یکی از دغدغههای اصلی استراتژیستها و مدیران عالی سازمانها، پیادهسازی مؤثر استراتژیهای تدوینشده است. بهگونهای که بیگر (2001) بیان میکند، 90 درصد استراتژیهای تدوینشده در زمان معین خود پیادهسازی نمیشوند. در نظام ورزش ایران نیز وضعیت به همین منوال است. در دههی گذشته، برنامههای استراتژیک متعددی در سطح ورزش کشور تدوین شدهاست، ولی مطالعهی وضع موجود، حاکی از عدم اجرای کامل و دستیابی به اهداف و نتایج مورد انتظار آنهاست. در پژوهش حاضر با کاربرد یک مطالعهی کیفی و به روش گرندد تئوری به شناسایی موانع پیشروی پیادهسازی مؤثر استراتژیها در نظام ورزش ایران پرداختهشد. به این منظور، پس از مطالعهی مبانی نظری و پیشینهی موضوع، به مصاحبههای کیفی با صاحبنظران (n=28) پرداختهشد. یافتههای حاصل از مصاحبههای کیفی بهصورت کدبندی باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل متنی قرار گرفتند. نتایج حاکی از شناسایی 24 مانع اصلی در برابر پیادهسازی استراتژیها در نظام ورزش ایران بود. این موانع در قالب 4 مؤلفه با عناوین 1. موانع زیربنایی (6 مانع)، 2. موانع مرحلهی تدوین استراتژیها (6 مانع)، 3. موانع مرحلهی انتقال استراتژیها به عمل (5 مانع)، و 4. موانع مرحلهی اجرای استراتژیها (7 مانع) دستهبندی شدند. بدیهی است بهمنظور اجرای بهینهی برنامههای استراتژیک در نظام ورزش ایران، باید در مرحلهی اول موانع موجود را از پیش رو برداشت. بنابراین موانع شناساییشده در پژوهش حاضر میتواند به تدوینکنندگان و مدیران عالی ورزش ایران قبل، در حین و بعد از تدوین برنامههای استراتژیک کمک شایانی داشتهباشد.
نوع فایل : پی دی اف تعداد صفحات:19
چرا استراتژیها در عمل با شکست مواجه میشوند؟ مطالعهای کیفی در نظام ورزش ایران