میشود.
بیتردید معرفت وقتی تحقق مییابد که 1) واقعیتی در خارج تحقق داشته باشد تا بتواند معلوم واقع شود. 2) واقعیتی به نام انسان باشد تا شأنیت عالِمشدن را داشته باشد. 3) رابطهای بین انسان و عالَم واقع تصورکردنی باشد. بر این اساس ارکان اصلی شناخت سه چیز (علم، عالِم و معلوم) است.
تبیین شناخت از یک طرف مبتنی بر ارائه تصویری روشن از رابطه علم و معلوم و از سوی دیگر رابطه علم با عالِم است. ملاصدرا وجود علم و رابطه علم و معلوم را در بحث وجود ذهنی مستدل نموده و رابطه بین عالِم و معلوم را در بحث اتحاد عاقل و معقول تبیین نموده است، لذا واقعنمایی وجود ذهنی و اتحاد عاقل و معقول از این نظر در مباحث شناخت مکمل یکدیگرند.
2ـ علم و رابطه آن با معلوم
اثباتکنندگان وجود ذهنی معتقدند ماهیت دو وجود دارد:
1ـ وجود خارجی که دارای آثار خارجی خاصی است، مانند آتش که آثاری از قبیل سوزندگی و گرما دارد.
2ـ همین ماهیت خارجی از وجود دیگری برخوردار است که آثار خارجی ندارد، مانند وجود ذهنی آتش که گرما و سوزندگی ندارد، ولی دارای آثار ویژه خود است. وجود ماهیت در ذهن چون آثار وجود خارجی را ندارد، در قیاس با وجود خارجی، وجود ذهنی نامیده میشود؛ یعنی اگر این قیاس نبود، وجود ذهنی نیز وجودی خارجی و دارای تمام ویژگیهای آن میشد. «للشی غیرالکون فی الاعیان کون بنفسه لدی الاذهان.» (سبزواری، 1361: 58)
منکران وجود ذهنی یا اصل وجود ذهنی را انکار میکنند و علم را نوعی اضافه بین عالم و معلوم میدانند یا گویایی وجود ذهنی از موجودات خارجی را منکرند. ملاصدرا براساس اصول حکمت متعالیه هر دو مطلب را بررسی و تبیین کرده است.
2ـ1ـ وجود ذهنی (علم)
باید توجه داشت: علم ـ امر نفسی ـ و وجود ذهنی ـ امر قیاسی تفاوت دارند و این تفکیک از مظاهر اعتلای حکمت متعالیه است. (جوادی آملی، 1375: 1، 18) در نفس عالم نوری هست که بنابر مشی حکما، ماهیت علم و بنابر دیدگاه صدرالمتألهین مفهوم علم از آن دریافت میشود و چون آن نور یک حقیقت ذات اضافه است، متعلق خود را در حوزه نفس روشن میکند. بدین ترتیب در جایی که علم حاصل شود، سه امر هست: اول: واقعیتی که در نفس تحقق پیدا میکند. ( وجود علم) دوم: مفهوم یا ماهیتی که از آن وجود خارجی به نام علم دریافت میشود (نزد حکما، ماهیت علم و در حکمت متعالیه مفهوم علم). سوم: ماهیت معلوم که در پرتو علم ظاهر میشود، مانند ماهیت درخت وقتی که علم به آن حاصل میشود (وجود ذهنی). (همان، 97 ـ 96)
ملاصدرا قبل از اثبات وجود ذهنی دو مقدمه ذکر میکند که نشاندهندة ابتنای مطلب بر اصول حکمت متعالیه است. (ملاصدرا، 1410ق: 1، 261 ـ 264)
تحقیق درباره ارکان معرفت در حکمت متعالیه