
جوغنهای تجربه شده
کتاب تجربیات استاد آریا(پیشنهاد دانلود)
جوغنهای تجربه شده
محتویات محصول :
انواع دستورات در Transact-SQL
DML
DCL
ایجاد و حذف پایگاه داده ها
انتخاب پایگاه داده ها
ایجاد و حذف جدول در پایگاه داده ها
تعریف کردن قبد
کلید اصلی
چک
تغییر ساختار در جدول در پایگاه داده ها
گزارش کار شماره 1
بازیابی ازاطلاعات
توابع گروهی
بکارگیری distict در توابع گروهی
گزارش شماره 2
مرتب سازی داده ها
تبدیل نوع
به روز رسانی داده ها
حذف کردن سطر ها
تعریف یک ستون ربه صورت identity
گزارش شماره 3
توابع رشته ای
توابع تاریخ
گروه بندی داده ها
گزارش شماره 4
تلفیق جداول
گزارش شماره 5
روش ایجاد روال ذخیره شده
نحوه اجرای روال ذخیره شده
نحوه مقداری پارامتر ها
نحوه اجرای روال ذخیره شده
اجرای روال با مقدار پیش فرض
حذف روال ذخیره شده
گزارش شماره 6
تریگرها
متغیرهای سراسری
مشاهده متن تریگر
غیر فعال و حدف تریگرها
بکارگیری ساختار شرطی
گزارش شماره 7
نما
تغییر در ساختار نما
گزارش شماره 8
تعداد صفحات : 39
کیفیت : متوسط
فرمت : enc (همراه با نرم افزار می باشد)
قابلیت ها : reader
قابلیت پرینت : ندارد
استاد شهریار
6 صفحه
سید محـمـد حسین بهـجـت تـبـریـزی در سال 1285 شمسی در شهر تبریز دیده به جهان گشود.پدر وی حاجی میرآقا خشگـنابی است که از سادات خشگـناب ( قـریه نزدیک قره چـمن ) و از وکـلای ممیز دادگـستـری تـبـریز و مردی فاضل و خوش محاوره و از خوش نویسان دورهً خود و با ایمان و کریم الطبع بوده است و در سال 1313 مرحوم و در قـم مـدفون شد. شهـریار تحـصـیلات خود را در مدرسه متحده , فیوضات تـبـریز و دارالفـنون تهـران خوانده و تا کـلاس آخر مـدرسهً طب تحـصیل کرده است ولی در سال آخر دست تقدیر او را به دام عشقی نا فرجام گرفتار ساخت و این ناکامی موهبتی بود الهی, که آتش درون و سوز التهاب شاعر را شعله ور ساخت و در سلک صاحبدلان در آمد.
وی ابتدا در اشعارش بهجت تخلص می کرد. ولی بعدا دوبار برای انتخاب تخلص با دیوان حافظ فال گرفت و یک بار مصراع:
«که چرخ این سکه ی دولت به نام شهریاران زد»
و بار دیگر
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 4
داستانی از کتاب داستان و راستان استاد مطهری
اواخر تابستان بود و گرما بیداد میکرد . خشک سالی و گرانی اهل مدینه
را به ستوه آورده بود . فصل چیدن خرمابود . مردم تازه میخواستند نفس
راحتی بکشند که رسول اکرم به موجب خبرهای وحشتناکی - مشعر به اینکه
مسلمین از جانب شمال شرقی از طرف رومیها مورد تهدید هستند - فرمان بسیج
عمومی داد . مردم از یک خشکسالی گذشته بودند و میخواستند از میوههای
تازه استفاده کنند . رها کردن میوه و سایه بعد از آن خشکسالی و در آن
گرمای کشنده ، و راه در از مدینه به شام را پیش گرفتن ، کار آسانی نبود
. زمینه برای کارشکنی منافقین کاملا فراهم شد .
ولی نه آن گرما و نه آن خشکسالی و نه کارشکنیهای منافقان ، هیچکدام
نتوانست مانع فراهم آمدن و حرکت کردن یک سپاه سی هزار نفری برای
مقابله با حمله احتمالی رومیان بشود .
