فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله اخلاق در اسلام

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله اخلاق در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

تعریف اخلاق
علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مى‏کند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلش‏جدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال نیکى که مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستایش عموم و ثناى جمیل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى‏خود را به کمال برساند.
دسته بندى مسائل اخلاقى
اخلاق نیک و بد در قرآن
اصول کلى، مسائل اخلاقى و طرق مختلف تهذیب نفس، مکتبها، انگیزه‏ها و نتیجه‏ها، به طور مشروح مورد بررسى قرار گرفت و رهنمودهاى مهم قرآن مجید در زمینه این مسائل در شکل تفسیر موضوعى بیان شد.
اکنون نوبت آن رسیده است که با استفاده از آن اصول کلى به سراغ تک تک «فضایل‏» و «رذایل‏» اخلاقى برویم و هر یک را در پرتو رهنمودهاى وحى و آیات مورد بررسى قرار دهیم.
عوامل شکل‏گیرى آن فضایل و رذایل، آثار و نشانه‏ها، نتایج و عواقب خوب و بد هر یک، و بالاخره طرق مبارزه با رذایل اخلاقى و کسب فضایل را مورد بررسى قرار دهیم.
هنگام ورود در این بحث، در فکر فرو رفتیم که با استفاده از کدام نظم و ترتیب در این بحث پرتلاطم وارد شویم!
آیا باید روش فلاسفه یونان را در تقسیم اخلاق به چهار بخش(حکمت، عدالت، شهوت و غضب) قناعت کنیم؟ در حالى که نه هماهنگ با آیات قرآن است که ما در این بحثها در سایه آن حرکت مى‏کنیم و نه فى حد ذاته خالى از نقیصه یا نقیصه‏هاست که در جلد اول به آن اشاره شد.
آیا فضایل و رذایل را طبق حروف الفبا ترتیب دهیم و بحثها را به این صورت پیش ببریم، در حالى که روش الفبایى در این‏گونه مسایل غالبا از روش منطقى جدا مى‏شود و بحثها ناهماهنگ مى‏گردد.
آیا به سراغ سایر مکتبهاى شرق و غرب در مسایل اخلاقى برویم و نظم بحث را از آنها بگیریم؟! در حالى که هر کدام براى خود مشکل یا مشکلاتى دارند و اضافه بر این، ممکن نیست هماهنگ با تفسیر موضوعى قرآن در زمینه اخلاق گردد.
ناگهان به لطف پروردگار و با یک الهام درونى روش تازه‏اى به نظر رسید که برخاسته از خود قرآن و با الهام گرفتن از آن باشد و آن اینکه: مى‏دانیم قرآن مجید قسمت مهم مباحث اخلاقى و عملى را در لابلاى شرح تاریخ گذشتگان و اقوام پیشین آورده و به خوبى مجسم ساخته است که هر کدام از این رذایل و فضایل چه بازتابهاى وسیع و گسترده‏اى در جوامع انسانى دارد و عاقبت کار آنها به کجا مى‏رسد و انصافا قرآن از این نظر داد سخن داده که مسایل اخلاقى را در بوته آزمایشهاى عینى و خارجى قرار داده است تا نتیجه‏گیرى از آن براى هر خواننده و شنونده‏اى بسیار سریع و عمیق باشد!
به همین دلیل فکر کردیم بهتر است معیار نظم مباحث را با توجه به شرایط ویژه‏اى که بر بحثهاى ما حاکم است، همان تواریخ قرآن مجید و معیارهاى حاکم بر آن بدانیم.
به تعبیر دیگر: نخست‏به سراغ داستان آفرینش آدم و حوا و وسوسه‏هاى شیطان و دور شدن آنها از بهشت مى‏رویم و رذایلى که سبب پیدایش ماجراى عبرت‏انگیز طرد شیطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوا از بهشت‏شد را در طلیعه بحث قرار مى‏دهیم.
مى‏دانیم شیطان به خاطر «استکبار» و «خودخواهى‏» و «خود برتر بینى‏» و سپس «لجاجت‏» و «تعصب‏» از سجده بر آدم خوددارى کرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم‏7 و حوا به خاطر «حرص‏» و «آز» تسلیم وسوسه‏هاى بى‏منطق دشمن خود - شیطان - شدند و در دام او افتادند.
بعد نوبت‏به داستان «هابیل‏» و «قابیل‏» و صفات زشتى که انگیزه قتل هابیل شد مى‏رسد و به همین ترتیب به سراغ داستان نوح و ماجراهاى دیگر تاریخى، مخصوصا ماجراى قوم بنى اسرائیل و موسى‏7 مى‏رویم و در آینه زندگى انبیاى الهى فضایل و آثار آن را مى‏بینیم و در زندگى اقوام منحرف که گرفتار انواع مجازاتهاى الهى شدند آثار رذایل را مشاهده مى‏کنیم.
این روش هم جالب و شیرین است و هم با بحثهاى قرآنى سازگارتر مى‏باشد. اضافه بر این به بحثهاى فضایل و رذایل جنبه عینیت مى‏بخشد و آنها را در صحنه حس و تجربه قرار مى‏دهد.
کمال انسان از نظر دین
کتاب: مبادى اخلاق در قرآن، ص 51
نویسنده: آیت الله جوادى آملى
خداى سبحان کمال محض و کمال‏آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسى دارند و هم از کمال نسبى برخوردارند : «ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور» (1) همه ذرات عالم هستى به سوى کمال در حرکتند و مسیر امر الهى را طى مى‏کنند، خداى سبحان به آسمانها و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته به سوى من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت مى‏آییم: «فقال لها وللأرض اتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین» (2) . انسان نیز تافته‏اى جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعى مى‏کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوى کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقى است. اخلاق این توانایى را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعى پذیراى چنین هماهنگى است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.
کمال در چیست؟
صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهاى متنوع و متفاوتى از کمال انسان دارند. هر کسى کمال را در رشته علمى خاص خود مى‏داند؛ ولى آخرین سخن را کمال‏آفرین جهان هستى، خداى سبحان، مى‏گوید و چه کسى راستگوتر از اوست؟:
«و من أصدق من الله قیلا» (3) .
در علوم اعتبارى و قراردادى، صاحبان علوم ادبى، کسى را که در علوم‏ادبى‏جامع باشد، «کامل» مى‏نامند. آنان به کسى که لغت شناس ماهرودرفن لغت سرآمد باشد، «لغوى» و به کسى که در علم «اعراب» سرآمدباشد «نحوى» و به کسى که در فن شعر و قافیه و وزن شناسى ماهر باشد، «عروضى» و به کسى که جامع بین این رشته‏ها شده «ادیب کامل» مى‏گویند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اخلاق در اسلام

دانلود مقاله نگاهی به تاریخ اسلام و ادیان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله نگاهی به تاریخ اسلام و ادیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 تاریخ اسلام به بررسی تاریخ اسلام به عنوان یک دین و همچنین به عنوان یک نهاد اجتماعی می‌پردازد.
پیشینه
دین اسلام در سده هفتم میلادی در شبه جزیره عربستان ظهور یافت. در خلال یک سده پس از پیداییش آن، این دین موفق به ایجاد یک قلمروی اسلامی شد که از اقیانوس اطلس در شرق تا آسیای میانه در غرب امتداد یافته بود. یکپارچگی امپراتوری اسلامی دیری نپائید و بهزودی جنگهای داخلی در آن درگرفت که در میان تاریخنگاران اسلامی به دوران فتنه معروفند. پس از این مرحله، دوره دیگری به نام دوره دوم فتنه نیز بر جامعه اسلامی تأثیرگذار شد. پس از آن دودمانهای رقیب ادعای خلیفگی مسلمانان را داشتند و یکپارچگی جهان اسلام دیگر حاصل نشد.
اما از چندین سده بدین رو جریان های فکری اسلامی رشد بسزایی دریکپارچگی جهان اسلامی داشته و جهان شاهد جوشش عظیم ازموج بیداری اسلامی درعصر حاضر میباشد.
عربستان در پایان قرن ششم میلادی در گیر و دار درد زایمان انتقال به مرحلهء یکتاپرستی بود. در دههء دوم قرن هفتم میلادی همزمان با گسترش اسلام در حجاز، در سه نقطهء دیگر عربستان نیز دین یکتاپرستی درحال شکل گرفتن بود و کسانی ادعای نبوت داشتند و دین نوینی را عرضه مینمودند. برای اینکه این موضوع را بهتر بشکافیم ابتدا باید به ترکیب قبایل عربستان در آن زمان نظری بیفکنیم.
وقتی خزش عربان به درون شام و عراق آغاز شد، طلیحه- پیامبر سابق بنی‌اسد- نیز به حجاز برگشت و خود را تسلیم عمر کرد و با قبیله‌اش در لشکرکشیهای عراق شرکت جست. اما ازآنجا که او از کاهنانِ سنتی قبیله‌اش بود که پشت اندر پشت ادعای ارتباط با آسمانها و دریافت اخبار غیبی را میکردند، هیچگاه در پیش قوم خودش از ادعای نبوتش دست نکشید، و درعین اینکه همراه مسلمانان بود، خودش را یک برگزیدهء الله میدانست که با آسمان در ارتباط است. چند سال پس از این وقایع، وقتی عربها درحال محاصرهء نهاوند بودند، و آذوقهء افراد همراه طلیحه که از قوم خودش و پیروانش بودند ته کشید، یکی از اصحابش به نام جعفر ابن راشد از او تقاضا کرد که معجزه‌ئی کند تا پیروانش مواد غذائی به دست آورند و از گرسنگی تلف نشوند. طلیحه عبایش را برسر کشید و بر زمین خفت و چنین وانمود کرد که میخواهد وحی بگیرد؛ و بعد از لحظاتی سربرداشته گفت: «البیان البیان، غنم الدهقان فی بستان مکان أروَنان». این گفته که گویا به طلیحه وحی شده بود، معنایش آن بود که در آن نزدیکی بستانی است و گله گوسفند دهقان در بستان درحال چریدنند. بنا برگفتهء طلیحه شماری افراد روان شدند تا به بستانی رسیدند و گله گوسفندی را یافتند و تاراج کرده به اردوگاه آوردند.
بنی‌اسد نیز مثل یمنی‌ها هیچگاه نتوانستند از عقاید سنتی‌شان که قرنها با خود کشیده بودند دست بردارند. ازآنجا که عقیده به «رهبری برگزیدهء آسمان» بخش جدائی‌ناپذیر دینِ قبیله‌ئی‌شان بود، پس از فتوحات اسلامی وقتی که درجنوب عراق اسکان یافتند این عقیده را به نحو دیگری ابراز داشتند؛ منتها چون دیگر مسلمان بودند و حق مطلق قریش را دررهبری عربها پذیرفته بودند، رهبری متکی به وحی را در فردی از خاندان پیامبر جستجو کرده عقیده به امامت معصوم از خاندان پیامبر را ابراز داشتند، و به مرور زمان همصدا با قبایلِ یمنی کوفه موضوع وراثتی بودنِ جانشینی پیامبر و انتصابی بودنِ مقام امام توسط آسمان را مطرح کردند و افکار سیاسی شیعه را شکل دادند. سخنواران بزرگی ازمیان این قبیله سربرآوردند که منادی ضرورت تداوم امامت در اولاد فاطمه بودند. درقرنهای بعدی بخش اعظمِ نظریه‌پردازان بزرگ شیعه از میان همین قبیله که محل اسکانشان «حِلّه» در منطقهء کوفه بود بیرون آمدند.
قبایل بنی‌حنیفه نیز مثل دیگر مخالفانِ مدینه به زودی به لشکرهای جهادگر اسلام پیوستند که به فرمان ابوبکر برای تسخیر حیره بسیج شده بودند و رخداد قادسیه را آفریدند. قبایل بنی‌تمیم و پیامبرشان سَجاح نیز پس ازآن بخاطر شرکت در لشکرکشی به حیره و عراق، به اطاعت ابوبکر درآمدند و مسلمان شدند. ولی بنی‌تمیم و بنی‌حنیفه به رغمِ مسلمان شدنشان هیچگاه نتوانستند با آداب و رسوم سنتی قریش که بعنوانِ تعالیم اسلامی سریان یافته بود همسوئی نشان دهند. آنها اکنون قرآن را تنها کتاب آسمانی و پیامبر اسلام را خاتم پیامبران میدانستند، ولی عقاید دینی‌شان همان بود که خودشان داشتند. کسانی از بنی‌حنیفه و بنی‌تمیم درآینده مذهب خاص خودشان را دردرونِ اسلام ایجاد کردند که خوارج نام گرفتند و برای همیشه راهِ مخصوص به خود را دنبال کردند؛ و چنانکه میدانیم خوارج تنها مذهبی در اسلام بود که پرچمِ مساواتِ انسانی در حقوق اجتماعی- ازجمله مساوات کامل زن و مرد در حقوق- و پرچم عدالت اقتصادی را برافراشت، و در مساوات زن و مرد تا جائی پیش رفت که پیروانش صراحتا گفتند زن هم میتواند امامت کند؛ وگاه خودشان امام زن داشتند.
قریش نیز که پیامبر اسلام ازآنها بود یک دینی را ارائه میکردند که ارزشهایش در قرآن و سنتِ پیامبر بیان شده بود. ازاین اسلام بخش عمدهء قبایلِ مُضَری- یعنی قریش که حاکمان آیندهء جهان اسلام شدند و درکنارشان ثقیف و هوازن- پیروی و حمایت کردند. اسلام این گروه که حاکمان واقعی دولت موسوم به اسلامی بودند درآینده نام اهل سنت به خود گرفت و رهبرانش عمدتًا از قبایل مضری درون حجاز بودند. تعالیمِ دینی پیروانِ این جریان از سنتِ پیامبر و شیوهء اصحاب پیامبر گرفته شده بود؛ و همان عقایدی بود که ازنظر سنتی به مردم مکه و مدینه و طائف تعلق داشت و ریشه‌هایش به دوران پیش از ظهور اسلام میرسید. اساس عقیدهء سیاسی این جریان که از زندگی قبیله‌ئی حجاز آمده بود را تعیین رهبر برپایهء بیعتِ کارشناسان مسلمان تشکیل میداد که اهل حِل و عَقد (گشود و بَست) نامیده میشدند. اطاعت از رهبری که به انتخاب بزرگان و با بیعت مسلمانان برسر کار آمده بود نزد این جریان واجب بود؛ و به همین سبب هم تمامی خلفای راشدین و خلفای اموی را واجب الطاعه دانستند. این جریان برای رهبر دینی هیچ تقدسی قائل نبود، و هیچ انسانی را- جز شخص پیامبر اسلام- معصوم نمیدانست.
این سه جریان برای همیشه راهشان را از هم جدا کردند و سه مذهب متمایز را شکل دادند و هرکدام مدعی بود که اسلام حقیقی همانست که او دارد.
دربین سالهای 17 تا 31 هجری که جریان فتوحات با شتاب بسیار زیاد در درون ایرانِ ساسانی- یعنی عراق و ایران- ادامه داشت و قبایل عرب همواره درحال نقل و انتقال وجنگ و تاراج وکشتار و گردآوریِ مال و مصادرهء مِلک بودند، برای سه دسته‌بندی بزرگِ رقیبْ فرصتی پیش نیامد که به یاد رقابتهای گذشته یا به یاد عقاید سنتی‌شان بیفتند. اختلافات سنتی از سال 32 هجری درمیان قبایلی که به درون عراق خزیده بودند بروز کرد، و تا پایان سال 35 هجری به شورشِ بخشی از قبایل یمنی برضد عثمان وکشته شدن عثمان منجر شد؛ و سپس با پیش آمدنِ جنگ صفین و پیامدهائی که داشت، عناصری از بنی‌حنیفه و عناصری از بنی‌تمیم بصورت یک دسته‌بندی نوینِ عقیدتی پا به عرصهء اجتماعی مسلمانانِ عرب نهادند و مذهبی که خوارج خوانده شد را پایه گذاشتند.
مخالفت بخشی از قبایل یمنی عراق و مصر با عثمان در اواخر سال 35 هجری- درپی جریانهائی که جای سخن ازآن دراینجا نیست- به انتقال دوهزارتن از مردان آنها به مدینه و شورش برضد عثمان و قتل او انجامید. شورشیان سه دسته بودند: شورشیان کوفه خواهان خلیفه شدنِ زبیر- پسرعمه وهمریش اول پیامبر- بودند؛ شورشیان بصره خواهان خلیفه شدن طلحه- همریش دیگر پیامبر- بودند؛ و شورشیان مصر خواهان خلیفه شدن علی ابن ابیطالب- پسرعمو و داماد پیامبر- بودند. باز در خلال پنج روز بعد از قتل عثمان جریانها درمدینه به نحوی پیش رفت که شورشیان کوفه و مصر علی ابن ابیطالب را به خلافت برگزیدند، بخشی از مردم مدینه نیز با علی دست بیعت دادند ولی شورشیان بصره با دست خالی به بصره برگشتند. پنج ماه بعد از انتخاب علی ابن ابطالب، عائشه و طلحه و زبیر برضد علی شوریدند و به بصره رفته جنگ جمل به راه افکندند که به کشته شدن طلحه و زبیر و کشته شدن هزاران عرب انجامید و علی به پیروزی قطعی رسید. در این جنگ به هواداران عائشه و طلحه و زبیر «شیعهء ام المؤمنین» گفتند. در آخرین ماه سال 36 هجری معاویه که حاکمیت سوریه و اردن و لبنان و فلسطین را از سال 18 هجری تا آنزمان دردست داشت برضد علی شورید؛ و درنتیجه جنگ صفین به راه افتاد که هفتاد هزار عرب در آن به کشتن رفتند ولی هیچکدام از دوطرف دراین جنگ پیروزی نداشت؛ و نتیجهء جنگ به جریان حکمیت انجامید، و داوران منتخب علی و معاویه پس از هفت ماه مشورت و تبادل نظر، درماه رمضان سال 37 هجری رأی به برکناری علی از خلافت دادند. در این جنگ به هواداران معاویه «شیعهء عثمان» میگفتند؛ زیرا که به بهانهء خونخواهی عثمان برضد علی به جنگ برخاسته بودند. حامیان علی نیز «شیعهء علی» نامیده میشدند. علی در رمضان سال 40 هجری توسط انشعابیون هوادار سابق خودش که اکنون «خوارج» نامیده میشدند به شهادت رسید (ترور شد). حسن ابن علی که پس ازاو توسط بخشی از قبایل کوفه انتخاب شده بود با لشکرکشی معاویه که اینک خودش را رسما خلیفه مینامید مواجه شد؛ و این مواجهه در دومین ماه سال 41 هجری به صلحی انجامید که درآن رسما خلافت به معاویه واگذار شد؛ و به دنبال آن تمامی عربهای کوفه و بصره و مکه و مدینه با معاویه بعنوان «امیرالمؤمنین» دست بیعت دادند. عموم بنی‌هاشم و فرزندان امام علی و شخص امام حسن نیز با معاویه بیعت کرده خلافتش را به رسمیت شناختند. ازاین زمان اصطلاح نوینی در میان عربهای مسلمان پدید آمد، و آن «اهل سنت و جماعت» بود. و معنای این اصطلاح آن بود که همهء کسانی که با معاویه بیعت کرده‌اند از سنت پیامبر پیروی کرده و تابع جماعت مسلمانان شده و از تفرقه و درگیری پرهیخته‌اند. اولاد امام علی نیز چونکه با معاویه بیعت کرده بودند، بخشی از همین «اهل سنت و جماعت» بودند. ازاین زمان به کسانی که سابقا هوادار امام علی بودند و در جنگهای جمل و صفین و جنگ نافرجام امام حسن شرکت کرده بودند و هنوز هم برعقیدهء سابقشان بوده تصریح میکردند که امام علی و امام حسن برحق بوده‌اند، «شیعهء ترابی» اطلاق شد که البته معنای درستش شیعهء علوی بود؛ زیرا که یکی از القاب امام علی «ابوتراب» بود. در اینجا به قیام امام حسین اشاره‌ئی نمیکنم؛ زیرا که عربهای کوفه و بصره یا جای دیگر درآن شرکت نداشتند؛ و امام حسین با حدود هفتاد تن از اعضای خاندان امام علی که همراه او بودند در کربلا به فرمان عبیدالله زیاد و توسط عمر فرزند سعد ابی‌وقاص- قهرمان قادسیه- به شهادت رسیدند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نگاهی به تاریخ اسلام و ادیان

تحقیق در مورد بیماری های صدر اسلام

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد بیماری های صدر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بیماری های صدر اسلام


تحقیق در مورد بیماری های صدر اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه8

 

فهرست مطالب

 

بسم الله الرحمن الرحیم (( ... فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا ولهم عذابا الیم...))دردلهاشان مرضی است پس خدا به کیفر نفاقشان آن بیماری را زیادتر

کرد که برای آنها عذابی درد ناک است )) سوره بقره آیه 9

 

1-انسان و سایر موجودات از نخستین روز پیدایش آنها بر سطح کره زمین همواره گرفتار بیماری های جسمی و روانی های عدیده ای بوده است مانند حصبه، وبا ،

طاعون ، سرطان ، ناراحتی های قلبی و مغزی ، صرع،اسکیزوفرنی، شیزوفرنی

،و ....... . تمامی بیماری های جسمی و روانی منشاء نارسایی سیستم بدن خود انسان و یاموجودات دیگر داشته است . ولی بسیاری از امراض دیگر بوده وهستند

امراضی که ابتدا افراد در این سلامت جسمی وروحی دچار آن شده و کم کم سایر

افراد اجتماع همانند یک بیماری مسری گرفتار آن شده و به مرور ایام در اجتماع

نهادینه گردیده است . اینگونه امراض به مراتب از انواع مذکور در بالا خطیرتر

و علاج آن مشکلتر است .مانند تعصبات جاهلانه وکورکورانه در خصوص باورهای قومی ، مسلکی ، و.... . زدودن این گونه بیماری ها از روان بیمار چون

طی سالها ونسلها در اندرون و باور اجتماع جا خوش کرده است امری مشکل و

سالها احتیاج به کار صحیح دارد و در ثانی چون عده زیادی که با هم وجوه اشتراک فراوان دارند به آن  گرفتار شده اند تا اکثریت قریب به اتفاق مبتلایان

از آن پاک نشوند بیماری ریشه کن نخواهد شد یا حد اقل بیخطر نخواهد شد .

 

یکی از این امراض که بشر و منجمله مردمان زمان پیامبر گرامی وحتی مسلمانان

صدر و بعد اسلام به آن دچار بودند خرافه گرایی است . نمونه های فراوانی از این مرض اجتماعی در قرآن کریم بیان شده است . با وجود آ یات روشن و منطقی که

توسط پیامبر الهی برمردم آن زمان وبه تبع آن برمردم بعد آنها ارایه میگردید باز هم می بینیم که آنها در مقابل سخن حق با گفتار و رفتار های غیر منطقی ایستادگی نموده ومینمایند . روشن ترین این موارد را میتوان در آیات 90الی 93 سوره اسراء مشاهده کرد  (( ما به تو ایمان نمی آوریم مگر اینکه چشمه آ بی از زمین به جوشانی  یا اینکه باغستانی از نخل و تاک داشته باشی که جویها در آن روان باشد

یا چنانکه پنداشته ای قطعه ای از آ سمان برما فرود آید یا اینکه خدا و فرشتگان را

به ما نشان دهی یا اینکه خانه ای از طلای ناب داشته باشی و یااینکه برآسمان برشوی و عروج ترا به آسمان قبول نمی کنیم مگر اینکه از آ سمان نامه ای بر صدق  گفتار خود فرود آوری که ما آن را به خوانیم . به آنها بگو: مگر من غیر از بشری  هستم فرستاده شده ؟ )) . در آیه های 94و95 سوره مذکور خداوند به این

خواسته های نامعقول آنها پاسخ میدهد ))چرا مردم به مطلب حق گردن ننهاده و متوقعند فرستاده خدا ملائکه باشد ؟ به آنها بگو : اگر در زمین فرشتگانی زندگی

میکردند پیغمبر را از جنس خود آنها معین کرده فرشته می فرستادیم)).

این دو آیه روشن و منطقی ، بطلان خرافات و سخافت عقاید آنهارا به آنها نشان

میدهد و عادات زیان بخش و خلاف آدمیت را نهی میکند . آنچه موجب مخالفت

و بهانه گیری آنها بود عادات جاهلانه ای بود که به آن خوگرفته واز کودکی به آنها القاء شده و در ذهن آنها ریشه دوانیده بود و می بینیم هم اکنون در قرن بیست ویکم

، قرن طلایی شکوفایی علم و دانش و اندیشه بشری هنوز ملیون نفر از افراد بشر تابع عقل نبوده و منزه از عادات و معتقدات تلقینی نیستند . یا در آیه 20سوره یونس (( مشرکان می گویند چرا نشانه ای از خدایش ظاهذ نمیشود ؟ به آنها بگو امور غیبی مخصوص ذات پروردگار است من هم منند شما از منتظران هستم ))

و نظایر آن سوره رعد آیه7 ، و...... مجموعا در 25 آیه از سوره های قرآن

و به وضوح درآیه 111از سوره انعام خداوند می فرماید (( اگر ملائکه هم به سوی آنها بفرستیم و مردگان نیز از قبر برخیزند و با آنها سخن گویند این مردم ایمان نمی آورند مگر اینکه خدا به خواهد )) . در آیاتی دیگر نیز دلایل روشنی به همین مضمون بیان گردیده است که خداوند با وجود آنکه بزای اقوام یهود ، صالح،

نوح و......... معجزاتی هم ارایه نمود ولی مردمی که گرفتار مرض خرافه گرایی و باور های غلط اجداد خود بودند از سخن حق رو بر تافتند و به گمراهی خود ادامه دادند . وحتی زمانی که خداوند در مورد رسول گرامیش اعلام میدارد که اگر

قبول ندارید قرآن کلام خداوند است 10سوره یا یک سوره یا حتی یک آیه نظیر آن

ارایه نمکایید باز هم گرفتاران مرض خرافه پرستی چون از ارایه آن عاجز شدند

به عناد خود ادامه دادند وگفتند این سخنان را افرادی دیگر ( سلمان ویا...) به پیامبر خداوند القاء مینماید .

 

2- از دیگر امراضی که که همانند خرافه پرستی در مردم زمان رسول گرامی اسلام ریشه اجتماعی داشته و دارد درغ گویی است . با وجود اینکه دروغ در همه ادیان الهی ، مسلک های غیر الهی و به طور کلی در همه جوامع بشری همواره

عملی مذ موم وناپسند بوده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بیماری های صدر اسلام

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی معماری ایران در دوره قبل از اسلام

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره بررسی و ارزیابی معماری ایران در دوره قبل از اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی معماری ایران در دوره قبل از اسلام


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی معماری ایران در دوره قبل از اسلام

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 31 صفحه

 

 

 

فهرست مطالب :

اصول معماری ایرانی.. 1

شیوه های معماری ایرانی.. 2

معماری در دوره ی مادها 3

معماری در دوره هخامنشی.. 5

معماری در دوره ی سلوکیان. 6

معماری در دوره ی اشکانیان. 7

معماری در دوره ی ساسانیان. 9

آتشکده ها 10

کاخ ها 10

معماری ایران بعد از اسلام. 11

شیوه های معماری ایران در دوره های بعد از اسلام. 12

بناهای شیوه ی خراسانی ( شبستانی ) 14

بناهای شیوه ی رازی.. 15

بناهای شیوه ی آذری.. 16

بناهای شیوه ی اصفهانی.. 18

معماری در دوره ی افشاریه. 18

معماری در دوره ی قاجاریه. 20

نفوذ معماری غرب در ایران. 21

معماری در کشور های اسلامی.. 22

منابع و مآخذ : 27

 

معماری در دوره ماد و هخامنشی

اصول معماری ایرانی

    به طور کلی اصول معماری ایرانی عبارتند از :

  • مردم واری : یعنی داشتن مقیاس انسانی که آن را می توان در عناصر مختلف معماری ایران مشاهده کرد . به طور مثال اگر سه دری ( اتاق خواب ) را در نظر بگیریم، اندازه ی ان بر حسب نیازهای مختلف یک زن، مرد، بچه یا بچه های آنها، لوازم مورد نیاز و در نظر گرفته شده است یا برای جلوگیری از گزند گرمای زیاد ایران، دیوار را دو پوسته می ساختند و یا نور را از سقف می گرفتند.
  • پرهیز از بیهودگی : در معماری ایران بر این اصل تاکید فروان شده است، به عنوان مثال نصب مجسمه ها که در اغلب بناهای سرزمین های دیگر معمول است در معماری ایرانی وجود ندارد.
  • نیارش : اصطلاحی است در معماری و به کلیه کارهایی اطلاق می شود که برای ایستایی و پایداری بنا انجام  می گیرد. به عبارت دیگر، نیارش مجموعه ای است از امور محاسباتی و استاتیکی به انضمام مصالح شناسی و انتخاب و استفاده از مناسب ترین و کمترین مصالح. به عنوان مثال در گذشته بیشتر تکیه ی معماران بر اصول مهندسی بوده است و به نظر آنان هنگامی بنا زیبا بوده که از لحاظ ایستایی نیز نمایان گر ایستا بودن خود باشد.

در نیارش از مقیاسی به نام « پیمون » استفاده می شده است. پیمون یکی از ضوابطی بود که برای تعیین تناسب بین اجزای بنا رعایت می شد. با استفاده از نیارش و پیمون، سه مرحله ی مهم طرح ، محاسبه و اجرا به بهترین نحو انجام می یافت به طوری که طرح زیبا، محسبات صحیح و اجرا نیز
ساده می شد.

ادامه....


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی معماری ایران در دوره قبل از اسلام

تحقیق در مورد دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام


تحقیق در مورد دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه5

 

دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام

مقدمه

رسم معمول مورخان بر این است که دولت‌های ایرانی پس از اسلام را از طاهریان شروع کرده، در ادامه به صفاریان، سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و می‌پردازند. و در این میان به دولت‌های کوچکی نظیر دلفیان، صاحب الزنج و.. نیز اشاره می‌کنند. اما در این میان چه بسا حکومت‌هایی نیز باشند که به تمامی از قلم افتاده و ذکری از آن به میان نیاید. حکومت سُبکری یکی از این حکومت‌هاست که اتفاقا تاثیر بسیاری نیز در سیاست آن روز بر جای نهاده و موجب زوال صفاریان شده است. چه بسا اگر سُبکری ظهور نمی‌کرد با قدرت گرفتن صفاریان سلسله‌های بعدی از جمله غزنویان و سلجوقیان به وجود نمی‌آمدند و تاریخ به گونه‌ی دیگری

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دولت سبکری نخستین حکومت ترکان در ایران پس از اسلام