دانلود متن کامل تحقیق مربوط به زبان تخصصی رشته حسابداری
خلاصه :
سرقفلی یک دارای غیر قابل لمس است . سرقفلی احتمالاً غیرقابل لمس ترین دارایی از بین تمام داراییهای غیر قابل لمس است . اندازه گیری آن مشکل است و توضیح دادن آن مشکل تر . امروزه سرقفلی یک قسمت بزرگ تر از قیمت های تملک و مالکیت را نسبت به قبل تشکیل می دهد و در نتیجه این موضوع موجب شده است که تاثیر بسیار بیشتری بر گزارشات مالی داشته باشد . در این مقاله ، جستجوی در مورد روش های مختلف اندازه گیری کردن سر قفلی ، تعریف آن و روش های توضیح دادن آن مورد بررسی قرار گرفته است .
کلمات و عبارت های کلیدی : روش های حسابداری ، استهلاک ، ترکیب تجاری ، سرمایه گذاری ، گزارشات مالی ، سرقفلی ، دارایی های غیر قابل لمس .
مقدمه :
در طی قرن بیستم موضوع سرقفلی بطور قابل توجهی تغییر کرده است . در زمان های پیش از قرن بیستم به سرقفلی بعنوان یک کالا و روابط ارزشمند مالک یک کسب و کار با مشتریانش نگریسته می شد . مفهوم کنونی از این لحاظ گسترده تر است که سرقفلی در حال حاضر عوامل اقتصادی غیرقابل لمس بسیار بیشتری از شرکت های تجاری را در برمی گیرد و حساب داران اینگونه در نظر می گیرند که سرقفلی ، از ارزیابی قدرت درآمد یک کسب و کار توسط سرمایه گذارانش ناشی می شود . از دیدگاه یک حسابدار ، سرقفلی تنها زمانی در حساب های یک شرکت ظاهر می شود که این شرکت تعدادی منبع اقتصای ارزشمند و غیر قابل لمس ، خریداری کرده باشد . عوامل غیر قابل لمس مثل حق امتیاز و حق چاپ ، مثال هایی از دارایی های غیر قابل لمس و قابل شناسایی هستند . از طرف دیگر ، عوامل غیر قابل لمسی مثل قوانین مساعد دولتی ، نرخ های اعتبار برجسته ، مدیریت ارشد ، و روابط خوب کاری ،مثال هایی از دارایی های غیر قابل لمس و غیر قابل شناسایی هستند . سرقفلی شامل سری کامل دارایی های غیر قابل لمس و غیر قابل شناسایی است که توسط نهاد گزارش کننده نگهداری می شود . به طور کلی سرقفلی یک مفهومی شبیه یک چتر است که ویژگی های زیادی از فعالیت های شرکت را در بر می گیرد که می توانند منجر به کسب قدرت مافوق ، مثل مدیریت عالی نیروی کار برجسته ، تبلیغات موثر و نفوذ در بازار گردد . در این بخش ها ، تعریف و طبیعت سرقفلی و روش های مختلف توضیح دادن و حسابداری سرقفلی ، مورد بحث قرار می گیرند .
تعریف و طبیعی سرقفلی :
قسمت عمده مشکل توضیح دادن سرقفلی ، توافق برسر تعریف کردن سرقفلی است . در دهه 1880 ، در اولین تعریف ، به سرقفلی بعنوان تفاوت بین قیمت خرید و ارزش دفتری دارایی های کسب شده توسط شرکت نگریسته می شد . تعریف سرقفلی از آن زمان پدیدار شد وممکن است امروزه به دو شکل مختلف تعریف شود : روش باقیمانده و روش سود اضافی . در روش باقیمانده سرقفلی به عنوان تفاوت بین قیمت خرید و ارزش بازار مکاره دارایی های کسب شده شرکت تعریف می شود . سرقفلی یک مقدار باقیمانده است که نمی توان آن را شناسایی کرد (بعد از بررسی های کامل و دقیق مثل دیگر دارایی های قابل لمس و غیر قابل لمس نمی توان شناسایی اش کرد) . این امر بسیار شبیه تعریف قرن نوزدهم است . درروش سود اضافی ، سرقفلی تفاوت بین سودهای ترکیب شده شرکت در عایدی های نرمال برای یک کسب و کار مشابه می باشد . بر اساس این تعریف ، ارزش کنونی شرکت عایدی های برنامه ریزی اضافی آینده ، به عنوان سرقفلی تعیین می شود وثبت می گردد . اندازه گیری این مفهوم بسیار مشکل است زیرا عایدی های آینده ، امر مسلمی نیستند . سرقفلی از دو راه مختلف بوجود می آید : 1-می تواند از درون بوجود بیاید ، یا 2-می تواند به عنوان قسمتی از تملک یک شرکت دیگر بدست آید . هر دو نوع سرقفلی در گذشته ثبت شده اند . اما در حال حاضر فقط سرقفلی خریداری شده (مورد تملک) ، اجازه ثبت دارد .
دانلود متن کامل تحقیق مربوط به زبان تخصصی رشته حسابداری