راه صحرا را پیش گرفتند و آفتاب برسرشان آتش میبارید . مرکب و
آذوقه بحد کافی نبود . خطر کمبود آذوقه و وسیله و شدت گرما کمتر از خطر
دشمن نبود . بعضی از سست ایمانان در بین راه پشیمان شدند . ناگهان مردی
به نام کعب بن مالک برگشت و راه مدینه را پیش گرفت . اصحاب به رسول
خدا گفتند : " یا رسولالله ، کعب بن مالک برگشت " فرمود " ولش
کنید ، اگر در او خیری باشد خداوند به زودی او را به شما برخواهد گرداند
، و اگر نیست خداوند شما را از شر او آسوده کرده است " .
طولی نکشید که اصحاب گفتند : " یا رسولالله ، مرارش بن ربیع نیز
برگشت . " رسول اکرم فرمود " ولش کنید ، اگر در او خیری باشد خداوند
به زودی او را به شما بر میگرداند ، و اگر نباشد خداوند شما را از شر او
آسوده کرده است " .
مدتی نگذشت که باز اصحاب گفتند : " یا رسولالله ، هلال بن امیه هم
برگشت " . رسول اکرم همان جمله را که در مورد آن دو نفر گفته بود تکرار
کرد .
در این بین شتر ابوذر ، که همراه قافله میآمد ، از رفتن باز ماند .
ابوذر هرچه کوشش کرد که خود را به قافله برساند میسر نشد . ناگهان
اصحاب متوجه شدند که ابوذر هم عقب کشیده ، گفتند : " یا رسولالله ،
ابوذرهم برگشت " باز هم رسول اکرم با خونسردی فرمود : " ولش کنید ،
اگر در او خیری باشد خدا او را به شما ملحق میسازد ، و اگر خیری در او
نیست خدا شما را از شر او آسوده کرده است " .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 3
استاد حاج محمد کریم فضلی، بنیانگذار گروه صنعتی گلرنگ و کارآفرین برتر کشور، متولد هفتم اردیبهشت ماه 1311 هجری شمسی در شهر تویسرکان (استان همدان) هستند و نخستین فعالیت اقتصادی خود را در حین تحصیل، نزد پدرشان که از بازرگانان خوشنام و اهل فضل منطقه محسوب می شدند، آغاز نموده اند.
سپس در سن حدود 20 سالگی ازدواج کرده و با پذیرفتن مسئولیت تشکیل خانواده، برای جستجوی شرایط مطلوب تر و شناخت بیشتر از وضعیت شهرهای مختلف همجوار، به دیگر شهرستان های استان همدان سفر می کنند و در شرایط کاری مختلف تجربه های موثری بدست می آورند. در این راستا ایشان راهی تهران می شوند. در ابتدای سکونت در تهران، مشکلات از هر سو ایشان را احاطه می کند، اما استاد با عزم جزم، مشکلات و موانع اصلی را ظرف سه سال برطرف می سازند.
استاد به فکر می افتند که تمامی سعی و تلاششان را صرف کنند تا یک کار تولیدی و صنعتی بزرگ را پایه ریزی نمایند. پدر ایشان در دوره ای به کار صابون سازی اشتغال داشته و استاد نیز از همین بابت در نوجوانی تا حدودی با تولید مواد شوینده آشنا می شوند، بنابراین برای آغاز فعالیت تولیدی، به همین زمینه یعنی صنعت شوینده گرایش پیدا می کنند. ایشان پس از جستجوهای بسیار با افراد و شرکت هایی مرتبط می شوند که در این حوزه فعالیت دارند. سپس خود کارگاه کوچکی دایر می کنند و در مرحله اول به ساخت مایع ظرفشویی می پردازند که این امر به شکل گسترده تر و منسجم تر در اوائل دهه 40 صورت می پذیرد. مدتی بعد محصول سفید کننده را هم اضافه می کنند و همین طور به ترتیب: پودر لباسشویی به نام " گلرنگ سوپر" ، جرم گیر، شیشه شوی و همچنین نرم کننده البسه را نیز در سنوات بعد تولید می نمایند و مرتباً کار را توسعه می دهند. این روند ادامه دارد تا اوائل دهه 50 که شرکت پاکشو را تأسیس می نمایند و همچنان با تلاش بسیار به توسعه فعالیت های تولیدی ادامه می دهند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید